پیش بازی <a href="/fa/dashboard/ class="text info">الکلاسیکو</a>؛ نبرد نهایی؛ <a href="/fa/dashboard/ class="text info">رئال</a> برای غرورش می جنگد <a href="/fa/dashboard/ class="text info">بارسا</a> برای فراموشی!

کد خبر: ۷۱۲۷۲۲ | ۱۴۰۴/۰۲/۲۱ ۱۰:۱۵:۳۱
امروز و از ساعت ۱۷:۴۵ به وقت تهران چهارمین و آخرین دیدار الکلاسیکوی فصل بین دو تیم بارسلونا و رئال مادرید برگزار می شود. سید لو، ورزشی نویس مشهور در گاردین نگاهی به این بازی متفاوت انداخته است که در ادامه خواهید خواند.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردین، آنها سه بار مقابل رقیب دیرینه شان شکست خورده اند، اما یک پیروزی می تواند راه را برای حفظ عنوان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی باز کند.
بازیکنان رئال مادرید صبح چهارشنبه وقتی به محل تمرین خود در والدبباس رسیدند، با هفت عروسک خرسی روبه رو شدند که به ردیف روی فضای سبز اطراف چیده شده بودند. عروسک ها پیراهن سفید به تن داشتند و پرچمی در مقابلشان نصب شده بود، در کنار چند پرچم اسپانیا که در آن لوگوی باشگاه رئال جای تاج سلطنتی را گرفته بود، روی آن نوشته شده بود: «گرازیه، اینتر» یعنی (ممنونیم اینتر) . سه شنبه شب تیم سیمونه اینزاگی کاری را انجام داده بود که خود رئالی ها در این فصل هنوز انجامش نداده اند. حالا شاید نوبت آنها باشد، یک فرصت آخر برای نجات تنها باقیمانده از فصلی که تا اینجای کار همه عناوینش به تیم دیگری تعلق داشته است.
چهارشنبه صبح بارسلونا حذف شده بود: نه خبری از لیگ قهرمانان بود و نه سه گانه. همین مساله خودش به تنهایی به اندازه کافی برای خوشحالی یا دست کم دلخوشی مادریدی ها کافی بود. هر چند شاید تنها خوشحالی باقی مانده، چون اگر وسوسه شویم و از آنها بپرسیم: «فقط همین؟» پاسخ ممکن است این باشد: «در واقع نه، هنوز چیزی مانده.»
چهار روز پس از حذف اروپایی بارسلونا، ورزشگاه مونتجویک میزبان چهارمین الکلاسیکوی فصل ۲۵-۲۰۲۴ خواهد بود، آن هم در چهارمین استادیوم متفاوت. مادرید سه دیدار قبلی را با نتایج ۴-۰، ۵-۲ و ۳-۲ باخته و در نتیجه این شکست ها، رقیب صدرنشین لالیگاست و همچنین سوپرجام و کوپا دل ری را نیز برده است. اگر رئال چهارمین الکلاسیکو را هم ببازد، بارسا قهرمان لالیگا هم می شود؛ تیم هانسی فلیک با این برد احتمالی هفت امتیاز جلو می افتد در حالی که فقط ۹ امتیاز دیگر باقی می ماند. به این معنا که قهرمانی برای بارسلونا در دسترس می شود و مادرید بدون هیچ جامی فصل را تمام می کند.
اما اگر رئال ببرد …؟ اگر رئال پیروز شود، ناگهان همه چیز تغییر می کند. با یک برد، رئال فقط یک امتیاز عقب خواهد بود و سه بازی باقیمانده اش نسبت به بارسا ساده تر هستند: مایورکا، سویا و رئال سوسیداد. در طرف مقابل بارسلونا باید در دربی برابر اسپانیول به میدان رود و سپس با ویارئال مدعی سهمیه لیگ قهرمانان و اتلتیک بیلبائو بازی کند. کارلو آنچلوتی گفت: «ما هنوز ضعف های کوچکی داریم، اما شانسمان بیشتر می شود. این الکلاسیکو عملا تعیین کننده خواهد بود.» فده والورده هم از آن به عنوان «بازی فصل» یاد کرد.
البته این تکیه کلامشان است؛ «این بازی قرن است، حتی اگر در سال هشت بار تکرار شود.» این جمله یکی از بازیکنان سابق بارساست. اما والورده خیلی هم اشتباه نمی کند. برای رئال، دست کم، این تنها چیزی است که باقی مانده. بزرگ ترین رقابت فوتبالی دنیا از سال ۱۹۰۲ تاکنون ۲۶۰ بار برگزار شده و یک روزنامه متعلق به آن زمان صحنه را چنین توصیف کرده بود: «بانوان ظریفی با لباس های تنگ شده در کمر، صورت هایی با پودر برنج؛ آقایان موقری با لباس های تیره که گل میخک در دکمه سوراخشان جلوه ای به لباس داده؛ جوانان خوش پوش با یونیفورم های براق؛ نظامی هایی در جلیقه های تنگ و شلوارهایی شبیه گاوبازها و خوشگذران هایی با کلاه سیلندری و عصاهای دسته مرمری که دزدکی وارد شده اند.» و هر بار این تقابل، کلیت فصل را تعریف می کند. هر چند به ندرت به این وضوح یک بازی تعیین کننده قهرمانی بوده است.
نزدیک ترین نمونه در سال های اخیر شاید ۲۰۱۲ باشد، زمانی که کریستیانو رونالدو گل برتری را در نوکمپ زد و با آن حرکت معروف «آرام باشید» هواداران را وادار به سکوت کرد و پپ گواردیولا عملا قهرمانی را به رقیب داد یا سال ۲۰۰۹، زمانی که بارسا در برنابئو ۶-۲ پیروز شد و به تلاش خستگی ناپذیر اما بعید رئال پایان داد. در هر دو مورد، تیم صدرنشین با ۴ امتیاز اختلاف وارد شد و این فرصت را داشت تا اختلاف را به ۷ امتیاز برساند، مثل حالا و در هر دو بار تیمی که از نظر امتیازی جلو بود، برد و جام تثبیت شد. اما حتی آن بازی ها هم اینقدر در هفته های پایانی نبود. با شروع بازی عصر یکشنبه، در هفته ۳۵ در حالی که تنها سه هفته باقی مانده، متوجه می شویم این بازی همه چیز خواهد بود.
با این حال باید بپذیریم که این الکلاسیکو واقعا حس «بازی فصل» را ندارد؛ نه هیجان روزهای منتهی به آن دیده می شود و نه آن بار دراماتیک معمول وجود دارد. چیزی در فینال کوپا دل ری، دو هفته پیش وجود داشت که حس پایان می داد. به یاد بیاورید صحنه هایی که بازیکنان رئال در پایان بازی بطری و یخ به سمت داور پرتاب می کردند همراه با آن انفجار احساسی. آن واکنش عصبانیتی بود علیه خاموش شدن چراغ امید. برای مادریدی که توسط آرسنال از لیگ قهرمانان حذف شده بود و واقعیت محتوم خورده بود توی صورتش آن شب پرده افتاد؛ انگار که این فصل به پایان رسیده و پرونده اش بسته شده بود. آینده، جایی آن سوی ماه مه بود و صحبت ها و پرسش ها جای دیگری متمرکز شده بودند: سوال ها در مورد آنچلوتی این نبود که آیا می رود یا نه، بلکه این بود که کی می رود؟ ژابی آلونسو چه زمانی می آید؟ کدام بازیکنان همراهش می آیند؟ کدام بازیکنان در لیست خروج هستند؟ و چطور باید به درستی با کارلتو خداحافظی کرد؟
در همین حال، طبیعی بود که تمرکز بارسلونا معطوف به اینتر شود؛ چیزی حتی بزرگ تر در حال شکل گیری بود که البته محقق نشد و رویای سه گانه از بین رفت. برای بارسلونا، شکست در عین غرور بود، در یکی از تماشایی ترین نیمه نهایی هایی که کسی به یاد می آورد؛ اما دردناک هم بود. برای مادرید، این شکست نوعی آسودگی بود و شاید یک یادآوری دوباره: اینکه بارسلونا شکست ناپذیر نیست، اینکه هنوز کار تمام نشده، هنوز لالیگایی باقی مانده که می توان برایش جنگید. شاید حتی یادآور همان فینال کوپا بود؛ جایی که رئال با وجود نابود شدن توسط بارسلونا در نیمه نخست و باخت در کل بازی در نیمه دوم طغیان کرد و آن احساس حقارت عمیق، دست کم برای مدتی کنار زده شد و آنها تا آستانه پیروزی پیش رفتند.
با توجه به فصلی که رئال پشت سر گذاشته و با وجود حس نوعی فروپاشی کامل سیستم باشگاه، فصلی که در آن رئال نتوانسته تیم قدرتمندی را شکست دهد و ۱۲ گل از بارسا خورده، تقریبا مضحک به نظر می رسد اگر در نهایت قهرمان لالیگا شود. اینکه بتوانند ادعا کنند موفق تر از بارسا بوده اند، چراکه لالیگا ارزش بیشتری از کوپا دل ری دارد. چرا مضحک است؟ تفاوت ها انکارناپذیر است: بارسا در حال گذراندن یکی از بهترین فصول تاریخ خود است؛ از فوریه در صدر جدول بوده، به رکورد ۱۰۰ گل نزدیک شده و در ۱۴ بازی اخیر ۱۳ برد و یک تساوی کسب کرده. در مقابل، رئال فصلی را گذرانده که انگار محو بوده و با این حال، در این نقطه قرار گرفته. پس دیگر آنقدرها هم غیرممکن نیست.
پیروزی گرچه برای رئال یک اجبار است، اما حالا به یک فرصت نیز تبدیل شده؛ یک شانس دوم یا شاید سوم یا چهارم ولی قطعا آخرین فرصت. به ویژه برای کیلیان امباپه؛ کسی که با زدن ۳۶ گل، نمی توان گفت ناکام بوده، اما هیچ کس هم او را یک موفقیت بی قید و شرط نمی داند. مگر اینکه بتواند این لحظه را از آن خود کند؛ همان طور که در فینال کوپا تا آستانه اش رفت، اما در بسیاری شب های دیگر موفق نشد. بازیکنی که قرار بود فصل متعلق به او باشد، حالا آن را از دست رفته می بیند، درست عین سقوط تیم. در حالی که پاری سن ژرمن بدون او به فینال لیگ قهرمانان رسیده و لامین یامال شاید حتی از او سبقت گرفته باشد و ستاره شماره یک فوتبال لقب گیرد.
برای بارسلونا هم این بازی یک فرصت است و اگر از الکلاسیکوهای قبلی درس بگیریم، آنها از این موقعیت استقبال می کنند. اما حالا این فرصت به یک وظیفه هم تبدیل شده، برای اینکه نگذارند تمام آن هیجان، تمام آن شور و شادی، در نهایت به ناامیدی و ناکامی ختم شود. اینکه تلاش کنند فصلی طولانی، همانقدر لذت بخش تمام شود که بیشتر اوقاتش بوده.
فصل، بی شک، طولانی بوده. هر دو تیم با مصدومیت و خستگی به بازی امروز رسیده اند. هیچ کدام مدافعان کناری اصلی خود را در اختیار ندارند؛ اگرچه بارسا به بازگشت احتمالی آلخاندرو بالده خوشبین و امیدوار است روبرت لواندوفسکی که در میلان به عنوان یار تعویضی وارد شد، بتواند بازی را از ابتدا آغاز کند. شش بازیکن ترکیب اصلی بارسا در تمرین روز پنجشنبه حضور نداشتند.
در سمت رئال، به نظر می رسد آردا گولر جای رودریگو را بگیرد؛ آنچلوتی قصد دارد بر قدرت خط میانی بیفزاید. اما این بازی بیش از اینکه مساله ای فیزیکی یا فنی باشد، نبرد ذهنی است. آنچه در سن سیرو رخ داد، بهترین اتفاق برای مادرید بود: بارسلونا شکست خورد و مهم تر از آن، آسیب دید. بازی آنها به وقت اضافه کشیده شد و بازیکنان خسته و خالی از انرژی بازگشتند. همیشه در الکلاسیکو یک عنصر روانی وجود دارد، اما این بار، شاید بیش از همیشه، این موضوع به سطح آمده است. شکست در ایتالیا چه تاثیری بر بارسا گذاشته؟ بر رئال چه تاثیری دارد؟
بارسا بی باک بازی کرد، اما برای بسیاری از بازیکنان جوان این تیم، این اولین ضربه واقعی دوران حرفه ای شان بود. آیا این شکست آنها را تحت تاثیر قرار می دهد؟
رونالد آرائوخو گفت: «فکر نمی کنم؛ این تیم ذهنیتی فوق العاده دارد.» اریک گارسیا تاکید کرد: «این ما را تحت تاثیر قرار نمی دهد، بلکه تاثیر عکس دارد.» او افزود: «این تیم فراتر از همه انتظارات ظاهر شده.» هانسی فلیک به بازیکنانش گفت که وقتی به خانه برگشتند، در آینه نگاه کرده و به خود افتخار کنند. دو روز بعد، آنها با هم یک دورهمی گرفتند، با کمی غذا و کمی تراپی تا برای آخرین نبرد آماده شوند. لامین یامال گفت: «یکشنبه یک فینال است.» هرچند نه آن فینالی که سه شنبه شب آرزویش را داشت.
امروز و از ساعت ۱۷:۴۵ به وقت تهران چهارمین و آخرین دیدار الکلاسیکوی فصل بین دو تیم بارسلونا و رئال مادرید برگزار می شود. سید لو، ورزشی نویس مشهور در گاردین نگاهی به این بازی متفاوت انداخته است که در ادامه خواهید خواند.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردین، آنها سه بار مقابل رقیب دیرینه شان شکست خورده اند، اما یک پیروزی می تواند راه را برای حفظ عنوان قهرمانی لالیگا برای شاگردان آنچلوتی باز کند.
بازیکنان رئال مادرید صبح چهارشنبه وقتی به محل تمرین خود در والدبباس رسیدند، با هفت عروسک خرسی روبه رو شدند که به ردیف روی فضای سبز اطراف چیده شده بودند. عروسک ها پیراهن سفید به تن داشتند و پرچمی در مقابلشان نصب شده بود، در کنار چند پرچم اسپانیا که در آن لوگوی باشگاه رئال جای تاج سلطنتی را گرفته بود، روی آن نوشته شده بود: «گرازیه، اینتر» یعنی (ممنونیم اینتر) . سه شنبه شب تیم سیمونه اینزاگی کاری را انجام داده بود که خود رئالی ها در این فصل هنوز انجامش نداده اند. حالا شاید نوبت آنها باشد، یک فرصت آخر برای نجات تنها باقیمانده از فصلی که تا اینجای کار همه عناوینش به تیم دیگری تعلق داشته است.
چهارشنبه صبح بارسلونا حذف شده بود: نه خبری از لیگ قهرمانان بود و نه سه گانه. همین مساله خودش به تنهایی به اندازه کافی برای خوشحالی یا دست کم دلخوشی مادریدی ها کافی بود. هر چند شاید تنها خوشحالی باقی مانده، چون اگر وسوسه شویم و از آنها بپرسیم: «فقط همین؟» پاسخ ممکن است این باشد: «در واقع نه، هنوز چیزی مانده.»
چهار روز پس از حذف اروپایی بارسلونا، ورزشگاه مونتجویک میزبان چهارمین الکلاسیکوی فصل ۲۵-۲۰۲۴ خواهد بود، آن هم در چهارمین استادیوم متفاوت. مادرید سه دیدار قبلی را با نتایج ۴-۰، ۵-۲ و ۳-۲ باخته و در نتیجه این شکست ها، رقیب صدرنشین لالیگاست و همچنین سوپرجام و کوپا دل ری را نیز برده است. اگر رئال چهارمین الکلاسیکو را هم ببازد، بارسا قهرمان لالیگا هم می شود؛ تیم هانسی فلیک با این برد احتمالی هفت امتیاز جلو می افتد در حالی که فقط ۹ امتیاز دیگر باقی می ماند. به این معنا که قهرمانی برای بارسلونا در دسترس می شود و مادرید بدون هیچ جامی فصل را تمام می کند.
اما اگر رئال ببرد …؟ اگر رئال پیروز شود، ناگهان همه چیز تغییر می کند. با یک برد، رئال فقط یک امتیاز عقب خواهد بود و سه بازی باقیمانده اش نسبت به بارسا ساده تر هستند: مایورکا، سویا و رئال سوسیداد. در طرف مقابل بارسلونا باید در دربی برابر اسپانیول به میدان رود و سپس با ویارئال مدعی سهمیه لیگ قهرمانان و اتلتیک بیلبائو بازی کند. کارلو آنچلوتی گفت: «ما هنوز ضعف های کوچکی داریم، اما شانسمان بیشتر می شود. این الکلاسیکو عملا تعیین کننده خواهد بود.» فده والورده هم از آن به عنوان «بازی فصل» یاد کرد.
البته این تکیه کلامشان است؛ «این بازی قرن است، حتی اگر در سال هشت بار تکرار شود.» این جمله یکی از بازیکنان سابق بارساست. اما والورده خیلی هم اشتباه نمی کند. برای رئال، دست کم، این تنها چیزی است که باقی مانده. بزرگ ترین رقابت فوتبالی دنیا از سال ۱۹۰۲ تاکنون ۲۶۰ بار برگزار شده و یک روزنامه متعلق به آن زمان صحنه را چنین توصیف کرده بود: «بانوان ظریفی با لباس های تنگ شده در کمر، صورت هایی با پودر برنج؛ آقایان موقری با لباس های تیره که گل میخک در دکمه سوراخشان جلوه ای به لباس داده؛ جوانان خوش پوش با یونیفورم های براق؛ نظامی هایی در جلیقه های تنگ و شلوارهایی شبیه گاوبازها و خوشگذران هایی با کلاه سیلندری و عصاهای دسته مرمری که دزدکی وارد شده اند.» و هر بار این تقابل، کلیت فصل را تعریف می کند. هر چند به ندرت به این وضوح یک بازی تعیین کننده قهرمانی بوده است.
نزدیک ترین نمونه در سال های اخیر شاید ۲۰۱۲ باشد، زمانی که کریستیانو رونالدو گل برتری را در نوکمپ زد و با آن حرکت معروف «آرام باشید» هواداران را وادار به سکوت کرد و پپ گواردیولا عملا قهرمانی را به رقیب داد یا سال ۲۰۰۹، زمانی که بارسا در برنابئو ۶-۲ پیروز شد و به تلاش خستگی ناپذیر اما بعید رئال پایان داد. در هر دو مورد، تیم صدرنشین با ۴ امتیاز اختلاف وارد شد و این فرصت را داشت تا اختلاف را به ۷ امتیاز برساند، مثل حالا و در هر دو بار تیمی که از نظر امتیازی جلو بود، برد و جام تثبیت شد. اما حتی آن بازی ها هم اینقدر در هفته های پایانی نبود. با شروع بازی عصر یکشنبه، در هفته ۳۵ در حالی که تنها سه هفته باقی مانده، متوجه می شویم این بازی همه چیز خواهد بود.
با این حال باید بپذیریم که این الکلاسیکو واقعا حس «بازی فصل» را ندارد؛ نه هیجان روزهای منتهی به آن دیده می شود و نه آن بار دراماتیک معمول وجود دارد. چیزی در فینال کوپا دل ری، دو هفته پیش وجود داشت که حس پایان می داد. به یاد بیاورید صحنه هایی که بازیکنان رئال در پایان بازی بطری و یخ به سمت داور پرتاب می کردند همراه با آن انفجار احساسی. آن واکنش عصبانیتی بود علیه خاموش شدن چراغ امید. برای مادریدی که توسط آرسنال از لیگ قهرمانان حذف شده بود و واقعیت محتوم خورده بود توی صورتش آن شب پرده افتاد؛ انگار که این فصل به پایان رسیده و پرونده اش بسته شده بود. آینده، جایی آن سوی ماه مه بود و صحبت ها و پرسش ها جای دیگری متمرکز شده بودند: سوال ها در مورد آنچلوتی این نبود که آیا می رود یا نه، بلکه این بود که کی می رود؟ ژابی آلونسو چه زمانی می آید؟ کدام بازیکنان همراهش می آیند؟ کدام بازیکنان در لیست خروج هستند؟ و چطور باید به درستی با کارلتو خداحافظی کرد؟
در همین حال، طبیعی بود که تمرکز بارسلونا معطوف به اینتر شود؛ چیزی حتی بزرگ تر در حال شکل گیری بود که البته محقق نشد و رویای سه گانه از بین رفت. برای بارسلونا، شکست در عین غرور بود، در یکی از تماشایی ترین نیمه نهایی هایی که کسی به یاد می آورد؛ اما دردناک هم بود. برای مادرید، این شکست نوعی آسودگی بود و شاید یک یادآوری دوباره: اینکه بارسلونا شکست ناپذیر نیست، اینکه هنوز کار تمام نشده، هنوز لالیگایی باقی مانده که می توان برایش جنگید. شاید حتی یادآور همان فینال کوپا بود؛ جایی که رئال با وجود نابود شدن توسط بارسلونا در نیمه نخست و باخت در کل بازی در نیمه دوم طغیان کرد و آن احساس حقارت عمیق، دست کم برای مدتی کنار زده شد و آنها تا آستانه پیروزی پیش رفتند.
با توجه به فصلی که رئال پشت سر گذاشته و با وجود حس نوعی فروپاشی کامل سیستم باشگاه، فصلی که در آن رئال نتوانسته تیم قدرتمندی را شکست دهد و ۱۲ گل از بارسا خورده، تقریبا مضحک به نظر می رسد اگر در نهایت قهرمان لالیگا شود. اینکه بتوانند ادعا کنند موفق تر از بارسا بوده اند، چراکه لالیگا ارزش بیشتری از کوپا دل ری دارد. چرا مضحک است؟ تفاوت ها انکارناپذیر است: بارسا در حال گذراندن یکی از بهترین فصول تاریخ خود است؛ از فوریه در صدر جدول بوده، به رکورد ۱۰۰ گل نزدیک شده و در ۱۴ بازی اخیر ۱۳ برد و یک تساوی کسب کرده. در مقابل، رئال فصلی را گذرانده که انگار محو بوده و با این حال، در این نقطه قرار گرفته. پس دیگر آنقدرها هم غیرممکن نیست.
پیروزی گرچه برای رئال یک اجبار است، اما حالا به یک فرصت نیز تبدیل شده؛ یک شانس دوم یا شاید سوم یا چهارم ولی قطعا آخرین فرصت. به ویژه برای کیلیان امباپه؛ کسی که با زدن ۳۶ گل، نمی توان گفت ناکام بوده، اما هیچ کس هم او را یک موفقیت بی قید و شرط نمی داند. مگر اینکه بتواند این لحظه را از آن خود کند؛ همان طور که در فینال کوپا تا آستانه اش رفت، اما در بسیاری شب های دیگر موفق نشد. بازیکنی که قرار بود فصل متعلق به او باشد، حالا آن را از دست رفته می بیند، درست عین سقوط تیم. در حالی که پاری سن ژرمن بدون او به فینال لیگ قهرمانان رسیده و لامین یامال شاید حتی از او سبقت گرفته باشد و ستاره شماره یک فوتبال لقب گیرد.
برای بارسلونا هم این بازی یک فرصت است و اگر از الکلاسیکوهای قبلی درس بگیریم، آنها از این موقعیت استقبال می کنند. اما حالا این فرصت به یک وظیفه هم تبدیل شده، برای اینکه نگذارند تمام آن هیجان، تمام آن شور و شادی، در نهایت به ناامیدی و ناکامی ختم شود. اینکه تلاش کنند فصلی طولانی، همانقدر لذت بخش تمام شود که بیشتر اوقاتش بوده.
فصل، بی شک، طولانی بوده. هر دو تیم با مصدومیت و خستگی به بازی امروز رسیده اند. هیچ کدام مدافعان کناری اصلی خود را در اختیار ندارند؛ اگرچه بارسا به بازگشت احتمالی آلخاندرو بالده خوشبین و امیدوار است روبرت لواندوفسکی که در میلان به عنوان یار تعویضی وارد شد، بتواند بازی را از ابتدا آغاز کند. شش بازیکن ترکیب اصلی بارسا در تمرین روز پنجشنبه حضور نداشتند.
در سمت رئال، به نظر می رسد آردا گولر جای رودریگو را بگیرد؛ آنچلوتی قصد دارد بر قدرت خط میانی بیفزاید. اما این بازی بیش از اینکه مساله ای فیزیکی یا فنی باشد، نبرد ذهنی است. آنچه در سن سیرو رخ داد، بهترین اتفاق برای مادرید بود: بارسلونا شکست خورد و مهم تر از آن، آسیب دید. بازی آنها به وقت اضافه کشیده شد و بازیکنان خسته و خالی از انرژی بازگشتند. همیشه در الکلاسیکو یک عنصر روانی وجود دارد، اما این بار، شاید بیش از همیشه، این موضوع به سطح آمده است. شکست در ایتالیا چه تاثیری بر بارسا گذاشته؟ بر رئال چه تاثیری دارد؟
بارسا بی باک بازی کرد، اما برای بسیاری از بازیکنان جوان این تیم، این اولین ضربه واقعی دوران حرفه ای شان بود. آیا این شکست آنها را تحت تاثیر قرار می دهد؟
رونالد آرائوخو گفت: «فکر نمی کنم؛ این تیم ذهنیتی فوق العاده دارد.» اریک گارسیا تاکید کرد: «این ما را تحت تاثیر قرار نمی دهد، بلکه تاثیر عکس دارد.» او افزود: «این تیم فراتر از همه انتظارات ظاهر شده.» هانسی فلیک به بازیکنانش گفت که وقتی به خانه برگشتند، در آینه نگاه کرده و به خود افتخار کنند. دو روز بعد، آنها با هم یک دورهمی گرفتند، با کمی غذا و کمی تراپی تا برای آخرین نبرد آماده شوند. لامین یامال گفت: «یکشنبه یک فینال است.» هرچند نه آن فینالی که سه شنبه شب آرزویش را داشت.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «پیش بازی الکلاسیکو؛ نبرد نهایی؛ رئال برای غرورش می جنگد بارسا برای فراموشی!» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.