معادله بر عکس شد؛ حالا صهیونیست ها از حمله به مقاومت واهمه دارند



به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی و تحت تأثیر انقلاب اسلامی در ایران، گروه های مقاومت اسلامی در فلسطین به وجود آمدند. بین این گروه های مقاومت گروه هایی با مشی غیر اسلامی نیز وجود داشتند. فصل مشترک تمام این گروه ها، تمسک به مبارزه برای آزادی فلسطین بود.

دستاورد این جنس از مقاومت- که پیش از این در فلسطین متفاوت دنبال می شد و تنها وجه مسلحانه اش در برخی گروه ها مثل الصاعقه تجربه شده بود- مردمی کردن مبارزه در عرصه فلسطین بود که موجب به وجود آمدن دو انتفاضه در فلسطین شد. نتیجه عملی انتفاضه های اول و دوم در سال سوم انتفاضه دوم خود را نشان داد و صهیونیست ها مجبور به خروج از نوار غزه و تخلیه پایگاه های نظامی و شهرک های صهیونیست نشین این منطقه شدند.

پیروزی در عرصه سیاسی، ۲۰۰۶

پیروزی در میدان انتفاضه مقاومت را با تجربه کرد. پس از انتفاضه دوم، گروه های مقاومت و در رأس آنها جنبش حماس، سازمان و ساختار سیاسی خود را بازسازی و تکمیل کردند تا عرصه مقاومت را فقط در مبارزه میدانی خلاصه نکنند و بدین طریق وارد عرصه سیاسی فلسطین شدند. سال ۲۰۰۴ یاسر عرفات که ریاست حکومت خودگردان را برعهده داشت پس از دو سال محاصره در مقرش در رام الله به طرز مشکوکی درگذشت. هنوز پرونده مرگ عرفات مفتوح است و گفته می شود وی را براثر وارد کردن سم به بدنش کشته اند.

با قتل عرفات، ۹ ژانویه ۲۰۰۵، انتخابات ریاست حکومت خودگردان برگزار شد و در حالی که جنبش های حماس و جهاد آن را تحریم کرده بودند، ابومازن به عنوان رئیس حکومت خودگردان انتخاب شد. یک سال بعد ۲۵ ژانویه ۲۰۰۶ انتخابات مجلس قانونگذاری با حضور گروه های مقاومت برگزار شد اما این بار جنبش حماس با ۷۶ کرسی از ۱۳۲ کرسی مجلس توانست اکثریت مجلس را به دست آورد و بر همین اساس دولت حکومت خودگردان را در اختیار گیرد.

این موفقیت نتیجه موفقیت مقاومت در عرصه میدانی دو انتفاضه بود. هرچند این موفقیت با کارشکنی های جنبش فتح و شخص ابومازن با مانع تراشی های مختلف مواجه شد اما این مقطع موفقیتی را به خود دید که موجب شد لرزه بر تن دشمن افتد و تمام قد وارد میدان سرکوب مقاومت شوند.

کنفرانس آناپولیس ۲۰۰۸، ائتلاف برای مقابله با مقاومت

پیروزی حماس در عرصه سیاسی فلسطین در ژانویه ۲۰۰۶ و پس از آن پیروزی حزب الله بر رژیم صهیونیستی در آگوست همان سال موجب شد لرزه بر اندام دشمن بیفتد. در همین راستا پس از شکست حامیان سازش در عرصه سیاسی و تحمیل اولین شکست علنی میدانی بر ارتشی که مدعی بودند شکست ناپذیر است استکبار را به صرافت انداخت. در وهله اول با کارشکنی های مختلف دولت حماس را در عرصه سیاسی حذف کردند. در مرحله دوم کمیته ای تحت عنوان وینوگراد تأسیس کردند تا دلایل شکست در جنگ ۳۳ روزه را بررسی کنند. و در مرحله سوم برای آنکه به سازشکاران شخصیت و نفسی تازه بدهند با آوردن طرح «خاورمیانه جدید» تلاش کردند حکومت خودگردان را در عرصه منطقه ای بازسازی کنند. این طرح با کنفرانس آناپولیس که ادعا می شد برای ایجاد صلح در فلسطین و از سرگیری روند سازش طرحی شده، به منطقه آورده شد. اما از همان ابتدا اعلام شد این کنفرانس نتیجه ای در بر نخواهد داشت و حکومت خودگردان نباید انتظاری از این کنفرانس داشته باشد.

اینکه دشمن مجبور می شود کنفرانسی در مقیاس آناپولیس در سال ۲۰۰۸ برگزار کند تا برای سرکوب مقاومت ائتلاف ایجاد کند یک موفقیت محسوب می شود. چرا که دشمن تا این زمان تلاش می کرد با تحقیر موقعیت مقاومت، چشم ها را به سمت مقاومت متمرکز نکند. اما مقاومت کاری کرد که دشمن مجبور شود با این اقدام عملا به همگان بگوید مقاومت آنقدر بزرگ و توانمند در تمامی عرصه ها ظاهر شده است که باید برای مقابله با آن، ائتلاف ایجاد و کنفرانس بین المللی برگزار کرد. برگزاری این کنفرانس خود از دستاوردهای مقاومت محسوب می شود.

جنگ ۲۲ روزه ، ۲۰۰۹

پس از کنفرانس آناپولیس، صهیونیست ها که مقاومت را در اندازه هایی بسیار فراتر از آنچه تصور آن را داشتند دیدند و برای حذف مقاومت پای به میدان گذاشتند. کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده با طرح «خاورمیانه جدید» به منطقه آمده بود. طرح خاورمیانه جدید که بر گرفته از طرح برنارد لوئیس بود- قصد داشت منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را همچون سایکس- پیکو به تقسیمات جدیدی برساند. این بار آنها می خواستند براساس طوایف و اقوام مختلف کشورهای قومی و طایفه ای به وجود آورند تا بزرگترین آنها رژیم صهیونیستی باشد.

ضرورت ایجاد یک کشور قومی بزرگ در فلسطین از بین بردن بزرگ ترین مانع آن یعنی مقاومت بود. لذا دشمن ۵ سال پس از خروج اجباری از غزه به شکلی سبعانه به غزه حمله کرد تا مقاومت را نابود سازد. اما نتیجه چیز دیگری بود که صهیونیست ها آن را نمی خواستند. مقاومت با تمام قوا با صهیونیست ها جنگید و پس از ۲۲ روز صهیونیست ها را از رسیدن به اهدافشان باز داشت. این خود یک پیروزی تلقی می شد دشمن قصد داشت مقاومت را خلع سلاح کند و این به معنای از بین رفتن مقاومت بود چرا که مقاومت بدون سلاح هویتی نخواهد داشت.

این جنگ در پی شکستن آتشی بسی که از ماه ژوئیه ۲۰۰۸ بین دو طرف آغاز شده بود آغاز شد. صهیونیست ها در ماه دسامبر با هواپیما اهدافی را در نوار غزه هدف قرار دادند که منجر به شهادت ۶ نفر از اعضای مقاومت شد. در پی این اقدام صهیونیست ها، گروه های مقاومت ۱۳۰ موشک به سمت شهرک های نوار غزه شلیک کردند. نتیجه این بود که صهیونیست ها حمله زمینی را علیه نوار غزه آغاز کنند.

صهیونیست ها که مدعی شده بودند این عملیات تا زمانی که شلیک موشک از نوار غزه به طور کامل متوقف نشود، ادامه خواهد یافت با رشادت های مقاومت پس از ۲۲ روز سر تسلیم فرود آوردند. حدود ۱۴۰۰ فلسطینی در این جنگ به شهادت رسیدند و ۱۰۰ سرباز صهیونیست نیز به هلاکت رسیدند. نتیجه این جنگ استقرار حاکمیت گروه های مقاومت در نوار غزه و سرخم کردن رژیم صهیونیستی مقابل آنها پس از ۲۲ روز بود. صهیونیست ها خواستار بازدارندگی برای جلوگیری از شلیک موشک های مقاومت بودند که به آن دست نیافتند. آنها در حالی به این هدف نرسیدند که از هر نوع سلاح ممنوعه و هر نوع وحشی گری در این جنگ بهره گرفتند.

جنگ ۸ روزه

روز ۱۴ نوامبر ۲۰۱۲، در حالی که مذاکراتی غیر مستقیم با میانجی گری مصر برای دستیابی به آتش بس در جریان بود، صهیونیست ها طی عملیاتی هوایی، احمد الجعبری، فرمانده گردان های عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس را ترور کردند. این ترور به طرزی مشکوک یک روز پس از سفر امیر وقت قطر و همسرش رخ داد. برخی اخبار از وجود مکان یاب هایی در هدایای امیر قطر سخن گفتند که منجر به ترور الجعبری شده بود.

به محض این اقدام صهیونیست ها گروه های مقاومت اقدام به شلیک موشک به سمت سرزمین های اشغالی کردند. در این جنگ که حدود ۸ روز به طول انجامید ۱۵۰۰ موشک به سمت صهیونیست ها شلیک شد و ۲۰ صهیونیست به هلاکت رسیدند. نکته مثبت و قابل توجه این جنگ، شلیک موشک های دوربرد برای نخستین بار بود. در این جنگ برای نخستین بار موشک های مقاومت به قدس، تل آویو و هرتزلیا که بیش از ۷۰ کیلومتر از نوار غزه فاصله داشتند رسید.

صهیونیست ها باز با میانجی گری مصر درخواست اتمام آتش بس دادند و بدین طریق این جنگ با شروع شلیک موشک های دوربرد و بدون حمله زمینی به اتمام رسید.

جنگ ۵۱ روزه، یک شاخص جدید در مبارزه با رژیم صهیونیستی

در ماه ژوئن ۲۰۱۴، سه دانشجوی مدارس دینی یهودی در کرانه باختری ناپدید شدند. پس از حدود یک هفته جسد این سه نفر در چاهی در کرانه باختری پیدا شد. رژیم صهیونیستی پیکان اتهام را به سمت حماس نشانه گرفت و اعلام کرد این اقدام توسط حماس انجام شده اند. همین اتهام بهانه ای شد برای آنکه صهیونیست ها به نوار غزه حمله کنند. حمله صهیونیست ها با اختیار آنها آغاز شد اما آنها هرگز نتوانستند آن را پایان دهند. بنیامین نتانیاهو پس از ۱۰ روز از گذشت جنگ، به سراغ میانجی های منطقه ای و بین المللی رفت تا آتش بس برقرار کند اما این مقاومت بود که نمی پذیرفت و شرایط ویژه ای داشت. سرانجام پس از سه مرحله درخواست نتانیاهو، مقاومت با پذیرفته شدند شرایطش به جنگ خاتمه داد.

مقام معظم رهبری پس از پایان یافتن این جنگ به گروه های مقاومت این نوع عملکرد را تبریک گفتند که توانستند دشمن را به قبول شرایط شان وا دارند.

نکته قابل توجه در این جنگ ابتکاراتی بود که مقاومت از خود بروز داد و همگان را شگفت زده کرد. به دلیل طولانی شدن این مطلب و تعدد ابتکاراتی که مقاومت در این جنگ به وجود آورد، در شماره بعد ابتکارات مقاومت در جنگ ۵۱ روزه را برخواهیم شمرد.

ادامه دارد …

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «معادله بر عکس شد؛ حالا صهیونیست ها از حمله به مقاومت واهمه دارند» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.