<span class="text danger">اولین</span> زیباترین و مهجورترین موزه <a href="/fa/dashboard/ class="text info">تهران</a>

مجله فارس پلاس؛ معصومه اصغری: در واقع موزه هنرهای ملی نشانی سر راستی ندارد. اگر به کسی بگوییم در کنج محوطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخستین و فاخرترین موزه تهران کز کرده است نشانی راه دستی داده ایم، با این حال اگر راه تان را به سمت خیابان کمال الملک در میدان بهارستان هم کج کنید و از مقابل ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بگذرید، بعید است به راحتی بتوانید ساختمان موزه هنرهای ملی را پیدا کنید. در تمام طول این سال ها دغدغه منیر دارایی به عنوان راهنما و مدیر موزه در این راستا بوده که مردم را با دیدنی های این موزه آشنا کند و دانش آموزان را با بازدید از آثار استادان هنرهای ملی تهران قدیم سر ذوق آورد.
ملاقات با هنرهای ملی
ساختمان این موزه در دوره فتحعلی شاه قاجار با کاربری حوض خانه باغ شاهی ساخته شد. پس از مدتی این حوض از وسط عمارت برداشته شد ولی گچ بری هایی که از دوره قاجار بر دیوارهای این موزه به یادگار مانده از آثار معماران نازک کار آن دوره است. این مکان فرهنگی اکنون در محوطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد و به همین دلیل نسبت به موزه های دیگر تهران کمی مهجور مانده است. طرح بنای این حوض خانه به شکل بعلاوه با چهار شاه نشین بی در و پنجره است که به درون باغ راه داشتند. سقف گنبدی حوض خانه بر دوش ۴ ستون سنگی بنا شده است. بازدید کنندگان این مرکز فرهنگی با آثاری فاخری از هنرهای نگارگری، خاتم کاری، منبت کاری،کاشی کاری، پارچه بافی، میناکاری، قلم زنی و معرق ملاقات می کنند.
قول و قراری که پا برجا ماند
بیشتر این آثار چشم نواز موزه کار دست اساتید و شاگردان برجسته مدرسه صنایع مستظرفه است. روایتی هست که از قول و قراری بین این اساتید و شاگردان پرده بر می دارد. آن ها باهم در کارگاهی که با عشق در آن کار می کردند قرار گذاشتند هر اثری که زیباترین و بی نقص ترین بود را در محل کارگاه که بعد ها به موزه تبدیل شد نگهداری کنند تا کسی مالکیتی بر آن نداشته باشد و آن اثر متعلق به همگان شود. همین قول و قرار بود که سبب پا گرفتن چشم نواز ترین موزه تهران شد. استاد محمد علی زاویه، مقینی تبریزی، علی مطیع، علی کریمی، علی درودی، عبدالله باقری، نصرالله یوسفی، احمد امامی آباده ای، محمد حسین صنیع خاتم، حسین کاشی تراش و حبیب الله طریقی از برجسته ترین اساتید و شاگردان نخستین مدرسه هنری تهران قدیم بودند که حالا آثار شان در این موزه گرد هم آمده است.
اینجا نخستین موزه کشور است
از موزه هنرهای ملی به عنوان نخستین موزه تهران و ایران یاد می کنند. منیر دارایی می گوید این موزه خیلی زودتر از موزه ایران باستان پاگرفته و بی برو برگرد نام نخستین موزه پایتخت و کشور بر روی آن می نشیند: «تصور بسیاری از ما این است که نخستین موزه تهران، موزه ایران باستان بوده است. اما واقعیت این است که این موزه با فعالیت هنرمندانی که سعی در حفظ هنرهای فاخر ملی داشتند شکل گرفت. در واقع نوعی فعالیت داوطلبانه که بر پایه رسالت هنری و هنرمند بوده باعث پا گرفتن این موزه شده است. موزه هنرهای ملی در سال ۱۳۰۹ به بهره برداری رسیده است. بنابراین بی برو برگرد نخستین موزه ایران و تهران به حساب می آید.کمال الملک مدیر مدرسه صنایع مستظرفه بود. اتاق ایشان در درگاهی فعلی وزارت خانه قرار داشت و ایشان نظارت دقیقی بر کار شاگردان شان داشتند. در گذشته اینجا گوشه ای از باغ بزرگ نگارستان بود و بعدها با ساخت بناهای اداری ارتباط این قسمت با بخش های مرکزی این کوشک قاجاری بریده شد.»
احیای هنرهای فراموش شده
خیلی ها موزه هنرهای ملی را فرزند مدرسه صنایع قدیمه و صنایه مستظرفه می دانند. در حالی که برخی از اساتید بر این باور هستند که تلاش برای ایجاد موزه این مدارس را به وجود آورده است. دارایی این طور تخمین می زند که هر دوی این مراکز هم زمان باهم شکل گرفته اند: «تا پیش از شکل گیری مدرسه صنایع مستظرفه به طور رسمی آموزشگاهی برای تربیت شاگردانی که علاقه مند به هنرهای ملی بودند وجود نداشت. این هنرها بیشتر در محافل خصوصی اساتید آموزش داده می شد.گاهی شاگردی سال ها و سال ها به خانه استادی رفت و آمد می کرد تا هنری را از او بیاموزد و خودش به درجه استادی برسد. روایتی هست که روزی آتاترک رضا خان را به یک مدرسه طراحی قالی می برد، او در آنجا استادی را می بیند که سخت مشغول آموزش به شاگردان مشتاق یادگیری اش است. رضاخان درباره او می پرسد و او خودش را استاد طاهرزاده بهزاد معرفی می کند. رضاخان که متوجه می شود او ایرانی است از او می پرسد اینجا چه می کنی و استاد می گوید به دعوت شخص آتاترک به ترکیه آمده تا هنر طراحی قالی را به هنرجویان ترک آموزش دهد. رضاخان تازه آنجا متوجه می شود که این استاد گوهری است که اجنبی ها خواهان آن شده اند. او را به ایران بر می گرداند و در مدرسه صنایع مستظرفه اتاقی به او می دهد و امر می کند که به هنرجویان ایرانی درس بدهد» کارشناس موزه هنرهای ملی می گوید استاد طاهر زاده بهزاد پس از دیدن آثار و کارگاه های صنایع قدیمه و مستظرفه تصیمم می گیرد همه هنر های ملی را با هم احیا کند:«مدرسه و موزه با هم شکوفا شدند و نام شان بر سر زبان ها افتاد. استادان طراز اول و مشهوری در نخستین مدرسه هنر تهران قدیم که همان مدرسه صنایع قدیمه و صنایه مستظرفه بود فعالیت می کردند که شهرت ویژه ای به آن داده بودند»
به هر کسی استاد نمی گفتند
دارایی لبخندی به لب می نشاند و با کنایه ای شیرین یادمان می اندازد در تهران قدیم برای هر کسی واژه استاد را به کار نمی بردند: «کلمه استاد در آن دوران حرمت بسیار زیادی داشت. به هر کسی استاد نمی گفتند. مثل حالا نبود که هر کس مدرکی داشته باشد و با دو ساعت درس داده و نداده لقب استادی به خود بگیرد. سال ها رنج و مرارت در این لقب نهفته بود. اصلا وقتی شما نگاهی به آثاری که حالا در موزه است بیندازید به سادگی متوجه می شوید که من از چه نوع صبر و تحمل دشواری در راه آموختن هنر حرف می زنم. آن زمان از خود اساتید برای جذب این مدرسه آزمون گرفته می شد و همین سختگیری در سال های پس از آن موجب تربیت شاگردانی شد که بعدها با آثار خیره کننده شان موجب راه اندازی موزه هنرهای ملی شدند»
موزه ها خانه مردم هستند
مگر می شود سال ها دمخور این آثار فاخر باشی و دستی به آتش هنر نبری؟ منیر دارایی در هنر نگارگری به درجه استادی رسیده و از شاگردان بنام استاد محمد تجویدی بوده است. دغدغه این روزهای خانم دارایی این است که بازدیدکنندگان موزه بیشتر از این هنرها بدانند. او می گوید همیشه عرضه و تقاضا کنار هم می نشینند و معنا پیدا می کنند. اینجا متاسفانه باید حرف هایی بزنم که در طول این سه دهه از دردهای مشترک من و کسانی بوده که دغدغه فرهنگ را داشته اند:«هنوز اساتید بنامی به این موزه رفت و آمد دارند. متاسفانه کمتر تقاضایی برای همنشینی با این اساتید داشته ایم. تمام تلاش ما این بوده که آن ها و هنر دست شان را به نوجوان ها و جوان ها معرفی کنیم. اما متاسفانه یک تنه از پس این کار برنمی آییم. نظام آموزشی ما کار زیادی با موزه ها و هنرهای ملی و فرهنگی ندارد. البته از مدارس خیلی بازدید کننده به موزه می آیند اما این کافی نیست. ما باید درس هایی داشته باشیم که فرزندان مان را نسبت به این هنرها و اساتید دغدغه مند کنیم. موزه ها خانه این بچه ها و همه مردم شهر هستند. چون آثاری که در آن هاست به همه مردم تعلق دارد ولی متاسفانه این دغدغه ها کمی بین ما کمرنگ شده است.
خارجی ها اساتید ما را بهتر می شناسند
موزه هنرهای ملی با همه مهجور بودنش گاهی میزبان گردشگران خارجی می شود. دارایی می گوید خیلی از آن ها شیفته هنرهای بومی و ملی ما هستند و با آگاهی قبلی پا به اینجا می گذارند: «برخی از گردشگران خارجی با دقت بیشتری از اشیای این موزه دیدن می کنند. فرق آن ها با بازدید کننده داخلی این است که با آگاهی به موزه می آیند. آن ها دقیقا می دانند قرار است اثر دست چه استادی را ملاقات کنند. خیلی عجیب است. من بسیار منقلب شدم وقتی که دیدم ایتالیایی هایی که برای بازدید اماکن گردشگری به تهران آمده اند استاد ابوالحسن صدیقی را می شناسند. مجسمه سازی که کمتر دانش آموز و دانش جوی ایرانی می داند مجسمه میدان فردوسی از آثار برجسته اوست. خب این خیلی برای من تکان دهنده بود. امیداوارم روزی فرا برسد که بازدیدکنندگان ما هم با آگاهی قدم به اینجا بگذارند و خودشان با اطلاعاتی که دارند راهنمای توریست ها شوند»کارشناس موزه هنرهای ملی می گوید توصیه ای همیشگی برای دانش آموزانی که مهمان موزه می شوند دارد: «من همیشه به دانش آموزانی که برای بازدید به موزه می آیند سفارش می کنم برای یادگیری زبان انگلیسی همت کنند. این زبان حالا زبان مشترک همه ملیت ها شده است. ما باید به این زبان تجهیز شویم تا بتوانیم با استفاده از آن پای گردشگران را به کشورمان باز کنیم و آن ها را به سفیری برای تبلیغ هنرها و هویت ملی مان تبدیل کنیم. موزه ها تنها جایی برای بازدید از اشیای زیبای قدیمی نیستند. در این اماکن می شود صلح را به جهان هدیه کرد و انسانیت انسان را ارتقا داد.»
مسیرهای دسترسی
ایستگاه متروی بهارستان فاصله کمی با موزه دارد. با خروج از این ایستگاه و اندکی پیاده روی در خیابان کمال الملک به درب اصلی ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می رسید.
بهای بازدید از موزه
در دسته بندی بازدید از بناهای تاریخی موزه هنرهای ملی جزو ارزان قیمت ترین ها قرار گرفته است. شما پرداخت ۲ هزار تومان می توانید از این موزه و اشیای فاخر آن دیدن کنید.
زمان بازدید از موزه
این بنای تاریخی در روزهای تعطیل فعالیتی ندارد. علاقه مندان از ساعت ۸ تا ۱۶ می توانند برای بازدید به این موزه مراجعه کنند.
دیدنی های اطراف موزه
باغ نگارستان، مسجد سپه سالار، مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی و موزه مجلس همسایه های موزه هنرهای ملی هستند و بعد از بازدید از آن می توانید با پرداخت بهای اندکی مهمان این اماکن تاریخی و گردشگری شوید.
انتهای پیام//
ملاقات با هنرهای ملی
ساختمان این موزه در دوره فتحعلی شاه قاجار با کاربری حوض خانه باغ شاهی ساخته شد. پس از مدتی این حوض از وسط عمارت برداشته شد ولی گچ بری هایی که از دوره قاجار بر دیوارهای این موزه به یادگار مانده از آثار معماران نازک کار آن دوره است. این مکان فرهنگی اکنون در محوطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد و به همین دلیل نسبت به موزه های دیگر تهران کمی مهجور مانده است. طرح بنای این حوض خانه به شکل بعلاوه با چهار شاه نشین بی در و پنجره است که به درون باغ راه داشتند. سقف گنبدی حوض خانه بر دوش ۴ ستون سنگی بنا شده است. بازدید کنندگان این مرکز فرهنگی با آثاری فاخری از هنرهای نگارگری، خاتم کاری، منبت کاری،کاشی کاری، پارچه بافی، میناکاری، قلم زنی و معرق ملاقات می کنند.
قول و قراری که پا برجا ماند
بیشتر این آثار چشم نواز موزه کار دست اساتید و شاگردان برجسته مدرسه صنایع مستظرفه است. روایتی هست که از قول و قراری بین این اساتید و شاگردان پرده بر می دارد. آن ها باهم در کارگاهی که با عشق در آن کار می کردند قرار گذاشتند هر اثری که زیباترین و بی نقص ترین بود را در محل کارگاه که بعد ها به موزه تبدیل شد نگهداری کنند تا کسی مالکیتی بر آن نداشته باشد و آن اثر متعلق به همگان شود. همین قول و قرار بود که سبب پا گرفتن چشم نواز ترین موزه تهران شد. استاد محمد علی زاویه، مقینی تبریزی، علی مطیع، علی کریمی، علی درودی، عبدالله باقری، نصرالله یوسفی، احمد امامی آباده ای، محمد حسین صنیع خاتم، حسین کاشی تراش و حبیب الله طریقی از برجسته ترین اساتید و شاگردان نخستین مدرسه هنری تهران قدیم بودند که حالا آثار شان در این موزه گرد هم آمده است.
اینجا نخستین موزه کشور است
از موزه هنرهای ملی به عنوان نخستین موزه تهران و ایران یاد می کنند. منیر دارایی می گوید این موزه خیلی زودتر از موزه ایران باستان پاگرفته و بی برو برگرد نام نخستین موزه پایتخت و کشور بر روی آن می نشیند: «تصور بسیاری از ما این است که نخستین موزه تهران، موزه ایران باستان بوده است. اما واقعیت این است که این موزه با فعالیت هنرمندانی که سعی در حفظ هنرهای فاخر ملی داشتند شکل گرفت. در واقع نوعی فعالیت داوطلبانه که بر پایه رسالت هنری و هنرمند بوده باعث پا گرفتن این موزه شده است. موزه هنرهای ملی در سال ۱۳۰۹ به بهره برداری رسیده است. بنابراین بی برو برگرد نخستین موزه ایران و تهران به حساب می آید.کمال الملک مدیر مدرسه صنایع مستظرفه بود. اتاق ایشان در درگاهی فعلی وزارت خانه قرار داشت و ایشان نظارت دقیقی بر کار شاگردان شان داشتند. در گذشته اینجا گوشه ای از باغ بزرگ نگارستان بود و بعدها با ساخت بناهای اداری ارتباط این قسمت با بخش های مرکزی این کوشک قاجاری بریده شد.»
احیای هنرهای فراموش شده
خیلی ها موزه هنرهای ملی را فرزند مدرسه صنایع قدیمه و صنایه مستظرفه می دانند. در حالی که برخی از اساتید بر این باور هستند که تلاش برای ایجاد موزه این مدارس را به وجود آورده است. دارایی این طور تخمین می زند که هر دوی این مراکز هم زمان باهم شکل گرفته اند: «تا پیش از شکل گیری مدرسه صنایع مستظرفه به طور رسمی آموزشگاهی برای تربیت شاگردانی که علاقه مند به هنرهای ملی بودند وجود نداشت. این هنرها بیشتر در محافل خصوصی اساتید آموزش داده می شد.گاهی شاگردی سال ها و سال ها به خانه استادی رفت و آمد می کرد تا هنری را از او بیاموزد و خودش به درجه استادی برسد. روایتی هست که روزی آتاترک رضا خان را به یک مدرسه طراحی قالی می برد، او در آنجا استادی را می بیند که سخت مشغول آموزش به شاگردان مشتاق یادگیری اش است. رضاخان درباره او می پرسد و او خودش را استاد طاهرزاده بهزاد معرفی می کند. رضاخان که متوجه می شود او ایرانی است از او می پرسد اینجا چه می کنی و استاد می گوید به دعوت شخص آتاترک به ترکیه آمده تا هنر طراحی قالی را به هنرجویان ترک آموزش دهد. رضاخان تازه آنجا متوجه می شود که این استاد گوهری است که اجنبی ها خواهان آن شده اند. او را به ایران بر می گرداند و در مدرسه صنایع مستظرفه اتاقی به او می دهد و امر می کند که به هنرجویان ایرانی درس بدهد» کارشناس موزه هنرهای ملی می گوید استاد طاهر زاده بهزاد پس از دیدن آثار و کارگاه های صنایع قدیمه و مستظرفه تصیمم می گیرد همه هنر های ملی را با هم احیا کند:«مدرسه و موزه با هم شکوفا شدند و نام شان بر سر زبان ها افتاد. استادان طراز اول و مشهوری در نخستین مدرسه هنر تهران قدیم که همان مدرسه صنایع قدیمه و صنایه مستظرفه بود فعالیت می کردند که شهرت ویژه ای به آن داده بودند»
به هر کسی استاد نمی گفتند
دارایی لبخندی به لب می نشاند و با کنایه ای شیرین یادمان می اندازد در تهران قدیم برای هر کسی واژه استاد را به کار نمی بردند: «کلمه استاد در آن دوران حرمت بسیار زیادی داشت. به هر کسی استاد نمی گفتند. مثل حالا نبود که هر کس مدرکی داشته باشد و با دو ساعت درس داده و نداده لقب استادی به خود بگیرد. سال ها رنج و مرارت در این لقب نهفته بود. اصلا وقتی شما نگاهی به آثاری که حالا در موزه است بیندازید به سادگی متوجه می شوید که من از چه نوع صبر و تحمل دشواری در راه آموختن هنر حرف می زنم. آن زمان از خود اساتید برای جذب این مدرسه آزمون گرفته می شد و همین سختگیری در سال های پس از آن موجب تربیت شاگردانی شد که بعدها با آثار خیره کننده شان موجب راه اندازی موزه هنرهای ملی شدند»
موزه ها خانه مردم هستند
مگر می شود سال ها دمخور این آثار فاخر باشی و دستی به آتش هنر نبری؟ منیر دارایی در هنر نگارگری به درجه استادی رسیده و از شاگردان بنام استاد محمد تجویدی بوده است. دغدغه این روزهای خانم دارایی این است که بازدیدکنندگان موزه بیشتر از این هنرها بدانند. او می گوید همیشه عرضه و تقاضا کنار هم می نشینند و معنا پیدا می کنند. اینجا متاسفانه باید حرف هایی بزنم که در طول این سه دهه از دردهای مشترک من و کسانی بوده که دغدغه فرهنگ را داشته اند:«هنوز اساتید بنامی به این موزه رفت و آمد دارند. متاسفانه کمتر تقاضایی برای همنشینی با این اساتید داشته ایم. تمام تلاش ما این بوده که آن ها و هنر دست شان را به نوجوان ها و جوان ها معرفی کنیم. اما متاسفانه یک تنه از پس این کار برنمی آییم. نظام آموزشی ما کار زیادی با موزه ها و هنرهای ملی و فرهنگی ندارد. البته از مدارس خیلی بازدید کننده به موزه می آیند اما این کافی نیست. ما باید درس هایی داشته باشیم که فرزندان مان را نسبت به این هنرها و اساتید دغدغه مند کنیم. موزه ها خانه این بچه ها و همه مردم شهر هستند. چون آثاری که در آن هاست به همه مردم تعلق دارد ولی متاسفانه این دغدغه ها کمی بین ما کمرنگ شده است.
خارجی ها اساتید ما را بهتر می شناسند
موزه هنرهای ملی با همه مهجور بودنش گاهی میزبان گردشگران خارجی می شود. دارایی می گوید خیلی از آن ها شیفته هنرهای بومی و ملی ما هستند و با آگاهی قبلی پا به اینجا می گذارند: «برخی از گردشگران خارجی با دقت بیشتری از اشیای این موزه دیدن می کنند. فرق آن ها با بازدید کننده داخلی این است که با آگاهی به موزه می آیند. آن ها دقیقا می دانند قرار است اثر دست چه استادی را ملاقات کنند. خیلی عجیب است. من بسیار منقلب شدم وقتی که دیدم ایتالیایی هایی که برای بازدید اماکن گردشگری به تهران آمده اند استاد ابوالحسن صدیقی را می شناسند. مجسمه سازی که کمتر دانش آموز و دانش جوی ایرانی می داند مجسمه میدان فردوسی از آثار برجسته اوست. خب این خیلی برای من تکان دهنده بود. امیداوارم روزی فرا برسد که بازدیدکنندگان ما هم با آگاهی قدم به اینجا بگذارند و خودشان با اطلاعاتی که دارند راهنمای توریست ها شوند»کارشناس موزه هنرهای ملی می گوید توصیه ای همیشگی برای دانش آموزانی که مهمان موزه می شوند دارد: «من همیشه به دانش آموزانی که برای بازدید به موزه می آیند سفارش می کنم برای یادگیری زبان انگلیسی همت کنند. این زبان حالا زبان مشترک همه ملیت ها شده است. ما باید به این زبان تجهیز شویم تا بتوانیم با استفاده از آن پای گردشگران را به کشورمان باز کنیم و آن ها را به سفیری برای تبلیغ هنرها و هویت ملی مان تبدیل کنیم. موزه ها تنها جایی برای بازدید از اشیای زیبای قدیمی نیستند. در این اماکن می شود صلح را به جهان هدیه کرد و انسانیت انسان را ارتقا داد.»
مسیرهای دسترسی
ایستگاه متروی بهارستان فاصله کمی با موزه دارد. با خروج از این ایستگاه و اندکی پیاده روی در خیابان کمال الملک به درب اصلی ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می رسید.
بهای بازدید از موزه
در دسته بندی بازدید از بناهای تاریخی موزه هنرهای ملی جزو ارزان قیمت ترین ها قرار گرفته است. شما پرداخت ۲ هزار تومان می توانید از این موزه و اشیای فاخر آن دیدن کنید.
زمان بازدید از موزه
این بنای تاریخی در روزهای تعطیل فعالیتی ندارد. علاقه مندان از ساعت ۸ تا ۱۶ می توانند برای بازدید به این موزه مراجعه کنند.
دیدنی های اطراف موزه
باغ نگارستان، مسجد سپه سالار، مرکز اسناد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی و موزه مجلس همسایه های موزه هنرهای ملی هستند و بعد از بازدید از آن می توانید با پرداخت بهای اندکی مهمان این اماکن تاریخی و گردشگری شوید.
انتهای پیام//
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «اولین، زیباترین و مهجورترین موزه تهران» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.