لزوم مشارکت همسایگان در روند صلح افغانستان؛ دستاورد نشست مسکو چه بود؟

به اعتقاد کارشناس سیاسی روس، در بحث مشارکت طرف های خارجی در روند صلح افغانستان باید اولویت با کشورهای منطقه باشد.
«الکساندر کنیازف» در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه به ارزیابی نتایج نشست «مسکو» در ۶-۷ فوریه ۲۰۱۹ پرداخت.
فارس: تا کجا نتایج نشست صلح افغانستان در مسکو را می توان موفقیت آمیز دانست؟
کنیازف: تا پیش از این تمام مذاکراتی که با طالبان (حتی با مشارکت نمایندگان دولت کابل) دنبال شد، عملا به بن بست رسید. این بحث در مورد تلاش های چین، آمریکا و روسیه برای مذاکره با طرف های درگیر در افغانستان صدق می کند.
در تمام اقداماتی که تا این اواخر صورت گرفت، جای نیروهای سیاسی غیر پشتون و احزاب سیاسی مخالف دولت کنونی خالی بود در حالی که بایستی آنان به عنوان طرف های مهم مورد توجه قرار می گرفتند.
از این نقطه نظر گفت وگوهای اخیر مسکو یک رویداد فوق العاده بوده و چنانچه بتواند تبدیل به فرایند مداوم شود، موفق ترین اقدام در جهت حل و فصل مشکل افغانستان خواهد بود.
از این نقطه نظر نتایج نشست مسکو بیش از انتظار بود. برگزاری گفت وگوهای طرف های درگیر در افغانستان به شکلی که صورت گرفت، دستاورد قابل توجهی است به ویژه اینکه آنان موفق به تهیه و انتشار بیانیه مشترک شدند.
اگر رویارویی های حدود یک چهارم قرن این گروه ها را مد نظر قرار دهیم، پس قطعا امضای این بیانیه پیشرفت قابل توجهی می باشد.
فارس: پس با این توصیف نتایج نشست مسکو را می توان موفقیت دیپلماسی روسیه عنوان کرد؟
کنیازف: این موفقیت بزرگی است، هرچند نشست مسکو غیر رسمی دانسته می شود، اما واضح است که بدون نقش وزارت امور خارجه روسیه غیر قابل برگزاری بود.
تلاش های قبلی جهت برقراری تماس های روسیه با طالبان، از سوی دولت افغانستان و همچنین شرکای آمریکایی و عربی آن، به عنوان حمایت روسیه از طالبان تلقی می شد که در افکار عمومی افغانستان سیاست و اقدامات روسیه را خصمانه ترسیم می کرد.
ولی اکنون اینگونه تفسیر از عملکرد مسکو غیر ممکن بوده و نادیده گرفتن روسیه، دولت «اشرف غنی» را عملا با حامیان غربی اش تنها گذاشته است.
در حال حاضر بهترین راه خروج از این وضعیت برای اشرف غنی (و همچنین آمریکایی ها) گفت وگو با احزاب مخالف و سهیم کردن آنان در سناریوی مصالحه می باشد زیرا پشت سر این احزاب اقلیت های قومی و در مجموع اکثریت رای دهندگان افغان قرار دارند.
فارس: به نظر شما، چرا طالبان و رهبران برجسته احزاب سیاسی و گروه های قومی افغانستان تصمیم به مشارکت در نشست مسکو گرفتند؟
کنیازف: از بهار سال ۲۰۱۸ به این طرف بحث مذاکرات دنبال می شد. به این منظور حتی کمیته ای تحت ریاست «محمد اسماعیل خان» ایجاد گردید.
ظاهرا تماس هایی نیز به صورت غیر علنی انجام شده ولی محمد اسماعیل خان در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ در خصوص این موضوع نتوانست مطلب خاصی را بیان کند.
ضمنا «محمد محقق» نیز در مورد این مذاکرات با بنده صحبت کرده بود ولی در آن موقع این بحث چندان مهم به نظر نمی رسید چرا که تمام طرف ها درگیر انتخابات پارلمانی ماه اکتبر سال ۲۰۱۸ و رسیدگی به نتایج آن بودند.
همچنین برای رهبران جمعیت اسلامی بحث مذاکره با طالبان در حاشیه قرار داشت ضمنا همه رهبران احزاب اعم از تاجیک ها، هزاره ها و پشتون ها تا حدودی مخالف ایده خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان بوده و این پرسش را مطرح می کردند که «امنیت کشور را چه کسی تامین خواهد کرد؟».
دور اخیر مذاکرات نمایندگان آمریکا با طالبان در قطر برای بازگشت سیاستمداران مخالف به روند مذاکرات انگیزه ای ایجاد کرد.
پس از بیانیه «زلمی خلیلزاد» در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۹ در خصوص توافق در مورد خروج نیروهای نظامی آمریکا، رهبران احزاب مخالف درک کردند که آنها در حقیقت از سوی آمریکایی ها در حاشیه روند سیاسی رانده می شوند.
در طرح آمریکایی صلح افغانستان فقط مذاکرات میان طالبان و دولت در نظر گرفته شده و آینده ای برای مخالفین و اقلیت های ملی وجود نخواهد داشت به این دلیل مخالفین فعالیت های خود را تشدید کردند و نخستین نشست آنان با طالبان به خوبی برگزار شد.
ظاهرا رهبر طالبان نیز به درک این موضوع رسیده که قطع نظر از چگونگی توافقات خود با آمریکایی ها، نادیده گرفتن منافع احزاب مخالف و به خصوص احزاب قومی - سیاسی که یک نیروی جدی به شمار می روند، نه تنها صلح نخواهد آورد بلکه باعث آغاز جنگ خواهد شد و این موضوع حاکی از آن است که در میان طالبان تمایل برای ایجاد صلح وجود دارد.
فارس: به نظر شما اجرای کدام موارد از «اعلامیه مسکو» سخت تر و مشکل تر خواهد بود؟
کنیازف: همه موارد سخت و مشکل می باشند و اعلامیه مسکو نخستین گام در این روند به شمار می رود. البته در مورد آینده افغانستان و نطام آن گروه های سیاسی افغانستان مواضع مختلف و گاهی اوقات متضاد دارند که فرایند دست یافتن به راه حل های مناسب و مورد پذیرش همه طرف ها شاید چند سالی زمان ببرد.
به عنوان مثال واضح است که بحث ایجاد «یک حکومت قوی مرکزی مبنی بر مشارکت عادلانه همه اقوام افغانستان» فعلا فقط حالت اعلامیه گونه دارد، ولی مهم تر این است که طالبان با طرح موضوع موافقت کردند.
در جریان نشست مسکو این اتفاق رخ داد که هنگام صحبت های «لطیف پدرام» رئیس حزب کنگره ملی افغانستان که از جانبداران مطرح فدرالی سازی نظام افغانستان می باشد، سعی کردند تا روزنامه نگاران را از سالن نشست بیرون کنند ولی اینکه هیئت طالبان سخنرانی وی را گوش کردند، یک نوع پیشرفت ارزیابی می شود.
مجموعه عظیمی از مسائل پیچیده نیازمند پیدا کردن راه حل های مناسب و قابل قبول می باشد تا بتواند هم جانبداران ایجاد حاکمیت دینی و هم طرفداران مسیر توسعه سکولار را راضی نگه دارد.
البته این مسائل به مراحل بعدی بستگی دارد اما فعلا بحث مهم این است که برای ادامه گفت وگوهای بعدی چه مکانیسمی در نظر گرفته شده، آمریکایی ها چه رفتاری از خود نشان خواهند داد، اقدامات دولت کابل چه خواهد بود، تا کجا وحدت رهبران احزاب سیاسی که در نشست مسکو حضور یافتند حفظ خواهد شد و تا چه حد طالبان به توافقات این نشست پایبند خواهند ماند؟
کاملا روشن است که طالبان از تماس با مخالفین و همچنین با روسیه به عنوان استدلال در مذاکرات خود با آمریکایی ها استفاده می کنند تا شرایط مورد نظرش را به طور حداکثر به دست بیاورد.
طالبان مطمئن نیستند که روند گفت وگوها غیر قابل بازگشت باشد.
در صورت موفقیت روند صلح، بحث بازگشت بخش زیادی از طالبان و خلع سلاح و پیوستن بخشی از آنان به ارتش و سایر ساختارهای امنیتی افغانستان اهمیت پیدا خواهد کرد.
بنابراین برنامه اجتماعی و اقتصادی مربوط به بازگرداندن طالبان مهم می باشد، زیرا در غیر این صورت بخش قابل توجهی از طالبان سطوح پائین و متوسط به سایر گروه های افراطی و تروریستی خواهند پیوست.
همچنین مسائل مشارکت طالبان در قدرت، به رسمیت شناختن یا نشناختن نتایج انتخابات اخیر پارلمانی، برگزاری یا به تاخیر انداختن انتخابات آتی ریاست جمهوری از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود.
فارس: گفت وگوهای بعدی در «دوحه» برگزار خواهد شد، آیا احتمال پیوستن دولت کابل به این روند امکان پذیر می باشد؟
کنیازف: این پرسش هنوز پاسخ مشخصی ندارد. فکر می کنم که پس از برگزاری گفت و گوهادر مسکو، هم کابل و هم «واشنگتن» بلافاصله به فکر اقدامات مورد نیاز در واکنش به این اتفاق افتادند.
آمریکایی ها تقریبا روی همه رهبران سیاسی که در نشست مسکو حضور یافتند، به میزان مختلف دارای نفوذ می باشند.
واکنش ها در زمینه ایجاد شکاف میان ائتلاف شکل گرفته و دیگری حمایت از تداوم گفت وگوهاولی تحت نظارت و در راستای اهداف اعلام شده دنبال خواهد شد.
اعلام آمادگی اشرف غنی جهت واگذاری دفتر برای طالبان در افغانستان با این موضوع مرتبط می باشد.
مسلما به طور کامل نادیده گرفتن این گفت وگوها دیگر امکان ندارد و به این دلیل تلاش خواهد شد آن را قطع کنند و مدیریت گفت وگوها را در اختیار بگیرند.
اگر در راستای اهداف خود تاکتیک تغییر چارچوب یا فرمت گفت وگوها دنبال شود، پس دولت کابل نیز به نوعی مشارکت خواهد کرد.
فارس: برخی از رسانه ها گزارش دادند که در مذاکرات مسکو موضوع امکان برگزاری چنین نشست هایی در آسیای مرکزی (در «آستانه» یا «تاشکند») مطرح شده شما درباره میزبانی کشورهای منطقه از جمله قزاقستان چه نظر دارید؟
کنیازف: از نقطه نظر منافع روسیه و متحدان آن در رابطه با افغانستان (به ویژه ایران و همچنین چین و تا حدودی پاکستان) برگزاری دور جدید گفت و گوها در قزاقستان بسیار مفید خواهد بود.
سیاست تاشکند در مورد افغانستان هرچند منافع ملی ازبکستان را دنبال می کند، در عین حال کاملا وابسته به سناریوهای آمریکا است به عبارت دیگر ازبکستان طرف ذی نفع می باشد.
بنابراین به دلیل بی طرفی قزاقستان در بحث افغانستان، انتخاب این کشور و به ویژه «آلماتی» که در آن اقلیت قوی و معتبر افغانستانی وجود دارد مناسب تر خواهد بود.
فارس: آیا ضرورت جلب تعداد بیشتر کشورهای علاقه مند به روند صلح افغانستان وجود ندارد؟
کنیازف: ابتکار مسکو برای حل و فصل مشکل افغانستان از ابتدا روی این نکته تاکید داشت که در بحث مشارکت طرف های خارجی در روند صلح افغانستان اولویت با کشورهای منطقه باشد، چرا که وضعیت افغانستان به طور مستقیم با منافع امنیتی و توسعه اقتصادی آنها ارتباط دارد. منظور قبل از همه ایران، چین ، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی است.
مطمئنا در صورت اتخاذ اقدامات هماهنگ این امر بسیار موثر خواهد بود، به ویژه از آنجایی که تحولات افغانستان می تواند بر اساس سناریوهای بدبینانه پیش رفته و به درگیری های بزرگ نظامی منجر شود.
بنابراین کنترل این فرایندها با هدف حفظ منافع مشترک، هم به نفع افغانستان و هم کشورهای منطقه (از جمله روسیه) خواهد بود.
انتهای پیام/ح
«الکساندر کنیازف» در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه به ارزیابی نتایج نشست «مسکو» در ۶-۷ فوریه ۲۰۱۹ پرداخت.
فارس: تا کجا نتایج نشست صلح افغانستان در مسکو را می توان موفقیت آمیز دانست؟
کنیازف: تا پیش از این تمام مذاکراتی که با طالبان (حتی با مشارکت نمایندگان دولت کابل) دنبال شد، عملا به بن بست رسید. این بحث در مورد تلاش های چین، آمریکا و روسیه برای مذاکره با طرف های درگیر در افغانستان صدق می کند.
در تمام اقداماتی که تا این اواخر صورت گرفت، جای نیروهای سیاسی غیر پشتون و احزاب سیاسی مخالف دولت کنونی خالی بود در حالی که بایستی آنان به عنوان طرف های مهم مورد توجه قرار می گرفتند.
از این نقطه نظر گفت وگوهای اخیر مسکو یک رویداد فوق العاده بوده و چنانچه بتواند تبدیل به فرایند مداوم شود، موفق ترین اقدام در جهت حل و فصل مشکل افغانستان خواهد بود.
از این نقطه نظر نتایج نشست مسکو بیش از انتظار بود. برگزاری گفت وگوهای طرف های درگیر در افغانستان به شکلی که صورت گرفت، دستاورد قابل توجهی است به ویژه اینکه آنان موفق به تهیه و انتشار بیانیه مشترک شدند.
اگر رویارویی های حدود یک چهارم قرن این گروه ها را مد نظر قرار دهیم، پس قطعا امضای این بیانیه پیشرفت قابل توجهی می باشد.
فارس: پس با این توصیف نتایج نشست مسکو را می توان موفقیت دیپلماسی روسیه عنوان کرد؟
کنیازف: این موفقیت بزرگی است، هرچند نشست مسکو غیر رسمی دانسته می شود، اما واضح است که بدون نقش وزارت امور خارجه روسیه غیر قابل برگزاری بود.
تلاش های قبلی جهت برقراری تماس های روسیه با طالبان، از سوی دولت افغانستان و همچنین شرکای آمریکایی و عربی آن، به عنوان حمایت روسیه از طالبان تلقی می شد که در افکار عمومی افغانستان سیاست و اقدامات روسیه را خصمانه ترسیم می کرد.
ولی اکنون اینگونه تفسیر از عملکرد مسکو غیر ممکن بوده و نادیده گرفتن روسیه، دولت «اشرف غنی» را عملا با حامیان غربی اش تنها گذاشته است.
در حال حاضر بهترین راه خروج از این وضعیت برای اشرف غنی (و همچنین آمریکایی ها) گفت وگو با احزاب مخالف و سهیم کردن آنان در سناریوی مصالحه می باشد زیرا پشت سر این احزاب اقلیت های قومی و در مجموع اکثریت رای دهندگان افغان قرار دارند.
فارس: به نظر شما، چرا طالبان و رهبران برجسته احزاب سیاسی و گروه های قومی افغانستان تصمیم به مشارکت در نشست مسکو گرفتند؟
کنیازف: از بهار سال ۲۰۱۸ به این طرف بحث مذاکرات دنبال می شد. به این منظور حتی کمیته ای تحت ریاست «محمد اسماعیل خان» ایجاد گردید.
ظاهرا تماس هایی نیز به صورت غیر علنی انجام شده ولی محمد اسماعیل خان در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ در خصوص این موضوع نتوانست مطلب خاصی را بیان کند.
ضمنا «محمد محقق» نیز در مورد این مذاکرات با بنده صحبت کرده بود ولی در آن موقع این بحث چندان مهم به نظر نمی رسید چرا که تمام طرف ها درگیر انتخابات پارلمانی ماه اکتبر سال ۲۰۱۸ و رسیدگی به نتایج آن بودند.
همچنین برای رهبران جمعیت اسلامی بحث مذاکره با طالبان در حاشیه قرار داشت ضمنا همه رهبران احزاب اعم از تاجیک ها، هزاره ها و پشتون ها تا حدودی مخالف ایده خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان بوده و این پرسش را مطرح می کردند که «امنیت کشور را چه کسی تامین خواهد کرد؟».
دور اخیر مذاکرات نمایندگان آمریکا با طالبان در قطر برای بازگشت سیاستمداران مخالف به روند مذاکرات انگیزه ای ایجاد کرد.
پس از بیانیه «زلمی خلیلزاد» در تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۹ در خصوص توافق در مورد خروج نیروهای نظامی آمریکا، رهبران احزاب مخالف درک کردند که آنها در حقیقت از سوی آمریکایی ها در حاشیه روند سیاسی رانده می شوند.
در طرح آمریکایی صلح افغانستان فقط مذاکرات میان طالبان و دولت در نظر گرفته شده و آینده ای برای مخالفین و اقلیت های ملی وجود نخواهد داشت به این دلیل مخالفین فعالیت های خود را تشدید کردند و نخستین نشست آنان با طالبان به خوبی برگزار شد.
ظاهرا رهبر طالبان نیز به درک این موضوع رسیده که قطع نظر از چگونگی توافقات خود با آمریکایی ها، نادیده گرفتن منافع احزاب مخالف و به خصوص احزاب قومی - سیاسی که یک نیروی جدی به شمار می روند، نه تنها صلح نخواهد آورد بلکه باعث آغاز جنگ خواهد شد و این موضوع حاکی از آن است که در میان طالبان تمایل برای ایجاد صلح وجود دارد.
فارس: به نظر شما اجرای کدام موارد از «اعلامیه مسکو» سخت تر و مشکل تر خواهد بود؟
کنیازف: همه موارد سخت و مشکل می باشند و اعلامیه مسکو نخستین گام در این روند به شمار می رود. البته در مورد آینده افغانستان و نطام آن گروه های سیاسی افغانستان مواضع مختلف و گاهی اوقات متضاد دارند که فرایند دست یافتن به راه حل های مناسب و مورد پذیرش همه طرف ها شاید چند سالی زمان ببرد.
به عنوان مثال واضح است که بحث ایجاد «یک حکومت قوی مرکزی مبنی بر مشارکت عادلانه همه اقوام افغانستان» فعلا فقط حالت اعلامیه گونه دارد، ولی مهم تر این است که طالبان با طرح موضوع موافقت کردند.
در جریان نشست مسکو این اتفاق رخ داد که هنگام صحبت های «لطیف پدرام» رئیس حزب کنگره ملی افغانستان که از جانبداران مطرح فدرالی سازی نظام افغانستان می باشد، سعی کردند تا روزنامه نگاران را از سالن نشست بیرون کنند ولی اینکه هیئت طالبان سخنرانی وی را گوش کردند، یک نوع پیشرفت ارزیابی می شود.
مجموعه عظیمی از مسائل پیچیده نیازمند پیدا کردن راه حل های مناسب و قابل قبول می باشد تا بتواند هم جانبداران ایجاد حاکمیت دینی و هم طرفداران مسیر توسعه سکولار را راضی نگه دارد.
البته این مسائل به مراحل بعدی بستگی دارد اما فعلا بحث مهم این است که برای ادامه گفت وگوهای بعدی چه مکانیسمی در نظر گرفته شده، آمریکایی ها چه رفتاری از خود نشان خواهند داد، اقدامات دولت کابل چه خواهد بود، تا کجا وحدت رهبران احزاب سیاسی که در نشست مسکو حضور یافتند حفظ خواهد شد و تا چه حد طالبان به توافقات این نشست پایبند خواهند ماند؟
کاملا روشن است که طالبان از تماس با مخالفین و همچنین با روسیه به عنوان استدلال در مذاکرات خود با آمریکایی ها استفاده می کنند تا شرایط مورد نظرش را به طور حداکثر به دست بیاورد.
طالبان مطمئن نیستند که روند گفت وگوها غیر قابل بازگشت باشد.
در صورت موفقیت روند صلح، بحث بازگشت بخش زیادی از طالبان و خلع سلاح و پیوستن بخشی از آنان به ارتش و سایر ساختارهای امنیتی افغانستان اهمیت پیدا خواهد کرد.
بنابراین برنامه اجتماعی و اقتصادی مربوط به بازگرداندن طالبان مهم می باشد، زیرا در غیر این صورت بخش قابل توجهی از طالبان سطوح پائین و متوسط به سایر گروه های افراطی و تروریستی خواهند پیوست.
همچنین مسائل مشارکت طالبان در قدرت، به رسمیت شناختن یا نشناختن نتایج انتخابات اخیر پارلمانی، برگزاری یا به تاخیر انداختن انتخابات آتی ریاست جمهوری از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود.
فارس: گفت وگوهای بعدی در «دوحه» برگزار خواهد شد، آیا احتمال پیوستن دولت کابل به این روند امکان پذیر می باشد؟
کنیازف: این پرسش هنوز پاسخ مشخصی ندارد. فکر می کنم که پس از برگزاری گفت و گوهادر مسکو، هم کابل و هم «واشنگتن» بلافاصله به فکر اقدامات مورد نیاز در واکنش به این اتفاق افتادند.
آمریکایی ها تقریبا روی همه رهبران سیاسی که در نشست مسکو حضور یافتند، به میزان مختلف دارای نفوذ می باشند.
واکنش ها در زمینه ایجاد شکاف میان ائتلاف شکل گرفته و دیگری حمایت از تداوم گفت وگوهاولی تحت نظارت و در راستای اهداف اعلام شده دنبال خواهد شد.
اعلام آمادگی اشرف غنی جهت واگذاری دفتر برای طالبان در افغانستان با این موضوع مرتبط می باشد.
مسلما به طور کامل نادیده گرفتن این گفت وگوها دیگر امکان ندارد و به این دلیل تلاش خواهد شد آن را قطع کنند و مدیریت گفت وگوها را در اختیار بگیرند.
اگر در راستای اهداف خود تاکتیک تغییر چارچوب یا فرمت گفت وگوها دنبال شود، پس دولت کابل نیز به نوعی مشارکت خواهد کرد.
فارس: برخی از رسانه ها گزارش دادند که در مذاکرات مسکو موضوع امکان برگزاری چنین نشست هایی در آسیای مرکزی (در «آستانه» یا «تاشکند») مطرح شده شما درباره میزبانی کشورهای منطقه از جمله قزاقستان چه نظر دارید؟
کنیازف: از نقطه نظر منافع روسیه و متحدان آن در رابطه با افغانستان (به ویژه ایران و همچنین چین و تا حدودی پاکستان) برگزاری دور جدید گفت و گوها در قزاقستان بسیار مفید خواهد بود.
سیاست تاشکند در مورد افغانستان هرچند منافع ملی ازبکستان را دنبال می کند، در عین حال کاملا وابسته به سناریوهای آمریکا است به عبارت دیگر ازبکستان طرف ذی نفع می باشد.
بنابراین به دلیل بی طرفی قزاقستان در بحث افغانستان، انتخاب این کشور و به ویژه «آلماتی» که در آن اقلیت قوی و معتبر افغانستانی وجود دارد مناسب تر خواهد بود.
فارس: آیا ضرورت جلب تعداد بیشتر کشورهای علاقه مند به روند صلح افغانستان وجود ندارد؟
کنیازف: ابتکار مسکو برای حل و فصل مشکل افغانستان از ابتدا روی این نکته تاکید داشت که در بحث مشارکت طرف های خارجی در روند صلح افغانستان اولویت با کشورهای منطقه باشد، چرا که وضعیت افغانستان به طور مستقیم با منافع امنیتی و توسعه اقتصادی آنها ارتباط دارد. منظور قبل از همه ایران، چین ، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی است.
مطمئنا در صورت اتخاذ اقدامات هماهنگ این امر بسیار موثر خواهد بود، به ویژه از آنجایی که تحولات افغانستان می تواند بر اساس سناریوهای بدبینانه پیش رفته و به درگیری های بزرگ نظامی منجر شود.
بنابراین کنترل این فرایندها با هدف حفظ منافع مشترک، هم به نفع افغانستان و هم کشورهای منطقه (از جمله روسیه) خواهد بود.
انتهای پیام/ح
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «لزوم مشارکت همسایگان در روند صلح افغانستان؛ دستاورد نشست مسکو چه بود؟» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.