با خواندن این سوره روزی تان گسترده می شود + صوت آیات

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره ذاریات پنجاه و یکمین سوره قرآن است و در جزء بیست ششم و بیست هفتم آن قرار دارد.
ذاریات جمع ذاریه به معنای باد و موضوع اصلی سوره ذاریات قیامت است.
در این سوره همچنین به توحید و نشانه های خدا در آفرینش، مهمانی فرشتگان در خانه ابراهیم (ع) و مأموریتشان برای عذاب قوم لوط، داستان حضرت موسی (ع) و سرگذشت قوم عاد، قوم ثمود و قوم نوح پرداخته شده است.
آیه ۵۶ از آیات مشهور سوره ذاریات است و عبادت خداوند را هدف از آفرینش جنیان و انسان معرفی می کند.
پیامبر (ص) در تفسیر مجمع البیان درباره فضیلت سوره ذاریات فرموند: اگر کسی سوره ذاریات را قرائت کند به ازای هر بادی که می وزد، ده پاداش به او داده می شود.
شیخ صدوق هم به نقل از امام صادق (ع) نوشته است؛ هر کس سوره ذاریات را در روز یا شب تلاوت کند، خداوند زندگی اش را اصلاح می کند و به او روزی گسترده می دهد و قبر او را با چراغی تا روز قیامت روشن می کند.
فایل صوتی تلاوت سوره ذاریات با صدای محمد منشاوی
متن سوره ذاریات همراه با ترجمه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای بخشاینده مهربان
و الذار یات ذر وا ﴿١﴾
سوگند به بادهای ذره افشان (۱)
فالحاملات وقر ا ﴿٢﴾
و ابرهای گرانبار (۲)
فالجار یات یسر ا ﴿٣﴾
و سبک سیران (۳)
فالمقسمات أمر ا ﴿٤﴾
و تقسیم کنندگان کار ها (۴)
إنما توعدون لصادق ﴿٥﴾
که آنچه وعده داده شده اید راست است (۵)
و إن الدین لواقع ﴿٦﴾
و روز پاداش واقعیت دارد (۶)
و السماء ذات الحبک ﴿٧﴾
سوگند به آسمان مشبک (۷)
إنکم لفی قول مختلف ﴿٨﴾
که شما درباره قرآن در سخنی گوناگونید (۸)
یؤفک عنه من أفک ﴿٩﴾
بگوی تا هر که از آن برگشته، برگشته باشد (۹)
قتل الخر اصون ﴿١٠﴾
مرگ بر دروغپردازان! (۱۰)
الذین هم فی غمر ة ساهون ﴿١١﴾
همانان که در ورطه نادانی بی خبرند (۱۱)
یسألون أیان یوم الدین ﴿١٢﴾
پرسند: روز پاداش کی است (۱۲)
یوم هم علی النار یفتنون ﴿١٣﴾
همان روز که آنان بر آتش، عقوبت و آزموده شوند (۱۳)
ذوقوا فتنتکم هٰذا الذی کنتم به تستعجلون ﴿١٤﴾
عذاب موعود خود را بچشید این است همان بلایی که با شتاب خواستار آن بودید (۱۴)
إن المتقین فی جنات و عیون ﴿١٥﴾
پرهیزگاران در باغ ها و چشمه سارانند (۱۵)
آخذین ما آتاهم ر بهم ۚ إنهم کانوا قبل ذٰلک محسنین ﴿١٦﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده می گیرند زیرا که آن ها پیش از این نیکوکار بودند (۱۶)
کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون ﴿١٧﴾
و از شب اندکی را می غنودند (۱۷)
و بالأسحار هم یستغفر ون ﴿١٨﴾
و در سحرگاهان از خدا طلب آمرزش می کردند (۱۸)
و فی أموالهم حق للسائل و المحر وم ﴿١٩﴾
و در اموالشان برای سائل و محروم حقی معین بود (۱۹)
و فی الأر ض آیات للموقنین ﴿٢٠﴾
و روی زمین برای اهل یقین نشانه هایی متقاعدکننده است (۲۰)
و فی أنفسکم ۚ أفلا تبصر ون ﴿٢١﴾
و در خود شما پس مگر نمی بینید؟ (۲۱)
و فی السماء ر زقکم و ما توعدون ﴿٢٢﴾
و روزی شما و آنچه وعده داده شده اید در آسمان است (۲۲)
فو ر ب السماء و الأر ض إنه لحق مثل ما أنکم تنطقون ﴿٢٣﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن می گویید (۲۳)
هل أتاک حدیث ضیف إبر اهیم المکر مین ﴿٢٤﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید؟ (۲۴)
إذ دخلوا علیه فقالوا سلاما ۖ قال سلام قوم منکر ون ﴿٢٥﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمی ناشناسید (۲۵)
فر اغ إلیٰ أهله فجاء بعجل سمین ﴿٢٦﴾
پس آهسته به سوی زنش رفت و گوساله ای فربه و بریان آورد (۲۶)
فقر به إلیهم قال ألا تأکلون ﴿٢٧﴾
آن را به نزدیکشان برد و گفت: مگر نمی خورید؟ (۲۷)
فأوجس منهم خیفة ۖ قالوا لا تخف ۖ و بشر وه بغلام علیم ﴿٢٨﴾
و در دلش از آنان احساس ترسی کرد. گفتند: مترس و او را به پسری دانا مژده دادند(۲۸)
فأقبلت امر أته فی صر ة فصکت وجهها و قالت عجوز عقیم ﴿٢٩﴾
و زنش با فریادی از شگفتی سر رسید و بر چهره خود زد و گفت: زنی پیر نازا چگونه بزاید؟ (۲۹)
قالوا کذٰلک قال ر بک ۖ إنه هو الحکیم العلیم ﴿٣٠﴾
گفتند: پروردگارت چنین فرموده است. او خود حکیم داناست(۳۰)
قال فما خطبکم أیها المر سلون ﴿٣١﴾
ابراهیم گفت: ای فرستادگان، مأموریت شما چیست؟ (۳۱)
قالوا إنا أر سلنا إلیٰ قوم مجر مین ﴿٣٢﴾
گفتند: ما به سوی مردمی پلیدکار فرستاده شده ایم (۳۲)
لنر سل علیهم حجار ة من طین ﴿٣٣﴾
تا سنگهایی از گل رس بر سر آنان فرو فرستیم (۳۳)
مسومة عند ر بک للمسر فین ﴿٣٤﴾
که نزد پروردگارت برای مسرفان نشان گذاری شده است (۳۴)
فأخر جنا من کان فیها من المؤمنین ﴿٣٥﴾
پس هر که از مؤمنان در آن شهرها بود بیرون بردیم (۳۵)
فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین ﴿٣٦﴾
و لی در آنجا جز یک خانه از فرمانبران خدا بیشتر نیافتیم (۳۶)
و تر کنا فیها آیة للذین یخافون العذاب الألیم ﴿٣٧﴾
و در آنجا برای آن ها که از عذاب پر درد می ترسند، عبرتی به جای گذاشتیم (۳۷)
و فی موسیٰ إذ أر سلناه إلیٰ فر عون بسلطان مبین ﴿٣٨﴾
و نیز در ماجرای موسی، چون او را با حجتی آشکار به سوی فرعون گسیل داشتیم (۳۸)
فتولیٰ بر کنه و قال ساحر أو مجنون ﴿٣٩﴾
پس فرعون با ارکان دولت خود روی برتافت و گفت: این شخص ساحر یا دیوانه ای است (۳۹)
فأخذناه و جنوده فنبذناهم فی الیم و هو ملیم ﴿٤٠﴾
تا او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالی که او در آخرین لحظه نکوهشگر خود بود (۴۰)
و فی عاد إذ أر سلنا علیهم الر یح العقیم ﴿٤١﴾
و در ماجرای عاد نیز چون بر سر آن ها آن باد مهلک را فرستادیم (۴۱)
ما تذر من شیء أتت علیه إلا جعلته کالر میم ﴿٤٢﴾
به هر چه می وزید آن را چون خاکستر استخوان مرده می گردانید (۴۲)
و فی ثمود إذ قیل لهم تمتعوا حتیٰ حین ﴿٤٣﴾
و در ماجرای ثمود نیز عبرتی بود آنگاه که به ایشان گفته شد: تا چندی برخوردار شوید (۴۳)
فعتوا عن أمر ر بهم فأخذتهم الصاعقة و هم ینظر ون ﴿٤٤﴾
تا آنکه از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالی که آن ها می نگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (۴۴)
فما استطاعوا من قیام و ما کانوا منتصر ین ﴿٤٥﴾
در نتیجه نه توانستند به پای خیزند و نه طلب یاری کنند (۴۵)
و قوم نوح من قبل ۖ إنهم کانوا قوما فاسقین ﴿٤٦﴾
و قوم نوح نیز پیش از آن اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند زیرا آن ها مردمی نافرمان بودند (۴۶)
و السماء بنیناها بأید و إنا لموسعون ﴿٤٧﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بی گمان ما آسمان گستریم! (۴۷)
و الأر ض فر شناها فنعم الماهدون ﴿٤٨﴾
و زمین را گسترانیده ایم و چه نیکو گسترندگانیم (۴۸)
و من کل شیء خلقنا زوجین لعلکم تذکر ون ﴿٤٩﴾
و از هر چیزی دو گونه یعنی نر و ماده آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (۴۹)
ففر وا إلی الله ۖ إنی لکم منه نذیر مبین ﴿٥٠﴾
پس به سوی خدا بگریزید، که من شما را از طرف او بیم دهنده ای آشکارم (۵۰)
و لا تجعلوا مع الله إلٰها آخر ۖ إنی لکم منه نذیر مبین ﴿٥١﴾
و با خدا معبودی دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهنده ای آشکارم (۵۱)
کذٰلک ما أتی الذین من قبلهم من ر سول إلا قالوا ساحر أو مجنون ﴿٥٢﴾
بدین سان بر کسانی که پیش از آن ها بودند هیچ پیامبری نیامد جز اینکه گفتند: ساحر یا دیوانه ای است (۵۲)
أتواصوا به ۚ بل هم قوم طاغون ﴿٥٣﴾
آیا همدیگر را به این سخن سفارش کرده بودند؟ نه! بلکه آنان مردمی سرکش بودند (۵۳)
فتول عنهم فما أنت بملوم ﴿٥٤﴾
پس از آنان روی بگردان، که تو در خور نکوهش نیستی (۵۴)
و ذکر فإن الذکر یٰ تنفع المؤمنین ﴿٥٥﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (۵۵)
و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون ﴿٥٦﴾
و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند (۵۶)
ما أر ید منهم من ر زق و ما أر ید أن یطعمون ﴿٥٧﴾
از آنان هیچ روزیی نمی خواهم و نمی خواهم که مرا خوراک دهند (۵۷)
إن الله هو الر زاق ذو القوة المتین ﴿٥٨﴾
خداست که خود روزی بخش نیرومند استوار است (۵۸)
فإن للذین ظلموا ذنوبا مثل ذنوب أصحابهم فلا یستعجلون ﴿٥٩﴾
پس برای کسانی که ستم کردند بهره ای است از عذاب همانند بهره عذاب یاران قبلی شان پس بگو: در خواستن عذاب از من شتابزدگی نکنند (۵۹)
فویل للذین کفر وا من یومهم الذی یوعدون ﴿٦٠﴾
پس وای بر کسانی که کافر شده اند از آن روزی که وعده یافته اند (۶۰)
انتهای پیام/
ذاریات جمع ذاریه به معنای باد و موضوع اصلی سوره ذاریات قیامت است.
در این سوره همچنین به توحید و نشانه های خدا در آفرینش، مهمانی فرشتگان در خانه ابراهیم (ع) و مأموریتشان برای عذاب قوم لوط، داستان حضرت موسی (ع) و سرگذشت قوم عاد، قوم ثمود و قوم نوح پرداخته شده است.
آیه ۵۶ از آیات مشهور سوره ذاریات است و عبادت خداوند را هدف از آفرینش جنیان و انسان معرفی می کند.
پیامبر (ص) در تفسیر مجمع البیان درباره فضیلت سوره ذاریات فرموند: اگر کسی سوره ذاریات را قرائت کند به ازای هر بادی که می وزد، ده پاداش به او داده می شود.
شیخ صدوق هم به نقل از امام صادق (ع) نوشته است؛ هر کس سوره ذاریات را در روز یا شب تلاوت کند، خداوند زندگی اش را اصلاح می کند و به او روزی گسترده می دهد و قبر او را با چراغی تا روز قیامت روشن می کند.
فایل صوتی تلاوت سوره ذاریات با صدای محمد منشاوی
متن سوره ذاریات همراه با ترجمه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای بخشاینده مهربان
و الذار یات ذر وا ﴿١﴾
سوگند به بادهای ذره افشان (۱)
فالحاملات وقر ا ﴿٢﴾
و ابرهای گرانبار (۲)
فالجار یات یسر ا ﴿٣﴾
و سبک سیران (۳)
فالمقسمات أمر ا ﴿٤﴾
و تقسیم کنندگان کار ها (۴)
إنما توعدون لصادق ﴿٥﴾
که آنچه وعده داده شده اید راست است (۵)
و إن الدین لواقع ﴿٦﴾
و روز پاداش واقعیت دارد (۶)
و السماء ذات الحبک ﴿٧﴾
سوگند به آسمان مشبک (۷)
إنکم لفی قول مختلف ﴿٨﴾
که شما درباره قرآن در سخنی گوناگونید (۸)
یؤفک عنه من أفک ﴿٩﴾
بگوی تا هر که از آن برگشته، برگشته باشد (۹)
قتل الخر اصون ﴿١٠﴾
مرگ بر دروغپردازان! (۱۰)
الذین هم فی غمر ة ساهون ﴿١١﴾
همانان که در ورطه نادانی بی خبرند (۱۱)
یسألون أیان یوم الدین ﴿١٢﴾
پرسند: روز پاداش کی است (۱۲)
یوم هم علی النار یفتنون ﴿١٣﴾
همان روز که آنان بر آتش، عقوبت و آزموده شوند (۱۳)
ذوقوا فتنتکم هٰذا الذی کنتم به تستعجلون ﴿١٤﴾
عذاب موعود خود را بچشید این است همان بلایی که با شتاب خواستار آن بودید (۱۴)
إن المتقین فی جنات و عیون ﴿١٥﴾
پرهیزگاران در باغ ها و چشمه سارانند (۱۵)
آخذین ما آتاهم ر بهم ۚ إنهم کانوا قبل ذٰلک محسنین ﴿١٦﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده می گیرند زیرا که آن ها پیش از این نیکوکار بودند (۱۶)
کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون ﴿١٧﴾
و از شب اندکی را می غنودند (۱۷)
و بالأسحار هم یستغفر ون ﴿١٨﴾
و در سحرگاهان از خدا طلب آمرزش می کردند (۱۸)
و فی أموالهم حق للسائل و المحر وم ﴿١٩﴾
و در اموالشان برای سائل و محروم حقی معین بود (۱۹)
و فی الأر ض آیات للموقنین ﴿٢٠﴾
و روی زمین برای اهل یقین نشانه هایی متقاعدکننده است (۲۰)
و فی أنفسکم ۚ أفلا تبصر ون ﴿٢١﴾
و در خود شما پس مگر نمی بینید؟ (۲۱)
و فی السماء ر زقکم و ما توعدون ﴿٢٢﴾
و روزی شما و آنچه وعده داده شده اید در آسمان است (۲۲)
فو ر ب السماء و الأر ض إنه لحق مثل ما أنکم تنطقون ﴿٢٣﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن می گویید (۲۳)
هل أتاک حدیث ضیف إبر اهیم المکر مین ﴿٢٤﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید؟ (۲۴)
إذ دخلوا علیه فقالوا سلاما ۖ قال سلام قوم منکر ون ﴿٢٥﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند. گفت: سلام، مردمی ناشناسید (۲۵)
فر اغ إلیٰ أهله فجاء بعجل سمین ﴿٢٦﴾
پس آهسته به سوی زنش رفت و گوساله ای فربه و بریان آورد (۲۶)
فقر به إلیهم قال ألا تأکلون ﴿٢٧﴾
آن را به نزدیکشان برد و گفت: مگر نمی خورید؟ (۲۷)
فأوجس منهم خیفة ۖ قالوا لا تخف ۖ و بشر وه بغلام علیم ﴿٢٨﴾
و در دلش از آنان احساس ترسی کرد. گفتند: مترس و او را به پسری دانا مژده دادند(۲۸)
فأقبلت امر أته فی صر ة فصکت وجهها و قالت عجوز عقیم ﴿٢٩﴾
و زنش با فریادی از شگفتی سر رسید و بر چهره خود زد و گفت: زنی پیر نازا چگونه بزاید؟ (۲۹)
قالوا کذٰلک قال ر بک ۖ إنه هو الحکیم العلیم ﴿٣٠﴾
گفتند: پروردگارت چنین فرموده است. او خود حکیم داناست(۳۰)
قال فما خطبکم أیها المر سلون ﴿٣١﴾
ابراهیم گفت: ای فرستادگان، مأموریت شما چیست؟ (۳۱)
قالوا إنا أر سلنا إلیٰ قوم مجر مین ﴿٣٢﴾
گفتند: ما به سوی مردمی پلیدکار فرستاده شده ایم (۳۲)
لنر سل علیهم حجار ة من طین ﴿٣٣﴾
تا سنگهایی از گل رس بر سر آنان فرو فرستیم (۳۳)
مسومة عند ر بک للمسر فین ﴿٣٤﴾
که نزد پروردگارت برای مسرفان نشان گذاری شده است (۳۴)
فأخر جنا من کان فیها من المؤمنین ﴿٣٥﴾
پس هر که از مؤمنان در آن شهرها بود بیرون بردیم (۳۵)
فما وجدنا فیها غیر بیت من المسلمین ﴿٣٦﴾
و لی در آنجا جز یک خانه از فرمانبران خدا بیشتر نیافتیم (۳۶)
و تر کنا فیها آیة للذین یخافون العذاب الألیم ﴿٣٧﴾
و در آنجا برای آن ها که از عذاب پر درد می ترسند، عبرتی به جای گذاشتیم (۳۷)
و فی موسیٰ إذ أر سلناه إلیٰ فر عون بسلطان مبین ﴿٣٨﴾
و نیز در ماجرای موسی، چون او را با حجتی آشکار به سوی فرعون گسیل داشتیم (۳۸)
فتولیٰ بر کنه و قال ساحر أو مجنون ﴿٣٩﴾
پس فرعون با ارکان دولت خود روی برتافت و گفت: این شخص ساحر یا دیوانه ای است (۳۹)
فأخذناه و جنوده فنبذناهم فی الیم و هو ملیم ﴿٤٠﴾
تا او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالی که او در آخرین لحظه نکوهشگر خود بود (۴۰)
و فی عاد إذ أر سلنا علیهم الر یح العقیم ﴿٤١﴾
و در ماجرای عاد نیز چون بر سر آن ها آن باد مهلک را فرستادیم (۴۱)
ما تذر من شیء أتت علیه إلا جعلته کالر میم ﴿٤٢﴾
به هر چه می وزید آن را چون خاکستر استخوان مرده می گردانید (۴۲)
و فی ثمود إذ قیل لهم تمتعوا حتیٰ حین ﴿٤٣﴾
و در ماجرای ثمود نیز عبرتی بود آنگاه که به ایشان گفته شد: تا چندی برخوردار شوید (۴۳)
فعتوا عن أمر ر بهم فأخذتهم الصاعقة و هم ینظر ون ﴿٤٤﴾
تا آنکه از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالی که آن ها می نگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (۴۴)
فما استطاعوا من قیام و ما کانوا منتصر ین ﴿٤٥﴾
در نتیجه نه توانستند به پای خیزند و نه طلب یاری کنند (۴۵)
و قوم نوح من قبل ۖ إنهم کانوا قوما فاسقین ﴿٤٦﴾
و قوم نوح نیز پیش از آن اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند زیرا آن ها مردمی نافرمان بودند (۴۶)
و السماء بنیناها بأید و إنا لموسعون ﴿٤٧﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بی گمان ما آسمان گستریم! (۴۷)
و الأر ض فر شناها فنعم الماهدون ﴿٤٨﴾
و زمین را گسترانیده ایم و چه نیکو گسترندگانیم (۴۸)
و من کل شیء خلقنا زوجین لعلکم تذکر ون ﴿٤٩﴾
و از هر چیزی دو گونه یعنی نر و ماده آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (۴۹)
ففر وا إلی الله ۖ إنی لکم منه نذیر مبین ﴿٥٠﴾
پس به سوی خدا بگریزید، که من شما را از طرف او بیم دهنده ای آشکارم (۵۰)
و لا تجعلوا مع الله إلٰها آخر ۖ إنی لکم منه نذیر مبین ﴿٥١﴾
و با خدا معبودی دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهنده ای آشکارم (۵۱)
کذٰلک ما أتی الذین من قبلهم من ر سول إلا قالوا ساحر أو مجنون ﴿٥٢﴾
بدین سان بر کسانی که پیش از آن ها بودند هیچ پیامبری نیامد جز اینکه گفتند: ساحر یا دیوانه ای است (۵۲)
أتواصوا به ۚ بل هم قوم طاغون ﴿٥٣﴾
آیا همدیگر را به این سخن سفارش کرده بودند؟ نه! بلکه آنان مردمی سرکش بودند (۵۳)
فتول عنهم فما أنت بملوم ﴿٥٤﴾
پس از آنان روی بگردان، که تو در خور نکوهش نیستی (۵۴)
و ذکر فإن الذکر یٰ تنفع المؤمنین ﴿٥٥﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (۵۵)
و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون ﴿٥٦﴾
و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند (۵۶)
ما أر ید منهم من ر زق و ما أر ید أن یطعمون ﴿٥٧﴾
از آنان هیچ روزیی نمی خواهم و نمی خواهم که مرا خوراک دهند (۵۷)
إن الله هو الر زاق ذو القوة المتین ﴿٥٨﴾
خداست که خود روزی بخش نیرومند استوار است (۵۸)
فإن للذین ظلموا ذنوبا مثل ذنوب أصحابهم فلا یستعجلون ﴿٥٩﴾
پس برای کسانی که ستم کردند بهره ای است از عذاب همانند بهره عذاب یاران قبلی شان پس بگو: در خواستن عذاب از من شتابزدگی نکنند (۵۹)
فویل للذین کفر وا من یومهم الذی یوعدون ﴿٦٠﴾
پس وای بر کسانی که کافر شده اند از آن روزی که وعده یافته اند (۶۰)
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
با خواندن این سوره روزی تان گسترده می شود + صوت آیات
گفتگو با هوش مصنوعی