پاسخ به شبهاتی در ارتباط با واقعه کربلا



به گزارش خبرنگار مهر، با توجه به نزدیکی ایام اربعین حسینی و بازگشت خانواده امام حسین (ع) به کربلا در این ایام و پس از حضور در مجلسی که یزید ترتیب داده بود، این هفته در طرح «سه شنبه ها با پاسخ به شبهات دینی» به یکی از شبهات و پرسشهای رایج مخاطبان که در روزهای اخیر در فضای مجازی در این ارتباط مطرح شده، پاسخ داده شده است.

در این ارتباط مدیر گروه قرآنی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به این شبهه پرسش که « آیا حقیقت دارد که یزید از ماجرای کربلا توبه کرده و پشیمان شده است؟» از دیدگاه تاریخی پاسخ داده است.

ندامت و توبه یزید از جنایت کربلا؛ از شبهه تا واقعیت!

در این ارتباط یزدان رضوی در گفت و گو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: از جمله مسائلی که گاهی در این ایام در برخی مجالس عزاداری نیز نقل می شود، جملاتی از یزید است که ظاهرا نشان دهنده ندامت و توبه یزید از جنایت کربلا است.

وی با بیان اینکه این مطلب عنوان شده است که پس از ورود سرها و اسرای کربلا به کاخ یزید، او را حالت تأثر فرا گرفته و این جنایت شنیع را به ابن زیاد نسبت داده اند، ابراز داشت: این گونه نقل می شود که وی در این مجلس چنین گفته است که « خداوند پسر مرجانه (عبیدالله بن زیاد) را لعنت کند که مرا نزد مسلمانان مبغوض و منفور کرد و در دلهای آنان کینه مرا کاشت!»

مدیر گروه قرآنی مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با اشاره به اینکه جملات دیگری شبیه این عبارات در برخی کتب تاریخی دیگر نیز آمده است، بیان داشت: اگر بخواهیم همه این عبارات را بپذیریم و در اسناد آنها خدشه روا نداریم چند نکته را می توانیم از آنها به دست آوریم که نیازمند بررسی تاریخی و اسنادی است.

وی ادامه داد: نخستین مورد در این ارتباط این است که مقصر اصلی در جریان کربلا ابن زیاد بوده و یزید هیچ فرمانی مبنی بر کشتن امام(ع) و یا حتی سختگیری نسبت به او نداشته است؛ دوم اینکه یزید از این عمل ابن زیاد خشمگین شده و او را لعنت می کند و نکته دیگر اینکه یزید از کشته شدن امامحسین (ع) اظهار تأسف شدید می کند.

اسناد تاریخی به جای مانده به خوبی دروغین بودن ادعای یزید را اثبات می کند

رضوانی با اشاره به اینکه درباره نکته اول خوشبختانه اسناد تاریخی به جای مانده به خوبی دروغین بودن ادعای یزید را اثبات می کند، ابراز داشت: در گزارشهای تاریخی چنین آمده است که یزید به محض رسیدن به حکومت و به رغم سفارشهای پدر خود، در اولین نامه خطاب به ولید بن عتبه فرماندار مدینه چنین نگاشته است که « هنگامی که نامه من به دستت رسید، حسین و ابن زبیر را احضار کرده و از آن دو برای من بیعت بگیر و اگر نپذیرفتند گردن آن دو را زده و سرهایشان را به نزد من بفرست».

وی اضافه کرد: همچنین در بعضی از نقلها چنین آمده است که یزید هنگام حضور امام (ع) در مکه، عدهای را مخفیانه به حج فرستاده بود تا در حین اعمال حج در کنار کعبه، امام (ع) را به قتل برسانند چنانکه ابن عباس نیز در نامه خود به یزید به این مطلب اشاره می کند.

مدیر گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی تصریح کرد: همچنین در گزارشهای تاریخی آمده است که هنگام حرکت امام (ع) به سمت عراق، یزید به ابن زیاد نامه نگاشته و از او خواست تا در مقابل امام (ع) با شدت عمل تمام بایستد و بعدها ابن زیاد نیز به فرمان داشتن از یزید مبنی بر کشتن امام حسین (ع) اعتراف می کند.

وی اظهار داشت: عبدالله بن عباس نیز در نامهای به یزید، صراحتا او را قاتل امام حسین (ع) وجوانان بنی عبدالمطلب دانسته و با عبارتهای زیر او را توبیخ می کند که «مپندار که من کشتن حسین (ع) و جوانان بنی عبدالمطلب را فراموش کرده ام!»

اعتراف صریح معاویه بن یزید به کشته شدن امام حسین (ع) توسط پدرش

رضوانی ابراز داشت: این مطلب در آن زمان به گونه ای روشن بود که حتی بعدها فرزند یزید، معاویة بن یزید نیز بر بالای منبر مسجد جامع دمشق، پدر خود را این چنین مورد توبیخ قرار میدهد دبنی ترتیب که « … و قد قتل عترة الرسول و …».

مدارک کشته شدن سیدالشهدا (ع) به دستور یزید انکار ناپاپذیر است

وی تصریح کرد: به طور خلاصه شواهد تاریخی مبنی بر کشته شدن سیدالشهدا (ع) به دستور یزید، به گونه ای است که جای انکار را برای تحلیلگر منصف باقی نمیگذارد.

مدیر گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی ابراز داشت: در ارتباط با نکته دوم یعنی خشمگین شدن یزید از جنایت ابن زیاد باید بگوییم که شواهد تاریخی گویای آن است که یزید در آغاز از شنیدن خبر شهادت امام حسین (ع) خوشحال شد و ابن زیاد را مورد تشویق قرار داد!

وی اضافه کرد: سبط ابن جوزی سخن از تشویق فراوان یزید نسبت به ابن زیاد، فرستادن هدایای گرانقیمت برای او، شب نشینی های همراه با شرب خمر با او و برخورد با او به عنوان یکی از اعضای خانواده خود سخن به میان آورده است؛ وی اشعاری را از یزید نقل کرده که به صراحت رضایت و قدردانی او از ابن زیاد را در مورد کشتن امام (ع) بیان میدارد!

یزدانی ابراز داشت: همچنین تاریخ گویای آن است که یزید هیچ اقدامی مبنی بر عزل ابن زیاد از عراق نکرد بلکه پس از رخ دادن قیام ابن زبیر در سال ۶۳ ق، از ابن زیاد خواست تا به جنگ او برود.

خشمگینی یزید از ابن زیاد عملی ظاهری و فرافکنانه بوده است

وی افزود: بنابراین خشمگینی وی از ابن زیاد را باید عملی ظاهری دانست که تحت تأثیر واژگونه شدن شرایط با سخنرانیهای حضرت زینب (ع) و امام سجاد (ع)و در واکنش فرافکنانه انجام پذیرفته است تا منفوریت و مبغوضیتی را که از این جنایت برای او حاصل آمده، به گونه ای بزداید.

مدیر گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با اشاره به اینکه نکته سوم یعنی اظهار تأسف یزید از کشته شدن امام (ع) نیز بر خلاف شواهد تاریخی است، گفت: تاریخ گویای آن است که با ورود سرها و اسیران به دمشق و مجلس یزید، او ابراز شادمانی کرده و با چوب بر دندانهای سر امام علیه السلام می زد.

وی اضافه کرد: همچنین اشعاری می خواند که شعف او از انتقامگیری بنی امیه از بنی هاشم در جنگ بدر را نشان می داد که در آن جنگ، جد مادری او «عتبه»، داییاش «ولید» و تعدادی دیگر از بزرگان قریش به دست یاران پیامبر (ص) به قتل رسیده بودند.

تکذیب نبوت پیامبر اکرم (ص) توسط یزید

یزدانی گفت: در همین اشعار اساسا به تکذیب نبوت پیامبر اکرم (ص) پرداخته و آن را دستاویزی برای رسیدن به حکومت دانسته است که «بنی هاشم با حکومت بازی کردند و هیچ خبری از آسمان نیامد و هیچ وحی ای نازل نشد» و چنانچه اشاره شد که اظهار تأسف او هنگامی بود که اوضاع را دگرگونه و اظهار شادمانی بیشتر را مواجه با عکس العمل احتمالی مردم می دید.

وی بیان داشت: چنانکه از عبارات یزید آشکار می شود، اظهار تأسف او صرفا یک اظهار تأسف سیاسی است و در آن هیچ عبارتی که ناشی از توبه، استغفار و بازگشت به درگاه الهی باشد، دیده نمی شود.

مدیر گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی تاکید کرد: این عمل نیز باید در ظرف سیاسی خود مورد ارزیابی قرار گیرد و به مسئله توبه ربط داده نشود تا آنگاه به سراغ جواز لعن او در صورت توبه او برویم.

۲ جنایت عظیم یزید در حق صحابه پیامبر اکرم (ع) پس از واقعه کربلا!

وی ادامه داد: اگر بپذیریم یزید واقعا توبه نموده است، باید آثار آن را در اعمال بعدی او مشاهده کنیم؛ در حالیکه تاریخ ضد آن را نشان می دهد؛ زیرا یزید پس از واقعه عاشورا و در دو سال باقیمانده حکومت ننگین خود، دست به دو جنایت عظیم دیگر زد.

رضوانی تاکید کرد: از جمله این جنایات قتل عام مردم مدینه توسط یزید و مباح کردن آن سرزمین برای سپاهیان خود به مدت سه روز است که کشتن بسیاری از صحابه پیامبر اکرم (ص) ساکن در این شهر که در تاریخ به «واقعه حره» مشهور شده است.

وی اضافه کرد: فرمان حمله یزید به مکه است که سپاهیان او با منجنیق به این شهر حمله برده و حرمت خانه کعبه را شکستند و آن را با آتش پرتاب شده از منجنیق ها سوزانیدند دومین جنایت عظیم یزید پس از واقعه کربلاست.

مدیر گروه قرآن و حدیث مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با اشاره به نتیجه این مبحث با توجه به مطالب اشاره شده گفت: از نظر تاریخ این نکته مسلم است که نه تنها هیچ نشانه ای دلالت بر توبه یزید وجود ندارد بلکه تمام نشانه ها ناشی از عدم توبه اوست بنابراین همچنان جواز لعنت او نزد قاطبه مسلمانان پابرجا است.
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «پاسخ به شبهاتی در ارتباط با واقعه کربلا» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.