جایگاه مباحث «خانواده» در هیئت / هیئت ها خط مقدم جبهه فرهنگی هستند



به گزارش خبرنگار مهر، در آستانه دیدار سالانه رهبر معظم انقلاب اسلامی با ذاکرین اهل بیت علیهم السلام، شایسته است مأموریت های فرهنگ سازی که معظم له در سال های قبل، خصوصا دو سال گذشته در حوزه سبک زندگی و خانواده بر عهده هیئات مذهبی قرار دادند، مورد توجه بیشتر واقع شود. در یادداشت ذیل حجت الاسلام محسن عباسی ولدی از کارشناسان حوزه خانواده در فصلنامه تخصصی مطالعات آئینی؛ به تبیین مسائل خانواده و نقشی که هیئات در این میان می توانند ایفا کنند، پرداخته اند.

خط مقدم جبهه فرهنگی

اگر خط مقدم جبهه فرهنگی را رده بندی کنیم بدون تردید هیئت در رتبه اول است. شاید برخی، این نظر را افراط بدانند ولی با دلیل و مبانی تربیتی هیئت مقدم است. چرا ما در هیئت ها، خودمان را به مسائل خاصی محدود کرده ایم و از سایر کارکردهای هیئت استفاده نمی کنیم؟! یک زمانی در هیئت ها در مورد مسائل سیاسی صحبت نمی شد، هنوز هم هستند ولی کم کم صورت جزئی بیان شد. بحث صف اول، ساده زیستی، حقوق نجومی و از این دست، مسائل سیاسی موجود در کف جامعه مطرح شد.

بعد هم اشعاری سروده شد به نحوی که وقتی مخاطب این را می شنود، وقتی می خواهد منصفانه قضاوت کند، نمی گوید با زور موضوع کربلا را به سیاست ربط داده، بلکه به خوبی متصل شد. بعضی ها هم الگو گرفتند، در نتیجه الگوی ورود هیئت به مسائل سیاسی ایجاد شد. یک عده ای هم به انتقاد ایستادند و مقاومت کردند.

خاک ریز تربیتی

طرح مسائل سبک زندگی و خانواده در هیئت، بسیار راحت تر از مسائل سیاسی است، اما چرا تا الآن نشده است؟! خصوصا که امروز بچه های هیئتی در بحث خانواده مشکلاتی دارند. بسیار خوشحال کننده است که حضرت آقا در گفت وگوی با مداح ها این را تصریح فرمودند. اگرچه باید گله کرد که چرا باید این قدر معطلی به وجود بیاید تا حضرت آقا روی چنین مسئله واضحی دست بگذارند و سپس دغدغه هیئت به این سمت برود؟

ایشان سال ۹۰ در جلسه اندیشه های راهبردی که در مورد زن و خانواده بود، نکاتی گفتند که عین متن آن این است: «مسئله خانواده»، مسئله بسیار مهمی است؛ پایه اصلی در جامعه است، سلول اصلی در جامعه است. نه این که اگر این سلول سالم شد، سلامت به دیگرها سرایت می کند؛ یا اگر ناسالم شد، عدم سلامت به دیگرها سرایت می کند؛ بلکه به این معناست که اگر سالم شد، یعنی بدن سالم است. بدن که غیر از سلول ها چیز دیگری نیست. هر جهازی، مجموعه ی سلول هاست. اگر ما توانستیم سلول ها را سالم کنیم، پس سلامت آن جهاز را داریم. مسئله این قدر اهمیت دارد. جامعه ی اسلامی، بدون بهره مندی کشور از نهاد خانواده ی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلا امکان ندارد پیشرفت کند. بالخصوص در زمینه های فرهنگی و البته در زمینه های غیرفرهنگی، بدون خانواده های خوب، امکان پیشرفت نیست. پس خانواده لازم است.»

برخی دغدغه های ذهنی وجود دارد مثل این که گروهی بیایند نقش فتنه ۸۸ در خانواده ها و برعکس را بررسی کنند و بیان کنند چه اتفاقی افتاد؟ مثلا وقتی کتاب «بشقاب های سفره پشت باممان» نوشته شد، در تحقیقات میدانی و صحبت با کارشناسان به خوبی مشخص بود که اگر می توانستیم ماهواره را در خانواده ها مدیریت کنیم شاید بخش قابل توجهی از فتنه را می توانستیم مدیریت کنیم. دشمنان به این نتیجه رسیدند که می توانند با تمرکز روی خانواده ها یک بخش قابل توجهی از فتنه را مدیریت کنند. وقتی آقا می گویند مسئله خانواده در پیشرفت های غیرفرهنگی هم مؤثر است یعنی همین.

هیئت و خانواده

باید این دو مقدمه در مورد اهمیت هیئت و خانواده را کنار هم بگذاریم. اول این که گفته شد هیئت در خط مقدم است. حضرت آقا نیز بارها و بارها تصریح کرده اند که نقش مداحی و شاعری پررنگ تر از سخنرانی است و یک مداحی می تواند جای چند سخنرانی، اثرگذار باشد. ثانیا پرداختن به مسائل خانواده نیاز روز جامعه است.

تربیت بر اساس مکتب اسلام، نه غرب

متأسفانه الآن در بحث تربیت اتفاقات بدی افتاده است که دقیقا برخلاف آن چیزی است که آقا می گویند. آن اتفاق بد این است که خواسته یا ناخواسته، نجاست های فکر غربی داخل مباحث تربیتی شده و متأسفانه بعضی از روحانیون هم درگیر آن شده اند. جنس مباحث تربیتی که حتی یک روحانی ارائه می دهد با جنس مباحث تربیتی که دکتر فلانی که سرتاپای سلول های بدنش را روان شناسی غربی گرفته است، تفاوت آن چنانی ندارد.

آقا در بحث خانواده و زن فرمودند شما اگر بخواهید در بحث زن تحقیق بکنید هر آنچه از مفاهیم غربی در ذهنتان است باید دور بریزید و ذهنتان را کامل تخلیه بکنید بعد شروع به مطالعه کنید.

مبنای تربیت دینی

ما در تربیت شیعی اگر یک ذره تردید کنیم که مبنای تربیت، «ولایت» است طعم تربیت دینی را نچشیدیم. تربیت شیعی پایه اش ولایت است. توحید را هم فرع ولایت می دانیم و روایت هم این را صریح می گوید که همه بر و نیکی ها فرع بر ولایت ماست بعد می فرماید «فمن البر التوحید». در زیارت جامعه کبیره هم می خوانیم «و من وحده قبل عنکم »؛ هرکسی خدا را به وحدت و توحید بپذیرد از قبل شما قبول می شود؛ بنابراین ما توحید را هم از نگاه ولایت می بینیم: «بنا عبد الله و بنا عرف الله»

ولایت هم که سه مرحله و سه مرتبه دارد؛ معرفت و محبت و اطاعت. اگر کسی مجموعه این ها را داشت می گوئیم موالات دارد، هرچقدر در این ها لنگید ولایتش ناقص می شود. با این ولایتمداری، معرفت به مقامات و سیره و گفتار اهل بیت= حاصل می شود که به محبت منتهی می شود و محبت هم آن انگیزه عمل را ایجاد می کند. اگر هیئت به درستی ولایت را تجلی دهد، باید در همه ابعاد زندگی یک فرد تأثیر بگذارد. اگر دیدیم در یک هیئتی در ظاهر همه چیز آن روبه راه است اما روی سبک زندگی و خانواده داری کسانی که می آیند و می نشینند و می روند اثری ندارد، این نشان می دهد که هیئت یک مشکلی دارد.

روایت جابر معروف است که امام باقر (ع) به او می گویند آیا کسی که ادعای تشیع می کند کافی است که بگوید من اهل بیت= را دوست دارم؟ «یا جابر أ یکتفی من انتحل التشیع أن یقول بحبنا أهل البیت؟» روایت خیلی عجیبی است! «فو الله ما شیعتنا إلا من اتقی الله و أطاعه» به خدا قسم شیعه ما نیست مگر کسی که تقوا را رعایت بکند و خدا را اطاعت بکند. «و ما کانوا یعرفون یا جابر إلا بالتواضع و التخشع و الأمانة و کثرة ذکر الله و الصوم و الصلاة و البر بالوالدین و التعاهد للجیران من الفقراء و أهل المسکنة و الغارمین و الأیتام و صدق الحدیث و تلاوة القرآن و کف الألسن عن الناس إلا من خیر و کانوا أمناء عشائرهم فی الأشیاء» شیعیان شناخته نمی شوند إلا به این چیزهایی که می گویم: تواضع، خشوع، امانت، کثرت ذکر خدا، نماز، روزه، نیکی به والدین، تعهد نسبت به همسایه ها و فقرا و بیچارگان و بدهکاران و ایتام، صداقت در گفتار، تلاوت قرآن، فقط با زبان خیر با مردم حرف بزنند، امانت در بین عشایر و فامیل هایشان و قبیله هایشان. جابر می گوید یابن رسول الله من الان چنین کسی را نمی شناسم که همه را داشته باشد: «فقلت یا ابن رسول الله ما نعرف الیوم أحدا بهذه الصفة». بعد حضرت می فرمایند آیا همین قدر که کسی بگوید من علی? را دوست دارم و بگوید من ولایت او را قبول دارم کافی است؟ «حسب الرجل أن یقول أحب علیا و أتولاه ثم لا یکون مع ذلک فعالا؟»… ولایت ما به کسی نمی رسد مگر با عمل و ورع؛ «و ما تنال ولایتنا إلا بالعمل و الورع»

عامل اصلی بحران خانواده

صد و شش برنامه درباره طلاق و عوامل افزایش آن در رادیو معارف صحبت شد. خلاصه همه حرف های بنده در آنجا این جمله زیارت جامعه کبیره است؛ «بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا و أصلح ما کان فسد من دنیانا و بموالاتکم تمت الکلمة و عظمت النعمة و ائتلفت الفرقة»

من با دو کلمه پایانی کار دارم؛ «و ائتلفت الفرقة». در ادبیات عرب، اگر جار و مجرور مقدم شده باشد، افاده حصر می کند؛ یعنی «بموالاتکم» ابتدایی، به این معناست که فقط با ولایت شما، تفرقه به الفت تبدیل می شود. چرا طلاق زیاد شده است؟ چون ولایت ضعیف و کم شده است. اگر ولایت قوی بشود به صراحت زیارت جامعه امام هادی (ع)؛ تفرقه تبدیل به الفت می شود.

تمایز تربیت دینی و غربی

یکی از تفاوت های تربیت دینی و تربیت غربی همین است. تربیت دینی درعین حال که راهکارهای جزئی می دهد، راهکارهای اصلی و کلی آن را هم می گوید. اگر ولایت را به معنای واقعی کلمه اش درست کنی خیلی از امور خود به خود اصلاح می شود؛ اما تربیت غربی چه می کند؟ دانه به دانه و جزئی می خواهد همه این ها را بررسی کند. نتیجه آنکه یک گوشه را درست می کند، گوشه دیگر خراب می شود.

عمل گزینشی

یک نکته خیلی آسیب زا در مباحث هیئت این است که وقتی بحث ولایتمداری را مطرح می شود دچار گزینش می شویم و گزینش ها هم سلیقه ای است. چرا مباحث تربیتی و سیاسی نباید در هیئت مطرح شود؟ ولایتمداری در فضای هیئت های ما دچار یک گزینش خطرناک شده است. فقط محدوده کمی از ولایتمداری را گرفته ایم و روی آن کار کرده ایم.

اگر بگویم یک محرم می خواهم در مورد کثرت جمعیت حرف بزنم، آیا ربط آن به محرم مشخص است؟! اگر محرم تجلی قله ولایت است و افزایش جمعیت هم امروز یکی از اصلی ترین اخلاق و رفتارهای تنظیم خانواده است که تجلی ولایت است، ربط آن واضح خواهد بود.

حضرت آقا در موضوع جمعیت در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتند مسئله جمعیت از آن چیزهایی است که آدم وقتی به آن فکر می کند تنش می لرزد. در این سال ها در مورد چه موضوعی بوده که ایشان بفرمایند: «خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد.»

تغییر ذائقه، نتیجه برخورد گزینشی

اگر منبر محرم به موضوعی که حضرت آقا این قدر به صراحت واردشده و صحبت کرده اند، اختصاص داده بشود، جای تعجب دارد؟! متأسفانه ذائقه ها تغییر کرده است!

اگر بخواهیم دهه محرم در خصوص خوش اخلاقی صحبت کنیم، متعجب می شوند. مگر یکی از ارکان اصلی ایمان، خوش اخلاقی نیست؟ روایت می فرماید: «عنوان صحیفة المؤمن حسن خلقه» و روایت دیگر می فرماید «عنوان صحیفة المؤمن حب علی بن أبی طالب». این دو روایت پیامبر در کنار یکدیگر، یک نتیجه منطقی دارد؛ کسی که ادعای محبت علی بن ابی طالب? را دارد ولی خوش اخلاق نیست ادعای او زیر سوال است.

برای مثال در روایتی هست که شخصی یهودی آمده مقابل درب مسجد مدینه ایستاده و می بیند پیامبر] هر وقت سجده می رود امام حسین? می آید روی دوش حضرت سوار می شود و حضرت سجده را طول می دهد. وقتی حضرت می خواهند از مسجد بیرون بیایند، شخص یهودی جلوی حضرت را می گیرند که این حرکت شما چه بود؟ ما با بچه هایمان این گونه برخورد نمی کنیم! حضرت می فرمایند اگر شما هم به خدا و رسولش ایمان داشتید این گونه با بچه ها مهربان می شدید. فرد یهودی هم مسلمان می شود.

مگر این ها جز سیره نیست؟ انتخاب گزینشی که گفته شد، همین است! چرا اگر بخواهیم در هیئتی درباره محبت کردن به بچه ها حرف بزنیم، می گویند در حال و هوای محرم نیست؟! چون ذائقه عوض شده است.

در تربیت هرگاه تغییر ذائقه پیش آید، کسی که به مبانی تربیت آشنا باشد تنش می لرزد. عوض شدن ذائقه یعنی مثلا این که بچه هیئتی محتوای شعر و … را نفهمد و فقط بالا و پایین برود. الآن در بعضی هیئت ها اصلا توان روضه گوش دادن که ندارند هیچ، برخی روضه هم نمی خوانند.

الآن در فاطمیه اگر درباره عفاف حرف بزنیم آفرین می گویند. چون مناسبت حضرت زهرا <است؛ اما در همین فاطمیه اگر بخواهیم در مورد مثلا «ضرورت پایین آوردن سن ازدواج» صحبت بکنیم که مدنظر حضرت آقا هم هست و صراحتا به آن اشاره داشته اند؛ چه برخوردی خواهد شد؟! مگر این موضوع الآن ضرورت نیست؟ بچه هیئتی متدین، مبتلابه گناه است. جوان ۲۵ ساله ازدواج نمی کند، می گوید با این وضعیت اقتصادی مگر می شود ازدواج کرد!

مگر قرآن نفرموده است إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله؟ چند بار حضرت آقا در جمع دانشجویان وقتی بحث سن ازدواج پایین، مطرح شد، وقتی حرف از مسائل اقتصادی پیش آمده، گفته اند خب خدا فرموده است: إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.

این هم هست که طبق روایت اگر کسی از ترس فقر ازدواج نکرد، سوءظن به خدا پیدا کرده است؛ «من ترک التزویج مخافة الفقر فقد أساء الظن بالله عز و جل إن الله عز و جل یقول إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله».

در رادیو معارف هم که بحث کثرت جمعیت را شروع کردم، سیل تماس و پیامک بود که «چه می گویی؟ تقوا درست است ولی اگر صاحب خانه آمد گفت اجاره خانه، بگوییم تقوا؟! این حرف ها قصه هایی است که پدربزرگ های ما هم می گفتند!» دقت کنید که مخاطبان رادیو معارف آدم های متدین و اهل جمعه و جماعت هستند. تقصیر من چیست که قرآن می فرماید ﴿ من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب ﴾ مگر این آیات را خدا نفرموده است؟! چرا باور نداریم!

عوارض تغییر ذائقه

وقتی گزینشی برخورد می کنیم، علاوه بر این که ذائقه عوض می شود مخاطب را هم پایین نگه داشته ایم. اگر محدوده ولایت را جمع محبت و معرفت و اطاعت، تعریف کنیم، آنگاه در همه ابعاد این معرفت باید حاضر باشد، ولی متأسفانه بچه هیئتی هنوز با سنت های الهی که دین گفته مبتنی بر آن زندگی خود را مدیریت کنید، اصلا آشنا نیست. حتی پایین تر از آن؛ بعد از هیئت، هنوز چشمانمان خیس است ولی به راحتی غیبت می کنیم! «الغیبة أشد من الزنا» این بچه هیئتی کجای ولایتش می لنگد؟ چقدر نگاهش به ولایت است؟

پرسش و پاسخ در جایگاه مباحث «خانواده» در هیئت / هیئت ها خط مقدم جبهه فرهنگی هستند

گفتگو با هوش مصنوعی