ما خیلی خوبیم

به گزارش مشرق، وضعیت شیوع کرونا در کشور چگونه است؟ روزانه چندین هزار مبتلا به کرونا، روزانه چندده جان باخته بر اثر ابتلا به این ویروس، آلودگی تمام نقاط کشور به این ویروس، عدم اجرای دقیق ممنوعیت ها و جولان ویروس جهشیافته که حالا ۲۸ استان کشور را درنوردیده و ما را در آستانه ورود به پیک چهارم کرونا قرار داده است (البته اگر درحالحاضر باوری به ورود به پیک چهارم نداشته باشیم!)؛ اینها همه بعد از یک سال و چند هفته درگیری با ویروس کرونا در ایران است، یک سال و چند هفته ای که پر از فراز و فرود بود. پر از نقص و کاستی هایی که هنوز هم هست، پر از ایرادات علمی و مدیریتی، پر از انتقاد، پر از حاشیه! یک سال و چند هفته از اجرای سناریوی ایمنی جمعی در کشور می گذرد و آن چیزی که بالا می رود، برعکس تمام کشورهای دنیا، نه تعداد واکسن های واردشده و افراد واکسینهشده، نه امید بین مردم و نه هیچچیز مثبت دیگر، بلکه آمار ابتلا و هشدار نسبت به ورود به پیک چهارم و دوباره خیز وحشتناک تعداد مبتلایان و جانباختگان! از آن بدتر هم روزهای پیشرو و برنامهریزی ها و سیاستگذاری ها در ارتباط با سفرهای نوروزی است.
در چنین شرایطی، باوجود تجربیات گذشته، باوجود ویروس انگلیسی و کلا تمام آنچه زنگ خطر را به صدا درآورده است، راه ها باز و سفرها بهراه است. حداقل برای شهرهای آبی و زرد که ممنوعیتی درنظر گرفته نشده و... می بینید؟ تقریبا جز همراهی مردم، جز مجاهدت کادر درمان، چیزی برای امیدواری نیست، در تمام این یک سال و چند هفته هم جز این نبوده است.
دیرتر از بقیه کشورها وارد ترایال های تولید واکسن شدیم، دیرتر از همه کشورها غربالگری و مواجهه فعال را شروع کردیم و دیرتر از همه کشورها و کندتر از آنها درحال تهیه و خرید واکسن از بقیه کشورها هستیم. نیروی مقتدری هم در میدان نیست که حداقل محدودیت ها را تشدید کند و بر اجرای آن نظارت داشته باشد. یک مدیریت پرتنش، پرحاشیه و پرایراد، عایدی یک سال و اندی از مواجهه مردم ایران با این ویروس کشنده بوده است. مدیریتی که خودش معتقد است: «خیلی خوبیم!»
ما خیلی خوبیم ۱
گاهی که گزارش های کرونایی مان شدت می گیرد و چند روزی با فاصله کم پشت سر هم درباره کرونا می نویسم، سعی می کنم لابهلای تمام تلخی هایش، چند گزارش دیگر با هر موضوع و مصداق دیگری را پیاده کنم، منتها یکهو اتفاقی می افتد که مجبور می شوم دوباره از کرونا و مسائل مختلف مربوط به آن بنویسم. در این حدود یک سال و چند هفته ای که از شیوع کرونا گذشته، اغلب قریببهاتفاق گزارش ها انتقاداتی بود از زبان کارشناسان و متخصصان به نحوه مدیریت این بیماری در ایران! انتقاداتی به دولت و مجموعه عریض وطویل ستاد ملی مقابله با کرونا که چرا تمام بازه های طلایی برای مهار این ویروس و کاهش چشمگیر موارد ابتلا و مرگومیر را از دست داده اند؟ چرا وقتی سناریوی ایمنی گله ای منتفی است و کشوری در دنیا به این سمت حرکت نمی کند، ما بر آن اصرار داریم؟ چرا بسیاری از تجمعات و رویدادها، نظیر آزمون های مختلف علمی و صنفی را برگزار می کنیم و از تجمع افراد بیمی نداریم؟ چرا راه ها باز است؟ چرا خوزستان با این وضعیت خطرناکش، قرنطینه نشد و حالا ۲۸ استان کشور درگیر ویروس جهشیافته جدید شده اند؟ از این چراها تا صبح هست و می توان تا صبح پرسید، ولی درد ماجرا اینجاست که در چنین وضعیتی، در چنین سیستم مدیریتی که هر از چندگاهی، وزیر بهداشت درددل و شروع به گلایه می کند، عده ای معتقدند ما «خیلی خوبیم!»
حسن روحانی، رئیسجمهور کشور روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در اظهاراتی عجیب و البته مسبوقبهسابقه، گفت: «اساسا کاری که در این یک سال و چند هفته در ایران انجام گرفت، می تواند مجموعه ای مدون بهعنوان نقشه راه در آینده باشد که خدایناکرده اگر در سال های آینده با اپیدمی و پاندمی روبه رو شدیم، می شود اینها را دسته بندی کرد و اینها می تواند منبعی برای کلاس های درس دانشگاهی باشد که برخی صددرصد موفق و برخی بسیار موفق بوده است و می تواند به یک مدل برای مقابله با بیماری های واگیردار و یا به کتاب درسی تبدیل شود.» اعتمادبهنفس را می بینید؟ خیلی روحیه می خواهد کسی که خودش یکبار در ایام کرونا، از محل اقامتش خارج نشده و حتی برای تقدیم بودجه سال آینده دولت، به مجلس شورای اسلامی نرفته است، ادعای ثبت و ضبط و تدریس مدیریت مانیتوری کرونا در ایران را داشته باشد! البته ما هم با این مساله مخالف نیستیم، همیشه همهچیز قرار نیست ایجابی باشد، گاهی هم می توان با نشان دادن برخی افعال، بقیه را از انجام آنها منع کرد! مثلا در همین مدل مدیریت کرونا در ایران می توان به خیلی از کشورها گفت، هرکاری را که ایران کرد، نکنند، یا به دانشجویان و دانشآموزانی که اگر در آینده قرار است این تجربیات را بخوانند، گفت که فلانی سعی کن مثل این دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا، با یک همهگیری مواجه نشوی! اصلا راحتش اینکه هرکاری که اینها کردند، تو نکن!
ما خیلی خوبیم ۲
البته این اولین مورد از این مدل اظهارات نبود، فقط جدیدترین شان بود. البته اگر تا امروز که روزنامه چاپ و خوانده می شود، کسی به تأسی از رئیسجمهور این ادعاها را پرورش نداده باشد! پیش از این هم از زبان برخی مسئولان چنین ادعاهایی را شنیده بودیم. مثلا سعید نمکی، وزیر بهداشت هم مهرماه امسال در ارتباط با وضعیت مدیریت شیوع کرونا در ایران گفته بود: «ایران پیشتاز مدیریت کرونا در جهان است و تاریخ، این ادعا را پس از مقایسه اقدامات انجامشده ما با دیگر کشورهای مدعی دنیا اثبات خواهد کرد.»
این که مسئولان تا این حد نسبت به افعال و اقدامات و سیاستگذاری های خود مطمئن و آسودهخاطر هستند، بد نیست. منتها آدم گاهی نمی داند مثلا ناظر به همین سخنان وزیر بهداشت، اینها و این مدل مدیریت کرونا را باور کند، یا آن گلایه ها و قسم حضرت عباس برای مسافرت نرفتن مردم را! حتی این را هم منباب مزاح بنویسیم، بد نیست که همانطور که گفتیم، ماجرای ما خوبیم های برخی مسئولان، محدود به کرونا و مدیریت این بیماری در کشور نیست و نبود.
یکی از مشاهیر این مدل از اظهارات پیروز حناچی، شهردار تهران است. دو سال پیش درست در روزهایی که تهران در آلودگی هوا غرق شد و نفس مردم به شماره افتاده بود (مثل امسال و هرسال دیگری)، پیروز حناچی در دیدار با عبدالله اسکاسا، شهردار سارایوو مشکل آلودگی هوا و پسماند را مشکل اپیدمیک همه شهرهای بزرگ عنوان کرد و گفت: «با توجه به مشکلات شما، ما آمادگی هرگونه همکاری را داریم و حتی می توانیم مشاورانی را که در این زمینه کار می کنند، به شما معرفی کنیم. کاری را که از دستمان بربیاید، انجام می دهیم و مانند سابق در کنار سارایوو خواهیم بود.» یعنی شهردار شهری که سالهاست در مواجهه با معضل آلودگی هوا آچمز شده است، به شهردار یک شهر دیگر پیشنهاد داده که تجربیاتش را دراختیار آنها می گذارد...
با این مدل مدیریت به توفیقی نمی رسیم
از آنجا که از ابتدا نقدها از زبان متخصصان و صاحبنظران طرح و بیان شد، اینبار هم بر همان مدار پیش می رویم و ابتدا در گفتوگو با سیدعلیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در ارتباط با مدل مدیریت کرونا در ایران حرف می زنیم. ناجی با اشاره به فراز و فرودهای زیاد مدیریت کرونا در ایران گفت: «به نظر من وضعیت مدیریت کرونا در ایران فراز و فرود زیادی داشت. یک زمان هایی خیلی بد بوده و زمان هایی نیز با انجام طرح هایی همچون طرح شهید سلیمانی توانستیم قدری وضعیت را بهتر کنیم اما در همین طرح هم یک سری مشکلات مالی وجود داشت و حمایت مالی ای که باید انجام می شد، صورت نگرفت و مطالبات افرادی که در بخش بهداشت کار می کردند همچنان برآورده نشده است. اگر از موفقیت های نسبی که به دست می آوریم، صحبت می کنیم، باید بگوییم چه مشکلاتی در آن داریم. اگر بخواهیم با این وضعیت جلو برویم به جایی نمی رسیم، چون دلسردی افرادی که به طور خیلی ایثارگرانه در این سیستم کار می کنند می تواند باعث شکست طرح شود. به همین جهت مطالبات افراد باید داده شود. به غیر از اینکه در موارد کنترلی هم واقعیتی داریم که هیچگاه در محدود کردن رفتوآمد در مناسبت های مختلف و زمان های طلایی که می توانستیم از آنها استفاده کنیم و باعث بهتر شدن شرایط شویم، قاطعیت نداشتیم. حتی در نوروز سال گذشته که باید جلوی مسافرت ها گرفته می شد و نشد، باید برگشت به کار با طمأنینه بهتری انجام می شد که نشد، سیستم های حملونقل باید افزایش ظرفیت می داشتند تا فاصله های اجتماعی رعایت شود که نشد، جلوگیری از رفتوآمد مردم در مسافرت باید صورت می گرفت که نگرفت و... این که به جریمه کردن بسنده کنیم مطمئنا نمی توانست کمک کند. امتحاناتی که برگزار شد، مراسمی که نباید به آن صورت برگزار می شد، نشان می دهد که ما نتوانستیم با قاطعیت مناسب این کار را انجام دهیم. الان هم وضعیت ما همینطور است. الان ما منتظر هستیم که برخی مناطق قرمز قرنطینه شوند که هنوز این کار بهصورت رسمی انجام نشده؛ همانند خوزستان و... که این نشان می دهد در تصمیمگیری در کنترل کووید قاطعیت نداریم.»
در مدیریت کرونا به توصیه های علمی توجهی نشد
ناجی با اشاره به وضعیت واکسیناسیون کرونا در ایران بهعنوان یکی از مصادیق مدیریتی شیوع این بیماری در کشور گفت: «درخصوص برنامه واکسیناسیون مشکلاتی داریم که دیر شروع کردیم و احتمالا مشکلات مالی ای که وجود دارد و مشکلات سیاسی که هست، در ظاهر نشان می دهد وضعیت واکسیناسیون ما هم خیلی مناسب نیست تا موقعی که واکسن های داخلی ما به نتیجه برسند که آن هم صحبت زیاد از تولید است. تمام دنیا در تولید واکسن و تهیه مواد اولیه مشکلاتی دارند، تا آن زمان باید از منابع خارجی واکسن را تهیه کنیم و این واقعیتی است که علیرغم درخواست هایی که وجود دارد، بهطور خیلی مناسب انجام نشده است. باید سرعت ورود واکسن ها را بیشتر کنیم و اگر کندی کار به خاطر تامین بودجه است باید این کار انجام شود. مساله دیگر که در مدیریت کرونا در ایران وجود دارد این است که کمیته های علمی که در وزارت بهداشت وجود دارند و بهطور کلی وزارت بهداشت را بهعنوان یک پایگاه علمی در دادن توصیه های علمی برای کووید درنظر بگیریم. تنها اعتنایی که در این کشور نشد توصیه های وزارت بهداشت بود. به همین دلیل هیچگونه، نه صددرصد بلکه بسیار کم به توصیه های وزارت بهداشت بهعنوان مبدا علمی توجه شد. درواقع در این زمینه هم نقض غرض کردیم و به توصیه ها توجه نکردیم. آن که باید پاسخگوی مدیریت کرونا باشد مطمئنا بخش سلامت نیست که تلاش خود را انجام می دهد و شاید بیشتر از همه در کنترل کووید از نظر مدیریتی نقش داشته باشد، بلکه مراجع بالادستی هستند که کنترل در مدیریت دارند. این نشان می دهد که باید تک صدایی وجود داشته باشد و نباید چندصدایی باشد. باید همه با یک پروتکل علمی مناسب جلو بروند و این کار انجام شود. اگر کمیته علمی برای کرونا درنظر می گیریم باید همه این موارد عملی شود که به نظر من این کار هم صورت نگرفته است.»
همه دنیا گفتند ایمنی جمعی اخلاقی نیست ولی ما آن را جلو بردیم
رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری در واکنش به این مساله که با این وضع مدیریت کرونا پس چیزی برای تدریس و انتقال به آیندگان وجود ندارد، گفت: «دقیقا. به غیر از اینکه این مشکلات هم وجود داشته، به نصایح برخی افراد دیگر که در وزارت بهداشت بودند ولی زیرنظر دکتر نمکی و وزیر بودند، گوش کردیم. علیرغم تمام صحبت هایی که درباره ایمنی جمعی و اینگونه مسائل می شد باز هم بهطور رسمی آن حرکت را ادامه دادیم و جلو رفتیم. باز هم این موضوع اتفاق افتاد، یعنی راهحلی را رفتیم که در تمام دنیا بهصورت رسمی عنوان شد قشنگ و اخلاقی نیست. باز هم چندصدایی در وزارتخانه وجود داشت که خوب نبود و یکی از مشکلاتی بود که در کنترل کووید در ایران داشتیم. اگر مجموع مسائل را درنظر بگیریم، وقتی در کشور از وزارتخانه های مختلف و افرادی که در مجلس هستند و... چندصدایی می بینیم، این اتفاق می افتد، درحالیکه باید وحدت رویه در این زمینه وجود داشته باشد که نداشتیم. باوجود این، نظر رئیسجمهور را می توان طور دیگری هم بررسی کرد. مثلا خیلی خوب است که تجربیات ما تدریس شود. باید مشکلات را ببینیم و از این امر استقبال کنیم. باید ببینیم در کجا ضعف داشتیم و همان ها را در دانشگاه بین افراد علمی تبادلنظر و بحث کنیم و به بررسی بپردازیم که بدانیم نقاط ضعف چیست تا آن را حل کنیم. اگر واقعا می خواهیم یاد بگیریم، باید بدانیم کدامیک از کشورها در کنترل کووید موفق بودند، المان ها و رویه های آنها را دربیاوریم و آموزش دهیم که بتوانیم موفق باشیم. این به نظر من روش موثرتری است و این که مشکلات خود را ریشهیابی کنیم و درس بگیریم تا تکرار نشوند، نظر خوبی است.»
مدیریت کرونا در ایران غیرعلمی و فرصت سوز بود
بعد از ناجی، محمدرضا هاشمیان، فوقتخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری هم که از ابتدای شیوع این بیماری کشنده در خط مقدم مبارزه و مواجهه با این بیماری بود، در ارتباط با مدل مدیریت کرونا در ایران گفت: «مدیریت کرونا مدیریتی غیرعلمی بود و به طورکلی از فرصت هایی که بود، استفاده نشد و مهمترین امر مدیریت ثابت بود و تغییری در جهت مدیریت نبود. وقتی فرماندهی را در جنگ می بینیم که ممکن بود از نظر علم و کارایی پاسخگو نباشد، فرماندهان عوض می شدند که متاسفانه در زمینه کرونا تغییری در تشکیلات مدیریت صورت نگرفت و متاسفانه افرادی که در کادر بودند، همه اهل کار و علم و تجربه بودند، کار خود را انجام دادند، به مردم رسیدگی کردند، بسیاری در این راه شهید شدند، بسیاری آسیب های روحی و اجتماعی خوردند ولی متاسفانه مدیریت ثابت ماند. رفتارهایی بود که می توانست اقتصاد ملی را موردتوجه قرار دهد، تولید دارو می توانست در زمان خود اتفاق بیفتد، تولید واکسن در زمان درست انجام شود. در هر جای دنیا کرونا یک بحث اقتصادی هم پیدا کرد. خیلی از کشورها توانستند در فرصت های خانمان سوز بهسمتی بروند که اقتصادشان را بهتر کنند. متاسفانه ایران علیرغم اینکه زمانی وارد این مقوله شد که خیلی از کشورها درگیر نبودند از تجربیاتی که پزشکان و کادر داشتند بهموقع استفاده نکرد، هم در جنبه کاهش مرگومیر و هم در جنبه اقتصادی ضربه خورد. هنوز هم روند واکسیناسیون مشخص نیست. فقط با کمک خدا می توان گفت این چند ماه را که از دوره ریاستجمهوری مانده، بهتر بگذرانیم تا واکسیناسیون کامل شود، چون سرعت واکسیناسیون کم است و با همت همه امیدواریم این تعلل به سرعت برسد که از این پیچ و خم خارج شویم. خیلی از کشورها بهتدریج تاریخ می دهند تا روزهایی را که از کرونا خارج می شوند، اعلام کنند و ما هنوز در نوبتدهی واکسیناسیون در کشور قرار گرفتهایم. این برای یک کشور با این عقبه تاریخی پزشکی مناسب واقعا جای شرمساری دارد.»
سوءمدیریت فعلی ناشی از تکیه بر ایمنی جمعی بود
هاشمیان در واکنش به سخنان روحانی مبنیبر تبدیل تجربیات مدیریت کرونا در ایران به واحد و کتاب درسی برای تدریس در آینده، گفت: «واضحترین امر را بیان می کنم که بهعنوان بزرگ ترین منتقد در این مدت هم پیشنهادهایی دادم که می توانست سازنده باشد و هم خودم در فیلد بودم؛ یک زمانی فردی همچون دکتر نمکی که پزشک نیست و سابقه حضور در بیمارستان و ICU و بین بیماران بدحال را ندارد، می توانست از آنها استفاده کند. درواقع می توانستند در این مدت با منتقدان میزگرد بگذارند اما فرار روبهجلو و مبارزه با کادر درمان را پیش گرفتند و این منطقی نبود. بحث های علمی بحث های سازنده است. در کل دنیا درباره مسائلی که در ارتباط با پزشکی است، بحث می شود و مخالفان صحبت و مناظره می کنند. هیچگونه راهی برای انجام مناظره در این مدت باز نشد و راهحل هایی که باید در زمان خودش انجام می شد و با یک تجربه کوتاهمدت، ظرف دو سه ماه به نتیجه می نشست، چه در قضیه قرنطینه و چه در قضیه درمان و چه در قضیه واکسیناسیون به آن سمت نرفتیم. متاسفانه ایده ایمنی جمعی یا ایمنی گله ای ایده ای بود که از ابتدا مسلط بود و چون بهصورت پژوهشی در کشور شروع شد با همان پشتوانه بهسمت جلو حرکت کردیم و این سوءمدیریت بهداشتی و درمانی ناشی از آن تفکر نابجا بود.»
بهترین درس این است که در آینده اینگونه برخورد نکنیم
این فوقتخصص ICU در واکنش به اظهارات و تصمیمات مسئولان در ارتباط با بعضی امور مثل سفرهای نوروزی و... گفت: «برای هیچ چیزی برنامهریزی نمی شود. تا زمانی که برنامهریزی علمی و کامل نداشته باشید، وضعیت همین است. رشته های افرادی که درگیر این موارد هستند نامرتبط به پزشکی و قسمت بیماران بدحال است. کلا برنامه بهداشتی در این زمینه نداشتند. بنابراین شما نمی توانید از مدیریت گروهی که نامرتبط با این جریان هستند، سودی ببرید. کادر درمان همیشه حافظ سلامت مردم بودهاند و این میزانی را که وابسته به واکسن هستیم، تحمل و همراهی می کنند و بخش دیگر را مردم خود با ذکاوت و هوشی که دارند مراعات می کنند که مرتبط به پروتکل های بهداشتی است تا از این مشکلات خارج شویم. مساله دیگر این است که امیدوارم وزارت بهداشت آینده با توجه به اینکه مردم متوجه شده اند مهمترین قضیه سلامت خود و خانوادههایشان است و مهمترین وزارتخانه وزارت بهداشت و درمان، از این مسائل در کشور درس بگیرند و افرادی در این سمت قرار بگیرند که جزئیات را تحلیل کنند و به مردم تعهد دهند اگر اتفاقی اینگونه افتاد، به این روش برخورد نکنند.»
در چنین شرایطی، باوجود تجربیات گذشته، باوجود ویروس انگلیسی و کلا تمام آنچه زنگ خطر را به صدا درآورده است، راه ها باز و سفرها بهراه است. حداقل برای شهرهای آبی و زرد که ممنوعیتی درنظر گرفته نشده و... می بینید؟ تقریبا جز همراهی مردم، جز مجاهدت کادر درمان، چیزی برای امیدواری نیست، در تمام این یک سال و چند هفته هم جز این نبوده است.
دیرتر از بقیه کشورها وارد ترایال های تولید واکسن شدیم، دیرتر از همه کشورها غربالگری و مواجهه فعال را شروع کردیم و دیرتر از همه کشورها و کندتر از آنها درحال تهیه و خرید واکسن از بقیه کشورها هستیم. نیروی مقتدری هم در میدان نیست که حداقل محدودیت ها را تشدید کند و بر اجرای آن نظارت داشته باشد. یک مدیریت پرتنش، پرحاشیه و پرایراد، عایدی یک سال و اندی از مواجهه مردم ایران با این ویروس کشنده بوده است. مدیریتی که خودش معتقد است: «خیلی خوبیم!»
ما خیلی خوبیم ۱
گاهی که گزارش های کرونایی مان شدت می گیرد و چند روزی با فاصله کم پشت سر هم درباره کرونا می نویسم، سعی می کنم لابهلای تمام تلخی هایش، چند گزارش دیگر با هر موضوع و مصداق دیگری را پیاده کنم، منتها یکهو اتفاقی می افتد که مجبور می شوم دوباره از کرونا و مسائل مختلف مربوط به آن بنویسم. در این حدود یک سال و چند هفته ای که از شیوع کرونا گذشته، اغلب قریببهاتفاق گزارش ها انتقاداتی بود از زبان کارشناسان و متخصصان به نحوه مدیریت این بیماری در ایران! انتقاداتی به دولت و مجموعه عریض وطویل ستاد ملی مقابله با کرونا که چرا تمام بازه های طلایی برای مهار این ویروس و کاهش چشمگیر موارد ابتلا و مرگومیر را از دست داده اند؟ چرا وقتی سناریوی ایمنی گله ای منتفی است و کشوری در دنیا به این سمت حرکت نمی کند، ما بر آن اصرار داریم؟ چرا بسیاری از تجمعات و رویدادها، نظیر آزمون های مختلف علمی و صنفی را برگزار می کنیم و از تجمع افراد بیمی نداریم؟ چرا راه ها باز است؟ چرا خوزستان با این وضعیت خطرناکش، قرنطینه نشد و حالا ۲۸ استان کشور درگیر ویروس جهشیافته جدید شده اند؟ از این چراها تا صبح هست و می توان تا صبح پرسید، ولی درد ماجرا اینجاست که در چنین وضعیتی، در چنین سیستم مدیریتی که هر از چندگاهی، وزیر بهداشت درددل و شروع به گلایه می کند، عده ای معتقدند ما «خیلی خوبیم!»
حسن روحانی، رئیسجمهور کشور روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در اظهاراتی عجیب و البته مسبوقبهسابقه، گفت: «اساسا کاری که در این یک سال و چند هفته در ایران انجام گرفت، می تواند مجموعه ای مدون بهعنوان نقشه راه در آینده باشد که خدایناکرده اگر در سال های آینده با اپیدمی و پاندمی روبه رو شدیم، می شود اینها را دسته بندی کرد و اینها می تواند منبعی برای کلاس های درس دانشگاهی باشد که برخی صددرصد موفق و برخی بسیار موفق بوده است و می تواند به یک مدل برای مقابله با بیماری های واگیردار و یا به کتاب درسی تبدیل شود.» اعتمادبهنفس را می بینید؟ خیلی روحیه می خواهد کسی که خودش یکبار در ایام کرونا، از محل اقامتش خارج نشده و حتی برای تقدیم بودجه سال آینده دولت، به مجلس شورای اسلامی نرفته است، ادعای ثبت و ضبط و تدریس مدیریت مانیتوری کرونا در ایران را داشته باشد! البته ما هم با این مساله مخالف نیستیم، همیشه همهچیز قرار نیست ایجابی باشد، گاهی هم می توان با نشان دادن برخی افعال، بقیه را از انجام آنها منع کرد! مثلا در همین مدل مدیریت کرونا در ایران می توان به خیلی از کشورها گفت، هرکاری را که ایران کرد، نکنند، یا به دانشجویان و دانشآموزانی که اگر در آینده قرار است این تجربیات را بخوانند، گفت که فلانی سعی کن مثل این دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا، با یک همهگیری مواجه نشوی! اصلا راحتش اینکه هرکاری که اینها کردند، تو نکن!
ما خیلی خوبیم ۲
البته این اولین مورد از این مدل اظهارات نبود، فقط جدیدترین شان بود. البته اگر تا امروز که روزنامه چاپ و خوانده می شود، کسی به تأسی از رئیسجمهور این ادعاها را پرورش نداده باشد! پیش از این هم از زبان برخی مسئولان چنین ادعاهایی را شنیده بودیم. مثلا سعید نمکی، وزیر بهداشت هم مهرماه امسال در ارتباط با وضعیت مدیریت شیوع کرونا در ایران گفته بود: «ایران پیشتاز مدیریت کرونا در جهان است و تاریخ، این ادعا را پس از مقایسه اقدامات انجامشده ما با دیگر کشورهای مدعی دنیا اثبات خواهد کرد.»
این که مسئولان تا این حد نسبت به افعال و اقدامات و سیاستگذاری های خود مطمئن و آسودهخاطر هستند، بد نیست. منتها آدم گاهی نمی داند مثلا ناظر به همین سخنان وزیر بهداشت، اینها و این مدل مدیریت کرونا را باور کند، یا آن گلایه ها و قسم حضرت عباس برای مسافرت نرفتن مردم را! حتی این را هم منباب مزاح بنویسیم، بد نیست که همانطور که گفتیم، ماجرای ما خوبیم های برخی مسئولان، محدود به کرونا و مدیریت این بیماری در کشور نیست و نبود.
یکی از مشاهیر این مدل از اظهارات پیروز حناچی، شهردار تهران است. دو سال پیش درست در روزهایی که تهران در آلودگی هوا غرق شد و نفس مردم به شماره افتاده بود (مثل امسال و هرسال دیگری)، پیروز حناچی در دیدار با عبدالله اسکاسا، شهردار سارایوو مشکل آلودگی هوا و پسماند را مشکل اپیدمیک همه شهرهای بزرگ عنوان کرد و گفت: «با توجه به مشکلات شما، ما آمادگی هرگونه همکاری را داریم و حتی می توانیم مشاورانی را که در این زمینه کار می کنند، به شما معرفی کنیم. کاری را که از دستمان بربیاید، انجام می دهیم و مانند سابق در کنار سارایوو خواهیم بود.» یعنی شهردار شهری که سالهاست در مواجهه با معضل آلودگی هوا آچمز شده است، به شهردار یک شهر دیگر پیشنهاد داده که تجربیاتش را دراختیار آنها می گذارد...
با این مدل مدیریت به توفیقی نمی رسیم
از آنجا که از ابتدا نقدها از زبان متخصصان و صاحبنظران طرح و بیان شد، اینبار هم بر همان مدار پیش می رویم و ابتدا در گفتوگو با سیدعلیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در ارتباط با مدل مدیریت کرونا در ایران حرف می زنیم. ناجی با اشاره به فراز و فرودهای زیاد مدیریت کرونا در ایران گفت: «به نظر من وضعیت مدیریت کرونا در ایران فراز و فرود زیادی داشت. یک زمان هایی خیلی بد بوده و زمان هایی نیز با انجام طرح هایی همچون طرح شهید سلیمانی توانستیم قدری وضعیت را بهتر کنیم اما در همین طرح هم یک سری مشکلات مالی وجود داشت و حمایت مالی ای که باید انجام می شد، صورت نگرفت و مطالبات افرادی که در بخش بهداشت کار می کردند همچنان برآورده نشده است. اگر از موفقیت های نسبی که به دست می آوریم، صحبت می کنیم، باید بگوییم چه مشکلاتی در آن داریم. اگر بخواهیم با این وضعیت جلو برویم به جایی نمی رسیم، چون دلسردی افرادی که به طور خیلی ایثارگرانه در این سیستم کار می کنند می تواند باعث شکست طرح شود. به همین جهت مطالبات افراد باید داده شود. به غیر از اینکه در موارد کنترلی هم واقعیتی داریم که هیچگاه در محدود کردن رفتوآمد در مناسبت های مختلف و زمان های طلایی که می توانستیم از آنها استفاده کنیم و باعث بهتر شدن شرایط شویم، قاطعیت نداشتیم. حتی در نوروز سال گذشته که باید جلوی مسافرت ها گرفته می شد و نشد، باید برگشت به کار با طمأنینه بهتری انجام می شد که نشد، سیستم های حملونقل باید افزایش ظرفیت می داشتند تا فاصله های اجتماعی رعایت شود که نشد، جلوگیری از رفتوآمد مردم در مسافرت باید صورت می گرفت که نگرفت و... این که به جریمه کردن بسنده کنیم مطمئنا نمی توانست کمک کند. امتحاناتی که برگزار شد، مراسمی که نباید به آن صورت برگزار می شد، نشان می دهد که ما نتوانستیم با قاطعیت مناسب این کار را انجام دهیم. الان هم وضعیت ما همینطور است. الان ما منتظر هستیم که برخی مناطق قرمز قرنطینه شوند که هنوز این کار بهصورت رسمی انجام نشده؛ همانند خوزستان و... که این نشان می دهد در تصمیمگیری در کنترل کووید قاطعیت نداریم.»
در مدیریت کرونا به توصیه های علمی توجهی نشد
ناجی با اشاره به وضعیت واکسیناسیون کرونا در ایران بهعنوان یکی از مصادیق مدیریتی شیوع این بیماری در کشور گفت: «درخصوص برنامه واکسیناسیون مشکلاتی داریم که دیر شروع کردیم و احتمالا مشکلات مالی ای که وجود دارد و مشکلات سیاسی که هست، در ظاهر نشان می دهد وضعیت واکسیناسیون ما هم خیلی مناسب نیست تا موقعی که واکسن های داخلی ما به نتیجه برسند که آن هم صحبت زیاد از تولید است. تمام دنیا در تولید واکسن و تهیه مواد اولیه مشکلاتی دارند، تا آن زمان باید از منابع خارجی واکسن را تهیه کنیم و این واقعیتی است که علیرغم درخواست هایی که وجود دارد، بهطور خیلی مناسب انجام نشده است. باید سرعت ورود واکسن ها را بیشتر کنیم و اگر کندی کار به خاطر تامین بودجه است باید این کار انجام شود. مساله دیگر که در مدیریت کرونا در ایران وجود دارد این است که کمیته های علمی که در وزارت بهداشت وجود دارند و بهطور کلی وزارت بهداشت را بهعنوان یک پایگاه علمی در دادن توصیه های علمی برای کووید درنظر بگیریم. تنها اعتنایی که در این کشور نشد توصیه های وزارت بهداشت بود. به همین دلیل هیچگونه، نه صددرصد بلکه بسیار کم به توصیه های وزارت بهداشت بهعنوان مبدا علمی توجه شد. درواقع در این زمینه هم نقض غرض کردیم و به توصیه ها توجه نکردیم. آن که باید پاسخگوی مدیریت کرونا باشد مطمئنا بخش سلامت نیست که تلاش خود را انجام می دهد و شاید بیشتر از همه در کنترل کووید از نظر مدیریتی نقش داشته باشد، بلکه مراجع بالادستی هستند که کنترل در مدیریت دارند. این نشان می دهد که باید تک صدایی وجود داشته باشد و نباید چندصدایی باشد. باید همه با یک پروتکل علمی مناسب جلو بروند و این کار انجام شود. اگر کمیته علمی برای کرونا درنظر می گیریم باید همه این موارد عملی شود که به نظر من این کار هم صورت نگرفته است.»
همه دنیا گفتند ایمنی جمعی اخلاقی نیست ولی ما آن را جلو بردیم
رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری در واکنش به این مساله که با این وضع مدیریت کرونا پس چیزی برای تدریس و انتقال به آیندگان وجود ندارد، گفت: «دقیقا. به غیر از اینکه این مشکلات هم وجود داشته، به نصایح برخی افراد دیگر که در وزارت بهداشت بودند ولی زیرنظر دکتر نمکی و وزیر بودند، گوش کردیم. علیرغم تمام صحبت هایی که درباره ایمنی جمعی و اینگونه مسائل می شد باز هم بهطور رسمی آن حرکت را ادامه دادیم و جلو رفتیم. باز هم این موضوع اتفاق افتاد، یعنی راهحلی را رفتیم که در تمام دنیا بهصورت رسمی عنوان شد قشنگ و اخلاقی نیست. باز هم چندصدایی در وزارتخانه وجود داشت که خوب نبود و یکی از مشکلاتی بود که در کنترل کووید در ایران داشتیم. اگر مجموع مسائل را درنظر بگیریم، وقتی در کشور از وزارتخانه های مختلف و افرادی که در مجلس هستند و... چندصدایی می بینیم، این اتفاق می افتد، درحالیکه باید وحدت رویه در این زمینه وجود داشته باشد که نداشتیم. باوجود این، نظر رئیسجمهور را می توان طور دیگری هم بررسی کرد. مثلا خیلی خوب است که تجربیات ما تدریس شود. باید مشکلات را ببینیم و از این امر استقبال کنیم. باید ببینیم در کجا ضعف داشتیم و همان ها را در دانشگاه بین افراد علمی تبادلنظر و بحث کنیم و به بررسی بپردازیم که بدانیم نقاط ضعف چیست تا آن را حل کنیم. اگر واقعا می خواهیم یاد بگیریم، باید بدانیم کدامیک از کشورها در کنترل کووید موفق بودند، المان ها و رویه های آنها را دربیاوریم و آموزش دهیم که بتوانیم موفق باشیم. این به نظر من روش موثرتری است و این که مشکلات خود را ریشهیابی کنیم و درس بگیریم تا تکرار نشوند، نظر خوبی است.»
مدیریت کرونا در ایران غیرعلمی و فرصت سوز بود
بعد از ناجی، محمدرضا هاشمیان، فوقتخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری هم که از ابتدای شیوع این بیماری کشنده در خط مقدم مبارزه و مواجهه با این بیماری بود، در ارتباط با مدل مدیریت کرونا در ایران گفت: «مدیریت کرونا مدیریتی غیرعلمی بود و به طورکلی از فرصت هایی که بود، استفاده نشد و مهمترین امر مدیریت ثابت بود و تغییری در جهت مدیریت نبود. وقتی فرماندهی را در جنگ می بینیم که ممکن بود از نظر علم و کارایی پاسخگو نباشد، فرماندهان عوض می شدند که متاسفانه در زمینه کرونا تغییری در تشکیلات مدیریت صورت نگرفت و متاسفانه افرادی که در کادر بودند، همه اهل کار و علم و تجربه بودند، کار خود را انجام دادند، به مردم رسیدگی کردند، بسیاری در این راه شهید شدند، بسیاری آسیب های روحی و اجتماعی خوردند ولی متاسفانه مدیریت ثابت ماند. رفتارهایی بود که می توانست اقتصاد ملی را موردتوجه قرار دهد، تولید دارو می توانست در زمان خود اتفاق بیفتد، تولید واکسن در زمان درست انجام شود. در هر جای دنیا کرونا یک بحث اقتصادی هم پیدا کرد. خیلی از کشورها توانستند در فرصت های خانمان سوز بهسمتی بروند که اقتصادشان را بهتر کنند. متاسفانه ایران علیرغم اینکه زمانی وارد این مقوله شد که خیلی از کشورها درگیر نبودند از تجربیاتی که پزشکان و کادر داشتند بهموقع استفاده نکرد، هم در جنبه کاهش مرگومیر و هم در جنبه اقتصادی ضربه خورد. هنوز هم روند واکسیناسیون مشخص نیست. فقط با کمک خدا می توان گفت این چند ماه را که از دوره ریاستجمهوری مانده، بهتر بگذرانیم تا واکسیناسیون کامل شود، چون سرعت واکسیناسیون کم است و با همت همه امیدواریم این تعلل به سرعت برسد که از این پیچ و خم خارج شویم. خیلی از کشورها بهتدریج تاریخ می دهند تا روزهایی را که از کرونا خارج می شوند، اعلام کنند و ما هنوز در نوبتدهی واکسیناسیون در کشور قرار گرفتهایم. این برای یک کشور با این عقبه تاریخی پزشکی مناسب واقعا جای شرمساری دارد.»
سوءمدیریت فعلی ناشی از تکیه بر ایمنی جمعی بود
هاشمیان در واکنش به سخنان روحانی مبنیبر تبدیل تجربیات مدیریت کرونا در ایران به واحد و کتاب درسی برای تدریس در آینده، گفت: «واضحترین امر را بیان می کنم که بهعنوان بزرگ ترین منتقد در این مدت هم پیشنهادهایی دادم که می توانست سازنده باشد و هم خودم در فیلد بودم؛ یک زمانی فردی همچون دکتر نمکی که پزشک نیست و سابقه حضور در بیمارستان و ICU و بین بیماران بدحال را ندارد، می توانست از آنها استفاده کند. درواقع می توانستند در این مدت با منتقدان میزگرد بگذارند اما فرار روبهجلو و مبارزه با کادر درمان را پیش گرفتند و این منطقی نبود. بحث های علمی بحث های سازنده است. در کل دنیا درباره مسائلی که در ارتباط با پزشکی است، بحث می شود و مخالفان صحبت و مناظره می کنند. هیچگونه راهی برای انجام مناظره در این مدت باز نشد و راهحل هایی که باید در زمان خودش انجام می شد و با یک تجربه کوتاهمدت، ظرف دو سه ماه به نتیجه می نشست، چه در قضیه قرنطینه و چه در قضیه درمان و چه در قضیه واکسیناسیون به آن سمت نرفتیم. متاسفانه ایده ایمنی جمعی یا ایمنی گله ای ایده ای بود که از ابتدا مسلط بود و چون بهصورت پژوهشی در کشور شروع شد با همان پشتوانه بهسمت جلو حرکت کردیم و این سوءمدیریت بهداشتی و درمانی ناشی از آن تفکر نابجا بود.»
بهترین درس این است که در آینده اینگونه برخورد نکنیم
این فوقتخصص ICU در واکنش به اظهارات و تصمیمات مسئولان در ارتباط با بعضی امور مثل سفرهای نوروزی و... گفت: «برای هیچ چیزی برنامهریزی نمی شود. تا زمانی که برنامهریزی علمی و کامل نداشته باشید، وضعیت همین است. رشته های افرادی که درگیر این موارد هستند نامرتبط به پزشکی و قسمت بیماران بدحال است. کلا برنامه بهداشتی در این زمینه نداشتند. بنابراین شما نمی توانید از مدیریت گروهی که نامرتبط با این جریان هستند، سودی ببرید. کادر درمان همیشه حافظ سلامت مردم بودهاند و این میزانی را که وابسته به واکسن هستیم، تحمل و همراهی می کنند و بخش دیگر را مردم خود با ذکاوت و هوشی که دارند مراعات می کنند که مرتبط به پروتکل های بهداشتی است تا از این مشکلات خارج شویم. مساله دیگر این است که امیدوارم وزارت بهداشت آینده با توجه به اینکه مردم متوجه شده اند مهمترین قضیه سلامت خود و خانوادههایشان است و مهمترین وزارتخانه وزارت بهداشت و درمان، از این مسائل در کشور درس بگیرند و افرادی در این سمت قرار بگیرند که جزئیات را تحلیل کنند و به مردم تعهد دهند اگر اتفاقی اینگونه افتاد، به این روش برخورد نکنند.»
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «ما خیلی خوبیم» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.