مولانایِ "ملت عشقمولانای واقعی نیست



عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت: مولانایی که در کتاب «ملت عشق» تعریف می شود، شخصیتی تحریف شده است که با مولانای اصلی زمین تا آسمان فاصله دارد و نتیجه کم کاری ما در امر شناساندن مولانا، باعث شده که مردم، او را با کتابی مثل «ملت عشق» بشناسند.

به گزارش ایسنا، شامگاه هفتم مهرماه، سید علی اصغر میرباقری فرد، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در مراسمی که به مناسبت بزرگداشت مولانا با موضوع «راهکارهای مناسب برای استفاده مطلوب از دیدگاه های مولوی در اعتلای فرهنگی جامعه» در باغ بانوان صدف اصفهان برگزار شده بود، گفت: استفاده مطلوب از دیدگاه های مولوی در جهت اعتلای فرهنگی، از نیازهای جامعه به شمار می رود و باید دریافت که از چه راهکارهایی می توان برای بهره مندی از آرا و اندیشه های مولوی در جهت رشد و تعالی فکری و علمی جامعه استفاده کرد.

وی با طرح پرسش هایی ادامه داد: اولین پرسش برای اهل فرهنگ و اندیشه این خواهد بود که آیا ضرورت دارد دیدگاه کسانی مثل مولانا که ۷۰۰سال پیش از دنیا رفته اند در جامعه امروز ما مطرح شود؟ و اساساً آیا طرح این دیدگاه ها مهم و کارآمد است؟ و در گام دیگر آنکه ضرورت زنده کردن این آرا که با شرایط امروز جامعه متفاوت است چیست؟

میرباقری فرد تصریح کرد: در پاسخ به این سؤال که آیا نظرات امثال مولانا، امروز به کار ما می آید یا نه باید گفت که مولانا و امثال او، دیدگاه هایی را مطرح کرده اند که برای همه انواع بشر مناسب و سودمند است. خاستگاه فکری آن ها، فرهنگ غنی ایرانی اسلامی است. قرآن، حدیث، سیره معصومین و تفکر و اندیشه ای که ریشه در فرهنگ غنی این مملکت دارد، در آرای آن ها اثر کرده و بازبینی آثار آن ها بی تردید، تأملی در ساحت غنی اسلامی-ایرانی است. پس بدون هر شک و شبهه ای باید اعتقاد داشته باشیم که اندیشه آن ها اگر با شرایط امروز متناسب سازی شود، کاملاً قابل استفاده اند.

مسئول کرسی مولوی پژوهشی با بیان اینکه متأسفانه از سرمایه های فرهنگی به درستی استفاده نمی شود، گفت: چه در برنامه های مناسبتی و چه در برنامه های مستمر و روشمند خود این دیدگاه ها را به میان جامعه نمی آوریم و از آن ها بهره درستی نمی بریم. سرمایه ها معرفی می شوند اما نحوه معرفی آن ها و شیوه استفاده از تفکر آن ها، مطلوب نیست و با اینکه سرمایه های بزرگ فرهنگی در اختیار داریم، راهکارهای مناسب برای استفاده از آن ها را به درستی بازشناسی نکرده و نمی کنیم.

وی با اشاره به اهمیت سرمایه های فرهنگی خاطر نشان کرد: امروزه سرمایه های فرهنگی یک کشور را از ارزشمندترین ذخایر آن کشور به حساب می آورند و هرچه این سرمایه ها بیشتر باشد، کشور جایگاه بالاتری در جامعه بشری و بین المللی خواهد داشت. بنابراین باید به خود ببالیم که با وجود این میراث غنی در کشور خود، در شمار کشورهای پیشرو به شمار می رویم.

این مدرس دانشگاه بخشی اعظمی از این سرمایه ها را در ساحت زبان و ادب فارسی دانست و اظهار کرد: بخش مهمی از ادبیات فارسی به ادبیات عرفانی اختصاص دارد و شاید سهم ادبیات عرفانی در مجموعه عناصر تشکیل دهنده میراث بزرگ ادبی ایران، بسیار اثرگذارتر از بخش های دیگر ادب فارسی باشد. در میان شخصیت های ادب عرفانی نیز مولانا به دلایل مختلف ممتاز است و مثل خورشید در آسمان ادب فارسی می درخشد.

میرباقری فرد تأکید کرد: مثنوی معنوی مولوی، بزرگ ترین منظومه عرفانی ای است که به فارسی تألیف شده و نه تنها نظیر آن در زبان عربی وجود ندارد بلکه می توانیم ادعا کنیم که در هیچ زبانی در عرصه عرفان، منظومه ای با این عظمت، عمق و تأثیرگذاری پدید نیامده است و معلوم نیست بعدازاین هم، چنین اتفاقی بیفتد.

وی با اشاره به ویژگی های منحصربه فرد مثنوی گفت: اولین ویژگی مثنوی شیوه سرودن متفاوت مثنوی با تمام منظومه های عرفانی فارسی و غیرفارسی است. همه منظومه های عرفانی در خلوت و انزوا، با تمرکز، برای مخاطبانی که حضور نداشته اند سروده شده اما تفاوت مولانا با عطار و شبستری و دیگران در این است که مولانا، مثنوی را در جمع مخاطبان حاضر سروده و برنامه های زنده در حضور افراد، جاذبه دیگری دارد. به همین دلیل است مطالب مثنوی طبقه بندی شده، منظم و دسته بندی شده نیست و مثلاً اگر بخواهیم در مثنوی دنبال مبحث «عشق» بگردیم باید تمام مثنوی و تمام آثار مولانا را بخوانیم.

مسئول کرسی مولوی پژوهی ادامه داد: از این حیث است که مثنوی را به قرآن تشبیه می کنند چون قران نیز طبقه بندی شده نیست و اگر بخواهیم درباره بهشت و جهنم مطلبی بخوانیم باید به آیه آیه این کتاب شریف رجوع کنیم. البته این نیز یک ویژگی ممتاز است چون آیات قران بنا به نیاز جامعه از سوی خداوند بر قلب رسول اکرم (ص) نازل می شد و مثنوی نیز بر اساس خواسته مردم توسط مولانا سروده شد. بنابراین دومین ویژگی ممتاز مثنوی این است که مخاطب در شکل گیری آن اثر داشته است.

میرباقری فرد، ارتباط مثنوی با مردمان هر روزگاری را ناشی از همین نحوه سرایش آن دانست و خاطر نشان کرد: مولوی یا مولانا، لقبی فرهنگی است که به عالم بزرگی که در روزگار خود به مقام اجتهاد می رسید و می توانست در مسائل اساسی و اعتقادی صحبت کند داده می شد. پس مولوی زاییده فرهنگ غنی اسلامی است و آرا و تفکرات او نیز در همین بستر فرهنگی شکل گرفته است. درواقع بیش از سه چهارم قرآن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در مثنوی مولانا بازتاب پیداکرده است.

وی با بیان اینکه معرفی مولوی به جامعه امروز، مبتنی بر معرفی مثنوی است، اظهار کرد: بدیهی است که از اندیشه بلند کسانی مثل مولانا برای ارتقای سطح جامعه باید استفاده شود و ملزم به بازسازی و متناسب سازی این اندیشه ها با نیازهای فکری امروز جامعه هستیم اما پرسش این است که چگونه باید این کار را انجام بدهیم؟

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: بردن آثار سعدی به میان مردم خیلی آسان تر از بردن اندیشه های مولاناست چراکه آثار مولانا عرفانی است و تمام مردم و تمام اندیشه ها نمی توانند یک اندازه و یکسان از این اندیشه های عرفانی بهره مند شوند. بنابراین اندیشه های عرفانی مولانا در مثنوی، باید طبقه بندی شده و با توجه به میزان فهم و ذائقه مخاطبان ارائه شوند.

وی افزود: فراموش نکنیم که اگر مسائل بلند عرفانی، یک باره برای کسانی که توان درک آن را ندارند بیان شود، چه بسا زیان آور هم باشد اما این مفاهیم بلند، مانند آبی انباشته است که رها شدن یک باره آن می تواند سیلی ویرانگر را سبب شود و طبقه بندی و نهر کشی آن، آبادانی به همراه می آورد.

میرباقری فرد، با بیان اینکه در حال حاضر، آثار مولوی به عرصه اجتماع پا گذاشته، از سه چالشی گفت که موجب می شود اندیشه او آثار مطلوب را نداشته باشد: اولین چالش، اسلامی بودن مثنوی است. در بیش از ۹۰ درصد مجالس و محافل علمی ای که در باب مثنوی برگزار می شود این مسئله در نظر گرفته نمی شود و این یکی از آسیب ها و موانع فعلی است. لازم است مدرسین محافل مثنوی در درجه اول با مبانی اسلامی آشنا باشند، دوم، مولانا را خوب بشناسند و سوم، توان کافی برای فهم زبان ادبی مولانا داشته باشند.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه نتایج محافل مثنوی خوانی ای که توسط ناآشنایان با مبانی مثنوی در خارج از کشور برگزار می شود ناراحت کننده است، گفت: لازم است کسانی که می خواهند مثنوی را ارائه بدهند، دوره های تخصصی لازم را گذرانده باشند، تا نتیجه این محافل، رشد درک علمی باشد، نه اینکه کار به جایی برسد که از جلسات مولانا، نتایج و برداشت های نامطلوب به دست بیاید.

وی با نقل خاطره ای ادامه داد: سفیر ترکیه که خودش مولانا شناس است، می گفت در مملکت ما چند نوع مولانا هست که هیچ کدام با مولانای واقعی تناسب ندارد! افراد زیادی به نام مولانا گرد هم جمع شده اند اما تصویری که از او ارائه می دهند با حقیقت مولانا فاصله بسیار دارد.

مسئول کرسی مولوی پژوهی با اشاره به کتاب «ملت عشق» تصریح کرد: مولانایی که در این کتاب تعریف می شود شخصیتی تحریف شده است که با مولانای اصلی زمین تا آسمان فاصله دارد و نتیجه کم کاری ما در امر شناساندن مولانا باعث شده که مردم، او را با کتابی مثل «ملت عشق» بشناسند.

این مدرس دانشگاه، با ابراز تأسف خاطر نشان کرد: اکنون فرقه هایی در آمریکا شکل گرفته که ادعا می کنند رهبرشان مولانا جلال الدین بلخی است اما رفتارهایی می کنند که تن مولانا در قبر می لرزد. وجود این فرقه ها در شاخه های مختلف، ناشی از اشتباه معرفی کردن مولانا بوده و همین امر مسئولیت سنگینی را بر دوش مولوی پژوهان در راستای معرفی درست مولوی می نهد.

میرباقری فرد تأکید کرد: مثنوی کتابی انتزاعی نیست که حاصل تمرکز در گوشه ای خلوت باشد و به دلیل ریشه گرفتن از فرهنگ غنی اسلامی از همان ابتدا میان مردم راه یافته است اما ابتدا باید مباحث آن برای طیف های مختلف دسته بندی شود تا هر کس بتواند برحسب علاقه و توان خود به مفاهیم آن دسترسی داشته باشد. اگر بتوانیم این کار را انجام بدهیم قطعاً می توانیم در جهت اعتلای فرهنگی از مثنوی بهره مند شویم.

انتهای پیام

پرسش و پاسخ در مولانایِ "ملت عشق"، مولانای واقعی نیست

گفتگو با هوش مصنوعی