«نامه فارسی» تیمور لنگ به پادشاه فرانسه + تصویر

خبرگزاری تسنیم؛ پرونده «جهادسازندگی» - بخش ۳۳
هیئت اندیشه ورز اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ با همکاری مؤسسه فرهنگی احیاگران تمدن فاخر ایرانی اسلامی
پرونده ی «جهاد سازندگی» به آنجا رسید که لازم بود نسبت این نهاد با الگوی تمدنی منشعب از انقلاب اسلامی روشن شود. در این رهگذر، لازم بود که به دلیل خلأ دانش در حوزه ی «هویت تمدنی ایران اسلامی»، و با هدف تبیین ابعاد واقعی این تمدن بر «چیستی» آن بحث شود؛ و در بخش قبل، مقدمه ای در مورد نفوذ تمدنی «ایران اسلامی» طی یک هزاره، از اقصا نقاط شرق دور تا سواحل اقیانوس اطلس - و حاکمیت بلامنازع زبان پارسی از اورست تا وین - در این زمان موسع آورده شد؛ و به عرض رسید که در دوران هزار ساله ی فراز تمدنی ما، بخش قابل توجهی از چهار گونه «زبان حکمرانی و دیوانی»، «زبان دانش و فناوری»، «زبان شعر و حکمت»، و «زبان محاوره»، دست کم در این پهنه ی وسیع، پارسی بوده است.
در همین راستا در مطلب پیش رو، یک نامه که از سوی تیمور لنگ، بزرگ مغولان، به یکی از پادشاهان اروپایی، و مقارن زمان فتح سرزمین «عثمانیان پارسی گوی»، و آن هم به زبان پارسی نگاشته شده، رونمایی می شود. میرزا محمدخان قزوینی۱ در روزنامه ی «کاوه» که در تاریخ ۲۸ آذر ۱۲۹۰ هجری شمسی منتشر شد متن نامه ی تیمور گورکانی۲ به شارل ششم۳، پادشاه فرانسه، در سال ۱۴۰۲ میلادی را منتشر کرده است. این نامه چنان که از تاریخ آن پیداست۴ در ترکیه ی امروزی، و تنها ۱۲ روز پس از شکست و اسارت تاریخی سلطان پارسی گوی عثمانی، بایزید ایلدرم۵، نوشته شده، و اصل آن اکنون در خزانه ی اسناد رسمی پاریس نگهداری می شود. «فری جوآن مارحسیا مطران»، که تبار ایتالیایی داشت و رهرو فرقهٔ فرانسیسکن بود و بزرگ کشیش های منطقه ی «سلطانیه» (در جوار زنجان امروزی)، پیک پی خجسته ی این نامه بود. بنا به نقل حسین میرجعفری، این نامه در ژوئن ۱۴۰۳ به پادشاه فرانسه تحویل شد.۶ متن این نامه عینا از این قرار است:
«امیر کبیر تمر کوران زید عمره
ملک ری دفرنسا
صد هزار سلام و آرزومندی ازین محب خود با جهان ارزمندی بسیار بعد از تبلیغ ادعیه رای عالی آن امیر کبیر را نموده می شود که که فری فرنسکس تعلیم ده بدین طرف رسید و مکاتب ملکان را آورد و نیک نامی و عظمت و بزرکوری آن امیرکبیر را عرضه کرد عظیم شادمان شدیم و نیز تقریر کرد که با لشکر انبوه روانه شد بیاری باری تعالی و دشمنان ما را و شما را قهر و زبون کرد من بعد فری جوان مارحسیا سلطانیة به خدمت فرستاده شد وی بخدمت تقریر کند هر چه واقع شد اکنون توقع از آن امیر کبیر داریم دائما مکاتیب همایون فرستاده شود و سلامتی آن امیر کبیر باز نماید تا تسلی خاطر حاصل آید دیگر می باید که بازرگانان شما را بدین طرف فرستاده شود که اینجایگه ایشانرا معزز و مکرم سازیم و نیز بازرگانان ما بدان طرف رجوع سازند ایشانرا نیز معزز و مکرم سازند و بر ایشان کسی زور و زیادتی نکند زیرا دنیا ببازرگانان آبادانست زیادت چه ابرام نمایم دولت باد در کامرانی بسیار سال و السلام تحریر فی غرة محرم المکرم سنة خمسة و ثمانمایه الهجریة [مهر تیمور]»
تصویر نامه
در مورد این نامه دو نکته ی مهم و حائز اهمیت وجود دارد:
الف) تیمور، سه موج حمله به سمت غرب و جنوب را از مبدأ شهر بلخ سامان داد که به حملات سه، پنج و هفت ساله موسوم است. وی سه سال پیش از مرگش در خلال جنگ هفت ساله (یعنی در سال ۱۴۰۲ میلادی) توانست سلسله ی مقتدر عثمانی را شکست دهد؛ و بشارت این غلبه، به زبان پارسی، با تصریح بر عنوان «دشمن مشترک با اروپاییان» و البته «توسط بزرگ کشیشان منطقه» برای پادشاه فرانسه ارسال شد. این همه نشان گر پیوند عمیق استراتژیک امیر گورکانی با اروپای مسیحی است.
مرحوم جلال آل احمد۷ در «غربزدگی »اش از قول رنه گروسه۸ نفوذ مسیحیت نسطوری۹ در سرزمین مغولان را عامل این پیوند استراتژیک برمی شمرد و می نویسد:
«اهمیت تاریخی مسیحیت ترک بسیار زیاد است. می دانیم که ولایت سغد که ترکان غربی از ۵۶۵ میلادی به بعد در آن ساکن شدند، یکی از بزرگ ترین مراکز کلیسای نسطوری بود. از این جا و نیز از ولایت بلخ بود که مبلغان نسطوری به قصد مسیحی کردن آسیا پا در راه نهادند … چنین به نظر می رسد که در حدود سال هزار میلادی، مبلغان نسطوری کار مسیحی کردن عقبه داران قبایل ترک را در آسیای مرکزی به انجام رسانده باشند. این قبایل عبارتند از: (اونگوت)های مغولستان داخلی، (قره ایت)های مغولستان مرکزی و (نایمن)های مغولستان غربی. صرف نظر از اویغورها که از مدت ها پیش در صحرای گبی به آداب مسیحیت مؤدب شده بودند، به هر جهت سیمای نیمه مسیحی امپراتوری چنگیزخان را بی توجه به ایمان نسطوری این همه ترکان غربی که در رکابش شمشیر می زدند، نمی توان مشخص کرد».۱۰
بعدها در همین پرونده به این مسئله خواهیم پرداخت که سرعت گسترش خیره کننده ی تمدن پارسی زبانان به سوی اروپا و توسعه ی برق آسای سرزمین های تحت نفوذ آنان، عامل اساسی این دست پاچگی و متعاقب آن پیوند نظامی بین مغولان و اروپاییان است. در واقع، فاصله ی سده های نهم، دهم و یازدهم قمری، یعنی حدود سال های ۱۴۰۰ تا ۱۵۲۹ میلادی، زمانی است که امپراتوری روم غربی، از دو سوی شرق (عثمانی) و غرب (اندلس؛ اضمحلال: ۱۴۹۲ م) در پنجه ی فشار مسلمانان اسیر شده بود. شاید بتوان گفت فاصله ی سال های فتح قسطنطنیه (۱۴۵۳م) تا اضمحلال اندلس (۱۴۹۲م) و تا محاصره ی اول وین (۱۵۹۲م) و محاصره دوم این شهر (۱۶۸۳م) سال های صورت بندی بزرگترین کشمکش های تاریخ بر سر حیات و ممات تمدن مسیحی است. اروپا که دیگر در چند ناحیه ی معدود از اروپای غربی و شمالی خلاصه می شد، صدای مهیب خرد شدن و فروریختن استخوان های پیکر نحیف تمدنش را به وضوح می شنید. متعاقب این تکانه، اروپایی ها نومیدانه راهبردهای متعددی طراحی کردند تا از پیشروی و بسط این تمدن بزرگ به سوی غرب جلوگیری کنند. از پیش رو جنگ های دویست ساله ی صلیبی، از پشت سر تحریض مغولان نسطوری به ترک تازی در سرزمین های مسلمان، و نیز تصرف ممالک هند بزرگ توسط انگلیس، و از داخل، سیاست اختلاف افکنی میان کانون های سیاسی ایران بزرگ – که جملگی به فارسی سخن می گفتند - از جمله راهبردهای اروپاییان بود، که به صورت بطئی و در یک دوره ی سیصد ساله کارگر افتاد.
ب) با هدف مکتوم ماندن اتحاد استراتژیک بین مسیحیان شرق و غرب کانون ایران - یعنی مغولان و اروپاییان - تلاش زیادی صورت گرفته تا تیمور لنگ را در عداد مسلمان، یا اهل تسنن، و گاهی حتی اهل تشیع، و حتی حافظ کل قرآن بدانند، و هم بر این مقال افسانه ها بسرایند که مثلا «تیمور قرآن را از انتها به ابتدا و به عکس از بر می خوانده!!!» اما حقیقت آن است که این گورکانی خونخوار، متحد استراتژیک مسیحیان اروپایی در انهدام تمدن پارسی گوی آن دوران است. مرحوم جلال، در این مقام، شواهدی از گفتگوهای ابن خلدون۱۱ با یکی از وعاظ قسطنطنیه می آورد که حمله ی تیمور را پیش پیش می دانسته:
"ابن خلدون که در اواخر عمر خود تیمور را دیده است و با او مصاحبه ای دارد، می نویسد: «هنگامی که هنوز در مغرب بودم، پیشگویی های بسیار از قیام تیمور شنیده بودم. ستاره شناسان در حدود سال ۷۶۶ منتظر ظهورش بودند. یک روز در «فاس»، در مسجد «القارویین» واعظ قسطنطنیه، ابوعلی بادیس، را دیدم که رأیش حجت است. از او درباره ی قرانی که باید واقع شود پرسیدم. گفت دلالت دارد بر ظهور شخص مقتدری از شمال شرقی مردم صحرانشین که بر این پادشاهان پیروز خواهد شد و قسمت عمده ی ربع مسکون را خواهد گرفت و از او گذشته «ابن زرزر» طبیب یهودی پادشاه فرنگ «بن آلفونسو» نیز همین را به من نوشته است …»۱۲
توجه کنید که راویان این اخبار، یک واعظی است از قسطنطنیه آمده که تازه به دست مسلمانان عثمانی فتح شده و دیگری، طبیبی یهودی از دربار شاهی از فرنگ! به این طریق فکر نمی کنید حق داشته باشیم که از این جای پای صریح، این حقیقت تاریخی را بخوانیم که رفت و روب مغول، هنوز به اندازه ی کافی کمر اسلام را نشکسته بوده است و در غرب همیشه خواب نطربوق دیگری را می دیده اند که بیاید و پشت این پهلوان را عاقبت به خاک برساند! اگر هنوز شکی دارید، متوجه باشید که نه از آتش ویرانی مغول و نه از کشتار تیمور، هرگز جرقه ای به دامن مسیحیت نرسید؛ و روسیه هم که اندکی تأدیب شد، به کیفر این گناه بود که «ارتدکس» بود و سر به آستان پاپ اعظم روم نمی سود …
اکنون بگذارید یک بار دیگر قلم را به ابن خلدون بدهم تا « … از بیگانگان هرگز ننالم و الخ …» این حضرت، درباره ی شخص تیمور می گوید: «برخی او را عارف مشرب می دانند و برخی دیگر رافضی اش می دانند. زیرا که دیده اند برای افراد خاندان علی برتری قایل است …۱۳» می بینید که زمزمه، بسی پیش از صفویان آغاز شده است و آن وقت مگر این تیمور «رافضی» چه کرد؟ یک بار دیگر دنیای اسلام را چنان کوبید که نه از تاک شان ماند و نه از تاک نشین. اگر هلاکوی مغول در ۶۵۷ هجری، خلیفه ی عباسی بغداد را به ترس از لرزش زمین و آسمان و غضب الهی لای نمد مالید تا خفه شد، این گردن کلفت ثانی، یعنی تیمور، بایزید ایلودوروم(=برق) را که آخرین سلجوقیان ترکیه بود، در قفس کرد و به عنوان خوش رقصی، برای نامسلمانان مسیحی هم چون ببری به تماشایش گذاشت."
در بخش های بعدی، بیشتر به ابعاد تمدن ایران اسلامی خواهیم پرداخت؛ تا پس از معرفی این تمدن بزرگ و حیرت آور و روایت نشده، و روشن شدن نسبت جهاد سازندگی با این تمدن، نگاه درست به الزامات و ابعاد نهادسازی بومی اندک اندک شکل بگیرد.
سایر بخش های پرونده ی جهادسازندگی در تسنیم را {اینجا} پی بگیرید
------------------------------------------
پانوشت
۱- مشهور به علامه قزوینی (۱۱ فروردین ۱۲۵۶ ش تهران - ۶ خرداد ۱۳۲۸ ش تهران)
۲- تیمور گورکان (۷۴۸–۷۸۳ ه.خ / ۷۷۱–۸۰۷ ه.ق / ۱۳۳۶–۱۴۰۵ م)، معروف به تیمور لنگ، نخستین پادشاه گورکانی (تیموری) و پایه گذار این دودمان است.
۳- شارل ششم (به فرانسوی: Charles VI de France) ملقب به شارل دوست داشتنی (به فرانسوی: Charles le Bien-aimé) و شارل دیوانه (به فرانسوی: Charles L’insensé) (زادهٔ ۳ دسامبر ۱۳۶۸ — درگذشتهٔ ۲۱ اکتبر ۱۴۲۲). وی از ۱۳۸۰ تا ۱۴۲۲ میلادی پادشاه فرانسه بود. او در خردسالی به پادشاهی فرانسه رسید و در ۱۳۹۲ میلادی به بیماری جنون ادواری دچار شد. همین بیماری سبب شد که در بخش اعظم دوران حکومت طولانی مدتش، تحت تأثیر اطرافیانش باشد و استقلال رأی و توان اداره ی کشورش را نداشته باشد.
۴- سه شنبه ۱۸ مرداد ۷۸۱ غره محرم سنهٔ ۸۰۵ هجری برابرماه اوت ۱۴۰۲ مسیحی
۵- سلطان بایزید اول (۱۳۵۴–۱۴۰۳)، مشهور به ایلدیریم (صا عقه) بایزید، از سال ۷۹۱ تا ۸۰۵ ه.ق پادشاه امپراطوری عثمانی بود.
۶- میرجعفری، حسین، تاریخ تیموریان و ترکمانان، سمت، ۱۳۷۵ (ص ۱۸۷)
۷- سید جلال آل احمد (۱۳۰۲ – ۱۳۴۸ ش) روشنفکر و ادیب منتقد؛ او عموزاده ی آیت الله طالقانی بود.
۸- به فرانسوی: René Grousset (۵ سپتامبر ۱۸۸۵–۱۲ سپتامبر ۱۹۵۲) تاریخ دان معروف فرانسوی.
۹- نستوری یا نسطوری، شاخه ای از مسیحیت است که منسوب به نسطوریوس، اسقف قسطنطنیه است. اینان مقارن با ساسانیان به آسیا گسترش یافتند؛ بازماندگان این نحله تا پس از اسلام در شهرهایی مانند نیشابور حضور داشتند؛ بخش قابل توجهی از مسیحیان ماوراءالنهر - از جمله احتمالا تیمور لنگ - نسطوری هستند.
۱۰- نگاه کنید به : Rene Grouset: - La face del' Asie. Ed. Payot-paris ۱۹۶۲- PP. ۵۵ یا غربزدگی آل احمد.
۱۱ -ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی معروف به «ابن خلدون» ۷۳۲ ه.ق/ ۱۳۳۲ م - ۸۰۸ ه.ق/ ۱۴۰۶ م - بسیاری او را بنیان گذار «جامعه شناسی» می دانند.
۱۲ - غربزدگی؛ به نقل از: «ابن خلدون و تیمور لنگ»، ترجمه ی سعید نفیسی و نوشین دخت نفیسی، چاپ تهران، زوار، صفحه ی ۵۷.
۱۳- همان کتاب، ابن خلدون و تیمور لنگ، صفحه ی ۷۳.
----------------------
انتهای پیام/
هیئت اندیشه ورز اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ با همکاری مؤسسه فرهنگی احیاگران تمدن فاخر ایرانی اسلامی
پرونده ی «جهاد سازندگی» به آنجا رسید که لازم بود نسبت این نهاد با الگوی تمدنی منشعب از انقلاب اسلامی روشن شود. در این رهگذر، لازم بود که به دلیل خلأ دانش در حوزه ی «هویت تمدنی ایران اسلامی»، و با هدف تبیین ابعاد واقعی این تمدن بر «چیستی» آن بحث شود؛ و در بخش قبل، مقدمه ای در مورد نفوذ تمدنی «ایران اسلامی» طی یک هزاره، از اقصا نقاط شرق دور تا سواحل اقیانوس اطلس - و حاکمیت بلامنازع زبان پارسی از اورست تا وین - در این زمان موسع آورده شد؛ و به عرض رسید که در دوران هزار ساله ی فراز تمدنی ما، بخش قابل توجهی از چهار گونه «زبان حکمرانی و دیوانی»، «زبان دانش و فناوری»، «زبان شعر و حکمت»، و «زبان محاوره»، دست کم در این پهنه ی وسیع، پارسی بوده است.
در همین راستا در مطلب پیش رو، یک نامه که از سوی تیمور لنگ، بزرگ مغولان، به یکی از پادشاهان اروپایی، و مقارن زمان فتح سرزمین «عثمانیان پارسی گوی»، و آن هم به زبان پارسی نگاشته شده، رونمایی می شود. میرزا محمدخان قزوینی۱ در روزنامه ی «کاوه» که در تاریخ ۲۸ آذر ۱۲۹۰ هجری شمسی منتشر شد متن نامه ی تیمور گورکانی۲ به شارل ششم۳، پادشاه فرانسه، در سال ۱۴۰۲ میلادی را منتشر کرده است. این نامه چنان که از تاریخ آن پیداست۴ در ترکیه ی امروزی، و تنها ۱۲ روز پس از شکست و اسارت تاریخی سلطان پارسی گوی عثمانی، بایزید ایلدرم۵، نوشته شده، و اصل آن اکنون در خزانه ی اسناد رسمی پاریس نگهداری می شود. «فری جوآن مارحسیا مطران»، که تبار ایتالیایی داشت و رهرو فرقهٔ فرانسیسکن بود و بزرگ کشیش های منطقه ی «سلطانیه» (در جوار زنجان امروزی)، پیک پی خجسته ی این نامه بود. بنا به نقل حسین میرجعفری، این نامه در ژوئن ۱۴۰۳ به پادشاه فرانسه تحویل شد.۶ متن این نامه عینا از این قرار است:
«امیر کبیر تمر کوران زید عمره
ملک ری دفرنسا
صد هزار سلام و آرزومندی ازین محب خود با جهان ارزمندی بسیار بعد از تبلیغ ادعیه رای عالی آن امیر کبیر را نموده می شود که که فری فرنسکس تعلیم ده بدین طرف رسید و مکاتب ملکان را آورد و نیک نامی و عظمت و بزرکوری آن امیرکبیر را عرضه کرد عظیم شادمان شدیم و نیز تقریر کرد که با لشکر انبوه روانه شد بیاری باری تعالی و دشمنان ما را و شما را قهر و زبون کرد من بعد فری جوان مارحسیا سلطانیة به خدمت فرستاده شد وی بخدمت تقریر کند هر چه واقع شد اکنون توقع از آن امیر کبیر داریم دائما مکاتیب همایون فرستاده شود و سلامتی آن امیر کبیر باز نماید تا تسلی خاطر حاصل آید دیگر می باید که بازرگانان شما را بدین طرف فرستاده شود که اینجایگه ایشانرا معزز و مکرم سازیم و نیز بازرگانان ما بدان طرف رجوع سازند ایشانرا نیز معزز و مکرم سازند و بر ایشان کسی زور و زیادتی نکند زیرا دنیا ببازرگانان آبادانست زیادت چه ابرام نمایم دولت باد در کامرانی بسیار سال و السلام تحریر فی غرة محرم المکرم سنة خمسة و ثمانمایه الهجریة [مهر تیمور]»
تصویر نامه
در مورد این نامه دو نکته ی مهم و حائز اهمیت وجود دارد:
الف) تیمور، سه موج حمله به سمت غرب و جنوب را از مبدأ شهر بلخ سامان داد که به حملات سه، پنج و هفت ساله موسوم است. وی سه سال پیش از مرگش در خلال جنگ هفت ساله (یعنی در سال ۱۴۰۲ میلادی) توانست سلسله ی مقتدر عثمانی را شکست دهد؛ و بشارت این غلبه، به زبان پارسی، با تصریح بر عنوان «دشمن مشترک با اروپاییان» و البته «توسط بزرگ کشیشان منطقه» برای پادشاه فرانسه ارسال شد. این همه نشان گر پیوند عمیق استراتژیک امیر گورکانی با اروپای مسیحی است.
مرحوم جلال آل احمد۷ در «غربزدگی »اش از قول رنه گروسه۸ نفوذ مسیحیت نسطوری۹ در سرزمین مغولان را عامل این پیوند استراتژیک برمی شمرد و می نویسد:
«اهمیت تاریخی مسیحیت ترک بسیار زیاد است. می دانیم که ولایت سغد که ترکان غربی از ۵۶۵ میلادی به بعد در آن ساکن شدند، یکی از بزرگ ترین مراکز کلیسای نسطوری بود. از این جا و نیز از ولایت بلخ بود که مبلغان نسطوری به قصد مسیحی کردن آسیا پا در راه نهادند … چنین به نظر می رسد که در حدود سال هزار میلادی، مبلغان نسطوری کار مسیحی کردن عقبه داران قبایل ترک را در آسیای مرکزی به انجام رسانده باشند. این قبایل عبارتند از: (اونگوت)های مغولستان داخلی، (قره ایت)های مغولستان مرکزی و (نایمن)های مغولستان غربی. صرف نظر از اویغورها که از مدت ها پیش در صحرای گبی به آداب مسیحیت مؤدب شده بودند، به هر جهت سیمای نیمه مسیحی امپراتوری چنگیزخان را بی توجه به ایمان نسطوری این همه ترکان غربی که در رکابش شمشیر می زدند، نمی توان مشخص کرد».۱۰
بعدها در همین پرونده به این مسئله خواهیم پرداخت که سرعت گسترش خیره کننده ی تمدن پارسی زبانان به سوی اروپا و توسعه ی برق آسای سرزمین های تحت نفوذ آنان، عامل اساسی این دست پاچگی و متعاقب آن پیوند نظامی بین مغولان و اروپاییان است. در واقع، فاصله ی سده های نهم، دهم و یازدهم قمری، یعنی حدود سال های ۱۴۰۰ تا ۱۵۲۹ میلادی، زمانی است که امپراتوری روم غربی، از دو سوی شرق (عثمانی) و غرب (اندلس؛ اضمحلال: ۱۴۹۲ م) در پنجه ی فشار مسلمانان اسیر شده بود. شاید بتوان گفت فاصله ی سال های فتح قسطنطنیه (۱۴۵۳م) تا اضمحلال اندلس (۱۴۹۲م) و تا محاصره ی اول وین (۱۵۹۲م) و محاصره دوم این شهر (۱۶۸۳م) سال های صورت بندی بزرگترین کشمکش های تاریخ بر سر حیات و ممات تمدن مسیحی است. اروپا که دیگر در چند ناحیه ی معدود از اروپای غربی و شمالی خلاصه می شد، صدای مهیب خرد شدن و فروریختن استخوان های پیکر نحیف تمدنش را به وضوح می شنید. متعاقب این تکانه، اروپایی ها نومیدانه راهبردهای متعددی طراحی کردند تا از پیشروی و بسط این تمدن بزرگ به سوی غرب جلوگیری کنند. از پیش رو جنگ های دویست ساله ی صلیبی، از پشت سر تحریض مغولان نسطوری به ترک تازی در سرزمین های مسلمان، و نیز تصرف ممالک هند بزرگ توسط انگلیس، و از داخل، سیاست اختلاف افکنی میان کانون های سیاسی ایران بزرگ – که جملگی به فارسی سخن می گفتند - از جمله راهبردهای اروپاییان بود، که به صورت بطئی و در یک دوره ی سیصد ساله کارگر افتاد.
ب) با هدف مکتوم ماندن اتحاد استراتژیک بین مسیحیان شرق و غرب کانون ایران - یعنی مغولان و اروپاییان - تلاش زیادی صورت گرفته تا تیمور لنگ را در عداد مسلمان، یا اهل تسنن، و گاهی حتی اهل تشیع، و حتی حافظ کل قرآن بدانند، و هم بر این مقال افسانه ها بسرایند که مثلا «تیمور قرآن را از انتها به ابتدا و به عکس از بر می خوانده!!!» اما حقیقت آن است که این گورکانی خونخوار، متحد استراتژیک مسیحیان اروپایی در انهدام تمدن پارسی گوی آن دوران است. مرحوم جلال، در این مقام، شواهدی از گفتگوهای ابن خلدون۱۱ با یکی از وعاظ قسطنطنیه می آورد که حمله ی تیمور را پیش پیش می دانسته:
"ابن خلدون که در اواخر عمر خود تیمور را دیده است و با او مصاحبه ای دارد، می نویسد: «هنگامی که هنوز در مغرب بودم، پیشگویی های بسیار از قیام تیمور شنیده بودم. ستاره شناسان در حدود سال ۷۶۶ منتظر ظهورش بودند. یک روز در «فاس»، در مسجد «القارویین» واعظ قسطنطنیه، ابوعلی بادیس، را دیدم که رأیش حجت است. از او درباره ی قرانی که باید واقع شود پرسیدم. گفت دلالت دارد بر ظهور شخص مقتدری از شمال شرقی مردم صحرانشین که بر این پادشاهان پیروز خواهد شد و قسمت عمده ی ربع مسکون را خواهد گرفت و از او گذشته «ابن زرزر» طبیب یهودی پادشاه فرنگ «بن آلفونسو» نیز همین را به من نوشته است …»۱۲
توجه کنید که راویان این اخبار، یک واعظی است از قسطنطنیه آمده که تازه به دست مسلمانان عثمانی فتح شده و دیگری، طبیبی یهودی از دربار شاهی از فرنگ! به این طریق فکر نمی کنید حق داشته باشیم که از این جای پای صریح، این حقیقت تاریخی را بخوانیم که رفت و روب مغول، هنوز به اندازه ی کافی کمر اسلام را نشکسته بوده است و در غرب همیشه خواب نطربوق دیگری را می دیده اند که بیاید و پشت این پهلوان را عاقبت به خاک برساند! اگر هنوز شکی دارید، متوجه باشید که نه از آتش ویرانی مغول و نه از کشتار تیمور، هرگز جرقه ای به دامن مسیحیت نرسید؛ و روسیه هم که اندکی تأدیب شد، به کیفر این گناه بود که «ارتدکس» بود و سر به آستان پاپ اعظم روم نمی سود …
اکنون بگذارید یک بار دیگر قلم را به ابن خلدون بدهم تا « … از بیگانگان هرگز ننالم و الخ …» این حضرت، درباره ی شخص تیمور می گوید: «برخی او را عارف مشرب می دانند و برخی دیگر رافضی اش می دانند. زیرا که دیده اند برای افراد خاندان علی برتری قایل است …۱۳» می بینید که زمزمه، بسی پیش از صفویان آغاز شده است و آن وقت مگر این تیمور «رافضی» چه کرد؟ یک بار دیگر دنیای اسلام را چنان کوبید که نه از تاک شان ماند و نه از تاک نشین. اگر هلاکوی مغول در ۶۵۷ هجری، خلیفه ی عباسی بغداد را به ترس از لرزش زمین و آسمان و غضب الهی لای نمد مالید تا خفه شد، این گردن کلفت ثانی، یعنی تیمور، بایزید ایلودوروم(=برق) را که آخرین سلجوقیان ترکیه بود، در قفس کرد و به عنوان خوش رقصی، برای نامسلمانان مسیحی هم چون ببری به تماشایش گذاشت."
در بخش های بعدی، بیشتر به ابعاد تمدن ایران اسلامی خواهیم پرداخت؛ تا پس از معرفی این تمدن بزرگ و حیرت آور و روایت نشده، و روشن شدن نسبت جهاد سازندگی با این تمدن، نگاه درست به الزامات و ابعاد نهادسازی بومی اندک اندک شکل بگیرد.
سایر بخش های پرونده ی جهادسازندگی در تسنیم را {اینجا} پی بگیرید
------------------------------------------
پانوشت
۱- مشهور به علامه قزوینی (۱۱ فروردین ۱۲۵۶ ش تهران - ۶ خرداد ۱۳۲۸ ش تهران)
۲- تیمور گورکان (۷۴۸–۷۸۳ ه.خ / ۷۷۱–۸۰۷ ه.ق / ۱۳۳۶–۱۴۰۵ م)، معروف به تیمور لنگ، نخستین پادشاه گورکانی (تیموری) و پایه گذار این دودمان است.
۳- شارل ششم (به فرانسوی: Charles VI de France) ملقب به شارل دوست داشتنی (به فرانسوی: Charles le Bien-aimé) و شارل دیوانه (به فرانسوی: Charles L’insensé) (زادهٔ ۳ دسامبر ۱۳۶۸ — درگذشتهٔ ۲۱ اکتبر ۱۴۲۲). وی از ۱۳۸۰ تا ۱۴۲۲ میلادی پادشاه فرانسه بود. او در خردسالی به پادشاهی فرانسه رسید و در ۱۳۹۲ میلادی به بیماری جنون ادواری دچار شد. همین بیماری سبب شد که در بخش اعظم دوران حکومت طولانی مدتش، تحت تأثیر اطرافیانش باشد و استقلال رأی و توان اداره ی کشورش را نداشته باشد.
۴- سه شنبه ۱۸ مرداد ۷۸۱ غره محرم سنهٔ ۸۰۵ هجری برابرماه اوت ۱۴۰۲ مسیحی
۵- سلطان بایزید اول (۱۳۵۴–۱۴۰۳)، مشهور به ایلدیریم (صا عقه) بایزید، از سال ۷۹۱ تا ۸۰۵ ه.ق پادشاه امپراطوری عثمانی بود.
۶- میرجعفری، حسین، تاریخ تیموریان و ترکمانان، سمت، ۱۳۷۵ (ص ۱۸۷)
۷- سید جلال آل احمد (۱۳۰۲ – ۱۳۴۸ ش) روشنفکر و ادیب منتقد؛ او عموزاده ی آیت الله طالقانی بود.
۸- به فرانسوی: René Grousset (۵ سپتامبر ۱۸۸۵–۱۲ سپتامبر ۱۹۵۲) تاریخ دان معروف فرانسوی.
۹- نستوری یا نسطوری، شاخه ای از مسیحیت است که منسوب به نسطوریوس، اسقف قسطنطنیه است. اینان مقارن با ساسانیان به آسیا گسترش یافتند؛ بازماندگان این نحله تا پس از اسلام در شهرهایی مانند نیشابور حضور داشتند؛ بخش قابل توجهی از مسیحیان ماوراءالنهر - از جمله احتمالا تیمور لنگ - نسطوری هستند.
۱۰- نگاه کنید به : Rene Grouset: - La face del' Asie. Ed. Payot-paris ۱۹۶۲- PP. ۵۵ یا غربزدگی آل احمد.
۱۱ -ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حضرمی معروف به «ابن خلدون» ۷۳۲ ه.ق/ ۱۳۳۲ م - ۸۰۸ ه.ق/ ۱۴۰۶ م - بسیاری او را بنیان گذار «جامعه شناسی» می دانند.
۱۲ - غربزدگی؛ به نقل از: «ابن خلدون و تیمور لنگ»، ترجمه ی سعید نفیسی و نوشین دخت نفیسی، چاپ تهران، زوار، صفحه ی ۵۷.
۱۳- همان کتاب، ابن خلدون و تیمور لنگ، صفحه ی ۷۳.
----------------------
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی ««نامه فارسی» تیمور لنگ به پادشاه فرانسه + تصویر» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.