وقتی دستان خدا شوق می آفرینند

در قزوین گروه های بسیاری هستند که در امور خیر، نیکو و یاری رساندن به محرومین و نیازمندها پیش گام هستند، انسان های آزاده ای که داستان های امیدبخشی برای روایت دارند.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، گاهی اوقات انتشار مدام رنج ها و انواع خبرهای پرالتهاب، ما را از خواندن، دیدن و شنیدن اخبار خوب، مفید و امیدبخش غافل می کند. در میان وضعیت اقتصادی که امروزه خانواده ها را با مشکلات متعدد مواجه کرده است، گاهی به خانواده هایی فکر می کنم که وسعت رزق شان در حد گذران روزمره هم نیست و به رنج هایی فکر می کنم که ممکن است متحمل شوند. اما حضور جوانان متعهد، مردان و زنان نیکوکاری که زندگی شان در هر شرایطی، به ویژه در وضعیت سخت کنونی با کمک به هم نوع گره خورده، روحم را تازه و قلبم را پراز امید می کند.
امروز ماجرای انسان ها و گروه هایی را روایت می کنیم که در این شرایط هم ثابت کردند با حداقل امکانات می توان بهشت را میان آسمان و زمین ایجاد کرد. بهشتی در دل های نیازمندها و شادی کودکان.
با ما همراه باشید در دو پرده از روایت گروه هایی خودجوش و آتش به اختیار که از رضایت خلق به رضایت خدا می رسند.
گروه دستان خدا
آرش قصه ما سی وچهارساله است، سال گذشته درست زمانی فعالیت خود درزمینهٔ کمک به افراد بی بضاعت و کم بضاعت را آغاز کرد که زلزله مهیبی استان کرمانشاه را لرزاند و خانه ها را با خاک یکسان کرد. آرش با تأسیس گروهی در یکی از پیام رسان ها تحت عنوان«دستان خدا» فعالیتش را جهت تهیه کانکس برای خانواده های سرپل ذهاب آغاز کرد و تا نوروز ۹۷ این کار را ادامه داد.
از نوروز ۹۷ به بعد که وضعیت کرمانشاه تا حدودی سروسامان گرفت، آرش فعالیت گروه را تغییر داد و درصدد کمک به خانواده های نیازمند استان خود برآمد. وی اکنون ۶ خانواده قزوینی را که بی سرپرست هستند یا سرپرست آن ها بیمار است تحت پوشش گروه قرار داده است. آرش در گفت وگو با خبرنگار فارس در قزوین می گوید: گروه دویست نفره ما درآمد زیادی ندارد، ولی چند خانواده هستند که به صورت تحقیقی انتخاب شده اند و ماهانه به آن ها کمک های نقدی می شود. متأسفانه اکنون وضعیت مردم به گونه ای است که خیلی نمی توانند کمک کنند ولی با همین وضعیت نیز هنوز افرادی در جامعه وجود دارند که قلبشان برای کمک به دیگران می تپد. مجموع کمک های ماهانه اعضا تقریبا به یک میلیون تومان می رسد. بیشتر خانواده های تحت پوشش گروه، عضو ام اسی یا فلج در خانه دارند و واقعا شرایط اداره زندگی برایشان سخت است، این در حالی است که هزینه های درمانی بسیار افزایش یافته و بعضا این افراد تحت پوشش بیمه نیستند، لازم به ذکر است که خانواده های تحت پوشش ما اغلب خانوارهای ۴ الی ۵ نفره هستند.
آرش در رابطه با برنامه گروه دستان خدا برای روزهای خاصی از سال مانند یلدا و نوروز می گوید: ما به خاطر این که تصویری از یلدا در ذهن فرزندان این خانواده ها باقی بماند، آجیل مختصری به همراه شیرینی و میوه تهیه کردیم و برای آن ها بردیم تا بچه ای که در آن خانواده بزرگ می شود خاطره ای در ذهنش باقی بماند. هم چنین در کنار کمک های نقدی، کمک های غیر نقدی نیز از اعضای گروه جمع آوری می کنیم و تقاضاهای غیر نقدی خانواده های نیازمند را هم حتی الامکان پاسخ گو هستیم.
خیلی دور، خیلی نزدیک
یکی از مسائل تکان دهنده ای که آرش به آن اشاره کرد، کمک فردی بود که در قبال گروه دستان خدا احساس دین می کرد. وی دراین باره می گوید: یکی از اعضایی که در کرمانشاه به آن ها کانکس هدیه کرده بودیم نیز عضو گروه ما هستند. مدتی پیش این شخص به خاطر احساس دینی که نسبت به گروه داشت خودش ماهانه برای گروه ما مبلغی را واریز می کرد، این در شرایطی بود که این فرد خودش در گرفتاری بود، بچه شیرخوار داشت و هنوز در کانکس زندگی می کرد.
زمانی که نیازمندان را می بینم، نمی توانم آرام بنشینم
این سوی داستان، با آذر مواجه می شویم. آذر سی سال دارد و دلش به وسعت بی کران دریاهاست. در برخی موارد به تنهایی و در برخی موارد نیز با مشارکت دیگران به همنوعان خود خدمت می کند. وی در گفت وگو با خبرنگار فارس در قزوین می گوید: وقتی شرایط نیازمندان را می بینم نمی توانم آرام بنشینم. به عقیده بنده اگر هر شخص اطراف خود را مدیریت کند دیگر فقیری در جامعه باقی نمی ماند، در این شرایط اقتصادی ما نباید اجازه دهیم افراد بی بضاعت و نیازمند زیردست و پای افراد غنی له شوند.
آذر در رابطه با نحوه کمک رسانی خود به خانواده های نیازمند می گوید: بیشتر کمک های ما غیر نقدی است. به طور مثال اقلام خوراکی مانند گوشت، مرغ، برنج، قند، شکر، رب، روغن، حبوبات یا حتی غذای گرم تهیه می کنیم و در اختیار خانواده های بی بضاعت قرار می دهیم. همین طور برای بچه هایی که مدرسه می روند لوازم تحریر، کفش و کیف و لباس فرم می خریم. در کنار این ها، بن خرید کالا از چند فروشگاه مشخص بین خانواده های کم درآمد توزیع می کنیم که بتوانند اقلام مصرفی خود را از این فروشگاه ها تهیه کنند. هم چنین برای نوعروسانی که در تهیه جهیزیه مشکل دارند نیز با همکاری دوستان و آشنایان لوازم اولیه زندگی تهیه می کنیم و در اختیار آنان قرار می دهیم. در کنار این ها، به خانواده هایی که گرفتار هستند و مشکلات مالی دارند، وام قرض الحسنه هم می دهیم.
تلخ و شیرین
آذر ده سال است در این راه گام نهاده و خاطرات تلخ و شیرین خود را مرور می کند و می گوید: چند وقت پیش خانواده ای به بنده معرفی شدند که زن و مرد هر دو معتاد بودند و ۴ بچه قد و نیم قد داشتند، این زن و مرد به دلیل اعتیاد و مشکلات مالی، فرزندانشان را به پرورشگاه سپرده بودند. یک سال بود که هر دو پاک بودند، اما بهزیستی بچه ها را به آن ها نمی داد، زیرا ازنظر مالی واقعا در شرایط اسفناکی زندگی می کردند، به نحوی که حتی منزلشان در نداشت و با پتو راه ورودی سرما را بسته بودند. چند بار آن ها را برای آزمایش عدم اعتیاد بردیم و زمانی که یقین کردیم پاک هستند با پیگیری های فراوان بچه ها را از پرورشگاه بیرون آوردیم و برای این خانواده وسایل اولیه موردنیاز برای یک زندگی را تهیه کردیم. مقداری هم پول رهن منزل برایشان فراهم کردیم و محل زندگی شان را تغییر دادیم. زمانی که بچه ها را از بهزیستی بیرون آوردیم و تحویل پدر و مادرشان دادیم بچه ها از فرط گریۀ شوق بی رمق شده بودند و از آغوش مادرشان جدا نمی شدند، این برای من واقعا تکان دهنده بود.
آذر، احساس نوروز را برای بچه ها به ارمغان می آورد
این بانوی دریادل به وسیله کمک های مردمی، البسه کودکان خانواده های نیازمند را برای نوروز تهیه کرده است و مقداری نیز اقلام خوراکی از قبیل گوشت بین این خانواده ها توزیع کرده است، برای باقی اقلام نیز بن هایی تهیه کرده است که تصمیم دارد آن ها را بین خانواده ها توزیع کند. آذر می گوید: من خانواده هایی را می شناسم که اوایل حتی امکانات اولیه زندگی مانند یخچال را هم نداشتند ولی به لطف خدا اکنون به نقطه ای رسیده اند که دیگر از ما کمک قبول نمی کنند و حتی خودشان در حد توان به دیگران کمک می کنند. باید تلاش کنیم همه به این نقطه برسند.
دل های بزرگ از ائمه الگو می گیرند
خاطره شیرین آذر اشک شوق و رضایت را بر گونه هایش جاری می کند و می گوید: چند وقت پیش به منزل یکی از نیازمندان رفته بودم که ۵ فرزند داشت و همسرش معتاد بود و آن ها را ترک کرده بود. در حد بضاعت خود به آن ها کمک کردم. همسرم از رفتن من به منزل این بندگان خدا بی اطلاع بود. زمانی که به منزل بازگشتم همسرم گفت در خواب دیده است که شهید حججی به منزل ما آمده و نماز می خواند. این برای من نشانه بسیار زیبایی بود و به قدری از خواب همسرم خوشحال شدم که گویا دنیا متعلق به من است.
آذر در پایان می گوید: شرایط برخی از نیازمندان به گونه ای است که وقتی می روی از نزدیک وضعیت زندگی شان را مشاهده می کنی دیگر از اسراف فاصله می گیری و دوست داری ماهانه از درآمدت مبلغی را برای کمک به آن ها کنار بگذاری. بنده اوایل ازدواجم مدت کوتاهی همسرم به دلایل کاری بدهکار شد و به سختی زندگی می کردیم، اما در همان شرایط من درحالی که سال اول ازدواجم بود با تأسی از زندگی حضرت زهرا(س) و اهدای لباس عروسی شان به فقیر، عیدی هایم را جمع کردم و به نیازمندان دادم و به قدری از این کارم خوشحال بودم که غیرقابل توصیف است. همین کمک ها دستمان را گرفت و مشکلاتمان را حل کرد، زیرا خداوند وعده کرده به کارهای نیک شما ده برابر پاداش می دهم.
به اندازه وسعت دل هایمان دستگیری کنیم
با توجه به نزدیک بودن ایام نوروز و با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی جامعه، چقدر خوب است که در حد توان دستی از مستمندان و نیازمندان بگیریم، با این اطمینان که خداوند دارایی هایمان را ده ها برابر و بلکه هزاران برابر می کند، حتی کمک اندک ما نیز می تواند دل کودکی را شاد کند که شاید تنها در حسرت یک جفت جوراب نو برای شب عید باشد.
در این گزارش به دلیل درخواست مصاحبه شوندگان از اسامی مستعار برای آن ها استفاده شده است و اسامی واقعی این افراد نزد خبرگزاری فارس محفوظ است.
گزارش از معصومه امینی خبرنگار فارس
پایان پیام/
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، گاهی اوقات انتشار مدام رنج ها و انواع خبرهای پرالتهاب، ما را از خواندن، دیدن و شنیدن اخبار خوب، مفید و امیدبخش غافل می کند. در میان وضعیت اقتصادی که امروزه خانواده ها را با مشکلات متعدد مواجه کرده است، گاهی به خانواده هایی فکر می کنم که وسعت رزق شان در حد گذران روزمره هم نیست و به رنج هایی فکر می کنم که ممکن است متحمل شوند. اما حضور جوانان متعهد، مردان و زنان نیکوکاری که زندگی شان در هر شرایطی، به ویژه در وضعیت سخت کنونی با کمک به هم نوع گره خورده، روحم را تازه و قلبم را پراز امید می کند.
امروز ماجرای انسان ها و گروه هایی را روایت می کنیم که در این شرایط هم ثابت کردند با حداقل امکانات می توان بهشت را میان آسمان و زمین ایجاد کرد. بهشتی در دل های نیازمندها و شادی کودکان.
با ما همراه باشید در دو پرده از روایت گروه هایی خودجوش و آتش به اختیار که از رضایت خلق به رضایت خدا می رسند.
گروه دستان خدا
آرش قصه ما سی وچهارساله است، سال گذشته درست زمانی فعالیت خود درزمینهٔ کمک به افراد بی بضاعت و کم بضاعت را آغاز کرد که زلزله مهیبی استان کرمانشاه را لرزاند و خانه ها را با خاک یکسان کرد. آرش با تأسیس گروهی در یکی از پیام رسان ها تحت عنوان«دستان خدا» فعالیتش را جهت تهیه کانکس برای خانواده های سرپل ذهاب آغاز کرد و تا نوروز ۹۷ این کار را ادامه داد.
از نوروز ۹۷ به بعد که وضعیت کرمانشاه تا حدودی سروسامان گرفت، آرش فعالیت گروه را تغییر داد و درصدد کمک به خانواده های نیازمند استان خود برآمد. وی اکنون ۶ خانواده قزوینی را که بی سرپرست هستند یا سرپرست آن ها بیمار است تحت پوشش گروه قرار داده است. آرش در گفت وگو با خبرنگار فارس در قزوین می گوید: گروه دویست نفره ما درآمد زیادی ندارد، ولی چند خانواده هستند که به صورت تحقیقی انتخاب شده اند و ماهانه به آن ها کمک های نقدی می شود. متأسفانه اکنون وضعیت مردم به گونه ای است که خیلی نمی توانند کمک کنند ولی با همین وضعیت نیز هنوز افرادی در جامعه وجود دارند که قلبشان برای کمک به دیگران می تپد. مجموع کمک های ماهانه اعضا تقریبا به یک میلیون تومان می رسد. بیشتر خانواده های تحت پوشش گروه، عضو ام اسی یا فلج در خانه دارند و واقعا شرایط اداره زندگی برایشان سخت است، این در حالی است که هزینه های درمانی بسیار افزایش یافته و بعضا این افراد تحت پوشش بیمه نیستند، لازم به ذکر است که خانواده های تحت پوشش ما اغلب خانوارهای ۴ الی ۵ نفره هستند.
آرش در رابطه با برنامه گروه دستان خدا برای روزهای خاصی از سال مانند یلدا و نوروز می گوید: ما به خاطر این که تصویری از یلدا در ذهن فرزندان این خانواده ها باقی بماند، آجیل مختصری به همراه شیرینی و میوه تهیه کردیم و برای آن ها بردیم تا بچه ای که در آن خانواده بزرگ می شود خاطره ای در ذهنش باقی بماند. هم چنین در کنار کمک های نقدی، کمک های غیر نقدی نیز از اعضای گروه جمع آوری می کنیم و تقاضاهای غیر نقدی خانواده های نیازمند را هم حتی الامکان پاسخ گو هستیم.
خیلی دور، خیلی نزدیک
یکی از مسائل تکان دهنده ای که آرش به آن اشاره کرد، کمک فردی بود که در قبال گروه دستان خدا احساس دین می کرد. وی دراین باره می گوید: یکی از اعضایی که در کرمانشاه به آن ها کانکس هدیه کرده بودیم نیز عضو گروه ما هستند. مدتی پیش این شخص به خاطر احساس دینی که نسبت به گروه داشت خودش ماهانه برای گروه ما مبلغی را واریز می کرد، این در شرایطی بود که این فرد خودش در گرفتاری بود، بچه شیرخوار داشت و هنوز در کانکس زندگی می کرد.
زمانی که نیازمندان را می بینم، نمی توانم آرام بنشینم
این سوی داستان، با آذر مواجه می شویم. آذر سی سال دارد و دلش به وسعت بی کران دریاهاست. در برخی موارد به تنهایی و در برخی موارد نیز با مشارکت دیگران به همنوعان خود خدمت می کند. وی در گفت وگو با خبرنگار فارس در قزوین می گوید: وقتی شرایط نیازمندان را می بینم نمی توانم آرام بنشینم. به عقیده بنده اگر هر شخص اطراف خود را مدیریت کند دیگر فقیری در جامعه باقی نمی ماند، در این شرایط اقتصادی ما نباید اجازه دهیم افراد بی بضاعت و نیازمند زیردست و پای افراد غنی له شوند.
آذر در رابطه با نحوه کمک رسانی خود به خانواده های نیازمند می گوید: بیشتر کمک های ما غیر نقدی است. به طور مثال اقلام خوراکی مانند گوشت، مرغ، برنج، قند، شکر، رب، روغن، حبوبات یا حتی غذای گرم تهیه می کنیم و در اختیار خانواده های بی بضاعت قرار می دهیم. همین طور برای بچه هایی که مدرسه می روند لوازم تحریر، کفش و کیف و لباس فرم می خریم. در کنار این ها، بن خرید کالا از چند فروشگاه مشخص بین خانواده های کم درآمد توزیع می کنیم که بتوانند اقلام مصرفی خود را از این فروشگاه ها تهیه کنند. هم چنین برای نوعروسانی که در تهیه جهیزیه مشکل دارند نیز با همکاری دوستان و آشنایان لوازم اولیه زندگی تهیه می کنیم و در اختیار آنان قرار می دهیم. در کنار این ها، به خانواده هایی که گرفتار هستند و مشکلات مالی دارند، وام قرض الحسنه هم می دهیم.
تلخ و شیرین
آذر ده سال است در این راه گام نهاده و خاطرات تلخ و شیرین خود را مرور می کند و می گوید: چند وقت پیش خانواده ای به بنده معرفی شدند که زن و مرد هر دو معتاد بودند و ۴ بچه قد و نیم قد داشتند، این زن و مرد به دلیل اعتیاد و مشکلات مالی، فرزندانشان را به پرورشگاه سپرده بودند. یک سال بود که هر دو پاک بودند، اما بهزیستی بچه ها را به آن ها نمی داد، زیرا ازنظر مالی واقعا در شرایط اسفناکی زندگی می کردند، به نحوی که حتی منزلشان در نداشت و با پتو راه ورودی سرما را بسته بودند. چند بار آن ها را برای آزمایش عدم اعتیاد بردیم و زمانی که یقین کردیم پاک هستند با پیگیری های فراوان بچه ها را از پرورشگاه بیرون آوردیم و برای این خانواده وسایل اولیه موردنیاز برای یک زندگی را تهیه کردیم. مقداری هم پول رهن منزل برایشان فراهم کردیم و محل زندگی شان را تغییر دادیم. زمانی که بچه ها را از بهزیستی بیرون آوردیم و تحویل پدر و مادرشان دادیم بچه ها از فرط گریۀ شوق بی رمق شده بودند و از آغوش مادرشان جدا نمی شدند، این برای من واقعا تکان دهنده بود.
آذر، احساس نوروز را برای بچه ها به ارمغان می آورد
این بانوی دریادل به وسیله کمک های مردمی، البسه کودکان خانواده های نیازمند را برای نوروز تهیه کرده است و مقداری نیز اقلام خوراکی از قبیل گوشت بین این خانواده ها توزیع کرده است، برای باقی اقلام نیز بن هایی تهیه کرده است که تصمیم دارد آن ها را بین خانواده ها توزیع کند. آذر می گوید: من خانواده هایی را می شناسم که اوایل حتی امکانات اولیه زندگی مانند یخچال را هم نداشتند ولی به لطف خدا اکنون به نقطه ای رسیده اند که دیگر از ما کمک قبول نمی کنند و حتی خودشان در حد توان به دیگران کمک می کنند. باید تلاش کنیم همه به این نقطه برسند.
دل های بزرگ از ائمه الگو می گیرند
خاطره شیرین آذر اشک شوق و رضایت را بر گونه هایش جاری می کند و می گوید: چند وقت پیش به منزل یکی از نیازمندان رفته بودم که ۵ فرزند داشت و همسرش معتاد بود و آن ها را ترک کرده بود. در حد بضاعت خود به آن ها کمک کردم. همسرم از رفتن من به منزل این بندگان خدا بی اطلاع بود. زمانی که به منزل بازگشتم همسرم گفت در خواب دیده است که شهید حججی به منزل ما آمده و نماز می خواند. این برای من نشانه بسیار زیبایی بود و به قدری از خواب همسرم خوشحال شدم که گویا دنیا متعلق به من است.
آذر در پایان می گوید: شرایط برخی از نیازمندان به گونه ای است که وقتی می روی از نزدیک وضعیت زندگی شان را مشاهده می کنی دیگر از اسراف فاصله می گیری و دوست داری ماهانه از درآمدت مبلغی را برای کمک به آن ها کنار بگذاری. بنده اوایل ازدواجم مدت کوتاهی همسرم به دلایل کاری بدهکار شد و به سختی زندگی می کردیم، اما در همان شرایط من درحالی که سال اول ازدواجم بود با تأسی از زندگی حضرت زهرا(س) و اهدای لباس عروسی شان به فقیر، عیدی هایم را جمع کردم و به نیازمندان دادم و به قدری از این کارم خوشحال بودم که غیرقابل توصیف است. همین کمک ها دستمان را گرفت و مشکلاتمان را حل کرد، زیرا خداوند وعده کرده به کارهای نیک شما ده برابر پاداش می دهم.
به اندازه وسعت دل هایمان دستگیری کنیم
با توجه به نزدیک بودن ایام نوروز و با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی جامعه، چقدر خوب است که در حد توان دستی از مستمندان و نیازمندان بگیریم، با این اطمینان که خداوند دارایی هایمان را ده ها برابر و بلکه هزاران برابر می کند، حتی کمک اندک ما نیز می تواند دل کودکی را شاد کند که شاید تنها در حسرت یک جفت جوراب نو برای شب عید باشد.
در این گزارش به دلیل درخواست مصاحبه شوندگان از اسامی مستعار برای آن ها استفاده شده است و اسامی واقعی این افراد نزد خبرگزاری فارس محفوظ است.
گزارش از معصومه امینی خبرنگار فارس
پایان پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «وقتی دستان خدا شوق می آفرینند» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.