پیامها و رهبردها و راهکارهای <a href="/fa/dashboard/ ir/سوره عبس" class="text info">سوره عبس</a> کتاب <a href="/fa/dashboard/ ir/قرآن" class="text info">قرآن</a>
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿۱﴾ چهره درهم كشيد و روي برتافت! (۱ أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿۲﴾ از اينكه نابينايي به سراغ او آمده بود. (۲ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى ﴿۳﴾ تو چه ميداني شايد او پاكي و تقوي پيشه كند؟ (۳ أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى ﴿۴﴾ يا متذكر گردد و اين تذكر به حال او مفيد باشد. (۴ أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿۵﴾ اما آن كس كه مستغني است (۵ فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾ تو به او روي ميآوري! (۶ وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى ﴿۷﴾ در حالي كه اگر او خود را پاك نسازد چيزي بر تو نيست. (۷ وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى ﴿۸﴾ اما كسي كه به سراغ تو ميآيد و كوشش ميكند، (۸ وَهُوَ يَخْشَى ﴿۹﴾ و از خدا ترسان است، (۹ فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾ تو از او غافل ميشوي. (۱۰ كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿۱۱﴾ هرگز چنين مكن، اين (قرآن) يك تذكر و ياد آوري است. (۱۱ فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿۱۲﴾ و هر كس بخواهد از آن پند ميگيرد. (۱۲ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾ در الواح پرارزشي ثبت است. (۱۳ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾ الواحي والاقدر و پاكيزه. (۱۴ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾ به دست سفيراني است، (۱۵ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾ والامقام و فرمانبردار و نيكوكار. (۱۶ . دلالت دارد بر اینکه 1- آیات اول تا پنجم سوره عبس در عبارتهایِ "
عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿۱﴾ چهره درهم كشيد و روي برتافت! (۱ أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿۲﴾ از اينكه نابينايي به سراغ او آمده بود. (۲ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى ﴿۳﴾ تو چه ميداني شايد او پاكي و تقوي پيشه كند؟ (۳ أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى ﴿۴﴾ يا متذكر گردد و اين تذكر به حال او مفيد باشد. (۴ "، گواه این نظریات است که 1- در آیاتِ اول و دوم سوره عبس کتابِ قرآن گواه این نظریه هست که انسانها نباید در برابر انسانی که فقیر و یا نابینا و یا دچار گناه شده است، چهره عبوس نمایند. 2- در نظریات معصومین در رابطه با آیه سوره عبس چنین آمده است" الصّادق (علیه السلام) أَنَّهَا نَزَلَتْ فِی رَجُلٍ مِنْ بَنِی أُمَیَّهًَْ کَانَ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله)، فَجَاءَ ابْنُ أُمِّ مَکْتُومٍ، فَلَمَّا رَآهُ تَقَذَّرَ مِنْهُ وَ جَمَعَ نَفْسَهُ وَ عَبَسَ وَ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْهُ، فَحَکَی اللَّهُ سُبْحَانَهُ ذَلِکَ وَ أَنْکَرَهُ عَلَیْهِ.امام صادق (علیه السلام) این آیات در خصوص مردی از بنی امیّه نازل شد که نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود و ابن امّ مکتوم وارد شد. هنگامی که وی را دید، متنفّر شد و ترش رویی کرد و خود را کنار کشید و روی برتافت و خداوند داستان او را بازگو کرد و آن را ناپسند دانست. بحارالأنوار، ج۳۰، ص۱۷۵/ نورالثقلین/ البرهان
3- در ارتباطات ضمن اینکه توصیه شده است با اهل گناه همراه نشوید ولی نباید با عبوسی و ترشروئی با کسی مواجه شد بلکه باید رفتارها به تعالی و رضایتمندی خداوند میزان باشد و اگر کسی اشتباهی نموده است و لازم است که تذکر داده شود به او وضعیتی مناسب تذکر داده شود، نه اینکه با رفتاری ناپسند با او برخورد شود. 4- در آیه سوم سوره عبس در عبارتِ" وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى ﴿۳﴾ تو چه ميداني شايد او پاكي و تقوي پيشه كند؟ "، گواه این نظریه هست که انسانها نباید نسبت به اشتباهات انسانها زود قضاوت نمایند، زیرا ممکن است ادراک درستی نسبت به اعمالِ انسانها نداشته باشند و همان انسانی که اشتباه یا گناهی مُرتکِب شده است، بر اثرِ تزکیه رفتارِ خود راه صواب و تعالی را پیش گیرد و بتواند رضضایتمندی خداوند را کسب نماید و باید انسانها رفتارهایشان متناسب با دیدگاه و رهنمودها و نظریات رضایتمندی خداوند و حجتهای معصوم خداوند باشد نباید انسانها بر اساس نگرشها و عاداتِ و تربیّتِ اشتباهِ جهالتهای و رذالتهای نفسِ خود عمل نمایند و رفتار و نگرشها و کارهایشان را اشتباه و نادرست انجام دهند، زیرا در روز قیامت اعمال انسانها با معیارهای دینیِ آخرین دینِ زمانشان سنجیده می شود. 5- در آیه چهارمِ سورهِ عبسِ کتابِ قرآن در عبارتِ" أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى ﴿۴﴾ يا متذكر گردد و اين تذكر به حال او مفيد باشد. (۴ "، گواه این نظریه هست که انسانها بر اساس دارائی و نداری انسانها و اشتباهات و گناهانشان نباید عمل نمایند بلکه بر اساسِ رضایتمندی خداوند رفتاری فاضلانه داشته باشند و حتّی اگر انسانها عیبی داشته باشند و یا دچار گناهی شده باشند، چون امکان دارد تذکّری عالمانه و خداپسندانه، مُنجَر به نفعِ انسانها شود، و انسانها با تقوای الهی رفتارشان را به رضایتمندی خداوند اصلاح نمایند. 6- خداوند انسانها را به برخورداری از شرح صدر و سعۀ صدر و عاقبت اندیشی و اخلاقی فاضلانه و نیکو دعوت نموده است و از انسانها انتظار دارد که رفتارشان را بر اساس معیارهایِ خداپسندانه میزان نمایند و خداوند با هدایتهایِ نگرش و دیدگاه و رفتار انسانها به تربیّت الهی خود نسبت به انسانها همّتی عالی بکار گرفته است و خداوند حتّی انسانی را که دارای عیب و یا فقر و یا گناه هست را گرامی داشته و انتظارش این است که در رفتارها نسبت به انسانها کرامتِ انسانها به کمالات رعایت شود و نباید وضعیتِ انسانها موجب شکستن کرامتشان و رفتاری با ترشروئی گردد. ( مسئله ای که متأسفانه به دلیل افکار نادرست در فرهنگ ضعیفِ جامعه به اشتباه با ترشروئی و بی اعتنائی با افراد کم بضاعت و فقیر و گناهکار صورت می پذیرد). 7- موضوعِ آیات اول تا چهارم سورهِ عبس کتاب قرآن در رابطه با علوم انسانی ( اخلاقِ اجتماعی و اخلاقِ ارتباطات و حفظ کرامتِ انسانی )، می باشد ( ضرورتِ توجّه به فریضه بودنِ حفظِ کرامتِ انسانی، حتّی اگر انسانها، دارای عیب و نقص و فقر و گناه باشند ) و از نظر اعتقادات مربوط به احکامِ امر به معروف و نهی از منکر می باشد.
4- آیات پنجم تا هفتم سوره عبس در عبارتهایِ "(۴ أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿۵﴾ اما آن كس كه مستغني است (۵ فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾ تو به او روي ميآوري! (۶ وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى ﴿۷﴾ در حالي كه اگر او خود را پاك نسازد چيزي بر تو نيست. (۷"، گواه این نظریات است که 1- انسانها نباید به خاطر ثروت انسانها به انسانها احترام بگذارند اما با انسان ندار حتی اگر گناهکار باشد با عبوسی و تروشروئی رفتار نمایند بلکه رفتارشان با دارا و ندار حتی اگر گناهکار باشند باید با توجّه به حفظِ کرامتِ انسانی و به رضایتمندی خداوند و به سلامت باشند. 2- انسانها خود مسئول منزه نمودن و پاک نمودن خود از گناه هستند،( اینکه بدانند از نظر دین خداوند و حجتهای معصوم خداوند که همانا اسلام است، چه کارهائی گناه هست و چه کارهای نباید انجام دهند و بدانند چه کارهائی که انجام داده اند اشتباه و گناه هست تا توبه نمایند و با انجام کار نیکو خداپسندانه به اصلاح اشتباه خود بپردازند و جبران کار اشتباه و گناه خود را بنمایند. 3- انسانها نباید با توجّه به منفعت خود از انسانها عمل نمایند بلکه انسانها در ارتباطات با دیگران و در اجتماع باید افکار و رفتارشان را باید با توجّه به رضایتمندی خداوند میزان نمایند.
5- آیات هشتم تا شانزدهم سوره عبس در عبارتهایِ"وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى ﴿۸﴾ اما كسي كه به سراغ تو ميآيد و كوشش ميكند، (۸ وَهُوَ يَخْشَى ﴿۹﴾ و از خدا ترسان است، (۹ فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾ تو از او غافل ميشوي. (۱۰ كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿۱۱﴾ هرگز چنين مكن، اين (قرآن) يك تذكر و ياد آوري است. (۱۱ فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿۱۲﴾ و هر كس بخواهد از آن پند ميگيرد. (۱۲ فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾ در الواح پرارزشي ثبت است. (۱۳ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾ الواحي والاقدر و پاكيزه. (۱۴ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾ به دست سفيراني است، (۱۵ كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾ والامقام و فرمانبردار و نيكوكار. (۱۶ ."، گواه این نظریه هست که 1- در آیات هشتم تا دهم سوره عبسِ کتاب قرآن در عبارتهای " وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى ﴿۸﴾ اما كسي كه به سراغ تو ميآيد و كوشش ميكند، (۸ وَهُوَ يَخْشَى ﴿۹﴾ و از خدا ترسان است، (۹ فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾ تو از او غافل ميشوي. (۱۰ "، گواه این نظریات است که 1- رفتارِ انسانها در ارتباطات با انسانهائی که به آنها روی می آورند و در برای خداوند خشوع دارند و تلاششان این است که به رضایتمندی خداوند بندگی خداوند عمل نمایند شایسته و خداپسندانه باشد و نباید به دلیل نابینا بودن و ندار بودن و یا عیب و گناه داشتن با تروشروئی رفتاری باطل و لهو و نادرست داشته باشند و از توجّه به آنها غافل شد. 3- خداوند تبعیض در رفتار را درست نمی داند. ( ضمن اینکه در اسلام انسانها را از دوستی و معاشرت با افراد گمراه نهی نموده است. ) 4- خداوند از انسانها انتظار دارد که در ارتباطات رفتارشان منزه از رفتار بیهوده و سَبُک و بی ادبانه می باشد و خداوند انسانها را دعوت نموده است که از رفتارهای سَبُک و نادرست پرهیز نمایند و با معرفت از خواست و انتظارات و رهنمودهایِ دینِ خداوند و رضایتمندی خداوند و حجتهای معصوم خداوند به کمالات عمل نمایند. 5- موضوع آیات پنجم تا دهم سوره عبس کتاب قرآن علوم انسان شناسی ( اخلاق ارتباطات و اخلاق اجتماعی ) می باشد و از نظر اعتقادات به مسائل امر به معروف و نهی از منکر مربوط می شود. 6- در آیاتِ یازدهم تا شانزدهم سوره عبس کتاب قرآن در عبارتهایِ " كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿۱۱﴾ هرگز چنين مكن، اين (قرآن) يك تذكر و ياد آوري است. (۱۱) فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿۱۲﴾ و هر كس بخواهد از آن پند ميگيرد. (۱۲)فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾ در الواح پرارزشي ثبت است. (۱۳ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾ الواحي والاقدر و پاكيزه. (۱۴)بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾ به دست سفيراني است، (۱۵)كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾ والامقام و فرمانبردار و نيكوكار. (۱۶)"، گواه این نظریات است که 1- آیات قرآن تذکّر و یادآوری از ولایت خداوند بر انسانها می باشد برای اینکه انسانها رفتارشان را به رضایتمندی خداوند میزان نمایند و اگر رفتار نادرست و اشتباهی دارند که با معیارهای رفتاری خداوند مطابقت ندارد، آنها با امر به معروف و نهی از منکر قرآن که با بیانی پسندیده صورت پذیرفته است تا انسانها رفتارشان را به رضایتمندی خواست و هدایتهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند اصلاح و میزان نمایند. 2- خداوند بر اساس تعالی و کمالاتِ نگرشی و عدالت و روشنگری و هدایت و دوستداری انسانها و مخلوقاتش آنها را از رفتار ناپسند نهی نموده است و به رفتار پسندیده خداپسندانه دعوت نموده است. 2- کتاب قرآن ( و محتوای کتاب قرآن) از کرامت برخوردار است و انسانها را به رفتاری با کرامت هدایت نموده و هدایت می نماید. 3- کتاب قرآن ( و محتوای کتاب قرآن ) رفیع و مطهر و پاکیزه است و انسانها را به رفتاری مطهر و پاکیزه هدایت می نماید. 4- انتقال دادن پیامها و آیات کتاب قرآن به عهده سفیرانی با کرامت و نیکوکار صورت گرفته است، پس افرادی که به ترویج و تبلیغ و نشر و تعلیم و تربیّت قرآن می پردازند و افرادی که به قرآن عمل می نمایند باید خود افرادی با کرامت و نیکوکار باشند. 5- موضوع آیات هفتم تا دهم آیات قران در سوره عبس در رابطه با علوم انسانی و اخلاقِ ارتباطات و پرهیز از تبعیض رفتار در مواجه شدن با ندار و دارا می باشد. 6- موضوع آیات یازدهم تا چهاردهم سوره عبس در رابطه با فضیلتها و ویژگیها و فلسفه آیات خداوند و کتابِ قرآن در هدایت انسانها می باشد و ازنظر اعتقادات و اصول دین به وحی و نبوت مربوط می شود. 7- موضوع آیات پانزدهم و شانزدهم سوره عبس کتاب قرآن در رابطه با ویژگیهای سفیران و انتقال کنندگان پیام خداوند و آیات قرآن به مردم و حاکمیّتها می باشد و از نظر اعتقادات و اصول دین به موضوع وحی و نبوت مربوط می شود. 8- بعضی از نظریات معصومین در رابطه با آیات هشتم تا شانزدهم سوره عبس عبارت است از: الف- "الکاظم (علیه السلام) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِ الْمَاضِی (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ ... کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ قَالَ: الْوَلَایَهًُْ. امام کاظم (علیه السلام) محمّدبن فضیل از امام کاظم (علیه السلام) نقل می کند که این آیه: کَلَّا إِنَّها تَذْکِرَةٌ را از ایشان پرسیدم. فرمود: «منظور ولایت است».الکافی، ج۱، ص۴۳۴/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۸
ب- الباقر (علیه السلام) عَنْ بُرَیْدٍ الْعِجْلِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی صُحُفاً مُطَهَّرَةً فِیها کُتُبٌ قَیِّمَةٌ قَالَ هُوَ حَدِیثُنَا فِی صُحُفٍ مُطَهَّرَهًٍْ مِنَ الْکَذِبِ. امام باقر (علیه السلام)- برید عجلی گوید: از امام باقر (علیه السلام) دربارهی این آیات پرسیدم: صحیفه هایی پاک که در آن ها نوشته های استوار است. (بیّنه/۳-۲) فرمود: «سخنان ماست و در صحیفه هایی است که از دروغ پاک شده است».بصایرالدرجات، ج۱، ص۵۱۶/ البرهان
ت- الصّادق (علیه السلام) ٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْحَذَّاء عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی: بِأَیْدِی سَفَرَةٍ کِرامٍ بَرَرَةٍ قَالَ: هُمُ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام). امام صادق (علیه السلام)ابو أیّوب حذّاء از امام صادق (علیه السلام) دربارهی آیه: بِأَیْدِی سَفَرَةٍ. کِرَامٍ بَرَرَةٍ، نقل می کند که فرمود: «آن ها امامان (علیهم السلام) هستند». بحارالأنوار، ج۲۴، ص۹۰/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۷۳۹/ البرهان
ث- الصّادق (علیه السلام) وَ رَوَی فُضَیْلُ بْنُ یَسَارٍ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ: الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ الْعَامِلُ بِهِ مَعَ السَّفَرَهًِْ الْکِرَامِ الْبَرَرَةِ کِرامٍ عَلَی رَبِّهِمْ بَرَرَهًٍْ مُطِیعِینَ. امام صادق (علیه السلام) فضیل بن یسار از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: «حافظ قرآنی که بدان عمل می کند به همراه سفرای والا مقام [و فرمانبردار] و نیکوکار هستند. نزد خدای خود، نیکوکار و فرمانبردارند. بحارالأنوار، ج۵۶، ص۱۷۱
ج- الصّادق (علیه السلام) ثُمَّ وَصَفَهُمْ بِأَنَّهُمْ کِرَامٍ عَلَیْهِ بَرَرَةٍ مُطِیعُونَ لِأَمْرِهِ لَا یَعْصُونَ اللهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ.امام صادق (علیه السلام) سپس آن ها (ائمّه (علیهم السلام)) را توصیف فرمود به اینکه آن ها برای او والامقام هستند. فرمانبردار امر او هستند. هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند [به طورکامل] اجرا مینمایند. بحرالعرفان، ج۱۶، ص۳۰۶
2. نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات هفدهم تا بیست و دوم سوره عبس در عبارتهایِ "قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿۱۷﴾ مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟! (۱۷ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿۱۸﴾ (خداوند) او را از چه چيز آفريد؟ (۱۸ مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿۱۹﴾ از نطفه ناچيزي او را آفريد، سپس اندازه گيري كرد و موزون ساخت. (۱۹ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ﴿۲۰﴾ سپس راه را براي او آسان ساخت. (۲۰ ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿۲۱﴾ بعد او را ميراند و در قبر پنهان نمود. (۲۱ ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿۲۲﴾ سپس هر زمان بخواهد او را زنده ميكند. (۲۲"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات در عبارتهای " قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿۱۷﴾ مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟! (۱۷ مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿۱۸﴾ (خداوند) او را از چه چيز آفريد؟ (۱۸ مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿۱۹﴾ از نطفه ناچيزي او را آفريد، سپس اندازه گيري كرد و موزون ساخت. (۱۹"،گواه این نظریات می باشد که : 1- معنای قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ"، دلالت دارد بر اینکه نظریه فوق دو معنای ظاهری و باطنی دارد، یکی اینکه کُفر انسانها بر اثر جهل و رذالت منجر به رفتاری می شود که زیبنده انسان و بندگی خداوند نمی باشد و موجب ناسپاسی و طغیانگری انسان می گردد و انسان ناسپاس از نعمتهای خداوند و طغیانگر از خواست و فرامین و رهنمودهای خداوند محبوب خداوند نیست و مورد غضب خداوند است.2- انسانهای ناسپاس نعمت ولایت و رهبری خداوند و حجت معصوم خداوند و طغیانگر از خواست و رهنمود و فرامینِ خداوند بر اثر کُفر و جهل رذالت و تکبّر و خود بزرگ بینی نفسِ دونِ خود در زمان خود نسبت به هدایت ولایت خداوند و حجت خمعصوم خداوند به ناسپاسی رفتار ظالمانه ای داشتند که برای جلوگیری از ناسپاسی نسبت به نعمت بزرگ ولایت و امامت و هدایت خداوند و حجتهای معصومِ خداوند، باید انسانها منزه از کفر و شرک و نفاق و رذالتها و تکبر و جهالتها و نادانیها گردند.
3. انسانها به دلائلی دچار و گرفتار تکبر و رذائل و جهالتهای اخلاقی و رفتاری می باشند یکی از این دلائلی که انسانها دچار تکبر و رذالتهای اخلاقی و جهالتها می باشد عبارت است از: تأمل و تفکّر ننمودن در رابطه خلقت خودشان می باشد که خداوند او را از چه چیز آفریده و برای همین همیشه بداند که خالق هستی بخش او را به تعالی بزرگ نموده است و باید همیشه قدرشناس ولایت خالق خود و حجتهای معصوم خداوند با شناخت خدا و حجت معصوم خداوند و با شناخت دین خداوند و حجتهای معصوم خداوند و اطاعت از خداوند و حجت معصوم خداوند، به کمالات بندگی خداوند نماید و به کمالات دین خداوند و امام خود را یاری دهد تا در دنیای کنونی و آخرت سعادتمند گردد. 4- انسانها از نطفه به قدر و اندازه لازم خلق شده اند و نباید خلقت خود را فراموش نبایند و به خود غَرِه شوند و خود را از دیگران برتر و دیگران را ناچیز شمرند. 5- خداوند است که راه و مسیر زندگی انسانها را آسان قرار داده است، پس چرا انسانها به رهنمودها و نظریات و خواست خداوند به زندگی با فضیلت و بدون داشتن رذیلتها توجّه نمی کنند. 6- انسان بعد از مدتی زندگی از دنیا می رود و بعد از مرگ او را در آغوش خاک دفن می نمایند، پس انسان نباید نسبت به دیگران غرّه شود و تکبّر ورزد و تروش روئی نماید. 7- خداوند است که هر زمان که اراده نماید انسانها را زنده می نماید و هستی مخلوقات و انسانها از تعالی توانمندیهای خداوند است، پس انسانها لازم است متوجّه باشند که باید به خواست و ولایت خداوند و حجتهای معصوم خداوند مؤمن باشند وزندگی مُطَهَر و نگرش و تفکّر و اعمالی پاک و فاضلانه و خداپسندانه توجّه داشته باشند و عمل نمایند. 8- موضوع آیات هفدهم تا بیست و دوم سوره عبس کتاب قرآن در رابطه با خلقت انسان و مراحل زندگی و مرگ و سرانجام پس از مرگ و قدرت خداوند و انتظارات انسان از انسانها و ضرورت پرهیز از رذائل اخلاقی و برخورداری فضائل اخلاقی و چگونگی تهذیب نفس و تدبر در خلفت و موضوع انسان شناسی می باشد و از نظر اعتقادات به مبحث توحید نظری و عملی پرداخته است.
4. نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات بیست و سوم تا سی و دوم سوره عبس در عبارتهایِ "كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿۲۳﴾ چنين نيست كه او ميپندارد، او هنوز فرمان الهي را اطاعت نكرده است. (۲۳ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿۲۴﴾ انسان بايد به غذاي خويش بنگرد. (۲۴ اَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿۲۵﴾ ما آب فراواني از آسمان فروريختيم! (۲۵ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿۲۶﴾ سپس زمين را از هم شكافتيم. (۲۶فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿۲۷﴾ و در آن دانه هاي فراواني رويانديم. (۲۷ وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿۲۸﴾ و انگور و سبزي بسيار، (۲۸ وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ﴿۲۹﴾ و زيتون و نخل فراوان، (۲۹ وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿۳۰﴾ و باغهايي پر درخت، (۳۰ وَفَاكِهَةً وَأَبًّا ﴿۳۱﴾ و ميوه و چراگاه، (۳۱ مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۲﴾ تا وسيله اي براي بهره گيري و چهارپايانتان باشد. (۳۲دلالت دارد بر اینکه 1- انسانی که دارای جهل و رذالتِ تکبّر است به این دلیل است که به اوامر و فرمانهای خداوند و نعمتهایِ خداوند و اینکه مدیون الطافِ خداوند است و باید از فرمانها و رهنمودها اطاعت نماید و بندگی خداوند نماید و انسان نباید از امر کننده به بدی نفسش اطاعت نماید . 2- برای اینکه انسانها دچار رذالتِ تکبّر نشوند، انسانها باید به غذاهائی که استفاده می نمایند نظر داشته باشند و تأمّل نمایند و توجّه کنند که چه کسی برایشان این غذا ها و نعمتها را آفریده است. ( بی تردید غذاها و نعمتها را خالقِ یکتای بی همتا خداوندِ مهربان نعمتها و غذاها را آفریده است. ) 3- یکی از نعمتهای بزرگ و ارزشمندِ خداوند آب است و خداوند باعثِ فرو ریختن نعمتِ آب از آسمان به الطاف خداوندی و توانمندی و علم و حکمتش می باشد. 4- خداوند با شکافتن زمین و رویائیدن دانه ها و پیازها و بیرون آوردن گیاهان و درختان از زمین، زمینی را از منابع مهم غذاها و طعام انسان قرار داده است. 4- از جمله نعمتها و غذاها و خوراکیهائی که خداوند آفریده است عبارت است از: 1- انگور. 2- سبزیجات مختلف. 3- زیتون. 4- نخل. 5- باغهای پُر درخت میوه. 6- فراهم نمودن چراگاهها برای غذای دامها. 5- انسانِ متکبّر باید بنگرد که خداوندی که همه غذاهای او را آفریده است، پس باید بنگرد و تفکر نماید و بداند که مدیون رحمت و نعمتهایِ خداوند است و باید از رحمتِ خداوند بهره مند شود و خداوند یکتای بی همتا خالق همه نعمتها و مخلوقات خواسته هایش چیست و خداوند یکتای بی همتا اطاعت نماید و از تکبّر و خودبزرگ بینی و سرکشی و طغیان از خداوند و حجتهای معصوم خداوند پرهیز نماید.
5. نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات سی و سوم تا چهل و دوم سوره عبس در عبارتهایِ " فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿۳۳﴾ هنگامي كه آن صداي مهيب (صيحه رستاخيز) بيايد (كافران در اندوه عميقي فرو ميروند) (۳۳ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ﴿۳۴﴾ در آن روز كه انسان از برادر خود فرار ميكند، (۳۴ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ ﴿۳۵﴾ و از مادر و پدرش، (۳۵ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ﴿۳۶﴾ و زن و فرزندانش، (۳۶ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ﴿۳۷﴾ در آن روز هر كدام از آنها وضعي دارد كه او را كاملا به خود مشغول ميسازد (۳۷ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿۳۸﴾ صورتهايي در آن روز گشاده و نوراني است، (۳۸ ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿۳۹﴾ خندان و مسرور است (۳۹ وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ ﴿۴۰﴾ و صورتهايي در آن روز غبارآلود است، (۴۰ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿۴۱﴾ و دود تاريكي آنها را پوشانده (۴۱ أُولَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿۴۲﴾ آنها همان كافران فاجرند (۴۲ )"، دلالت دارد بر اینکه نشانه های قیامت و معاد در قیامت عبارت است از اینکه: 1- اعلام آغازِ قیامت با صدای سخت و صیحه تکان دهنده ای چنان فرا می رسد که انسانها به شدّت از جای خود بر می خیزند. 2- انسانها ( یا برخی انسانها که گناه انجام داده اند و توبه ننموده اند )، حتّی از برادرانشان و از مادر و پدرشان و همسر و فرزندانشان می گریزند. 3- در صحنه قیامت همه انسانها وضعیت حالشان بستگی دارد به اعمال آنها، که چه اندازه به خواست ِ رضایتمندی خداوند و دینِ خداوند و حجتهای معصومِ خداوند اعمالشان در مسائل حاکمیّتی و زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی به تعالی میزان باشد و معیار خوب و بد بودن اعمال انسانها بستگی به میزان همطرازی اعمالشان با رهنمودهای خداوند و حجت خداوند دارد. 4- در روز قیامت بعضی صورتهایشان گشاده و نورانی و خندان و مسرور و راضی می باشند و بعضی بر اثر عدم شناختِ دین خداوند و کَافر بودن به دین ِ خداوند و در نتیجه انجامِ گناه و ظلم و استغفار و توبه ننمودن و کار خوب به اندازه انجام ننمودن، صورتهایشان به اندازه ظلم کفر اعمالشان غبار آلود است مثل اینکه دود تاریکی صورتشان را پوشیده است. 5- انسانها در این دنیا باید به قدری سپاسگزار نعمتهای خداوند باشند و به دستورات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند با شناخت و آگاهی مؤمن باشند تا در روز قیامت صورتهایشان گشاده و نورانی و خندان و مسرور و راضی باشد. 6- آیات سی و سه تا چهل و دوم سوره عبس در رابطه با نشانه های قیامت و وضعیت مردم در قیامت می باشد و از نظر اعتقادی و اصول دین به اصل معاد مربوط می شود.
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «پیامها و رهبردها و راهکارهای سوره عبس کتاب قرآن» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.