خس بی سر و پا؛ سفرنامه ای دلنشین از اربعین



به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی گروه فرهنگی کنف، به معرفی کتابی درباره سفرنامه اربعین سال ١٤٣٦ پرداخت و نوشت:



من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم

او که می رفت مرا هم به دل دریا برد(علامه طباطبایی)

خس بی سر و پا سفرنامه اربعین سال ١٤٣٦(۱۳۹۳) به قلم آقای حمید حسام است.

سفرنامه ای کوتاه و دلنشین که می توان در یک نشست خواند.

سفرنامه ای که در آن حمید حسام ما رو علاوه بر سفر اربعین با یاد و خاطرات رفقای شهیدش هم همراه می کند و با دیدن هر نشانه ای از آنهایی که روزی، کربلا آرزوی دور و محال شان بود یاد می کند.

در بخشی از این کتاب آمده است:

روز سوم و آخرین روز راهپیمائی، روز موعود، روز اربعین است. نگرانم؛ نگران پاهایی که هنوز تاول نزده تا مثل کاروان اسرای شام، با قافله سالار کاروان_زینب کبری_ همراهی کند، اگر پا تاول هم بزند، غل و زنجیر که به دست و پایم نیفتاد و ضرب تازیانه بر صورتم نقش نبسته و فراق بر جگرم ننشسته است؛ ولی امان از دلی که همه ی زخم ها را چشید و ضرب تازیانه ها را دید و صوت قرآن برادر را از روی نیزه ها شنید.

*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی « خس بی سر و پا؛ سفرنامه ای دلنشین از اربعین» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.