«زیارت»، زمینه ساز معرفت و محبت

به گزارش خبرگزاری مهر، معرفت و عشق، پای را به رفتن می گشاید و «دوستی» به «دیدار» می انجامد. گاهی جریان برعکس این است. یعنی «دیدن»، «دوست داشتن» را به دنبال دارد و دیدار، عشق می آفرید و «زیارت» سبب حصول معرفت می گردد.
وقتی که دیدار، بذر عشق بپاشد، «ملاقات»، «محبت» می آورد و نزدیک شدن جسم، نزدیک شدن روح را به دنبال دارد و از قرب مادی می توان به قرب معنوی رسید.
چه بسیار پیوندها و عشق ها که مولود یک برخورد بوده است. زیارت از این مقوله است. یعنی اگر انسان برود و ببیند و خود را در فضاهای خاطره آمیز قرار دهد و در شعاع یک پرتو قرار بگیرد، حرارت معنی، وجود یخ زده زائر را گرم می کند و فروغ دیدار، خانه دل را روشن می سازد و دیده اهل نظر، مس وجودش را کیمیا می کند.
وقتی کسی در مدار عشق قرار گرفت و در حیطه و قلمرو محبت الله و اولیاء الله وارد شد، خود این محبت چاره ساز است.
مگر می شود انسانی خدا را دوست داشته باشد، ولی خدا او را دوست ندارد؟
مگر می شود کسی شیفته پیامبر باشد، ولی پیامبر به او بی توجه باشد؟
وقتی انسان به پیامبر و امام معصوم سلام می دهد، جواب می شنود و آنان توجه دارند.
در زیارتنامه ها، در موارد متعددی چنین تعبیری وجود دارد که خطاب به مزور گفته می شود: «اشهد انک تشهد مقامی وتسمع کلامی وترد سلامی».
یعنی شهادت می دهم که تو شاهد این مقام و موقعیت زیارتی من هستی و سخنم را شنیده و سلامم را پاسخ می گویی.
از پیامبر اسلام نقل شده است: «خداوند را فرشتگانی است که در روی زمین می گردند و سلام های امت مرا به من می رسانند ».(۱)
و در روایت دیگر فرموده است: «هر که در جایی از زمین بر من سلام دهد، به من رسانده می شود و اگر کنار قبرم سلام بدهد، می شنوم ».(۲)
وقتی چنین است که زیارت پیامبر در حال مرگ و حیات، یکسان است و آنان در هر دو حال می دانند و می فهمند و پاسخ می دهند، خود سلام دادن بر پیامبر و معصومین دیگر چه از دور، چه از نزدیک، یک رابطه روحی و معنوی است.
آیا فکر می کنید اگر سلام و تحیت شما را به پیامبر برسانند، پیامبر هیچ نظر لطفی نخواهد داشت؟
این، فیض شگفت «نظر» و برکت کسانی است که خاک را به نظر کیمیا کنند.
آنچه این نظرها و توجه ها در پی دارد، خواندنی نیست، چشیدنی است.
«زیارت»، زمینه ساز چنین ارتقای روحی است.
چه دیدار از خانه خدا باشد و مناسک حج؛
چه زیارت مرقد رسول الله باشد؛
چه زیارت انبیاء بزرگ و ائمه معصومین و اولیای دین؛
چه حضور بر تربت خونین و لاله خیز شهیدان؛
چه رفتن به مزار صالحان و نیکان …
همه و همه، هم دلیل عشق و محبت است، هم نشانه جهت گیری انسان است، الهام بخش و آموزنده است، الهام گرفتن از اسوه هاست، تعظیم شعائر و تقدیر از فداکاری ها و تجلیل و گرامیداشت فضیلت هاست، زمینه ساز شناخت و تربیت است، بالابرنده و تعالی بخش است، و پرورش یافتن از «فیض نگاه» است.
این طبیعت حالت «جذب و انجذاب» است که در عالم، وجود دارد و پیوند دهنده کائنات به یکدیگر است و باید رفت و رفت تا به وادی محبت رسید و مقیم کوی عشق گردید. کدام کیمیایی دگرگون کننده تر از محبت می توان یافت؟!
اگر شعله عشق خدا و رسول و اهل بیت، خرمن جان را سوزاند و دل را مشتعل ساخت، دل بر صراط مستقیمی می رود که اولیای دین رفته اند.
برای یافتن این شعله، باید به کانون حرارت و روشنایی، به منبع نور و ضیاء نزدیک شد. باید به زیارت رفت، باید زائر شد، تا عشق فراهم آید و باید عاشق شد تا زیارت فراهم گردد.
زیارت اولیای خدا و توجه به آنان، باعث توجه آنان به زائر می گردد و این «توجه»، توفیق الهی را فراهم می کند و وسیله قرب به خدا می گردد.
۱- «ان لله ملائکه سیاحین فی الأرض یبلغونی عن امتی السلام»؛ وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۶۴.
۲- من سلم علی فی شیئی من الأرض أبلغته ومن سلم علی عند القبر سمعته. وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۶۴
منبع:
کتاب زیارت، جواد محدثی، ص ۱۹-۲۲.
وقتی که دیدار، بذر عشق بپاشد، «ملاقات»، «محبت» می آورد و نزدیک شدن جسم، نزدیک شدن روح را به دنبال دارد و از قرب مادی می توان به قرب معنوی رسید.
چه بسیار پیوندها و عشق ها که مولود یک برخورد بوده است. زیارت از این مقوله است. یعنی اگر انسان برود و ببیند و خود را در فضاهای خاطره آمیز قرار دهد و در شعاع یک پرتو قرار بگیرد، حرارت معنی، وجود یخ زده زائر را گرم می کند و فروغ دیدار، خانه دل را روشن می سازد و دیده اهل نظر، مس وجودش را کیمیا می کند.
وقتی کسی در مدار عشق قرار گرفت و در حیطه و قلمرو محبت الله و اولیاء الله وارد شد، خود این محبت چاره ساز است.
مگر می شود انسانی خدا را دوست داشته باشد، ولی خدا او را دوست ندارد؟
مگر می شود کسی شیفته پیامبر باشد، ولی پیامبر به او بی توجه باشد؟
وقتی انسان به پیامبر و امام معصوم سلام می دهد، جواب می شنود و آنان توجه دارند.
در زیارتنامه ها، در موارد متعددی چنین تعبیری وجود دارد که خطاب به مزور گفته می شود: «اشهد انک تشهد مقامی وتسمع کلامی وترد سلامی».
یعنی شهادت می دهم که تو شاهد این مقام و موقعیت زیارتی من هستی و سخنم را شنیده و سلامم را پاسخ می گویی.
از پیامبر اسلام نقل شده است: «خداوند را فرشتگانی است که در روی زمین می گردند و سلام های امت مرا به من می رسانند ».(۱)
و در روایت دیگر فرموده است: «هر که در جایی از زمین بر من سلام دهد، به من رسانده می شود و اگر کنار قبرم سلام بدهد، می شنوم ».(۲)
وقتی چنین است که زیارت پیامبر در حال مرگ و حیات، یکسان است و آنان در هر دو حال می دانند و می فهمند و پاسخ می دهند، خود سلام دادن بر پیامبر و معصومین دیگر چه از دور، چه از نزدیک، یک رابطه روحی و معنوی است.
آیا فکر می کنید اگر سلام و تحیت شما را به پیامبر برسانند، پیامبر هیچ نظر لطفی نخواهد داشت؟
این، فیض شگفت «نظر» و برکت کسانی است که خاک را به نظر کیمیا کنند.
آنچه این نظرها و توجه ها در پی دارد، خواندنی نیست، چشیدنی است.
«زیارت»، زمینه ساز چنین ارتقای روحی است.
چه دیدار از خانه خدا باشد و مناسک حج؛
چه زیارت مرقد رسول الله باشد؛
چه زیارت انبیاء بزرگ و ائمه معصومین و اولیای دین؛
چه حضور بر تربت خونین و لاله خیز شهیدان؛
چه رفتن به مزار صالحان و نیکان …
همه و همه، هم دلیل عشق و محبت است، هم نشانه جهت گیری انسان است، الهام بخش و آموزنده است، الهام گرفتن از اسوه هاست، تعظیم شعائر و تقدیر از فداکاری ها و تجلیل و گرامیداشت فضیلت هاست، زمینه ساز شناخت و تربیت است، بالابرنده و تعالی بخش است، و پرورش یافتن از «فیض نگاه» است.
این طبیعت حالت «جذب و انجذاب» است که در عالم، وجود دارد و پیوند دهنده کائنات به یکدیگر است و باید رفت و رفت تا به وادی محبت رسید و مقیم کوی عشق گردید. کدام کیمیایی دگرگون کننده تر از محبت می توان یافت؟!
اگر شعله عشق خدا و رسول و اهل بیت، خرمن جان را سوزاند و دل را مشتعل ساخت، دل بر صراط مستقیمی می رود که اولیای دین رفته اند.
برای یافتن این شعله، باید به کانون حرارت و روشنایی، به منبع نور و ضیاء نزدیک شد. باید به زیارت رفت، باید زائر شد، تا عشق فراهم آید و باید عاشق شد تا زیارت فراهم گردد.
زیارت اولیای خدا و توجه به آنان، باعث توجه آنان به زائر می گردد و این «توجه»، توفیق الهی را فراهم می کند و وسیله قرب به خدا می گردد.
۱- «ان لله ملائکه سیاحین فی الأرض یبلغونی عن امتی السلام»؛ وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۶۴.
۲- من سلم علی فی شیئی من الأرض أبلغته ومن سلم علی عند القبر سمعته. وسایل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۶۴
منبع:
کتاب زیارت، جواد محدثی، ص ۱۹-۲۲.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی ««زیارت»، زمینه ساز معرفت و محبت» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.