ماجرای اشتیاق <a href="/fa/dashboard/ class="text info">امیرالمؤمنین</ برای شهادت



به گزارش مشرق، شهادت امیرالمؤمنین یکی از دهشتناک ترین وقایع تاریخ است که در آن مظهر عدالت مطلق ناجوانمردانه به دست شقی ترین اشقیا به شهادت رسید.

در ادامه روایت حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را در این باره می خوانیم.

یک جمله ای را من در باب فداکاری این حضرت و شوق ایشان به شهادت عرض می کنم، این در نهج البلاغه است، خطبه ۱۵۶ نهج البلاغه. حضرت می فرماید وقتی که آیه «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا ءامنا و هم لا یفتنون» وارد شد و بحث فتنه مطرح شد، من فهمیدم که تا پیغمبر در میان ما هست، این فتنه رخ نخواهد داد، این فتنه مال بعد از پیغمبر است، با پیغمبر صحبت کردم، از ایشان سؤال کردم، ایشان هم بیاناتی دارند که حالا در آن خطبه بیانات پیغمبر ذکر شده.

وقتی که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این مطالب را برای امیرالمؤمنین، شاگرد برگزیده خود، بیان می کنند، ظاهرا آن شور و شوق احساس تکلیف و احساس مسئولیت در حضرت به هیجان می آید، یک جمله ای را با پیغمبر صحبت می کنند که من آن را برای شما می خوانم. فقلت یا رسول الله ا و لیس قد قلت لی یوم احد حین استشهد من استشهد من المسلمین و حیزت عنی الشهادة فشق ذٰلک علی فقلت لی ابشر فان الشهادة من ورائک، می گوید من به پیغمبر عرض کردم حالا با زبان ما که یا رسول الله! یادتان هست در روز احد وقتی که حمزه به شهادت رسید، دوستانمان عده ای به شهادت رسیدند و من با آن همه جراحتی که داشتم شهید نشدم، خیلی این بر من سخت آمد که من عقب ماندم و شهید نشدم. شما توجه کردید، به من فرمودید که علی جان! مژده، تو هم شهید خواهی شد، یادتان هست؟

فشق ذٰلک علی فقلت لی ابشر فان الشهادة من ورائک، آن روز شما به من فرمودید که بشارت باد بر تو علی جان! شهادت در پی تو است و تو شهید خواهی شد. حالا کأنه حضرت سؤال می کنند که خب حالا چند سال گذشته، پس چرا من شهید نشدم. فقال لی ان ذٰلک لکذٰلک، پیغمبر در جواب این مطلب فرمود که علی جان! همین درست است، تو شهید خواهی شد. بعد فرمود: فکیف صبرک اذا؟ حالا که سرنوشت تو شهادت است، صبر تو بر شهادت چگونه خواهد بود؟ خب شهادت در میدان جنگ چیز دشواری نیست، مثلا فرض کنید که آن روز انسان یک نیزه ای یا شمشیری می خورد، امروز یک گلوله ای می خورد، به شهادت می رسد، چیز مهمی نیست. شهادت در میدان های مبارزات بزرگ بعدی که انسان سختی هایی را تحمل می کند، خیلی مهم است.

امیرالمؤمنین بعد از یک دوران دشوار به شهادت رسیدند، آن هم در محراب و با آن کیفیت دشوار. لذا پیغمبر فرمودند: فکیف صبرک اذا؟ وقتی شهادت نصیبت شود، چه جوری صبر خواهی کرد بر شهادت؟ فقلت یا رسول الله لیس هٰذا من مواطن الصبر، این جای صبر نیست، صبر بر امر تلخ است، بر امر نامطلوب انسان صبر می کند. و لٰکن من مواطن البشریٰ و الشکر، این از جاهایی است که انسان باید برای آن به خودش مژده بدهد و شکر کند خدا را. این طلب شهادت خصوصیت امیرالمؤمنین است و حضرت مثل دیشبی به این مقصود رسیدند، آن وقتی که فریادی بلند شد که «تهدمت و الله ارکان الهدیٰ و قتل علی المرتضیٰ»،(۳) این شهادت، از ضربتی که از آن، شهادت حاصل شد، دیشب برای امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیش آمد، صلوات الله علیه.
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «ماجرای اشتیاق امیرالمؤمنین برای شهادت» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.