انتشار زندگینامه و خدمات «طاهره صفارزاده»

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده با تدوین و تنظیم نادره جلالی از سوی انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شد.
نادره جلالی تدوین کننده کتاب در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره این کتاب اظهار داشت: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی طبق سنت همیشگی برای مفاخر علمی، فرهنگی، هنری و دینی زندگی نامه هایی در قالب کتاب منتشر می کند و با توجه به اینکه برای بانوان بزرگی چون، ژاله آموزگار، نوش آفرین انصاری، مستوره کردستانی، شیرین بیانی، تاج الزمان دانش و مفاخری دیگر کتاب هایی را منتشر و بزرگداشت هایی را برگزار کرده از این رو برای خانم صفارزاده هم چنین اثری با مقدمه و پیشگفتار حسن بلخاری تهیه شد.
به گفته جلالی، این کتاب در عین ترجمه دقیق برخی مفاهیم بنیادی قرآن، به دلیل تسلط آن مرحومه بر اصول و ضوابط نقد، نوعی اثر نقادانه و انتقادی نیز به شمار می رود. زیرا او با محور قرار دادن هفت ترجمه فارسی از قرآن و چهار ترجمه انگلیسی، ترجمه های مفاهیم بنیادی قرآن توسط این مترجمان را مورد نقد و بررسی قرار داده و خود ترجمة دقیق تری برای مفاهیم بنیادی قرآن ارائه کرده است. به عنوان مثال ایشان با ذکر آیۀ «الله لا إله إلا هو الحی القیوم» (آل عمران، ۲) ابتدا هفت ترجمۀ فارسی توسط مترجمان مختلف را بیان کرده است. از این هفت ترجمه، یکی از مترجمان «الحی القیوم» را ترجمه نکرده و صرفا به بیان «حی » و «قیوم» بسنده کرده است و از بقیۀ مترجمان تنها دو مترجم میان «حی» و« قیوم» یا زنده و پاینده «و» نیاورده اند، پنج مترجم بدون توجه به اینکه حی قیوم در آیۀ فوق الذکر «و» ترادف ندارد، در ترجمه از «و» استفاده کرده اند. عین همین خطا را مترجمان انگلیسی آربری، میراحمدعلی، پیکتال و یوسف علی مرتکب شده و از «کاما» که نوعی انفصال حی از قیوم است (مانند و در ترجمۀ فارسی) استفاده کرده اند.
این مولف گفت: کتاب از بخش های متنوعی تشکیل شده است، بخشی به زندگی نامه و اندیشه این استاد برجسته تخصیص یافته، بخش دیگر به کتاب شناسی خانم صفارزاده تعلق دارد، و بخش هایی هم مقالاتی از شاگردان و افرادی که از نزدیک محضر ایشان را درک کرده اند، شامل می شود.
وی ادامه داد: عناوین و نویسندگان مقالات این کتاب عبارتند از: در باب ضرورت ترجمۀ معنا، نه لفظ، حسن بلخاری قهی؛ شاعر استعاره های روشن، نادره جلالی؛ کتاب شناسی، افسانه شفاعتی؛ شاعری در تصرف بیداری، سیدعلی گرمارودی؛ نگاهی به شعر طاهره صفارزاده، احمد تمیم داری؛ تحلیل ساختار روایی شعر «کودک قرن» طاهره صفارزاده براساس نظریۀ ژرار ژنت، احمد فروزانفر/ فروزنده عدالت؛ ظلم ستیزی در اشعار طاهره صفارزاده، فاطمه ابوحمزه؛ مروری بر ابعاد شخصیتی و ویژگی های شعری طاهره صفارزاده، فاطمه راکعی؛ شعر کانکریت و یادی از طاهره صفارزاده، سهیل محمودی؛ بسامد انتخاب شعرهای طاهره صفارزاده در گلچین های شعری طی ۸ دهه: از ۱۳۰۳ تا پایان۱۳۸۲، لیلا عبدی خجسته؛ ویژگی های ترجمۀ قرآن حکیم، حکیمه دبیران؛ صفارزاده و ترجمۀ قرآن، محسن دریابیگی؛ تشخیص و تشویقی به موقع و موثر، محسن شاهرضایی؛ رادیو و جنگ، هم نسلان طاهره صفارزاده، علیرضا پورامید؛ زنی که هم نام مادر من بود، علیرضا قزوه؛ صفارزاده؛ طاهرۀ تکلم بارانها، سیدعلی صالحی؛ مهربانوی عرصۀ هنر، علم، سیاست و حکومت، سعدالله نصیری قیداری و سال شمار زندگی طاهره صفارزاده، نرگس صادقی زاده.
جلالی خاطرنشان کرد: بخش پایانی کتاب به اسناد و تصاویر مربوط به خانم صفارزاده اختصاص یافته؛ ضمن اینکه سالشماری هم از این بانوی برجسته گردآوری شده است.
در این کتاب آمده؛ از دیدگاه مرحومه صفارزاده، «قیوم» صفت «حی» است نه اضافه بر آن یا ادامۀ آن، فلذا ترجمۀ آن به زنده و پاینده غلط است بلکه باید چنین ترجمه شود: «زندۀ پاینده یا زنده ای که جاوید است.» این دقت نظر مرحومه صفارزاده به صواب نزدیک تر است، زیرا اگر به حقیقت آیه نظر اندازیم قیومیت صفت مکرر دیگری از حضرت حق در کنار حیات نیست بلکه توصیف مطلق حقیقت حیات حضرت حق است.
به عبارتی، حیات حق چنان است که هیچ مرگ و فنایی در آن راه ندارد. قیومیت نه تنها به ابدی بودن حیات اشاره دارد بلکه اشعار می دارد حیات بنا به تقابل با موت تعریف می شود چون با صفت قیومیت در باب خداوند به کار رود تاکید بر جاودانگی حیات خداوند است و نیز تاکید بر اینکه ماسو ای حضرت او همه فانی اند: «کل من علیها فان، و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الإکرام»: هرچه بر [زمین] است فانیشونده است و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی خواهد ماند. (الرحمن، ۲۶-۲۷) بنابراین حق آن است که قیوم صفت حی باشد نه صفتی در کنار و اضافه بر آن که خود بیانگر نوعی گسست معنایی است.»
* برگی از زندگی صفارزاده
استان کرمان همواره در دامان خود اندیشمندان ،مشاهیر و مفاخر علمی و فرهنگی بزرگی پرورش داده است .در میان چنین بزرگان ومفاخری مرحومه دکتر طاهره صفارزاده از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از استاد صفارزاده به عنوان یک شاعر متعهد و انقلابی، مترجم و نظریه پرداز معاصر یاد می کنند.
ایشان در ۲۷آبان ۱۳۲۵ در سیرجان متولد شد. در پنج سالگی پس از فوت پدر و مادر تحت سرپرستی مادربزرگ (بی بی مرصع ) در کرمان اقامت کرد.
قرآن و قرائت را نزد ملا باجی در مکتب خانه آموخت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان به اتمام رساند وبا اخذ دیپلم ادبی تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد . در سال ۱۳۳۷ موفق به اخذمدرک کارشناسی (لیسانس) شد و در همان سال با دکتر محمدرضا جبارپور ازدواج کرد.
اما پس از مدتی از ایشان جدا شده و به همراه فرزندش به تهران مهاجرت کرد، در تهران با برعهده گرفتن مسئولیت صفحه شعر یکی از مجله ها به عنوان مترجم متون فنی، در شرکت نفت ملی ایران استخدام شد و با استفاده از بورسیه ای سه ماهه برای گذراندن دوره روزنامه نگاری به انگلستان رفت ،اما با شنیدن خبر درگذشت فرزندش به ایران بازگشت و مجددا در شرکت نفت مشغول به کار گردید، ایشان به دلیل توضیحاتی که برای فرزندان کارگران شرکت نفت علیه ظلم داده بود از طرف ساواک مورد بازجویی قرار گرفت و به دلیل عدم تحمل شرایط حاکم برجامعه آن زمان، تصمیم به ادامه تحصیل در خارج از کشور را گرفت ،طاهره صفار زاده، با راهنمایی استاد آمریکایی خودکه در کانادا تدریس می کرد با دانشگاه آیووا مکاتبه کرد و نمونه هایی ازاشعار او در گروه نویسندگان بین المللی مطرح،و پذیرفته شد. ایشان برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد ونهایتا موفق به اخذ درجه MFA به معنای استاد هنرهای زیبا شد.
صفارزاده پس از بازگشت به ایران به عنوان مترجم و ویراستار در یک موسسه به کار مشغول شد. در سال ۱۳۴۸ سفری به هند و چین داشت و در سال ۱۳۴۹ به استخدام دانشگاه ملی(شهید بهشتی)درآمد. در پی انتشار کتاب ایواسیوک نویسنده اهل رومانی در سال ۱۳۵۴، که صفارزاده را شاعر انقلابی فناتیک خوانده بود، ساواک با وی برخورد کرد و از آنجا که اشعارش مورد پسند حکومت نبود در سال ۱۳۵۵ به جرم سرودن شعر مقاومت دینی و امضا نکردن عضویت اجباری در حزب رستاخیز از دانشگاه اخراج شد. در سال ۱۳۵۶ کانون فرهنگی – هنری نهضت اسلامی را به کمک نویسندگان سرشناس مسلمان تاسیس کرد که بعدها به حوزه اندیشه و هنر اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تغییر نام داد.
استاد صفارزاده دوسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ریاست دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شد ولی از پذیرفتن چنین مسئولیتی امتناع کرده، فقط مدتی سرپرست دانشکده ادبیات شد و طرح بازآموزی دبیران را اجرا کرد. در سال ۱۳۶۱ با دکتر عبدالوهاب نورانی وصال ازدواج کرد و این زندگی مشترک تا سال ۱۳۷۳ زمان درگذشت ایشان ادامه داشت.
پشتکار علمی و تعهد، او را به موسسه تازه تاسیس سمت کشانید و کمیته متون درسی زبان خارجی را تشکیل داده و در اسفند ۱۳۶۴ به تشکیل جلسه مشاوره علمی اقدام کرد.
در سال ۱۳۷۱ از طرف وزارت علوم وآموزش عالی به عنوان استاد نمونه، معرفی شد و پس از انتشار ترجمه قرآن حکیم، عنوان خادم القرآن را دریافت کرد.
در سال ۱۳۸۵ مطابق با سال ۲۰۰۶ از سوی سازمان نویسندگان آفریقا وآسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد. دکتر طاهره صفارزاده در ۴آبان ۱۳۸۷در سن ۶۲سالگی به لقاء معبود شتافت. آثار و تالیفات استاد به شرح ذیل است:
مجموعه شعر
• رهگذر مهتاب ۱۳۴۱
• چتر سرخ (به انگلیسی) ۱۳۴۷
• طنین در دلتا ۱۳۴۹
• سد و بازوان ۱۳۵۰
• سفر پنجم ۱۳۵۶
• حرکت و دیروز ۱۳۵۷
• بیعت با بیداری ۱۳۶۶
• مردان منحنی ۱۳۶۶
• دیدار با صبح ۱۳۶۶
ترجمه پژوهی
• اصول و مبانی ترجمه: تجزیه و تحلیلی از فن ترجمه ضمن نقد عملی آثار مترجمان ۱۳۵۸
• ترجمه های نامفهوم ۱۳۸۴
ترجمه قرآن
• ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید (فارسی و انگلیسی) ۱۳۷۹
• ترجمه قرآن حکیم سه زبانه؛ (متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی) ۱۳۸۰
• ترجمه قرآن حکیم دو زبانه؛ (متن عربی با ترجمه فارسی) ۱۳۸۲
• ترجمه قرآن حکیم دو زبانه؛ (متن عربی با ترجمه انگلیسی) ۱۳۸۵
انتهای پیام/
نادره جلالی تدوین کننده کتاب در گفت وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره این کتاب اظهار داشت: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی طبق سنت همیشگی برای مفاخر علمی، فرهنگی، هنری و دینی زندگی نامه هایی در قالب کتاب منتشر می کند و با توجه به اینکه برای بانوان بزرگی چون، ژاله آموزگار، نوش آفرین انصاری، مستوره کردستانی، شیرین بیانی، تاج الزمان دانش و مفاخری دیگر کتاب هایی را منتشر و بزرگداشت هایی را برگزار کرده از این رو برای خانم صفارزاده هم چنین اثری با مقدمه و پیشگفتار حسن بلخاری تهیه شد.
به گفته جلالی، این کتاب در عین ترجمه دقیق برخی مفاهیم بنیادی قرآن، به دلیل تسلط آن مرحومه بر اصول و ضوابط نقد، نوعی اثر نقادانه و انتقادی نیز به شمار می رود. زیرا او با محور قرار دادن هفت ترجمه فارسی از قرآن و چهار ترجمه انگلیسی، ترجمه های مفاهیم بنیادی قرآن توسط این مترجمان را مورد نقد و بررسی قرار داده و خود ترجمة دقیق تری برای مفاهیم بنیادی قرآن ارائه کرده است. به عنوان مثال ایشان با ذکر آیۀ «الله لا إله إلا هو الحی القیوم» (آل عمران، ۲) ابتدا هفت ترجمۀ فارسی توسط مترجمان مختلف را بیان کرده است. از این هفت ترجمه، یکی از مترجمان «الحی القیوم» را ترجمه نکرده و صرفا به بیان «حی » و «قیوم» بسنده کرده است و از بقیۀ مترجمان تنها دو مترجم میان «حی» و« قیوم» یا زنده و پاینده «و» نیاورده اند، پنج مترجم بدون توجه به اینکه حی قیوم در آیۀ فوق الذکر «و» ترادف ندارد، در ترجمه از «و» استفاده کرده اند. عین همین خطا را مترجمان انگلیسی آربری، میراحمدعلی، پیکتال و یوسف علی مرتکب شده و از «کاما» که نوعی انفصال حی از قیوم است (مانند و در ترجمۀ فارسی) استفاده کرده اند.
این مولف گفت: کتاب از بخش های متنوعی تشکیل شده است، بخشی به زندگی نامه و اندیشه این استاد برجسته تخصیص یافته، بخش دیگر به کتاب شناسی خانم صفارزاده تعلق دارد، و بخش هایی هم مقالاتی از شاگردان و افرادی که از نزدیک محضر ایشان را درک کرده اند، شامل می شود.
وی ادامه داد: عناوین و نویسندگان مقالات این کتاب عبارتند از: در باب ضرورت ترجمۀ معنا، نه لفظ، حسن بلخاری قهی؛ شاعر استعاره های روشن، نادره جلالی؛ کتاب شناسی، افسانه شفاعتی؛ شاعری در تصرف بیداری، سیدعلی گرمارودی؛ نگاهی به شعر طاهره صفارزاده، احمد تمیم داری؛ تحلیل ساختار روایی شعر «کودک قرن» طاهره صفارزاده براساس نظریۀ ژرار ژنت، احمد فروزانفر/ فروزنده عدالت؛ ظلم ستیزی در اشعار طاهره صفارزاده، فاطمه ابوحمزه؛ مروری بر ابعاد شخصیتی و ویژگی های شعری طاهره صفارزاده، فاطمه راکعی؛ شعر کانکریت و یادی از طاهره صفارزاده، سهیل محمودی؛ بسامد انتخاب شعرهای طاهره صفارزاده در گلچین های شعری طی ۸ دهه: از ۱۳۰۳ تا پایان۱۳۸۲، لیلا عبدی خجسته؛ ویژگی های ترجمۀ قرآن حکیم، حکیمه دبیران؛ صفارزاده و ترجمۀ قرآن، محسن دریابیگی؛ تشخیص و تشویقی به موقع و موثر، محسن شاهرضایی؛ رادیو و جنگ، هم نسلان طاهره صفارزاده، علیرضا پورامید؛ زنی که هم نام مادر من بود، علیرضا قزوه؛ صفارزاده؛ طاهرۀ تکلم بارانها، سیدعلی صالحی؛ مهربانوی عرصۀ هنر، علم، سیاست و حکومت، سعدالله نصیری قیداری و سال شمار زندگی طاهره صفارزاده، نرگس صادقی زاده.
جلالی خاطرنشان کرد: بخش پایانی کتاب به اسناد و تصاویر مربوط به خانم صفارزاده اختصاص یافته؛ ضمن اینکه سالشماری هم از این بانوی برجسته گردآوری شده است.
در این کتاب آمده؛ از دیدگاه مرحومه صفارزاده، «قیوم» صفت «حی» است نه اضافه بر آن یا ادامۀ آن، فلذا ترجمۀ آن به زنده و پاینده غلط است بلکه باید چنین ترجمه شود: «زندۀ پاینده یا زنده ای که جاوید است.» این دقت نظر مرحومه صفارزاده به صواب نزدیک تر است، زیرا اگر به حقیقت آیه نظر اندازیم قیومیت صفت مکرر دیگری از حضرت حق در کنار حیات نیست بلکه توصیف مطلق حقیقت حیات حضرت حق است.
به عبارتی، حیات حق چنان است که هیچ مرگ و فنایی در آن راه ندارد. قیومیت نه تنها به ابدی بودن حیات اشاره دارد بلکه اشعار می دارد حیات بنا به تقابل با موت تعریف می شود چون با صفت قیومیت در باب خداوند به کار رود تاکید بر جاودانگی حیات خداوند است و نیز تاکید بر اینکه ماسو ای حضرت او همه فانی اند: «کل من علیها فان، و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الإکرام»: هرچه بر [زمین] است فانیشونده است و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی خواهد ماند. (الرحمن، ۲۶-۲۷) بنابراین حق آن است که قیوم صفت حی باشد نه صفتی در کنار و اضافه بر آن که خود بیانگر نوعی گسست معنایی است.»
* برگی از زندگی صفارزاده
استان کرمان همواره در دامان خود اندیشمندان ،مشاهیر و مفاخر علمی و فرهنگی بزرگی پرورش داده است .در میان چنین بزرگان ومفاخری مرحومه دکتر طاهره صفارزاده از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از استاد صفارزاده به عنوان یک شاعر متعهد و انقلابی، مترجم و نظریه پرداز معاصر یاد می کنند.
ایشان در ۲۷آبان ۱۳۲۵ در سیرجان متولد شد. در پنج سالگی پس از فوت پدر و مادر تحت سرپرستی مادربزرگ (بی بی مرصع ) در کرمان اقامت کرد.
قرآن و قرائت را نزد ملا باجی در مکتب خانه آموخت و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در کرمان به اتمام رساند وبا اخذ دیپلم ادبی تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد . در سال ۱۳۳۷ موفق به اخذمدرک کارشناسی (لیسانس) شد و در همان سال با دکتر محمدرضا جبارپور ازدواج کرد.
اما پس از مدتی از ایشان جدا شده و به همراه فرزندش به تهران مهاجرت کرد، در تهران با برعهده گرفتن مسئولیت صفحه شعر یکی از مجله ها به عنوان مترجم متون فنی، در شرکت نفت ملی ایران استخدام شد و با استفاده از بورسیه ای سه ماهه برای گذراندن دوره روزنامه نگاری به انگلستان رفت ،اما با شنیدن خبر درگذشت فرزندش به ایران بازگشت و مجددا در شرکت نفت مشغول به کار گردید، ایشان به دلیل توضیحاتی که برای فرزندان کارگران شرکت نفت علیه ظلم داده بود از طرف ساواک مورد بازجویی قرار گرفت و به دلیل عدم تحمل شرایط حاکم برجامعه آن زمان، تصمیم به ادامه تحصیل در خارج از کشور را گرفت ،طاهره صفار زاده، با راهنمایی استاد آمریکایی خودکه در کانادا تدریس می کرد با دانشگاه آیووا مکاتبه کرد و نمونه هایی ازاشعار او در گروه نویسندگان بین المللی مطرح،و پذیرفته شد. ایشان برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد ونهایتا موفق به اخذ درجه MFA به معنای استاد هنرهای زیبا شد.
صفارزاده پس از بازگشت به ایران به عنوان مترجم و ویراستار در یک موسسه به کار مشغول شد. در سال ۱۳۴۸ سفری به هند و چین داشت و در سال ۱۳۴۹ به استخدام دانشگاه ملی(شهید بهشتی)درآمد. در پی انتشار کتاب ایواسیوک نویسنده اهل رومانی در سال ۱۳۵۴، که صفارزاده را شاعر انقلابی فناتیک خوانده بود، ساواک با وی برخورد کرد و از آنجا که اشعارش مورد پسند حکومت نبود در سال ۱۳۵۵ به جرم سرودن شعر مقاومت دینی و امضا نکردن عضویت اجباری در حزب رستاخیز از دانشگاه اخراج شد. در سال ۱۳۵۶ کانون فرهنگی – هنری نهضت اسلامی را به کمک نویسندگان سرشناس مسلمان تاسیس کرد که بعدها به حوزه اندیشه و هنر اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تغییر نام داد.
استاد صفارزاده دوسال پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ریاست دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شد ولی از پذیرفتن چنین مسئولیتی امتناع کرده، فقط مدتی سرپرست دانشکده ادبیات شد و طرح بازآموزی دبیران را اجرا کرد. در سال ۱۳۶۱ با دکتر عبدالوهاب نورانی وصال ازدواج کرد و این زندگی مشترک تا سال ۱۳۷۳ زمان درگذشت ایشان ادامه داشت.
پشتکار علمی و تعهد، او را به موسسه تازه تاسیس سمت کشانید و کمیته متون درسی زبان خارجی را تشکیل داده و در اسفند ۱۳۶۴ به تشکیل جلسه مشاوره علمی اقدام کرد.
در سال ۱۳۷۱ از طرف وزارت علوم وآموزش عالی به عنوان استاد نمونه، معرفی شد و پس از انتشار ترجمه قرآن حکیم، عنوان خادم القرآن را دریافت کرد.
در سال ۱۳۸۵ مطابق با سال ۲۰۰۶ از سوی سازمان نویسندگان آفریقا وآسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد. دکتر طاهره صفارزاده در ۴آبان ۱۳۸۷در سن ۶۲سالگی به لقاء معبود شتافت. آثار و تالیفات استاد به شرح ذیل است:
مجموعه شعر
• رهگذر مهتاب ۱۳۴۱
• چتر سرخ (به انگلیسی) ۱۳۴۷
• طنین در دلتا ۱۳۴۹
• سد و بازوان ۱۳۵۰
• سفر پنجم ۱۳۵۶
• حرکت و دیروز ۱۳۵۷
• بیعت با بیداری ۱۳۶۶
• مردان منحنی ۱۳۶۶
• دیدار با صبح ۱۳۶۶
ترجمه پژوهی
• اصول و مبانی ترجمه: تجزیه و تحلیلی از فن ترجمه ضمن نقد عملی آثار مترجمان ۱۳۵۸
• ترجمه های نامفهوم ۱۳۸۴
ترجمه قرآن
• ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید (فارسی و انگلیسی) ۱۳۷۹
• ترجمه قرآن حکیم سه زبانه؛ (متن عربی با ترجمه فارسی و انگلیسی) ۱۳۸۰
• ترجمه قرآن حکیم دو زبانه؛ (متن عربی با ترجمه فارسی) ۱۳۸۲
• ترجمه قرآن حکیم دو زبانه؛ (متن عربی با ترجمه انگلیسی) ۱۳۸۵
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «انتشار زندگینامه و خدمات «طاهره صفارزاده»» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.