انتخاباتی که می تواند آمریکا را در هم بشکند / ۵

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، «بارتون گلمن» تحلیلگر نشریه «آتلانتیک» در یادداشتی مفصل هشدار داده است اگر نتایج شمارش آرای دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک باشند، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور فعلی آمریکا و نامزد جمهوری خواهان می تواند با ایجاد هرج ومرج، این نتایج را به نفع خود تمام کند. در این صورت چه کسی می تواند جلوی او را بگیرد؟ بخش پنجم (آخر) از متن این یادداشت در ادامه آورده شده است.
بخش اول این یادداشت را در اینجا بخوانید.
بخش دوم این یادداشت را در اینجا بخوانید.
بخش سوم این یادداشت را در اینجا بخوانید.
بخش چهارم این یادداشت را در اینجا بخوانید.
گلمن می نویسد: ««ادوارد فولی» پژوهشگر و متخصص قوانین انتخاباتی در مقاله ای، مسیرهایی را مشخص می کند که نشان می دهد حتی اگر در یک ایالت، آرای الکترال مورد تشکیک قرار گیرند، درگیری دو حزب حتمی خواهد بود. اگر دموکرات ها سنا را پس گرفته و اکثریت مجلس نمایندگان را نیز حفظ کنند، تمامی مسیرها به سمتی می روند که قانون شمارش آرای الکترال نهایتا به ریاست جمهوری بایدن منتج شود. اگر جمهوری خواهان سنا را حفظ کرده و به شکلی دور از انتظار، اکثریت مجلس نمایندگان را نیز کسب کنند، این قانون به نفع آن ها خواهد بود.اما اگر دودستگی در کنگره باقی بماند شرایطی به وجود خواهد آمد که در آن رسیدن به نتیجه ای قطعی محتمل نیست. هر حزب می تواند قرائت خود را از قانون داشته باشد که طبق آن نامزد خود را برنده می داند و رأی گره گشایی صادر نخواهد شد. چگونه ممکن است کنگره وارد بن بستی غیر قابل شکستن شود؟ در این حوزه، قانون همانند هزارتویی است که برای ترسیم آن در یک مقاله، بیش از حد پیچیده است».
وی می افزاید: «یک قرائت از قانون شمارش آرای الکترال این است که کنگره باید الکتورهایی که از سوی فرماندار دموکرات تعیین شده اند به رسمیت بشناسد، مگر اینکه مجلس نمایندگان و سنا طور دیگری تشخیص دهند. مجلس نمایندگان طور دیگری تشخیص نخواهد داد و بایدن در پنسیلوانیا و کاخ سفید پیروز می شود. اما پنس علیه آن موضع خواهد گرفت و قرائت دیگری را خواهد داشت که در آن، کنگره باید الکتورهای هردو رقیب را کنار بگذارد. با رد صلاحیت الکتورهای پنسیلوانیا، ۵۱۸ رأی الکترال باقی می ماند. اگر بایدن برتری اندکی در میان آن ها داشته باشد، پیروز خواهد بود زیرا طبق بند دوازدهم «بیشترین تعداد رأی» را دارد. با این حال جمهوری خواهان خواهند گفت همین اصلاحیه دوازدهم «کسب اکثریت در میان تمام الکتورها» را طلب می کند و پنس حکم می کند که تعداد کلی آن ها ۵۳۸ نفر است و بایدن به حدنصاب ۲۷۰ نفر نرسیده است. در اینجا بحث راه به جایی نبرده و تصمیم گیری به مجلسی سپرده می شود که در آن هر ایالت یک رأی خواهد داشت. اگر همین ترکیب حزبی فعلی تا آن زمان حفظ شود، ۲۶ رأی از ۵۰ رأی به ترامپ خواهد رسید».
او در ادامه می نویسد: «پیش از اینکه پنس طبق حروف الفبا از پنسیلوانیا به رود آیلند برسد، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان تمام سناتورها را از صحن مجلس بیرون می کند و از تکمیل شدن شمارش آراء در حضور نمایندگان که از شروط قانون است، جلوگیری می کند. اگر تا روز تحلیف ریاست جمهوری شمارش آراء ناتمام مانده باشد، خود رئیس مجلس نمایندگان می تواند اعلام رئیس جمهوری کند. پلوسی آماده خواهد شد تا ۲۰ ژانویه سوگند یاد کند، مگر اینکه پنس از موضع خود عقب نشینی کرده و بایدن را پیروز انتخابات بشناسد. اما پنس کوتاه نخواهد آمد و سنا را دوباره در جایی گرد می آورد و جمهوری خواهان مجلس نمایندگان نیز حضور می یابند تا به شمارش آراء ادامه داده و ترامپ را به عنوان رئیس جمهور معرفی کنند. حالا سه نفر مدعی ریاست جمهوری خواهند بود. راه های دیگری نیز در این هزارتو وجود دارد که به بن بست می رسند. اکنون بحران قانون اساسی به مرحله ای عمیق تر از آنچه سه هفته پیش بود می رسد. زیرا قانون اساسی شور و مشورت با هیچ مقامی را ارائه نمی کند. شاید دیوان عالی دست به مداخله بزند اما ممکن است از مواجه شدن با این سوال قانونی بنیادین اجتناب کند. با گذشت ۶۴ روز از انتخابات، بلاتکلیفی همچنان برقرار است و تنها دو هفته تا روز تحلیف باقی مانده است».
گلمن می افزاید: «فولی که این تنش را پیش بینی کرده است می داند که راه حلی وجود ندارد و نمی تواند بگوید که چگونه باید با قوانین فعلی از آن خلاص شد. در چنین شرایطی درخواست برای قانونی جدید، چیز زیادی نیست. ترامپ کاخ سفید را تحت تصاحب دارد. او تا چه میزان مرزها را جابه جا خواهد کرد تا موقعیت خود را حفظ کند؟ این سوالی است که رئیس جمهور از روزی که وارد دفترش شده با آن مواجه بوده است. امید داشتم بتوانم با مطالعه مقالات منتشر شده در تابستان امسال، چشم اندازی را ترسیم کنم. پروژه «یکپارچگی دوره انتقال قدرت»، انتخابات و رخدادهای بعد از آن را مدلسازی کرده اند تا نقاطی که در آن ها ممکن است همه چیز از هم فرو بپاشد را مشخص کنند. آن ها نقاط زیادی را یافتند. برخی از آن ها شامل رویارویی الکتورهای رقیب است که پیش تر مورد بحث قرار گرفت. در یکی دیگر از نسخه های بررسی شده، بعد از آنکه ترامپ دستور می دهد گارد ملی شمارش آراء [برای مثال] در میشیگان را متوقف کنند و یکی از نگهبانان حامی ترامپ آرای پستی را از بین می برد، فرماندار دموکرات، الکتور تعیین می کند. در سناریویی دیگر، «جان پودستا» مدیر کارزار هیلاری کیلینتون تیم بایدن را تا مرز جنگ داخلی به دنبال ترامپ می کشاند و سه ایالت دموکرات را تشویق به تجزیه طلبی می کند. هنجارشکنی، هنجارشکنی می آورد. این حرفی است که کلینتون شخصا در مصاحبه ای در ماه آگوست (مرداد) بیان کرد».
او در ادامه می نویسد: «در مورد این رویه ها تحقیقات مهمی انجام شده که می توان به مقاله دست اول همکارم «دیوید فرام» اشاره کرد. اما در پوشش او از چنین وقایعی، برخی مسائل از قلم افتاده اند. هیچ کدام از این روایت ها به طور کامل توضیح نمی دهند که این رقابت چگونه پایان می گیرد. من می خواستم بدانم چه کسی در نهایت در کاخ سفید سوگند خواهد خورد. با «رزا بروکس» استاد دانشگاه جورج تاون تماس گرفتم و او هم پاسخی نداشت. بروکس گفت: «در دو مورد از این سناریوها با تنگناهایی در قانون اساسی مواجه هستیم. یکی اینکه چشم اندازی برای تصمیم گیری و ارائه راه حل قطعی وجود ندارد و دوم اینکه ممکن است با خشونت خیابانی مواجه شویم. فکر می کنم در یکی از این دو مورد، ترامپ از »قانون شورش« استفاده کرده و ارتش را به خیابان ها می ریزد و بعد از پنج ساعت می گوییم بسیار خوب، تمام شد. هنگامی که اوضاع از کنترل خارج شود دیگر سودی ندارد که ببینیم تا کجا پیش خواهد رفت. هدف ما این بود که لحظه مداخله را شناسایی کنیم، لحظه ای را شناسایی کنیم که به عقب نگاه خواهیم کرد و خواهیم گفت چه چیزی اوضاع را عوض کرد؟ چه چیزی می توانست موجب شود اوضاع اینقدر بد نشود؟» در پروژه بروکس در این خصوص که چگونه وقتی درگیری آغاز می شود باید رئیس جمهور بی قانون را متوقف کرد، درسی آموخته نمی شود و حرکت دیگری برای جلوگیری از بروز فاجعه پیشنهاد نمی شود. بورکس در این باره در ایمیلی به من گفت: «فرض من بر این است که می توان گفت در وضعیت ناشناخته ای قرار خواهیم داشت: دیگر هیچکس نمی تواند پیش بینی کند چه رخ خواهد داد»».
گلمن می افزاید: «نظامی سیاسی ممکن است به قدری قدرتمند نباشد که یکپارچگی خود را حفظ کند. اشتباه است که مسلم بدانیم هیأت های انتخاباتی و قانون گذاران ایالتی و کنگره می توانند خطوطی را ترسیم کنند که انتخاباتی مشروع و انتقال مسالمت آمیز قدرت را تضمین کند. ممکن است لازم باشد راهی پیدا کنیم که بتوانیم این خطوط را خود ترسیم کنیم. در فرصتی دیگر و زمانی که در آستانه نیستیم می توانیم اصلاحاتی را در نظر بگیریم. اصلاحات کوچکی مانند پاک کردن بخش های نامفهوم قانون شمارش آرای الکترال و اصلاحات بزرگی مانند کنار گذاشتن کمیته الکترال و اصلاحاتی واضح مانند فراهم کردن پول لازم برای مقامات انتخاباتی تا بتوانند به منظور تسریع کار خود، یک سری اقداماتی در راستای ارتقای سیستم هایشان انجام دهند و از شمارش آرا در روز انتخابات اطمینان حاصل کنند. در حال حاضر بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم دفاع تمام قد از دموکراسی است و می توان با رد این وسوسه شروع کرد که بخواهیم فکر کنیم این انتخابات به شکلی عادی برگزار خواهد شد. احتمالا چیزی فراتر از یک انتخابات عادی پیش رو خواهد بود و انتظار چیزی به غیر از این، واکنش های ما را کند خواهد کرد و ما را در این امید واهی خواهد برد که ترامپ در برابر مقاماتی که از روال عادی امور پیروی می کنند نرمش نشان خواهد داد».
در این یادداشت آمده است: «اگر جزو رأی دهندگان هستید به صورت حضوری رأی دهید زیرا در انتخابات مقدماتی امسال، حتی بدون فشار ترامپ، نیم میلیون رأی پستی باطل شده اند. اگر احتمال ابتلایتان به کووید-۱۹ نسبتا کم است برای کار در حوزه های رأی گیری داوطلب شوید. اگر افرادی عقلانی اطراف خود می شناسید از طریق آن ها این حرف را نشر دهید که تغییر مداوم نتایج انتخابات تا پیش از اتمام شمارش کامل آراء امری طبیعی است. اگر اخبار را پوشش می دهید به اقدامات فراتر از قانون اساسی اشاره کنید و خبرنگاران و کارکنان خود را در موقعیت رسیدگی به آن ها قرار دهید. اگر مدیر انتخاباتی هستید برای احتمالاتی آماده شوید که هرگز پیش از آن تصورش را هم نمی کردید. اگر شهردار هستید نحوه به کار گرفتن نیروهای پلیس برای مقابله با مداخله گران را در نظر داشته باشید. اگر مأمور اجرای قانون هستید از آزادی شرکت در انتخابات حراست کنید. اگر قانون گذار هستید از اظهارات ضد و نقیض فاصله بگیرید. اگر در ایالتی کلیدی مقام قاضی را دارید دانش خود از قوانین انتخاباتی را تقویت کنید. اگر در سلسله مراتب فرماندهی در ارتش هستید به خاطر داشته باشید که وظیفه شما سرپیچی از دستورات غیرقانونی است. اگر کارمند دولت هستید بدانید که کشورتان بیش از هر زمانی نیاز دارد که کار صحیح را انجام دهید».
گلمن می نویسد: «تا زمانی که مردم آمریکا تا حدودی به دزدیده شدن انتخابات تن ندهند، این اتفاق نخواهد افتاد. چیزی که بروکس پس از پایان یافتن پروژه اش به آن فکر می کرد، قدرت بالای اعتراضات مسالمت آمیز در سطح گسترده بود. او می نویسد: «در هر دو طرف منازعه، بازیگرانی داریم که تلاش خواهند کرد حامیان خود را در ابعادی وسیع بسیج کنند و ما مکانیسم مناسبی نداشتیم که بررسی کنیم آیا این کار تفاوتی ایجاد خواهد کرد یا این تفاوت به چه صورت خواهد بود؟ این مسئله سوالات بزرگی را مطرح می کند مانند اینکه آیا اعتراضات گسترده چند هفته ای مانند یک انقلاب نارنجی امکان پذیر است؟ این کار چه اثری خواهد داشت؟» تنها یکبار در سال ۱۸۷۷ دوره انتقال قدرت، آمریکا را به مرز فروپاشی کشاند. در حال حاضر نمی توانیم از آن مدلی برای خود استخراج کنیم. سال ۱۸۷۶ در رقابت میان «ساموئل تیلدن» دموکرات و «روترفورد هایس» جمهوری خواه، چهار ایالت الکتورهای موازی خود از دو حزب را به کنگره فرستادند. هنگامی که دادگاه ویژه به نفع الکتورهای هایس رأی داد، دموکرات ها مانورهایی پارلمانی را برای ممانعت از شمارش آرای الکترال در کنگره به راه انداختند. نقشه آن ها این بود که مسئله را تا روز تحلیف کش دهند».
وی در پایان می افزاید: «تیلدن تا دو روز پیش از اتمام دوره ریاست جمهوری «یولایسیس سنت گرانت»، رئیس جمهور وقت از موضع خود کوتاه نیامد. اعلام شکست او بر اساس توافق سیاهی برای خروج نیروهای فدرال از جنوب صورت گرفت که وظیفه آن ها حراست از حقوق سیاهان تازه آزاد شده بود. اما این تنها انگیزه تیلدن نبود. تهدید استفاده از ارتش هنوز کاملا عملی نشده بود و گرانت گفته بود آماده اعلام حکومت نظامی در نیویورک است. شهری که شایعه شده بود تیلدن قصد دارد در آن سوگند ریاست جمهوری یاد کند و تحلیف هایس را با ارتشی یکپارچه به تعویق اندازد. این اتفاق تاریخی، سابقه ای نگران کننده برای سال ۲۰۲۱ به شمار می رود. اگر نهادهای سیاسی به کرسی نشاندن رئیس جمهوری مشروع شکست بخورند و اگر ترامپ بن بست انتخاباتی را تا سال آینده میلادی ادامه دهد، نامزد هرج و مرج و فرمانده کل قوا همین یک نفر خواهد بود».
انتهای پیام/
بخش اول این یادداشت را در اینجا بخوانید.
بخش دوم این یادداشت را در اینجا بخوانید.
بخش سوم این یادداشت را در اینجا بخوانید.
بخش چهارم این یادداشت را در اینجا بخوانید.
گلمن می نویسد: ««ادوارد فولی» پژوهشگر و متخصص قوانین انتخاباتی در مقاله ای، مسیرهایی را مشخص می کند که نشان می دهد حتی اگر در یک ایالت، آرای الکترال مورد تشکیک قرار گیرند، درگیری دو حزب حتمی خواهد بود. اگر دموکرات ها سنا را پس گرفته و اکثریت مجلس نمایندگان را نیز حفظ کنند، تمامی مسیرها به سمتی می روند که قانون شمارش آرای الکترال نهایتا به ریاست جمهوری بایدن منتج شود. اگر جمهوری خواهان سنا را حفظ کرده و به شکلی دور از انتظار، اکثریت مجلس نمایندگان را نیز کسب کنند، این قانون به نفع آن ها خواهد بود.اما اگر دودستگی در کنگره باقی بماند شرایطی به وجود خواهد آمد که در آن رسیدن به نتیجه ای قطعی محتمل نیست. هر حزب می تواند قرائت خود را از قانون داشته باشد که طبق آن نامزد خود را برنده می داند و رأی گره گشایی صادر نخواهد شد. چگونه ممکن است کنگره وارد بن بستی غیر قابل شکستن شود؟ در این حوزه، قانون همانند هزارتویی است که برای ترسیم آن در یک مقاله، بیش از حد پیچیده است».
وی می افزاید: «یک قرائت از قانون شمارش آرای الکترال این است که کنگره باید الکتورهایی که از سوی فرماندار دموکرات تعیین شده اند به رسمیت بشناسد، مگر اینکه مجلس نمایندگان و سنا طور دیگری تشخیص دهند. مجلس نمایندگان طور دیگری تشخیص نخواهد داد و بایدن در پنسیلوانیا و کاخ سفید پیروز می شود. اما پنس علیه آن موضع خواهد گرفت و قرائت دیگری را خواهد داشت که در آن، کنگره باید الکتورهای هردو رقیب را کنار بگذارد. با رد صلاحیت الکتورهای پنسیلوانیا، ۵۱۸ رأی الکترال باقی می ماند. اگر بایدن برتری اندکی در میان آن ها داشته باشد، پیروز خواهد بود زیرا طبق بند دوازدهم «بیشترین تعداد رأی» را دارد. با این حال جمهوری خواهان خواهند گفت همین اصلاحیه دوازدهم «کسب اکثریت در میان تمام الکتورها» را طلب می کند و پنس حکم می کند که تعداد کلی آن ها ۵۳۸ نفر است و بایدن به حدنصاب ۲۷۰ نفر نرسیده است. در اینجا بحث راه به جایی نبرده و تصمیم گیری به مجلسی سپرده می شود که در آن هر ایالت یک رأی خواهد داشت. اگر همین ترکیب حزبی فعلی تا آن زمان حفظ شود، ۲۶ رأی از ۵۰ رأی به ترامپ خواهد رسید».
او در ادامه می نویسد: «پیش از اینکه پنس طبق حروف الفبا از پنسیلوانیا به رود آیلند برسد، نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان تمام سناتورها را از صحن مجلس بیرون می کند و از تکمیل شدن شمارش آراء در حضور نمایندگان که از شروط قانون است، جلوگیری می کند. اگر تا روز تحلیف ریاست جمهوری شمارش آراء ناتمام مانده باشد، خود رئیس مجلس نمایندگان می تواند اعلام رئیس جمهوری کند. پلوسی آماده خواهد شد تا ۲۰ ژانویه سوگند یاد کند، مگر اینکه پنس از موضع خود عقب نشینی کرده و بایدن را پیروز انتخابات بشناسد. اما پنس کوتاه نخواهد آمد و سنا را دوباره در جایی گرد می آورد و جمهوری خواهان مجلس نمایندگان نیز حضور می یابند تا به شمارش آراء ادامه داده و ترامپ را به عنوان رئیس جمهور معرفی کنند. حالا سه نفر مدعی ریاست جمهوری خواهند بود. راه های دیگری نیز در این هزارتو وجود دارد که به بن بست می رسند. اکنون بحران قانون اساسی به مرحله ای عمیق تر از آنچه سه هفته پیش بود می رسد. زیرا قانون اساسی شور و مشورت با هیچ مقامی را ارائه نمی کند. شاید دیوان عالی دست به مداخله بزند اما ممکن است از مواجه شدن با این سوال قانونی بنیادین اجتناب کند. با گذشت ۶۴ روز از انتخابات، بلاتکلیفی همچنان برقرار است و تنها دو هفته تا روز تحلیف باقی مانده است».
گلمن می افزاید: «فولی که این تنش را پیش بینی کرده است می داند که راه حلی وجود ندارد و نمی تواند بگوید که چگونه باید با قوانین فعلی از آن خلاص شد. در چنین شرایطی درخواست برای قانونی جدید، چیز زیادی نیست. ترامپ کاخ سفید را تحت تصاحب دارد. او تا چه میزان مرزها را جابه جا خواهد کرد تا موقعیت خود را حفظ کند؟ این سوالی است که رئیس جمهور از روزی که وارد دفترش شده با آن مواجه بوده است. امید داشتم بتوانم با مطالعه مقالات منتشر شده در تابستان امسال، چشم اندازی را ترسیم کنم. پروژه «یکپارچگی دوره انتقال قدرت»، انتخابات و رخدادهای بعد از آن را مدلسازی کرده اند تا نقاطی که در آن ها ممکن است همه چیز از هم فرو بپاشد را مشخص کنند. آن ها نقاط زیادی را یافتند. برخی از آن ها شامل رویارویی الکتورهای رقیب است که پیش تر مورد بحث قرار گرفت. در یکی دیگر از نسخه های بررسی شده، بعد از آنکه ترامپ دستور می دهد گارد ملی شمارش آراء [برای مثال] در میشیگان را متوقف کنند و یکی از نگهبانان حامی ترامپ آرای پستی را از بین می برد، فرماندار دموکرات، الکتور تعیین می کند. در سناریویی دیگر، «جان پودستا» مدیر کارزار هیلاری کیلینتون تیم بایدن را تا مرز جنگ داخلی به دنبال ترامپ می کشاند و سه ایالت دموکرات را تشویق به تجزیه طلبی می کند. هنجارشکنی، هنجارشکنی می آورد. این حرفی است که کلینتون شخصا در مصاحبه ای در ماه آگوست (مرداد) بیان کرد».
او در ادامه می نویسد: «در مورد این رویه ها تحقیقات مهمی انجام شده که می توان به مقاله دست اول همکارم «دیوید فرام» اشاره کرد. اما در پوشش او از چنین وقایعی، برخی مسائل از قلم افتاده اند. هیچ کدام از این روایت ها به طور کامل توضیح نمی دهند که این رقابت چگونه پایان می گیرد. من می خواستم بدانم چه کسی در نهایت در کاخ سفید سوگند خواهد خورد. با «رزا بروکس» استاد دانشگاه جورج تاون تماس گرفتم و او هم پاسخی نداشت. بروکس گفت: «در دو مورد از این سناریوها با تنگناهایی در قانون اساسی مواجه هستیم. یکی اینکه چشم اندازی برای تصمیم گیری و ارائه راه حل قطعی وجود ندارد و دوم اینکه ممکن است با خشونت خیابانی مواجه شویم. فکر می کنم در یکی از این دو مورد، ترامپ از »قانون شورش« استفاده کرده و ارتش را به خیابان ها می ریزد و بعد از پنج ساعت می گوییم بسیار خوب، تمام شد. هنگامی که اوضاع از کنترل خارج شود دیگر سودی ندارد که ببینیم تا کجا پیش خواهد رفت. هدف ما این بود که لحظه مداخله را شناسایی کنیم، لحظه ای را شناسایی کنیم که به عقب نگاه خواهیم کرد و خواهیم گفت چه چیزی اوضاع را عوض کرد؟ چه چیزی می توانست موجب شود اوضاع اینقدر بد نشود؟» در پروژه بروکس در این خصوص که چگونه وقتی درگیری آغاز می شود باید رئیس جمهور بی قانون را متوقف کرد، درسی آموخته نمی شود و حرکت دیگری برای جلوگیری از بروز فاجعه پیشنهاد نمی شود. بورکس در این باره در ایمیلی به من گفت: «فرض من بر این است که می توان گفت در وضعیت ناشناخته ای قرار خواهیم داشت: دیگر هیچکس نمی تواند پیش بینی کند چه رخ خواهد داد»».
گلمن می افزاید: «نظامی سیاسی ممکن است به قدری قدرتمند نباشد که یکپارچگی خود را حفظ کند. اشتباه است که مسلم بدانیم هیأت های انتخاباتی و قانون گذاران ایالتی و کنگره می توانند خطوطی را ترسیم کنند که انتخاباتی مشروع و انتقال مسالمت آمیز قدرت را تضمین کند. ممکن است لازم باشد راهی پیدا کنیم که بتوانیم این خطوط را خود ترسیم کنیم. در فرصتی دیگر و زمانی که در آستانه نیستیم می توانیم اصلاحاتی را در نظر بگیریم. اصلاحات کوچکی مانند پاک کردن بخش های نامفهوم قانون شمارش آرای الکترال و اصلاحات بزرگی مانند کنار گذاشتن کمیته الکترال و اصلاحاتی واضح مانند فراهم کردن پول لازم برای مقامات انتخاباتی تا بتوانند به منظور تسریع کار خود، یک سری اقداماتی در راستای ارتقای سیستم هایشان انجام دهند و از شمارش آرا در روز انتخابات اطمینان حاصل کنند. در حال حاضر بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم دفاع تمام قد از دموکراسی است و می توان با رد این وسوسه شروع کرد که بخواهیم فکر کنیم این انتخابات به شکلی عادی برگزار خواهد شد. احتمالا چیزی فراتر از یک انتخابات عادی پیش رو خواهد بود و انتظار چیزی به غیر از این، واکنش های ما را کند خواهد کرد و ما را در این امید واهی خواهد برد که ترامپ در برابر مقاماتی که از روال عادی امور پیروی می کنند نرمش نشان خواهد داد».
در این یادداشت آمده است: «اگر جزو رأی دهندگان هستید به صورت حضوری رأی دهید زیرا در انتخابات مقدماتی امسال، حتی بدون فشار ترامپ، نیم میلیون رأی پستی باطل شده اند. اگر احتمال ابتلایتان به کووید-۱۹ نسبتا کم است برای کار در حوزه های رأی گیری داوطلب شوید. اگر افرادی عقلانی اطراف خود می شناسید از طریق آن ها این حرف را نشر دهید که تغییر مداوم نتایج انتخابات تا پیش از اتمام شمارش کامل آراء امری طبیعی است. اگر اخبار را پوشش می دهید به اقدامات فراتر از قانون اساسی اشاره کنید و خبرنگاران و کارکنان خود را در موقعیت رسیدگی به آن ها قرار دهید. اگر مدیر انتخاباتی هستید برای احتمالاتی آماده شوید که هرگز پیش از آن تصورش را هم نمی کردید. اگر شهردار هستید نحوه به کار گرفتن نیروهای پلیس برای مقابله با مداخله گران را در نظر داشته باشید. اگر مأمور اجرای قانون هستید از آزادی شرکت در انتخابات حراست کنید. اگر قانون گذار هستید از اظهارات ضد و نقیض فاصله بگیرید. اگر در ایالتی کلیدی مقام قاضی را دارید دانش خود از قوانین انتخاباتی را تقویت کنید. اگر در سلسله مراتب فرماندهی در ارتش هستید به خاطر داشته باشید که وظیفه شما سرپیچی از دستورات غیرقانونی است. اگر کارمند دولت هستید بدانید که کشورتان بیش از هر زمانی نیاز دارد که کار صحیح را انجام دهید».
گلمن می نویسد: «تا زمانی که مردم آمریکا تا حدودی به دزدیده شدن انتخابات تن ندهند، این اتفاق نخواهد افتاد. چیزی که بروکس پس از پایان یافتن پروژه اش به آن فکر می کرد، قدرت بالای اعتراضات مسالمت آمیز در سطح گسترده بود. او می نویسد: «در هر دو طرف منازعه، بازیگرانی داریم که تلاش خواهند کرد حامیان خود را در ابعادی وسیع بسیج کنند و ما مکانیسم مناسبی نداشتیم که بررسی کنیم آیا این کار تفاوتی ایجاد خواهد کرد یا این تفاوت به چه صورت خواهد بود؟ این مسئله سوالات بزرگی را مطرح می کند مانند اینکه آیا اعتراضات گسترده چند هفته ای مانند یک انقلاب نارنجی امکان پذیر است؟ این کار چه اثری خواهد داشت؟» تنها یکبار در سال ۱۸۷۷ دوره انتقال قدرت، آمریکا را به مرز فروپاشی کشاند. در حال حاضر نمی توانیم از آن مدلی برای خود استخراج کنیم. سال ۱۸۷۶ در رقابت میان «ساموئل تیلدن» دموکرات و «روترفورد هایس» جمهوری خواه، چهار ایالت الکتورهای موازی خود از دو حزب را به کنگره فرستادند. هنگامی که دادگاه ویژه به نفع الکتورهای هایس رأی داد، دموکرات ها مانورهایی پارلمانی را برای ممانعت از شمارش آرای الکترال در کنگره به راه انداختند. نقشه آن ها این بود که مسئله را تا روز تحلیف کش دهند».
وی در پایان می افزاید: «تیلدن تا دو روز پیش از اتمام دوره ریاست جمهوری «یولایسیس سنت گرانت»، رئیس جمهور وقت از موضع خود کوتاه نیامد. اعلام شکست او بر اساس توافق سیاهی برای خروج نیروهای فدرال از جنوب صورت گرفت که وظیفه آن ها حراست از حقوق سیاهان تازه آزاد شده بود. اما این تنها انگیزه تیلدن نبود. تهدید استفاده از ارتش هنوز کاملا عملی نشده بود و گرانت گفته بود آماده اعلام حکومت نظامی در نیویورک است. شهری که شایعه شده بود تیلدن قصد دارد در آن سوگند ریاست جمهوری یاد کند و تحلیف هایس را با ارتشی یکپارچه به تعویق اندازد. این اتفاق تاریخی، سابقه ای نگران کننده برای سال ۲۰۲۱ به شمار می رود. اگر نهادهای سیاسی به کرسی نشاندن رئیس جمهوری مشروع شکست بخورند و اگر ترامپ بن بست انتخاباتی را تا سال آینده میلادی ادامه دهد، نامزد هرج و مرج و فرمانده کل قوا همین یک نفر خواهد بود».
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «انتخاباتی که می تواند آمریکا را در هم بشکند / ۵» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.