غیبت <a href="/fa/dashboard/ ir/امام زمان(عج)" class="text info">امام زمان(عج)</a> در اندیشه <a href="/fa/dashboard/ ir/امام صادق(ع)" class="text info">امام صادق(ع)</a>
عبدالله بن فضل هاشمی می گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: راز غیبت چیست؟ به خاطر امری که ما اجازه نداریم آن را برای شما هویدا کنیم. گفتم: در غیبت او چه حکمتی است؟ فرمود: وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار می شود.
فرصت طلایی عصر امام صادق(ع) از نظر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، فرصتی استثنایی برای ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) بود که آن حضرت نیز به خوبی از این موقعیت استفاده کردند و علوم مختلف و گوناگون را به شاگردان تعلیم دادند. ازجمله مسائلی را که به خوبی بیان و تثبیت نمودند، مسئله غیبت امام مهدی(ع) و مسائل مربوط به مهدویت بود.
آنچه پیش رو دارید، نگاهی است به غیبت امام زمان(ع) در اندیشه بلند امام به حق ناطق، حضرت صادق(ع).
الف. تثبیت اصل مهدویت
اصل مهدویت و ظهور امامی که جهان را پر از عدل و داد کند، از مسلمات دین اسلام و اتفاق بین همه مسلمین است. برای به وجود آمدن چنین اتفاقی، تلاش های فراوانی توسط شخص پیامبر(ص) و جانشینان بعد از ایشان ازجمله حضرت صادق(ع) انجام گرفت که به دو نمونه اشاره می شود:
۱. ابان بن عثمان از امام صادق(ع) نقل کرد که پیامبر(ص) در حدیثی به علی(ع) فرمود: «کان جبرئیل(ع) عندی آنفا واخبرنی ان القائم الذی یخرج فی آخر الزمان فیملاء الارض عدلا کما ملئت ظلما وجورا من ذریتک من ولد الحسین؛ جبرئیل(ع) همین الآن نزد من بود و به من خبرداد قائمی که در آخر الزمان قیام می کند و زمین را پر از عدل می کند همچنان که از ظلم و ستم پر شده، از نسل تو از فرزندان حسین(ع) است.»
۲. معاویة بن عمار از امام صادق(ع) از رسول(ص) نقل نمود که آن حضرت فرمود: «ان جبرئیل(ع) أتانی فأقرأنی من ربی السلام وقال یا محمد … ومنکم القائم یصلی عیسی ابن مریم خلفه اذا اهبطه الله الی الارض من ذریة علی وفاطمة من ولد الحسین(ع)؛ همانا جبرئیل(ع) نزد من آمد و سلام پروردگارم را به من رساند و فرمود: ای محمد! … قائم از شماست که عیسی بن مریم(ع) پشت سر او نماز می گذارد؛ آن زمانی که خداوند او را [از آسمان] به سوی زمین فرود آورد. [او] از نسل علی و فاطمه و از فرزندان حسین(ع) است.»
ب. حکم منکران مهدی(ع)
با همه اتفاقی که بین مسلمین درباره حضرت مهدی(ع) وجود دارد، بوده اند و هستند کسانی که گاه مسئله مهدویت و اقرار به امامت آن حضرت را انکار می کنند. حضرت صادق(ع) قبل از ولادت حضرت مهدی(ع) حکم منکران او را بیان کرده است: صفوان بن مهران از امام صادق(ع) نقل نموده است که آن حضرت فرمود: "من اقر بجمیع الائمة وجحد المهدی کان کمن اقر بجمیع الانبیاء وجحد محمدا نبوته؛ کسی که به همه امامان اقرار کند و مهدی (عج) را انکار کند، مانند کسی است که به همه پیامبران اقرار کند و نبوت محمد(ص) را انکار کند.
در روایت دیگری غیاث از امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل کرده که آن حضرت فرمود: «من انکر القائم من ولدی فی زمان غیبته مات میتة جاهلیة؛ کسی که قائم از فرزندان مرا در زمان غیبتش انکار کند، به مرگ جاهلی می میرد.» یعنی نامسلمان از دنیا می رود؛ چنان که نشناختن امام هر زمان، طبق روایت معروف بین فریقین: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» باعث مرگ جاهلی است.
نکته اضافه در روایت فوق، انکار آن حضرت در دوران غیبت است که دامن جمع زیادی را می گیرد؛ همان هایی که اصل ظهور و آمدن آن حضرت را قبول دارند، اما تولد و حیات و غیبت او را انکار می کنند.
ج. تأکید بر وقوع غیبت
از مسائلی که سخت تلاش شده قبل از ولادت حضرت، شیعه را برای آن آماده کنند، مسئله دوران غیبت امام زمان(ع) است. از شخص پیامبر(ص) گرفته تا امامان بعدی بر روی این مسئله تأکید نموده اند؛ اما حضرت صادق(ع) با توجه به فرصتی که برای او پیش آمد، بیش از امامان دیگر مسئله غیبت و طولانی بودن و سخت بودن آن را گوشزد فرموده است:
۱. غیبت حتمی است
زراره از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود: «ان للقائم غیبة قبل أن یقوم قلت ولم قال انه یخاف واومأ بیده الی بطنه یعنی القتل؛ به راستی برای قائم غیبتی است قبل از اینکه قیام کند. عرض کردم: چرا [غائب می شود]؟ فرمود: به خاطر ترسی که دارد. و با دستش به شکم خویش اشاره کرد؛ یعنی [به خاطر[ کشته شدن.» البته منظور این نیست که حضرت از مرگ ترس دارد که بر اولیای الهی چنین ترسی راه ندارد؛ بلکه ترس از این دارد که با کشته شدن او، داستان عدل جهانی و آرزوی همیشگی بشریت تحقق نیابد.
۲. غیبت، امتحان سنگین
مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل کرده که آن حضرت فرمود: «اما والله لیغیبن امامکم سنینا من دهرکم ولتمحصن حتی یقال مات قتل هلک بأی واد سلک ولتدمعن علیه عیون المؤمنین ولتکفؤن کما تکفأ السفن فی امواج البحر؛ به خدا سوگند! امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت کند و حتما مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا که گفته شود: او مرده [یا] کشته [و یا] هلاک شده [و] به کدام وادی رفته است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید، چنانکه کشتیها در امواج دریا واژگون شوند.»
«فلا ینجوا الا من اخذ الله میثاقه وکتب فی قلبه الایمان وایده بروح منه و لترفعن اثنتا عشرة رایة مشتبهة لا یدری ای من ای قال فبکیت؛ و نجات نیابد [از این امتحان]، مگر کسی که خدا از او پیمان گرفته و در قلبش ایمان را نقش کرده و او را با روحی از جانب خود مؤید کرده باشد. و دوازده پرچم مشتبه بر افراشته شود که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود. [راوی] گوید: من گریستم.»
آن گاه حضرت فرمود: چرا گریه می کنی؟ گفتم: چگونه نگریم در حالی که شما می گویید: دوازده پرچم مشتبه که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود، وجود دارد. پس ما چه کنیم؟ راوی گوید: امام به پرده آفتاب که به داخل صفه تابیده بود، نگاه کرد و فرمود: ای اباعبدالله! آیا این آفتاب را می بینی؟ گفتم: آری. فرمود: به خدا سوگند! امر ما از این آفتاب روشن تر است."
هانی تمار می گوید: امام صادق(ع) فرمود: "ان لصاحب هذا الامر غیبة المتمسک فیها بدینه کالخارط للقتاد … ثم قال ان لصاحب هذا الامر غیبة فلیتق الله عبد ولیتمسک بدینه؛ به راستی برای صاحب این امر، غیبتی است که پایبند به آن مانند کسی است که دستش را بر روی شاخه درخت خار کشد … آن گاه فرمود: برای صاحب این امر غیبتی است و بنده باید تقوای الهی پیشه سازد و متمسک به دینش باشد.
۳. غیبت خواب را از متدینان می گیرد
دوران غیبت به قدری سخت و دشوار است که خواب و آرامش را از متدینان می گیرد و شب و روز باید ناله بکنند. حضرت صادق(ع) درحالی که هنوز امام مهدی(ع) متولد نشده، برای دوران غیبت او این چنین ناله می زند: «سیدی غیبتک نفت رقادی وضیقت علی مهادی وابتزت منی راحة فؤادی سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجائع الابد؛ آقای من! غیبت تو خواب را از دیدگانم ربوده وبسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است. ای آقای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابد پیوند داده است.»
سدیر می گوید: در چنین حالی که امام صادق(ع) را آن گونه دیدیم، عقل از سرمان پرید و از شدت جزع قلوبمان چاک چاک گردید … و گفتیم: ای فرزند بهترین خلایق! چشمانت گریان مباد! از چه حادثه ای اشکتان روان و سرشک از دیدگان ریزان است؟ حضرت صادق نفس عمیقی کشید که بر اثر آن [غم] درونش برآمد و هراسش افزون شد، آن گاه فرمود: "نظرت فی کتاب الجفر صبیحة هذا الیوم … وتأملت فیه مولد قائمنا و غیبته وابطاءه وطول عمره وبلوی المؤمنین فی ذلک الزمان وتولد الشکوک فی قلوبهم من طول غیبته؛ صبح امروز به کتاب جفر نگریستم … و تأمل کردم در آن درباره میلاد قائم ما و غیبت او و تأخیر آن و طول عمرش و گرفتاری مؤمنان در آن زمان و پیدایش شکوک در قلوب آنها بر اثر طول غیبتش.
گفتنی است که جفر علمی است که ابن خلدون، جرجانی و صاحب کشف الظنون به صحت آن و وجود کتاب جفر اعتراف کرده اند و تصریح کرده اند که امام صادق(ع) و حضرت رضا(ع) حوادث آینده را طبق این کتاب خبر داده اند و آن چنان که خبر داده اند، واقع شده است.
د. نهی از انکار غیبت
حضرت صادق(ع) بر اصل غیبت تأکید نموده و سختی و دشواری آن را بیان کرده و از انکار آن نیز به شدت نهی نموده است.
محمدبن مسلم از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود: «ان بلغکم عن صاحب هذا الامر غیبة فلا تنکروها؛ اگر خبر غیبت صاحب این امر (مهدی) به شما رسید، آن را انکار نکنید!»
ه. پایداری بر امامت و ولایت در دوران غیبت
طولانی بودن غیبت از یک طرف، سخت و دشوار بودن دینداری در آن دوران از طرف دیگر و وجود دشمنان، منکران، شبهات و زمینه گناه از طرف سوم، پایداری بر امامت امامان(ع) را دشوار می سازد. به این جهات است که حضرت صادق(ع) بر ثبات قدم در مسیر امامت و ولایت تأکید نموده است:
۱. عبد الله بن سنان می گوید: من و پدرم بر امام صادق(ع) وارد شدیم. حضرت فرمود: «فکیف انتم اذا صرتم فی حال لا ترون فیها امام هدی ولا علما یری ولا ینجوا منها الا من دعا دعاء الغریق فقال له ابی اذا وقع هذا لیلا فکیف نصنع فقال اما انت فلا تدرکه فاذا کان ذلک فتمسکوا بما فی ایدیکم حتی یتضح لکم الامر؛ حال شما چگونه باشد آن گاه که به حالی در آیید که امام هدایتگر را نبینید و نشانه [هدایت] را مشاهده نکنید و هیچ کس نجات نیابد مگر آنکه دعای غریق را بخواند! پدرم به امام گفت: در آن شب ظلمانی که چنین امری واقع شود، چه کنیم؟ فرمود: اما تو آن [دوران] را درک نمی کنی و چون آن امر واقع گردد، به آنچه که [از امامت] دارید، متمسک شوید تا امر برایتان روشن گردد.»
۲. ابی بصیر از امام صادق(ع) نقل کرد که آن حضرت فرمود: «طوبی لمن تمسک بامرنا فی غیبة قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایة؛ خوشا به حال کسی که در غیبت قائم ما به امر ما [و امامت]، تمسک جوید، بنابراین قلبش بعد از هدایت [در مسیر امامت] منحرف نشود!»
و. تصریح به طولانی بودن غیبت
۱. سدیر صیرفی می گوید: امام صادق(ع) فرمود: «ان للقائم منا غیبة یطول امدها …؛ برای قائم ما غیبتی است که مدت آن به طول می انجامد.» گفتم: راز آن چیست؟ فرمود: زیرا خدای متعال می خواهد امر سنتهای پیامبران را در غیبتهایشان جاری کند و ای سدیر! گریزی از آن نیست که به اندازه مدت غیبتهای آنها سپری گردد. خداوند می فرماید: «لترکبن طبقا عن طبق»؛ یعنی «سنت های پیشینیان در شما جاری است.»
۲. سلیمان بن خالد از امام صادق(ع) نقل کرده که آن حضرت از قول رسول خدا(ص) در جواب کسی که پرسید: مهدی چه زمانی قیام می کند؟ فرمود: «اذا غاب عنهم المهدی وآیسوا منه؛ زمانی که مهدی از مردم غایب شود و [به قدری طول کشد که] مردم از او مأیوس شوند."
ز. تصریح به غیبت کبری و صغری
در این عصر، بیان غیبت صغری و کبری شاید خیلی مطلب مهمی نباشد؛ ولی در دوران امام صادق(ع) (۸۳ ۱۴۸ ق) که آخرین روزهای عمر آن حضرت با تولد حضرت مهدی در ۲۵۵ ق، لا اقل ۱۰۷ سال فاصله داشته است و با دوران آغاز غیبت صغری ۱۱۲ سال، می تواند از کرامات و معجزات به حساب آید.
۱. ابی بصیر می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: امام باقر(ع) می فرمود: قائم آل محمد(ص) دو غیبت دارد: یکی طولانی است و دیگری کوتاه. حضرت صادق(ع) فرمود: «نعم یا ابا بصیر احداهما اطول من الاخری؛ بلی [همین طور است] ای ابا بصیر! یکی از آنها طولانی تر از دیگری است.»
۲. در روایت صحیحه از زراره نقل شده که امام صادق(ع) فرمود: "ان للقائم غیبتین یرجع فی احداهما وفی طولانی بودن غیبت از یک طرف، سخت و دشوار بودن دینداری در آن دوران از طرف دیگر و وجود دشمنان، منکران، شبهات و زمینه گناه از طرف سوم، پایداری بر امامت امامان(ع) را دشوار می سازد.
الاخری لا یدری این هو یشهد المواسم یری الناس ولا یرونه؛ به راستی برای قائم دو غیبت است که در یکی [زود[ برمی گردد؛ ولی در دیگری معلوم نیست او کجاست؟ در حج حضور می یابد، مردم را می بیند و مردم او را نمی بینند."
ح. فلسفه و حکمت غیبت
بیان علت و یا فلسفه و حکمت غیبت بحث و مقاله مستقلی می طلبد. در این بخش به آنچه در کلمات حضرت صادق(ع) آمده، به صورت اختصار اشاره می کنیم:
۱. سربسته می دانیم خالی از حکمت نیست
حضرت صادق(ع) از بیان علت غیبت خودداری نموده، اما حکمت آن را گاه سربسته بیان کرده است. از جمله عبد الله بن فضل هاشمی می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: صاحب این امر ناچارا غیبتی دارد که هر باطل جویی در آن به شک می افتد.
گفتم: فدایت شوم راز غیبت چیست؟ فرمود: "لامر لم یؤذن لنا فی کشفه لکم قلت فما وجه الحکمة فی غیبته قال وجه الحکمة فی غیبته وجه الحکمة فی غیبات من تقدمه من حجج الله تعالی ذکره …؛ به خاطر امری که ما اجازه نداریم آن را برای شما هویدا کنیم. گفتم: در غیبت او چه حکمتی وجود دارد؟ فرمود: حکمت غیبت او همان حکمتی است که در غیبت های حجت های الهی پیش از او بوده است.
و فرمود: وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار گردد؛ همچنان که وجه حکمت کارهای خضر(ع) از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن دیوار بر موسی(ع) روشن نبود تا آنکه از هم جدا شدند.
«یا ابن الفضل ان هذا الامر امر من امر الله تعالی وسر من سر الله وغیب من غیب الله ومتی انه عز وجل حکیم صدقنا بأن افعاله کلها حکمة وان کان وجهها غیر منکشف؛ ای پسر فضل! این امر، امری از امور الهی است و سری از اسرار خدای متعال و غیبی از غیوب پروردگار است و چون [دانستیم که] خدای عز و جل حکیم است، تصدیق می کنیم که همه افعال او حکیمانه است؛ اگر چه وجه آن آشکار نباشد."
و گاه به صورت مشخص تر برخی حکمت های غیبت را آشکار نموده است:
۲. آزادی از بیعت طاغوتیان
ابی بصیر از امام صادق(ع) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «صاحب هذا الامر تغیب ولادته عن هذا الخلق کیلا یکون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج ویصلح الله عز وجل امره فی لیلة واحدة؛ صاحب این امر ولادتش بر این مردم پنهان است تا هنگام خروج و قیام، بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد و خدای تعالی امر وی را در یک شب اصلاح فرماید.»
همان طور که امام حسن(ع) فرمود: «هر کدام از ما (امامان) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوتهای زمان را از روی تقیه به عهده گرفته ایم، مگر مهدی(ع) که عیسی بن مریم به امامت آن حضرت نماز می گذارد. خداوند ولادت او را مخفی نگه داشت و برای او غیبتی در نظر گرفت تا زمانی که قیام می کند، بر گردنش بیعت حاکمی نباشد.»
۳. سنت انبیا
حنان بن سدیر از پدرش و او از امام صادق(ع) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «ان للقائم منا غیبة یطول امدها فقلت له یا ابن رسول الله ولم ذلک قال لان الله عز وجل ابی الا ان تجری فیه سنن الانبیاء فی غیباتهم وانه لا بد له یا سدیر من استیفاء مدد غیباتهم؛ برای قائم ما غیبتی است که مدت آن به طول می انجامد. پس به امام گفتم: ای فرزند رسول خدا! این مطلب برای چیست؟ فرمود: زیرا خدای تعالی می خواهد در او سنت های پیامبران(ع) را در غیبت هایشان جاری کند و ای سدیر! برای او گریزی از آن نیست که مدت غیبت های آنها به سر آید.»
در روایت اولی که در بخش حکمت نقل شد نیز این مطلب آمده است.
ابی بصیر از امام صادق(ع)نقل نموده که آن حضرت فرمود: در صاحب این امر سنتهایی از انبیا وجود دارد؛ سنتی از موسی بن عمران و سنتی از عیسی و سنتی از یوسف و سنتی از محمد(ص).
اما سنت او از موسی بن عمران(ع) آن است که او نیز خائف و منتظر است؛ اما سنت او از عیسی(ع) آن است که در حق او نیز همان می گویند که درباره عیسی(ع) گفتند؛ اما «من یوسف فالستر یجعل الله بینه و بین الخلق حجابا یرونه ولا یعرفونه … سنت او از یوسف، مستور بودن است. خداوند بین او و خلق حجابی قرار می دهد. مردم او را می بینند، اما نمی شناسند» و اما سنت او از محمد(ص) آن است که به هدایت او هدایت می شود و به سیره او حرکت می کند."
ط. انتظار در زمان غیبت
بحث انتظار نیز بحث مفصل و دلکشی است که در جای خود باید مطرح شود؛ ما فقط به برخی روایات از حضرت صادق(ع) درباره انتظار در دوران غیبت و فضیلت آن اکتفا می کنیم:
۱. حضرت صادق(ع) به ابا بصیر فرمود: «طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته والمطیعین له فی ظهوره اولئک اولیاء الله الذین لا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛ خوشا به حال شیعیان قائم ما؛ کسانی که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند. آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند."
۲. علاء بن سیابه از امام صادق(ع) نقل نموده که آن حضرت فرمود: "من مات منکم علی هذا الامر منتظرا کان کمن هو فی الفسطاط الذی للقائم؛ کسی که از شما بر این امر در حال انتظار بمیرد، مانند کسی است که در خیمه متعلق به قائم باشد.
ی. مردم در زمان غیبت
یقینا مردم در زمان غیبت یکسان نخواهند بود؛ عده ای منتظرند و در پی اصلاح خویش و عده ای نیز به دنبال انکار و ضلالت و گمراهی خویش و … . حضرت صادق(ع) در روایاتی حالات مردم را در دوران غیبت بیان کرده که به نمونه هایی اشاره می شود:
۱. تحیر مردم
ابو بصیر از امام صادق(ع) و او از پدرانش از رسول خدا(ص) نقل نموده اند که آن حضرت فرمود: «المهدی من ولدی … تکون له غیبة وحیرة حتی تضل الخلق عن ادیانهم فعند ذلک یقبل کالشهاب الثاقب فیملاها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا؛ مهدی از فرزندان من است … برای او غیبت و حیرتی است تا آنجا که مردم از ادیانشان گمراه شوند. آن گاه مانند شهاب ثاقب رو می آورد و زمین را پر از عدل و داد می کند؛ همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.
۲. شک وتردید منحرفان
عبد الله بن فضل هاشمی می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که می فرمود: "ان لصاحب هذا الامر غیبة لا بد منها یرتاب فیها کل مبطل؛ برای صاحب این امر (مهدی) غیبت ناگزیری است که هر باطل جویی در آن به شک می افتد.
۳. زراره از امام صادق(ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: "لابد للغلام من غیبة قلت ولم قال یخاف … وهو المنتظر وهو الذی یشک الناس فی ولادته فمنهم من یقول حمل ومنهم من یقول مات ابوه ولم یخلف ومنهم من یقول ولد قبل موت ابیه بسنتین؛ برای جوان (مهدی) غیبت ناگزیری است. گفتم: چرا؟ فرمود: [بر جانش] می ترسد … و اوست که چشم به راهش باشند و اوست که مردم درباره ولادتش شک کنند. برخی گویند: در شکم مادر بود [که پدرش از دنیا رفت]، برخی گویند: پدرش مرد و فرزندی برجای نگذاشت و جمعی گویند: دو سال پیش از وفات پدرش متولد شد.»
زراره عرض کرد: چه دستوری می فرمایید، اگر من آن زمان را درک کردم؟ فرمود: این دعا را بخوان: «اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرفک اللهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرفه قط اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی؛ خدایا! خودت را به من بشناسان! اگر خودت را به من نشناسانی، من تو را نخواهم شناخت. خدایا! پیغمبرت را به من معرفی کن! اگر او را به من نشناسانی، هرگز او را نخواهم شناخت. خدایا! حجتت را به من بشناسان! به راستی اگر حجتت را به من نشناسانی، از راه دینم گمراه می شوم.»
در نتیجه باید گفت: حضرت صادق(ع) اصل مهدویت، غیبت و اقسام آن، فلسفه و حکمت آن، سختی و دشواری و طولانی بودن آن، و انتظار در زمان آن را که در فرصت پیش بیان شد، به خوبی تبیین نموده است.
پدیدآورنده : حسین تربتی
منبع: حوزه نت
http://www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=۴۹۷۵۰
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «غیبت امام زمان(عج) در اندیشه امام صادق(ع)» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.