محبوبیت امام کاظم(ع) در میان اهل سنت / شیوه قیام موسی بن جعفر(ع)

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: دوران امام کاظم (ع) اگرچه با زندانی شدن طولانی مدت آن حضرت همراه بود اما مبارزه فعالانه امام کاظم سبب شد، شیعیان وضعیت بهتری بیابند. حداقل ۴ سال و حداکثر ۱۴ سال در مورد مدت زندانی شدن امام کاظم نقل شده است اما در عین حال حضرت با تشکیل شبکه وکالت توانستند امور شیعیان را سامان دهند. از سوی دیگر امام با مقتدرترین دوره حکومت بنی عباس مواجه بود که فعالیت های امام را با سختی ها بسیاری همراه می کرد. اما جمع آوری وجوهات از طریق وکلا، این امکان را به امام می داد که با تقسیم آن میان فقرا چه از اهل سنت و چه از شیعیان باعث تالیف قلوب شود و امام جایگاه ویژه ای در قلوب مردم پیدا کند.
محبوبیت امام کاظم (ع) بین اهل سنت
حجت الاسلام کاشانی در مورد شرایط دوران امام کاظم (ع) گفت: امام در اوج عسرت، رو به جلو حرکت می کند برای این که غربت دین را کم کند، هر کدام هم به شکلی که می توانند. قدرت زمان هارون شدید و سنگین است و نیروهای او بسیار زیاد هستند. هارون به آن قدر فتوحات داشت که هر سال نمی توانست به حج برود، یک سال به حج می رفت و یک سال می رفت و به فتوحات سرکشی می کرد.
وی با طرح این سوال که چرا امام کاظم (ع) کریم اهل بیت علیهم السلام شد؟ گفت: امام کاظم (ع) به شیعیان می گویند وجوهات بپردازید. او می رود کشور فتح می کند و امام کاظم از شیعیان وجوهات دریافت می کند. پولی که امام کاظم علیه السلام در شهر پخش می کنند بیش از هارون است. این مبارزه است.
وی ادامه داد: دوره هارون دوره بسیار سنگینی است. امام، شبکه شیعه درست می کند، فقرا را شناسایی کنید. شخص می آید پول بدهد، حضرت می گوید: از کجا آمده ای؟ می گوید: از خراسان. می گوید: مأمور خراسان فلان شخص است. چند نفر آشکار و یک نفر مخفی این کار را انجام می دهد. آن فرد اصلی مخفی است. برگرد به آن جا برو. شبکه درست کرده بودند که به فقرا رسیدگی کنند. یک بخشی را به فقرار می دادند و یک بخشی از پول به مدینه و بعد هم به بغداد می آمد. حضرت آن جا توزیع می کرد.
وی افزود: وسط حکومت مقتدرترین سلطان بنی عباس، ثروت امام کاظم علیه السلام از او سنگین تر است. به گونه ای که آن زمان اهل سنت به او باب الحوائج می گفتند! باب الحوائج از نظر آن ها معنای معنوی نداشت، یعنی اگر گرفتار هستی و از هارون ناامید شده ای، موسی بن جعفر علیه السلام هست. این کار محبت به وجود می آورد. من این شعر را خیلی دوست دارم و آن را زیاد خوانده ام. ببینید یک اهل تسنن چه می گوید؟ سلاطین دنبال این هستند که امام را خفه کنند، ساکت کنند، نور او را خاموش کنند اما امام در دل های اهل سنت شمع روشن می کند. آن جا که شنیدید آمدند و گفتند هذا إمام الرافضه.
این کارشناس دینی گفت: علمدار مسئله ی فاطمیه، حضرت موسی بن جعفر است. او برای حضرت زهرا سلام الله علیها و علم کردن جریان شهات حضرت زهرا سیلی خورده است.
کاشانی ادامه داد: امام مبارزه ی منفی می کند، خسته نمی شود. او را به زندان می اندازند، او را به سیاهچال می اندازند، چند سال نور و خورشید نمی بینند. شاعران اهل تسنن برای امام کاظم علیه السلام در آن ایام شعر گفته اند. این ها برای یک محقق معنی دارد. یعنی در آن دوره که فشار می آورند، به گلوی امام فشار می آورند و او را به زندان می اندازند، کسی جرأت ندارد سیاسی صحبت کند.
وی افزود: در این شرایط، حضرت در دل ها آتش محبت را روشن می کند، شعرا شعر می گویند. این بسیار سخت است. شعر آن زمان یعنی رسانه، همه جا پخش می شد.
وی اظهار داشت: دعبل در مورد شخصی از بنی عباس شعری گفته بود، دوستان او هم می گفتند. گفت: اصحاب کهف بودند، هشتمین آن ها سگ آن ها بود، پدران تو هم که به سلطنت رسیدند هفت نفر بودند و تو هم سگ آن ها هستی، بلکه سگ اصحاب کهف گناه نکرده بود و تو سگ عاصی بنی عباس هستی! سلطان هر جا که می رفت می گفتند: سگ عاصی آمد. این رسانه است. به همین دلیل هم بعدا او را کشتند. این که در مدح امام کاظم علیه السلام شعر بگوید، یعنی امام قلوب را فتح کرده است.
وی ادامه داد: به این شاعری که سنی قطعی است گفتند: چرا از علی بن موسی الرضا علیهما السلام شعر نمی گویی؟ این طور شروع کرد، گفت قیل لی أنت أشعر الناس طرا، به من گفته اند تو بزرگترین شاعر عرب هستی –اسم او ابو نؤاس است- وقتی صحبت می کنی، در و گوهر می بارد، فعلام ترکت مدح ابن موسی، چرا در مورد پسر موسی بن جعفر، امام رضا علیه السلام شعر نمی گویی؟ و الخصال التی تجمعن فیه، ویژگی های او را بگو. می گوید قلت لا أهتدی لمدح إمام من در مورد امام رضا علیه السلام چه بگویم، کان جبریل خادما لأبیه، جبرئیل نوکر خانه پدر او است! این شاعر شیعه نیست، این یعنی فتح قلوب.
کاشانی گفت: وقتی اهل سنت راجع به موسی بن جعفر علیه السلام صحبت می کنند با این که امام را از لحاظ دینی دوست ندارند، او را قبول ندارند. اما، می گوید موسی بن جعفر یدعی، به او گفته می شود باب قضاء حوائج المؤمنین، باب الحوائج، هر کسی گرفتار است به در خانه ی او می رود.
شیوه قیام متفاوت امام کاظم (ع)
این کارشناس دینی افزود: تقریبا هر کس از آل ابی طالب اهمیت داشت علیه حکومت قیام کرد. تنها آدم مهمی که قیام نکرد موسی بن جعفر بود. چرا؟ چون باید سر جای خود بحث شود که موسی بن جعفر (ع) بخشی از سناریوی امامت شیعه است.
وی اظهار داشت: یک سری اهداف روی زمین مانده و یک سری کار برای امام بعدی دارد. قیام کند و کشته شود چه دستاوردی دارد؟ به اندازه ای نیرو ندارد که بتواند مقابل هارون یا مهدی عباسی کامل بایستد و پیروزی حاصل شود. وقتی نمی تواند پیروزی حاصل کند قیام نمی کند. قیام نکردن حضرت جذابیت را کم می کند و کسانی که قیام می کردند به شجاعت، انقلابی مشهور بودند. لذا حضرت این جا از یک راهبرد استفاده کرد. این که شنیدید حضرت موسی بن جعفر با حکومت هارون مبارزه کرده است هیچ مبارزه با شمشیر نکرده است. چندان سخنرانی علیه آن نکرده است. بشمارید پنج مورد نمی شود. حضرت ۳۵ سال امام بود، پنج مورد را در ۳۵ سال نمی شود گفت. چه کار کرد که آن ها حضرت را به زندان انداختند؟
وی ادامه داد: دومین راهکار این بود که یک سازمان وکالتی تشکیل می دهد از شیعیان خمس می گیرند. عمدتا شروع ماجرای خمس برای دوران امام کاظم است، دوران ائمه ی قبلی وجوهاتی در کار نیست. کمی اواخر دوران امام صادق است. با این وجوهات حوزه ی علمیه بزنند؟ حضرت این وجوهات را به صره، کیسه های طلا ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ سکه ای تبدیل می کند. این هم از آن مواردی است که به کتب اهل سنت راه یافته است. با آن مقدمه ی کوتاهی که عرض کردم آقایان فضایل ائمه ی ما را بنا ندارند نقل کنند، مگر این که آن قدر شایع شود که نشود جلوی آن را گرفت.
وی افزود: کارهای امام به منابع اهل سنت راه یافته است، به منابع تراجم راه یافته است، به منابع رجالی هم راه یافته است یعنی پایان آن منابع رجالی است که می خواهند درباره ی شخص داوری کنند. به گونه ای که کیسه های امام کاظم (ع) ضرب المثل می شود. صره ی موسی بن جعفر ضرب المثل می شود إذا أعطی المرء فقد استغنی به هر کسی می داد شخص بی نیاز می شد. چه کسی می توانست این طور سکه دهد؟ این گونه بخشش دست چه کسی بود؟ فقط دست شاه بود، کسی که بیت المال دست او بود. هر چه می گرفتند تمام نمی شد، این یک استراتژی بود.
حجت الاسلام کاشانی گفت: خواستند هارون را نسبت به حضرت موسی بن جعفر (ع) تحریک کنند و ایشان را بگیرند همین را گفتند. گفت: عجیب است دو خلیفه داریم یجبی علیهم الخراج، خراج برای آن ها می آید. حضرت یک سیستم سازمان وکالت درست کرده بود شیعیان را طبقه بندی کرده بودند، دسته بندی کرده بودند روستا را به یک کدخدای خاص، او به دهداری، شهرداری، استانداری.
وی ادامه داد: شخصی از خراسان آمد گفت: پول آوردم. فرمود: از کجا آمدی؟ گفت: از خراسان. فرمود: نماینده ی ما فلانی است برگرد. برای این که باید این سیستم را تقویت کند. این سیستم که تقویت می شد بخشی را به فقرا می دادند، بخشی به بغداد یا مدینه سرازیر می شد. حکومت ۵۰ سکه ی طلا به کسی می داد که خدمتی به حکومت کرده بود. گدا در خانه ی امام کاظم می آمد ۲۰۰ سکه می گرفت و می رفت. تحت الشعاع قرار داد. این همه پول از کجا آمده است؟ حضرت اگر کوچک ترین موضع گیری سیاسی، نظامی می کرد بلافاصله کشته می شد. وی افزود: اما این پول که کاری نداشت، پول را به شیعیان هم نمی داد. ابن حجر مکی می گوید یدعی باب قضاء حوائج المؤمنین أی اهل السنه ما سنی ها به او باب الحوائج می گوییم. هر کسی می آمد در خانه او را می زند، دویست کمترین رقم او بود.
دائما حضرت را از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید می کردند
حجت الاسلام میرزامحمدی نیز در مورد شرایط حاکم بر دوران امام کاظم (ع) اظهار داشت: امام باقر (ع) و امام صادق (ع) از انقراض بنی امیه و تاسیس بنی عباس به احسن وجه استفاده کردند و توانستند هزاران شاگرد تربیت کنند. اما وقتی نوبت به موسی ابن جعفر رسید، ورق برگشت. وقتی دشمن دید از دو امام در ملاعام در مسجد و در ملاقات های عمومی و خصوصی بیش از شصت هزار حدیث نقل کرده اند. لذا گفتند اگر امام را رها کنیم ریشه این حکومت زده شده است. دائما حضرت را از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید می کردند. در روایت آمده است که با امام کاری کردند که موسی ابن جعفر مدت ها در بیابان های شهر شام و در غار با لباس مبدل و چهره بدلی زندگی می کردند که کسی امام را نشناسد. این روایت مورد اشاره رهبر انقلاب نیز بوده است.
وی افزود: بارها «ینتقل من سجن الی سجن» از این زندان به آن زندان منتقل می کردند. تا چهارده سال در مورد زندانی شدن امام نقل شده است.
این کارشناس دینی ادامه داد: فردی یهودی را به عنوان زندان بان حضرت انتخاب کردند. سندی ابن شاهک زندان بان حضرت شد. روایت شده بچه های سندی ابن شاهک از روزنه زندان به حضرت نگاه می کردند در حالی که امام در سجده بودند و بسیار نحیف شده بودند. یک لحظه امام از روزنه در به بچه های سندی نگاه کرد از همین فرد یهودی یک نوه ای به دنیا آمد که از اعلام تشیع شد. لذا امام بخواهد دستگیری کند از یهودی هم دستگیری می کند.
وی افزود: در دروه امام کاظم (ع) از آل ابی طالب هر کسی که می توانست قیام کرد و تنها فرد مهمی که قیام نکرد امام موسی ابن جعفر بود. امام کاظم بخشی از سناریوی امامت شیعه است چراکه یک سری کارهای بر زمین مانده دارد و یکسری کار برای امام بعدی. اگر قیام می کرد و کشته می شد دستاوردی به همراه نداشت و حضرت به اندازه ای نیرو نداشت که بتواند مقابل هارون بایستد.
عمده شروع مسئله خمس از زمان امام کاظم است
وی ادامه داد: راهبردی که حضرت استفاده کرد این بود که سازمان وکالتی تشکیل دادند که از شیعیان خمس می گیرند. عمده شروع مسئله خمس از زمان امام کاظم است. حضرت این وجوهات را به صره تبدیل می کردند. این مسئله در کتب اهل سنت هم آمده است. کیسه های طلا دویست تا چهارصد سکه ای، که روایت شده «إذا أعطی المرء فقد استغنی» به هر کسی می داد، آن طرف بی نیاز می شد. این یک استراتژی بود. هارون هم به این مسئله اشاره کرده بود که عجیب است برای اینها خراج می آید و ما دو خلافت داریم!
این کارشناس دینی در پایان گفت: حضرت شیعیان را دسته بندی کرده بودند. حضرت این مبالغ را بخشی به فقرا می دادند و بخشی به بغداد یا مدینه سرازیر می شد. حضرت اگر کوچک ترین موضع گیری سیاسی و نظامی می کرد کشته می شد. کمک امام تنها به شیعیان نبود، ابن حجر مکی می گوید «یدعی بباب قضا حوائج المومنین ای اهل سنه» لذا سنی ها هم به حضرت باب الحوائج می گویند.
محبوبیت امام کاظم (ع) بین اهل سنت
حجت الاسلام کاشانی در مورد شرایط دوران امام کاظم (ع) گفت: امام در اوج عسرت، رو به جلو حرکت می کند برای این که غربت دین را کم کند، هر کدام هم به شکلی که می توانند. قدرت زمان هارون شدید و سنگین است و نیروهای او بسیار زیاد هستند. هارون به آن قدر فتوحات داشت که هر سال نمی توانست به حج برود، یک سال به حج می رفت و یک سال می رفت و به فتوحات سرکشی می کرد.
وی با طرح این سوال که چرا امام کاظم (ع) کریم اهل بیت علیهم السلام شد؟ گفت: امام کاظم (ع) به شیعیان می گویند وجوهات بپردازید. او می رود کشور فتح می کند و امام کاظم از شیعیان وجوهات دریافت می کند. پولی که امام کاظم علیه السلام در شهر پخش می کنند بیش از هارون است. این مبارزه است.
وی ادامه داد: دوره هارون دوره بسیار سنگینی است. امام، شبکه شیعه درست می کند، فقرا را شناسایی کنید. شخص می آید پول بدهد، حضرت می گوید: از کجا آمده ای؟ می گوید: از خراسان. می گوید: مأمور خراسان فلان شخص است. چند نفر آشکار و یک نفر مخفی این کار را انجام می دهد. آن فرد اصلی مخفی است. برگرد به آن جا برو. شبکه درست کرده بودند که به فقرا رسیدگی کنند. یک بخشی را به فقرار می دادند و یک بخشی از پول به مدینه و بعد هم به بغداد می آمد. حضرت آن جا توزیع می کرد.
وی افزود: وسط حکومت مقتدرترین سلطان بنی عباس، ثروت امام کاظم علیه السلام از او سنگین تر است. به گونه ای که آن زمان اهل سنت به او باب الحوائج می گفتند! باب الحوائج از نظر آن ها معنای معنوی نداشت، یعنی اگر گرفتار هستی و از هارون ناامید شده ای، موسی بن جعفر علیه السلام هست. این کار محبت به وجود می آورد. من این شعر را خیلی دوست دارم و آن را زیاد خوانده ام. ببینید یک اهل تسنن چه می گوید؟ سلاطین دنبال این هستند که امام را خفه کنند، ساکت کنند، نور او را خاموش کنند اما امام در دل های اهل سنت شمع روشن می کند. آن جا که شنیدید آمدند و گفتند هذا إمام الرافضه.
این کارشناس دینی گفت: علمدار مسئله ی فاطمیه، حضرت موسی بن جعفر است. او برای حضرت زهرا سلام الله علیها و علم کردن جریان شهات حضرت زهرا سیلی خورده است.
کاشانی ادامه داد: امام مبارزه ی منفی می کند، خسته نمی شود. او را به زندان می اندازند، او را به سیاهچال می اندازند، چند سال نور و خورشید نمی بینند. شاعران اهل تسنن برای امام کاظم علیه السلام در آن ایام شعر گفته اند. این ها برای یک محقق معنی دارد. یعنی در آن دوره که فشار می آورند، به گلوی امام فشار می آورند و او را به زندان می اندازند، کسی جرأت ندارد سیاسی صحبت کند.
وی افزود: در این شرایط، حضرت در دل ها آتش محبت را روشن می کند، شعرا شعر می گویند. این بسیار سخت است. شعر آن زمان یعنی رسانه، همه جا پخش می شد.
وی اظهار داشت: دعبل در مورد شخصی از بنی عباس شعری گفته بود، دوستان او هم می گفتند. گفت: اصحاب کهف بودند، هشتمین آن ها سگ آن ها بود، پدران تو هم که به سلطنت رسیدند هفت نفر بودند و تو هم سگ آن ها هستی، بلکه سگ اصحاب کهف گناه نکرده بود و تو سگ عاصی بنی عباس هستی! سلطان هر جا که می رفت می گفتند: سگ عاصی آمد. این رسانه است. به همین دلیل هم بعدا او را کشتند. این که در مدح امام کاظم علیه السلام شعر بگوید، یعنی امام قلوب را فتح کرده است.
وی ادامه داد: به این شاعری که سنی قطعی است گفتند: چرا از علی بن موسی الرضا علیهما السلام شعر نمی گویی؟ این طور شروع کرد، گفت قیل لی أنت أشعر الناس طرا، به من گفته اند تو بزرگترین شاعر عرب هستی –اسم او ابو نؤاس است- وقتی صحبت می کنی، در و گوهر می بارد، فعلام ترکت مدح ابن موسی، چرا در مورد پسر موسی بن جعفر، امام رضا علیه السلام شعر نمی گویی؟ و الخصال التی تجمعن فیه، ویژگی های او را بگو. می گوید قلت لا أهتدی لمدح إمام من در مورد امام رضا علیه السلام چه بگویم، کان جبریل خادما لأبیه، جبرئیل نوکر خانه پدر او است! این شاعر شیعه نیست، این یعنی فتح قلوب.
کاشانی گفت: وقتی اهل سنت راجع به موسی بن جعفر علیه السلام صحبت می کنند با این که امام را از لحاظ دینی دوست ندارند، او را قبول ندارند. اما، می گوید موسی بن جعفر یدعی، به او گفته می شود باب قضاء حوائج المؤمنین، باب الحوائج، هر کسی گرفتار است به در خانه ی او می رود.
شیوه قیام متفاوت امام کاظم (ع)
این کارشناس دینی افزود: تقریبا هر کس از آل ابی طالب اهمیت داشت علیه حکومت قیام کرد. تنها آدم مهمی که قیام نکرد موسی بن جعفر بود. چرا؟ چون باید سر جای خود بحث شود که موسی بن جعفر (ع) بخشی از سناریوی امامت شیعه است.
وی اظهار داشت: یک سری اهداف روی زمین مانده و یک سری کار برای امام بعدی دارد. قیام کند و کشته شود چه دستاوردی دارد؟ به اندازه ای نیرو ندارد که بتواند مقابل هارون یا مهدی عباسی کامل بایستد و پیروزی حاصل شود. وقتی نمی تواند پیروزی حاصل کند قیام نمی کند. قیام نکردن حضرت جذابیت را کم می کند و کسانی که قیام می کردند به شجاعت، انقلابی مشهور بودند. لذا حضرت این جا از یک راهبرد استفاده کرد. این که شنیدید حضرت موسی بن جعفر با حکومت هارون مبارزه کرده است هیچ مبارزه با شمشیر نکرده است. چندان سخنرانی علیه آن نکرده است. بشمارید پنج مورد نمی شود. حضرت ۳۵ سال امام بود، پنج مورد را در ۳۵ سال نمی شود گفت. چه کار کرد که آن ها حضرت را به زندان انداختند؟
وی ادامه داد: دومین راهکار این بود که یک سازمان وکالتی تشکیل می دهد از شیعیان خمس می گیرند. عمدتا شروع ماجرای خمس برای دوران امام کاظم است، دوران ائمه ی قبلی وجوهاتی در کار نیست. کمی اواخر دوران امام صادق است. با این وجوهات حوزه ی علمیه بزنند؟ حضرت این وجوهات را به صره، کیسه های طلا ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰ سکه ای تبدیل می کند. این هم از آن مواردی است که به کتب اهل سنت راه یافته است. با آن مقدمه ی کوتاهی که عرض کردم آقایان فضایل ائمه ی ما را بنا ندارند نقل کنند، مگر این که آن قدر شایع شود که نشود جلوی آن را گرفت.
وی افزود: کارهای امام به منابع اهل سنت راه یافته است، به منابع تراجم راه یافته است، به منابع رجالی هم راه یافته است یعنی پایان آن منابع رجالی است که می خواهند درباره ی شخص داوری کنند. به گونه ای که کیسه های امام کاظم (ع) ضرب المثل می شود. صره ی موسی بن جعفر ضرب المثل می شود إذا أعطی المرء فقد استغنی به هر کسی می داد شخص بی نیاز می شد. چه کسی می توانست این طور سکه دهد؟ این گونه بخشش دست چه کسی بود؟ فقط دست شاه بود، کسی که بیت المال دست او بود. هر چه می گرفتند تمام نمی شد، این یک استراتژی بود.
حجت الاسلام کاشانی گفت: خواستند هارون را نسبت به حضرت موسی بن جعفر (ع) تحریک کنند و ایشان را بگیرند همین را گفتند. گفت: عجیب است دو خلیفه داریم یجبی علیهم الخراج، خراج برای آن ها می آید. حضرت یک سیستم سازمان وکالت درست کرده بود شیعیان را طبقه بندی کرده بودند، دسته بندی کرده بودند روستا را به یک کدخدای خاص، او به دهداری، شهرداری، استانداری.
وی ادامه داد: شخصی از خراسان آمد گفت: پول آوردم. فرمود: از کجا آمدی؟ گفت: از خراسان. فرمود: نماینده ی ما فلانی است برگرد. برای این که باید این سیستم را تقویت کند. این سیستم که تقویت می شد بخشی را به فقرا می دادند، بخشی به بغداد یا مدینه سرازیر می شد. حکومت ۵۰ سکه ی طلا به کسی می داد که خدمتی به حکومت کرده بود. گدا در خانه ی امام کاظم می آمد ۲۰۰ سکه می گرفت و می رفت. تحت الشعاع قرار داد. این همه پول از کجا آمده است؟ حضرت اگر کوچک ترین موضع گیری سیاسی، نظامی می کرد بلافاصله کشته می شد. وی افزود: اما این پول که کاری نداشت، پول را به شیعیان هم نمی داد. ابن حجر مکی می گوید یدعی باب قضاء حوائج المؤمنین أی اهل السنه ما سنی ها به او باب الحوائج می گوییم. هر کسی می آمد در خانه او را می زند، دویست کمترین رقم او بود.
دائما حضرت را از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید می کردند
حجت الاسلام میرزامحمدی نیز در مورد شرایط حاکم بر دوران امام کاظم (ع) اظهار داشت: امام باقر (ع) و امام صادق (ع) از انقراض بنی امیه و تاسیس بنی عباس به احسن وجه استفاده کردند و توانستند هزاران شاگرد تربیت کنند. اما وقتی نوبت به موسی ابن جعفر رسید، ورق برگشت. وقتی دشمن دید از دو امام در ملاعام در مسجد و در ملاقات های عمومی و خصوصی بیش از شصت هزار حدیث نقل کرده اند. لذا گفتند اگر امام را رها کنیم ریشه این حکومت زده شده است. دائما حضرت را از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید می کردند. در روایت آمده است که با امام کاری کردند که موسی ابن جعفر مدت ها در بیابان های شهر شام و در غار با لباس مبدل و چهره بدلی زندگی می کردند که کسی امام را نشناسد. این روایت مورد اشاره رهبر انقلاب نیز بوده است.
وی افزود: بارها «ینتقل من سجن الی سجن» از این زندان به آن زندان منتقل می کردند. تا چهارده سال در مورد زندانی شدن امام نقل شده است.
این کارشناس دینی ادامه داد: فردی یهودی را به عنوان زندان بان حضرت انتخاب کردند. سندی ابن شاهک زندان بان حضرت شد. روایت شده بچه های سندی ابن شاهک از روزنه زندان به حضرت نگاه می کردند در حالی که امام در سجده بودند و بسیار نحیف شده بودند. یک لحظه امام از روزنه در به بچه های سندی نگاه کرد از همین فرد یهودی یک نوه ای به دنیا آمد که از اعلام تشیع شد. لذا امام بخواهد دستگیری کند از یهودی هم دستگیری می کند.
وی افزود: در دروه امام کاظم (ع) از آل ابی طالب هر کسی که می توانست قیام کرد و تنها فرد مهمی که قیام نکرد امام موسی ابن جعفر بود. امام کاظم بخشی از سناریوی امامت شیعه است چراکه یک سری کارهای بر زمین مانده دارد و یکسری کار برای امام بعدی. اگر قیام می کرد و کشته می شد دستاوردی به همراه نداشت و حضرت به اندازه ای نیرو نداشت که بتواند مقابل هارون بایستد.
عمده شروع مسئله خمس از زمان امام کاظم است
وی ادامه داد: راهبردی که حضرت استفاده کرد این بود که سازمان وکالتی تشکیل دادند که از شیعیان خمس می گیرند. عمده شروع مسئله خمس از زمان امام کاظم است. حضرت این وجوهات را به صره تبدیل می کردند. این مسئله در کتب اهل سنت هم آمده است. کیسه های طلا دویست تا چهارصد سکه ای، که روایت شده «إذا أعطی المرء فقد استغنی» به هر کسی می داد، آن طرف بی نیاز می شد. این یک استراتژی بود. هارون هم به این مسئله اشاره کرده بود که عجیب است برای اینها خراج می آید و ما دو خلافت داریم!
این کارشناس دینی در پایان گفت: حضرت شیعیان را دسته بندی کرده بودند. حضرت این مبالغ را بخشی به فقرا می دادند و بخشی به بغداد یا مدینه سرازیر می شد. حضرت اگر کوچک ترین موضع گیری سیاسی و نظامی می کرد کشته می شد. کمک امام تنها به شیعیان نبود، ابن حجر مکی می گوید «یدعی بباب قضا حوائج المومنین ای اهل سنه» لذا سنی ها هم به حضرت باب الحوائج می گویند.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «محبوبیت امام کاظم(ع) در میان اهل سنت / شیوه قیام موسی بن جعفر(ع)» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.