امام خمینی(ره) فرمودند پیکر شهدای پاوه غسل نمی خواهد



حضرت امام(ره) دستور فرمودند: «آنها شهید هستند؛ آنها غسل نمی خواهند، با همان لباس هایی که بر تن دارند و در همان مکانی که شهید شدند آنها را به خاک بسپارید که به عنوان یادگار جنگ پاوه باقی بماند».

گروه سیاسی خبرگزاری فارس روزگاری مدفع شهر پاوه بوده و در کنار شهدای مدافع این شهر جنگیده و امروز هم راوی حماسه پاوه در یادمان شهدای این شهر است. همه خاطراتش معطوف به دلاوری و مظلومیت شهدایی است که برای حفظ پاوه و برای دفاع از ناموس مردم این شهر فدا شدند. با او ساعتی را در یادمان شهدای پاوه هم صحبت شدیم و از دلاوری مدافعین شهر در برابر تهاجم ضدانقلاب به سرکردگی حزب منحله دمکرات شنیدیم.

در مکان مقدسی هستیم، شاید بهتر باشد خاطرات شما را از همین نقطه و در خصوص همین پیکرهای پاک شروع کنیم؟

سلام و درود می فرستیم به روح رهبر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(رحمة الله علیه) و شهدای اسلام، شهدای هشت سال دفاع مقدس به خصوص شهدای خطه اورامانات شهرستان پاوه و شهدای ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ پاوه.

در ماجرای پاوه دانشجویان پیرو خط امام(ره ) داوطلبانه ازتهران به طرف پاوه آمدند و به ما کمک کردند و برخی شان به درجه رفیع شهادت نائل شدند. این یادمان شهدای پاوه که می بینید، برای همین عزیزان است که به کمک مردم پاوه آمدند.

جنگ پاوه چرا شروع شد؟

چون تمام کردستان ایران توسط گروه های ضد انقلاب به سرکردگی حزب منحله دمکرات به تصرف درآمده بود و به جز شهرستان پاوه همه شهرها به تصرف گروه های ضد انقلاب در آمده بودند. گروهک های تروریستی ضد انقلاب همگی برای تصرف پاوه در قوری قلعه دور هم جمع شدند و می خواستند وارد شهر پاوه شوند و مردم پاوه با شنیدن این خبر جلوی فرمانداری گرد هم جمع شدند.

نیرو های ضد انقلاب هم بیش از ۱۲ هزار نفر را جمع کرده بودند تا به شهر پاوه حمله کنند آنها می خواهستند پاوه را به تصرف خود در بیاورند و مردم هم جلوی فرمانداری جمع شدند و از مسئولین خواستند که به آنها اجازه ندهند که وارد شهر بشود مسئولین هم درخواست کمک کردند و حتی چندین مرحله هم مذاکره کردند.

آنها ۲ هزار نفر از نیروی خود را در قوری قلعه مسلح کردند و به صورت پیاده به طرف پاوه راه افتادند، وقتی نیروهای نظامی مطلع شدند که آنها به سمت پاوه حرکت کردند و قصد حمله به پاوه را دارند به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان پاوه اطلاع دادند نیروهای سپاه هم به نیروهای ژاندارمری و شهربانی اطلاع دادند و آنها را هم سازماندهی کردند. مردمی هم که با سپاه همکاری می کردند جمع شدند و حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر نیرو جمع شد و سازماندهی شد، اطراف شهر را سنگربندی کردند آماده برای مقابله با گروه های ضد انقلاب و مهاجمینی که به شهر پاوه می آیند. آنها می خواهستند پاوه را به تصرف خود در بیاورد نیروهای مدافع در اطراف شهر پاوه و در ارتفاعات شهر مستقر شدند، اولین کاری که نیروهای مهاجم انجام دادند آب و برق و تلفن شهر را قطع کردند در هیچ جای دنیا و در هیچ جنگ نظامی هیچ کس قاجازه ندارد که آب شرب شهرستان را قطع کند. اصلا انسانیت به هیچ انسانی این را اجازه نمی دهد، ولی اینها آمدند آب و برق و تلفن شهر را قطع کردند؛ شهر در تاریکی فرو رفت.

بعد از آن شهر را به محاصره درآوردند و جنگ اصلی روز ۲۶ مرداد ۵۸ شروع شد. البته شروع جنگ بیستم مرداد بود و اولین نقطه شروع جنگ همین ترمینال ورودی شهر بود که نزدیک همین بیمارستان است. آنها شهر را محاصره کردند و در ارتفاعات مستقر شدند، بلندگوها را مستقر کردند و به عناوین مختلف با بلندگو صدا می زدند که مردم خود را تسلیم کنند. به زن و بچه مردم فحش می دادند، آنها شهر را به محاصره خودشان در آورده بودند. لحظه به لحظه محاصره شهر تنگ تر می شد و در نهایت مجروحینی که ما در این یکی دو شب داشتیم آوردیم در داخل همین بیمارستان مستقر کردیم، روی تخت بیمارستان بستری کردیم و تعدادی از همین عزیزانی که مزارشان در اینجاست آمدند در اطراف بیمارستان و پشت بام بیمارستان برای حفاظت از مجرمین که داخل بیمارستان بودند.

اینها تا آخرین گلوله و تا اخرین قطره خونشان از بیمارستان و از شهر دفاع کردند. این عزیزان و دانشجویان پیرو خط امام بودند که از تهران داوطلبان آمده بودند به این منطقه تا به ملت کرد کمک کنند. آنها دوشادوش رزمندگان بومی این منطقه با گروه های ضد انقلاب جنگیدند، اینها در دفاع از پاوه به درجه رفیع شهادت نائل شدند و جنازه این عزیزان در داخل همین بیمارستان ماند.

گروه های ضد انقلاب وقتی که وارد بیمارستان شدند و بیمارستان را به تصرف درآوردند، مدافعین شهر را در روی تخت بیمارستان یک به یک با فجیع ترین وضع ممکن به شهادت رساندند. نیروهای ضد انقلاب این افراد را با موزاییک به شهادت رساندن با موزاییک به سر آنها می زدند تا آنها شهید شوند! آهکی را که برای ساخت و بازسازی بیمارستان در حیاط بیمارستان وجود داشت به دهان رزمندگان می ریختند و با آن آهک آن ها را خفه می کردند، بعضی ها را هم با سرنیزه سلاح هایشان به شهادت رساندند. آنها حاضر نبودند حتی با گلوله به رزمندگان اسلام تیر خلاص بزنند! همه رزمندگان را با زجر به شهادت رساندند و پس از پنج - شش روز همچنان جنازه این عزیزان جلوی آفتاب مانده بود. وقتی که فرمان تاریخی حضرت امام(ره) به عنوان فرمانده کل قوا در مورد آزادی پاوه صادر شد، گروهک های ضد انقلاب انقدر ترس و واهمه از این فرمان حضرت امام(ره) در دلهایشان نشسته بود که پا به فرار گذاشتند و پاوه آزاد شد.

برخی رزمندگان فقط اسلحه خالی داشتند و با همان اسلحه های خالی که دستشان بود، پس از دستور شهید چمران رفتند و ارتفاعات را به تصرف خودشان در آوردند و مردم هم به صورت راهپیمایی و تظاهرات و با شعار بر علیه گروه های ضد انقلاب به طرف بیمارستان پاوه حرکت کردند. ما وقتی آمدیم جلوی بیمارستان، دیدیم که جنازه عزیزانمان در جلوی بیمارستان افتاده و به شهادت رسیده اند و بعضی هم داخل جنگل های پشت بیمارستان و اطراف بیمارستان به شهادت رسیده بودند. شهید چمران دستور دادند که جنازه شهدا را جمع کنیم، بنده یکی از آنهایی بودم که در اینجا جنازه ها را جمع کردیم، همین کنار یادمان، درختی بود در اینجا، در گرمای تابستان در زیر سایه درخت به دستور شهید چمران پیکر های پاکشان را جمع کردیم. شهید چمران دستور دادند و گفتند که جنازه شهدا را بیاورید و در زیر همین سایه درخت در کنار همین یادمان، جنازه شهدا را جمع کردیم، تعدادی از این عزیزان بچه های بومی بودند و تعدادی هم نیروهای غیربومی بودند آنها همین دانشجویان پیرو خط امام(ره) بودند.

حاج آقای قادری امام جمعه محترم شهرستان بودند، ایشان هم حضور داشتند. خودم کنار فرمانداری ایشان را دیدم با اسلحه کلاش همان جا مبارزه می کرد. ایشان هم در کنار شهید چمران تشریف آوردند اینجا و با تعدادی دیگر از روحانیون هم فکری کردند و گفتند که با جنازه شهدا چه کار کنیم؟ پس از مدتی خودشان گفتند بهتر این است که این شهدا در همین مکان به خاک سپرده شوند. بعضی از شهدا هم از روستاییان اطراف بودند که جنازه آنها را به همان محل سکونتشان منتقل کردیم و بعضی هم ساکن شهرهای اطراف بودند که باز هم جنازه ها را منتقل کردیم و به شهرهایی که به آن تعلق داشتند تحویل دادیم. وضعیت بعضی از این شهدا جوری نبود که بشود آن را منتقل کرد.

در آخر چطور به این تصمیم رسیدید که شهدا را همینجا خاک کنید؟

امام جمعه محترم با شهید چمران پیامی دادند به دفتر حضرت امام(ره) و کسب تکلیف کردند که چه کار کنیم با این شهدا؟ شهدایی که در جنگ شش روزه پاوه به شهادت رسیدند. حضرت امام(ره) دستور فرمودند: «آنها شهید هستند آنها غسل نمی خواهند با همان لباس هایی که بر تن دارند و در همان مکانی که شهید شدند آنها را به خاک بسپارید که به عنوان یادگار جنگ پاوه باقی بماند».

دوستان عزیز اینها به دستور حضرت امام(ره) در این جا به خاک سپرده شدند، دستور مستقیم حضرت امام(ره) بود، خواسته مردم پاوه و فرمان حضرت امام(ره) بود که این عزیزان در همین مکان به خاک سپرده شده و به عنوان یادمان شهدای پاوه از آن روز تا به امروز وجود دارد. بسیاری از کاروان های راهیان نور از سال ۵۸ تا به امروز همه ساله به مناسبت ۲۶ مرداد ۵۸ به اینجا می آیند و مراسم با شکوهی در این منطقه برگزار می شود، خانواده این شهدای عزیز یک هفته قبل از این مراسم تا یک هفته بعد از این مراسم به اینجا می آیند و در این منطقه حضور پیدا می کنند و در مراسم شرکت می کنند. در این مراسم راویانی که بنده هم یکی از آن راویان هستم، برای این عزیزان و برای کاروان ها توضیحاتی در خصوص جنگ پاوه می دهیم.

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «امام خمینی(ره) فرمودند پیکر شهدای پاوه غسل نمی خواهد» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.