ماجرای عهد انبیای الهی با پیامبر اسلام (ص) در شب معراج

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نقد و مناظره در تاریخ بشر سابقه ای طولانی دارد. تاریخ ادیان توحیدی نشان میدهد که پیامبران بزرگ الهی همواره در موقعیتهای گوناگون تبلیغی، از این ویژگی عمومی و فطری بشر بهرههای فراوان بردهاند. احتجاجهای پیامبر اکرم(ص) با مشرکان عرب، مسیحیان نجران، یهودیان و منکران معاد در بسیاری از آیات و منابع حدیثی انعکاس یافته است. از دیگر سو حفظ بنیانهای اصیل و باورهای عمیق، یکی از اساسیترین ویژگیهای برپایی مناظرات علمی و اندیشه ای است به گونه ای که از این طریق می توان بخشی از نیازهای معرفتی امروز را تأمین کرد.
این رویداد در عصر امامان معصوم (ع) بسیار حائز اهمیت بود؛ چرا که پس از رحلت پیامبر(ص) فرقه های متعددی از اسلام زایش کرد به گونه ای که هر فرقه ای صاحب اندیشه ای مجزا بود، از این جهت در بین عامه مردم، آنان که همواره در پی حقیقت بودند و نیز اندیشمندان حق طلب از جلسات مناظره استقبال مناسبی می کردند و در این جلسات حضور پر شوری می یافتند.
درباره یکی از این مناظرات ابو حمزه ثمالی از أبو الربیع نقل می کند در همان سالی که هشام بن عبد الملک (لعنةالله علیه) قصد سفر حج کرد، همراه با امام باقر به حج رفتم و شخصی به نام نافع همراه هشام بود. او به هشام گفت: حتما نزد او (امام باقر) می روم و پرسش هایی می کنم که جز نبی یا وصی نبی آن را نداند. هشام گفت: نزد او برو که شاید شرمنده اش کنی. پس نافع با تکیه بر مردم نزد آن حضرت رسید و مشرف بر او گفت: ای محمد بن علی، من تورات و انجیل و زبور و فرقان را خوانده ام و حلال و حرامش را می دانم. حال نزد تو آمده ام تا پرسش هایی را از تو کنم که جوابش را جز نبی یا وصی نبی یا پسر نبی نمی داند. امام باقر علیه السلام سر مبارک خود را بالا آورد و فرمود: از هر چه می خواهی بپرس.
گفت: چند سال میان عیسی و محمد فاصله است؟ فرمود: بنا به عقیده تو جواب دهم یا نظر خودم؟ گفت: هر دو را بگو. فرمود: بنا به نظر من پانصد سال و به نظر تو ۶۰۰ سال است. گفت: در آیه «و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرحمن آلهة یعبدون؛ و از پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا جز خدای رحمان خدایانی قرار داده ایم که پرستیده شوند؟ (سوره زخرف آیه ۴۵) محمد از چه کسی باید بپرسد حال اینکه میان او و عیسی پانصد سال فاصله است؟!
امام علیه السلام با تلاوت آیه اول سوره اسراء «سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا؛ پاک است آن که بنده خود را شبی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی که پیرامون آن را برکت داده ایم برد، تا برخی از نشانه های خویش را به او بنماییم»، فرمود: از جمله نشانه هایی که به محمد نمایاند آنجا که به بیت المقدس برد، این بود که خداوند همه انبیاء و مرسلین را از ابتدا تا انتها جمع کرد و به جبرئیل فرمود دو تا دو تا اذان و اقامه بگو، و او در اذان خود گفت: «حی علی خیر العمل»، سپس محمد صلی الله علیه و آله جلو آمد و بر آن قوم نماز خواند و هنگامی که بازگشت، خداوند به ایشان فرمود: «و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرحمن آلهة یعبدون». پس رسول خدا فرمود: بر چه گواهی می دهید و چه چیز را عبادت می کنید؟ گفتند: شهادت می دهیم بر یکتایی و بی شریکی الله و اینکه تو رسول خدایی، بر این مطلب عهد و میثاق ما را گرفتی؛ فقال رسول الله علی من تشهدون و ما کنتم تعبدون قالوا نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له- و أنک رسول الله أخذت علی ذلک عهودنا و مواثیقنا». نافع گفت: راست گفتی ای ابو جعفر.
انتهای پیام/
این رویداد در عصر امامان معصوم (ع) بسیار حائز اهمیت بود؛ چرا که پس از رحلت پیامبر(ص) فرقه های متعددی از اسلام زایش کرد به گونه ای که هر فرقه ای صاحب اندیشه ای مجزا بود، از این جهت در بین عامه مردم، آنان که همواره در پی حقیقت بودند و نیز اندیشمندان حق طلب از جلسات مناظره استقبال مناسبی می کردند و در این جلسات حضور پر شوری می یافتند.
درباره یکی از این مناظرات ابو حمزه ثمالی از أبو الربیع نقل می کند در همان سالی که هشام بن عبد الملک (لعنةالله علیه) قصد سفر حج کرد، همراه با امام باقر به حج رفتم و شخصی به نام نافع همراه هشام بود. او به هشام گفت: حتما نزد او (امام باقر) می روم و پرسش هایی می کنم که جز نبی یا وصی نبی آن را نداند. هشام گفت: نزد او برو که شاید شرمنده اش کنی. پس نافع با تکیه بر مردم نزد آن حضرت رسید و مشرف بر او گفت: ای محمد بن علی، من تورات و انجیل و زبور و فرقان را خوانده ام و حلال و حرامش را می دانم. حال نزد تو آمده ام تا پرسش هایی را از تو کنم که جوابش را جز نبی یا وصی نبی یا پسر نبی نمی داند. امام باقر علیه السلام سر مبارک خود را بالا آورد و فرمود: از هر چه می خواهی بپرس.
گفت: چند سال میان عیسی و محمد فاصله است؟ فرمود: بنا به عقیده تو جواب دهم یا نظر خودم؟ گفت: هر دو را بگو. فرمود: بنا به نظر من پانصد سال و به نظر تو ۶۰۰ سال است. گفت: در آیه «و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرحمن آلهة یعبدون؛ و از پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا جز خدای رحمان خدایانی قرار داده ایم که پرستیده شوند؟ (سوره زخرف آیه ۴۵) محمد از چه کسی باید بپرسد حال اینکه میان او و عیسی پانصد سال فاصله است؟!
امام علیه السلام با تلاوت آیه اول سوره اسراء «سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجد الحرام إلی المسجد الأقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا؛ پاک است آن که بنده خود را شبی از مسجد الحرام به مسجد الاقصی که پیرامون آن را برکت داده ایم برد، تا برخی از نشانه های خویش را به او بنماییم»، فرمود: از جمله نشانه هایی که به محمد نمایاند آنجا که به بیت المقدس برد، این بود که خداوند همه انبیاء و مرسلین را از ابتدا تا انتها جمع کرد و به جبرئیل فرمود دو تا دو تا اذان و اقامه بگو، و او در اذان خود گفت: «حی علی خیر العمل»، سپس محمد صلی الله علیه و آله جلو آمد و بر آن قوم نماز خواند و هنگامی که بازگشت، خداوند به ایشان فرمود: «و سئل من أرسلنا من قبلک من رسلنا أ جعلنا من دون الرحمن آلهة یعبدون». پس رسول خدا فرمود: بر چه گواهی می دهید و چه چیز را عبادت می کنید؟ گفتند: شهادت می دهیم بر یکتایی و بی شریکی الله و اینکه تو رسول خدایی، بر این مطلب عهد و میثاق ما را گرفتی؛ فقال رسول الله علی من تشهدون و ما کنتم تعبدون قالوا نشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له- و أنک رسول الله أخذت علی ذلک عهودنا و مواثیقنا». نافع گفت: راست گفتی ای ابو جعفر.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «ماجرای عهد انبیای الهی با پیامبر اسلام (ص) در شب معراج» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.