ای قصه بهشت، ز کویت حکایتی …



به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت: پیامبر اعظم(ص) است هنگامی که از معراج ملکوت برگشت، خبر داد: «داخل بهشت شدم پس دیدم با طلا بر در آن نوشته اند لااله الاالله، محمد حبیب الله، علی ولی الله، فاطمة امة الله، الحسن و الحسین صفوه الله، علی مبغضیهم لعنه الله … فاطمه بنده مخصوص خداست … و لعنت خداوند بر دشمنان آنان».

فاطمه(س) بوی بهشت می دهد. « … پس هرگاه مشتاق بوی بهشت شوم، دخترم فاطمه را می بویم». جناب عایشه بارها دیده که چگونه رسول خدا (ص) پیش پای فاطمه بلند می شود و او را به سینه می چسباند و می بوسد و می بوید.

علی(ع) هم این گونه است، فاطمه(س) را عاشقانه دوست دارد. «به خدا سوگند او را نرنجاندم و به خشم نیاوردم … او نیز نه مرا رنجاند و نه نافرمانی کرد. و هرگاه در سیمای وی می نگریستم، هم و غم و حزن و اندوه من برطرف می شد».

علی (ع) هم عشق فاطمه (س) است؛ بشنو! «ان السعید کل السعید حق السعید من احب علیا فی حیاته و بعد موته». عشق فاطمه به فریاد آمده است. بدانید مردم! همانا سعادتمند- به تمامی سعادت و حقیقت آن- کسی است که علی را در زندگی و پس از مرگش دوست بدارد …

فاطمه جانش برای علی می رفت که از جفاها بر علی به خشم آمد و مهاجمان با مشاهده غضب او، دست از امام کشیدند. آنجا بود که فاطمه به عشق جان بخشید و خطاب به علی فرمود:

«روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء یا ابا الحسن … روحم فدای تو و جانم سپر بلای تو یا اباالحسن! اگر در خیر و نیکی به سر ببری با تو خواهم بود و اگر در سختی و محنت سرکنی، با تو سر خواهم کرد»

عایشه شهادت می دهد: «من روی زمین کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم» و «در میان مردم کسی را شبیه تر از فاطمه به پیامبر از نظر کلام و گفتار ندیدم». بنابراین می توان گفت فاطمه -سلام الله علیها- آن روز در مسجد از زبان پیامبر(ص) خطبه فدکیه را خواند که فرمود:

«خداوند اطاعت ما را مایه نظام دین و امامت ما را امان از تفرقه و جهاد را مایه عزت اسلام قرار داد … آنگاه که خداوند خانه پیامبران و آرامگاه اولیا را برای پیامبرش برگزید، نفاق پنهان در شما ظاهر شد و جامه دین کهنه گردید …

و شیطان سر از مخفیگاه بیرون آورد و شما را فرا خواند، دید که پاسخگوی دعوت باطل او هستید و برای فریب خوردن آماده اید … پس به کجا برمی گردید با آن که راه را شناخته اید؟ و چه چیز را کتمان می کنید پس از آن که حقیقت را یافته اید؟

… همانا شما را می بینم که به عیش و رفاه چسبیده اید و آن را که شایسته بود به عنوان مولا و مقتدای خود برگزینید، از خود دور ساخته اید و به خیال خود از سختی به آسایش رهنمون شده اید. پس آب [ایمان] را که در دهان خود جمع کرده بودید، یکباره همه را بیرون ریختید و هرچه را خورده بودید، بالا آوردید (و البته به فرموده قرآن) کفر شما و تمام انسان های روی زمین زیانی به خدا نمی رساند ….».

*بازنشر مطالب شبکه های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه ها منتشر می شود.
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «ای قصه بهشت، ز کویت حکایتی …» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.