خاتمی: گرانی های لجام گسیخته خروجی مذاکرات است / خط نظام لغو همه تحریم هاست نه تعلیق

مسئولان مذاکره کننده ما هم توجه داشته باشند که خط ولایت لغو همه تحریم هاست، یعنی نه تعلیق، که پا درهوا بماند، نه، لغو همه تحریم ها، چه تحریم های هسته ای و چه تحریم های حقوق بشری و امثال ذلک، چه تحریم هایی که ترامپ آورده و چه تحریم هایی که از زمان اوباما علیه ایران اسلامی تحمیل شده. مذاکره ای که غیر این خروجی را داشته باشد، ملت بزرگ ایران را قانع نخواهد کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، متن سخنرانی خطبه گونه آیت الله سیداحمد خاتمی در روز جمعه سوم اردیبهشت به شرح ذیل است:
السلام علیکم و رحمة الله
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الان إلی قیام یوم الدین
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم
قال الحکیم فی محکم کتابه إنما المؤمنون إخوة
عرض سلام و ادب دارم محضر شما عزیزان خطبه ها را در دو بخش محضرتان تقدیم می کردیم، یک بخش معارفی و بخش دیگر مناسبتها و تحلیل. در بخش معارفی سخن پیرامون سبک زندگی قرآنی بود. از نکاتی که در سبک زندگی قرآنی در عرصه اجتماعی، سیاسی بسیار مهم است، مسئله تحمل و سعه صدر است. در یک جامعه آزاد، این عنصر، عنصری است که حتما باید باشد، نباشد مشکل زاست. تحمل واژه قرآنی اش شرح صدر است. «رب اشرح لی صدری» (سوره طه، آیه ۲۵) «ألم نشرح لک صدرک» (سوره شرح، آیه ۱) معنایش آمادگی برای شنیدن حرف مخالف است. اجازه بدیم مخالف حرفش را بزند اگر دیدیم منطقی می گوید، بپذیریم. اگر دیدیم منطقی نیست، با منطق و با استدلال نقدش کنیم. این اسمش تحمل است، اسمش سعه صدر است. نقطه مقابلش بی تحملی است. اجازه ندادن به اینکه مخالف اصلا حرفش را بزند این ضیق صدر است. عرض می کنم محضرتان که سیره پیامبر و امامان این بوده در زندگی اجتماعی سیاسی شان این اجازه را می دادند که مخالف حرفش را بزند، در عرصه عقیدتی، در عرصه اجتماعی، در عرصه سیاسی، داستان ابن ابی العوجای ملحد در کتاب های روایی ما هست، می آمد تو مسجد النبی می نشست پیش امام صادق حرف های ملحدانه اش را می گفت، اما امام صادق علیه السلام با دنیای سعه صدر گوش می کرد و به نقدش می پرداخت. نه تنها در عرصه سلیقه های سیاسی، حتی فحاشی می کردند به امامان، هتاکی می کردند به امامان. در آستانه ولادت حضرت امام مجتبی هستیم در کتاب های مربوط به زندگینامه امام مجتبی همه نوشته اند، امام مجتبی می شنید آخرش می فرمود می بینم که تازه وارد مدینه شدی، جا داری یا نداری، اگر نداری ما خانه بزرگی داریم، غذا خوردی یا نخوردی، از شما پذیرایی کنیم. زیر و رو می کرد طرف را، منقلب می شد می گفت «الله أعلم حیث یجعل رسالته». به هر حال اختلاف سلیقه از ویژگی های یک جامعه آزاد است نمی توانید شما به یک جامعه ای بگویید جامعه آزاد در آن اختلاف سلیقه نباشد. هست. این اختلاف سلیقه ها اگر مدیریت شد، میشود یک فرصت، ولی اگر مدیریت نشد، میشود یک بحران، بحرانی که قرآن اسمش را عذاب می گذارد. عذابی مثل عذاب های آسمانی و زمینی «قل هو القادر علی أن یبعث علیکم عذابا من فوقکم أو من تحت أرجلکم أو یلبسکم شیعا ویذیق بعضکم بأس بعض» (سوره انعام، آیه ۶۵) این آیه اختلافات خانمان برانداز را در زمره عذاب های آسمانی و زمینی نقل کرده. پس رکنش مدیریت است. اگر اختلاف سلیقه مدیریت شد، جامعه را سامان می دهد ولی اگر مدیریت نشد، بحران زاست. خب چطوری مدیریت بشه، آن ها که اهل مدیریت اند، این اختلاف سلیقه ها را چطوری مدیریت کنند تا تبدیل به فرصت بشود. چهار مطلب در اینجا گفتنی است. یک؛ باید این اختلاف سلیقه ها منطق محور باشد سلیقه های مختلف منطقی حرف بزنند، منطقی دفاع کنند، منطقی نقد کنند «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا» (سوره احزاب ،آیه ۷۰) «ولیقولوا قولا سدیدا» (سوره نساء، آیه ۹) قول سدید به معنای گفتار قابل اثبات است از ریشه همان سد است، سد جلوی آب را می گیرد دیگر، «قولا سدیدا» یعنی قولی که محکمه، پولادینه، انسان می تواند اثباتش کند. این قول سدید یک مصداق بارزش منطقی صحبت کردن است.
دو؛ مدیران برای سوق دادن جامعه به استفاده درست از سلیقه ها، بر ادبیات محترمانه بدمند و از ادبیات هتاکانه پرهیز کنند و پرهیز بدهند. ببینید قرآن در سوره انعام آیه ۱۰۸ می فرماید «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم» دشمنان خود، دشمنان اعتقادی دروغ و فحش بهشون ندید فحش منطق نیست، شما اگر فحاشی کردید، هتاکی کردید، آنها هم خدا را مورد هجمه قرار می دهند. در نهج البلاغه خطبه ۲۰۶ دارد که امیرالمؤمنین دید که برخی از اصحابش به اصحاب معاویه دشنام می دهند، فرمود «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین» فحش ندید روشنگری داشته باشید «و لکنکم لو وصفتم أعمالهم و ذکرتم حالهم کان أصوب فی القول و أبلغ فی العذر» روشنگری کنید، وضعیتشان را برایشان روشن کنید. نکته سوم؛ باید آموزش بدهند به صاحبان سلایق که خط قرمزها را رعایت کنند. به مقدسات یکدیگر نباید اهانت کنند، به حقوق یکدیگر نباید اهانت کنند، اگر به بهانه اختلاف سلیقه اینطور شد، دعوا درست می شود، دعوا هم تفرقه درست می کند، تفرقه هم آبرو می برد «ولا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم» (سوره انفال، آیه ۴۶)
نکته چهارم؛ در این رابطه باید صاحبان سلایق مختلف، فصل الخطابی را تعریف کنند و فصل الخطاب را بپذیرند. جالب است که قرآن وقتی دعوت به وحدت می کند، در کنارش فصل الخطاب را هم ذکر می کند. سوره آل عمران، آیه ۱۰۴ «واعتصموا بحبل الله» حبل الله فصل الخطاب است، حبل الله حجت شرعی است، در برابر حجت شرعی زانو بزنید. اتفاقا در کتاب مجمع البیان ذیل این آیه یک احتمال دارد که این حبل الله، امیرالمؤمنین، علی است. در دعواهاتان کلام امیرالمؤمنین علی را محور قرار دهید، او حجت شرعی است و ولایت فقیه ما هم قطره ای از آن دریاست. این مایه را من در ایام انتخابات دارم مطرح می کنم، متوجه هستم که چرا این مایه را الان دارم مطرح می کنم. انتخابات جای بیان اختلاف نظرها، اختلاف سلیقه هاست. هرکسی سلیقه ای دارد، جشن سیاسی است. با رعایت این نکات این جشن سیاسی شیرین می شود ولی اگر این نکات رعایت نشود، جشن سیاسی تلخ می شود. این حماسه سرنوشت سازی مردم هست. این بخش معارفی که من احساس می کنم این تحمل و سعه صدر از جلوه های برجسته تقوا هست.
در بخش دوم در بخش مناسبت ها، امروز دهم رمضان سالگرد وفات یار و همراه صمیمی پیامبر حضرت خدیجه است، بانوی وفاداری که هستی اش را فدای پیغمبر کرد. پیغمبر در باره ایشان فرمود «آمنت بی إذ کفر بی الناس» ایمان به من آورد وقتی مردم کافر بودند، یعنی در غربت دین به من ایمان آورد «وصدقتنی إذ کذبنی الناس» وقتی دیگران تکذیبم می کردند او تصدیقم کرد «و واستنی بمالها إذ حرمنی الناس» این در سیره پیامبر و کتابهای مربوط به سیره هست کمک مؤمنانه به من داشت در شرایطی که دیگران تحریم کردند. سلام و درود و رضوان خداوند بر مادر گرامی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها. الله اکبر! مال کثیرش را فدای پیغمبر کرد، خدا هم به او فرمود مال کثیر دادی، ما کوثر به تو میدهیم «إنا أعطیناک الکوثر» مال حضرت خدیجه هم هست.
مناسبت دوم، سه شنبه هفته ای که پیش رو داریم، روز ولادت امام مجتبی علیه السلام هست، ۱۵رمضان، او فرزند بزرگ خانه علی است، اول فرزند.
گر دست به دست می برندش چه عجب
کاول گل نوشکفته این چمن است
او و برادرش سیدالشهداء یک راهبرد داشتند، راهبردشان سرنگونی نفوذی ها بود، نفوذی هایی که تا رأس حکومت پیش رفته بودند و به تعبیر مولا علی علیه السلام در نهج البلاغه، «ما أسلموا و لکن استسلموا» لکن یک برادر امام مجتبی، با نرمش قهرمانانه اش و برادر دیگر با قیام جانانه اش. لذا تجلیل ها و تکریم ها هم مشترک است «الحسن والحسین امامان قاما او قعدا» ، «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة» جالب است که بشنوید همانگونه که نقل از پیامبر فرمود «حسین منی و أنا من حسین» در نقلی دیدم «حسن منی وأنا منه» آن نرمش قهرمانانه به نام صلح و اون قیام جانانه به داد اسلام رسید. انشاءالله مردم عزیز ما رفتار شایسته و مناسب با ایام کرونایی را خواهند داشت.
هفته ای که گذشت ما سردار رشید، سید محمد حجازی را از دست دادیم. شخصیتی که دقیقا یک حاج قاسم دیگر بود. در سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی به ایشان گفتم که چشم ما روشن است به سردارسلیمانی های زنده، از من پرسید کی؟ گفتم یکیش خودتی. انصافا مردی بزرگ، اجازه بدید تعبیرات آقا را بگویم من در این عرصه ها معتقدم دقیق ترین تعبیرها، تعبیرات آقا هست. با پنج صفت ایشان را ستودند، عمری سراپا مجاهدت، فکری پویا، دلی سرشار از ایمان راستین و آکنده از اعتقاد و عزم راسخ، نیرویی یکسره در خدمت اسلام و انقلاب، موفق در همه مسئولیت هایی که سپاه به او واگذار کرد، در دوره دفاع مقدس رزمنده نستوه و در این دوره هم مجروح شیمیایی شد و این شیمیایی سرانجام تأثیرگذار بود در از پا درآوردنش و ۵ سال در سوریه و لبنان در جبهه دفاع از حرم بود، (رضوان الله تعالی علیه و اسکنه فی بحبوحة جنانه)
دو تحلیل محضر شما تقدیم کنم یک تحلیل در آستانه انتخابات، آن چه به وضوح دیده می شود، رسانه های بیگانه و فضای مجازی مربوط به آنها، در عنصر ناامیدی می دمند، به مردم می خواهند این را القا کنند دنبال چی هستید، چیزی قابل تغییر نیست. قرآن کریم ناامیدی را کفر می داند «ولا تیأسوا من روح الله إنه لا ییأس من روح الله إلا القوم الکافرون» (سوره یوسف، آیه ۸۷) مقام معظم رهبری بارها فرمود که من آینده را روشن تر از گذشته می دانم، حقیقت هم همین است، چون عناصر امید فراوان است. یک عنصر امید عنایات و لطف خداست. بارها مقام معظم رهبری مدظله نقل فرمود از امام که می بینم گویا دست دیگری است که این نظام را اداره می کند. بیش از ۴۰ سال خدا عنایت داشته، ۵ اردیبهشت سالگرد شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در صحرای طبس هست. شش ماه کارتر با کمال استتار کار کرده بود، استارت عملیات را زد، هواپیمای اول سقوط کرد، هلیکوپتر در آتش سوخت «بسم الله الرحمن الرحیم ألم تر کیف فعل ربک بأصحاب الفیل، ألم یجعل کیدهم فی تضلیل، وأرسل علیهم طیرا أبابیل، ترمیهم بحجارة من سجیل، فجعلهم کعصف مأکول» هیچکس خبر نداشت، بالاترین مقام این کشور هم خبر نداشت، خدا عنایت کرد. این خدا الان هم هست، به شرط اینکه ما رسم بندگی را به جا بیاوریم «یا أیها الذین آمنوا إن تنصروا الله ینصرکم» (سوره محمد صلی الله علیه و آله و سلم، آیه ۷) یار خدا باشید، خدا یارتان هست هیچ نگران نباشید.
عنصر دوم؛ رهبری بیدار، هوشیار، شجاع، دور اندیش، مخلص، حتی رسانه های غربی هم مقام معظم رهبری را دوراندیش ترین رهبر جهان معرفی کردند. مدیریت این بزرگ، به عون الله و فضله توطئه ها را خنثی کرده و انشاءالله خنثی خواهد کرد.
عنصر سوم امید، مردمی وفادارند، اکثریت، مردمی که عاشقانه از نظامشان دفاع می کنند. اگر بگویم این وفاداران از اول انقلاب بیشتر نیستند، لااقل به همان اندازه هستند. اگر ریزش هایی داشتیم، در کنارش رویش های فراوانی داشتیم که یک نمونه اش شهید حججی و شهید حججی ها هستند. اتفاقا یکی از عناصر امید، همین صندوق رأی است. این صندوق رأی را گذاشته اند برای تجلی این امید. قبول ندارید وضعیت اداره کشور را، بسم الله، بیاید پای صندوق رأی، یک رئیس جمهور شایسته ای را برگزینید که اهدافتان را تأمین کند، قبول ندارید این شورا را، شورای شهر را، بیایید پای صندوق سرنوشت تان را رقم بزنید. این عنصر امید است و بعضی ها می خواهند بدمند در ناامیدی تا مردم پای صندوق رأی نیایند. از مهمترین معروف ها، بی تردید، دمیدن در عنصر امید و از بدترین منکرها، ایجاد عنصر ناامیدی در جامعه هست. از کاندیداها هم انتظار این است که برای جذب نظر مخالفان، سیاه نمایی نکنند و به ناامیدی مردم نپردازند.
تحلیل دوم این است که به نظر می رسد که برخی کسان برای رأی آوری دوگانه مذاکره و نفی مذاکره را دارند مطرح می کنند. دوگانه اینچنین: اگر میخواهید وضع معیشتی تان خوب شود، این گرانی ها و امثال اینها نباشد، باید مذاکره کنیم با آمریکا و اگر همین وضعیت را می خواهید، باید نافی مذاکره باشیم. به صراحت می گویم که این گزینه، گزینه دروغی است. برخی می گویند مشکل اصلی ما اقتصادی است اما راه حلش سیاسی است. می پرسیم که راه حل سیاسی چیست؟ اگر می گویید مقاومت است، جانا سخن از زبان ما می گویی «وإن تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا» (سوره آل عمران، آیه ۱۲۰)، اگر مقصودتان مذاکره هست، ملت بزرگ ایران می بینند مذاکره چه عائده ای داشت. نمیشود انکار کرد که این گرانی ها، گرانی های سرسام آور روزافزون لجام گسیخته، از خروجی های آن مذاکره است. من جرب المجرب حلت به الندامة، خروجیش اینهاست. عزیزان من دشمن یک راهبرد دارد و یک روش، راهبرد دشمن براندازی نظام است «ولا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم إن استطاعوا» (سوره بقره، آیه ۲۱۷) که به فضل خدا تا الان ناکام بوده اند بعدش هم ناکام اند. روشی را که برخی دنبال می کنند، همین ترغیب به مذاکره است. مذاکره ای که جواب نداده، جواب نمیده و نخواهد داد. دیدید تا کجا پیش رفت آن رئیس جمهور بی عقل آمریکا با یک امضای عجق وجقش زد زیر این مذاکره. نگویند بعضی ها که ما حتی صف مرغ و تخم مرغ را هم با مذاکره با آمریکا حل می کنیم. به خود خدا قسم، این راه نیست، جواب نداده و نمی دهد. جوابش چیست؟ راهش چیست؟ راهش در آیه ۷۴ و ۷۵ سوره اسراء آمده. قرآن می گوید طرف مذاکره بروید سه تا مشکل پیدا می کنید، مشکلات دنیایتان دو چندان می شود «إذا لأذقناک ضعف الحیاة و ضعف الممات» مشکلات قیامت تان هم دوچندان می شود و نکته سوم هم «ثم لا تجد لک علینا نصیرا» خدا هم دست از حمایت شما بر می دارد. مردم عزیز ما مراقب این دوگانه باشند و توجه داشته باشند این دوگانه ساخته دشمنان اسلام هست. آن چه که پاسخ داده و دشمن را وادار به عقب نشینی می کند، مقاومت است. مسئولان مذاکره کننده ما هم توجه داشته باشند که خط ولایت لغو همه تحریم هاست، یعنی نه تعلیق، که پا درهوا بماند، نه، لغو همه تحریم ها، چه تحریم های هسته ای و چه تحریم های حقوق بشری و امثال ذلک، چه تحریم هایی که ترامپ آورده و چه تحریم هایی که از زمان اوباما علیه ایران اسلامی تحمیل شده. مذاکره ای که غیر این خروجی را داشته باشد، ملت بزرگ ایران را قانع نخواهد کرد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس، متن سخنرانی خطبه گونه آیت الله سیداحمد خاتمی در روز جمعه سوم اردیبهشت به شرح ذیل است:
السلام علیکم و رحمة الله
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الان إلی قیام یوم الدین
السلام علی المهدی الذی وعد الله به الامم
قال الحکیم فی محکم کتابه إنما المؤمنون إخوة
عرض سلام و ادب دارم محضر شما عزیزان خطبه ها را در دو بخش محضرتان تقدیم می کردیم، یک بخش معارفی و بخش دیگر مناسبتها و تحلیل. در بخش معارفی سخن پیرامون سبک زندگی قرآنی بود. از نکاتی که در سبک زندگی قرآنی در عرصه اجتماعی، سیاسی بسیار مهم است، مسئله تحمل و سعه صدر است. در یک جامعه آزاد، این عنصر، عنصری است که حتما باید باشد، نباشد مشکل زاست. تحمل واژه قرآنی اش شرح صدر است. «رب اشرح لی صدری» (سوره طه، آیه ۲۵) «ألم نشرح لک صدرک» (سوره شرح، آیه ۱) معنایش آمادگی برای شنیدن حرف مخالف است. اجازه بدیم مخالف حرفش را بزند اگر دیدیم منطقی می گوید، بپذیریم. اگر دیدیم منطقی نیست، با منطق و با استدلال نقدش کنیم. این اسمش تحمل است، اسمش سعه صدر است. نقطه مقابلش بی تحملی است. اجازه ندادن به اینکه مخالف اصلا حرفش را بزند این ضیق صدر است. عرض می کنم محضرتان که سیره پیامبر و امامان این بوده در زندگی اجتماعی سیاسی شان این اجازه را می دادند که مخالف حرفش را بزند، در عرصه عقیدتی، در عرصه اجتماعی، در عرصه سیاسی، داستان ابن ابی العوجای ملحد در کتاب های روایی ما هست، می آمد تو مسجد النبی می نشست پیش امام صادق حرف های ملحدانه اش را می گفت، اما امام صادق علیه السلام با دنیای سعه صدر گوش می کرد و به نقدش می پرداخت. نه تنها در عرصه سلیقه های سیاسی، حتی فحاشی می کردند به امامان، هتاکی می کردند به امامان. در آستانه ولادت حضرت امام مجتبی هستیم در کتاب های مربوط به زندگینامه امام مجتبی همه نوشته اند، امام مجتبی می شنید آخرش می فرمود می بینم که تازه وارد مدینه شدی، جا داری یا نداری، اگر نداری ما خانه بزرگی داریم، غذا خوردی یا نخوردی، از شما پذیرایی کنیم. زیر و رو می کرد طرف را، منقلب می شد می گفت «الله أعلم حیث یجعل رسالته». به هر حال اختلاف سلیقه از ویژگی های یک جامعه آزاد است نمی توانید شما به یک جامعه ای بگویید جامعه آزاد در آن اختلاف سلیقه نباشد. هست. این اختلاف سلیقه ها اگر مدیریت شد، میشود یک فرصت، ولی اگر مدیریت نشد، میشود یک بحران، بحرانی که قرآن اسمش را عذاب می گذارد. عذابی مثل عذاب های آسمانی و زمینی «قل هو القادر علی أن یبعث علیکم عذابا من فوقکم أو من تحت أرجلکم أو یلبسکم شیعا ویذیق بعضکم بأس بعض» (سوره انعام، آیه ۶۵) این آیه اختلافات خانمان برانداز را در زمره عذاب های آسمانی و زمینی نقل کرده. پس رکنش مدیریت است. اگر اختلاف سلیقه مدیریت شد، جامعه را سامان می دهد ولی اگر مدیریت نشد، بحران زاست. خب چطوری مدیریت بشه، آن ها که اهل مدیریت اند، این اختلاف سلیقه ها را چطوری مدیریت کنند تا تبدیل به فرصت بشود. چهار مطلب در اینجا گفتنی است. یک؛ باید این اختلاف سلیقه ها منطق محور باشد سلیقه های مختلف منطقی حرف بزنند، منطقی دفاع کنند، منطقی نقد کنند «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله وقولوا قولا سدیدا» (سوره احزاب ،آیه ۷۰) «ولیقولوا قولا سدیدا» (سوره نساء، آیه ۹) قول سدید به معنای گفتار قابل اثبات است از ریشه همان سد است، سد جلوی آب را می گیرد دیگر، «قولا سدیدا» یعنی قولی که محکمه، پولادینه، انسان می تواند اثباتش کند. این قول سدید یک مصداق بارزش منطقی صحبت کردن است.
دو؛ مدیران برای سوق دادن جامعه به استفاده درست از سلیقه ها، بر ادبیات محترمانه بدمند و از ادبیات هتاکانه پرهیز کنند و پرهیز بدهند. ببینید قرآن در سوره انعام آیه ۱۰۸ می فرماید «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم» دشمنان خود، دشمنان اعتقادی دروغ و فحش بهشون ندید فحش منطق نیست، شما اگر فحاشی کردید، هتاکی کردید، آنها هم خدا را مورد هجمه قرار می دهند. در نهج البلاغه خطبه ۲۰۶ دارد که امیرالمؤمنین دید که برخی از اصحابش به اصحاب معاویه دشنام می دهند، فرمود «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین» فحش ندید روشنگری داشته باشید «و لکنکم لو وصفتم أعمالهم و ذکرتم حالهم کان أصوب فی القول و أبلغ فی العذر» روشنگری کنید، وضعیتشان را برایشان روشن کنید. نکته سوم؛ باید آموزش بدهند به صاحبان سلایق که خط قرمزها را رعایت کنند. به مقدسات یکدیگر نباید اهانت کنند، به حقوق یکدیگر نباید اهانت کنند، اگر به بهانه اختلاف سلیقه اینطور شد، دعوا درست می شود، دعوا هم تفرقه درست می کند، تفرقه هم آبرو می برد «ولا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم» (سوره انفال، آیه ۴۶)
نکته چهارم؛ در این رابطه باید صاحبان سلایق مختلف، فصل الخطابی را تعریف کنند و فصل الخطاب را بپذیرند. جالب است که قرآن وقتی دعوت به وحدت می کند، در کنارش فصل الخطاب را هم ذکر می کند. سوره آل عمران، آیه ۱۰۴ «واعتصموا بحبل الله» حبل الله فصل الخطاب است، حبل الله حجت شرعی است، در برابر حجت شرعی زانو بزنید. اتفاقا در کتاب مجمع البیان ذیل این آیه یک احتمال دارد که این حبل الله، امیرالمؤمنین، علی است. در دعواهاتان کلام امیرالمؤمنین علی را محور قرار دهید، او حجت شرعی است و ولایت فقیه ما هم قطره ای از آن دریاست. این مایه را من در ایام انتخابات دارم مطرح می کنم، متوجه هستم که چرا این مایه را الان دارم مطرح می کنم. انتخابات جای بیان اختلاف نظرها، اختلاف سلیقه هاست. هرکسی سلیقه ای دارد، جشن سیاسی است. با رعایت این نکات این جشن سیاسی شیرین می شود ولی اگر این نکات رعایت نشود، جشن سیاسی تلخ می شود. این حماسه سرنوشت سازی مردم هست. این بخش معارفی که من احساس می کنم این تحمل و سعه صدر از جلوه های برجسته تقوا هست.
در بخش دوم در بخش مناسبت ها، امروز دهم رمضان سالگرد وفات یار و همراه صمیمی پیامبر حضرت خدیجه است، بانوی وفاداری که هستی اش را فدای پیغمبر کرد. پیغمبر در باره ایشان فرمود «آمنت بی إذ کفر بی الناس» ایمان به من آورد وقتی مردم کافر بودند، یعنی در غربت دین به من ایمان آورد «وصدقتنی إذ کذبنی الناس» وقتی دیگران تکذیبم می کردند او تصدیقم کرد «و واستنی بمالها إذ حرمنی الناس» این در سیره پیامبر و کتابهای مربوط به سیره هست کمک مؤمنانه به من داشت در شرایطی که دیگران تحریم کردند. سلام و درود و رضوان خداوند بر مادر گرامی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها. الله اکبر! مال کثیرش را فدای پیغمبر کرد، خدا هم به او فرمود مال کثیر دادی، ما کوثر به تو میدهیم «إنا أعطیناک الکوثر» مال حضرت خدیجه هم هست.
مناسبت دوم، سه شنبه هفته ای که پیش رو داریم، روز ولادت امام مجتبی علیه السلام هست، ۱۵رمضان، او فرزند بزرگ خانه علی است، اول فرزند.
گر دست به دست می برندش چه عجب
کاول گل نوشکفته این چمن است
او و برادرش سیدالشهداء یک راهبرد داشتند، راهبردشان سرنگونی نفوذی ها بود، نفوذی هایی که تا رأس حکومت پیش رفته بودند و به تعبیر مولا علی علیه السلام در نهج البلاغه، «ما أسلموا و لکن استسلموا» لکن یک برادر امام مجتبی، با نرمش قهرمانانه اش و برادر دیگر با قیام جانانه اش. لذا تجلیل ها و تکریم ها هم مشترک است «الحسن والحسین امامان قاما او قعدا» ، «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة» جالب است که بشنوید همانگونه که نقل از پیامبر فرمود «حسین منی و أنا من حسین» در نقلی دیدم «حسن منی وأنا منه» آن نرمش قهرمانانه به نام صلح و اون قیام جانانه به داد اسلام رسید. انشاءالله مردم عزیز ما رفتار شایسته و مناسب با ایام کرونایی را خواهند داشت.
هفته ای که گذشت ما سردار رشید، سید محمد حجازی را از دست دادیم. شخصیتی که دقیقا یک حاج قاسم دیگر بود. در سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی به ایشان گفتم که چشم ما روشن است به سردارسلیمانی های زنده، از من پرسید کی؟ گفتم یکیش خودتی. انصافا مردی بزرگ، اجازه بدید تعبیرات آقا را بگویم من در این عرصه ها معتقدم دقیق ترین تعبیرها، تعبیرات آقا هست. با پنج صفت ایشان را ستودند، عمری سراپا مجاهدت، فکری پویا، دلی سرشار از ایمان راستین و آکنده از اعتقاد و عزم راسخ، نیرویی یکسره در خدمت اسلام و انقلاب، موفق در همه مسئولیت هایی که سپاه به او واگذار کرد، در دوره دفاع مقدس رزمنده نستوه و در این دوره هم مجروح شیمیایی شد و این شیمیایی سرانجام تأثیرگذار بود در از پا درآوردنش و ۵ سال در سوریه و لبنان در جبهه دفاع از حرم بود، (رضوان الله تعالی علیه و اسکنه فی بحبوحة جنانه)
دو تحلیل محضر شما تقدیم کنم یک تحلیل در آستانه انتخابات، آن چه به وضوح دیده می شود، رسانه های بیگانه و فضای مجازی مربوط به آنها، در عنصر ناامیدی می دمند، به مردم می خواهند این را القا کنند دنبال چی هستید، چیزی قابل تغییر نیست. قرآن کریم ناامیدی را کفر می داند «ولا تیأسوا من روح الله إنه لا ییأس من روح الله إلا القوم الکافرون» (سوره یوسف، آیه ۸۷) مقام معظم رهبری بارها فرمود که من آینده را روشن تر از گذشته می دانم، حقیقت هم همین است، چون عناصر امید فراوان است. یک عنصر امید عنایات و لطف خداست. بارها مقام معظم رهبری مدظله نقل فرمود از امام که می بینم گویا دست دیگری است که این نظام را اداره می کند. بیش از ۴۰ سال خدا عنایت داشته، ۵ اردیبهشت سالگرد شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در صحرای طبس هست. شش ماه کارتر با کمال استتار کار کرده بود، استارت عملیات را زد، هواپیمای اول سقوط کرد، هلیکوپتر در آتش سوخت «بسم الله الرحمن الرحیم ألم تر کیف فعل ربک بأصحاب الفیل، ألم یجعل کیدهم فی تضلیل، وأرسل علیهم طیرا أبابیل، ترمیهم بحجارة من سجیل، فجعلهم کعصف مأکول» هیچکس خبر نداشت، بالاترین مقام این کشور هم خبر نداشت، خدا عنایت کرد. این خدا الان هم هست، به شرط اینکه ما رسم بندگی را به جا بیاوریم «یا أیها الذین آمنوا إن تنصروا الله ینصرکم» (سوره محمد صلی الله علیه و آله و سلم، آیه ۷) یار خدا باشید، خدا یارتان هست هیچ نگران نباشید.
عنصر دوم؛ رهبری بیدار، هوشیار، شجاع، دور اندیش، مخلص، حتی رسانه های غربی هم مقام معظم رهبری را دوراندیش ترین رهبر جهان معرفی کردند. مدیریت این بزرگ، به عون الله و فضله توطئه ها را خنثی کرده و انشاءالله خنثی خواهد کرد.
عنصر سوم امید، مردمی وفادارند، اکثریت، مردمی که عاشقانه از نظامشان دفاع می کنند. اگر بگویم این وفاداران از اول انقلاب بیشتر نیستند، لااقل به همان اندازه هستند. اگر ریزش هایی داشتیم، در کنارش رویش های فراوانی داشتیم که یک نمونه اش شهید حججی و شهید حججی ها هستند. اتفاقا یکی از عناصر امید، همین صندوق رأی است. این صندوق رأی را گذاشته اند برای تجلی این امید. قبول ندارید وضعیت اداره کشور را، بسم الله، بیاید پای صندوق رأی، یک رئیس جمهور شایسته ای را برگزینید که اهدافتان را تأمین کند، قبول ندارید این شورا را، شورای شهر را، بیایید پای صندوق سرنوشت تان را رقم بزنید. این عنصر امید است و بعضی ها می خواهند بدمند در ناامیدی تا مردم پای صندوق رأی نیایند. از مهمترین معروف ها، بی تردید، دمیدن در عنصر امید و از بدترین منکرها، ایجاد عنصر ناامیدی در جامعه هست. از کاندیداها هم انتظار این است که برای جذب نظر مخالفان، سیاه نمایی نکنند و به ناامیدی مردم نپردازند.
تحلیل دوم این است که به نظر می رسد که برخی کسان برای رأی آوری دوگانه مذاکره و نفی مذاکره را دارند مطرح می کنند. دوگانه اینچنین: اگر میخواهید وضع معیشتی تان خوب شود، این گرانی ها و امثال اینها نباشد، باید مذاکره کنیم با آمریکا و اگر همین وضعیت را می خواهید، باید نافی مذاکره باشیم. به صراحت می گویم که این گزینه، گزینه دروغی است. برخی می گویند مشکل اصلی ما اقتصادی است اما راه حلش سیاسی است. می پرسیم که راه حل سیاسی چیست؟ اگر می گویید مقاومت است، جانا سخن از زبان ما می گویی «وإن تصبروا وتتقوا لا یضرکم کیدهم شیئا» (سوره آل عمران، آیه ۱۲۰)، اگر مقصودتان مذاکره هست، ملت بزرگ ایران می بینند مذاکره چه عائده ای داشت. نمیشود انکار کرد که این گرانی ها، گرانی های سرسام آور روزافزون لجام گسیخته، از خروجی های آن مذاکره است. من جرب المجرب حلت به الندامة، خروجیش اینهاست. عزیزان من دشمن یک راهبرد دارد و یک روش، راهبرد دشمن براندازی نظام است «ولا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم إن استطاعوا» (سوره بقره، آیه ۲۱۷) که به فضل خدا تا الان ناکام بوده اند بعدش هم ناکام اند. روشی را که برخی دنبال می کنند، همین ترغیب به مذاکره است. مذاکره ای که جواب نداده، جواب نمیده و نخواهد داد. دیدید تا کجا پیش رفت آن رئیس جمهور بی عقل آمریکا با یک امضای عجق وجقش زد زیر این مذاکره. نگویند بعضی ها که ما حتی صف مرغ و تخم مرغ را هم با مذاکره با آمریکا حل می کنیم. به خود خدا قسم، این راه نیست، جواب نداده و نمی دهد. جوابش چیست؟ راهش چیست؟ راهش در آیه ۷۴ و ۷۵ سوره اسراء آمده. قرآن می گوید طرف مذاکره بروید سه تا مشکل پیدا می کنید، مشکلات دنیایتان دو چندان می شود «إذا لأذقناک ضعف الحیاة و ضعف الممات» مشکلات قیامت تان هم دوچندان می شود و نکته سوم هم «ثم لا تجد لک علینا نصیرا» خدا هم دست از حمایت شما بر می دارد. مردم عزیز ما مراقب این دوگانه باشند و توجه داشته باشند این دوگانه ساخته دشمنان اسلام هست. آن چه که پاسخ داده و دشمن را وادار به عقب نشینی می کند، مقاومت است. مسئولان مذاکره کننده ما هم توجه داشته باشند که خط ولایت لغو همه تحریم هاست، یعنی نه تعلیق، که پا درهوا بماند، نه، لغو همه تحریم ها، چه تحریم های هسته ای و چه تحریم های حقوق بشری و امثال ذلک، چه تحریم هایی که ترامپ آورده و چه تحریم هایی که از زمان اوباما علیه ایران اسلامی تحمیل شده. مذاکره ای که غیر این خروجی را داشته باشد، ملت بزرگ ایران را قانع نخواهد کرد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «خاتمی: گرانی های لجام گسیخته خروجی مذاکرات است / خط نظام لغو همه تحریم هاست نه تعلیق» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.