وقتی خوی «کاخ نشینی» مانع شنیده شدن گلایه «کوخ نشینان» می شود

دولتمردانی که در رنج و سختی ها با مردم هم پیاله نیستند و رنج مردم را در تأمین حداقل هایی چون ازدواج، مسکن، غذا، پوشاک و … درک نمی کنند و از این نارضایتی ها به عنوان ابزار و فرصتی برای تأمین اغراض سیاسی - از جمله در شعارهای انتخاباتی- بهره می جویند، نمی توانند آلام مردم با عزت و وفادار به انقلاب را دریابند؛ اگرچه آن دولتمردان بگویند: «باید صدای مردم شنیده شود!»
گروه سیاسی خبرگزاری فارس- امیر کشتگر: زدودن اشرافیگری و تمایزخواهی دولتمردان دستگاه پهلوی، بخشی از هدف ملت مبارز ایران برای تحقق انقلاب اسلامی بوده است؛ این در حالی است که پدیده «کاخ نشینی»، پیوسته یکی از آسیب ها و آفت هایی بوده است که از ابتدای انقلاب، نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در معرض استحاله و تحریف توسط افراد حامل این خوی و مشی قرار داده است. همین خطر بود که بینانگذار عظیم الشأن انقلاب اسلامی مکررا به مردم هشدار می دادند تا از اقبال به این جریان دوری کنند.
حضرت امام خمینی(ره) در یکی از اظهارات خود در این باره فرمودند: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند - خدای نخواسته- و از این خوی ارزندۀ کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم». این انذار که پیوسته مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است، امروز بیش از هر زمان دیگری برای ما معنا پیدا کرده است.
معاون اول محترم دولت، اخیرا تولد ۶۱ سالگی خود را با حضور جمعی از دوستانشان در «کاخ سعدآباد» جشن گرفت. این پیامی بود که با انتشار عکسی به مردم مخابره شد. قطعا مبادرت به برقراری سور و سات این تولد در کاخ عهد پهلوی و انتشار آن برای عموم مردم در مشقت، بدین منظور نبوده است که مردم در شادی ایشان شریک و برای این مسئول کارآمد طول عمر طلب کنند. سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که این رفتار با چه معیاری توجیه می شود؟ در شرایطی که عموم مردم برای تأمین ضروریات زندگی خود با سختی های متعدد روبرو هستند و این دشواری ها نیز محصول ضعف سیاستهای اجرایی و اقتصادی دولت است، آیا اینچنین رخدادهایی را باید اموری ناخواسته و تصادفی تلقی کنیم؟
در حالی که مشکلات مردم باید خواب را از چشم کارگزران دولت بستاند، تلبس به چه خلقیاتی ایشان را به اینچنین فراغت و آسودگی فرامیخواند؟ قطعا همقطاران معاون محترم دولت، این اتفاق را یک امر معمولی یا نهایتا یک خطای محاسباتی که در نتیجه انتشار محتوای جشن تولد رخ داده، معرفی خواهند کرد؛ همچنین ناقدین به این اتفاق نیز افرادی سوءاستفاده کننده معرفی خواهند شد که به ماهیگیری از آب گلآلود متهم می شوند؛ اما لحظه ای درنگ فارغ از هیاهوی سیاست در این میان لازم است. واقعیت چیست؟ به نظر می رسد اینچنین رخدادهایی پیش از آنکه از مقوله سیاست و مرتبط با امر حکمرانی باشد از فلسفه و فرهنگ سیاسی ناشی می شود. دولتمردانی که در رنج و سختیها با مردم هم پیاله نیستند و رنج مردم را در تأمین حداقل هایی چون ازدواج، مسکن، غذا، پوشاک و … درک نمی کنند و از این نارضایتی ها به عنوان ابزار و فرصتی برای تأمین اغراض سیاسی - از جمله در شعارهای انتخاباتی- بهره می جویند، نمی توانند آلام مردم با عزت و وفادار به انقلاب را دریابند؛ اگرچه آن دولتمردان بگویند: «باید صدای مردم شنیده شود!»
آقای معاون اخیرا گفته اند باید صدای اعتراض مردم را شنید و آن را انکار نکرد؛ این سخن در جای خود درست است اما آیا تاکنون این اعتراضات را نشنیده اید یا اگر شنیدهاید بر آن جامه عمل پوشیده اید؟ شنیدن صدای مردم آنگاه مفید است که اثری بر آن مترتب باشد. وقتی بعد از گذشت ۶ سال از دوران معاونت ریاست جمهوری ثمرهی این اعتراض، برگزاری ضیافت تولد در کاخ سعدآباد است این دیدگاه برجسته می شود که اینچنین مواضعی بیش از آنکه از دغدغه واقعی یک سیاستمدار برآمده باشد شروع بازی سیاسی دیگری است که تحت لوای تعابیر دلنشین دنبال می شود. مکتب رهایی بخش انقلاب اسلامی به ما و شما می آموزد که حکمرانان کاخ نشین، نه تنها صدای مردم را نخواهد شنید بلکه خوش نشینی در برجها و کاخ های لوکس ولنجک و قیطریه و … از آنان سیاستمدارانی خسته و بی درد پدید می آورد که انگیزه لازم را برای انجام اقدامات جهادی جهت رفع مصائب کشور را ندارند. ما امروز این مهم را بیش از هر زمان دیگری دریافته ایم و از این پس هوشیارتر خواهیم بود.
انتهای پیام/
گروه سیاسی خبرگزاری فارس- امیر کشتگر: زدودن اشرافیگری و تمایزخواهی دولتمردان دستگاه پهلوی، بخشی از هدف ملت مبارز ایران برای تحقق انقلاب اسلامی بوده است؛ این در حالی است که پدیده «کاخ نشینی»، پیوسته یکی از آسیب ها و آفت هایی بوده است که از ابتدای انقلاب، نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در معرض استحاله و تحریف توسط افراد حامل این خوی و مشی قرار داده است. همین خطر بود که بینانگذار عظیم الشأن انقلاب اسلامی مکررا به مردم هشدار می دادند تا از اقبال به این جریان دوری کنند.
حضرت امام خمینی(ره) در یکی از اظهارات خود در این باره فرمودند: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند - خدای نخواسته- و از این خوی ارزندۀ کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم». این انذار که پیوسته مورد تأکید مقام معظم رهبری نیز بوده است، امروز بیش از هر زمان دیگری برای ما معنا پیدا کرده است.
معاون اول محترم دولت، اخیرا تولد ۶۱ سالگی خود را با حضور جمعی از دوستانشان در «کاخ سعدآباد» جشن گرفت. این پیامی بود که با انتشار عکسی به مردم مخابره شد. قطعا مبادرت به برقراری سور و سات این تولد در کاخ عهد پهلوی و انتشار آن برای عموم مردم در مشقت، بدین منظور نبوده است که مردم در شادی ایشان شریک و برای این مسئول کارآمد طول عمر طلب کنند. سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که این رفتار با چه معیاری توجیه می شود؟ در شرایطی که عموم مردم برای تأمین ضروریات زندگی خود با سختی های متعدد روبرو هستند و این دشواری ها نیز محصول ضعف سیاستهای اجرایی و اقتصادی دولت است، آیا اینچنین رخدادهایی را باید اموری ناخواسته و تصادفی تلقی کنیم؟
در حالی که مشکلات مردم باید خواب را از چشم کارگزران دولت بستاند، تلبس به چه خلقیاتی ایشان را به اینچنین فراغت و آسودگی فرامیخواند؟ قطعا همقطاران معاون محترم دولت، این اتفاق را یک امر معمولی یا نهایتا یک خطای محاسباتی که در نتیجه انتشار محتوای جشن تولد رخ داده، معرفی خواهند کرد؛ همچنین ناقدین به این اتفاق نیز افرادی سوءاستفاده کننده معرفی خواهند شد که به ماهیگیری از آب گلآلود متهم می شوند؛ اما لحظه ای درنگ فارغ از هیاهوی سیاست در این میان لازم است. واقعیت چیست؟ به نظر می رسد اینچنین رخدادهایی پیش از آنکه از مقوله سیاست و مرتبط با امر حکمرانی باشد از فلسفه و فرهنگ سیاسی ناشی می شود. دولتمردانی که در رنج و سختیها با مردم هم پیاله نیستند و رنج مردم را در تأمین حداقل هایی چون ازدواج، مسکن، غذا، پوشاک و … درک نمی کنند و از این نارضایتی ها به عنوان ابزار و فرصتی برای تأمین اغراض سیاسی - از جمله در شعارهای انتخاباتی- بهره می جویند، نمی توانند آلام مردم با عزت و وفادار به انقلاب را دریابند؛ اگرچه آن دولتمردان بگویند: «باید صدای مردم شنیده شود!»
آقای معاون اخیرا گفته اند باید صدای اعتراض مردم را شنید و آن را انکار نکرد؛ این سخن در جای خود درست است اما آیا تاکنون این اعتراضات را نشنیده اید یا اگر شنیدهاید بر آن جامه عمل پوشیده اید؟ شنیدن صدای مردم آنگاه مفید است که اثری بر آن مترتب باشد. وقتی بعد از گذشت ۶ سال از دوران معاونت ریاست جمهوری ثمرهی این اعتراض، برگزاری ضیافت تولد در کاخ سعدآباد است این دیدگاه برجسته می شود که اینچنین مواضعی بیش از آنکه از دغدغه واقعی یک سیاستمدار برآمده باشد شروع بازی سیاسی دیگری است که تحت لوای تعابیر دلنشین دنبال می شود. مکتب رهایی بخش انقلاب اسلامی به ما و شما می آموزد که حکمرانان کاخ نشین، نه تنها صدای مردم را نخواهد شنید بلکه خوش نشینی در برجها و کاخ های لوکس ولنجک و قیطریه و … از آنان سیاستمدارانی خسته و بی درد پدید می آورد که انگیزه لازم را برای انجام اقدامات جهادی جهت رفع مصائب کشور را ندارند. ما امروز این مهم را بیش از هر زمان دیگری دریافته ایم و از این پس هوشیارتر خواهیم بود.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «وقتی خوی «کاخ نشینی» مانع شنیده شدن گلایه «کوخ نشینان» می شود» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.