مرشایمر: واشنگتن اوکراین را به قعر ویرانی هدایت کرد / منتظر قضاوت سخت تاریخ باشید- اخبار آمریکا - اخبار بین الملل تسنیم

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، «جان مرشایمر»، نظریه پرداز و استاد مشهور آمریکایی در مقاله ای که در پایگاه نشنال اینترست منتشر شده با بیان اینکه جنگ اوکراین یک «فاجعه چندبعدی» است که احتمالا در آینده نزدیک وخیم تر خواهد شد به دلایل و تبعات وقوع این بحران پرداخته است.
او نوشته است: «ریشه اصلی این بحران، تلاش تحت رهبری آمریکا برای تبدیل کردن اوکراین به خاکریز یک کشور غربی در مرزهای روسیه است. این راهبرد سه محور دارد: عضو کردن اوکراین در اتحادیه اروپا، تبدیل کردن آن به یک لیبرال دموکراسی غربی و مهم از همه، عضو کردن اوکراین در ناتو.»
طبق نوشته مرشایمر، آغاز این راهبرد از آوریل ۲۰۰۸ در نشست سالانه ائتلاف ناتو در بخارست رومانی بود؛ در آن زمان، ائتلاف اعلام کرد که اوکراین و گرجستان عضو ناتو خواهند شد. سران روسیه با عصبانیت به این تصمیم واکنش نشان داده و تصریح کردند که این تصمیم را یک تهدید موجودیتی می بینند.
ویلیام برنز، رئیس فعلی سازمان سیا که در زمان نشست بخارست سفیر آمریکا در مسکو بود در یادداشتی برای کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا می نویسد: «عضویت اوکراین در ناتو مشخص ترین خط قرمز برای همه نخبگان روسیه (نه فقط شخص ولادیمیر پوتین) است.
او در ادامه می نویسد: «طی صحبت هایی که در بیش از دو سال و نیم با بازیگران کلیدی روسیه داشته ام- از آدم های ناشی در گوشه کنارهای کرملین گرفته تا هوشمندترین منتقدان لیبرال پوتین، هنوز کسی را پیدا نکرده ام که عضویت اوکراین در ناتو را چیزی غیر از چالش مستقیم برای منافع روسیه ببیند.»
ویلیام برنز در ادامه هشدار داده روسیه به هر گونه اقدام در جهت عضویت اوکراین در ناتو واکنش نشان خواهد داد؛ به تعبیر او، چنین اقدامی مضافا روابط روسیه و اوکراین را فریز خواهد کرد و بستر مناسبی برای دخالت روسیه در منطقه کریمه و شرق اوکراین فراهم خواهد آورد.
مرشایمر می نویسد البته ویلیام برنز تنها سیاستمداری نبود که درک می کرد عضو کردن اوکراین در ناتو چنین مخاطراتی در بر دارد: «در واقع، در همان نشست بخارست، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه هم با عضویت اوکراین در ناتو مخالفت کردند.»
آنگلا مرکل به تازگی در مصاحبه ای با بنگاه خبر رسانی بین المللی آلمان، دویچه وله، دلایلش درباره مخالفت با عضویت اوکراین در ناتو را توضیح داده و گفته است: «کاملا مطمئن بودم که پوتین اجازه نخواهد داد این اتفاق بیفتد. از دیدگاه او، چنین اتفاقی به منزله اعلان جنگ بود.»
با وجود این، طبق تحلیل مرشایمر، دولت جورج دبلیو بوش کوچکترین اهمیتی برای «مشخص ترین خط قرمزهای روسیه» قائل نبود و رهبران آلمان و فرانسه را وادار به موافقت با صدور یک بیانیه علنی با این محور کرد که اوکراین و گرجستان سرانجام به ائتلاف ناتو خواهند پیوست.
تلاش آمریکا برای عضویت گرجستان در ناتو باعث ایجاد جنگ بین روسیه و گرجستان در آگوست ۲۰۰۸، یعنی چهار ماه بعد از نشست بخارست شد. علی رغم آن، آمریکا و متحدانش به پیشبرد برنامه های خود برای تبدیل کردن اوکراین به یک جبهه غربی در مرز روسیه ادامه دادند.
مطابق روایت جان مرشایمر، «این تلاش ها در نهایت به ایجاد یک بحران عمده و بزرگ در فوریه سال ۲۰۱۴ منجر شد؛ زمانی که تظاهرات های تحت حمایت آمریکا [در برخی از شهرهای اوکراین] ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور روس گرای اوکراین را به فرار از این کشور وادار کرد.»
مرشایمر در ادامه مقاله، برخی از استدلال های مرسوم از سوی تحلیلگران روابط بین الملل مبنی بر اینکه از فوریه ۲۰۱۴ تا فوریه ۲۰۲۲ که جنگ فعلی در اوکراین آغاز شد ایالات متحده و متحدانش اقدام چندانی درباره عضویت اوکراین در ناتو انجام ندادند را رد کرده است.
او می نویسد: «در واقع، واکنش غرب به حوادث ۲۰۱۴ تأکید مضاعف بر همین راهبرد موجود مبنی بر نزدیک تر کردن اوکراین به ناتو بود. ائتلاف [ناتو] ارائه آموزش به ارتش اوکراین را سال ۲۰۱۴ آغاز کرد و در ۸ سال آتی، به طور میانگین ۱۰۰۰۰ نیرو را آموزش داد.»
مرشایمر در ادامه تصریح می کند: "دسامبر ۲۰۱۷ دولت دونالد ترامپ [رئیس جمهور سابق آمریکا] تصمیم گرفت «تسلیحات دفاعی» در اختیار کی یف قرار دهد. سایر کشورهای ناتو هم از همین رویه پیروی کردند و ارسال سلاح از طریق کشتی به اوکراین را افزایش دادند.
"علاوه بر این، ارتش اوکراین وارد مشارکت در رزمایش های مشترک نظامی با نیروهای ناتو شد. در جولای ۲۰۲۱، کی یف و واشنگتن مشترکا میزبان «عملیات نسیم دریا» بودند که یک رزمایش دریایی در دریای سیاه با مشارکت نیروهای دریایی ۳۱ کشور علیه روسیه بود.
«دو ماه بعد ارتش اوکراین رزمایشی به نام «رپید تریدنت ۲۱» را رهبری کرد که طبق توضیح ارتش آمریکا یک رزمایش سالانه برای ارتقاء قابلیت انجام عملیات های مشترک در میان کشورهای متحد و شریک برای نشان دادن آمادگی و توان یگان ها برای واکنش به بحران بود.»
مرشایمر می نویسد علاوه بر ارائه آموزش های نظامی به ارتش اوکراین از سوی ناتو، از سال ۲۰۲۱ مسائل سیاسی حول عضویت اوکراین در ناتو هم دستخوش تغییراتی جدید شد، به این صورت که در واشنگتن و کی یف اشتیاق های تازه ای برای پیگیری این اهداف پیدا شد.
زلنسکی که هرگز تمایل چندانی برای عضو کردن اوکراین در ناتو نداشت و مارس ۲۰۱۹ با وعده همکاری با روسیه برای حل و فصل بحران ها بر سر کار آمده بود اوایل سال ۲۰۲۱ ناگهان تغییر جهت داد و نه تنها از توسعه ناتو حمایت کرد بلکه مسیر تندروی مقابل مسکو اتخاذ کرد.
طبق توضیحات مرشایمر رئیس جمهور اوکراین چندین اقدام دیگر، نظیر تعطیل کردن شبکه های تلویزیونی طرفدار روسیه و متهم کردن یکی از دوستان نزدیک ولادیمیر پوتین به خیانت انجام داد؛ اقداماتی که واضح بود عصبانیت و واکنش تند مسکو را برمی انگیختند.
مرشایمر در ادامه به رویکرد دولت جو بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا و اقدامات او پرداخته است: «رئیس جمهور بایدن که در ژانویه ۲۰۲۱ وارد کاخ سفید شده بود از مدت ها قبل تر طرفدار عضویت اوکراین در ناتو بود و مواضعی به شدت ضد روسیه داشت.»
بایدن ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۱ در نشست سالانه ناتو در بروکسل بیانیه زیر را صادر کرد: «ما بار دیگر بر تصمیم اتخاذشده در نشست بخارست مبنی بر اینکه اوکراین بر اساس »برنامه اقدام عضویت« و به عنوان یکی از فرایندهای حتمی ان به عضویت ائتلاف درخواهد آمد.»
به طور خلاصه، تردید اندکی وجود دارد که اوکراین از آغاز سال ۲۰۲۱ حرکت های سریعی را برای عضویت در ناتو آغاز کرد. مرشایمر می نویسد: «حتی در چنین وضعیتی برخی از طرفداران این سیاست استدلال می کنند که مسکو نباید نگران می شد چون ناتو یک ائتلاف دفاعی است.»
او در ادامه اضافه می کند: «اما پوتین و سایر رهبران روسیه درباره ناتو اینطور فکر نمی کنند و مسئله مهم هم همین است که آنها چطور فکر می کنند. بی هیچ تردید، پیوستن اوکراین به ائتلاف ناتو کماکان برای روسیه مشخص ترین خط قرمز باقی مانده است.»
مطابق این تحلیل، پوتین برای مقابله با این تهدیدهای فزاینده بین فوریه ۲۰۲۱ تا فوریه ۲۰۲۲ اقدام به مستقر کردن نیروهای روسیه در مرز اوکراین کرد. هدف او این بود که بایدن و زلنسکی را مجاب کند که مسیرشان را تغییر داده و تلاش هایشان برای الحاق اوکراین به غرب را متوقف کنند.
مسکو در نامه ای به تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱ خطاب به دولت بایدن و ناتو خواستار ضمانت کتبی درباره سه موضوع شد: ۱) اوکراین به ناتو نخواهد پیوست ۲) هیچ سلاح تهاجمی در نزدیکی مرزهای روسیه مستقر نخواهد شد و ۳) نیروها و تجهیزات ناتو در شرق اوکراین به غرب اروپا منتقل می شوند.
مطابق این تحلیل، پوتین در این بازه زمانی در بیانیه ها و اظهارات متعدد این را به وضوح مشخص کرد گسترش ناتو به شرق را یک تهدید موجودیتی برای روسیه می بیند. او ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱ گفته بود کاری که غرب می کند نه هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای روسیه بلکه «در دروازه های ما» اتفاق می افتد.
مرشایمر نوشته است منطق ولادیمیر پوتین باید برای آمریکایی ها که از دیرباز خودشان را پیرو «دکترین مونرو» می دانند کاملا قابل فهم باشد. این دکترین می گوید هیچ قدرت بزرگی در دور دست ها اجازه ندارد هیچ کدام از نیروهای نظامی اش را در نیمکره غربی مستقر کند.
این دانشمند آمریکایی در پایان مقاله خود نوشته است: «به عبارت ساده، درگیری های ادامه دار در اوکراین فاجعه ای عظیم است که همان طور که در ابتدای مقاله خاطرنشان کردم مردم اقصی نقاط دنیا را به جستجوی دلایل آغازش وادار خواهد کرد.»
وی خاطرنشان کرده است: «آنهایی که به واقعیت ها و منطق باور دارند فورا متوجه خواهند شد که ایالات متحده و متحدانش مقصران اصلی این جنگ هستند. تصمیم آوریل ۲۰۰۸ برای آوردن اوکراین و گرجستان به ناتو مشخص بود که سرانجام به درگیری با روسیه ختم خواهد شد.»
او همچنین می نویسد: «دولت بوش معمار اصلی این انتخاب سرنوشت ساز بود، اما دولت های اوباما، ترامپ و بایدن هم در هر مقطع تاریخی بر همین سیاست تأکید کرده اند، ضمن آنکه متحدان آمریکا هم بر حسب وظیفه مسیر نشان داده شده توسط واشنگتن را پی گرفته اند.»
مرشایمر خاطرنشان کرده است: «واقعیت غم انگیز این است که اگر جهان غرب سیاست توسعه ناتو به شرق و عضویت اوکراین در این ائتلاف را دنبال نکرده بود بعید بود امروز جنگی در اوکراین جاری بود ضمن آنکه شبه جزیره کریمه هم الان بخشی از کشور اوکراین بود.»
وی در پایان نوشته است: «در واقع، واشنگتن نقشی محوری در هدایت اوکراین به قعر ویرانی بازی کرد. تاریخ قضاوت سختی درباره ایالات متحده و متحدانش بابت سیاست احمقانه ای که در قبال اوکراین در پیش گرفتند انجام خواهند داد.»
انتهای پیام/
او نوشته است: «ریشه اصلی این بحران، تلاش تحت رهبری آمریکا برای تبدیل کردن اوکراین به خاکریز یک کشور غربی در مرزهای روسیه است. این راهبرد سه محور دارد: عضو کردن اوکراین در اتحادیه اروپا، تبدیل کردن آن به یک لیبرال دموکراسی غربی و مهم از همه، عضو کردن اوکراین در ناتو.»
طبق نوشته مرشایمر، آغاز این راهبرد از آوریل ۲۰۰۸ در نشست سالانه ائتلاف ناتو در بخارست رومانی بود؛ در آن زمان، ائتلاف اعلام کرد که اوکراین و گرجستان عضو ناتو خواهند شد. سران روسیه با عصبانیت به این تصمیم واکنش نشان داده و تصریح کردند که این تصمیم را یک تهدید موجودیتی می بینند.
ویلیام برنز، رئیس فعلی سازمان سیا که در زمان نشست بخارست سفیر آمریکا در مسکو بود در یادداشتی برای کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا می نویسد: «عضویت اوکراین در ناتو مشخص ترین خط قرمز برای همه نخبگان روسیه (نه فقط شخص ولادیمیر پوتین) است.
او در ادامه می نویسد: «طی صحبت هایی که در بیش از دو سال و نیم با بازیگران کلیدی روسیه داشته ام- از آدم های ناشی در گوشه کنارهای کرملین گرفته تا هوشمندترین منتقدان لیبرال پوتین، هنوز کسی را پیدا نکرده ام که عضویت اوکراین در ناتو را چیزی غیر از چالش مستقیم برای منافع روسیه ببیند.»
ویلیام برنز در ادامه هشدار داده روسیه به هر گونه اقدام در جهت عضویت اوکراین در ناتو واکنش نشان خواهد داد؛ به تعبیر او، چنین اقدامی مضافا روابط روسیه و اوکراین را فریز خواهد کرد و بستر مناسبی برای دخالت روسیه در منطقه کریمه و شرق اوکراین فراهم خواهد آورد.
مرشایمر می نویسد البته ویلیام برنز تنها سیاستمداری نبود که درک می کرد عضو کردن اوکراین در ناتو چنین مخاطراتی در بر دارد: «در واقع، در همان نشست بخارست، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه هم با عضویت اوکراین در ناتو مخالفت کردند.»
آنگلا مرکل به تازگی در مصاحبه ای با بنگاه خبر رسانی بین المللی آلمان، دویچه وله، دلایلش درباره مخالفت با عضویت اوکراین در ناتو را توضیح داده و گفته است: «کاملا مطمئن بودم که پوتین اجازه نخواهد داد این اتفاق بیفتد. از دیدگاه او، چنین اتفاقی به منزله اعلان جنگ بود.»
با وجود این، طبق تحلیل مرشایمر، دولت جورج دبلیو بوش کوچکترین اهمیتی برای «مشخص ترین خط قرمزهای روسیه» قائل نبود و رهبران آلمان و فرانسه را وادار به موافقت با صدور یک بیانیه علنی با این محور کرد که اوکراین و گرجستان سرانجام به ائتلاف ناتو خواهند پیوست.
تلاش آمریکا برای عضویت گرجستان در ناتو باعث ایجاد جنگ بین روسیه و گرجستان در آگوست ۲۰۰۸، یعنی چهار ماه بعد از نشست بخارست شد. علی رغم آن، آمریکا و متحدانش به پیشبرد برنامه های خود برای تبدیل کردن اوکراین به یک جبهه غربی در مرز روسیه ادامه دادند.
مطابق روایت جان مرشایمر، «این تلاش ها در نهایت به ایجاد یک بحران عمده و بزرگ در فوریه سال ۲۰۱۴ منجر شد؛ زمانی که تظاهرات های تحت حمایت آمریکا [در برخی از شهرهای اوکراین] ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور روس گرای اوکراین را به فرار از این کشور وادار کرد.»
مرشایمر در ادامه مقاله، برخی از استدلال های مرسوم از سوی تحلیلگران روابط بین الملل مبنی بر اینکه از فوریه ۲۰۱۴ تا فوریه ۲۰۲۲ که جنگ فعلی در اوکراین آغاز شد ایالات متحده و متحدانش اقدام چندانی درباره عضویت اوکراین در ناتو انجام ندادند را رد کرده است.
او می نویسد: «در واقع، واکنش غرب به حوادث ۲۰۱۴ تأکید مضاعف بر همین راهبرد موجود مبنی بر نزدیک تر کردن اوکراین به ناتو بود. ائتلاف [ناتو] ارائه آموزش به ارتش اوکراین را سال ۲۰۱۴ آغاز کرد و در ۸ سال آتی، به طور میانگین ۱۰۰۰۰ نیرو را آموزش داد.»
مرشایمر در ادامه تصریح می کند: "دسامبر ۲۰۱۷ دولت دونالد ترامپ [رئیس جمهور سابق آمریکا] تصمیم گرفت «تسلیحات دفاعی» در اختیار کی یف قرار دهد. سایر کشورهای ناتو هم از همین رویه پیروی کردند و ارسال سلاح از طریق کشتی به اوکراین را افزایش دادند.
"علاوه بر این، ارتش اوکراین وارد مشارکت در رزمایش های مشترک نظامی با نیروهای ناتو شد. در جولای ۲۰۲۱، کی یف و واشنگتن مشترکا میزبان «عملیات نسیم دریا» بودند که یک رزمایش دریایی در دریای سیاه با مشارکت نیروهای دریایی ۳۱ کشور علیه روسیه بود.
«دو ماه بعد ارتش اوکراین رزمایشی به نام «رپید تریدنت ۲۱» را رهبری کرد که طبق توضیح ارتش آمریکا یک رزمایش سالانه برای ارتقاء قابلیت انجام عملیات های مشترک در میان کشورهای متحد و شریک برای نشان دادن آمادگی و توان یگان ها برای واکنش به بحران بود.»
مرشایمر می نویسد علاوه بر ارائه آموزش های نظامی به ارتش اوکراین از سوی ناتو، از سال ۲۰۲۱ مسائل سیاسی حول عضویت اوکراین در ناتو هم دستخوش تغییراتی جدید شد، به این صورت که در واشنگتن و کی یف اشتیاق های تازه ای برای پیگیری این اهداف پیدا شد.
زلنسکی که هرگز تمایل چندانی برای عضو کردن اوکراین در ناتو نداشت و مارس ۲۰۱۹ با وعده همکاری با روسیه برای حل و فصل بحران ها بر سر کار آمده بود اوایل سال ۲۰۲۱ ناگهان تغییر جهت داد و نه تنها از توسعه ناتو حمایت کرد بلکه مسیر تندروی مقابل مسکو اتخاذ کرد.
طبق توضیحات مرشایمر رئیس جمهور اوکراین چندین اقدام دیگر، نظیر تعطیل کردن شبکه های تلویزیونی طرفدار روسیه و متهم کردن یکی از دوستان نزدیک ولادیمیر پوتین به خیانت انجام داد؛ اقداماتی که واضح بود عصبانیت و واکنش تند مسکو را برمی انگیختند.
مرشایمر در ادامه به رویکرد دولت جو بایدن، رئیس جمهور فعلی آمریکا و اقدامات او پرداخته است: «رئیس جمهور بایدن که در ژانویه ۲۰۲۱ وارد کاخ سفید شده بود از مدت ها قبل تر طرفدار عضویت اوکراین در ناتو بود و مواضعی به شدت ضد روسیه داشت.»
بایدن ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۱ در نشست سالانه ناتو در بروکسل بیانیه زیر را صادر کرد: «ما بار دیگر بر تصمیم اتخاذشده در نشست بخارست مبنی بر اینکه اوکراین بر اساس »برنامه اقدام عضویت« و به عنوان یکی از فرایندهای حتمی ان به عضویت ائتلاف درخواهد آمد.»
به طور خلاصه، تردید اندکی وجود دارد که اوکراین از آغاز سال ۲۰۲۱ حرکت های سریعی را برای عضویت در ناتو آغاز کرد. مرشایمر می نویسد: «حتی در چنین وضعیتی برخی از طرفداران این سیاست استدلال می کنند که مسکو نباید نگران می شد چون ناتو یک ائتلاف دفاعی است.»
او در ادامه اضافه می کند: «اما پوتین و سایر رهبران روسیه درباره ناتو اینطور فکر نمی کنند و مسئله مهم هم همین است که آنها چطور فکر می کنند. بی هیچ تردید، پیوستن اوکراین به ائتلاف ناتو کماکان برای روسیه مشخص ترین خط قرمز باقی مانده است.»
مطابق این تحلیل، پوتین برای مقابله با این تهدیدهای فزاینده بین فوریه ۲۰۲۱ تا فوریه ۲۰۲۲ اقدام به مستقر کردن نیروهای روسیه در مرز اوکراین کرد. هدف او این بود که بایدن و زلنسکی را مجاب کند که مسیرشان را تغییر داده و تلاش هایشان برای الحاق اوکراین به غرب را متوقف کنند.
مسکو در نامه ای به تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۱ خطاب به دولت بایدن و ناتو خواستار ضمانت کتبی درباره سه موضوع شد: ۱) اوکراین به ناتو نخواهد پیوست ۲) هیچ سلاح تهاجمی در نزدیکی مرزهای روسیه مستقر نخواهد شد و ۳) نیروها و تجهیزات ناتو در شرق اوکراین به غرب اروپا منتقل می شوند.
مطابق این تحلیل، پوتین در این بازه زمانی در بیانیه ها و اظهارات متعدد این را به وضوح مشخص کرد گسترش ناتو به شرق را یک تهدید موجودیتی برای روسیه می بیند. او ۲۱ دسامبر ۲۰۲۱ گفته بود کاری که غرب می کند نه هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای روسیه بلکه «در دروازه های ما» اتفاق می افتد.
مرشایمر نوشته است منطق ولادیمیر پوتین باید برای آمریکایی ها که از دیرباز خودشان را پیرو «دکترین مونرو» می دانند کاملا قابل فهم باشد. این دکترین می گوید هیچ قدرت بزرگی در دور دست ها اجازه ندارد هیچ کدام از نیروهای نظامی اش را در نیمکره غربی مستقر کند.
این دانشمند آمریکایی در پایان مقاله خود نوشته است: «به عبارت ساده، درگیری های ادامه دار در اوکراین فاجعه ای عظیم است که همان طور که در ابتدای مقاله خاطرنشان کردم مردم اقصی نقاط دنیا را به جستجوی دلایل آغازش وادار خواهد کرد.»
وی خاطرنشان کرده است: «آنهایی که به واقعیت ها و منطق باور دارند فورا متوجه خواهند شد که ایالات متحده و متحدانش مقصران اصلی این جنگ هستند. تصمیم آوریل ۲۰۰۸ برای آوردن اوکراین و گرجستان به ناتو مشخص بود که سرانجام به درگیری با روسیه ختم خواهد شد.»
او همچنین می نویسد: «دولت بوش معمار اصلی این انتخاب سرنوشت ساز بود، اما دولت های اوباما، ترامپ و بایدن هم در هر مقطع تاریخی بر همین سیاست تأکید کرده اند، ضمن آنکه متحدان آمریکا هم بر حسب وظیفه مسیر نشان داده شده توسط واشنگتن را پی گرفته اند.»
مرشایمر خاطرنشان کرده است: «واقعیت غم انگیز این است که اگر جهان غرب سیاست توسعه ناتو به شرق و عضویت اوکراین در این ائتلاف را دنبال نکرده بود بعید بود امروز جنگی در اوکراین جاری بود ضمن آنکه شبه جزیره کریمه هم الان بخشی از کشور اوکراین بود.»
وی در پایان نوشته است: «در واقع، واشنگتن نقشی محوری در هدایت اوکراین به قعر ویرانی بازی کرد. تاریخ قضاوت سختی درباره ایالات متحده و متحدانش بابت سیاست احمقانه ای که در قبال اوکراین در پیش گرفتند انجام خواهند داد.»
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «مرشایمر: واشنگتن اوکراین را به قعر ویرانی هدایت کرد / منتظر قضاوت سخت تاریخ باشید- اخبار آمریکا - اخبار بین الملل تسنیم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.