استقلال فرهنگی با اقدام جهادی



به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، حجت الاسلام علی شیرازی نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه در یادداشتی با عنوان «استقلال فرهنگی با اقدام جهادی» نوشت:

ما سه نوع استقلال داریم:

۱- استقلال سیاسی؛ یعنی اینکه مسئولین کشور زیر بار هیچ کس، جز تکلیف الهی نمی روند. این یک کار سختی است؛ اما ملت ایران این کار سخت و دشوار را به سرانجام رساند.

۲- استقلال اقتصادی؛ یعنی اینکه ملت و کشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود می ایستند و به کسی جز خداوند تکیه نمی کنند. استقلال اقتصادی از استقلال سیاسی سخت تر و مشکل تر است.

۳- استقلال فرهنگی؛ یعنی اینکه مردم ایران از فرهنگ غرب جدا می شوند و فرهنگ اسلام ناب محمدی در بین مردم و جامعه نهادینه می شود. این استقلال از همه سخت تر است و بسیار خون دل دارد.

ده ها سال و قبل از انقلاب اسلامی، فرهنگ غرب را در ایران نهادینه کردند. سال ها این فرهنگ را ترویج نمودند. فرهنگی برای دشمنی با ارزش ها و درخشندگی ها و فضیلت های انسانی که همچون ابزار در اختیار خداوندان زر و زور و امپراطوران قدرت است. فرهنگی که با آن در صدد هستند نسل بنی آدم را از همه فضایل انسانی و الهی تهیدست کنند و انسان ها را به موجوداتی فاسد و مطیع و تسلیم و غافل از یاد خدا و معنویت تبدیل کنند و با برهنگی و اختلاط و امتزاج بی قید و شرط زن و مرد باهم، پایه های اصلی فرهنگ دینی را تخریب نمایند.

سلطه فرهنگی، از سلطه سیاسی و اقتصادی خطرناک تر است. نفوذ فرهنگی غرب تا به آنجا پیش رفته که حتی برخی بزرگان دین ناخواسته در گردابی قرار گرفتند که در سخنرانی ها و مقالات و کتاب ها و کلاس های درس خود به جای تبیین کلام خدا و اولیای الهی و فیلسوفان و عرفای دینی، شاهد مثال ها را از نگاه مثلا فیلسوفان غربی می آورند. کلمات غریب را در محاورات به کار می برند. در اقتصاد، مصرف گرا و تجمل گرا شده اند. پیوند دین و سیاست را مضر به حال دین و جامعه می داند. اینها اثرات نفوذ فرهنگ غرب در جامعه است.

فرهنگ غرب زدایی به آسانی نیست. چهل سال از شکل گیری نظام جمهوری نظام جمهوری اسلامی ایران می گذرد. هنوز در دانشگاه ها و حتی حوزه های علمیه ما و برخی از مراکز انقلابی ما، مدیریت غربی بحث و تدریس می شود. برخی معتقدند که ما اصلا مدیریت اسلامی نداریم. ما را از تاریخ و از گذشته و از فرهنگ و از مفاخر علمی و دینی و سیاسی و فرهنگی مان جدا کردند. سابقه علمی و فرهنگی مان را از ما گرفته اند تا هرچه می خواهند بر سرمان بیاورند.

با سخنرانی و مقاله و حرف و با انتقاد هم کار درست نمی شود. امروز ما برای رسیدن به استقلال فرهنگی نیاز به یک کار عمیق و ریشه دار و یک کار زیر بنایی و برنامه ریزی شده داریم. نیاز به شخصیت های برجسته داریم که با تلاش شبانه روزی، کاستی ها را جبران نمایند.

دستمان پر است، اما کم کاریمان مشکل درست کرده است. ما امام خمینی (ره) را داریم. در مدیریت حرف ندارد. انقلاب و نظامی را شکل داد که در تاریخ دنیا بی نظیر است. نظامی را ساماندهی کرد که چهل سال همه دنیا در برابر آن ایستادند، اما طرفی نبستند. او کجا درس خوانده بود؟ او شاگرد مکتب امام صادق (ع) بود. با الهام از دین، مردم سالاری دینی را وارد فرهنگ کشور نمود. مردم را همه کاره دانست. شورای نگهبان را، بسیج را، سپاه را، جهاد سازندگی را، کمیته امداد را، در جایگاه های خود تعریف کرد. انتخابات را شکل داد. روز قدس را پایه ریزی نمود. راهپیمایی در یوم الله را رقم زد. استکبار ستیزی را وارد قاموس و فرهنگ جامعه نمود. از جوان ۱۷-۱۸ ساله و ۲۰ ساله ژنرال ساخت. مدیرانی مثل چمران و همت و باکری و خرازی و زین الدین و حسن باقری تربیت نمود. باقری که در موضوع تبیین اطلاعات جنگ، نخبه های نظامی ارتش را هم تسلیم نگاه و تحلیل خود کرد.

ما چند کتاب درباره مدیریت امام داریم؟ چرا کم کاری و سهل انگاری داریم؟ تا کی باید کم کار باشیم؟ اگر دنیا یک مدیر مثل امام داشت، هزاران کتاب درباره اش می نوشت. ما دستمان پر است، اما اراده مان برای نگارش و تبیین شخصیت مدیریتی امام (ره) ضعیف است. امام یک شخصیت چند بعدی است. عرفان و اخلاق و فلسفه و فقه و تهجد و تضرع او را هم باید تبیین کرد.

ما چند کتاب درباره مدیریت رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشته ایم؟ فردی که رؤسای بزرگ دنیای امروز مانند دبیرکل اسبق سازمان ملل و رئیس جمهور روسیه در مقابل او کرنش می کنند و عظمت او را ستایش می نمایند.

ما چند کتاب درباره مدیریت سردار حسن باقری نگاشته ایم؟ چرا نباید تجربه های مدیریتی سردار سلیمانی و ده ها سردار سپاه را در قالب طرح درس های مدیریتی و سرفصل های کلاس های دانشگاهی به رخ دنیا بکشیم؟!

چرا نباید به جای شاهد مثال های از کتب فیلسوفان غربی، نگاه فیلسوفان عصر حاضر را که چون خورشید در کشورمان می درخشند، در کتاب ها و مقالات و سخنرانی های خود مطرح نمائیم؟! چرا نباید نگاه امام خمینی و امام خامنه ای و علامه طباطبایی و علامه مطهری و علامه حسن زاده آملی و علامه جوادی آملی و علامه مصباح یزدی و ده ها فیلسوف حوزه و دانشگاه، در کتاب های حوزوی و دانشگاهی و مدیریتی ما وارد و نهادینه شود؟!

ما درباره مدیریت جوان و جوانگرایی دستمان پر است. هر فرمانده لشکر و قرارگاه و تیپ و دوران جنگ ما یک کتاب مدیریتی نگارش نیافته دارد که با همت من و ما باید تدوین و ترویج شود. در دانشگاه های ما باید تاریخ مدیریت شهید تهرانی مقدم تدریس شود.

در دانشگاه های ما باید نامه علی (ع) به مالک اشتر به عنوان یک بحث عمیق مدیریتی و کتاب عمار یاسر به عنوان یک بحث عمیق بصیرتی تدریس شود.ما باید فرهنگ محمدی و علوی و فاطمی و حسینی و رضوی و مهدوی را تدریس کنیم. ما با تلاش و کوشش استقلال سیاسی را ترسیم کردیم. امروز در صددیم که استقلال سیاسی مان را هم رقم بزنیم. اما از همه مهم تر استقلال فرهنگی است. ما در این میدان به یک جهاد کبیر نیاز داریم. به یک همت بلند و اراده قوی محتاجیم.

به جوانانی با روحیه انقلابی و جهادی که آستین ها را بالا بزنند و ملت ایران را از زیر سلطه فرهنگی غرب خارج کنند و در آموزش و پرورش و دانشگاه های ما، فرهنگ اسلام ناب محمدی را عمق ببخشند.

مردان مرد ما شهوات را دور انداخته اند، راحتی و لذت را دور انداخته اند. رفتند در میدان مبارزه با شاه و با صدام و با تروریست ها و توانستند دشمن را به زانو درآورند. در این میدان فرهنگی نیز به حول و قوه الهی پیروز خواهند شد و با جهاد فرهنگی، ریشه فرهنگ غربی را از این کشور قطع خواهند کرد.

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «استقلال فرهنگی با اقدام جهادی» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.