مذاکره دو مرحله ای ایرانیان برای اثبات حق در مواجهه با استکبار / مرحله سوم: قدرت نمایی نظامی ایران قبل از ظهور و جنگ با دشمن غربی و یهود



سرویس جهان مشرق - قبل از ظهور، انقلاب و حکومت در ایران تشکیل خواهد شد که هدف اصلی خویش را زمینه سازی برای حکومت جهانی امام عصر می داند (و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم). و در مواجهه با دشمن، دو مرحله حق خویش را طلب می کنند (ی ذطلبون الحق ثم یطلبون الحق) اما دشمن حق ایرانیان را به رسمیت نمی شناسد (فلا یعطونه). در مرحله سوم، ایرانیان وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک می کنند (فإذا رأوا ذلک)، این بار حق خویش از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سیوفهم علی عواتقهم)؛

و دشمن، مجبور به قبول آن خواهد شد (فیعطون ما سألوه) لکن ایرانیان به دلیل تغییر معادلات جهانی ازجمله وقوع واقعه هرج الروم از پذیرش حق خویش -علیرغم اصرار بر اخذ حق در دو مرحله قبلی- سرباز خواهند زد (فلا یقبلونه) و در مقابل آماده جنگ نهایی و سرنوشت ساز با دشمن در فلسطین در آستانه ظهور خواهند شد.

مراحل انقلاب ایرانیان قبل از ظهور

در باورداشت مهدویت، ظهور امری دفعی و تصادفی تلقی نمی شود بلکه واقعه ای است که با زمینه سازی و تمهیدات ممهدون شکل می گیرد[۱] از اینرو در منابع فریقین، قیام های حق قبل از ظهور (رجل من اهل قم، خراسانی و یمانی) معرفی شده و اوصاف «ممهدون و زمینه سازان» ظهور در احادیث فریقین شیعه و اهل سنت نیز ذکر شده است. [۲]

از جمله: انقلاب ایران به رهبری مردی از قم (رجل من أهل قم)، پرچم هدایت وی و مشروعیت قیام (یدعو الناس إلی الحق)، خصوصیات یاران وی و صلابت و استواری آنان در پیشبرد اهداف انقلاب (یجتمع معه قوم کزبر الحدید)، ایستادگی در برابر فتنه ها و طوفان های سخت (لا تزلهم الریاح العواصف) تحمیل جنگ بر آنان (و لا یملون من الحرب) و سرنوشت انقلاب ایران (و العاقبة للمتقین) به روشنی سخن به میان آمده است. [۳]

انقلاب ایران قبل از ظهور

همچنین در الغیبۀ نعمانی، از مراحل قیام قوم مشرق زمین (ایران) قبل از ظهور نیز سخن به میان آمده است که دو مرحله حق خویش را از دشمنان طلب می کنند (یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه) اما وقتی خواسته آنان برآورده نمی شود (فإذا رأوا ذلک) این بار از راه قدرت نظامی، حق خویش را از دشمن طلب می کنند (وضعوا سیوفهم علی عواتقهم) آنگاه دشمن مجبور به پذیرش مطالبات حق ایرانیان خواهد شد (فیعطون ما سألوه) اما ایرانیان آماده رویارویی شده و جنگ با دشمن رخ خواهد داد (یقوموا … قتلاهم شهداء) و سرانجام انقلاب ایران به طلوع فجر حکومت جهانی مهدوی متصل خواهد شد (و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم)[۴] که عبارۀ اخری تعبیر قرآنی «و العاقبة للمتقین» در سرنوشت انقلاب «قیام مردی از قم» است که ذکر گردید.

انقلاب ایران قبل از ظهور در منابع فریقین

بیان گردید، انقلاب شیعی با آرمان زمینه سازی ظهور در ایران تشکیل می شود[۵] و در احادیث متعدد شیعه و اهل سنت به این موضوع تصریح شده است. از جمله در کتاب الغیبۀ نعمانی به نقل از امام باقر، به انقلاب زمینه ساز در مشرق اشاره شده است که سرانجام به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد:

کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتی یقوموا و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم قتلاهم شهداء أما إنی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر. [۶]

قومی در مشرق خروج (قیام و انقلاب) می کنند. حق خویش را از دشمن مطالبه می کنند ولی به آنان داده نمی شود، برای بار دوم، حق خویش را از دشمن مطالبه می کنند اما به آنان داده نمی شود، وقتی چنین می بینند، سلاح های خویش را بر گردن خویش می افکنند (کنایه از قدرت نمایی نظامی یا حمله به دشمن)، پس آنچه می طلبند به ایشان می دهند ولی از پذیرفتن آن خودداری می کنند تا اینکه قیام کرده و پرچم حکومت خویش را به امام عصر تحویل می دهند و کشته های این انقلاب و قیام، شهید محسوب می شوند، بدانید اگر من آن زمان را درک کنم، حتما خود را برای امام مهدی نگاه می داشتم.

شایان ذکر است محتوای حدیث فوق به نقل از پیامبر توسط محمد بن سلیمان اسدی کوفی در کتاب المناقب[۷] (از عالمان زیدیه در بین سالهای ۲۴۰ تا ۳۲۰ ق می زیسته است)، قبل از مرحوم نعمانی (وفات ۳۶۰ ق) نیز نقل شده است.

البته مضون حدیث الغیبۀ نعمانی در منابع فریقین شیعه و اهل سنت نیز گزارش شده است؛ از جمله در کتاب دلائل الإمامۀ از پیامبر، مراحل انقلاب ایران قبل از ظهور چنین ترسیم شده است:

قال رسول الله : إنا أهل بیت اختار الله لنا الآخرة علی الدنیا، و إن أهل بیتی سیلقون بعدی بلاء و تطریدا و تشریدا، حتی یجی ء قوم من هاهنا و أشار بیده إلی المشرق أصحاب رایات سود، یسألون الحق فلا یعطونه حتی أعادها ثلاثا فیقاتلون فینصرون، و لا یزالون کذلک حتی یدفعونها إلی رجل من أهل بیتی، فیملأها قسطا و عدلا، کما ملئت ظلما و جورا، فمن أدرکه منکم فلیأته و لو حبوا علی الثلج. [۸]

مشابه این حدیث در دیگر منابع شیعی همچون: کتاب شرح الأخبار[۹] نعمان مغربی، کشف اللغمۀ[۱۰] اربلی، الدر النظیم فی مناقب الائمه[۱۱] ابن حاتم شامی، العدد القویۀ[۱۲] حلی، منتخب الانوار المضیئۀ[۱۳] نیلی نجفی، اثبات الهداۀ[۱۴] حرعاملی، بهجۀ النظر[۱۵]، حلیۀ الأبرار[۱۶] و غایۀ المرام[۱۷] محدث بحرانی، الملاحم و الفتن[۱۸] ابن طاووس، بحارالأنوار[۱۹] علامه مجلسی، ریاض الأبرار فی مناقب الائمه[۲۰] جزائری نیز نقل شده است.

شگفت آور اینکه در منابع اهل سنت نیز به کثرت از زبان پیامبر، مضمون احادیث شیعی نقل شده است؛ گویی اینکه برای نصرت و یاری انقلاب زمینه ساز ظهور و عدم مخالفت با قیام ایرانیان به نوعی با اهل سنت اتمام حجت شده باشد. از جمله در کتاب سنن ابن ماجه از «صحاح سته» اهل سنت، از قول پیامبر مشابه حدیث امام باقر در الغیبۀ نعمانی تکرار شده است:

یأتی قوم من قبل المشرق معهم رایات سود، فیسألون الخیر (الحق )[۲۱] فلا یعطونه، فیقاتلون فینصرون، فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه، حتی یدفعوها إلی رجل من أهل بیتی، فیملؤها قسطا کما ملؤوها جورا، فمن أدرک ذلک منکم، فلیأتهم ولو حبوا علی الثلج. [۲۲]

و در کتاب مستدرک الصحیحین حاکم نیشابوری که مطابق منهج[۲۳] صحیح مسلم و بخاری (معتبرترین کتب نزد اهل سنت بعد از قرآن) تدوین شده است، نیز از قول پیامبر بر «پرچم هدایت» انقلاب ایرانیان قبل از ظهور تاکید ویژه شده است:

قال رسول الله : إنا أهل بیت اختار الله لنا الآخرة علی الدنیا، وإنه سیلقی أهل بیتی من بعدی تطریدا وتشریدا فی البلاد، حتی ترتفع رایات سود من المشرق، فیسألون الحق فلا یعطونه، ثم یسألونه فلا یعطونه، ثم یسألونه فلا یعطونه، فیقاتلون فینصرون، فمن أدرکه منکم أو من أعقابکم فلیأت إمام أهل بیتی ولو حبوا علی الثلج، فإنها رایات هدی، یدفعونها إلی رجل من أهل بیتی، یواطئ اسمه اسمی فیملک الأرض، فیملؤها قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما.[۲۴]

رسول الله فرمودند: ما اهل بیتی هستیم که خداوند، آخرت را برای ما به جای دنیا برگزیده است، و زود است که اهل بیت من، پس از من، در شهرها تحت فشار قرار گیرند و رانده شوند، تا این که صاحبان پرچم های سیاه از مشرق سر برآورند و حق را طلب نمایند ولی به آنها داده نمی شود. دوباره طلب می کنند؛ ولی داده نمی شود. بار سوم، طلب می کنند. باز هم داده نمی شود. پس می جنگند و پیروز می شوند. پس هر کس از شما و از نسل شما آن را درک کرد، نزد امامی از اهل بیت من بیاید، هرچند که پابرهنه بر برف و سرما باشد؛ چرا که آنان پرچم های هدایت اند. آنها پرچم قیام خویش را به مردی از اهل بیت من تحویل می دهند که نامش، همنام من است … و حاکم زمین می شود و آن را آکنده از عدل و داد می کند، همان گونه که آکنده از جور و ستم شده است.

و مشابه آن در دیگر منابع اهل سنت همچون: الملاحم[۲۵] ابن منادی، کنزالعمال[۲۶] متقی هندی، إبراز الوهم المکنون[۲۷] غماری، الحاوی للفتاوی[۲۸] سیوطی، ذخائر العقبی[۲۹] طبری، عقد الدرر[۳۰] شافعی، الفصول المهمه[۳۱] ابن صباغ مالکی، جواهر العقدین[۳۲] سمهودی، ینابیع المودۀ[۳۳] قندوزی، سبل الهدی و الرشاد[۳۴] شامی، العرف الوردی[۳۵] سیوطی، القول المختصر[۳۶] ابن حجر، توضیح الدلائل[۳۷] ایجی، البدایۀ و النهایۀ[۳۸] و معجزات النبی[۳۹] ابن کثیر، میزان الاعتدال[۴۰] ذهبی، إمتاع الأسماع[۴۱] مقریزی، الاذاعۀ[۴۲] قنوجی، المنار المنیف[۴۳] ابن قیم جوزی، اتحاف الخیرۀ[۴۴] البوصیری، الخصائص الکبری[۴۵] و الدررالمنثور[۴۶] سیوطی، المعجم الأوسط [۴۷] طبرانی، السنن الواردۀ[۴۸] دانی و دیگر منابع اهل سنت[۴۹] ذکر شده است.

همچنین منابع متقدم اهل سنت همچون: المصنف[۵۰] ابن ابی شیبه (استاد بخاری وفات ۲۳۵ قسنن ابن ماجه (وفات ۲۷۳ ق) [۵۱]، البحر الزخار[۵۲] ابوبکر البزار (وفات ۲۹۲ قمسند[۵۳] ابویعلی موصلی (وفات ۳۰۷ قمسند[۵۴] الشاشی (وفات ۳۳۵ قالملاحم[۵۵] ابن منادی (وفات ۳۳۶ قالبلدان[۵۶] ابن فقیه (وفات ۳۴۰ ق)، همگی قبل از کتاب الغیبۀ نعمانی (وفات ۳۶۰ ق)، نیز حدیث انقلاب قوم مشرق زمین را از پیامبر نقل کرده اند.

همانگونه که ملاحظه گردید در منابع اهل سنت به کثرت از قول پیامبر، مضمون احادیث شیعی تکرار شده است؛ گویی اینکه برای نصرت و یاری انقلاب زمینه ساز ظهور و عدم مخالفت با قیام ایرانیان به نوعی با اهل سنت اتمام حجت شده است.

نتیجه اینکه از رخدادهای مشترک[۵۷] در منابع فریقین شیعه و اهل سنت به عنوان نشانه ظهور[۵۸] به طرق متعدد[۵۹] و به تواتر[۶۰] از وقوع انقلاب مشرق زمین قبل از ظهور و پیشگویی اعجازگونه پیامبر از سرنوشت این انقلاب در ایران سخن به میان آمده است که به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد. [۶۱]

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.

فایل آن را از اینجا دانلود کنید: video/mp۴

(حجۀ الاسلام عالی در حضور رهبر معظم انقلاب و شرح حدیث ایران قبل از ظهور)

وثاقت سندی حدیث قوم مشرق زمین قبل از ظهور

هرچند به دلیل تواتر معنوی حدیث قوم مشرق، از بررسی سندی بی نیاز هستیم با این حال، سلسله اسناد در کتاب سنن ابن ماجه و الغیبۀ نعمانی نیز بررسی خواهد شد:

سند حدیث قیام قوم مشرق در سنن ابن ماجه

اهل سنت در سند حدیث خروج قوم مشرق زمین در کتاب سن ابن ماجه، به دلیل یزید بن ابی زیاد که شیعه بوده است، مناقشه می کنند اما واقعیت این است که در بین خود رجالیون اهل سنت در توثیق و تضعیف این راوی، اختلاف نظر جدی وجود دارد[۶۲]. توضیح بیشتر اینکه: بستوی، هرچند در ابتدا اعتراف می کند که روایات خروج قوم مشرق زمین به طریق دیگری در کتاب مستدرک حاکم نیز نقل شده است که مطابق دیدگاه شیخین بخاری و مسلم، توثیق می شود[۶۳] و یا حداقل از دیدگاه ذهبی، حسن الحدیث است[۶۴] اما در کمال تعجب، بستوی (محقق معاصر اهل سنت عربستان سعودی)، هرچند دیدگاه ابن کثیر- که سخت گیری آن به مذهب شیعه مبرهن است- درباره حدیث اخیر را با عبارت «إسناده حسن» ذکر می کند[۶۵]، اما در ادامه مناقشه کرده و در نهایت سند احادیثی را که یزید بن ابی زیاد در طریق آن قرار دارد، ضعیف می شمرد[۶۶] اما در مقابل برخی محققین، مبانی این دیدگاه را نفی کرده[۶۷] و حدیث را توثیق کرده اند. [۶۸] بنابراین سند حدیث سنن ابن ماجه، معتبر است:

عثمان بن ابی شیبه: ثقة، حافظ، شهیر[۶۹]

معاویة بن هشام: ثقة[۷۰]

علی بن صالح بن حی: ثقة، صالح[۷۱]

یزید بن ابی زیاد: صدوق[۷۲]، ثقة[۷۳]

ابراهیم نخعی: ثقة[۷۴]

علقمة بن قیس: ثقة، ثبت، فقیه، عابد[۷۵]

عبد الله بن مسعود: صحابی، هاجر الهجرتین و کان صاحب رسول الله. [۷۶]

سند حدیث قیام قوم مشرق در الغیبۀ نعمانی

سند حدیث قیام قوم مشرق زمین در الغیبۀ نعمانی بدین قرار است:

حدثنا أحمد بن محمد بن سعید قال حدثنی علی بن الحسن عن أخیه محمد بن الحسن عن أبیه عن أحمد بن عمر الحلبی عن الحسین بن موسی عن معمر بن یحیی بن سام عن أبی خالد الکابلی عن أبی جعفر أنه قال: کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق … .[۷۷]

سندشناسی حدیث:

۱- أحمد بن محمد بن سعید (معروف به ابن عقده) :احادیث ابن عقده، به فور در کتب اربعه شیعه یافت می شود و وثاقت وی نزد رجالیون بزرگ شیعی ثابت است؛ قدمای امامیه بر وثوق وی تاکید داشته اند. نجاشی، وی را چنین توصیف می کند:هذا رجل جلیل فی أصحاب الحدیث و عظم محله و ثقته و أمانته [۷۸]. شیخ طوسی نیز ابن عقده را جلیل القدر و عظیم المنزلة توصیف کرده است. [۷۹]

۲- علی بن الحسن (علی بن الحسن بن علی بن فضال) :ثقه جلیل. نجاشی از وی به اصحابنا تعبیر کرده است[۸۰] و کشی، به وثاقت او رای داده است[۸۱]

۳- أخیه محمد بن الحسن (محمد بن الحسن بن علی بن فضال) :ثقه. [۸۲]

۴- ابیه (الحسن بن علی بن فضال) :جلۀ اصحابنا[۸۳] من فقهاء[۸۴] ثقه جلیل[۸۵] من اصحاب الاجماع. [۸۶]

۵- احمد بن عمر الحلبی (أحمد بن عمر بن أبی شعبة الحلبی) :ثقه امامی صحیح المذهب. [۸۷]

۶- الحسین بن موسی (الحسین بن موسی الحناط) :ثقه امامی. [۸۸]

۷- معمر بن یحیی بن سام:ثقه امامی. [۸۹]

۸- أبوخالد الکابلی (کنکر أبو خالد الکابلی) :امامی ثقه جلیل من حواری امام السجاد. [۹۰]

بنابراین، راویان حدیث «قوم مشرق زمین» همگی از ثقات هستند[۹۱] و سند آن نیز معتبر است. [۹۲]

بررسی محتوایی حدیث انقلاب مشرق زمین (ایران) قبل از ظهور

قد خرجوا بالمشرق: قیام و انقلاب علیه حاکم جائر و ظالم

خروج در اصطلاح به قیام، انقلاب و تلاش برای تشکیل حکومت تعبیر می شود[۹۳] و از آنجا که این پرچم به هدایت نیز توصیف شده است (قتلاهم شهداء)، خروج علیه حاکم جائر و ظالم، یکی از مصادیق بارز آن خواهد بود.

و ناگفته پیداست به قرینه «لایدفعونها إلا إلی صاحبکم وقتلاهم شهداء» تایید و مشروعیت قیام در عصر غیبت با هدف زمینه سازی ظهور نیز اثبات می گردد.

مراد از قوم مشرق: ایرانیان زمینه ساز ظهور

هرچند مشرق اعم از ایران است لکن به دلیل قرائن متعدد از جمله تشکیل حکومت شیعی در مشرق با آرمان زمینه سازی ظهور امام عصر و معیار مهم دیگر یعنی شیعه اثنی عشری و معتقد به امامت امام دوازدهم (قد خرجوا بالمشرق … و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم )[۹۴] و تحویل پرچم به حضرت صاحب امام مهدی (فإذا ظهر المهدی بعث إلیه بالبیعة)[۹۵]، و نیز جنگ ایرانیان شیعی با یهود در فلسطین

و قضینا إلی بنی إسرائیل … فإذا جاء وعد أولاهما … بعثنا علیکم عبادا لنا أولی بأس شدید فجاسوا خلال الدیار (سوره اسراء، آیه ۴-۵.) قوم یبعثهم الله قبل خروج القائم فلا یدعون وترا لآل محمد إلا قتلوه (کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۶- ابن قولویه، کامل الزیارات، ص ۶۳.) که به قرینه عبارت «قتلاهم شهداء» در حدیث انقلاب مشرق زمین قبل از ظهور (نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۷۳.) و نیز به ضمیمه حدیث معرفی «اهل قم» به عنوان هویت ایرانی مجازات کنندگان یهود: کنت عند أبی عبد الله … فقلنا جعلنا فداک من هؤلاء فقال ثلاث مرات هم و الله أهل قم. (مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.)، مشخص است که عقوبت اول یهود قبل از ظهور توسط ایرانیان شیعی رخ خواهد داد (برای آگاهی بیشتر: پورسیدآقایی، مواجهه امام زمان با قوم یهود در عصر ظهور، فصلنامه مشرق موعود، ش ۴۲، ص ۶۵-۶۷- پورسیدآقایی، نقش ایرانیان در عصر ظهور، فصلنامه پژوهش های مهدوی، ش ۲۵، ص ۲۶.)

در کنار ادله دیگر همچون قانون استبدال در قرآن:

طبق قانون استبدال در قرآن {یستبدل قوما غیرکم (سوره توبه، آیه ۳۹، سوره محمد، آیه ۳۸.)؛ إن یشأ یذهبکم أیها الناس و یأت بآخرین (سوره نساء، آیه ۱۳۳.)؛ من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه (سوره مائده، آیه ۵۴.) فإن یکفر بها هؤلاء فقد وکلنا بها قوما لیسوا بها بکافرین (سوره انعام، آیه ۸۹.)} خدواند وامدار و مدیون شخص یا قوم خاصی نیست. قانون استبدال، همان طور که بر ملت ها و جوامع حاکم است در مورد تبدیل و جایگزینی افراد نیز صدق می کند (کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۵۵۳- صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۳۶.) بنابراین خداوند متعال جامعه و گروهی از بندگان خود را انتخاب می کند و مسئولیت تاریخی رهبری امت را برای پیش برد رسالت خویش بدان ها می سپارد تا آنها به بالاترین سطح تجربه سیاسی و تمدنی دست یابند، اما اگر آن قوم به امانت الهی خیانت ورزیده و از صراط مستقیم رسالت منحرف شوند، قانون استبدال بر آنها جاری می شود و خداوند آنها را به خاطر این خیانت، نیز مجازات کرده و از موضع رهبری کنار می گذارد و قوم دیگری را به جای آنها می آورد که برای پیش برد رسالت الهی شایسته تر و مناسب ترند. قانون قرآنی استبدال یکی از مهم ترین قوانین و قواعد تحولات اجتماعی در عرصه عقیدتی، سیاسی و جهادی است و در واقع سنت الهی برای محافظت از رسالت و پیام خداوند در برابر توطئه ها و انحرافات زمامداران خیانت کار در جهان اسلام است (ر. ک:جعفری، تفسیر کوثر، ج ۳، ص ۱۸۵- سلیمانی، سنت مندی تاریخ در قرآن از منظر شهید صدر، فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش، شماره ۲۵، ص ۹۳-۱۱۴- اراکی، مجموعه آثار نهمین همایش بین المللی دکترین مهدویت، ج ۱، ص ۷۸.)

و تطبیق آن در احادیث و تفاسیر فریقین شیعه[۹۶] و اهل سنت[۹۷] بر قوم سلمان و ایرانیان[۹۸]، واضح و مبرهن است که قیام و انقلاب مشرق زمینه ساز منحصر در ایران شیعی خواهد بود و نه سایر بلاد مشرق. و ارتکاز ذهنی اصحاب و تابعین از قوم مشرق، نیز ایرانی ها بوده است[۹۹] و مولفین میراث حدیثی فریقین شیعه[۱۰۰] و اهل سنت نیز بر این امر تصریح کرده اند. و محققین نیز در اینکه مراد از مشرق، ایران می باشد، تردیدی به خود راه ندادند. [۱۰۱]

بنابراین طبق احادیث فریقین، رایات مشرق قبل از ظهور که زمینه ساز حکومت مهدی موعود هستند[۱۰۲] دارای سه شاخص بسیار مهم یعنی:شیعه اثنی عشری و معتقد به امامت امام دوازدهم (و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم )[۱۰۳]، ایرانی (قوم سلمان) [۱۰۴] و آرمان آزادی فلسطین هستند:

آرمان آزادی فلسطین از اهداف رایات مشرق زمینه ساز ظهور است که در منابع فریقین شیعه و اهل سنت ذکر شده است: قوم یبعثهم الله قبل خروج القائم (کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۰۶- ابن قولویه، کامل الزیارات، ص ۶۳.)؛ کنت عند أبی عبد الله … فقلنا جعلنا فداک من هؤلاء فقال ثلاث مرات هم و الله أهل قم (مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶.)؛ و در احادیث اهل سنت: تخرج من خراسان أخری سوداء … یهزمون أصحاب السفیانی حتی ینزل بیت المقدس یوطئ للمهدی سلطانه (دانی، السنن الواردۀ فی الفتن، ج ۱، ص ۲۶۱- حنبلی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۱۴.)؛ تخرج من خراسان رایات سود لا یردها شی ء حتی تنصب بإیلیاء (ترمذی، سنن الترمذی، ج ۴، ص ۲۴۵- ابن حنبل، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج ۱۴، ص ۳۸۳- متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱۴، ص ۲۶۱- ابن کثیر، البدایۀ و النهایۀ، ج ۱۰، ص ۵۵.)؛ از نگاه رجالیون اهل سنت، سند حدیث رایات مشرق زمینه ساز که تا بیت المقدس فلسطین پیشروی نظامی می کنند، «حدیث حسن» توصیف شده است: حدثنا قتیبة (ثقة ثبت)، حدثنا رشد ین بن سعد (ضعیف الحدیث)، عن یونس (ثقة)، عن ابن شهاب الزهری (الفقیه الحافظ متفق علی جلالته وإتقانه)، عن قبیصة بن ذؤیب (تابعی ثقة)، عن أبی هریرة (صحابی) نک: (الادارۀ العامۀ للاوقاف، نرم افزار جوامع الکلم)

دیدگاه مرکز تخصصی مهدویت تحت اشراف آیه الله سیستانی درباره قوم مشرق زمینه ساز

مرکز تخصصی مهدویت در نجف اشرف تحت زعامت و اشراف مرجع شیعیان آیۀ الله سیستانی حفظه الله، در پاسخ به سوال مخاطبین مبنی بر اینکه هویت قوم مشرق زمین را استفسار نمودند، چنین پاسخ می دهد:

عن الإمام الباقر علیه السلام: کأنی بقوم خرجوا من المشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه، فإذا أرادوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم، فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتی یقوموا ولا یدفعونها إلا إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء أما إنی لو أدرکت ذلک لأبقیت نفسی لصاحب الأمر. أی الرایات مقصودة بهذه الروایة، ومن أین تأتی؟

الإجابة:

بسم الله الرحمن الرحیم

الظاهر أنها الرایات السود التی تقبل من المشرق، والتی ورد فی بعض الروایات أنها رایات الخراسان. [۱۰۵]

سپس در ادامه در قالب سوال و جواب دیگری به طور واضح و آشکار، ایرانیان زمینه ساز ظهور را مصداق قوم مشرق زمین معرفی و خراسانی را نیز به عنوان رهبر معرفی می نماید:

هل لإیران علاقة بظهور الإمام المهدی عجل الله فرجه؟ وهل الرایات السوداء تخرج من إیران لنصرة الإمام عجل الله فرجه؟ وإلی أین تصل فی الزحف لنصرة الإمام عجل الله فرجه؟

الإجابة:

بسم الله الرحمن الرحیم

ورد عن الإمام الباقر علیه السلام أنه قال: تنزل الرایات السود التی تقبل من خراسان الکوفة، فإذا ظهر المهدی بمکة بعث بالبیعة إلی المهدی. [الغیبة للشیخ الطوسی: ص٤٥١، ب٧، ح٤٥٧]

وعنه علیه السلام: کأنی بقوم خرجوا من المشرق یطلبون الحق فلا یعطونه، ثم یطلبونه فلا یعطونه، فإذا أرادوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتی یقوموا، ولا یدفعونها إلا إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء، أما أنی لو أدرکت ذلک لأبقیت نفسی لصاحب الأمر. [الغیبة للنعمانی: ص٢٨١، ب١٤، ح٥٠]

ومن هذا یظهر:

١) أن بلاد المشرق التی تصدق علی بلاد إیران تعتبر من البلاد الموطئة لظهور الإمام عجل الله فرجه وموطئا لجملة من أنصاره عجل الله فرجه.

٢) أن الخراسانی هو من القادة الذین سیبایعون الإمام عجل الله فرجه ویکون فی صفه وجیشه.

٣) أن الخراسانی یصل فی زحفه إلی الکوفة. [۱۰۶]

دشمن قوم مشرق: جبهه استکبار (غربی ها و یهود صهیونیسم)

و اما نوبت به این می رسد که دشمنان جبهه حق، جبهه مقابل قوم مشرق که حق خویش را در دو مرحله از آنان طلب می کنند (یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه ) چه کسانی هستند؟ پاسخ بسیار واضح و روشن است، قطعا دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع و در راس آنان، یهود و حامیان غربی شان در دائره جبهه استکبار و مخالفین جبهه حق قرار می گیرند. زیرا علاوه بر ادله عام قرآنی همچون عدوات یهود سرکش و حامیان شان در برابر جبهه مومنین (لتجدن أشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود و الذین أشرکوا)[۱۰۷] و امتداد نزاع حق و باطل در طول تاریخ[۱۰۸] و تبلور اصلی این نزاع در سرنوشت حاکمیت جهانی[۱۰۹]، ادله خاص دیگر همچون جنگ ایرانیان با یهود در فلسطین[۱۱۰] و اینکه سفیانی -به عنوان دشمن امام عصر-، نماینده رومی ها و غربی ها (فی عنقه صلیب)[۱۱۱] و به عنوان کمربند امنیتی رژیم اسرائیل (إن عدتم الیهود بالسفیانی عدنا بالقائم)[۱۱۲] و نیز هم پیمان حکومت عربستان (آل بنی فلان )[۱۱۳]، در جبهه مقابل ایرانیان زمینه ساز قرار دارد، و از آنجا که پرچم انقلاب مشرق زمین به هدایت توصیف شده است که سرانجام پرچم حکومت خویش را به امام عصر اعطا خواهند نمود (و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم)، بنابراین دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع و ولایت امام عصر یعنی مثلث شوم «غربی، عبری، عربی» بویژه یهود و حامیان غربی شان در دائره جبهه استکبار و در مقابل انقلاب مشرق قرار می گیرند که از اعطای حق ایرانیان ممانعت می کنند.

یطلبون الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟

و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد[۱۱۴]. ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.

البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمی شود بلکه از «خروج و رایۀ» به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی «کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق» یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور[۱۱۵] و نه عبارت بعدی «یطلبون الحق».

در ضمن این سوال و اشکال مطرح خواهد شد که اگر واژه حق در عبارت (یطلبون الحق) به معنای ثورۀ، قیام و انقلاب است پس معنای عبارت قبل از آن یعنی «خروج بالمشرق» -(قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق) هم که قیام و انقلاب است- آن چه خواهد شد؟

از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سیوفهم علی عواتقهم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.

ضمن اینکه بعد از مرحله «سیوف علی العواتق» دشمن مجبور به اعطای حق می شوند اما ایرانی ها قبول نمی کنند (سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه ) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند؟

بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.

مرحله «مطالبه حق»، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان

و به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت «سیوفهم علی عواتقهم»، دانسته می شود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (یطلبون الحق فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم ) زیرا به قرینه «فإذا رأوا ذلک»، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.

و کلمه «ثم» در زبان عربی برای تراخی استعمال می شود[۱۱۶] و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ می دهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسیمت نخواهند شناخت.

مرحله «سیوفهم علی عواتقهم»: آماده جنگ نظامی با دشمن

ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک می کنند (فإذا رأوا ذلک )، این بار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سیوفهم علی عواتقهم)؛ لازم به ذکر است عبارت «سیوفهم علی عواتقهم» ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز است. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فیعطون ما سألوه) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.

تمسخر پایگاه های نظامی آمریکا توسط مایکل مور مستندساز آمریکایی

اما سوال مهم این است که اگر فرضا عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله «سیوفهم علی عواتقهم» یا مرحله «فیعطون ما سألوه»؟

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.

فایل آن را از اینجا دانلود کنید: video/mp۴

(شهرک های موشکی ایران)

فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه : پذیرش مشروط حقوق ایرانیان از طرف دشمن و مخالفت ایرانیان

آنگاه دشمنان مجبور به پذیرش حق ایرانیان خواهند شد اما شگفت اینکه علیرغم اصرار در دو مرحله قبلی، این بار ایرانیان نخواهند پذیرفت (فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه). چه حوادثی رخ می دهد؟ شاید دشمنان، قصد اعطای کامل حق را ندارند و از اینرو ایرانیان، از پذیرش بخشی از آن، سرباز می زنند و یا اینکه شرایط و معادلات جهانی در اثر واقعه «هرج الروم»، تغییر کرده است و یا اینکه در اثر حمله به منافع یکدیگر، سرانجام این جبهه مقاومت شیعی است که دست برتر را خواهد داشت. قدر متیقن، وقتی دشمن در موضع ضعف سیاسی و نظامی قرار می گیرد، مجبور به پذیرش حق خواهد شد. زیرا معنا ندارد وقتی در دو مرحله، تلاش داشته اند تا حق خویش را از دشمن استیفاء کنند اما این بار از پذیرش حق خویش سرباز زنند؟

مرحله «یقوموا و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم» : جنگ با دشمن و اتصال انقلاب ایران به حکومت جهانی امام مهدی

و در مقابل ایرانیان، آماده قیام و جنگ فراگیر و نهایی و سرنوشت ساز با دشمنان خواهند شد (حتی یقوموا و قتلاهم شهداء) که البته فاصله اندکی با زمان ظهور خواهد داشت (لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر). در واقع ایرانی ها درخواست غربی ها برای بازگشت به میز مذاکره را نمی پذیرند و آماده فتح عظیم و جنگ نهایی خواهند شد.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.

فایل آن را از اینجا دانلود کنید: video/mp۴

(سید حسن نصرالله: ایران، عمود خیمه «عاشورا قبل از ظهور»)

و سوال اساسی و بسیار مهم اینکه: ایرانی ها در کدام میدان، وارد فاز نظامی می شوند و جنگ سیوف، عملیاتی خواهد شد؟

واضح و مبرهن است، از آنجا که ایرانیان، هدف زمینه سازی ظهور را بر عهده دارند (لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم)، از اینرو جنگ با همپیمانان سیاسی و نظامی سفیانی (دشمن اصلی امام عصر) [۱۱۷] یعنی عملیات نظامی بر علیه دشمنان در محور مثلث «عربی[۱۱۸]، غربی[۱۱۹]، عبری[۱۲۰]» در دستور کار خواهد بود.

لکن محور عربی –حکومت آل فلان در عربستان[۱۲۱]- مشمول حمله ایران قبل از ظهور به منظور سقوط و فروپاشی حکومت نخواهد شد. زیرا طبق احادیث معتبر تا ۱۵ روز قبل از ظهور، حجاز تحت اختیار حکومت بنی فلان است -هرچند در اثر اختلافات، ضعیف شده اند اما باقی خواهند ماند[۱۲۲]- و در واقع، مکه و مدینه بعد از ظهور و توسط امام مهدی آزاد خواهد شد.

از اینرو، جنگ ایران با دشمن و در محور غربی- عبری، متعین است. از طرفی، طبق آیات سوره اسراء و احادیث متعدد، یهودیان مفسد در فلسطین تجمع دارند و ایرانیان شیعی، طرف جنگ با یهود قبل از ظهور خواهند بود[۱۲۳]، مضافا بر اینکه از اهداف و آرمان های قوم زمینه ساز مشرق، آزادی فلسطین معرفی شده است. [۱۲۴] و طبق بشارت غیبی قرآن در آیات ابتدایی سوره روم[۱۲۵]، از جنگ ایران با دشمن، می توان به جنگ در ادنی الارض (فلسطین) اشاره نمود که منجر به پیروزی فرس (ایرانی ها) و شادی مومنین می گردد. [۱۲۶]

بنابراین جنگ با دشمن در فلسطین خواهد بود و به قرینه «فیقاتلون فینصرون»[۱۲۷]، محور شیعی به رهبری ایران در جنگ آینده با اسرائیل قبل از ظهور پیروز خواهد شد. [۱۲۸]

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.

فایل آن را از اینجا دانلود کنید: video/mp۴

(آیت الله خامنه ای: بشارت نزدیکی ظهور و نماز در قدس)

زمان جنگ شیعه (ایران و حزب الله) با اسرائیل

هرچند حمله به منافع یگدیگر در مناطق مختلف بین جبهه مقاومت شیعی و دشمن رخ خواهد داد اما بنظر می رسد زمان جنگ سرنوشت ساز برای نابودی اسرائیل، بعد از واقعه «هرج الروم» و قبل از حضور «مارقۀ الروم» خواهد بود[۱۲۹]. زیرا هرچند غربی ها در اثر واقعه هرج الروم دچار اضمحلال شده اند لکن طبق احادیث کماکان شاهد لشکرکشی بخشی از حامیان غربی یهود (مارقۀ الروم) به تحولات خاورمیانه در جهت کمک به یهودیان ساکن فلسطین اشغالی خواهیم بود:

سیقبل مارقة الروم حتی ینزلوا الرملة (نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۸۰.)؛ آخرین علامت قبل از خروج سفیانی، ورود بخشی از غربی ها به صحنه تحولات فتنه شام با حضور نظامی در منطقه رمله (نزدیک بیت المقدس) در فلسطین است. الرملۀ: هی کورة من فلسطین و کانت دار ملک داود و سلیمان، بینها و بین البیت المقدس ثمانیة عشر یوما (حموی، معجم البلدان، ج ۳، ص ۶۹.)؛ الرملة: مدینة تقع وسط فلسطین إلی الجنوب الشرقی من تل أبیب (ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج ۷، ص ۱۲۲- قره چانلو، جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی، ج ۲، ص ۱۱۷-۱۱۸.)؛ از اینرو رمله در فلسطین مراد می باشد. همانطور که در حدیث دیگری در الغیبۀ طوسی، به صراحت به حضور نظامیان رومی در فلسطین قبل از خروج سفیانی تصریح شده است: تنزل الروم فلسطین (طوسی، الغیبۀ، ص ۴۶۳.).

و بیانگر این است که موجودیت اسرائیل برای اولین بار در معرض سقوط و نابودی قرار گرفته است که اینچنین دست به دامان حامیان غربی خویش می شود.

جنگ شیعه (ایران و حزب الله) با اسرائیل (مثلث عبری، غربی و عربی)

قتلاهم شهداء: مشروعیت قیام در عصر غیبت و پرچم هدایت ایران

و با توجه به عبارت «قتلاهم شهداء» در حدیث قیام مشرق زمین، وصول به مقام شهید و شهادت در عصر غیبت، باید با اجازه نائب عام امام عصر باشد. از اینرو احتمال دارد رهبر ایرانیان، مرجع و نائب عام نیز است که اذن جهاد و جنگ توسط وی صادر می شود کما اینکه احتمال دارد قاطبه مرجعیت شیعه به عنوان نائبان امام عصر، اذن جهاد و قتال را صادر نمایند.

و البته لشکر قوم مشرق و انقلاب ایران متصف به حضور «أصحاب القائم»[۱۳۰]، « قتلاهم شهداء»[۱۳۱] و «رایات هدی»[۱۳۲] می باشد که نشان از حقانیت پرچم حکومت زمینه ساز دارد. علاوه بر این، معصومین در چندین روایات با عبارت های مختلفی همچون: «بهم ینصر الله إمام الحق»[۱۳۳]، «فمن أدرک ذلک منکم فلیأتهم»[۱۳۴]، «فسارعوا إلیه »[۱۳۵] و … به شیعیان سفارش می کنند که در یاری لشکر زمینه ساز ایرانیان قبل از ظهور، کوتاهی نکنند.

و ناگفته پیداست به قرینه «لایدفعونها إلا إلی صاحبکم وقتلاهم شهداء» تایید و مشروعیت قیام در عصر غیبت با هدف زمینه سازی ظهور نیز اثبات می گردد و البته هرچند پاسخ های متعددی به مخالفین مشروعیت «قیام در عصر غیبت»، داده شده است[۱۳۶] اما در مواجهه با این احادیث معتبر، مخالفین سر تعظیم فرود آورده و مجبور به پذیرش مشروعیت «قیام حق زمینه ساز قبل از ظهور» می گردند؛ زیرا با وجود ادله معتبر همچون حدیث انقلاب مردی از قم، زمینه سازی قوم مشرق زمین و جنگ شیعیان ایران با یهود قبل از ظهور با هدف تسهیل در فرایند ظهور به ضمیمه آیات استبدال و …، تکلیف شیعیان در حمایت و یاری انقلاب زمینه ساز ظهور در ایران کاملا واضح و روشن است.

بلکه سخن در اتمام حجت با اهل سنت است؛ و همانطور که بیان گردید، منابع متقدم اهل سنت همچون: المصنف[۱۳۷] ابن ابی شیبه (استاد بخاری وفات ۲۳۵ قسنن ابن ماجه (وفات ۲۷۳ ق) [۱۳۸]، البحر الزخار[۱۳۹] ابوبکر البزار (وفات ۲۹۲ ق)، مسند[۱۴۰] ابویعلی موصلی (وفات ۳۰۷ قمسند[۱۴۱] الشاشی (وفات ۳۳۵ قالملاحم[۱۴۲] ابن منادی (وفات ۳۳۶ قالبلدان[۱۴۳] ابن فقیه (وفات ۳۴۰ ق) همگی قبل از کتاب الغیبۀ نعمانی (وفات ۳۶۰ ق)، حدیث انقلاب قوم مشرق زمین را از پیامبر نقل کرده اند.

توهم سقوط حکومت زمینه ساز ظهور

بنابراین قبل از ظهور، انقلاب و حکومت در مشرق زمین (ایران) تشکیل خواهد شد که هدف اصلی خویش را زمینه سازی برای حکومت جهانی امام عصر می داند. و عبارت «لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم» نیز به روشنی گویا این واقعیت است که توهم سقوط حکومت ایرانیان قبل از ظهور، خیالی خام و آشفته است که هیچ گاه تعبیر نخواهد شد و انقلاب قوم مشرق زمین و ایرانیان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد.

مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی کند.

فایل آن را از اینجا دانلود کنید: audio/mp۳

(رهبر انقلاب: ملت ایران این پرچم را تسلیم امام زمان (عج) خواهد کرد)

نکته بسیار مهم دیگر اینکه: از آنجا که در احادیث شیعه و اهل سنت، فقط برای قوم مشرق (ایران)، عبارت « لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم» و نقش زمینه سازی ذکر شده است، به روشنی گویای این واقعیت است که نقش مدیریت و سرپرستی جهان تشیع و رهبری امت در مواجهه با دشمن و جبهه استکبار (مثلث شوم غربی، عبری و عربی) بر عهده ایرانیان نهاده شده است که توانسته تحت پرچم «جبهه حق» و شعار واحد «زمینه سازی» با گردهم آوردن شیعیان از مناطق مختلف جغرافیای ظهور- عراق (عصائب العراق) [۱۴۴]، یمن (اهل الیمن) [۱۴۵]، مصر (نجباء مصر) [۱۴۶]، لبنان و فلسطین (ابدال الشام) [۱۴۷] - در مثلث «کوفه، مکه و قدس» فرانید امر ظهور را برای تشکیل حکومت حقه جهانی حضرت ولیعصر مهیا و فراهم سازد.

جمع بندی

۱- از جمله حوادث و رخدادهای قبل از ظهور در نگاه فریقین شیعه و اهل سنت، قیامی است که با هدف تسهیل در فرایند ظهور منجی موعود از جانب مردم مشرق زمین رقم می خورد.

۲- حدیث معتبر انقلاب قوم مشرق در کتاب الغیبۀ نعمانی: کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتی یقوموا و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم قتلاهم شهداء أما إنی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر (منبع: نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۷۳).

۳- قومی در مشرق، خروج (قیام و انقلاب) می کنند؛ حق خویش را از دشمن مطالبه می کنند ولی به آنان داده نمی شود، برای بار دوم، حق خویش را از دشمن مطالبه می کنند اما به آنان داده نمی شود، وقتی چنین می بینند سلاح های خویش را بر گردن خویش می افکنند (کنایه از قدرت نمایی نظامی یا حمله به دشمن)، پس آنچه می طلبند به ایشان می دهند ولی ایرانیان از پذیرفتن آن خودداری می کنند تا اینکه قیام کرده و پرچم حکومت خویش را به امام عصر تحویل می دهند و کشته های این انقلاب و قیام، شهید محسوب می شوند، بدانید اگر من آن زمان را درک کنم، حتما خود را برای امام مهدی نگاه می داشتم.

۴- عبارت قد خرجوا بالمشرق: خروج در اصطلاح به قیام، انقلاب و تلاش برای تشکیل حکومت تعبیر می شود و از آنجا که این پرچم به هدایت نیز توصیف شده است (قتلاهم شهداء)، خروج و قیام علیه حاکم جائر و ظالم، یکی از مصادیق بارز آن خواهد بود.

۵- و ناگفته پیداست به قرینه «لایدفعونها إلا إلی صاحبکم وقتلاهم شهداء» تایید و مشروعیت قیام در عصر غیبت با هدف زمینه سازی ظهور نیز اثبات می گردد.

۶- مراد از قوم مشرق: طبق احادیث فریقین، رایات مشرق قبل از ظهور که زمینه ساز حکومت مهدی موعود هستند دارای سه شاخص بسیار مهم یعنی:شیعه اثنی عشری و معتقد به امامت امام دوازدهم (و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم)، ایرانی (قوم سلمان) و آرمان آزادی فلسطین هستند.

۷- مراد از یطلبون الحق: به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سیوفهم علی عواتقهم)؛ از اینرو به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان توسط دشمن، مراد است.

۸- جبهه مخالف قوم مشرق چه کسانی هستند؟ : مبرهن و واضح است، دشمنان دین اسلام و مذهب تشیع و ولایت امام عصر یعنی مثلث شوم «غربی، عبری، عربی» بویژه یهود و حامیان غربی شان در دائره جبهه استکبار و در مقابل انقلاب مشرق قرار می گیرند که از اعطای حق ایرانیان ممانعت می کنند.

۹- مرحله «مطالبه حق»: یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله برای احقاق حق ایرانیان؛ دو مرحله طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان است زیرا ایرانیان بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مراحل بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد (یطلبون الحق فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم).

۱۰- مرحله «سیوف»: ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفا و طلب حق خویش را درک می کنند (فإذا رأوا ذلک) این بار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سیوفهم علی عواتقهم).

۱۱- آنگاه و بعد از وقوع حوادثی، دشمنان مجبور به پذیرش حق ایرانیان خواهند شد (فیعطون ما سألوه) و با اینکه ایرانیان در دو مرحله قبلی بر اخذ حق خویش اصرار و پافشاری داشتند اما شگفت اینکه این بار ایرانیان نخواهند پذیرفت (فلا یقبلونه).

۱۲- مرحله «یقوموا»: و در مقابل آماده جنگ فراگیر و سرنوشت ساز با دشمنان -طبق آیات سوره اسراء- در نزدیکی فلسطین خواهند شد (یقوموا و قتلاهم شهداء)؛ و طبق بشارت غیبی قرآن در آیات ابتدایی سوره روم و به قرینه «فیقاتلون فینصرون»، محور شیعی به رهبری ایران در جنگ آینده با اسرائیل قبل از ظهور پیروز خواهد شد. و البته این تحولات تا ظهور فاصله زیادی نخواهد داشت (لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر).

۱۳- هرچند بین جبهه مقاومت شیعی و دشمن، حمله به منافع یگدیگر در مناطق مختلف رخ خواهد داد اما بنظر می رسد زمان جنگ سرنوشت ساز با اسرئیل، بعد از واقعه «هرج الروم» و قبل از حضور «مارقۀ الروم» خواهد بود.

۱۴- و عبارت «لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم» نیز به روشنی گویا این واقعیت است که توهم سقوط حکومت ایرانیان قبل از ظهور، خیالی خام و آشفته است که هیچ گاه تعبیر نخواهد شد و انقلاب ایرانیان به حکومت جهانی امام عصر متصل خواهد شد.

۱۵- اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله «سیوفهم علی عواتقهم» یا مرحله «فیعطون ما سألوه»؟

ترجمه عربی

إیران قبل الظهور:

یسعی الإیرانیون لنیل حقهم فی مرحلتین/ ثم یتهیؤون لقتال العدو فی فلسطین

۱- من جملة الحوادث التی تقع قبل الظهور عند الشیعة والسنة، خروج أناس فی مشرق الأرض یهیء لظهور المنجی الموعود.

۲- الحدیث المعتبر عن ثورة قوم بالمشرق فی کتاب غیبة النعمانی: کأنی بقوم قد خرجوا بالمشرق یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتی یقوموا و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم قتلاهم شهداء أما إنی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر (المصدر: غیبة النعمانی، ص ۲۷۳.)

۳- کأنی بقوم قد خرجوا (قاموا وثاروا) بالمشرق، یطلبون الحق فلا یعطونه ثم یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم (کنایة عن إظهارهم القوة العسکریة، أو الهجوم علی العدو)، فیعطون ما سألوه فلا یقبلونه حتی یقوموا (حرب واسعة ومصیریة مع العدو فی فلسطین) و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم (ویسلموا رایة حکومتهم إلی صاحب الزمان عج) قتلاهم شهداء (قتلی ثورتهم وقیامهم شهداء) أما إنی لو أدرکت ذلک لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر (أی صاحب الزمان عج) (المصدر: غیبة النعمانی، ص ۲۷۳.)

۴- قد خرجوا بالمشرق: یصطلح بالخروج القیام، الثورة والسعی لتشکیل حکومة، ومع ملاحظة اتصاف رایتهم بالهدایة بدلیل وصف قتلاهم بالشهداء، یکون القیام علی الحاکم الظالم والجائر من أبرز مصادیق قیامهم.

۵- ومن الواضح أن عبارة «لایدفعونها إلا إلی صاحبکم و قتلاهم شهداء» یثبت جواز الثورة فی زمن الغیبة بهدف التهیئة للظهور و تأیید الشارع لذلک.

۶- المقصود بقوم من المشرق: بناءا علی أحادیث الفریقین، هناک ثلاث مواصفات أساسیة لرایات المشرق قبل الظهور، والتی تهیء لحکومة الإمام المهدی المنتظر عج: القوم شیعة جعفریة معتقدة بالإمام المنتظر بدلالة (و لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم)، وهم إیرانیون (قوم سلمان)، وشعارهم تحریر فلسطین.

۷- المقصود ب(یطلبون الحق) : بما أنهم یطلبون الحق من عدوهم وبعد ذلک یدخلون فی مرحلة عسکریة بقرینة (سیوفهم علی عواتقهم)؛ لذا ینبغی أن یکون المراد بالحق حقا منع منه الإیرانیون علی ید أعداءهم.

۸- من هی الجهة المعادیة للقوم بالمشرق: من الواضح و البین أنهم أعداء الإسلام والمذهب الشیعی وولایة إمام العصر عج، أی المثلث المنحوس «الغربی، عبری، عربی»، بالأخص الیهود وحماتهم الغرب یقعون فی دائرة جبهة الإستکبار وفی المقابل ثورة المشرق، فیمنعون الإیرانیین من أخذ حقهم.

۹- مرحلة «مطالبة الحق»: «یطلبون الحق … ثم یطلبون الحق»: یکون طلبهم للحق فی مرحلتین، یسعون لنیل حقهم فی المرحلتین عبر الحوار مع العدو، لکنهم وبعد أن ییأسوا من أخذ حقهم بالحوار یتخذوا خطوة مختلفة عن سابقتیها، خطوة بطابع عسکری (یطلبون الحق فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم)

۱۰- مرحلة «السیوف»: حینما یری الإیرانیون امتناع العدو عن إعطاءهم حقهم (فإذا رأوا ذلک) یتحولون عن الطلب بالحوار إلی الطلب العسکری (سیوفهم علی عواتقهم)

۱۱- حینها وبعد وقوع حوادث و اشتباک، یضطر العدو إلی قبول إعطاء الإیرانیین حقهم (فیعطون ما سألوه)، ورغم أن الإیرانیین أصروا سابقا علی نیل حقهم، لکنهم لا یقبلوا به هذه المرة (فلا یقبلونه)

۱۲- مرحلة «یقوموا»: وفی المقابل یتهیؤون لخوض حرب واسعة ومصیریة مع العدو –کما فی آیات سورة الإسراء- قرب فلسطین (یقوموا و قتلاهم شهداء)؛ وبناءا علی البشارة الغیبیة للقرآن الکریم فی الآیات الأولی من سورة الروم وبقرینة «فیقاتلون فینصرون»، ینتصر المحور الشیعی بقیادة إیران فی الحرب القادمة مع إسرائیل، والتی تکون قبل الظهور. وبالطبع لن یفصل بین هذه الأحداث والظهور مدة طویلة (لاستبقیت نفسی لصاحب هذا الأمر)

۱۳- رغم وقوع اشتباکات بین محور المقاومة الشیعی والعدو، یبدو أن زمن الحرب المصیریة مع إسرائیل سیکون بعد واقعة «هرج الروم» وقبل حضور «مارقة الروم».

۱۴- کما وأن عبارة «لا یدفعونها إلا إلی صاحبکم» تدل بوضوح علی أن توقع سقوط حکومة الإیرانیین قبل الظهور، ضرب من الخیال لن یتحقق أبدا، وستتصل ثورتهم بحکومة إمام الزمان عج العالمیة.

۱۵- ولکن السؤال الهام هو، إن کان العصر الآن هو عصر الظهور، أی مرحلة نحن الآن؟ أفی مرحلة «سیوفهم علی عواتقهم» أم «فیعطون ما سألوه»؟

ترجمه انگلیسی

Pre-Reappearance Iran:

Iranians will make two attempts to restore their right; then they will get ready to fight the enemy in the land of Palestine.

۱- Among the pre-reappearance events and incidents in the view of Sunni and Shia schools, is the uprising that takes place by the people of the east to facilitate and hasten the process of reappearance.

۲- The authentic Hadith on the people of the east’s revolution in the book al-Ghayba by al-Nu’mani:

۳- A group will rise (uprising and revolution) from the east; they demand their due right from the enemy, yet it is not granted to them. Once again, they demand it from the enemy, yet they are denied again, at this point they hang their swords from their shoulders (a metaphor for military-strength showoff or attacking the enemy); thus they will be offered what they had demanded but they (Iranians) refuse to take it this time and they rise and hand over the flag of their government to the Imam al-Mahdi. Those killed in this movement are martyrs and let it be known, if I were at that time, I would have certainly reserved myself for Imam al-Mahdi. (Source: al-Nu’mani, al-Ghayba p.۲۷۳)

۴- The phrase «they rise from the east:» technically, rising means uprising, revolution and endeavor to establish a government, and since this movement is regarded as just and rightful (hence the phrase: those killed in this movement are martyrs), uprising and revolution against an unjust ruler fits such definition very clearly.

۵- «the people from the East:» according to both Shia and Sunni Hadith, the pre-reappearance flags of the east that pave the way for Imam al-Mahdi’s rule have three very important characteristics, namely: being Twelver Shia, belief in the Imamate of the twelfth Imam (hence the phrase "[they will] hand over the flag of their government to the Imam al-Mahdi); and being Iranians (the kin of Salman) and having the goal of freeing Palestine.

۶- «[D]emanding their due right:» since it is said they first demand their right and then start a military phase, so it means they demand their right that had previously been denied by the enemy. (It was the enemy who first denied them their right.)

۷- And who are the ones in the opposite front? Clear and obvious, the enemies of Islam, Shia and the twelfth Imam’s rule, that is the wicked triangle alliance of «the Western bullying powers, the Zionist regime and their regional Arab allies.» Especially the Zionists and their western supporters will make the arrogant front against the revolution/resistance from the east, and refuse to give Iranians’ their due right.

۸- The phase of «demanding the right;» this has two stages in which Iranians demand their right through negotiations, after these two stages and once they are disappointed to get their right that way, they take a different measure in the third step, that is, they use military strength to get their right.

۹- The stage of «swords;» once they realize their enemies are not going to give them their right, Iranians will demand their right for the third time, not through negotiations, but military strength.

۱۰- Then, and after some incidents, the enemies will have no other choice but to recognize Iranians’ right; surprisingly, although they insisted on taking their right in the two previous phases, this time Iranians will refuse to accept it.

۱۱- The phase of «they rise;» in contrast, they get ready for a comprehensive and fateful battle with the enemies –according to the verses of the chapter of Isra in Qur’an- near Palestine; and based on Qur’an’s prophecies in the beginning verses of the chapter Rome, and by taking into account the phrase «they will fight and prevail,» the Shia pivot with Iranian leadership will prevail in the future battle with the Zionist regime before the reappearance. However, these developments will not be very long before the reappearance.

۱۲- It seems the time of war between Shia and the enemy will be after «chaos in Rome» and before the presence of «Roman outlaws.»

۱۳- The phrase «they only hand their flag to Imam al-Mahdi» obviously indicates that the fall of Iranians’ government before the reappearance is a delusional and disturbed fantasy that will never be realized and the Iranian revolution will meet the global rule of Imam al-Mahdi

۱۴- But the decisive question remains, if this is the age of reappearance, which phase are we currently in? The phase of «they hang their sword from their shoulders,» or the phase of «they are offered their right?»

عناوین مرتبط

فتنه اقلیم سنی و سناریوی آینده عراق قبل از ظهور

حوادث فتنه منطقه شام، رمزگشایی از بازیگران داخلی و بین المللی بحران سوریه قبل از ظهور

* مصطفی امیری، دانش آموخته حوزه علمیه قم

پرسش و پاسخ در مذاکره دو مرحله ای ایرانیان برای اثبات حق در مواجهه با استکبار / مرحله سوم: قدرت نمایی نظامی ایران قبل از ظهور و جنگ با دشمن غربی و یهود

گفتگو با هوش مصنوعی