تلاوت آیاتی ۶ الی ۱۱ از سوره ق با صدای محمد اللیثی

به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره ق پنجاهمین سوره و از سوره های مکی قرآن است که در جزء ۲۶ قرآن جای دارد. این سوره را «قاف» می نامند؛ زیرا با حرف مقطعه «ق» آغاز می گردد. معاد و تعجب کافران از زنده شدن مجدد مردگان، نبوت، توحید و قدرت الهی از موضوعات مطرح شده در این سوره است.
آیه ۱۶ سوره «ق» که خدا را به آدمی از شاهرگش نزدیک تر می داند، از آیه های مشهور این سوره است. در فضیلت تلاوت این سوره آمده است کسی که سوره ق را قرائت کند خداوند سختی ها و سکرات مرگ را بر وی آسان می کند.
تلاوت آیاتی ۶ الی ۱۱ از سوره ق
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق والقرآن المجید ﴿۱﴾
قاف سوگند به قرآن باشکوه (۱)
بل عجبوا أن جاءهم منذر منهم فقال الکافرون هذا شیء عجیب ﴿۲﴾
[که آنان نگرویدند] بلکه از اینکه هشداردهنده ای از خودشان برایشان آمد در شگفت شدند و کافران گفتند این [محمد و حکایت معاد] چیزی عجیب است (۲)
أإذا متنا وکنا ترابا ذلک رجع بعید ﴿۳﴾
آیا چون مردیم و خاک شدیم [زنده می شویم] این بازگشتی بعید است (۳)
قد علمنا ما تنقص الأرض منهم وعندنا کتاب حفیظ ﴿۴﴾
قطعا دانسته ایم که زمین [چه مقدار] از اجسادشان فرو می کاهد و پیش ما کتاب ضبطکننده ای است (۴)
بل کذبوا بالحق لما جاءهم فهم فی أمر مریج ﴿۵﴾
[نه] بلکه حقیقت را وقتی برایشان آمد دروغ خواندند و آنها در کاری سردرگم [مانده]اند (۵)
أفلم ینظروا إلی السماء فوقهم کیف بنیناها وزیناها وما لها من فروج ﴿۶﴾
مگر به آسمان بالای سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده ایم و برای آن هیچ گونه شکافتگی نیست (۶)
والأرض مددناها وألقینا فیها رواسی وأنبتنا فیها من کل زوج بهیج ﴿۷﴾
و زمین را گستردیم و در آن لنگر[آسا کوه]ها فرو افکندیم و در آن از هر گونه جفت دل انگیز رویانیدیم (۷)
تبصرة وذکری لکل عبد منیب ﴿۸﴾
[تا] برای هر بنده توبه کاری بینشافزا و پندآموز باشد (۸)
ونزلنا من السماء ماء مبارکا فأنبتنا به جنات وحب الحصید ﴿۹﴾
و از آسمان آبی پر برکت فرود آوردیم پس بدان [وسیله] باغها و دانه های دروکردنی رویانیدیم (۹)
والنخل باسقات لها طلع نضید ﴿۱۰﴾
و درختان تناور خرما که خوشه[های] روی هم چیده دارند (۱۰)
رزقا للعباد وأحیینا به بلدة میتا کذلک الخروج ﴿۱۱﴾
[اینها همه] برای روزی بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمین مرده ای را زنده گردانیدیم رستاخیز [نیز] چنین است (۱۱)
کذبت قبلهم قوم نوح وأصحاب الرس وثمود ﴿۱۲﴾
پیش از ایشان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود (۱۲)
وعاد وفرعون وإخوان لوط ﴿۱۳﴾
و عاد و فرعون و برادران لوط (۱۳)
وأصحاب الأیکة وقوم تبع کل کذب الرسل فحق وعید ﴿۱۴﴾
و بیشه نشینان و قوم تبع به تکذیب پرداختند همگی فرستادگان [ما] را به دروغ گرفتند و [در نتیجه] تهدید [من] واجب آمد (۱۴)
أفعیینا بالخلق الأول بل هم فی لبس من خلق جدید ﴿۱۵﴾
مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم [نه] بلکه آنها از خلق جدید در شبهه اند (۱۵)
ولقد خلقنا الإنسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن أقرب إلیه من حبل الورید ﴿۱۶﴾
و ما انسان را آفریده ایم و می دانیم که نفس او چه وسوسه ای به او می کند و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم (۱۶)
إذ یتلقی المتلقیان عن الیمین وعن الشمال قعید ﴿۱۷﴾
آنگاه که دو [فرشته] دریافت کننده از راست و از چپ مراقب نشسته اند (۱۷)
ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید ﴿۱۸﴾
[آدمی] هیچ سخنی را به لفظ درنمی آورد مگر اینکه مراقبی آماده نزد او [آن را ضبط می کند] (۱۸)
وجاءت سکرة الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید ﴿۱۹﴾
و سکرات مرگ به راستی در رسید این همان است که از آن می گریختی (۱۹)
ونفخ فی الصور ذلک یوم الوعید ﴿۲۰﴾
و در صور دمیده شود این است روز تهدید [من] (۲۰)
وجاءت کل نفس معها سائق وشهید ﴿۲۱﴾
و هر کسی می آید [در حالی که] با او سوقدهنده و گواهی دهنده ای است (۲۱)
لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید ﴿۲۲﴾
[به او می گویند] واقعا که از این [حال] سخت در غفلت بودی و[لی] ما پرده ات را [از جلوی چشمانت] برداشتیم و دیده ات امروز تیز است (۲۲)
وقال قرینه هذا ما لدی عتید ﴿۲۳﴾
و [فرشته] همنشین او می گوید این است آنچه پیش من آماده است [و ثبت کرده ام] (۲۳)
ألقیا فی جهنم کل کفار عنید ﴿۲۴﴾
[به آن دو فرشته خطاب می شود] هر کافر سرسختی را در جهنم فروافکنید (۲۴)
مناع للخیر معتد مریب ﴿۲۵﴾
[هر] بازدارنده از خیری [هر] متجاوز شکاکی (۲۵)
الذی جعل مع الله إلها آخر فألقیاه فی العذاب الشدید ﴿۲۶﴾
که با خداوند خدایی دیگر قرار داد [ای دو فرشته] او را در عذاب شدید فرو افکنید (۲۶)
قال قرینه ربنا ما أطغیته ولکن کان فی ضلال بعید ﴿۲۷﴾
[شیطان] همدمش می گوید پروردگار ما من او را به عصیان وانداشتم لیکن [خودش] در گمراهی دور و درازی بود (۲۷)
قال لا تختصموا لدی وقد قدمت إلیکم بالوعید ﴿۲۸﴾
[خدا] می فرماید در پیشگاه من با همدیگر مستیزید [که] از پیش به شما هشدار داده بودم (۲۸)
ما یبدل القول لدی وما أنا بظلام للعبید ﴿۲۹﴾
پیش من حکم دگرگون نمی شود و من [نسبت] به بندگانم بیدادگر نیستم (۲۹)
یوم نقول لجهنم هل امتلأت وتقول هل من مزید ﴿۳۰﴾
آن روز که [ما] به دوزخ می گوییم آیا پر شدی و می گوید آیا باز هم هست (۳۰)
وأزلفت الجنة للمتقین غیر بعید ﴿۳۱﴾
و بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک گردانند بیآنکه دور باشد (۳۱)
هذا ما توعدون لکل أواب حفیظ ﴿۳۲﴾
[و به آنان گویند] این همان است که وعده یافته اید [و] برای هر توبه کار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود (۳۲)
من خشی الرحمن بالغیب وجاء بقلب منیب ﴿۳۳﴾
آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار [باز] آید (۳۳)
ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود ﴿۳۴﴾
به سلامت [و شادکامی] در آن درآیید [که] این روز جاودانگی است (۳۴)
لهم ما یشاءون فیها ولدینا مزید ﴿۳۵﴾
هر چه بخواهند در آنجا دارند و پیش ما فزونتر [هم] هست (۳۵)
وکم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشد منهم بطشا فنقبوا فی البلاد هل من محیص ﴿۳۶﴾
و چه بسا نسلها که پیش از ایشان هلاک کردیم که [بس] نیرومندتر از اینان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام] مگر گریزگاهی بود (۳۶)
إن فی ذلک لذکری لمن کان له قلب أو ألقی السمع وهو شهید ﴿۳۷﴾
قطعا در این [عقوبتها] برای هر صاحبدل و حق نیوشی که خود به گواهی ایستد عبرتی است (۳۷)
ولقد خلقنا السماوات والأرض وما بینهما فی ستة أیام وما مسنا من لغوب ﴿۳۸﴾
و در حقیقت آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگی نکردیم (۳۸)
فاصبر علی ما یقولون وسبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس وقبل الغروب ﴿۳۹﴾
و بر آنچه می گویند صبر کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب به ستایش پروردگارت تسبیح گوی (۳۹)
ومن اللیل فسبحه وأدبار السجود ﴿۴۰﴾
و پاره ای از شب و به دنبال سجود [به صورت تعقیب و نافله] او را تسبیح گوی (۴۰)
واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب ﴿۴۱﴾
و روزی که منادی از جایی نزدیک ندا درمی دهد به گوش باش (۴۱)
یوم یسمعون الصیحة بالحق ذلک یوم الخروج ﴿۴۲﴾
روزی که فریاد [رستاخیز] را به حق می شنوند آن [روز] روز بیرون آمدن [از زمین] است (۴۲)
إنا نحن نحیی ونمیت وإلینا المصیر ﴿۴۳﴾
ماییم که خود زندگی می بخشیم و به مرگ می رسانیم و برگشت به سوی ماست (۴۳)
یوم تشقق الأرض عنهم سراعا ذلک حشر علینا یسیر ﴿۴۴﴾
روزی که زمین به سرعت از [اجساد] آنان جدا و شکافته می شود این حشری است که بر ما آسان خواهد بود (۴۴)
نحن أعلم بما یقولون وما أنت علیهم بجبار فذکر بالقرآن من یخاف وعید ﴿۴۵﴾
ما به آنچه می گویند داناتریم و تو به زور وادارنده آنان نیستی پس به [وسیله] قرآن هر که را از تهدید [من] می ترسد پند ده (۴۵)
انتهای پیام/
آیه ۱۶ سوره «ق» که خدا را به آدمی از شاهرگش نزدیک تر می داند، از آیه های مشهور این سوره است. در فضیلت تلاوت این سوره آمده است کسی که سوره ق را قرائت کند خداوند سختی ها و سکرات مرگ را بر وی آسان می کند.
تلاوت آیاتی ۶ الی ۱۱ از سوره ق
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق والقرآن المجید ﴿۱﴾
قاف سوگند به قرآن باشکوه (۱)
بل عجبوا أن جاءهم منذر منهم فقال الکافرون هذا شیء عجیب ﴿۲﴾
[که آنان نگرویدند] بلکه از اینکه هشداردهنده ای از خودشان برایشان آمد در شگفت شدند و کافران گفتند این [محمد و حکایت معاد] چیزی عجیب است (۲)
أإذا متنا وکنا ترابا ذلک رجع بعید ﴿۳﴾
آیا چون مردیم و خاک شدیم [زنده می شویم] این بازگشتی بعید است (۳)
قد علمنا ما تنقص الأرض منهم وعندنا کتاب حفیظ ﴿۴﴾
قطعا دانسته ایم که زمین [چه مقدار] از اجسادشان فرو می کاهد و پیش ما کتاب ضبطکننده ای است (۴)
بل کذبوا بالحق لما جاءهم فهم فی أمر مریج ﴿۵﴾
[نه] بلکه حقیقت را وقتی برایشان آمد دروغ خواندند و آنها در کاری سردرگم [مانده]اند (۵)
أفلم ینظروا إلی السماء فوقهم کیف بنیناها وزیناها وما لها من فروج ﴿۶﴾
مگر به آسمان بالای سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده ایم و برای آن هیچ گونه شکافتگی نیست (۶)
والأرض مددناها وألقینا فیها رواسی وأنبتنا فیها من کل زوج بهیج ﴿۷﴾
و زمین را گستردیم و در آن لنگر[آسا کوه]ها فرو افکندیم و در آن از هر گونه جفت دل انگیز رویانیدیم (۷)
تبصرة وذکری لکل عبد منیب ﴿۸﴾
[تا] برای هر بنده توبه کاری بینشافزا و پندآموز باشد (۸)
ونزلنا من السماء ماء مبارکا فأنبتنا به جنات وحب الحصید ﴿۹﴾
و از آسمان آبی پر برکت فرود آوردیم پس بدان [وسیله] باغها و دانه های دروکردنی رویانیدیم (۹)
والنخل باسقات لها طلع نضید ﴿۱۰﴾
و درختان تناور خرما که خوشه[های] روی هم چیده دارند (۱۰)
رزقا للعباد وأحیینا به بلدة میتا کذلک الخروج ﴿۱۱﴾
[اینها همه] برای روزی بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمین مرده ای را زنده گردانیدیم رستاخیز [نیز] چنین است (۱۱)
کذبت قبلهم قوم نوح وأصحاب الرس وثمود ﴿۱۲﴾
پیش از ایشان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود (۱۲)
وعاد وفرعون وإخوان لوط ﴿۱۳﴾
و عاد و فرعون و برادران لوط (۱۳)
وأصحاب الأیکة وقوم تبع کل کذب الرسل فحق وعید ﴿۱۴﴾
و بیشه نشینان و قوم تبع به تکذیب پرداختند همگی فرستادگان [ما] را به دروغ گرفتند و [در نتیجه] تهدید [من] واجب آمد (۱۴)
أفعیینا بالخلق الأول بل هم فی لبس من خلق جدید ﴿۱۵﴾
مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم [نه] بلکه آنها از خلق جدید در شبهه اند (۱۵)
ولقد خلقنا الإنسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن أقرب إلیه من حبل الورید ﴿۱۶﴾
و ما انسان را آفریده ایم و می دانیم که نفس او چه وسوسه ای به او می کند و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم (۱۶)
إذ یتلقی المتلقیان عن الیمین وعن الشمال قعید ﴿۱۷﴾
آنگاه که دو [فرشته] دریافت کننده از راست و از چپ مراقب نشسته اند (۱۷)
ما یلفظ من قول إلا لدیه رقیب عتید ﴿۱۸﴾
[آدمی] هیچ سخنی را به لفظ درنمی آورد مگر اینکه مراقبی آماده نزد او [آن را ضبط می کند] (۱۸)
وجاءت سکرة الموت بالحق ذلک ما کنت منه تحید ﴿۱۹﴾
و سکرات مرگ به راستی در رسید این همان است که از آن می گریختی (۱۹)
ونفخ فی الصور ذلک یوم الوعید ﴿۲۰﴾
و در صور دمیده شود این است روز تهدید [من] (۲۰)
وجاءت کل نفس معها سائق وشهید ﴿۲۱﴾
و هر کسی می آید [در حالی که] با او سوقدهنده و گواهی دهنده ای است (۲۱)
لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید ﴿۲۲﴾
[به او می گویند] واقعا که از این [حال] سخت در غفلت بودی و[لی] ما پرده ات را [از جلوی چشمانت] برداشتیم و دیده ات امروز تیز است (۲۲)
وقال قرینه هذا ما لدی عتید ﴿۲۳﴾
و [فرشته] همنشین او می گوید این است آنچه پیش من آماده است [و ثبت کرده ام] (۲۳)
ألقیا فی جهنم کل کفار عنید ﴿۲۴﴾
[به آن دو فرشته خطاب می شود] هر کافر سرسختی را در جهنم فروافکنید (۲۴)
مناع للخیر معتد مریب ﴿۲۵﴾
[هر] بازدارنده از خیری [هر] متجاوز شکاکی (۲۵)
الذی جعل مع الله إلها آخر فألقیاه فی العذاب الشدید ﴿۲۶﴾
که با خداوند خدایی دیگر قرار داد [ای دو فرشته] او را در عذاب شدید فرو افکنید (۲۶)
قال قرینه ربنا ما أطغیته ولکن کان فی ضلال بعید ﴿۲۷﴾
[شیطان] همدمش می گوید پروردگار ما من او را به عصیان وانداشتم لیکن [خودش] در گمراهی دور و درازی بود (۲۷)
قال لا تختصموا لدی وقد قدمت إلیکم بالوعید ﴿۲۸﴾
[خدا] می فرماید در پیشگاه من با همدیگر مستیزید [که] از پیش به شما هشدار داده بودم (۲۸)
ما یبدل القول لدی وما أنا بظلام للعبید ﴿۲۹﴾
پیش من حکم دگرگون نمی شود و من [نسبت] به بندگانم بیدادگر نیستم (۲۹)
یوم نقول لجهنم هل امتلأت وتقول هل من مزید ﴿۳۰﴾
آن روز که [ما] به دوزخ می گوییم آیا پر شدی و می گوید آیا باز هم هست (۳۰)
وأزلفت الجنة للمتقین غیر بعید ﴿۳۱﴾
و بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک گردانند بیآنکه دور باشد (۳۱)
هذا ما توعدون لکل أواب حفیظ ﴿۳۲﴾
[و به آنان گویند] این همان است که وعده یافته اید [و] برای هر توبه کار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود (۳۲)
من خشی الرحمن بالغیب وجاء بقلب منیب ﴿۳۳﴾
آنکه در نهان از خدای بخشنده بترسد و با دلی توبه کار [باز] آید (۳۳)
ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود ﴿۳۴﴾
به سلامت [و شادکامی] در آن درآیید [که] این روز جاودانگی است (۳۴)
لهم ما یشاءون فیها ولدینا مزید ﴿۳۵﴾
هر چه بخواهند در آنجا دارند و پیش ما فزونتر [هم] هست (۳۵)
وکم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشد منهم بطشا فنقبوا فی البلاد هل من محیص ﴿۳۶﴾
و چه بسا نسلها که پیش از ایشان هلاک کردیم که [بس] نیرومندتر از اینان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام] مگر گریزگاهی بود (۳۶)
إن فی ذلک لذکری لمن کان له قلب أو ألقی السمع وهو شهید ﴿۳۷﴾
قطعا در این [عقوبتها] برای هر صاحبدل و حق نیوشی که خود به گواهی ایستد عبرتی است (۳۷)
ولقد خلقنا السماوات والأرض وما بینهما فی ستة أیام وما مسنا من لغوب ﴿۳۸﴾
و در حقیقت آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگی نکردیم (۳۸)
فاصبر علی ما یقولون وسبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس وقبل الغروب ﴿۳۹﴾
و بر آنچه می گویند صبر کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب به ستایش پروردگارت تسبیح گوی (۳۹)
ومن اللیل فسبحه وأدبار السجود ﴿۴۰﴾
و پاره ای از شب و به دنبال سجود [به صورت تعقیب و نافله] او را تسبیح گوی (۴۰)
واستمع یوم یناد المناد من مکان قریب ﴿۴۱﴾
و روزی که منادی از جایی نزدیک ندا درمی دهد به گوش باش (۴۱)
یوم یسمعون الصیحة بالحق ذلک یوم الخروج ﴿۴۲﴾
روزی که فریاد [رستاخیز] را به حق می شنوند آن [روز] روز بیرون آمدن [از زمین] است (۴۲)
إنا نحن نحیی ونمیت وإلینا المصیر ﴿۴۳﴾
ماییم که خود زندگی می بخشیم و به مرگ می رسانیم و برگشت به سوی ماست (۴۳)
یوم تشقق الأرض عنهم سراعا ذلک حشر علینا یسیر ﴿۴۴﴾
روزی که زمین به سرعت از [اجساد] آنان جدا و شکافته می شود این حشری است که بر ما آسان خواهد بود (۴۴)
نحن أعلم بما یقولون وما أنت علیهم بجبار فذکر بالقرآن من یخاف وعید ﴿۴۵﴾
ما به آنچه می گویند داناتریم و تو به زور وادارنده آنان نیستی پس به [وسیله] قرآن هر که را از تهدید [من] می ترسد پند ده (۴۵)
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
تلاوت آیاتی ۶ الی ۱۱ از سوره ق با صدای محمد اللیثی
گفتگو با هوش مصنوعی