آیا میدانستید انسان تنها موجودی است که از مرگ خود اطلاع دارد؟ / فلسفه مرگ انسان و دیگر موجودات
ترس از مرگ یکی از پیچیده ترین پدیده های دنیا محسوب می شود، ترسی که مرد و زن و پیر و جوان نمی شناسد و گویی همگان در آن غوطه ورند. اما نکته جالبی که در این مطرح می شود این است که انسان، تنها موجودی است که از مرگ خود اطلاع دارد و می داند این دنیا فانی است.
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان مطلبی را پیرامون مرگ و فلسفه آن بین انسان و دیگر موجودات آماده کرده است که پیشنهاد می کنیم مطالعه آن را از دست ندهید.
بررسی مرگ در قرآن
مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگ از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید.
معنای مرگ در قرآن کریم در قالب لفظ های گوناگونی آمده است که از جمله آن ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
این مطلب را از دست ندهید: روح انسان پس از مرگ کجاست و چه حالی دارد؟
۱- ماده (م و ت) بیشترین کاربرد معنای مرگ در قرآن کریم را به خود اختصاص داده، ماده موت ۱۶۵ بار در قرآن به کار رفته است.
۲- ماده (ق ت. ل) مانند:
«قتل الإنسان ما أکفره»
«مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است!»
این ماده در قرآن کریم به معنای مرگ حدودا۱۵۰ بار به کار رفته است؛ البته این ماده در قرآن کریم ۱۷۰ بار به کار رفته است که برخی از موارد آن به معنای جهاد و … می باشد، نه به معنای مرگ.
۳- ماده (ه ل. ک) این ماده در قرآن کریم ۶۸ بار به کار رفته است، و در بیشتر موارد به معنای مرگ است؛ مانند:
«و لقد جاءکم یوسف من قبل بالبینات فما زلتم فی شک مما جاءکم به حتی إذا هلک»
«پیش از این یوسف دلایل روشن برای شما آورد، ولی شما هم چنان در آنچه او برای شما آورده بود تردید داشتید تا زمانی که از دنیا رفت.»
این مطلب را از دست ندهید: روح انسان بعد از مرگ کجا می رود؟
نکته: در چند قرن اخیر (ه ل. ک) برای مرگ با حقارت به کار می رفت، اما در عصر نزول قرآن چنین نبوده و خود قرآن نیز «هلک» را در مطلق مرگ به کار برده است نه مرگ با حقارت.
۴- ماده (و ف. ی) این ماده در ۱۴ آیه برای مردن به کار رفته است، مانند آیه: « قل یتوفاکم ملک الموت »
«بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را می گیرد.»
«وفی» در اصل به معنای گرفتن به طور کامل است و به کار رفتن آن درباره مرگ می تواند به این دلیل باشد که مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست، بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است.
۵- ماده (ص ع. ق) برخی برای «صعق» همراه با معانی دیگری که در نظر گرفته اند، معنای مرگ را نیز بیان کرده اند. راغب در مفردات از قول برخی واژه شناسان می نویسد: واژه (صاعقة) سه وجه دارد: (مرگ، عذاب، آتش).
اما خود راغب در پاسخ آن می نویسد:
این مطلب را از دست ندهید: حقیقت جالبی که بعد از مرگ با آن روبرو خواهید شد
آنچه که ذکر شد در واقع نتایجی است که از صاعقه حاصل می شود؛ زیرا صاعقه صدای سهمگین و شدید از آسمان است و نتیجه آن آتش، عذاب یا مرگ است پس در واقع صعق یک معنا دارد و این ها نتایج آن است.
تنها موجودی که به قطعیت مرگش اشراف دارد، کیست؟
انسان تنها جانوری است که بر قطعیت مرگ خود اشراف دارد و می داند که روزی خواهد مرد.
این آگاهی به وجه شناختی محدود نمی شود و دارای جزء هیجانی و احساسی مهمی است که به صورت ترس از مرگ خود را نشان می دهد.
حیوانات در رویارویی با مرگ جفت یا فرزند خود حالتی شبیه واکنش ماتم نشان می دهند. حتی در برابر مرگ سایر اعضاء گونه ی خود نیز بی تفاوت نمی مانند.
غار غار کرکننده ی کلاغ ها در مواجهه با مرگ یک کلاغ از گروه خود، تصویر ناآشنایی نیست.
ما از چند و چون وجود و عملکرد حافظه در حیوانات اطلاع چندانی نداریم.
اما به نظر نمی رسد که مرگ سایر اعضاء گونه حیوان را نسبت به مرگ خویش آگاه کند؛ لذا انسان تنها جانوری است که بر قطعیت مرگ خود اشراف دارد و می داند که روزی خواهد مرد.
این آگاهی به وجه شناختی محدود نمی شود و دارای جزء هیجانی و احساسی مهمی است که به صورت ترس از مرگ خود را نشان می دهد.
ببینید: احوال انسان ها پس از مرگ چگونه خواهد بود؟
ترس از مرگ یکی از پیچیده ترین پدیده هاست. برخی آن را سرآغاز فلسفه می دانند و بعضی آن را علت غایی ادیان به شمار می آورند.
متفکری مانند اسپینوزا عقل را ژرف اندیشی در باب زندگی معنا می کرد و هر آن چه را که برخاسته از ترس از مرگ باشد بی ارزش می دانست.
در مقابل اندیشمندی مانند شوپنهاور بر آن بود که تکاپوی انسان ها برای زندگی برخاسته از هراس مرگ است و از عشق به زندگی حاصل نمی شود.
با این همه بعضی از روان شناسان معتقدند که انسان با ترس از مرگ زاده نمی شود و کودک تا سه چهارسالگی درکی از مرگ ندارد و ترس یا اضطراب او تنها در باب جدایی از مادر یا اضطراب فقدان ابژه است.
این گروه ترس از مرگ را طبیعی و بهنجار نمی دانند و معتقدند که این پدیده نوعی اغراق روان نژندانه است که از تجربه های ناخوشایند اولیه در دوران کودکی مانند داشتن مادری ناکارآمد و محروم کننده ناشی می شود.
اما از سوی دیگر بسیاری از صاحب نظران ترس از مرگ را بنیادی ترین و طبیعی ترین ترس ها می دانند که دارای ارزش زیست شناختی است.
این مطلب را از دست ندهید: پس از مرگ چه اتفاقی برای شما رخ می دهد؟
از دیدگاه تکاملی ترس از مرگ فرانمودی از غریزه ی صیانت نفس بوده و در خدمت بقاء نوع انسان است. ترس از مرگ بشر را در برابرخطرات تهدیدکننده توسط طبیعت و سایر حیوانات، محافظت می کند.
در این جا واقعیت و ترس دوشادوش هم قرار می گیرند؛ لذا آن گروه از انسان های اولیه که بیشتر می ترسیدند و نگران جان خود بودند در باب موقعیت خویش در طبیعت واقع گرایی بیشتری نشان می دادند که ضامن بقای آنان بود.
به این اعتبار می توان گفت که ترس از مرگ وجه عاطفی تلاش انسان برای حفظ حیات و جلوگیری از فروپاشی و نابودی است؛ بنابراین انسان می داند که فناپذیر است و در خودآگاه خویش به طور طبیعی از مرگ می ترسد.
اما اگر قرار بود این ترس همیشه در خودآگاه او به گونه ای فلج کننده حضوری پر رنگ داشته باشد نمی توانست زندگی خود را به طور عادی ادامه دهد و از عملکردی بهنجار برخوردار شود.
پس آدمی باید بکوشد به شناخت و پذیرش مرگ و مقابله با ترس از آن در حیات خودآگاه برسد وگرنه ترس از مرگ واپس زده و به ناخوداگاه رانده و در نهایت انکار می شود.
این مطلب را از دست ندهید: آدمی چطور جان می دهد و در آن زمان چه می بیند؟
حاصل انسانی است که می داند می میرد و از شناخت این واقعیت سرباز می زند و فرصت رویارویی مناسب با این پدیده ی محتوم را از دست می دهد.
از سوی دیگر ترس از مرگ، چون مجال بیان نمی یابد، در اعماق وجود آدمی منتظر می ماند تا به انواع ترس ها و اضطراب های روان نژندانه بدل شود و مفری برای ابراز پیدا کند و یا در گسست و شکست دفاع های روانی به صورت آشکار در آسیب شناسی روانی عمیق و شدید ظاهر گردد.
اما داستان به این جا و سپهر روانی انسان ختم نمی شود.
این مطلب را از دست ندهید: ویژگی دنیای پس از مرگ از نگاه امام علی(ع)/شب اول قبر بر مردگان چه می گذرد؟
ترس از مرگ تنها زاییده ی بیولوژی، طبیعت و تکامل به معنای داروینی آن نیست و اجتماع هم در ایجاد آن سهم خود را داراست تا جایی که حتی گفته می شود جامعه ترس از مرگ را آفریده است.
برخی مانند مالونی روانپزشک آن را سازو کار فرهنگ می دانند و بعضی مانند مارکوزه فیلسوف از آن به عنوان یک ایدئولوژی یاد می کنند که در جوامع استبدادی به عنوان یکی از ابزار های سرکوب بر علیه آحاد جامعه به کار برده می شود تا تسلط سلطه برقرار بماند.
انتهای پیام/
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان مطلبی را پیرامون مرگ و فلسفه آن بین انسان و دیگر موجودات آماده کرده است که پیشنهاد می کنیم مطالعه آن را از دست ندهید.
بررسی مرگ در قرآن
مرگ یعنی انتقال از دنیا به آخرت. مرگ از قوانین فراگیر جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید.
معنای مرگ در قرآن کریم در قالب لفظ های گوناگونی آمده است که از جمله آن ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
این مطلب را از دست ندهید: روح انسان پس از مرگ کجاست و چه حالی دارد؟
۱- ماده (م و ت) بیشترین کاربرد معنای مرگ در قرآن کریم را به خود اختصاص داده، ماده موت ۱۶۵ بار در قرآن به کار رفته است.
۲- ماده (ق ت. ل) مانند:
«قتل الإنسان ما أکفره»
«مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است!»
این ماده در قرآن کریم به معنای مرگ حدودا۱۵۰ بار به کار رفته است؛ البته این ماده در قرآن کریم ۱۷۰ بار به کار رفته است که برخی از موارد آن به معنای جهاد و … می باشد، نه به معنای مرگ.
۳- ماده (ه ل. ک) این ماده در قرآن کریم ۶۸ بار به کار رفته است، و در بیشتر موارد به معنای مرگ است؛ مانند:
«و لقد جاءکم یوسف من قبل بالبینات فما زلتم فی شک مما جاءکم به حتی إذا هلک»
«پیش از این یوسف دلایل روشن برای شما آورد، ولی شما هم چنان در آنچه او برای شما آورده بود تردید داشتید تا زمانی که از دنیا رفت.»
این مطلب را از دست ندهید: روح انسان بعد از مرگ کجا می رود؟
نکته: در چند قرن اخیر (ه ل. ک) برای مرگ با حقارت به کار می رفت، اما در عصر نزول قرآن چنین نبوده و خود قرآن نیز «هلک» را در مطلق مرگ به کار برده است نه مرگ با حقارت.
۴- ماده (و ف. ی) این ماده در ۱۴ آیه برای مردن به کار رفته است، مانند آیه: « قل یتوفاکم ملک الموت »
«بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را می گیرد.»
«وفی» در اصل به معنای گرفتن به طور کامل است و به کار رفتن آن درباره مرگ می تواند به این دلیل باشد که مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست، بلکه انتقال از عالمی به عالم دیگر است.
۵- ماده (ص ع. ق) برخی برای «صعق» همراه با معانی دیگری که در نظر گرفته اند، معنای مرگ را نیز بیان کرده اند. راغب در مفردات از قول برخی واژه شناسان می نویسد: واژه (صاعقة) سه وجه دارد: (مرگ، عذاب، آتش).
اما خود راغب در پاسخ آن می نویسد:
این مطلب را از دست ندهید: حقیقت جالبی که بعد از مرگ با آن روبرو خواهید شد
آنچه که ذکر شد در واقع نتایجی است که از صاعقه حاصل می شود؛ زیرا صاعقه صدای سهمگین و شدید از آسمان است و نتیجه آن آتش، عذاب یا مرگ است پس در واقع صعق یک معنا دارد و این ها نتایج آن است.
تنها موجودی که به قطعیت مرگش اشراف دارد، کیست؟
انسان تنها جانوری است که بر قطعیت مرگ خود اشراف دارد و می داند که روزی خواهد مرد.
این آگاهی به وجه شناختی محدود نمی شود و دارای جزء هیجانی و احساسی مهمی است که به صورت ترس از مرگ خود را نشان می دهد.
حیوانات در رویارویی با مرگ جفت یا فرزند خود حالتی شبیه واکنش ماتم نشان می دهند. حتی در برابر مرگ سایر اعضاء گونه ی خود نیز بی تفاوت نمی مانند.
غار غار کرکننده ی کلاغ ها در مواجهه با مرگ یک کلاغ از گروه خود، تصویر ناآشنایی نیست.
ما از چند و چون وجود و عملکرد حافظه در حیوانات اطلاع چندانی نداریم.
اما به نظر نمی رسد که مرگ سایر اعضاء گونه حیوان را نسبت به مرگ خویش آگاه کند؛ لذا انسان تنها جانوری است که بر قطعیت مرگ خود اشراف دارد و می داند که روزی خواهد مرد.
این آگاهی به وجه شناختی محدود نمی شود و دارای جزء هیجانی و احساسی مهمی است که به صورت ترس از مرگ خود را نشان می دهد.
ببینید: احوال انسان ها پس از مرگ چگونه خواهد بود؟
ترس از مرگ یکی از پیچیده ترین پدیده هاست. برخی آن را سرآغاز فلسفه می دانند و بعضی آن را علت غایی ادیان به شمار می آورند.
متفکری مانند اسپینوزا عقل را ژرف اندیشی در باب زندگی معنا می کرد و هر آن چه را که برخاسته از ترس از مرگ باشد بی ارزش می دانست.
در مقابل اندیشمندی مانند شوپنهاور بر آن بود که تکاپوی انسان ها برای زندگی برخاسته از هراس مرگ است و از عشق به زندگی حاصل نمی شود.
با این همه بعضی از روان شناسان معتقدند که انسان با ترس از مرگ زاده نمی شود و کودک تا سه چهارسالگی درکی از مرگ ندارد و ترس یا اضطراب او تنها در باب جدایی از مادر یا اضطراب فقدان ابژه است.
این گروه ترس از مرگ را طبیعی و بهنجار نمی دانند و معتقدند که این پدیده نوعی اغراق روان نژندانه است که از تجربه های ناخوشایند اولیه در دوران کودکی مانند داشتن مادری ناکارآمد و محروم کننده ناشی می شود.
اما از سوی دیگر بسیاری از صاحب نظران ترس از مرگ را بنیادی ترین و طبیعی ترین ترس ها می دانند که دارای ارزش زیست شناختی است.
این مطلب را از دست ندهید: پس از مرگ چه اتفاقی برای شما رخ می دهد؟
از دیدگاه تکاملی ترس از مرگ فرانمودی از غریزه ی صیانت نفس بوده و در خدمت بقاء نوع انسان است. ترس از مرگ بشر را در برابرخطرات تهدیدکننده توسط طبیعت و سایر حیوانات، محافظت می کند.
در این جا واقعیت و ترس دوشادوش هم قرار می گیرند؛ لذا آن گروه از انسان های اولیه که بیشتر می ترسیدند و نگران جان خود بودند در باب موقعیت خویش در طبیعت واقع گرایی بیشتری نشان می دادند که ضامن بقای آنان بود.
به این اعتبار می توان گفت که ترس از مرگ وجه عاطفی تلاش انسان برای حفظ حیات و جلوگیری از فروپاشی و نابودی است؛ بنابراین انسان می داند که فناپذیر است و در خودآگاه خویش به طور طبیعی از مرگ می ترسد.
اما اگر قرار بود این ترس همیشه در خودآگاه او به گونه ای فلج کننده حضوری پر رنگ داشته باشد نمی توانست زندگی خود را به طور عادی ادامه دهد و از عملکردی بهنجار برخوردار شود.
پس آدمی باید بکوشد به شناخت و پذیرش مرگ و مقابله با ترس از آن در حیات خودآگاه برسد وگرنه ترس از مرگ واپس زده و به ناخوداگاه رانده و در نهایت انکار می شود.
این مطلب را از دست ندهید: آدمی چطور جان می دهد و در آن زمان چه می بیند؟
حاصل انسانی است که می داند می میرد و از شناخت این واقعیت سرباز می زند و فرصت رویارویی مناسب با این پدیده ی محتوم را از دست می دهد.
از سوی دیگر ترس از مرگ، چون مجال بیان نمی یابد، در اعماق وجود آدمی منتظر می ماند تا به انواع ترس ها و اضطراب های روان نژندانه بدل شود و مفری برای ابراز پیدا کند و یا در گسست و شکست دفاع های روانی به صورت آشکار در آسیب شناسی روانی عمیق و شدید ظاهر گردد.
اما داستان به این جا و سپهر روانی انسان ختم نمی شود.
این مطلب را از دست ندهید: ویژگی دنیای پس از مرگ از نگاه امام علی(ع)/شب اول قبر بر مردگان چه می گذرد؟
ترس از مرگ تنها زاییده ی بیولوژی، طبیعت و تکامل به معنای داروینی آن نیست و اجتماع هم در ایجاد آن سهم خود را داراست تا جایی که حتی گفته می شود جامعه ترس از مرگ را آفریده است.
برخی مانند مالونی روانپزشک آن را سازو کار فرهنگ می دانند و بعضی مانند مارکوزه فیلسوف از آن به عنوان یک ایدئولوژی یاد می کنند که در جوامع استبدادی به عنوان یکی از ابزار های سرکوب بر علیه آحاد جامعه به کار برده می شود تا تسلط سلطه برقرار بماند.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «آیا میدانستید انسان تنها موجودی است که از مرگ خود اطلاع دارد؟ / فلسفه مرگ انسان و دیگر موجودات» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.