روایتی از اراده یک کارآفرین دهه شصتی / خوشحالم که نان بر سفره مردم می گذارم

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان، امید و توکل در زندگی این جوان حرف نخست را می زند، گرمای تنور نانوایی اش از این جوان دهه شصتی مرد میدان های سخت ساخته است به طوری که با تلاش و کوشش توانسته نان سفره چندین خانواده را تأمین کند، حالا دعای چند خانواده بدرقه راهش است.
آقا رحمان هر روز ساعت ۴ صبح از خواب بیدار می شود و با توکل به خدا یا علی می گوید و کرکره مغازه را بالا می کشد.
روزی که با برکت نان آغاز می شود …
خورشید که در آسمان خودنمایی می کند مردم شهر یک به یک برای خرید نان سفره شان سراغ مغازه نانوایی آقا رحمان می روند.
کارگر ها نوبتی می آیند و آستین همت را بالا می زنند تا روزی نو را آغاز کنند و به برکت همین نانی که می پزند، نانی برای سفره خانواده هایشان ببرند. آرد را داخل خمیرزن می ریزد و آب را رویش می دهد و مایه خمیر را اضافه می کند و روزش را با برکت نان آغاز می کند.
عطر و کیفیت نان آقا رحمان را همه می شناسند دستپخت این جوان زبان زد همه مردم شهر است. آقای رحمان اعرابی اهل شهرکرد، متولد سال ۱۳۶۹ است و کار خود را از سال ۱۳۸۵ با کارگری در نانوایی یکی از اقوام آغاز کرده است و حالا بعد از چندین سال خود مغازه ای اجاره کرده و چندین نفر را مشغول به کار کرده است.
بهتر است بقیه داستان این جوان کارآفرین را از زبان خودش بشنویم.
ماجرای وام ۲۰ میلیونی کمیته امداد و آغاز کار آقا رحمان
کار خود را از کارگری در یک نانوایی آغاز کردم. آن روز ها خیلی برایم سخت می گذشت، با کوچک ترین تشری که صاحب کارم به من می زد از کار ناامید می شدم و همیشه دنبال کار جدید بودم.
بعد از متاهل شدنم مجدد به کار نانوایی روی آوردم و با گرفتن یک وام ۲۰ میلیون تومانی از کمیته امداد یک مغازه نانوایی به راه انداختم و مدتی بعد کار خود را توسعه دادم.
در حال حاضر ۴ نفر به صورت مستقیم و چند نفر هم غیرمستقیم مشغول کار هستند و از همین مغازه نانوایی برای خانواده هایشان نان حلال می برند.
من کار خود را بدون هیچ گونه حمایتی و فقط با توکل به خدا و تلاش خودم آغاز کردم در این مسیر بسیار زحمت کشدم و معتقدم اگر امید و برنامه ریزی در زندگی باشد موفقیت دست یافتنی می شود.
همین که توانسته ام برای خود و عده دیگری شغل ایجاد کنم و چراغ امید را در دل هایشان روشن کنم معتقدم به موفقیت رسیده ام.
برنامه های زیادی برای آینده دارم، اینکه بتوانم تسهیلات بگیرم و چند نانوایی دیگر در شهر به راه بیندازم و افراد بیشتری را مشغول کار کنم.
نانوایی کار سختی است ما هر روز از ساعت ۴ صبح تا ۱۰ شب سرکار هستیم و گرمای داخل نانوایی کلافه مان می کند و همین باعث می شود گاهی خلق مان تنگ شود. با تمام سختی هایی که در کار تحمل می کنیم، اما شغل نانوایی سختی کار ندارد.
برای گرفتن تسهیلات بار ها به بانک مراجعه کرده ام با بهره های بانکی بسیار بالا است چه قدر کار کنیم که بتوانیم قسط بدهیم. برای همین است که دخل و خرج مان با هم نمی خواند، چند ماه پیش یک دستگاه اتوماتیک خریدم به قیمت ۹۰ میلیون تومان، هزینه ها زیاد است.
ما در بهترین نقطه شهر مغازه نانوایی داریم و بیشترین مشتری برای خرید نان به ما مراجعه می کند، اما سهمیه آرد کم است به طوری که بیشتر اوقات مشتریان دست خالی برمی گردند و این یک مشکل دیگری است که با آن درگیر هستیم.
من به مسئولان قول می دهم …
من به مسئولان قول می دهم اگر حمایت بیشتری از کسب و کار من بکنند افراد بیشتری را می توانم مشغول کار بکنم.
همین که توانسته ام در شرایط کنونی عده ای را مشغول به کار کنم تا نان حلال به خانه ببرند برایم کافی است و همچنان امیدوارم که با پیگیری مشکلات حل شود. من هیچ وقت امیدم را به خدا از دست نخواهم داد و مطمئنم با نیت خیری که دارم خدا نیز تنهایم نخواهد گذشت.
گفتنی است، توجه به توسعه کسب و کار های کوچک در بیکارترین استان کشور می تواند زمینه اشتغال افراد بیشتری را فراهم کند.
حل مشکلات آقا رحمان خیلی هم سخت نیست. همان طور که خودش می گوید با یک تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومانی و چند کیسه آرد بیشتر می تواند کارش را توسعه دهد.
امیدواریم با حل این مشکلات کوچک زمینه برای اشتغال افراد بیشتر فراهم شود.
منبع: فارس
انتهای پیام/ح
آقا رحمان هر روز ساعت ۴ صبح از خواب بیدار می شود و با توکل به خدا یا علی می گوید و کرکره مغازه را بالا می کشد.
روزی که با برکت نان آغاز می شود …
خورشید که در آسمان خودنمایی می کند مردم شهر یک به یک برای خرید نان سفره شان سراغ مغازه نانوایی آقا رحمان می روند.
کارگر ها نوبتی می آیند و آستین همت را بالا می زنند تا روزی نو را آغاز کنند و به برکت همین نانی که می پزند، نانی برای سفره خانواده هایشان ببرند. آرد را داخل خمیرزن می ریزد و آب را رویش می دهد و مایه خمیر را اضافه می کند و روزش را با برکت نان آغاز می کند.
عطر و کیفیت نان آقا رحمان را همه می شناسند دستپخت این جوان زبان زد همه مردم شهر است. آقای رحمان اعرابی اهل شهرکرد، متولد سال ۱۳۶۹ است و کار خود را از سال ۱۳۸۵ با کارگری در نانوایی یکی از اقوام آغاز کرده است و حالا بعد از چندین سال خود مغازه ای اجاره کرده و چندین نفر را مشغول به کار کرده است.
بهتر است بقیه داستان این جوان کارآفرین را از زبان خودش بشنویم.
ماجرای وام ۲۰ میلیونی کمیته امداد و آغاز کار آقا رحمان
کار خود را از کارگری در یک نانوایی آغاز کردم. آن روز ها خیلی برایم سخت می گذشت، با کوچک ترین تشری که صاحب کارم به من می زد از کار ناامید می شدم و همیشه دنبال کار جدید بودم.
بعد از متاهل شدنم مجدد به کار نانوایی روی آوردم و با گرفتن یک وام ۲۰ میلیون تومانی از کمیته امداد یک مغازه نانوایی به راه انداختم و مدتی بعد کار خود را توسعه دادم.
در حال حاضر ۴ نفر به صورت مستقیم و چند نفر هم غیرمستقیم مشغول کار هستند و از همین مغازه نانوایی برای خانواده هایشان نان حلال می برند.
من کار خود را بدون هیچ گونه حمایتی و فقط با توکل به خدا و تلاش خودم آغاز کردم در این مسیر بسیار زحمت کشدم و معتقدم اگر امید و برنامه ریزی در زندگی باشد موفقیت دست یافتنی می شود.
همین که توانسته ام برای خود و عده دیگری شغل ایجاد کنم و چراغ امید را در دل هایشان روشن کنم معتقدم به موفقیت رسیده ام.
برنامه های زیادی برای آینده دارم، اینکه بتوانم تسهیلات بگیرم و چند نانوایی دیگر در شهر به راه بیندازم و افراد بیشتری را مشغول کار کنم.
نانوایی کار سختی است ما هر روز از ساعت ۴ صبح تا ۱۰ شب سرکار هستیم و گرمای داخل نانوایی کلافه مان می کند و همین باعث می شود گاهی خلق مان تنگ شود. با تمام سختی هایی که در کار تحمل می کنیم، اما شغل نانوایی سختی کار ندارد.
برای گرفتن تسهیلات بار ها به بانک مراجعه کرده ام با بهره های بانکی بسیار بالا است چه قدر کار کنیم که بتوانیم قسط بدهیم. برای همین است که دخل و خرج مان با هم نمی خواند، چند ماه پیش یک دستگاه اتوماتیک خریدم به قیمت ۹۰ میلیون تومان، هزینه ها زیاد است.
ما در بهترین نقطه شهر مغازه نانوایی داریم و بیشترین مشتری برای خرید نان به ما مراجعه می کند، اما سهمیه آرد کم است به طوری که بیشتر اوقات مشتریان دست خالی برمی گردند و این یک مشکل دیگری است که با آن درگیر هستیم.
من به مسئولان قول می دهم …
من به مسئولان قول می دهم اگر حمایت بیشتری از کسب و کار من بکنند افراد بیشتری را می توانم مشغول کار بکنم.
همین که توانسته ام در شرایط کنونی عده ای را مشغول به کار کنم تا نان حلال به خانه ببرند برایم کافی است و همچنان امیدوارم که با پیگیری مشکلات حل شود. من هیچ وقت امیدم را به خدا از دست نخواهم داد و مطمئنم با نیت خیری که دارم خدا نیز تنهایم نخواهد گذشت.
گفتنی است، توجه به توسعه کسب و کار های کوچک در بیکارترین استان کشور می تواند زمینه اشتغال افراد بیشتری را فراهم کند.
حل مشکلات آقا رحمان خیلی هم سخت نیست. همان طور که خودش می گوید با یک تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومانی و چند کیسه آرد بیشتر می تواند کارش را توسعه دهد.
امیدواریم با حل این مشکلات کوچک زمینه برای اشتغال افراد بیشتر فراهم شود.
منبع: فارس
انتهای پیام/ح
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «روایتی از اراده یک کارآفرین دهه شصتی / خوشحالم که نان بر سفره مردم می گذارم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.