شهادت در سوریه تشییع در شاهرود / مردم با شهید قنبریان وداع کردند

خبرگزاری مهر، گروه استان ها: آئین تشییع باشکوه پیکر شهید قنبریان از شهدای مدافع حرم که حدود سه سال پیش به دست تکفیری ها شهد نوشین شهادت را در سوریه نوشید، صبح چهارشنبه با حضور مردم متدین و قدرشناس شاهرود، مسئولان، خانواده معزز شهدا و ایثارگران و جانبازان از کانون بسیج شاهرود تا گلزار شهدای باغزندان برگزار شد.
فضای کانون بسیج صبح چهارشنبه یک بار دیگر رنگ و بوی شهادت گرفت و این بار قرعه به نام محمد قنبریان سومین برادر شهید از خانواده قنبریان پس از احمد و محمود که در قائله گنبد و دفاع مقدس به شهادت رسیدند، افتاد. مردم از جای جای شهرستان شاهرود خود را به خیابان امام خمینی (ره) می رسانند جایی که در سال های دفاع مقدس هم میزبان پیکر پاک شهدا بود.
حضور پرشور مردم قدرشناس
وقتی مردم گردهم آمده اند کم کم مراسم بارنگ و بویی معنوی شروع می شود صدای مداحی با دود اسپند در هم می آمیزد کم کم پیکر پاک شهید قنبریان بر روی دست نظامیان جای می گیرد غرق در شور و معنویات … خیابان امام چون رودخانه ای قایق حامل پیکر شهید قنبریان را در بر می گیرد. وعده وداع اما گلزار شهدای باغزندان شاهرود است، محله ای شهیدپرور و ولایتمدار که اولین شهید شهرستان شاهرود را در قائله گنبد تقدیم انقلاب کرده و این بار میزبان یک شهید دیگر از نوع مدافعان حرم است.
پیکر بر خودرویی سفید جای دارد مردم گرد هم آمده اند. باغ زندان مملو از جمعیت است میدان منتهی به گلزار شهدای باغزندان بسته شده تا سیل مردم را در خود جای دهد، پیکر شهید بر دستان مردم آرام آرام جلو می رود، پس از نماز و با اعلام بلندگو پیکر یک بار دیگر بر دستان مردم به سمت مزار پیش می رود، مادر شهید استقبال از پیکر فرزندش را برای سومین بار تجربه می کند اول احمد رفت و بعد محمود و این بار محمد … عجب دلی دارد مادر شهیدان قنبریان که سه فرزندش را تقدیم انقلاب و اسلام کرده است. چه کسی می داند او در دل چه می خواهد و چه می طلبد؟ در دلش چه می گذرد؟
دوستان همه آمده اند
دوستان و آشنایان هم آمده اند، کارکنان بانک صادرات که همکاران محمد بودند، سپاهیان که هم رزم و همراهش شدند یکی از دوستانش می گوید: در اخلاق نمونه بود ساده زیست هم بود نمی گذاشت دنیا او را در بربگیرد، انگار مال این دنیا نبود، ساعت ها به کوه و دشت می رفت و بازمی گشت نمی توانست در این دنیای فانی نفس بکشد، طاقت نداشت.
این همکار محمد می گوید: یک روز که به بی ارجمند می رفتیم نزدیکی ها شهر از اتوبوس پیاده شد، به راننده گفت فردا ساعت شش که بازمی گردی مرا همین جا سوار کن … رفت و از چشم ها دور شد. می رفت در دل طبیعت برای خودش راز و نیاز می کرد، دور از مردم و هیاهوی دنیا عبادت می کرد، فردا صبح که بازگشتیم دیدیم روی تکه سنگی نشسته است یک نان لواش همراه داشت.
علی رضا قنبریان از اقوام شهید نیز در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: ورزشکار خوبی بود، روحیه بالایی داشت، با مردم مهربان بود، چه درزمانی که در بانک بود و چه در زندگی دور از شغلش، متدین بود از آن متدین های واقعی و بی ادعا.
وی می گوید: احترام به بزرگ ترها یکی از یادگارهایی است که از او یاد گرفتیم دست بوس مادر بود چراکه مادرش را مادر دو شهید می دانست نه تنها مادر خودش؛ او مادرش را مادر همه مردم شهر می دانست و به او احترام می گذاشت، در شغلش هم پاک دستی را معنی می کرد، لحظه ای از یاد خدا غافل نبود، این ها ویژگی های شهید محمد هستند. ساک ورزشی محمد بر روی دوشش همه در کوه بود اهل ورزش و عبادت این دو کار را به خوبی انجام می داد.
نمونه در اخلاق
محمدمهدی عامریان نیز که از آشنایان این شهید است هم می گوید: در اخلاق نمونه بود، سلام کردن را ارجح می دانست، خانواده همه چیزش بود، آن قدر زیبا به خانواده اش عشق می ورزید که همگان در مهربانی اش یکدل بودند، همکارانش در بانک همیشه از فضائل او می گویند، متولد سال ۵۰ بود برادر دو شهید و از همان کودکی در خانواده ای بزرگ شد که شهادت رکن اصلی آن بود.
وی می گوید: محمد مصداق بارز بزرگ شدن با نان حلال است، خانواده ای که دل درگرو شهادت دارند عشق به ولایت و شهادت طلبی و اهل بیت (ع) هدیه هایی به انقلاب اسلامی، او در احترام و ادب سرآمد همه بود، مخصوصا با پیرمردها و پیرزن ها. آخرین بار که او را دیدم نوروز سه، چهار سال پیش بود اما هنوز یادم هست دیده بوسی که با او کردم و عطری که به خود زده بود.
لحظه وداع نزدیک است کم کم پیکر وارد گلزار شهدای باغزندان می شود کنار مرقد مطهر یک برادرش و نمادی از برادر دیگرش که هنوز پیکر مقدسش به شاهرود بازنگشته است محمد اما پیش دستی کرد و به انتظار مادر زودتر پایان داد.
کاشت نهال به یاد شهید قنبریان
شهید قنبریان برادر شهید مفقودالاثر است ۳۵ سال انتظار برای مادر و برادر! محمد اما زودتر از برادر بزرگ تر به خانه بازگشت و امروز در گلزار شهدای باغزندان به خاک سپرده شد. یک ماه پیش بود که شهید جودانه هم پس از ۳۵ سالبه شاهرود برگشت اما پیکر برادر شهید قنبریان هنوز بازنگشته است این بار اما نوبت به برادر کوچک تر رسید تا سه شهید خانواده قنبریان کامل شوند.
مراسم تشییع پیکر شهید قنبریان اما حواشی جالبی هم داشت، دانش آموزان یکی از مدارس ابتدایی شاهرود امروز به یاد این شهید والامقام نهال کاشتند و یاد او را گرامی داشتند، عصر امروز هم قرار است مراسم یادبود او در باغزندان برگزار شود، عصر فردا هم به یادش در شاهرود نهال کاشته می شود چه زیبا آمدن محمد و به خاک سپردنش امسال با روز درختکاری همراه شد تا یادش سبزتر باشد.
فضای کانون بسیج صبح چهارشنبه یک بار دیگر رنگ و بوی شهادت گرفت و این بار قرعه به نام محمد قنبریان سومین برادر شهید از خانواده قنبریان پس از احمد و محمود که در قائله گنبد و دفاع مقدس به شهادت رسیدند، افتاد. مردم از جای جای شهرستان شاهرود خود را به خیابان امام خمینی (ره) می رسانند جایی که در سال های دفاع مقدس هم میزبان پیکر پاک شهدا بود.
حضور پرشور مردم قدرشناس
وقتی مردم گردهم آمده اند کم کم مراسم بارنگ و بویی معنوی شروع می شود صدای مداحی با دود اسپند در هم می آمیزد کم کم پیکر پاک شهید قنبریان بر روی دست نظامیان جای می گیرد غرق در شور و معنویات … خیابان امام چون رودخانه ای قایق حامل پیکر شهید قنبریان را در بر می گیرد. وعده وداع اما گلزار شهدای باغزندان شاهرود است، محله ای شهیدپرور و ولایتمدار که اولین شهید شهرستان شاهرود را در قائله گنبد تقدیم انقلاب کرده و این بار میزبان یک شهید دیگر از نوع مدافعان حرم است.
پیکر بر خودرویی سفید جای دارد مردم گرد هم آمده اند. باغ زندان مملو از جمعیت است میدان منتهی به گلزار شهدای باغزندان بسته شده تا سیل مردم را در خود جای دهد، پیکر شهید بر دستان مردم آرام آرام جلو می رود، پس از نماز و با اعلام بلندگو پیکر یک بار دیگر بر دستان مردم به سمت مزار پیش می رود، مادر شهید استقبال از پیکر فرزندش را برای سومین بار تجربه می کند اول احمد رفت و بعد محمود و این بار محمد … عجب دلی دارد مادر شهیدان قنبریان که سه فرزندش را تقدیم انقلاب و اسلام کرده است. چه کسی می داند او در دل چه می خواهد و چه می طلبد؟ در دلش چه می گذرد؟
دوستان همه آمده اند
دوستان و آشنایان هم آمده اند، کارکنان بانک صادرات که همکاران محمد بودند، سپاهیان که هم رزم و همراهش شدند یکی از دوستانش می گوید: در اخلاق نمونه بود ساده زیست هم بود نمی گذاشت دنیا او را در بربگیرد، انگار مال این دنیا نبود، ساعت ها به کوه و دشت می رفت و بازمی گشت نمی توانست در این دنیای فانی نفس بکشد، طاقت نداشت.
این همکار محمد می گوید: یک روز که به بی ارجمند می رفتیم نزدیکی ها شهر از اتوبوس پیاده شد، به راننده گفت فردا ساعت شش که بازمی گردی مرا همین جا سوار کن … رفت و از چشم ها دور شد. می رفت در دل طبیعت برای خودش راز و نیاز می کرد، دور از مردم و هیاهوی دنیا عبادت می کرد، فردا صبح که بازگشتیم دیدیم روی تکه سنگی نشسته است یک نان لواش همراه داشت.
علی رضا قنبریان از اقوام شهید نیز در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: ورزشکار خوبی بود، روحیه بالایی داشت، با مردم مهربان بود، چه درزمانی که در بانک بود و چه در زندگی دور از شغلش، متدین بود از آن متدین های واقعی و بی ادعا.
وی می گوید: احترام به بزرگ ترها یکی از یادگارهایی است که از او یاد گرفتیم دست بوس مادر بود چراکه مادرش را مادر دو شهید می دانست نه تنها مادر خودش؛ او مادرش را مادر همه مردم شهر می دانست و به او احترام می گذاشت، در شغلش هم پاک دستی را معنی می کرد، لحظه ای از یاد خدا غافل نبود، این ها ویژگی های شهید محمد هستند. ساک ورزشی محمد بر روی دوشش همه در کوه بود اهل ورزش و عبادت این دو کار را به خوبی انجام می داد.
نمونه در اخلاق
محمدمهدی عامریان نیز که از آشنایان این شهید است هم می گوید: در اخلاق نمونه بود، سلام کردن را ارجح می دانست، خانواده همه چیزش بود، آن قدر زیبا به خانواده اش عشق می ورزید که همگان در مهربانی اش یکدل بودند، همکارانش در بانک همیشه از فضائل او می گویند، متولد سال ۵۰ بود برادر دو شهید و از همان کودکی در خانواده ای بزرگ شد که شهادت رکن اصلی آن بود.
وی می گوید: محمد مصداق بارز بزرگ شدن با نان حلال است، خانواده ای که دل درگرو شهادت دارند عشق به ولایت و شهادت طلبی و اهل بیت (ع) هدیه هایی به انقلاب اسلامی، او در احترام و ادب سرآمد همه بود، مخصوصا با پیرمردها و پیرزن ها. آخرین بار که او را دیدم نوروز سه، چهار سال پیش بود اما هنوز یادم هست دیده بوسی که با او کردم و عطری که به خود زده بود.
لحظه وداع نزدیک است کم کم پیکر وارد گلزار شهدای باغزندان می شود کنار مرقد مطهر یک برادرش و نمادی از برادر دیگرش که هنوز پیکر مقدسش به شاهرود بازنگشته است محمد اما پیش دستی کرد و به انتظار مادر زودتر پایان داد.
کاشت نهال به یاد شهید قنبریان
شهید قنبریان برادر شهید مفقودالاثر است ۳۵ سال انتظار برای مادر و برادر! محمد اما زودتر از برادر بزرگ تر به خانه بازگشت و امروز در گلزار شهدای باغزندان به خاک سپرده شد. یک ماه پیش بود که شهید جودانه هم پس از ۳۵ سالبه شاهرود برگشت اما پیکر برادر شهید قنبریان هنوز بازنگشته است این بار اما نوبت به برادر کوچک تر رسید تا سه شهید خانواده قنبریان کامل شوند.
مراسم تشییع پیکر شهید قنبریان اما حواشی جالبی هم داشت، دانش آموزان یکی از مدارس ابتدایی شاهرود امروز به یاد این شهید والامقام نهال کاشتند و یاد او را گرامی داشتند، عصر امروز هم قرار است مراسم یادبود او در باغزندان برگزار شود، عصر فردا هم به یادش در شاهرود نهال کاشته می شود چه زیبا آمدن محمد و به خاک سپردنش امسال با روز درختکاری همراه شد تا یادش سبزتر باشد.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «شهادت در سوریه تشییع در شاهرود / مردم با شهید قنبریان وداع کردند» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.