قدرت آمریکا برای حفظ «جهان تک قطبی» کافی نیست

روزنامه جمهوریت:
آمریکا با توجه به مشکلات داخلی خود، بی اثر بودن تحریم های روسیه و مثبت بودن شاخص های اقتصادی چین که نتیجه طبیعی آن انتقال قدرت سیاسی از غرب به شرق است، تلاش می کند از تغییر موازنه قدرت جلوگیری کند.
روزنامه جمهوریت در گزارشی با عنوان « جنگ اوکراین و روسیه و جبهه اقتصادی» به قلم دکتر بارئش دوست ار نوشت: جنگ اوکراین و روسیه در مقیاس کوچک تر بین دو کشور و در مقیاس وسیع تر بین روسیه و آمریکا در جریان است، اما اوضاع اقتصادی آمریکا که از اوکراین به صورت همه جانبه حمایت می کند، با توجه به شاخص های اقتصادی خوب نیست. در این میان، اقتصاد چین که از روسیه حمایت می کند در حال اوج گیری است. لازم است نگاهی گذرا به وضعیت اقتصادی پشت پرده بیندازیم.
در حالی که تاثیرات نامطلوب پاندمی ویروس کرونا و مشکلات در زنجیره تامین کالا و مواد و خدمات ادامه دارد، بار سنگین جنگ و افزایش قیمت انرژی نیز به این مشکلات و بحران ها افزوده شده است. علاوه بر معضل بیکاری، تورم نیز در آمریکا افزایش یافته است. نرخ تورم در آمریکا در ماه گذشته در ۴۰ سال اخیر بالاترین سطح تورم را نشان می دهد. نرخ اجاره مسکن نیز در آمریکا به طور متوسط ۱۷ درصد از سال گذشته بیشتر شده است. همه موارد شرایط را برای جو بایدن رئیس جمهور آمریکا سخت تر و پیچیده تر می کند.
از سوی دیگر تعداد تحریم های اقتصادی روسیه به ۷ هزار مورد رسیده است، اما با توجه به تجارب گذشته می توان گفت که این تحریم ها برخلاف انتظارات آمریکا چندان اثر بخش نیست. حتی بنا بر اخبار مختلف، برخی از شرکت هایی که تحریم ها را رعایت می کنند پشیمان شده اند و به دنبال راهی برای ورود مجدد به بازار روسیه هستند. روسیه نیز اعلام کرده است که حتی در صورت تضعیف و فرسودگی اقتصادی، یک قدم به عقب بر نمی دارد و در برخی بخش ها پیشرفت نیز خواهد کرد.
چین، دشمن اصلی آمریکا و حامی روسیه نیز علیرغم تهدید های آمریکا به پیشرفت های اقتصادی خود ادامه داده است. وزارت بازرگانی چین اعلام کرد ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به چین در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲ در مقایسه با مدت مشابه در سال ۲۰۲۱ میلادی ۲۵٫۶ درصد افزایش نشان می دهد. موضوع قابل توجه این است که در میان سرمایه گذاری های مستقیم خارجی که چین جذب کرده است، افزایش سرمایه گذاری در صنایع با فناوری بسیار بالا و پیشرفته بیش از ۵۰ درصد است. تجارت خارجی چین در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲ میلادی با ۱۰٫۷ درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ۱٫۴۸ تریلیون دلار رسید. بانک جهانی نیز در گزارش خود درباره رشد اقتصادی شرق آسیا و پاسیفیک پیش بینی کرده است که چین همچنان برای شرکت های سرمایه گذار خارجی، کشوری جذاب است و در سال ۲۰۲۲ میلادی در شرایط عادی پنج درصد و در شرایط بدبینی چهار درصد رشد و توسعه خواهد داشت.
اما آمریکا از چه چیزی می ترسد؟
شاخص های اقتصادی فوق الذکر بخش کوچکی از آمار ها را نشان می دهد و در واقع واقعیتی واحد، یعنی وجود تغییر در موازنه قدرت را منعکس می کند. این قضیه نشان می دهد که نتیجه طبیعی افزایش قدرت اقتصادی، انتقال قدرت سیاسی از غرب به شرق است.
در واقع جنگ در اوکراین درست مانند جنگ در عراق و سوریه و لیبی جنگی با جبهه گسترده و بزرگتر است با این تفاوت که در جنگ اوکراین روسیه به عنوان یکی از طرفین جنگ بطور مستقیم با ارتش ملی خود فعالانه شرکت کرده است، اما آمریکا بجای استفاده از سازمان های تروریستی، جنبش های جدایی طلب و احزاب سیاسی به عنوان نیروی نیابتی وابسته به خود، این بار مستقیما از ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین برای جنگ با روسیه استفاده می کند.
مشکل پیش روی آمریکا این است: قدرت آمریکا برای جلوگیری از عبور جهان تک قطبی به نظم نوین جهانی چند قطبی کافی نیست. به همین دلیل واشنگتن تلاش می کند تا حد ممکن جنگ اوکراین را طولانی و فرسایشی تر و روسیه را فرسوده تر و ضعیف تر کند.
آمریکا با توجه به مشکلات داخلی خود، بی اثر بودن تحریم های روسیه و مثبت بودن شاخص های اقتصادی چین که نتیجه طبیعی آن انتقال قدرت سیاسی از غرب به شرق است، تلاش می کند از تغییر موازنه قدرت جلوگیری کند.
روزنامه جمهوریت در گزارشی با عنوان « جنگ اوکراین و روسیه و جبهه اقتصادی» به قلم دکتر بارئش دوست ار نوشت: جنگ اوکراین و روسیه در مقیاس کوچک تر بین دو کشور و در مقیاس وسیع تر بین روسیه و آمریکا در جریان است، اما اوضاع اقتصادی آمریکا که از اوکراین به صورت همه جانبه حمایت می کند، با توجه به شاخص های اقتصادی خوب نیست. در این میان، اقتصاد چین که از روسیه حمایت می کند در حال اوج گیری است. لازم است نگاهی گذرا به وضعیت اقتصادی پشت پرده بیندازیم.
در حالی که تاثیرات نامطلوب پاندمی ویروس کرونا و مشکلات در زنجیره تامین کالا و مواد و خدمات ادامه دارد، بار سنگین جنگ و افزایش قیمت انرژی نیز به این مشکلات و بحران ها افزوده شده است. علاوه بر معضل بیکاری، تورم نیز در آمریکا افزایش یافته است. نرخ تورم در آمریکا در ماه گذشته در ۴۰ سال اخیر بالاترین سطح تورم را نشان می دهد. نرخ اجاره مسکن نیز در آمریکا به طور متوسط ۱۷ درصد از سال گذشته بیشتر شده است. همه موارد شرایط را برای جو بایدن رئیس جمهور آمریکا سخت تر و پیچیده تر می کند.
از سوی دیگر تعداد تحریم های اقتصادی روسیه به ۷ هزار مورد رسیده است، اما با توجه به تجارب گذشته می توان گفت که این تحریم ها برخلاف انتظارات آمریکا چندان اثر بخش نیست. حتی بنا بر اخبار مختلف، برخی از شرکت هایی که تحریم ها را رعایت می کنند پشیمان شده اند و به دنبال راهی برای ورود مجدد به بازار روسیه هستند. روسیه نیز اعلام کرده است که حتی در صورت تضعیف و فرسودگی اقتصادی، یک قدم به عقب بر نمی دارد و در برخی بخش ها پیشرفت نیز خواهد کرد.
چین، دشمن اصلی آمریکا و حامی روسیه نیز علیرغم تهدید های آمریکا به پیشرفت های اقتصادی خود ادامه داده است. وزارت بازرگانی چین اعلام کرد ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به چین در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲ در مقایسه با مدت مشابه در سال ۲۰۲۱ میلادی ۲۵٫۶ درصد افزایش نشان می دهد. موضوع قابل توجه این است که در میان سرمایه گذاری های مستقیم خارجی که چین جذب کرده است، افزایش سرمایه گذاری در صنایع با فناوری بسیار بالا و پیشرفته بیش از ۵۰ درصد است. تجارت خارجی چین در سه ماهه اول سال ۲۰۲۲ میلادی با ۱۰٫۷ درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ۱٫۴۸ تریلیون دلار رسید. بانک جهانی نیز در گزارش خود درباره رشد اقتصادی شرق آسیا و پاسیفیک پیش بینی کرده است که چین همچنان برای شرکت های سرمایه گذار خارجی، کشوری جذاب است و در سال ۲۰۲۲ میلادی در شرایط عادی پنج درصد و در شرایط بدبینی چهار درصد رشد و توسعه خواهد داشت.
اما آمریکا از چه چیزی می ترسد؟
شاخص های اقتصادی فوق الذکر بخش کوچکی از آمار ها را نشان می دهد و در واقع واقعیتی واحد، یعنی وجود تغییر در موازنه قدرت را منعکس می کند. این قضیه نشان می دهد که نتیجه طبیعی افزایش قدرت اقتصادی، انتقال قدرت سیاسی از غرب به شرق است.
در واقع جنگ در اوکراین درست مانند جنگ در عراق و سوریه و لیبی جنگی با جبهه گسترده و بزرگتر است با این تفاوت که در جنگ اوکراین روسیه به عنوان یکی از طرفین جنگ بطور مستقیم با ارتش ملی خود فعالانه شرکت کرده است، اما آمریکا بجای استفاده از سازمان های تروریستی، جنبش های جدایی طلب و احزاب سیاسی به عنوان نیروی نیابتی وابسته به خود، این بار مستقیما از ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین برای جنگ با روسیه استفاده می کند.
مشکل پیش روی آمریکا این است: قدرت آمریکا برای جلوگیری از عبور جهان تک قطبی به نظم نوین جهانی چند قطبی کافی نیست. به همین دلیل واشنگتن تلاش می کند تا حد ممکن جنگ اوکراین را طولانی و فرسایشی تر و روسیه را فرسوده تر و ضعیف تر کند.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «قدرت آمریکا برای حفظ «جهان تک قطبی» کافی نیست» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.