آسیای مرکزی ۳۰ سال پس از استقلال؛ چالش ها فرصت ها چشم انداز

حدود ۳۰ سال پیش، کشورهای آسیای مرکزی درنتیجهی دههها سلطهی شوروی پدید آمدند. تفکیک سریع روابط تجاری و تولیدی برقرارشده در اتحاد جماهیر شوروی به رکود شدی
به گزارش خبرنگار دفاتر منطقه ای خبرگزاری فارس، حدود ۳۰ سال پیش، کشورهای آسیای مرکزی در پی بروز تحولات و فروپاشی سلطه شوروی سابق پدید آمدند. پس از استقلال، تفکیک سریع روابط تجاری و تولیدی برقرار شده در چارچوب اتحاد جماهیر شوروی، به رکود شدید و افت درآمد سرانه به میزان نیمی از سطح پیش از استقلال تا اواسط دهه ۱۹۹۰ منجرشد.
در سال ۱۹۹۷، بخش خصوصی هر کشور کمتر از نیمی از تولید ناخالص داخلی را در منطقه به خود اختصاص داده بود و بانکها به غیر از قرقیزستان، به شدت کنترل می شدند. هر چه که این کشورها از نظر درآمد و ارتباط با جهان کمبود داشتند، در عوض دارای منابع طبیعی و نیروی کار کم هزینه بودند و انرژی بسیاری را صرف این چالش می کردند که چگونه به بهترین نحو از این مؤلفه های ثروت بهره برداری کنند.
*** آسیای مرکزی پس از استقلال
آیا این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی توانسته است یکپارچه و ادغام شود؟ پاسخ ساده است: نه چندان.
این کشورها از طریق منابع طبیعی، که شامل حدود ۶۵ درصد صادرات در قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان و بیش از ۹۰ درصد در قزاقستان و ترکمنستان می شود در اقتصاد جهانی وارد و ادغام شدند اما ادغام و یکپارچگی در این منطقه آهسته بوده است.
به غیر از انجمن ملل آسیای جنوب شرقی (ASEAN)، هیچ سازمان اقتصادی واحدی وجود ندارد که کشورهای آسیای مرکزی را بهم نزدیک سازد و گردهم آورد.
قزاقستان و قرقیزستان عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان تجارت جهانی (WTO) هستند، تاجیکستان در شرف عضویت در WTO است و ازبکستان همچنان درتلاش است تا به سازمان تجارت جهانی بپیوندد.
آیا آسیای مرکزی اکنون توانسته است صادرات خود را- به عنوان یکی از اهداف اصلی ۳۰ ساله این کشورها متنوع سازد؟ مجدد پاسخ، نه چندان است.
واردات کالا بر صادرات غلبه دارد و حواله ها و وجوه ارسالی بخش اعظم انتقال ارز خارجی از خارج از کشور را تشکیل می دهد. تجارت بین این کشورها به دلیل تولید اندک و رقابت ضعیف، چندان حجیم و بزرگ نیست.
گذار به اقتصاد بازار در چه وضعیتی است؟ پاسخ: کافی نیست.
در سالهای نخستین گذار، پیشرفت هایی حاصل شد اما امروزه به غیر از قزاقستان، کشورهای منطقه، پایین ترین رتبه را در شاخص گذار در بین کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق داشتند. حضور دولت و بنگاه های دولتی در اقتصاد همچنان زیاد است، بخش خصوصی اغلب با بخش دولتی در هم آمیخته است و خطر مصادره و سلب مالکیت همچنان بالا است.
آیا این کشورها از حاکمیت انسانی به حاکمیت قانون گذار یافته اند؟ باز هم پاسخ، خیر به اندازه کافی نیست.
پیشرفت در این زمینه کند بوده است و ضعف دولتها همچنان باعث تضعیف توسعه می شود. حتی در جمهوری قرقیزستان، که تنها دموکراسی در منطقه است، حاکمیت قانون هنوز متزلزل است.
درآمدها چگونه است؟ در آمد منطقه از سال ۱۹۹۰، با افزایش دو برابری در درآمد سرانه از نظر برابری قدرت خرید در قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان افزایش داشته است.
در عین حال، آشفتگی های سیاسی همراه با جنگ داخلی در تاجیکستان و دو انقلاب در قرقیزستان موجب شده تا درآمد واقعی این دو کشور تاحد زیادی بدون تغییر باقی بماند. و این موضوع، بزرگ ترین چالش برای این دو کشور است.
طی سی سال گذشته چه فرصتهایی را ایجاد کرده و از فرصتهای روبه رشد پیرامون خود برای بهبود رفاه و آسایش مردم خود چگونه استفاده کرده اند؟
*** فرصت های آسیای مرکزی
این فرصت ها چیست؟ چهار نکته در این زمینه در خور توجه است.
تحولات ناگهانی در ازبکستان
رشد ازبکستان شگفت انگیز و درخشان و زودگذر بوده است. دولت، اصلاحاتی بلندپروازانه را در سال ۲۰۱۷، به قصد تحول در اقتصاد، جامعه و دولت آغاز کرد.
قیمتها، نرخ ارز، و تعرفه های تجاری آزاد شد. مالیات بر مشاغل و خانوارها کاهش داشته و نقش دولت- که همچنان بسیار فراگیر و نافذ است- کاهش می یابد. اصلاحات چشمگیر باعث افزایش انتظارات از بخش خصوصی و فرصتها و درآمدهای بالاتر برای شهروندان ازبکستان شده است.
این تغییرات همچنین حاکی از ایجاد فرصت برای کشورهای همسایه ازبکستان است. ازآنجا که ازبکستان ارتباط و تجارت را آزاد کرده لذا صادرات و سرمایه گذاری در آسیای مرکزی و فراتر از آن می تواند احیا شود که به سرعت اوضاع کشاورزان، تولیدکنندگان و بازرگانان آسیای مرکزی را بهبود می بخشد.
افزایش ارتباط بین چین و اروپا
مردم معمولا این پیشرفت را به طرح یک کمربند یک جاده (BRI) ارتباط می دهند، اما دلیلی بیشتر از آن دارد.
احداث خط لوله، خطوط راه آهن و جاده های جدید، این منطقه را با کشورهای همسایه و دور مرتبط می سازد برخلاف شرایطی که در اوایل دهه ۱۹۹۰ وجود داشت و تمام خطوط و جاده ها به مسکو ختم می شد.
در یک گزارش اخیر از بانک جهانی برآورد شده است که درنتیجه اجرای طرح یک کمربند یک جاده، صادرات محصولات کشاورزی حساس به زمان از آسیای مرکزی به احتمال زیاد تا ۹ درصد و صادرات موادغذایی فرآوری شده تا بیش از ۱۷ درصد افزایش می یابد.
پیشرفت های زیرساختی ناشی از این طرح احتمالا منجر به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی تا بیش از ۷ درصد می شود، که به افزایش قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی منتج خواهد شد.
*** گسترش روابط با آسیای جنوبی
روابط با جنوب آسیا راه دیگری برای ایجاد تنوع جغرافیایی در صادرات اجناس و خدمات است. خط انتقال انرژی CASA ۱۰۰۰ پس از اتمام، به این فرصت ها اضافه می شود. همچنین خط لوله گاز طبیعی TAPI که بین ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند است و هم اکنون در دست ساخت می باشد، همین طور است.
*** افزایش همکاری ها در منطقه
افزایش قابل توجهی در تمایل به مقابله با چالش های مشترک وجود دارد از قبیل لزوم بهبود ارتباط بین کشورها، تقویت تجارت منطقه، اتصال مجدد شبکه انرژی منطقه ای و رونق بخشیدن به تجارت انرژی، دفع خطرات از منطقه و برداشتن موانع سرمایه گذاری خارجی.
نشست اخیر رؤسای کشورهای آسیای مرکزی در تاشکند، اشتیاق و روحیه جدید همکاری را در بین این کشورها نشان داد.
*** چالش هایی که می تواند فرصت باشد
این تحولات، دلگرم کننده است. این منطقه اغلب به عنوان یک قربانی به دلیل موقعیت جغرافیایی، فاصله طولانی با سایر نقاط جهان، تراکم محدود، و تقسیمات زیادی که در آن دیده می شود، در سطوح بین المللی نادیده گرفته شده است.
این منطقه همچنان با چالشهای زیادی روبه رو است و شاید بهترین شرح در وصف آنها «دولت های قوی، حکمرانی ضعیف» باشد. دولتهای آسیای مرکزی باید از پویایی رو به رشد در منطقه و در کشورهای جنوب و شرق آسیا برای ایجاد انگیزه و نیروی محرک در بهبود حکمرانی، استفاده کنند.
این کشورها می توانند این کار را به روش های گوناگون انجام دهند از تغییر نقش دولت تا فراهم کردن امکان آزادی اقتصادی بیشتر برای مردم و شرکت ها تا این مجموعه ها بتوانند تصمیم بگیرند که در کجا و با چه کسانی می توانند کسب و کار و تجارت کنند؛ از سرمایه گذاری در زیرساختهای ارتباطی گرفته تا تقویت هزینه های سرمایه گذاری شده در آموزش و سلامت در جهت ایجاد سرمایه های انسانی و خلاقیت.
منبع: بروکینگز
انتهای پیام/ح
به گزارش خبرنگار دفاتر منطقه ای خبرگزاری فارس، حدود ۳۰ سال پیش، کشورهای آسیای مرکزی در پی بروز تحولات و فروپاشی سلطه شوروی سابق پدید آمدند. پس از استقلال، تفکیک سریع روابط تجاری و تولیدی برقرار شده در چارچوب اتحاد جماهیر شوروی، به رکود شدید و افت درآمد سرانه به میزان نیمی از سطح پیش از استقلال تا اواسط دهه ۱۹۹۰ منجرشد.
در سال ۱۹۹۷، بخش خصوصی هر کشور کمتر از نیمی از تولید ناخالص داخلی را در منطقه به خود اختصاص داده بود و بانکها به غیر از قرقیزستان، به شدت کنترل می شدند. هر چه که این کشورها از نظر درآمد و ارتباط با جهان کمبود داشتند، در عوض دارای منابع طبیعی و نیروی کار کم هزینه بودند و انرژی بسیاری را صرف این چالش می کردند که چگونه به بهترین نحو از این مؤلفه های ثروت بهره برداری کنند.
*** آسیای مرکزی پس از استقلال
آیا این منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی توانسته است یکپارچه و ادغام شود؟ پاسخ ساده است: نه چندان.
این کشورها از طریق منابع طبیعی، که شامل حدود ۶۵ درصد صادرات در قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان و بیش از ۹۰ درصد در قزاقستان و ترکمنستان می شود در اقتصاد جهانی وارد و ادغام شدند اما ادغام و یکپارچگی در این منطقه آهسته بوده است.
به غیر از انجمن ملل آسیای جنوب شرقی (ASEAN)، هیچ سازمان اقتصادی واحدی وجود ندارد که کشورهای آسیای مرکزی را بهم نزدیک سازد و گردهم آورد.
قزاقستان و قرقیزستان عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان تجارت جهانی (WTO) هستند، تاجیکستان در شرف عضویت در WTO است و ازبکستان همچنان درتلاش است تا به سازمان تجارت جهانی بپیوندد.
آیا آسیای مرکزی اکنون توانسته است صادرات خود را- به عنوان یکی از اهداف اصلی ۳۰ ساله این کشورها متنوع سازد؟ مجدد پاسخ، نه چندان است.
واردات کالا بر صادرات غلبه دارد و حواله ها و وجوه ارسالی بخش اعظم انتقال ارز خارجی از خارج از کشور را تشکیل می دهد. تجارت بین این کشورها به دلیل تولید اندک و رقابت ضعیف، چندان حجیم و بزرگ نیست.
گذار به اقتصاد بازار در چه وضعیتی است؟ پاسخ: کافی نیست.
در سالهای نخستین گذار، پیشرفت هایی حاصل شد اما امروزه به غیر از قزاقستان، کشورهای منطقه، پایین ترین رتبه را در شاخص گذار در بین کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق داشتند. حضور دولت و بنگاه های دولتی در اقتصاد همچنان زیاد است، بخش خصوصی اغلب با بخش دولتی در هم آمیخته است و خطر مصادره و سلب مالکیت همچنان بالا است.
آیا این کشورها از حاکمیت انسانی به حاکمیت قانون گذار یافته اند؟ باز هم پاسخ، خیر به اندازه کافی نیست.
پیشرفت در این زمینه کند بوده است و ضعف دولتها همچنان باعث تضعیف توسعه می شود. حتی در جمهوری قرقیزستان، که تنها دموکراسی در منطقه است، حاکمیت قانون هنوز متزلزل است.
درآمدها چگونه است؟ در آمد منطقه از سال ۱۹۹۰، با افزایش دو برابری در درآمد سرانه از نظر برابری قدرت خرید در قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان افزایش داشته است.
در عین حال، آشفتگی های سیاسی همراه با جنگ داخلی در تاجیکستان و دو انقلاب در قرقیزستان موجب شده تا درآمد واقعی این دو کشور تاحد زیادی بدون تغییر باقی بماند. و این موضوع، بزرگ ترین چالش برای این دو کشور است.
طی سی سال گذشته چه فرصتهایی را ایجاد کرده و از فرصتهای روبه رشد پیرامون خود برای بهبود رفاه و آسایش مردم خود چگونه استفاده کرده اند؟
*** فرصت های آسیای مرکزی
این فرصت ها چیست؟ چهار نکته در این زمینه در خور توجه است.
تحولات ناگهانی در ازبکستان
رشد ازبکستان شگفت انگیز و درخشان و زودگذر بوده است. دولت، اصلاحاتی بلندپروازانه را در سال ۲۰۱۷، به قصد تحول در اقتصاد، جامعه و دولت آغاز کرد.
قیمتها، نرخ ارز، و تعرفه های تجاری آزاد شد. مالیات بر مشاغل و خانوارها کاهش داشته و نقش دولت- که همچنان بسیار فراگیر و نافذ است- کاهش می یابد. اصلاحات چشمگیر باعث افزایش انتظارات از بخش خصوصی و فرصتها و درآمدهای بالاتر برای شهروندان ازبکستان شده است.
این تغییرات همچنین حاکی از ایجاد فرصت برای کشورهای همسایه ازبکستان است. ازآنجا که ازبکستان ارتباط و تجارت را آزاد کرده لذا صادرات و سرمایه گذاری در آسیای مرکزی و فراتر از آن می تواند احیا شود که به سرعت اوضاع کشاورزان، تولیدکنندگان و بازرگانان آسیای مرکزی را بهبود می بخشد.
افزایش ارتباط بین چین و اروپا
مردم معمولا این پیشرفت را به طرح یک کمربند یک جاده (BRI) ارتباط می دهند، اما دلیلی بیشتر از آن دارد.
احداث خط لوله، خطوط راه آهن و جاده های جدید، این منطقه را با کشورهای همسایه و دور مرتبط می سازد برخلاف شرایطی که در اوایل دهه ۱۹۹۰ وجود داشت و تمام خطوط و جاده ها به مسکو ختم می شد.
در یک گزارش اخیر از بانک جهانی برآورد شده است که درنتیجه اجرای طرح یک کمربند یک جاده، صادرات محصولات کشاورزی حساس به زمان از آسیای مرکزی به احتمال زیاد تا ۹ درصد و صادرات موادغذایی فرآوری شده تا بیش از ۱۷ درصد افزایش می یابد.
پیشرفت های زیرساختی ناشی از این طرح احتمالا منجر به افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی تا بیش از ۷ درصد می شود، که به افزایش قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی منتج خواهد شد.
*** گسترش روابط با آسیای جنوبی
روابط با جنوب آسیا راه دیگری برای ایجاد تنوع جغرافیایی در صادرات اجناس و خدمات است. خط انتقال انرژی CASA ۱۰۰۰ پس از اتمام، به این فرصت ها اضافه می شود. همچنین خط لوله گاز طبیعی TAPI که بین ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند است و هم اکنون در دست ساخت می باشد، همین طور است.
*** افزایش همکاری ها در منطقه
افزایش قابل توجهی در تمایل به مقابله با چالش های مشترک وجود دارد از قبیل لزوم بهبود ارتباط بین کشورها، تقویت تجارت منطقه، اتصال مجدد شبکه انرژی منطقه ای و رونق بخشیدن به تجارت انرژی، دفع خطرات از منطقه و برداشتن موانع سرمایه گذاری خارجی.
نشست اخیر رؤسای کشورهای آسیای مرکزی در تاشکند، اشتیاق و روحیه جدید همکاری را در بین این کشورها نشان داد.
*** چالش هایی که می تواند فرصت باشد
این تحولات، دلگرم کننده است. این منطقه اغلب به عنوان یک قربانی به دلیل موقعیت جغرافیایی، فاصله طولانی با سایر نقاط جهان، تراکم محدود، و تقسیمات زیادی که در آن دیده می شود، در سطوح بین المللی نادیده گرفته شده است.
این منطقه همچنان با چالشهای زیادی روبه رو است و شاید بهترین شرح در وصف آنها «دولت های قوی، حکمرانی ضعیف» باشد. دولتهای آسیای مرکزی باید از پویایی رو به رشد در منطقه و در کشورهای جنوب و شرق آسیا برای ایجاد انگیزه و نیروی محرک در بهبود حکمرانی، استفاده کنند.
این کشورها می توانند این کار را به روش های گوناگون انجام دهند از تغییر نقش دولت تا فراهم کردن امکان آزادی اقتصادی بیشتر برای مردم و شرکت ها تا این مجموعه ها بتوانند تصمیم بگیرند که در کجا و با چه کسانی می توانند کسب و کار و تجارت کنند؛ از سرمایه گذاری در زیرساختهای ارتباطی گرفته تا تقویت هزینه های سرمایه گذاری شده در آموزش و سلامت در جهت ایجاد سرمایه های انسانی و خلاقیت.
منبع: بروکینگز
انتهای پیام/ح
پرسش و پاسخ در
آسیای مرکزی ۳۰ سال پس از استقلال؛ چالش ها فرصت ها چشم انداز
گفتگو با هوش مصنوعی