صفتی زیبا از خدا که ۱۶۹ بار در قرآن آمده

خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیت های دینی: در ادامه انتشار شرح آیات منتخب قرآن و در بیست وهفتمین روز از ماه مبارک رمضان شرح و تفسیر آیات منتخب جزء ۲۷ قرآن کریم بر اساس تفسیر نور به همراه توضیحات حجت الاسلام محسن قرائتی تقدیم می شود.
آیات ۱ و ۲ سوره مبارکه رحمن
«الرحمن * علم القرآن» خداوند رحمان، قرآن را آموخت.
شرح آیات ۱ و ۲ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
نام مخصوص خدا که ۱۶۹ بار در قرآن آمده
خداوند، رحمان است. «الرحمن» پیامبرش، مایه رحمت است. «و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین»[۱] قرآنش نیز رحمت است. «و رحمة للمؤمنین»[۲] «رحمن» نام مخصوص خداوند است که ۱۶۹ بار در قرآن آمده و ۱۱۴ مرتبه در هر «بسم الله» تکرار شده است.
در مواردی از قرآن، کلمه «الرحمن» به جای «الله» بکار رفته است: «قالوا اتخذ الله ولدا»[۳]؛ و (برخی از اهل کتاب و مشرکان) گفتند: خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است. «قالوا اتخذ الرحمن ولدا»[۴] و (کفار) گفتند: خدای رحمان (برای خود) فرزندی انتخاب کرده است. «أتاکم عذاب الله»[۵]؛ آنگاه که عذاب خدا بیاید. «یمسک عذاب من الرحمن»[۶] از جانب خدای رحمان عذابی به تو رسد. «قل ادعوا الله أو ادعوا الرحمن»[۷] بگو: نام الله را بخوانید یا نام رحمان را.
چرا سوره با کلمه الرحمن شروع شده است؟
در آیین سخنوری و نگارش، سر فصل سخن، نشانه و نمودار تمام سخن است. در اینجا نیز چون سوره نگاهی به نعمت های الهی دارد، در آغاز آن «الرحمن» آمده است.
قرآن، باید محور امور باشد. در سوره قبل (قمر)، بارها آسان بودن قرآن مطرح شد: «لقد یسرنا القرآن للذکر» در این سوره خدا، اولین معلم آن معرفی می شود. «علم القرآن»
کدام علم جلوه رحمت خدا است؟
علمی جلوه رحمت است که آموزش خدا باشد. «الرحمن علم» علمی جلوه رحمت است که جامع باشد. «تبیانا لکل شیء»[۸] علمی جلوه رحمت است که پاداشی از ما نخواهد و بر اساس رحمت باشد. «الرحمن علم» علمی جلوه رحمت است که در هر زمان کاربرد داشته باشد. علمی جلوه رحمت است که بصیرت آفرین و تقوا آفرین باشد. علمی جلوه رحمت است که سعادت فرد و جامعه و این جهان و آن جهان را تأمین کند.
خداوند قرآن را به پیامبر (ص) تعلیم داد
تعلیم قرآن توسط خداوند «علم القرآن»، یعنی: تعلیم حق. «نزل علیک الکتاب بالحق»[۹] او کتاب (قرآن) را به حق بر تو نازل کرد. تعلیم داوری. «أنزلنا إلیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس»[۱۰] همانا ما این کتاب را بحق بر تو فرو فرستادیم تا میان مردم به آنچه خدا (از طریق وحی) تو را آموخته و نشان داده، داوری کنی. تعلیم آنچه فراگیری آن از راه های عادی ممکن نیست. «و علمک ما لم تکن تعلم»[۱۱] و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت. تعلیم برهان. «قد جاءکم برهان»[۱۲] از سوی پروردگارتان برای شما برهان و حجتی آمده است. تعلیم عمل صالح. «و الذین یمسکون بالکتاب … إنا لا نضیع أجر المصلحین»[۱۳] و کسانی که به کتاب (آسمانی) تمسک می جویند … (بدانند که ما) قطعا پاداش اصلاح گران را تباه نخواهیم کرد.
تعلیم موعظه، شفای دل، هدایت و رحمت
«قد جاءتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی و رحمة للمؤمنین»[۱۴] همانا از سوی پروردگارتان پند و اندرزی برای شما آمد که مایه شفا برای آنچه در سینه های شماست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است. تعلیم غیب. «ذلک من أنباء الغیب»[۱۵] اینها از خبرهای غیبی است که ما به تو وحی می کنیم. تعلیم بهترین داستان ها. «نحن نقص علیک أحسن القصص»[۱۶] ما با این قرآن که به تو وحی کردیم بهترین داستان را بر تو بازگو می کنیم. تعلیم شناخت حقایق. «تبیانا لکل شیء»[۱۷] روشنگر هر چیز است. تعلیم برترین ها. «و لا یأتونک بمثل إلا جئناک بالحق و أحسن تفسیرا»[۱۸] و هیچ مثلی (از بهانه ها و طعنه ها) برای تو نیاورند، مگر آن که پاسخ به حق و بهترین بیان را برای تو آوردیم. تعلیم میزان شناخت حق از باطل. «أنزل الکتاب بالحق و المیزان»[۱۹] کتاب آسمانی و میزان را به حق نازل کرد.
تعلیم سالم ترین سخن
«لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه»[۲۰] هیچ گونه باطلی از هیچ طریقی به قرآن راه ندارد. تعلیم موعظه. «فذکر بالقرآن من یخاف وعید»[۲۱] پس هر که را از وعده عذاب من می ترسد، به وسیله قرآن پند ده. تعلیم رشد. «یهدی إلی الرشد»[۲۲] همانا ما قرآنی شگفت شنیدیم. که به سوی رشد هدایت می کند. تعلیم کتابی که بقای آن بیمه شده است. «إنا نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون»[۲۳] همانا ما خود قرآن را نازل کردیم و قطعا ما خود آن را نگاه داریم.
سرچشمه قرآن
قدرت و عظمت: «تنزیلا ممن خلق الأرض و السماوات العلی»[۲۴] از جانب کسی که زمین و آسمان های بلند را آفریده، نازل شده است.
عزت و حکمت: «تنزیل الکتاب من الله العزیز الحکیم»[۲۵] نزول (تدریجی) کتاب (بر تو) از جانب خداوند عزیز حکیم است.
لطف و رحمت: «تنزیل من الرحمن الرحیم»[۲۶] (این قرآن) از طرف خداوند بخشنده مهربان نازل شده است.
ربوبیت و رشد: «تنزیل من رب العالمین»[۲۷] فرو آمده از سوی پروردگار جهانیان است.
پیام هایی از آیات ۱ و ۲ سوره مبارکه رحمن
۱- خداوند، اولین معلم قرآن است. «الرحمن علم القرآن»
۲- شریعت، بر اساس رحمت است. «الرحمن علم القرآن»
۳- شبهات را باید پاسخ داد. در برابر کسانی که می گویند: قرآن را بشری به پیامبر آموخته است: «یعلمه بشر»[۲۸]، باید گفت: خدا آموخت. «الرحمن علم القرآن»
۴- تعلیم قرآن به انسان، جلوه ای از رحمت الهی است. «الرحمن علم القرآن»
۵- معلمی، شأن خداوند است. «الرحمن علم القرآن»
۶- کار تعلیم و تعلم، باید بر اساس محبت و رحمت باشد. «الرحمن علم القرآن»
۷- قرآن، قابل درک و شناخت برای بشر است. «علم القرآن»
آیه ۳ سوره مبارکه رحمن
«خلق الإنسان» او انسان را آفرید.
آفرینش انسان از جهات مختلف قابل توجه است
از جهت سیر تکاملی که چگونه از خاک بی جان، موجودی جان دار و باشعور بر می آید. از جهت تأمین نیازهای مادی که چگونه جهان طبیعت در تسخیر او قرار گرفته است. از جهت گرایش های مثبت و منفی که قرآن به برخی از آنها اشاره نموده است، از جمله: زود نا امید می شود. «قتورا»[۲۹] حریص است. «هلوع»[۳۰] بی تاب است. «جزوعا»[۳۱] زیانکار است. «لفی خسر»[۳۲] زیاده خواه است. «لیطغی»[۳۳] ستمگر است. «ظلوما»[۳۴] نادان است. «جهولا»[۳۵] شتاب زده است. «عجولا»[۳۶] ناسپاس است. «کفور»[۳۷] قدرنشناس است. «کنود»[۳۸]
آیات دیگر قرآن، خصوصیات مثبت انسان را این گونه ارائه می دهد: مسئولیت پذیری، داشتن آزادی و قدرت انتخاب، امکان تغییر روش، توبه و انقلاب و جهش درونی، دارا بودن استعدادها و ظرفیت های بزرگ درونی، ویژگی بی نهایت طلبی، جانشین خداوند روی زمین، مسجود فرشتگان، دارا بودن قدرت تقلید و اثرپذیری یا قابلیت الگو شدن و تأثیرگذاری، ترکیبی از تضادها، عقل و فطرت در برابر غریزه و شهوت و دارای قدرت تفکر و خلاقیت و ابتکار.
آنجا که بحث آموزش قرآن است، بر آفرینش انسان مقدم شده است. «علم القرآن خلق الإنسان» اما آنجا که آموزش علوم دیگر مطرح است، آفرینش انسان مقدم شده است. «خلق الإنسان من علق …. الذی علم بالقلم»[۳۹]
پیام هایی از آیه ۳ سوره مبارکه رحمن
۱- خداوند، خالق انسان است، نه طبیعت بی جان. «الرحمن … خلق الإنسان»
۲- خلقت انسان، جلوه ای از رحمت الهی است. «الرحمن … خلق الإنسان»
۳- مؤلف کتاب تشریع، همان مؤلف کتاب تکوین است. «علم القرآن، خلق الإنسان»
۴- قرآن، بر انسان، شرافت و تقدم دارد. (فکر و معرفت، بر جسم و طبیعت مادی مقدم است.) «علم القرآن، خلق الإنسان»
۵- قرآن، سرآمد تمام کتاب ها و انسان، سرآمد تمام مخلوقات است. «علم القرآن، خلق الإنسان»
۶- انسان، در سایه فراگیری قرآن، به کمال خلقتش دست می یابد. «علم القرآن، خلق الإنسان»
آیه ۴ سوره مبارکه رحمن
«علمه البیان» به او بیان آموخت
شرح آیات ۳ و ۴ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
احترام به تعلیم دهده بیان از منظر امام علی (ع)
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «لا تجعلن ذرب لسانک علی من انطقک و بلاغة قولک علی من سددک»[۴۰] تندی و تیزی زبانت را برای کسی که تو را سخن گفتن تعلیم داده قرار مده و بلاغت و زیبایی کلامت را به رخ کسی که گفتار تو را قاعده مند و زیبا کرده، مکش.
قدرت بیان و سخن گفتن، هدیه الهی به انسان است و قرآن برای شیوه بیان دستوراتی داده است، از جمله: مستدل و محکم باشد. «قولا سدیدا»[۴۱] پسندیده و به اندازه باشد. «قولا معروفا»[۴۲] نرم و مهربانانه باشد. «قولا لینا»[۴۳] شیوا و رسا و واضح باشد. «قولا بلیغا»[۴۴] کریمانه و بزرگوارانه باشد. «قولا کریما»[۴۵] زیبا، نیکو و مطلوب باشد. «قولوا للناس حسنا»[۴۶] بهترین ها گفته شود. «یقولوا التی هی أحسن»[۴۷] حتی مجادلات و گفت وگوهای انتقادی، به بهترین وجه باشد. «جادلهم بالتی هی أحسن»[۴۸]
پیام هایی از آیه ۴ سوره مبارکه رحمن
۱- علم، برترین کمالی است که خداوند به انسان عطا کرده است. «علم … علمه» (علم و تعلیم قبل و پس از خلقت انسان تکرار شده است)
۲- زبان و لغت خاص مهم نیست، اصل قدرت بیان مهم است. «علمه البیان»
۳- زبان، وسیله بیان است، اصل بیان هدیه الهی است. «علمه البیان»
۴- پدر و مادر، قوه سخن گفتن را که خداوند در نهاد هر نوزادی نهفته است، آشکار می کنند و به فعلیت می رسانند. «علمه البیان»
۵- آفرینش انسان در میان دو تعلیم الهی قرار گرفته است. «علم القرآن، خلق الإنسان، علمه البیان»
۶- قدرت بیان، جلوه ای از رحمت الهی است. «الرحمن … علمه البیان»
۷- کسانی که توانایی سخن گفتن به چند زبان را دارند، هنر خود را از خدا بدانند. «علمه البیان»
۸- علمی مورد ستایش است که بیان شود. «علم القرآن … علمه البیان»
آیات ۵ و ۶ سوره مبارکه رحمن
«الشمس و القمر بحسبان * و النجم و الشجر یسجدان» خورشید و ماه، حساب معینی دارند. و گیاه و درخت (برای او) سجده می کنند.
شرح آیات ۵ و ۶ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
خورشید و ماه حساب دارند
«حسبان» بر وزن «غفران»، مصدر به معنای «حساب» است. خورشید و ماه حساب دارند. حجم آنها، وزن و جرم آنها، حرکات گوناگون، مدار حرکت، فاصله آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به دیگر کرات، مقدار حرکت و مقدار تأثیر آنها برروی یکدیگر، همه و همه حساب دارد و حساب آنها به قدری دقیق است که دانشمندان، زمان دقیق ماه گرفتگی، خورشید گرفتگی و تحویل سال نو را از مدتها پیش اندازه گیری و پیش بینی می کنند.
«نجم» هر روئیدنی است که ساقه ندارد و «شجر» روئیدنی است که ساقه دارد. مراد از «نجم» در این آیه به قرینه «شجر»، گیاه است، نه ستاره آسمان.[۴۹]
تنظیم برنامه های اسلام براساس حرکت وضعی خورشید و ماه
بر اساس آیات قرآن، خورشید و ماه و ستارگان، مدار دارند و همه به سویی در تکاپو و شناورند، «کل فی فلک یسبحون»[۵۰] و عمر تعیین شده دارند. «کل یجری لأجل مسمی»[۵۱] گردش شب و روز و پیدایش فصل ها، یک زمان بندی ساده و در عین حال دقیق، برای همه مردم در همه مکان ها و زمان هاست. برنامه های عبادی اسلام همچون نماز و روزه، بر اساس طلوع و غروب خورشید و گردش ماه در ایام سال تنظیم شده است. چنانکه در قرآن می خوانیم: «أقم الصلاة لدلوک الشمس إلی غسق اللیل و قرآن الفجر»[۵۲] از هنگام زوال آفتاب تا اول تاریکی شب و به هنگام صبح، نماز را به پا دار. «و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها»[۵۳] پیش از طلوع خورشید و پس از غروب آن، خداوند را تسبیح و ستایش کن. «ثم أتموا الصیام إلی اللیل»[۵۴] و روزه را تا شب هنگام تمام کنید و در روایات آمده است: «صم للرؤیة و افطر للرؤیة»[۵۵] روزه را با دیدن ماه رمضان آغاز و با دیدن ماه شوال تمام کن.
شاید منظور از سجده گیاه و درخت در آیه، خضوع تکوینی آنها در برابر فرامین الهی است که مسیری را که خدا برای آنها تعیین کرده، بی کم وکاست پیموده و تسلیم قوانین آفرینش اند.
پیام هایی از آیات ۵ و ۶ سوره مبارکه رحمن
۱- زمین و آسمان، تحت یک نظام اداره می شوند. «الشمس و القمر … النجم و الشجر»
۲- گیاهان زمینی، حیات و رویش خود را مرهون خورشید و ماه آسمانی اند. «الشمس و القمر … النجم و الشجر»
۳- هستی، تسلیم نظامی است که از پیش از سوی خداوند تعیین شده است. «بحسبان … یسجدان»
آیات ۷ تا ۹ سوره مبارکه رحمن
«و السماء رفعها و وضع المیزان * ألا تطغوا فی المیزان * و أقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان» و آسمان را بالا برد و قانون و میزان را مقرر کرد تا در سنجش و میزان تجاوز نکنید. و وزن را بر اساس عدل بر پا دارید و در ترازو کم نگذارید.
شرح آیات ۷ تا ۹ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
رحمت الهی، تعلیم و تربیت الهی و رابطه با خالق
بعد از بیان رحمت الهی و نعمت تعلیم و بیان و حساب خورشید و ماه و سجده موجودات که نوعی توجه به رابطه خدا با انسان و طبیعت است، این آیات نحوه رابطه انسان با جامعه را مطرح می کند.
قسط در میزان، آن است که نه زیاده خواهی شود نه خسارت و زیان. کتاب و میزان متلازم اند. خداوند در سوره حدید می فرماید: «و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»[۵۶] در این آیات نیز، هم به قرآن اشاره شده، هم به میزان: «علم القرآن … ألا تطغوا فی المیزان» تکرار، نشانه اهمیت است. در آیات پی درپی، سه بار کلمه میزان تکرار شده است که نشان دهنده ضرورت توجه به معیار و وسیله سنجش درست و مطمئن در امور مختلف است. «وضع المیزان …»، «ألا تطغوا فی المیزان …» و «لا تخسروا المیزان»
اهمیت انصاف و عدل در احقاق حقوق مردم
بی توجهی به میزان و عدم رعایت انصاف و عدالت در حقوق مردم، انسان را به فسق و فجور می کشاند و فسق و فجور انسان را به تکذیب وامی دارد. در سوره مطففین می خوانیم: «ویل للمطففین» وای بر کم فروشان! سپس می فرماید: «إن کتاب الفجار …» و آنگاه: «ویل یومئذ للمکذبین» گویا لقمه حرام، مقدمه فجور، و فجور مقدمه کفر و تکذیب می شود.
برای برقراری عدل و میزان، اسلام دستورات دقیق و مهمی دارد تا آنجا که در روایات آمده است: اگر کفش قاضی تنگ است، نباید در آن هنگام قضاوت کند تا مبادا فشاری که به پای او وارد می شود در قضاوتش اثر بگذارد و او را به عجله و بدخلقی وادارد و از قضاوت بر حق منحرف کند!
آداب تجارت
در حدیث می خوانیم: تجارتی ارزشمند است که برپایه حق و راستی باشد. «التاجر فاجر و الفاجر فی النار الا من أخذ الحق و اعطی الحق»[۵۷] حضرت علی علیه السلام دستور داد دینارهای غیر خالص را در چاه بریزند تا به وسیله آن معامله ای صورت نگیرد. «القه فی البالوعه حتی لا یباع شیء فیه غش»[۵۸] آن حضرت همه روزه در بازار کوفه قدم می زد و گاهی در وسط بازار می ایستاد و می فرمود: ای گروه تجار! «قدموا الاستخارة»، از خدا خیر بخواهید. «تبرکوا بالسهولة»، برکت را در سایه آسان گرفتن بر مردم بخواهید. «جانبوا الکذب»، از دروغ در معامله دوری کنید. «و تجانبوا عن الظلم»، از ظلم و بیعدالتی پرهیز کنید. «و لا تقربوا الربا» (تفسیر نمونه) و به ربا نزدیک نشوید.
پیام هایی از آیات ۷ تا ۹ سوره مبارکه رحمن
۱- جایگاه آسمان و زمین تصادفی نیست. برافراشتگی آسمان و حجم و اندازه و فاصله ستارگان، حکیمانه و جلوه ای از رحمت الهی است «الرحمن … و السماء رفعها و وضع المیزان»
۲- عدالت مثل نماز است و باید آن را در جامعه به پاداشت. «و أقیموا الوزن»
۳- میزان و وسیله سنجش باید عادلانه باشد، مورد وزن هرچه می خواهد باشد. «و أقیموا الوزن بالقسط»
۴- نظام هستی برپایه میزان است. زندگی ما نیز باید بر مدار میزان باشد. «وضع المیزان ألا تطغوا فی المیزان»
۵- عدل و میزان، هم در آسمان عامل ثبات و پایداری است، هم در زمین و هم در جامعه. «وضع المیزان ألا تطغوا فی المیزان»
۶- جامعه برای رسیدن به رستگاری دو بال می خواهد: علم و عدالت. (در دنیای امروز علم هست ولی عدالت نیست.) «علم القرآن … ألا تطغوا فی المیزان»
۷- راه رسیدن به عدالت، عمل به قرآن است. «علم القرآن … ألا تطغوا فی المیزان»
۸- در کارها، نه افراط «ألا تطغوا» و نه تفریط. «لا تخسروا»
۹- کم کاری در خدمات از جانب کارمندان و کارگران و فرهنگیان و مسئولان و مبلغان دینی نیز کم فروشی است. «لا تخسروا المیزان»
پی نوشت ها
[۱] . انبیاء، ۱۰۷
[۲] . اسراء، ۸۲
[۳] . بقره، ۱۱۶
[۴] . مریم، ۸۸
[۵] . انعام، ۴۷
[۶] . مریم، ۴۵
[۷] . اسراء، ۱۱۰
[۸] . نحل، ۸۹
[۹] . آل عمران، ۳
[۱۰] . نساء، ۱۰۵
[۱۱] . نساء، ۱۱۳
[۱۲] . نساء، ۱۷۴
[۱۳] . اعراف، ۱۷۰
[۱۴] . یونس، ۵۷
[۱۵] . یوسف، ۱۰۲
[۱۶] . یوسف، ۳
[۱۷] . نحل، ۸۹
[۱۸] . فرقان، ۳۳
[۱۹] . شوری، ۱۷
[۲۰] . فصلت، ۴۲
[۲۱] . ق، ۴۵
[۲۲] . جن، ۲
[۲۳] . حجر، ۹
[۲۴] . طه، ۴
[۲۵] . زمر، ۱
[۲۶] . فصلت، ۲
[۲۷] . واقعه، ۸۰
[۲۸] . نحل، ۱۰۳
[۲۹] . اسراء، ۱۰۰
[۳۰] . معارج، ۱۹
[۳۱] . معارج، ۲۰
[۳۲] . عصر، ۲
[۳۳] . علق، ۶
[۳۴] . احزاب، ۷۲
[۳۵] . احزاب، ۷۲
[۳۶] . اسراء، ۱۱
[۳۷] . اسراء، ۶۷
[۳۸] . عادیات، ۶
[۳۹] . علق، ۲- ۴
[۴۰] . نهجالبلاغه، حکمت ۴۱۱
[۴۱] . نساء، آیه ۹
[۴۲] . بقره، آیه ۲۳۵
[۴۳] . طه، آیه ۴۴
[۴۴] . نساء، ۶۳
[۴۵] . اسراء، ۲۳
[۴۶] . بقره، ۸۳
[۴۷] . اسراء، ۵۳
[۴۸] . نحل، ۱۲۵
[۴۹] . تفسیر المیزان
[۵۰] . انبیاء، ۳۳ و یس، ۴۰
[۵۱] . رعد، ۲؛ فاطر، ۱۳؛ زمر، ۵
[۵۲] . اسراء، ۷۸
[۵۳] . طه، ۱۳۰
[۵۴] . بقره، ۱۸۷
[۵۵] . وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۵۷
[۵۶] . حدید، ۲۵
[۵۷] . کافی، ج ۵، آداب تجارت
[۵۸] . کافی، ج ۵، ص ۱۶۰
انتهای پیام/
آیات ۱ و ۲ سوره مبارکه رحمن
«الرحمن * علم القرآن» خداوند رحمان، قرآن را آموخت.
شرح آیات ۱ و ۲ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
نام مخصوص خدا که ۱۶۹ بار در قرآن آمده
خداوند، رحمان است. «الرحمن» پیامبرش، مایه رحمت است. «و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین»[۱] قرآنش نیز رحمت است. «و رحمة للمؤمنین»[۲] «رحمن» نام مخصوص خداوند است که ۱۶۹ بار در قرآن آمده و ۱۱۴ مرتبه در هر «بسم الله» تکرار شده است.
در مواردی از قرآن، کلمه «الرحمن» به جای «الله» بکار رفته است: «قالوا اتخذ الله ولدا»[۳]؛ و (برخی از اهل کتاب و مشرکان) گفتند: خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است. «قالوا اتخذ الرحمن ولدا»[۴] و (کفار) گفتند: خدای رحمان (برای خود) فرزندی انتخاب کرده است. «أتاکم عذاب الله»[۵]؛ آنگاه که عذاب خدا بیاید. «یمسک عذاب من الرحمن»[۶] از جانب خدای رحمان عذابی به تو رسد. «قل ادعوا الله أو ادعوا الرحمن»[۷] بگو: نام الله را بخوانید یا نام رحمان را.
چرا سوره با کلمه الرحمن شروع شده است؟
در آیین سخنوری و نگارش، سر فصل سخن، نشانه و نمودار تمام سخن است. در اینجا نیز چون سوره نگاهی به نعمت های الهی دارد، در آغاز آن «الرحمن» آمده است.
قرآن، باید محور امور باشد. در سوره قبل (قمر)، بارها آسان بودن قرآن مطرح شد: «لقد یسرنا القرآن للذکر» در این سوره خدا، اولین معلم آن معرفی می شود. «علم القرآن»
کدام علم جلوه رحمت خدا است؟
علمی جلوه رحمت است که آموزش خدا باشد. «الرحمن علم» علمی جلوه رحمت است که جامع باشد. «تبیانا لکل شیء»[۸] علمی جلوه رحمت است که پاداشی از ما نخواهد و بر اساس رحمت باشد. «الرحمن علم» علمی جلوه رحمت است که در هر زمان کاربرد داشته باشد. علمی جلوه رحمت است که بصیرت آفرین و تقوا آفرین باشد. علمی جلوه رحمت است که سعادت فرد و جامعه و این جهان و آن جهان را تأمین کند.
خداوند قرآن را به پیامبر (ص) تعلیم داد
تعلیم قرآن توسط خداوند «علم القرآن»، یعنی: تعلیم حق. «نزل علیک الکتاب بالحق»[۹] او کتاب (قرآن) را به حق بر تو نازل کرد. تعلیم داوری. «أنزلنا إلیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس»[۱۰] همانا ما این کتاب را بحق بر تو فرو فرستادیم تا میان مردم به آنچه خدا (از طریق وحی) تو را آموخته و نشان داده، داوری کنی. تعلیم آنچه فراگیری آن از راه های عادی ممکن نیست. «و علمک ما لم تکن تعلم»[۱۱] و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت. تعلیم برهان. «قد جاءکم برهان»[۱۲] از سوی پروردگارتان برای شما برهان و حجتی آمده است. تعلیم عمل صالح. «و الذین یمسکون بالکتاب … إنا لا نضیع أجر المصلحین»[۱۳] و کسانی که به کتاب (آسمانی) تمسک می جویند … (بدانند که ما) قطعا پاداش اصلاح گران را تباه نخواهیم کرد.
تعلیم موعظه، شفای دل، هدایت و رحمت
«قد جاءتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی و رحمة للمؤمنین»[۱۴] همانا از سوی پروردگارتان پند و اندرزی برای شما آمد که مایه شفا برای آنچه در سینه های شماست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است. تعلیم غیب. «ذلک من أنباء الغیب»[۱۵] اینها از خبرهای غیبی است که ما به تو وحی می کنیم. تعلیم بهترین داستان ها. «نحن نقص علیک أحسن القصص»[۱۶] ما با این قرآن که به تو وحی کردیم بهترین داستان را بر تو بازگو می کنیم. تعلیم شناخت حقایق. «تبیانا لکل شیء»[۱۷] روشنگر هر چیز است. تعلیم برترین ها. «و لا یأتونک بمثل إلا جئناک بالحق و أحسن تفسیرا»[۱۸] و هیچ مثلی (از بهانه ها و طعنه ها) برای تو نیاورند، مگر آن که پاسخ به حق و بهترین بیان را برای تو آوردیم. تعلیم میزان شناخت حق از باطل. «أنزل الکتاب بالحق و المیزان»[۱۹] کتاب آسمانی و میزان را به حق نازل کرد.
تعلیم سالم ترین سخن
«لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه»[۲۰] هیچ گونه باطلی از هیچ طریقی به قرآن راه ندارد. تعلیم موعظه. «فذکر بالقرآن من یخاف وعید»[۲۱] پس هر که را از وعده عذاب من می ترسد، به وسیله قرآن پند ده. تعلیم رشد. «یهدی إلی الرشد»[۲۲] همانا ما قرآنی شگفت شنیدیم. که به سوی رشد هدایت می کند. تعلیم کتابی که بقای آن بیمه شده است. «إنا نحن نزلنا الذکر و إنا له لحافظون»[۲۳] همانا ما خود قرآن را نازل کردیم و قطعا ما خود آن را نگاه داریم.
سرچشمه قرآن
قدرت و عظمت: «تنزیلا ممن خلق الأرض و السماوات العلی»[۲۴] از جانب کسی که زمین و آسمان های بلند را آفریده، نازل شده است.
عزت و حکمت: «تنزیل الکتاب من الله العزیز الحکیم»[۲۵] نزول (تدریجی) کتاب (بر تو) از جانب خداوند عزیز حکیم است.
لطف و رحمت: «تنزیل من الرحمن الرحیم»[۲۶] (این قرآن) از طرف خداوند بخشنده مهربان نازل شده است.
ربوبیت و رشد: «تنزیل من رب العالمین»[۲۷] فرو آمده از سوی پروردگار جهانیان است.
پیام هایی از آیات ۱ و ۲ سوره مبارکه رحمن
۱- خداوند، اولین معلم قرآن است. «الرحمن علم القرآن»
۲- شریعت، بر اساس رحمت است. «الرحمن علم القرآن»
۳- شبهات را باید پاسخ داد. در برابر کسانی که می گویند: قرآن را بشری به پیامبر آموخته است: «یعلمه بشر»[۲۸]، باید گفت: خدا آموخت. «الرحمن علم القرآن»
۴- تعلیم قرآن به انسان، جلوه ای از رحمت الهی است. «الرحمن علم القرآن»
۵- معلمی، شأن خداوند است. «الرحمن علم القرآن»
۶- کار تعلیم و تعلم، باید بر اساس محبت و رحمت باشد. «الرحمن علم القرآن»
۷- قرآن، قابل درک و شناخت برای بشر است. «علم القرآن»
آیه ۳ سوره مبارکه رحمن
«خلق الإنسان» او انسان را آفرید.
آفرینش انسان از جهات مختلف قابل توجه است
از جهت سیر تکاملی که چگونه از خاک بی جان، موجودی جان دار و باشعور بر می آید. از جهت تأمین نیازهای مادی که چگونه جهان طبیعت در تسخیر او قرار گرفته است. از جهت گرایش های مثبت و منفی که قرآن به برخی از آنها اشاره نموده است، از جمله: زود نا امید می شود. «قتورا»[۲۹] حریص است. «هلوع»[۳۰] بی تاب است. «جزوعا»[۳۱] زیانکار است. «لفی خسر»[۳۲] زیاده خواه است. «لیطغی»[۳۳] ستمگر است. «ظلوما»[۳۴] نادان است. «جهولا»[۳۵] شتاب زده است. «عجولا»[۳۶] ناسپاس است. «کفور»[۳۷] قدرنشناس است. «کنود»[۳۸]
آیات دیگر قرآن، خصوصیات مثبت انسان را این گونه ارائه می دهد: مسئولیت پذیری، داشتن آزادی و قدرت انتخاب، امکان تغییر روش، توبه و انقلاب و جهش درونی، دارا بودن استعدادها و ظرفیت های بزرگ درونی، ویژگی بی نهایت طلبی، جانشین خداوند روی زمین، مسجود فرشتگان، دارا بودن قدرت تقلید و اثرپذیری یا قابلیت الگو شدن و تأثیرگذاری، ترکیبی از تضادها، عقل و فطرت در برابر غریزه و شهوت و دارای قدرت تفکر و خلاقیت و ابتکار.
آنجا که بحث آموزش قرآن است، بر آفرینش انسان مقدم شده است. «علم القرآن خلق الإنسان» اما آنجا که آموزش علوم دیگر مطرح است، آفرینش انسان مقدم شده است. «خلق الإنسان من علق …. الذی علم بالقلم»[۳۹]
پیام هایی از آیه ۳ سوره مبارکه رحمن
۱- خداوند، خالق انسان است، نه طبیعت بی جان. «الرحمن … خلق الإنسان»
۲- خلقت انسان، جلوه ای از رحمت الهی است. «الرحمن … خلق الإنسان»
۳- مؤلف کتاب تشریع، همان مؤلف کتاب تکوین است. «علم القرآن، خلق الإنسان»
۴- قرآن، بر انسان، شرافت و تقدم دارد. (فکر و معرفت، بر جسم و طبیعت مادی مقدم است.) «علم القرآن، خلق الإنسان»
۵- قرآن، سرآمد تمام کتاب ها و انسان، سرآمد تمام مخلوقات است. «علم القرآن، خلق الإنسان»
۶- انسان، در سایه فراگیری قرآن، به کمال خلقتش دست می یابد. «علم القرآن، خلق الإنسان»
آیه ۴ سوره مبارکه رحمن
«علمه البیان» به او بیان آموخت
شرح آیات ۳ و ۴ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
احترام به تعلیم دهده بیان از منظر امام علی (ع)
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «لا تجعلن ذرب لسانک علی من انطقک و بلاغة قولک علی من سددک»[۴۰] تندی و تیزی زبانت را برای کسی که تو را سخن گفتن تعلیم داده قرار مده و بلاغت و زیبایی کلامت را به رخ کسی که گفتار تو را قاعده مند و زیبا کرده، مکش.
قدرت بیان و سخن گفتن، هدیه الهی به انسان است و قرآن برای شیوه بیان دستوراتی داده است، از جمله: مستدل و محکم باشد. «قولا سدیدا»[۴۱] پسندیده و به اندازه باشد. «قولا معروفا»[۴۲] نرم و مهربانانه باشد. «قولا لینا»[۴۳] شیوا و رسا و واضح باشد. «قولا بلیغا»[۴۴] کریمانه و بزرگوارانه باشد. «قولا کریما»[۴۵] زیبا، نیکو و مطلوب باشد. «قولوا للناس حسنا»[۴۶] بهترین ها گفته شود. «یقولوا التی هی أحسن»[۴۷] حتی مجادلات و گفت وگوهای انتقادی، به بهترین وجه باشد. «جادلهم بالتی هی أحسن»[۴۸]
پیام هایی از آیه ۴ سوره مبارکه رحمن
۱- علم، برترین کمالی است که خداوند به انسان عطا کرده است. «علم … علمه» (علم و تعلیم قبل و پس از خلقت انسان تکرار شده است)
۲- زبان و لغت خاص مهم نیست، اصل قدرت بیان مهم است. «علمه البیان»
۳- زبان، وسیله بیان است، اصل بیان هدیه الهی است. «علمه البیان»
۴- پدر و مادر، قوه سخن گفتن را که خداوند در نهاد هر نوزادی نهفته است، آشکار می کنند و به فعلیت می رسانند. «علمه البیان»
۵- آفرینش انسان در میان دو تعلیم الهی قرار گرفته است. «علم القرآن، خلق الإنسان، علمه البیان»
۶- قدرت بیان، جلوه ای از رحمت الهی است. «الرحمن … علمه البیان»
۷- کسانی که توانایی سخن گفتن به چند زبان را دارند، هنر خود را از خدا بدانند. «علمه البیان»
۸- علمی مورد ستایش است که بیان شود. «علم القرآن … علمه البیان»
آیات ۵ و ۶ سوره مبارکه رحمن
«الشمس و القمر بحسبان * و النجم و الشجر یسجدان» خورشید و ماه، حساب معینی دارند. و گیاه و درخت (برای او) سجده می کنند.
شرح آیات ۵ و ۶ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
خورشید و ماه حساب دارند
«حسبان» بر وزن «غفران»، مصدر به معنای «حساب» است. خورشید و ماه حساب دارند. حجم آنها، وزن و جرم آنها، حرکات گوناگون، مدار حرکت، فاصله آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به دیگر کرات، مقدار حرکت و مقدار تأثیر آنها برروی یکدیگر، همه و همه حساب دارد و حساب آنها به قدری دقیق است که دانشمندان، زمان دقیق ماه گرفتگی، خورشید گرفتگی و تحویل سال نو را از مدتها پیش اندازه گیری و پیش بینی می کنند.
«نجم» هر روئیدنی است که ساقه ندارد و «شجر» روئیدنی است که ساقه دارد. مراد از «نجم» در این آیه به قرینه «شجر»، گیاه است، نه ستاره آسمان.[۴۹]
تنظیم برنامه های اسلام براساس حرکت وضعی خورشید و ماه
بر اساس آیات قرآن، خورشید و ماه و ستارگان، مدار دارند و همه به سویی در تکاپو و شناورند، «کل فی فلک یسبحون»[۵۰] و عمر تعیین شده دارند. «کل یجری لأجل مسمی»[۵۱] گردش شب و روز و پیدایش فصل ها، یک زمان بندی ساده و در عین حال دقیق، برای همه مردم در همه مکان ها و زمان هاست. برنامه های عبادی اسلام همچون نماز و روزه، بر اساس طلوع و غروب خورشید و گردش ماه در ایام سال تنظیم شده است. چنانکه در قرآن می خوانیم: «أقم الصلاة لدلوک الشمس إلی غسق اللیل و قرآن الفجر»[۵۲] از هنگام زوال آفتاب تا اول تاریکی شب و به هنگام صبح، نماز را به پا دار. «و سبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس و قبل غروبها»[۵۳] پیش از طلوع خورشید و پس از غروب آن، خداوند را تسبیح و ستایش کن. «ثم أتموا الصیام إلی اللیل»[۵۴] و روزه را تا شب هنگام تمام کنید و در روایات آمده است: «صم للرؤیة و افطر للرؤیة»[۵۵] روزه را با دیدن ماه رمضان آغاز و با دیدن ماه شوال تمام کن.
شاید منظور از سجده گیاه و درخت در آیه، خضوع تکوینی آنها در برابر فرامین الهی است که مسیری را که خدا برای آنها تعیین کرده، بی کم وکاست پیموده و تسلیم قوانین آفرینش اند.
پیام هایی از آیات ۵ و ۶ سوره مبارکه رحمن
۱- زمین و آسمان، تحت یک نظام اداره می شوند. «الشمس و القمر … النجم و الشجر»
۲- گیاهان زمینی، حیات و رویش خود را مرهون خورشید و ماه آسمانی اند. «الشمس و القمر … النجم و الشجر»
۳- هستی، تسلیم نظامی است که از پیش از سوی خداوند تعیین شده است. «بحسبان … یسجدان»
آیات ۷ تا ۹ سوره مبارکه رحمن
«و السماء رفعها و وضع المیزان * ألا تطغوا فی المیزان * و أقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان» و آسمان را بالا برد و قانون و میزان را مقرر کرد تا در سنجش و میزان تجاوز نکنید. و وزن را بر اساس عدل بر پا دارید و در ترازو کم نگذارید.
شرح آیات ۷ تا ۹ سوره مبارکه رحمن توسط حجت الاسلام قرائتی
رحمت الهی، تعلیم و تربیت الهی و رابطه با خالق
بعد از بیان رحمت الهی و نعمت تعلیم و بیان و حساب خورشید و ماه و سجده موجودات که نوعی توجه به رابطه خدا با انسان و طبیعت است، این آیات نحوه رابطه انسان با جامعه را مطرح می کند.
قسط در میزان، آن است که نه زیاده خواهی شود نه خسارت و زیان. کتاب و میزان متلازم اند. خداوند در سوره حدید می فرماید: «و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»[۵۶] در این آیات نیز، هم به قرآن اشاره شده، هم به میزان: «علم القرآن … ألا تطغوا فی المیزان» تکرار، نشانه اهمیت است. در آیات پی درپی، سه بار کلمه میزان تکرار شده است که نشان دهنده ضرورت توجه به معیار و وسیله سنجش درست و مطمئن در امور مختلف است. «وضع المیزان …»، «ألا تطغوا فی المیزان …» و «لا تخسروا المیزان»
اهمیت انصاف و عدل در احقاق حقوق مردم
بی توجهی به میزان و عدم رعایت انصاف و عدالت در حقوق مردم، انسان را به فسق و فجور می کشاند و فسق و فجور انسان را به تکذیب وامی دارد. در سوره مطففین می خوانیم: «ویل للمطففین» وای بر کم فروشان! سپس می فرماید: «إن کتاب الفجار …» و آنگاه: «ویل یومئذ للمکذبین» گویا لقمه حرام، مقدمه فجور، و فجور مقدمه کفر و تکذیب می شود.
برای برقراری عدل و میزان، اسلام دستورات دقیق و مهمی دارد تا آنجا که در روایات آمده است: اگر کفش قاضی تنگ است، نباید در آن هنگام قضاوت کند تا مبادا فشاری که به پای او وارد می شود در قضاوتش اثر بگذارد و او را به عجله و بدخلقی وادارد و از قضاوت بر حق منحرف کند!
آداب تجارت
در حدیث می خوانیم: تجارتی ارزشمند است که برپایه حق و راستی باشد. «التاجر فاجر و الفاجر فی النار الا من أخذ الحق و اعطی الحق»[۵۷] حضرت علی علیه السلام دستور داد دینارهای غیر خالص را در چاه بریزند تا به وسیله آن معامله ای صورت نگیرد. «القه فی البالوعه حتی لا یباع شیء فیه غش»[۵۸] آن حضرت همه روزه در بازار کوفه قدم می زد و گاهی در وسط بازار می ایستاد و می فرمود: ای گروه تجار! «قدموا الاستخارة»، از خدا خیر بخواهید. «تبرکوا بالسهولة»، برکت را در سایه آسان گرفتن بر مردم بخواهید. «جانبوا الکذب»، از دروغ در معامله دوری کنید. «و تجانبوا عن الظلم»، از ظلم و بیعدالتی پرهیز کنید. «و لا تقربوا الربا» (تفسیر نمونه) و به ربا نزدیک نشوید.
پیام هایی از آیات ۷ تا ۹ سوره مبارکه رحمن
۱- جایگاه آسمان و زمین تصادفی نیست. برافراشتگی آسمان و حجم و اندازه و فاصله ستارگان، حکیمانه و جلوه ای از رحمت الهی است «الرحمن … و السماء رفعها و وضع المیزان»
۲- عدالت مثل نماز است و باید آن را در جامعه به پاداشت. «و أقیموا الوزن»
۳- میزان و وسیله سنجش باید عادلانه باشد، مورد وزن هرچه می خواهد باشد. «و أقیموا الوزن بالقسط»
۴- نظام هستی برپایه میزان است. زندگی ما نیز باید بر مدار میزان باشد. «وضع المیزان ألا تطغوا فی المیزان»
۵- عدل و میزان، هم در آسمان عامل ثبات و پایداری است، هم در زمین و هم در جامعه. «وضع المیزان ألا تطغوا فی المیزان»
۶- جامعه برای رسیدن به رستگاری دو بال می خواهد: علم و عدالت. (در دنیای امروز علم هست ولی عدالت نیست.) «علم القرآن … ألا تطغوا فی المیزان»
۷- راه رسیدن به عدالت، عمل به قرآن است. «علم القرآن … ألا تطغوا فی المیزان»
۸- در کارها، نه افراط «ألا تطغوا» و نه تفریط. «لا تخسروا»
۹- کم کاری در خدمات از جانب کارمندان و کارگران و فرهنگیان و مسئولان و مبلغان دینی نیز کم فروشی است. «لا تخسروا المیزان»
پی نوشت ها
[۱] . انبیاء، ۱۰۷
[۲] . اسراء، ۸۲
[۳] . بقره، ۱۱۶
[۴] . مریم، ۸۸
[۵] . انعام، ۴۷
[۶] . مریم، ۴۵
[۷] . اسراء، ۱۱۰
[۸] . نحل، ۸۹
[۹] . آل عمران، ۳
[۱۰] . نساء، ۱۰۵
[۱۱] . نساء، ۱۱۳
[۱۲] . نساء، ۱۷۴
[۱۳] . اعراف، ۱۷۰
[۱۴] . یونس، ۵۷
[۱۵] . یوسف، ۱۰۲
[۱۶] . یوسف، ۳
[۱۷] . نحل، ۸۹
[۱۸] . فرقان، ۳۳
[۱۹] . شوری، ۱۷
[۲۰] . فصلت، ۴۲
[۲۱] . ق، ۴۵
[۲۲] . جن، ۲
[۲۳] . حجر، ۹
[۲۴] . طه، ۴
[۲۵] . زمر، ۱
[۲۶] . فصلت، ۲
[۲۷] . واقعه، ۸۰
[۲۸] . نحل، ۱۰۳
[۲۹] . اسراء، ۱۰۰
[۳۰] . معارج، ۱۹
[۳۱] . معارج، ۲۰
[۳۲] . عصر، ۲
[۳۳] . علق، ۶
[۳۴] . احزاب، ۷۲
[۳۵] . احزاب، ۷۲
[۳۶] . اسراء، ۱۱
[۳۷] . اسراء، ۶۷
[۳۸] . عادیات، ۶
[۳۹] . علق، ۲- ۴
[۴۰] . نهجالبلاغه، حکمت ۴۱۱
[۴۱] . نساء، آیه ۹
[۴۲] . بقره، آیه ۲۳۵
[۴۳] . طه، آیه ۴۴
[۴۴] . نساء، ۶۳
[۴۵] . اسراء، ۲۳
[۴۶] . بقره، ۸۳
[۴۷] . اسراء، ۵۳
[۴۸] . نحل، ۱۲۵
[۴۹] . تفسیر المیزان
[۵۰] . انبیاء، ۳۳ و یس، ۴۰
[۵۱] . رعد، ۲؛ فاطر، ۱۳؛ زمر، ۵
[۵۲] . اسراء، ۷۸
[۵۳] . طه، ۱۳۰
[۵۴] . بقره، ۱۸۷
[۵۵] . وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۵۷
[۵۶] . حدید، ۲۵
[۵۷] . کافی، ج ۵، آداب تجارت
[۵۸] . کافی، ج ۵، ص ۱۶۰
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «صفتی زیبا از خدا که ۱۶۹ بار در قرآن آمده» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.