به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، سیاست فرهنگی را به مثابه مجموعه ای از تصمیم ها، برنامه ها، رویه ها و اقدامات دولتی و غیرانتفاعی، عمومی، مدنی و دولت ها برای شکل دادن به نوعی نظم نمادین، از طریق فرآیندهای فرهنگی به صورت نهادی و سازمان یافته معنا کرده اند که با هدف ایجاد نوعی از اجماع و وفاق فرهنگی منطبق با ارزش ها و باورهای مشترک جامعه اعمال می شود.

سیاست فرهنگی در دنیای امروز براساس الگوهای نظری و پشتوانه فکری دنبال می شود و غالبا چنین سیاست هایی در عرصه عمل، فرهنگ رفتاری مردم را تعیین کرده و به آنها جهت می دهد.

برهمین اساس تحلیل رفتارهای فرهنگی افراد، گروه ها، سازمان ها و حتی دولت ها مطابق با نظریات جامعه شناسی و مکتب مطالعات فرهنگی از جنبه های مختلف و مطابق با مبانی نظری قابل بررسی است.

عرصه سیاست و سیاستگذاری فرهنگی در مقام عمل، عرصه تصمیم گیری و برنامه ریزی نخبگان است و چه بسا برخی از افراد کاریزما در حوزه فرهنگ، خود تبدیل به اسطوره شده و رفتار و کردار آنها بر رفتار فرهنگی جامعه طی یک دوره و حتی نسل های بعد موثر باشد.

شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از این نخبگان فرهنگی کاریزماتیک بود که برنامه ریزی های فرهنگی او در عرصه عمل با کمترین هزینه جواب می داد.

سیاست فرهنگی شهید سلیمانی در واقع منظومه ای از معناها بود که به زبان صاحب نظران مکتب مطالعات فرهنگی، در قالب تحلیل گفتمان می گنجید. شهید سلیمانی یک گفتمان بود. گفتمانی که دال مرکزی(قلب) منظومه فکری و معنایی اش، ولایت بود و مفاهیمی مثل مقاومت، اخلاص، مردم داری، ایثار و شهادت، ظلم ستیزی و عدالت طلبی دال های شناور(شاخه های) آن را تشکیل می دادند.

مطابق با این تحلیل گفتمانی، تمام رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی این سردار شهید به نقطه مرکزی نظام فکری و معنایی او یعنی ولایت بر می گشت. جایی که سردار دل ها تلاش می کرد تمامی رفتار، گفتار، افکار و حرکات خود را از دل مکتب اهل بیت(ع) بیرون بکشد و مطابق با آن رفتار کند.

لذا تأسیس بیت الزهرا(س) در کرمان، نامگذاری ها بر لشکریان جبهه مقاومت مثل فاطمیون، زینبیون و … همگی به این منظومه فکری بر می گردد.

تحلیل رفتار شهید سلیمانی نشان از تأثیرگذاری چند حادثه مهم از زندگی اهل بیت(س) بر منظومه فکری او دارد.

نخستین حادثه به مظلومیت حضرت فاطمه(س) و ظلم خلیفه دوم به دخت پیامبر(ص) و شکستن پهلوی او و نیز دفن شبانه مادر سادات بر می گردد.

حادثه دوم به عاشورا و شهادت امام حسین(ع) مربوط است جایی که بیشترین تأثیر را در زندگی و افکار شهید سلیمانی داشته است.

شهید سلیمانی با باور به مفهوم ولایت به عنوان قلب نظام فکری خود، معتقد است یکی از دلایل مانایی تفکر شیعه به نوع تربیتی مربوط است که توسط حضرت زهرا(س) در ائمه هدی حلول یافته است.

شهید سلیمانی اعتقاد خاصی به حضرت فاطمه(س) دارد تا جایی که رمز پیروزی لشکر ۴۱ ثارالله در تمامی عملیات های دوران دفاع مقدس را به دلیل عنایات حضرت فاطمه(س) می داند.

براساس همین منظومه فکری، شهید سلیمانی رمز و راز ماندگاری جمهوری اسلامی را در تعلیم و جاری نمودن فرهنگ فاطمی و سیره اهل بیت(س) به ویژه مکتب عاشورا معنا می کند و بیت الزهرا(س) را با هدف گسترش سیره و فرهنگ حضرت زهرا(س) وقف می کند و هر سال در منزل وقفی خود در کرمان در ایام فاطمیه و در بیت الزهرا(س) اقدام به برگزاری مراسم عزاداری می کند و تاکید فراوانی به برگزاری مراسم ایام فاطمیه(س) و جلسات مستمر قرآن و اخلاق در این مکان دارد.

بنابراین فهم چرایی تأسیس بیت الزهرا(س) در کرمان بدون فهم نظام فکری و معنایی و تحلیل گفتمان سیاست فرهنگی شهید بزرگوار سپهبد سلیمانی امکان پذیر نیست.

شهیدی که دولت نبود ولی اندازه یک دولت بر سیاست و فرهنگ اثرگذار بود.

شهیدی که سیاستگذار فرهنگی نبود و بودجه فرهنگی نداشت ولی بیشترین و اثرگذارترین کارهای فرهنگی را انجام می داد.

شهید سلیمانی راز ماندگاری یک سیاست فرهنگی را در اعتقاد داشتن سیاستگذار به تصمیات گرفته شده می دانست و مخلصانه به آنچه می اندیشید و برنامه ریزی می کرد پای بند بود و عمل می کرد.

در یک کلام؛ شهید سلیمانی نشان داد یکی از دلایل عدم موفقیت سیاست های فرهنگی در کشور، بی اعتقادی برنامه ریزان به سیاستگذاری های فرهنگی ای است که حتی خودشان در مقام عمل بدان اعتقادی ندارند.

شهید سلیمانی یک استثناء بود. او به نسل خاص شهیدان همت، زین الدین، باکری، کاظمی و … مربوط بود و خوشا به حالش که …

هر کسی که او دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

عباس قشمی میمند

انتهای پیام/۵۱۱/ش