سلیمان؛ جنگجوی زرهی 24ساعته ارتش



گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری تسنیم تانک اصلی میدان نبرد M۶۰ ساخت ایالات متحده آمریکا یکی از پرتولیدترین ادوات زرهی ساخت بلوک غرب و کشور آمریکا به حساب می آید که به نوعی تبدیل به نماد قوای زرهی آمریکا در میانه و اواخر دوره جنگ سرد شده بود، تانکی بر پایه یک طراحی استاندارد و کاربری آسان که نه فقط در نیروهای مسلح آمریکا (شامل نیروی زمینی و سپاه تفنگداران دریایی) و بلکه در بازار صادراتی نیز موفقیتهای بسیاری را کسب کرد.

این تانک آمریکایی که در ۴ مدل اصلی شامل: M۶۰ ،M۶۰A۱ ،M۶۰A۲ ،M۶۰A۳ تولید شده است امروزه و در قرن بیست و یکم نیز در خدمت چندین کشور جهان (از جمله نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) همچنان در وضعیت عملیاتی قرار دارد و البته بسته های ارتقای مختلفی هم توسط آمریکا و هم برخی دیگر از کاربران آن برای مدرن سازی این تانک عرضه شده است.

اخیرا، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از یک برنامه ارتقای برای تانک M۶۰ خود با نام «سلیمان» رونمایی کرده است که البته اولین ارتقای M۶۰ در ایران نبود. قبل از پرداختن به موضوع تانک M۶۰ در ایران و بحث بسته ارتقای «سلیمان» نگاهی به این تانک، تاریخچه آن و بسته های ارتقای انجام شده روی آن در جهان خواهیم داشت.

.

M۶۰؛ غول ۵۰تنی آمریکا در میدان نبرد جنگ سرد

در دوره جنگ سرد و خصوصا در سرزمین قاره اروپا از حدود سال ۱۹۵۰ میلادی الی ۱۹۹۱ میلادی همیشه ترس و احتمال وقوع شروع درگیری بین بلوک غرب به رهبری آمریکا و بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت، میدان نبرد زمینی و حوزه تقابل تانکها همیشه یکی از مهمترین مباحث در این دوره بود، از یک طرف بلوک شرق در چندین دهه چه از نظر کمی و تا حد زیادی از نظر کیفی برتری خردکننده ای به بلوک غرب در حوزه تانک های اصلی میدان نبرد داشت و از طرفی بلوک غرب بیشتر به دنبال این بود که با ترکیبی از عملیات زرهی، یگانهای ضدزره و هوایی توازن قوا در این بخش را حفظ کند.

تانک M۶۰ در حقیقت آخرین مدل از سری معروف تانک های ملقب به پاتن در خدمت ارتش آمریکا بعد از تانک های سری M۴۶ ,M۴۷ ,M۴۸ بود. این سه مدل تانک به افتخار ژنرال معروف نیروهای زرهی آمریکا در طول جنگ جهانی دوم، جورج اس پاتن به این عنوان ملقب شدند.

ژنرال جورج اس پاتن

اما داستان توسعه M۶۰ را باید به نوعی مربوط به انقلاب مجارستان بدانیم، از یک سال قبل از وقوع حادثه مهم در مجارستان، آمریکا پروژه ای موسوم به T۹۵ را برای توسعه یک تانک جدید برای جایگزینی با تانک سری M۴۸ آغاز کرده بود و برخی از فناوری ها را نیز به روی آن آزمایش کرد، اما در سال ۱۹۵۶ میلادی رشته اعتراضات دنباله داری در کشور مجارستان باعث شد حکومت کمونیستی این کشور دچار مشکل شود و در نهایت ارتش شوروی سابق و سایر اعضای پیمان ورشو برای سرکوب اعتراضات با قوای کامل وارد بوداپست، پایتخت مجارستان شدند.

در این میان و در درگیری بین معترضین و ارتش شوروی یک دستگاه تانک T-۵۴A به عنوان پیشرفته ترین تانک عملیاتی ارتش شوروی به دست معترضان افتاد و معترضین نیز با این تانک وارد حیاط سفارت انگلستان در شهر بوداپست شدند.

وابسته نظامی انگلیس در سفارت موفق شد به سرعت به بررسی تانک بپردازد و در نهایت اطلاعات به دست آمده نشان داد که توپ های تانکهای غربی در آن زمان توان نفوذ به برجک این تانک جدید را ندارند و در عین حال توپ ۱۰۰میلی متری این تانک نیز یک تهدید واقعی برای زره تانکهای غربی به حساب می آید.

تانک T۵۴ منهدم شده در جریان درگیری های شهری در بوداپست

رسیدن این اطلاعات به کشورهای عضو پیمان ناتو باعث شد توسعه فناوری ها و تانکهای جدید سرعت بگیرد. در این میان انگلیسی ها ساخت و تولید انبوه توپهای ۱۰۵میلی متری خان دار مدل را سرعت بخشیدند و عمده تانکهای کشورهای غربی مثل سنچورین انگلیسی، لئوپارد۱ آلمان غربی و M۶۰ آمریکایی و حتی مدل های اولیه تانک آبرامز نیز به همین توپ یا مدلهای ساخته شده تحت لیسانس آن مجهز شوند.

طراحی تانک M۶۰ توسط گروه مهندسی نظامی شرکت کرایسلر آمریکا انجام شد و تولید آن نیز توسط دو کارخانه تانک سازی شرکت کرایسلر در دلاور آمریکا و یک تأسیسات تانک سازی در شهر دیترویت آمریکا انجام شد. تولید تانکهای M۶۰ از سال ۱۹۵۹ میلادی آغاز شد و تا سال ۱۹۸۳ میلادی نیز ادامه داشت و در این مدت به طورکلی از تمام مدل های این تانک و زیرمجموعه های آن که در نقش های دیگری به کار می روند ۱۵ هزار دستگاه برای نیروهای مسلح ایالات متحده و مشتری های خارجی ساخته شد.

بر اساس اطلاعات منتشرشده در رسانه های غربی، تعداد ۴۶۰ دستگاه تانک مدل M۶۰A۱ تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی توسط آمریکا به ایران تحویل شده است.

مدل M۶۰A۱ در حدود ۵۲ تن وزن، ۶٫۹۴ متر طول دارد و عرض آن ۳٫۶۳ متر و ارتفاع آن ۳٫۲۷ متر است. تانک M۶۰ در مدل اولیه و مدل های و از توپ مدل M۶۸ بهره می برد، این توپ خان دار ۱۰۵میلی متری در حقیقت یک مدل بر اساس مدل انگلیسی البته با برخی از تغییرات است.

تانک M۶۰A۱ ارتش آمریکا در سال های میانی دهه ۱۹۷۰ میلادی

در مدل M۶۰A۲ شاهد استفاده از یک توپ و پرتابگر موشکی ۱۵۲میلی متری با طول کم بودیم، البته این مدل از توپ و پرتابگر در آن زمان خیلی مورد استقبال قرار نگرفت و در مدل دوباره توپ ۱۰۵میلی متری به خدمت بازگشت.

تانک M۶۰A۲

در مدل A۳، که در دهه ۱۹۸۰ میلادی وارد خدمت شد آمریکایی ها بیشتر به روی بحث کنترل آتش و استفاده از سیستم های دیجیتالی تأکید داشتند، در حقیقت تانک M۶۰A۳ یکی از اولین تانک های آمریکایی بود که به سیستم کنترل آتش کامپیوتری مجهز شده بود.

تانک M۶۰A۳

روی برجک اصلی تانک M۶۰ یک برجک کوچک مخصوص فرمانده تانک دیده می شود که با کد M۱۹ شناخته می شود، این برجک به تیربار سنگین و همچنین جایگاه دید برای فرمانده مجهز است.

در حوزه پیشران، تمام تانکهای M۶۰ از پیشران دیزل توربوشارژ و هواخنک مدل Continental AVDS-۱۷۹۰-۲ استفاده می کنند، این موتور قدرتی در حدود ۷۵۰ اسب بخار را در اختیار تانک قرار می دهد.

تانک M۶۰ از اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی وارد خدمت شد و به سرعت نیز متحدان آمریکا در نقاط مختلف دنیا به خرید آن اقدام کردند. کنار ایران در دوره شاهنشاهی از دیگر کاربران این تانک می توان به رژیم صهیونیستی، ترکیه، عربستان، ایتالیا، مصر، تایوان، برزیل، تایلند، مراکش، اسپانیا و عمان اشاره کرد.

سابقه رزمی M۶۰

تانک M۶۰ اولین بار در جریان کمک های فوری آمریکا به رژیم صهیونیستی در جریان جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ میلادی وارد میدان جنگ شد، در همان زمان و در مقابل تیم های ضدزره مصر و سوریه مشخص شد که زره تانک M۶۰ در برابر تهدیدات ضدزره خصوصا بر اساس بحث خرج گود دچار مشکل است.

تانک M۶۰A۱ در اختیار رزمندگان ایرانی در سالهای دفاع مقدس

تانک M۶۰A۱ سپاه تفنگداران دریایی آمریکا سال ۱۹۹۱ عملیات طوفان صحرا

از دیگر میدانهایی که M۶۰ در آن حضور داشته است، می توان به جنگ ۸ساله ایران و عراق، عملیات طوفان صحرا در سال ۱۹۹۱ میلادی، درگیری های ترکیه با کردها در داخل این کشور و شمال سوریه، تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در دهه ۱۹۸۰ میلادی، تهاجم عربستان سعودی به یمن یا درگیری ها در منطقه صحرای غربی در مراکش اشاره کرد.

آماده کردن M۶۰ برای نبردهای جدید

در اواخر دوره جنگ سرد و پس از آن با توجه به معرفی شدن نسل جدید تانکها مثل لئوپارد۲، آبرامز و چلنجر، برخی از کاربران M۶۰ که از نظر بودجه دچار محدودیتهایی بودند یا با پایان جنگ سرد تهدیدات سابق را حس نمی کردند به سمت ارتقای تانکهای M۶۰ خود رفتند تا با هزینه ای کمتر تانکی با مشخصات به روز داشته باشند.

در سالهایی که گذشته، بسته های ارتقای مختلفی توسط آمریکا، رژیم صهیونیستی، ایتالیا و ترکیه به عنوان اصلی ترین بسته های ارتقا برای تانکهای M۶۰ ارائه شده که برخی از آنها به صورت انبوه به روی ناوگان برخی از کاربران این تانک اعمال شده است.

در خود آمریکا برای نمونه می توان به بسته ارتقای سوپر M۶۰ اشاره کرد که در آن از زره نسل جدید چابهام و موتورهایی به قدرت ۱۲۰۰ اسب بخار استفاده شده است ولی توپ اصلی تانک همان توپ ۱۰۵میلی متری باقی مانده است.

سوپر M۶۰

طرح ارتقای دیگر از آمریکا M۶۰-۲۰۰۰ است که در آن به صورت کلی برجک تانک M۶۰ حذف شده و برجک تانک M۱ آبرامز مسلح به توپ ۱۲۰میلی متری به روی تانک نصب شده است.

M۶۰-۲۰۰۰

از دیگر طرح های آمریکایی برای ارتقای تانک M۶۰ می توان به پروژه SLEP از شرکت ریتهون اشاره کرد که بیشتر حول محور نصب سیستم کنترل آتش جدید و تعویض توپ ۱۰۵میلی متری با توپ ۱۲۰میلی متری قرار دارد.

بسته ارتقای SLEP

بسته ارتقای فونیکس از کشور اردن شامل ارتقای قدرت موتور، نصب توپ ۱۲۰میلی متری و نصب زره های واکنشی از دیگر طرح های ارائه شده برای مدرن سازی تانک M۶۰ بوده است.

M۶۰ فونیکس

ایتالیایی ها هم توسط شرکت لئوناردو یک بسته ارتقا شامل ارتقای موتور، نصب توپ ۱۲۰ میلی متری بدون خان، نصب یک تیربار ۱۲٫۷ میلی متری با کنترل از راه دور، نصب سیستم کنترل آتش جدید و نصب زره جدید را برای این تانک ارائه دادند.

ارتقای تانک M۶۰ توسط شرکت ایتالیایی لئوناردو

اما وقتی در خصوص ارتقاهای تولیدانبوه شده برای تانکهای M۶۰ صحبت می کنیم باید سراغ رژیم صهیونیستی و ترکیه برویم. اسرائیلی ها به عنوان یکی از کاربران بزرگ سری M۴۸ و M۶۰، یک برنامه گسترده برای ارتقای این تانک تحت عنوان «ماگاچ » اجرا کردند. ارتقاهای ماگاچ تا ماگاچ ۵ مربوط به تانک های M۶۰ بوده و ماگاچ های سری ۶ و ۷ مربوط به تانکهای سری M۶۰ بود. ارتقاهای انجام شده به روی سری M۶۰ تحت پروژه ماگاچ شامل افزایش قدرت، تغییر سیستم کنترل آتش و نصب زره های واکنشی اضافی بوده است.

تانک ماگاچ ۷ سی

اما اسرائیلی ها برای بازار بزرگ ناوگان M۶۰ نیروی زمینی ارتش ترکیه پروژه Sabra را تعریف کردند که یکی از بزرگترین پروژه های ارتقای M۶۰ در دنیا بود و البته در ادامه ترکیه را نیز وارد بحث استفاده از توان بومی و توسعه بیشتر بر روی تانک های M۶۰ کرد.

تانک های M۶۰ ارتش ترکیه ارتقایافته به استاندارد Sabra

در پروژه Sabra تعداد ۴۵۰ دستگاه تانک M۶۰ ارتش ترکیه ارتقا پیدا کردند. مهمترین بخشهای این ارتقا شامل نصب یک توپ ۱۲۰ میلی متری بدون خان ساخت صنایع نظامی رژیم صهیونیستی، نصب یک موتور دیزل ساخت آلمان به قدرت هزار اسب بخار، سیستم انتقال قدرت جدید، سامانه کنترل آتش جدید ساخت رژیم صهیونیستی و یک بسته زره کامپوزیتی و واکنشی برای این تانک نصب شد.

اما ترک ها در کنار تانک های M۶۰ از جمله کاربران بزرگ تانک های سری لئوپارد ۲ آ ۴ نیز هستند. در جریان درگیری ها در شمال سوریه واحدهای زرهی ترکیه در مقابل نیروهای کرد و در برخی از درگیری ها با گروهک داعش آسیب های سنگینی در برابر موشک های ضد زره هدایت شونده متحمل شد و همین مسئله باعث شد که ترکها برنامه های ارتقای بیشتر زرهی را در دست اجرا قرار بدهند.

در حال حاضر M۶۰ های نسل جدید ارتش ترکیه با عنوان M۶۰TM شناخته می شوند. بخش عمده کار مدرن سازی در استاندارد جدید به عهده شرکت ترکیه ای Aselsan است. در این استاندارد یک سیستم کنترل آتش جدید ساخت این شرکت به نام Volkan-M بر روی تانک نصب شده است. همچنین یک سیستم دریافت و اشتراک گذاری اطلاعات رزمی دیجیتالی، به همراه سیستم دفاع فعال از نوع برخورد سخت مدل PULAT به همراه یک سکوی نظارت مستقل مجهز به دوربین های روزانه، حرارتی و مسافت سنج لیزری، بسته جدید زره کامپوزیتی و سیستم کنترل از راه دور برای مسلسل سنگین روی برجک برای این تانک نصب شده است.

تانک M۶۰TM ارتش ترکیه

در زمان حاضر جدیدترین ارتقا در دست تولید انبوه برای تانک M۶۰، پروژه ای است که در کشور تایوان آغاز شده است. در راستای پروژه مدرن سازی تانکهای M۶۰A۳ ارتش تایوان، شرکت آمریکایی RENK تولید انبوه موتورهای سری AVDS-۱۷۹۰ با قدرت ۱۲۰۰ اسب بخار را آغاز کرده است. این سری از موتورها جایگزین موتورهای اصلی تانک خواهد شد. در بخش دیگر این مدرن سازی توپ های ۱۰۵ میلی متری خان دار این تانک با توپ های بدون خان ۱۲۰ میلی متری نیز جایگزین می شود. در زمان حاضر تایوانی ها به دنبال ارتقای ۴۰ دستگاه تانک M۶۰ به استاندارد جدید هستند.

تایوانی ها در کنار بحث مدرن سازی تانک های M۶۰ خود بیش از ۱۰۰ دستگاه تانک آبرامز را نیز به آمریکا سفارش داده اند که به زودی تحویل این تانک ها به این کشور آغاز می شود.

ایران و تانک های M۶۰

همان طور که در بالاتر نیز به آن اشاره شد، ایران در دوره پهلوی دوم هم از مشتری های تانک M۶۰ بود و به روایتی ۴۶۰ دستگاه از این تانک را از آمریکا خریداری کرد. در دوره پهلوی دوم و در یک دهه پایانی آن برنامه ایران بیشتر به سمت انگلستان در حوزه زرهی بود که به خرید انبوه تانک های چیفتن منجر شد و البته مشکلات متعدد این تانک در حوزه پیشران و زره باعث شد ما با انگلستان پروژه ای موسوم به «شیر ایران» را آغاز کنیم. این پروژه با وقوع انقلاب اسلامی متوقف شد و با شروع جنگ تحمیلی نزاجا با ترکیبی از تانک های چیفتن ، M۶۰ و M۴۸ و M۴۸ وارد میدان رزم بر علیه عراق شد.

تانک M۶۰ در جریان رژه ارتش قبل از پیروزی انقلاب مجهز به دوربین فروسرخ AN/VSS-۱(V)۱

ذکر این مسئله هم البته خالی از لطف نیست که در دوره قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تانکهای M۶۰ تحویلی ایران با یک سیستم دوربین فروسرخ موسوم به مدل AN/VSS-۱(V)۱ به همراه سیستم ها و دوربین های دید در شب مخصوص فرمانده به ایران تحویل شده بود. این سامانه به نوعی نسل اول دوربین های دید در شب به حساب می آمدند که البته بعد از دوران دفاع مقدس منسوخ به حساب آمده و از خدمت خارج شدند.

اسناد تصویری که بعد از سقوط صدام از جلسات سازمان تروریستی مجاهدین خلق در دیدار با افسران اطلاعات بعثی منتشر شد نشان می داد که برآورد بدست آمده توسط منافقین از گزارشات نزاجا نشان می داده که خدمه زرهی ایران از M۶۰ به نسبت چیفتن بسیار راضی تر بودند.

تانک M۶۰ در مقایسه با چیفتن از نظر سادگی عملیات و تعمیر و نگهداری و همچنین چابکی بهتر برای پرسنل نزاجا گزینه ای مناسب تر بود.

بعد از پایان جنگ تحمیلی و با توجه به تحریم های تسلیحاتی از طرف غرب، جمهوری اسلامی ایران در مرحله اول بازسازی توان رزم خود بحث خرید گسترده تانک های T۷۲ از شوروی سابق و فدارسیون روسیه را در دستور کار قرار داد که امروز هم همچنان بخش عمده قوای زرهی کشور را این تانک تشکیل می دهد. ولی M۶۰ به دلیل داشتن برخی از نکات مثبت که در بالا به آن اشاره شد مشخصا هنوز گزینه محبوب نزاجا بوده است.

پروژه «سلیمان» که طرح ارتقای تانک M۶۰ است و توسط مجموعه شهید زرهرن نزاجا انجام شده البته اولین تلاش برای ارتقای M۶۰ در ایران نیست.

تانک M۶۰ ارتقایافته تحت پروژه صمصام

در سالهای آخر دهه ۸۰ شمسی در مجموعه جهاد خودکفایی نزاجا، پروژه ای موسوم به «صمصام» برای ارتقای تانک M۶۰ انجام شد. این پروژه شامل مواردی همچون نصب زره واکنشگر، سیستم هشدار قفل لیزری، نصب اخلالگر فروسرخ و سیستم کنترل آتش Kat-۷۲ (نمونه تولید داخل از سیستم کنترل آتش EFCS-۳ اسلوونی) را در بر می گیرد. البته این استاندارد به صورت گسترده در نزاجا مورد استفاده قرار نگرفت.

سلیمان؛ تلاش جدید برای مدرن سازی M۶۰ ایرانی

اما در نهایت به پروژه سلیمان برای ارتقای تانک اصلی میدان نبرد M۶۰A۱ در خدمت نزاجا می رسیم. این پروژه ارتقا که توسط مرکز تعمیرات و بهینه سازی شهید زرهرن نزاجا به انجام رسیده است را می توان یکی از سنگین ترین پروژه های بروزرسانی زرهی در کشور در کنار پروژه تانک کرار (محصول وزارت دفاع ) به حساب آورد.

تانک M۶۰ ارتقایافته تحت پروژه سلیمان در مجموعه شهید زرهرن نزاجا

در جریان صحبت های امیر سلیمانی، مسئول مرکز شهید زرهرن نزاجا با فرمانده کل ارتش در خصوص وضعیت تانک قبل از ارتقا متوجه می شویم که این تانک فاقد توانایی رزم شبانه بوده و در وضعیت نبرد روزانه نیز فاقد دقت کافی بوده که مشخصا نشانه عدم وجود سیستم مدرن کنترل آتش است.

در ارتقای سلیمان شاهد این مسئله هستیم که سیستم نظارت مخصوص برای تانک و سیستم کنترل آتش آن در نظر گرفته شده که با توجه به عدسی های به کار رفته در آن احتمالا با ترکیبی از سیستم دید روزانه، دید حرارتی (برای شب و شرایط بد جوی) و مسافت سنج لیزری و آنتن هواشناسی رو به رو هستیم که اطلاعات بدست آمده از آنها به کامپیوتر کنترل آتش منتقل و به تانک کمک می کند چه در وضعیت ثابت و چه متحرک به سمت اهداف چه ثابت و چه متحرک با دقت بالا در شب و روز شلیک کند. دقت کنید که بر اساس اطلاعات موجود تا قبل از این تانک مورد نظر حتی توان شلیک در حال حرکت را نیز نداشته است.

استفاده از آنتن هواشناسی به تانک کمک می کند تا پارامترهایی مثل سرعت باد و رطوبت محیطی را اندازه گیری می کند برای دقت هر چه بیشتر شلیک، خصوصا در فواصل بالا امری لازم است.

اجزای ارتقای پروژه سلیمان

فلش قرمز: سیستم اپتیک فرماندهی برای سامانه کنترل آتش / فلش مشکی: آنتن هواشناسی برای سیستم کنترل آتش / فلش طوسی: سامانه کنترل از راه دور مجهز به تیربار سنگین / فلش سبز: سنسور هشداردهنده قفل لیزری / فلش زرد: سنسورهای سیستم دفاع فعال Shtora-۱ / فلش بنفش: پرتابگرهای نارنجک دودزا / دایره قهوه ای: زره های واکنشی انفجاری

قطعا نصب سیستم مدرن کنترل آتش را می توان مهمترین بخش ارتقای پروژه سلیمان به حساب آورد چرا که تانک های M۶۰ مجهز به این ارتقا را تبدیل به وسیله ای مناسب برای جنگ در کلیه ساعات شبانه روز می کند.

در بخش دیگر یک اتفاق جالب رخ داده و آن هم نصب ترکیبی از سیستم های هشدار دهنده قفل لیزری بر روی تانک در کنار سیستم دفاع فعال Shtora-۱ است.

سیستم های هشدار دهنده قفل لیزری در صورت تابیده شدن اشعه لیزر برای سیستم های مسافت سنج لیزری دشمن یا سیستم های هدایت لیزری مهمات به سرعت به خدمه هشدار داده و سمت تابیده شدن لیزر را مشخص می کنند.

در این شرایط خدمه می توانند هم نارنجک های دودزای روی برجک را فعال کرده و پشت ابری از دود پنهان شوند و قفل لیزری را بشکنند و هم می توانند به سرعت حرکت کرده و با مانور دادن از فضای تهدید و دید دشمن خارج شوند.

اما سیستم دفاع فعال Shtora-۱ ساخت شوروی سابق و روسیه در حقیقت یک سیستم دفاع فعال از نوع برخورد نرم است که وظیفه آن ایجاد اخلال بر روی سیستم هدایت موشک های هدایت شونده ضدزره در خط دید مثل سری تاو و کنکورس است.

این موشک ها در زمان پرواز به سمت هدف باید توسط کاربر تا لحظه برخورد کنترل شوند که این سامانه با ارسال امواج اخلالگر و کورکننده در این فرآینده اخلال ایجاد کرده و باعث سقوط موشک می شود.

در بحث حفاظتی، همچنین روی بدنه تانک شاهد استفاده از لایه های زره های واکنشی انفجاری هستیم. این زره ها هم بر اساس مکانیزم انفجاری و نیروی واکنشی آنها بعد از برخورد یک پرتابه فعال شده و نیروی انفجار حاصل از آن باعث دفع پرتابه و عدم نفوذ آن به بدنه تانک می شود. به نظر می رسد لایه که به صورت یک پوشش بر روی برجک تانک نیز نصب شده در حقیقت پوششی است که در زیر آن بلوک های زره های واکنشی نصب شده و در نتیجه می توان گفت بخش خوبی از تانک از نظر حفاظتی دچار افزایش سطح حفاظت شده است.

از دیگر ارتقاهای جالب انجام شده حذف برجک فرماندهی روی برجک اصلی و اضافه کردن یک قبضه تیربار سنگین به همراه سیستم کنترل کننده مستقل است. تیربار M۲ یکی از قدیمی ترین سلاح های همچنان موجود مانده در خدمت در جهان است که در ابتدا در سال ۱۹۳۳ میلادی وارد خدمت ارتش آمریکا شده و هنوز هم تیربار اصلی سنگین ارتش آمریکا در کالیبر ۹۹*۱۲٫۷ میلی متری به حساب آمده و در کشورهای عضو پیمان ناتو و متحدان غرب هم همچنان تیربار اصلی در این کالیبر حساب می آید.

مسلسل سنگین M۲ با سیستم کنترل از راه دور روی تانک سلیمان

دقت بالا و دوام عالی و همچنین آسانی کارکرد باعث شده تا در تمام این سالها این مسلسل در خدمت باقی بماند و حالا نیز با اضافه شده سیستم های کنترل از راه دور، دقت بالای این تیربار چندین برابر افزایش پیدا کرده است.

سیستم نصب شده برای این تیربار خود به صورت مستقل دارای دوربین های روزانه، حرارتی و مسافت سنج لیزری است و میتواند با اهدافی مثل نیروهای پیاده و برخی از سنگرهای جمعی یا زره پوش های سبک به راحتی تا فاصله بیش از یک کیلومتر درگیر شود و البته ذکر این نکته مهم است که خدمه لازم نیست برای کار با این تیربار از داخل تانک خارج شوند و درصد حفاظت از آنها شدیدا افزایش پیدا می کند.

گلوله های ۱۲٫۷ میلی متری از سطح بالای مرگباری چه در برابر انسان و چه اهداف سبک زرهی و حتی اهداف کم سرعت هوایی برخوردار است. نکته جالب در خصوص تیربار در دوران جنگ ویتنام، این تیربار که بر روی آن یک دوربین عادی نصب شده بود توانست یک نیروی ویتنامی را از فاصله ۲۲۵۰ متری هدف قرار بدهد. قطعا با اضافه شدن سیستم های مستقل کنترل آتش و هدف گیری این تیربار هم می تواند فواصل بسیار دور از تانک را پوشش دهد.

به صورت کلی و در جمع بندی نهایی با توجه به شواهد تصویری موجود میتوان گفت پروژه سلیمان توانسته است در بخشهایی مثل حفاظت مستقیم (زره واکنش گر)، مقابله هوشمند با طیفی از تهدیدات ضد زره (هشدار دهنده لیزری + نارنجک انداز دود زا و دفاع فعال)، افزایش دقت تیراندازی، شلیک در حرکت و توان رزم شبانه (سیستم کنترل آتش) و همچنین ایجاد قابلیت درگیری مستقل و از راه دور با تهدیدات سبک (تیربار کنترل از راه دور ) تانک M۶۰ را به صورت کامل دچار یک تحول و ارتقای بسیار بزرگ کند.

یک ابتکار جالب دیگر که در پروژه سلیمان انجام شده نصب یک نشان به شکل عدد ۸ در دو طرف تانک است. این نشانه در حقیقت یک سیستم تشخیص دوست از دشمن است که سالهای زیادی است در نیروهای مختلف نظامی و خصوصا زرهی و مکانیزه جهان رواج دارد.

هر ارتش و یگان رزمی سعی می کند ادوات خود را با یک حرف، عدد یا نشان مشخصی علامت گذاری کند تا در میدان جنگ در جریان درگیری، در جایی که ممکن است در جریان یک واکنش سریع نیروی خودی از تشخیص دوست از دشمن دچار مشکل شود با گشتن به دنبال این اعداد، حروف یا نشان ها اقدام به شناسایی واحد خودی کنند.

امیدوار هستیم با توجه به انجام به این سطح از کارهای مهم و قابل توجه در مرکز شهید زرهرن نزاجا، سرمایه گذاری های لازم برای ادامه توسعه تانک M۶۰ با الگوگیری از کارهای انجام شده در سایر جهان نیز صورت بگیرد.

بحث هایی مثل تعویض موتور و رساندن قدرت آن به ۱۰۰۰ الی ۱۲۰۰ اسب بخار، تعویض لوله توپ از ۱۰۵ به ۱۲۰ میلی متری و تغییر سیستم دفاع فعال از نوع برخورد نرم به برخورد سخت می تواند M۶۰ یا همان سلیمان را بدل به تانکی کاملا مدرن کند که می تواند همچنان در میدانهای نبرد قرن ۲۱ برای ایران سرباز و جنگجویی مطمئن باشد.

انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «سلیمان؛ جنگجوی زرهی 24ساعته ارتش» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.