آیا ساختار آموزش وپرورش آماده اجرای سند تحول بنیادین است؟!



وقتی از تحول نام می بریم بدیهی ترین اقدام این است که در گام نخست در ادارات آموزش وپرورش و در لایه های مدیریتی و سطوح مختلف استان و وزارتخانه این تحول رخ دهد تا در مرحله بعد مدرسه قادر به اجرای برنامه ها مطابق با اهداف سند شود؛ اما در حال حاضر محتوای آموزشی و نیروی لازم آموزش دیده در این حوزه تربیت نیافته است.

به گزارش ایسنا، میزگرد «بررسی راهکارهای عملیاتی شدن سند تحول بنیادین آموزش وپرورش» با حضور «طاهر انصاری» دکتری علوم تربیتی و مدرس دانشگاه فرهنگیان قزوین، «قاسم ظریفی» از فعالان آموزش وپرورش، فرهنگی و فعال در حوزه ستادی و اجرایی سند تحول بنیادین و «حامد حاجی پور» از فعالان آموزش وپرورش، کارشناس ارشد فلسفه تعلیم و تربیت و دغدغه مند در حوزه سند تحول بنیادین آموزش وپرورش برگزار شد.

در بخش نخست این میزگرد به بررسی کلیاتی از سند تحول و ضرورت توجه به آن در سطح کلان و خرد در نظام آموزش وپرورش کشور پرداخته شد، در بخش دوم این میزگرد ساختار نظام آموزش وپرورش را بعد از تصویب و ابلاغ سند تحول مورد بررسی قرار دادیم که مشروح مباحث مطرح شده در آن به شرح ذیل است.

ایسنا: تغییر ساختار آموزشی متناسب با مفاد سند تحول را چگونه می بینید؟ آیا این تغییرات توانسته راه را برای اجرای بهتر و سریع تر سند تحول هموارتر کند؟

ظریفی: وقتی سند تحول در سال ۹۰-۹۱ رونمایی شد انتظار این بود که در روال های مدیریتی مسئولان آموزش وپرورش آن را به دستورالعمل ها، آیین نامه ها و بخشنامه های اجرایی تبدیل کرده و به سطوح مدیریتی ابلاغ کنند. از این منظر بعد از تدوین سند تحول بنیادین، تصویب زیر نظام ها در وزارت آموزش وپرورش اتفاق افتاد و شش زیر نظام مورد تصویب قرار گرفت که اقدام مطلوبی بود.

اولین زیر نظام «برنامه درسی» بود و در نهایت در سال ۹۱ به اسم اولین زیر نظام اجرایی سند که بیشتر محتوای درسی را مورد هدف قرار داده بود، تصویب و به عنوان یک کتابچه منتشر شد.

پس از آن با یک وقفه و سکوت چهار ساله اجرایی مواجه شدیم و سال ۹۵ دومین زیر نظام تحت عنوان «تأمین فضا، تجهیزات و فناوری» تصویب شد. از سال ۹۵ مجدد فاصله ای ایجاد شد تا سال ۹۶ که پیگیری هایی در سطح مقام معظم رهبری صورت گرفت و تحت فشار رسانه ها و حاکمیت و مطالبه عمومی دو زیر نظام «پژوهشی و ارزشیابی» و «نظام راهبری مدیریت» در طی دو ماه تصویب شد و بالاخره دو زیر نظام آخر «تربیت معلم» و «تأمین منابع انسانی» که در حوزه دانشگاه فرهنگیان است نیز سال گذشته تصویب شد.

این روند خود جای تأمل دارد زیرا اگر بناست از سال ۹۰ آغاز اجرای سند باشد؛ باید تصویب زیر نظام ها یک شیب منطقی داشت و هر سال یا هر دو سال و با سرعت بیشتری یکی از زیر نظام ها تصویب می شد تا در استان ها تعیین تکلیف شود که در اجرای کلیات سند چه باید کنند.

هر شش زیر نظام اکنون به تصویب رسیده و هر کدام از زیرنظام ها با امضای رئیس جمهور وقت ابلاغ شده و به عنوان یک قانون مطرح است. هر چند تا سال آینده همه زیر نظام ها به آموزش وپرورش ابلاغ شد اما جای تأمل دارد که چرا ابلاغ و تصویب آن از سال ۹۱ تا ۹۶ طول کشیده است در حالی که این طرح مطالعاتی می توانست زودتر از این پروسه شش ساله به تصویب برسد.

حاجی پور: طراحی، اجرا، نظارت و بازخورد مراحل انجام هر برنامه ای است که اگر از مرحله طراحی و اجرا بگذریم مرحله نظارت در این میان وجود ندارد، نظارتی مبنی بر اینکه تا چه اندازه متناسب با اهداف سند پیش رفتید و کار کرده اید.

با نگاهی پدیدارشناسانه باید دید مجریان و مسئولان بالادستی سند تحول چه برداشت و فهمی از سند دارند و از اجرای این طرح ها چه هدفی را دنبال می کنند؟ برای پاسخ به این سؤال می بینیم فهم کسانی که در اجرای سند قدم برداشتند این بود که فقط باید یک کاری را انجام دهند بدون اینکه به آماده بودن زیرساخت های آن و قابلیت های زیر نظام های آن توجهی داشته باشند؛ این تعجیل موجب مشکلاتی در اجرای سند تحول شد.

متأسفانه برخی از مسئولان مربوطه فقط به دنبال دادن گزارش در این حوزه هستند، داشتن نگاه این چنینی و نبود نظارت های لازم جهت بررسی اجرای درست بخشنامه ها یک مشکل است.

انصاری: تغییر ساختار در نظام آموزشی و اضافه شدن پایه ششم در حالی انجام شد که فضای لازم و معلم آموزش دیده برای آن پیش بینی نشده بود و این موضوع ضربه بسیاری وارد کرد زیرا معلم هفتم برای این پایه در نظر گرفته شده بود در حالی که آن ها با آموزش دوره ابتدایی آشنایی چندانی نداشتند.

از سوی دیگر دانش آموز ۱۳ ساله در اوج بلوغ جنسی با دانش آموز هفت ساله در یک مدرسه قرار گرفتند که بعد از مدتی برای کاهش آسیب ها دوره ابتدایی را به دو دوره سه ساله اول و دوم تقسیم کردند که نقش مسکن داشت.

همچنین ساعت آموزشی برای دانش آموز کلاس هفتم ۹۰ دقیقه و برای دانش آموز ابتدایی ۴۵ دقیقه بود که این زمان برای تدریس کافی نبود، محتوای درسی پایه ششم با زمان در نظر گرفته شده متناسب نبود و این ها مواردی بود که ضربه زده و نگاه معلم را تغییر داد چراکه برای دوره ابتدایی پیش بینی نشده بود اما به اجبار به دلیل کمبود معلم وارد دوره ابتدایی شد. این انتقادات به اجرای سند تحول بنیادین وارد است.

ایسنا: تغییر محتوای کتب درسی متناسب با ساحت های شش گانه یکی از ضروریات است، آموزش وپرورش چه میزان در این خصوص ورود جدی داشته است؟

حاجی پور: امروز بیان می شود که رویکرد کتب درسی از حافظه محوری به سمت مهارت محور تغییر یافته اما معلم در این میان آن گونه که باید دیده نمی شود و متناسب با اهداف سند تربیت و آماده نشده است همین باعث می شود آن ها همان کار سابق خود را انجام دهند و نتوانند خود را با این نظام آموزشی وفق دهند. برای مثال چند سالی است که طرح تعالی در مدارس اجرا می شود و دامنه اجرایی شدن آن گسترش پیدا می کند اما این طرح خوب هنوز برای قشر معلمان نهادینه نشده است.

انصاری: مبانی سند تحول خیلی خوب تدوین شده چون منتج از نهج البلاغه و قرآن و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است اما در اجرا با مشکلاتی مواجه هستیم، می توان گفت اجرای سند از همان ابتدا با مشکل شروع شد زیرا معلم نقش اساسی خود را اجرا نکرده و برخی نیز به ناچار وارد کلاس ششم شده بودند، از سوی دیگر فضای لازم برای این تغییر نظام آموزشی نداشتیم ضمن اینکه محتوای کتاب ها هم ساختار مناسبی در راستای سند تحول نداشت. معلم پژوهشگر نیست، به خوبی آموزش نمی بیند، به روز نیست و به ناچار باید درسی را تدریس کند که موردعلاقه او نیست، بنابراین ما معلم حرفه ای در سند تحول نداریم.

ظریفی: وقتی از تحول نام می بریم بدیهی ترین اقدام این است که در گام نخست در ادارات آموزش وپرورش و در لایه های مدیریتی و سطوح مختلف استان و وزارتخانه این تحول رخ دهد تا در مرحله بعد مدرسه قادر به اجرای برنامه ها مطابق با اهداف سند شود؛ اما در حال حاضر محتوای آموزشی و نیروی لازم آموزش دیده در این حوزه تربیت نیافته است.

ایسنا: اختیارات مدارس برای سوق دادن برنامه های خود در مسیر سند تحول را چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر شما بخش نامه های متعدد و بسیار ارسالی از سوی مرکز در مسیر تحقق مفاد سند مانع ایجاد نمی کند؟

انصاری: نظام آموزشی ما متمرکز است و در بخشی هم به سمت نیمه متمرکز پیش می رود. هر کدام از مباحث یاد شده یک سری نقاط ضعف و قوت دارد. حال سؤال اینجاست که آیا مدیران مدارس توان و آمادگی اجرای سند را دارند یا خیر؟ اگر بگوییم که هر مدرسه ای خود به شکل مستقل شروع به برنامه ریزی کند، در این صورت عدالت آموزشی که یکی از اهداف سند تحول است زیر سؤال می رود.

البته لازم است در بخش هایی به سمت نظام نیمه متمرکز پیش رویم اما در راستای عدالت آموزشی نیاز است بحث نظام آموزشی متمرکز همچنان وجود داشته باشد. در سند تحول بنیادین نیز بر کیفیت بخشی مدارس در راستای عدالت آموزشی تأکید شده و بر این اساس باید قدم هایی برداشته شود.

ظریفی: وقتی یک معلم در یک ساختار مشخص و متمرکز آموزش وپرورش کار می کند نمی تواند قدرت مانوری داشته باشد. سیستم سنجش وزارت خانه در حال حاضر کل ساختار خود را تک ساحته چیده است و معنی ندارد در این سیستم از معلمان درخواست توجه به ساحت های شش گانه داشت. باید در ابتدای امر این تحول در سطح کلان رخ دهد بعد در سطح مدارس این انتظار ایجاد شود.

حاجی پور: بخشنامه ها و دستورالعمل های آموزش وپرورش لزوما مانعی در مسیر تحقق سند تحول ایجاد نمی کند هرچند تعدد آن ها زمان بر و وقت گیر است. از آنجا که پس از اجرای دستورالعمل های ابلاغی به مدارس نظارت و نگاه منسجمی وجود ندارد اقدامات انجام شده به یک حرکت ابتر و بدون ادامه و نتیجه تبدیل می شود.

ایسنا: چه میزان به عدالت آموزشی در نظام تعلیم و تربیت توجه می شود؟

انصاری: آیا مدیران مدارس در شهرستان های مختلف کوچک و بزرگ با توانایی و تخصص متفاوت قادر به اداره و برنامه ریزی جهت اجرای سند هستند یا خیر؟ آیا ما مجریانی در این راستا تربیت کرده ایم؟ بی شک مدیران و دبیران آموزشی و معلمان ما همچنین در فضای آموزشی در یک شهر کوچک با شهری بزرگ یکسان نیستند. نمونه بارز تفاوت فاصله عدالت آموزشی را می توان در کنکور سال جاری دید که حتی یک نفر از مدارس دولتی رتبه تک رقمی به دست نیاورد! این امر نشان می دهد که ما با این موضوع فاصله داریم و راهکارهای ارائه شده نتوانسته سند را به خوبی به وهله اجرایی شدن سوق دهد.

ظریفی: در راستای اجرای عدالت آموزشی در استان قزوین می توان این سؤال را پرسید که سازمان برنامه وبودجه برای چند مدیر آموزشی سهمیه قرار داده است؟ آیا دغدغه ای وجود دارد؟ در دوهزار مدرسه استان چند نفر دارای مدرک مدیریت آموزشی هستند؟ بی شک کمتر از یک درصد چنین مدرکی دارند. از سوی دیگر آموزش وپرورش در حوزه تدریس دروس بر مبنای پژوهشگری چه سازه و اعتبار و امکاناتی دارد؟ چه میزان بودجه برای حوزه پژوهشی اختصاص یافته است؟

همچنین در سند بر زیر نظام فضای آموزشی تأکید شده و فضای استانداردشده آموزشی مشخص و ابلاغ شده است، حال در این هشت سال گذشته چه میزان در ساخت فضای آموزشی به این مباحث دقت شده و سازمان نوسازی بر این مفاد در سازه های استاندارد مدارس تازه ساز تأکید کرده است؟

تا زمانی که به این نکته و مبادی ورودی آموزش وپرورش توجه نشود نمی توان انتظار داشت که تحول شگرفی در این حوزه رخ دهد. هنوز بدیهیات در اختیار آموزش وپرورش نیست و بستر مهیای این تحول برای اجرای سند نشده است.

انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «آیا ساختار آموزش وپرورش آماده اجرای سند تحول بنیادین است؟!» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.