سوره ای که بلاها را دفع می کند+ صوت آیات



به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره نحل شانزدهمین سوره قرآن جزء چهاردهم و از سوره های مکی قرآن کریم است.

سخن از نعمت های خداوند، اشاره به معاد و دلایل توحید و عظمت خدا از موضوعات مطرح در این سوره است، سوره نحل به عدل و احسان و هجرت و جهاد توصیه و از ظلم و ستم و پیمان شکنی نهی می کند، حرام بودن خوردن شراب، گوشت مردار، گوشت خوک و خون از جمله احکام عملی مطرح شده در این سوره است.

پیامبر (ص) درباره فضیلت سوره نحل می فرماید: هر کس این سوره را بخواند خداوند نعمت هایی که در دنیا به او داده با او حساب نخواهد کرد و پاداش او به اندازه کسی است که بمیرد و وصیتی نیکو از خود به یادگار گذارد.

امام باقر (ع) نیز در این باره فرمودند: هر کس سوره نحل را در هر ماه بخواند در دنیا زیان نبیند و هفتاد نوع بلا که آسان ترین آن ها جنون و جذام و پیسی است از او دور خواهد شد و جای او در بهشت عدن است که در وسط بهشت های دیگر قرار دارد.

در امان ماندن از ابلیس و لشکریان و پیروانش از خواص سوره نحل است.

فایل صوتی تلاوت سوره نحل با صدای شهریار پرهیزگار

متن سوره نحل همراه با ترجمه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند رحمتگر مهربان

أتی أمر الله فلا تستعجلوه سبحانه وتعالی عما یشرکون ﴿۱

[هان]امر خدا دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وی]شریک می سازند (۱)

ینزل الملائکة بالروح من أمره علی من یشاء من عباده أن أنذروا أنه لا إله إلا أنا فاتقون ﴿۲

فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل می کند که بیم دهید که معبودی جز من نیست پس از من پروا کنید (۲)

خلق السماوات والأرض بالحق تعالی عما یشرکون ﴿۳

آسمان ها و زمین را به حق آفریده است او فراتر است از آنچه [با وی]شریک می گردانند (۳)

خلق الإنسان من نطفة فإذا هو خصیم مبین ﴿۴

انسان را از نطفه ای آفریده است آنگاه ستیزه جویی آشکار است (۴)

والأنعام خلقها لکم فیها دفء ومنافع ومنها تأکلون ﴿۵

و چارپایان را برای شما آفرید در آن ها برای شما [وسیله]گرمی و سودهایی است و از آن ها می خورید (۵)

ولکم فیها جمال حین تریحون وحین تسرحون ﴿۶

و در آن ها برای شما زیبایی است آنگاه که [آن ها را]از چراگاه برمی گردانید و هنگامی که [آن ها را]به چراگاه می برید (۶)

وتحمل أثقالکم إلی بلد لم تکونوا بالغیه إلا بشق الأنفس إن ربکم لرءوف رحیم ﴿۷

و بارهای شما را به شهری می برند که جز با مشقت بدن ها بدان نمی توانستید برسید قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است (۷)

والخیل والبغال والحمیر لترکبوها وزینة ویخلق ما لا تعلمون ﴿۸

و اسبان و استران و خران را [آفرید]تا بر آن ها سوار شوید و [برای شما]تجملی [باشد]و آنچه را نمیدانید می آفریند (۸)

وعلی الله قصد السبیل ومنها جائر ولو شاء لهداکم أجمعین ﴿۹

و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخی از آن [راهها]کژ است و اگر [خدا]می خواست مسلما همه شما را هدایت میکرد (۹)

هو الذی أنزل من السماء ماء لکم منه شراب ومنه شجر فیه تسیمون ﴿۱۰

اوست کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب]آشامیدنی شما از آن است و روییدنی [هایی]که [رمه های خود را]در آن میچرانید [نیز]از آن است (۱۰)

ینبت لکم به الزرع والزیتون والنخیل والأعناب ومن کل الثمرات إن فی ذلک لآیة لقوم یتفکرون ﴿۱۱

به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر]برای شما می رویاند قطعا در این ها برای مردمی که اندیشه می کنند نشانه ای است (۱۱)

وسخر لکم اللیل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بأمره إن فی ذلک لآیات لقوم یعقلون ﴿۱۲

و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شده اند مسلما در این [امور]برای مردمی که تعقل می کنند نشانه هاست (۱۲)

وما ذرأ لکم فی الأرض مختلفا ألوانه إن فی ذلک لآیة لقوم یذکرون﴿۱۳

و [همچنین]آنچه را در زمین به رنگهای گوناگون برای شما پدید آورد [مسخر شما ساخت]بی تردید در این [امور]برای مردمی که پند می گیرند نشانه ای است (۱۳)

وهو الذی سخر البحر لتأکلوا منه لحما طریا وتستخرجوا منه حلیة تلبسونها وتری الفلک مواخر فیه ولتبتغوا من فضله ولعلکم تشکرون ﴿۱۴

و اوست کسی که دریا را مسخر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید و پیرایه ای که آن را می پوشید از آن بیرون آورید و کشتی ها را در آن شکافنده [آب]می بینی و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید (۱۴)

وألقی فی الأرض رواسی أن تمید بکم وأنهارا وسبلا لعلکم تهتدون ﴿۱۵

و در زمین کوههایی استوار افکند تا شما را نجنباند و رود ها و راه ها [قرار داد]تا شما راه خود را پیدا کنید (۱۵)

وعلامات وبالنجم هم یهتدون ﴿۱۶

و نشانه هایی [دیگر نیز قرار داد]و آنان به وسیله ستاره [قطبی]راهیابی می کنند (۱۶)

أفمن یخلق کمن لا یخلق أفلا تذکرون ﴿۱۷

پس آیا کسی که می آفریند، چون کسی است که نمی آفریند آیا پند نمی گیرید (۱۷)

وإن تعدوا نعمة الله لا تحصوها إن الله لغفور رحیم ﴿۱۸

و اگر نعمت [های]خدا را شماره کنید آن را نمی توانید بشمارید قطعا خدا آمرزنده مهربان است (۱۸)

والله یعلم ما تسرون وما تعلنون ﴿۱۹

و خدا آنچه را که پنهان می دارید و آنچه را که آشکار می سازید می داند (۱۹)

والذین یدعون من دون الله لا یخلقون شیئا وهم یخلقون ﴿۲۰

و کسانی را که جز خدا می خوانند چیزی نمی آفرینند در حالی که خود آفریده می شوند (۲۰)

أموات غیر أحیاء وما یشعرون أیان یبعثون ﴿۲۱

مردگانند نه زندگان و نمی دانند کی برانگیخته خواهند شد (۲۱)

إلهکم إله واحد فالذین لا یؤمنون بالآخرة قلوبهم منکرة وهم مستکبرون ﴿۲۲

معبود شما معبودی است یگانه پس کسانی که به آخرت ایمان ندارند دلهایشان انکارکننده [حق]است و خودشان متکبرند (۲۲)

لا جرم أن الله یعلم ما یسرون وما یعلنون إنه لا یحب المستکبرین﴿۲۳

شک نیست که خداوند آنچه را پنهان می دارند و آنچه را آشکار می سازند می داند و او گردنکشان را دوست نمی دارد (۲۳)

وإذا قیل لهم ماذا أنزل ربکم قالوا أساطیر الأولین ﴿۲۴

و، چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چیز نازل کرده است می گویند افسانه های پیشینیان است (۲۴)

لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیامة ومن أوزار الذین یضلونهم بغیر علم ألا ساء ما یزرون ﴿۲۵

تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نیز]بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه می کنند آگاه باشید چه بد باری را می کشند (۲۵)

قد مکر الذین من قبلهم فأتی الله بنیانهم من القواعد فخر علیهم السقف من فوقهم وأتاهم العذاب من حیث لا یشعرون ﴿۲۶

پیش از آنان کسانی بودند که مکر کردند و [لی]خدا از پایه بر بنیانشان زد درنتیجه از بالای سرشان سقف بر آنان فرو ریخت و از آنجا که حدس نمی زدند عذاب به سراغشان آمد (۲۶)

ثم یوم القیامة یخزیهم ویقول أین شرکائی الذین کنتم تشاقون فیهم قال الذین أوتوا العلم إن الخزی الیوم والسوء علی الکافرین ﴿۲۷

سپس روز قیامت آنان را رسوا می کند و می گوید کجایند آن شریکان من که در باره آن ها [با پیامبران]مخالفت میکردید کسانی که به آنان علم داده شده است می گویند در حقیقت امروز رسوایی و خواری بر کافران است (۲۷)

الذین تتوفاهم الملائکة ظالمی أنفسهم فألقوا السلم ما کنا نعمل من سوء بلی إن الله علیم بما کنتم تعملون ﴿۲۸

همانان که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالی که بر خود ستمکار بوده اند پس از در تسلیم درمی آیند [و می گویند]ما هیچ کار بدی نمیکردیم آری خدا به آنچه میکردید داناست (۲۸)

فادخلوا أبواب جهنم خالدین فیها فلبئس مثوی المتکبرین ﴿۲۹

پس از درهای دوزخ وارد شوید و در آن همیشه بمانید و حقا که چه بد است جایگاه متکبران (۲۹)

وقیل للذین اتقوا ماذا أنزل ربکم قالوا خیرا للذین أحسنوا فی هذه الدنیا حسنة ولدار الآخرة خیر ولنعم دار المتقین ﴿۳۰

و به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شود پروردگارتان چه نازل کرد می گویند خوبی برای کسانی که در این دنیا نیکی کردند [پاداش]نیکویی است و قطعا سرای آخرت بهتر است و چه نیکوست سرای پرهیزگاران (۳۰)

جنات عدن یدخلونها تجری من تحتها الأنهار لهم فیها ما یشاءون کذلک یجزی الله المتقین ﴿۳۱

بهشتهای عدن که در آن داخل می شوند رود ها از زیر [درختان]آن ها روان است در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [فراهم]است خدا این گونه پرهیزگاران را پاداش می دهد (۳۱)

الذین تتوفاهم الملائکة طیبین ۙ یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون ﴿٣٢

همان کسانی که فرشتگان جانشان را -در حالی که پاکند- می ستانند [و به آنان]می گویند: «درود بر شما باد، به [پاداش]آنچه انجام می دادید به بهشت درآیید.» (۳۲)

هل ینظر ون إلا أن تأتیهم الملائکة أو یأتی أمر ر بک ۚ کذٰلک فعل الذین من قبلهم ۚ وما ظلمهم الله ولٰکن کانوا أنفسهم یظلمون ﴿٣٣

آیا [کافران]جز این که فرشتگان [جان ستان]به سویشان آیند، یا فرمان پروردگارت [دایر بر عذابشان]دررسد، انتظاری می برند؟ کسانی که پیش از آنان بودند [نیز]این گونه رفتار کردند، و خدا به ایشان ستم نکرد، بلکه آنان به خود ستم می کردند. (۳۳)

فأصابهم سیئات ما عملوا وحاق بهم ما کانوا به یستهزئون ﴿٣٤

پس [کیفر]بدیهایی که کردند به آنان رسید، و آنچه مسخره اش می کردند آنان را فرا گرفت. (۳۴)

وقال الذین أشر کوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن ولا آباؤنا ولا حر منا من دونه من شیء ۚ کذٰلک فعل الذین من قبلهم ۚ فهل علی الر سل إلا البلاغ المبین ﴿٣٥

و کسانی که شرک ورزیدند گفتند: «اگر خدا می خواست -نه ما و نه پدرانمان- هیچ چیزی را غیر از او نمی پرستیدیم و بدون [حکم]او چیزی را حرام نمی شمردیم.» پیش از آنان [نیز]چنین رفتار کردند، و [لی]آیا جز ابلاغ آشکار بر پیامبران [وظیفه ای]است؟ (۳۵)

ولقد بعثنا فی کل أمة ر سولا أن اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت ۖ فمنهم من هدی الله ومنهم من حقت علیه الضلالة ۚ فسیر وا فی الأر ض فانظر وا کیف کان عاقبة المکذبین ﴿٣٦

و در حقیقت، در میان هر امتی فرستاده ای برانگیختیم [تا بگوید:]«خدا را بپرستید و از طاغوت [فریبگر]بپرهیزید.» پس، از ایشان کسی است که خدا [او را]هدایت کرده، و از ایشان کسی است که گمراهی بر او سزاوار است. بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است. (۳۶)

إن تحر ص علیٰ هداهم فإن الله لا یهدی من یضل ۖ وما لهم من ناصر ین ﴿٣٧

اگر [چه]بر هدایت آنان حرص ورزی، ولی خدا کسی را که فرو گذاشته است هدایت نمی کند، و برای ایشان یاری کنندگانی نیست. (۳۷)

وأقسموا بالله جهد أیمانهم ۙ لا یبعث الله من یموت ۚ بلیٰ وعدا علیه حقا ولٰکن أکثر الناس لا یعلمون ﴿٣٨

و با سخت ترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسی را که می میرد بر نخواهد انگیخت. آری، [انجام]این وعده بر او حق است، لیکن بیشتر مردم نمی دانند. (۳۸)

لیبین لهم الذی یختلفون فیه ولیعلم الذین کفر وا أنهم کانوا کاذبین ﴿٣٩

تا [خدا]آنچه را در [مورد]آن اختلاف دارند، برای آنان توضیح دهد، و تا کسانی که کافر شده اند، بدانند که آن ها خود دروغ می گفته اند. (۳۹)

إنما قولنا لشیء إذا أر دناه أن نقول له کن فیکون ﴿٤٠

ما وقتی چیزی را اراده کنیم، همین قدر به آن می گوییم: «باش»، بی درنگ موجود می شود. (۴۰)

والذین هاجر وا فی الله من بعد ما ظلموا لنبوئنهم فی الدنیا حسنة ۖ ولأجر الآخر ة أکبر ۚ لو کانوا یعلمون ﴿٤١

و کسانی که پس از ستمدیدگی، در راه خدا هجرت کرده اند، در این دنیا جای نیکویی به آنان می دهیم، و اگر بدانند، قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود. (۴۱)

الذین صبر وا وعلیٰ ر بهم یتوکلون ﴿٤٢

همانان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکل می کنند. (۴۲)

وما أر سلنا من قبلک إلا ر جالا نوحی إلیهم ۚ فاسألوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون ﴿٤٣

و پیش از تو [هم]جز مردانی که بدیشان وحی می کردیم گسیل نداشتیم. پس اگر نمی دانید، از پژوهندگان کتابهای آسمانی جویا شوید، (۴۳)

بالبینات والزبر ۗ وأنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم ولعلهم یتفکر ون ﴿٤٤

زیرا آنان را با دلایل آشکار و نوشته ها [فرستادیم]، و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم، تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی، و امید که آنان بیندیشند. (۴۴)

أفأمن الذین مکر وا السیئات أن یخسف الله بهم الأر ض أو یأتیهم العذاب من حیث لا یشعر ون ﴿٤٥

آیا کسانی که تدبیرهای بد می اندیشند، ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد، یا از جایی که حدس نمی زنند عذاب برایشان بیاید؟ (۴۵)

أو یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمعجزین ﴿٤٦

یا در حال رفت و آمدشان [گریبان]آنان را بگیرد، و کاری از دستشان برنیاید؟ (۴۶)

أو یأخذهم علیٰ تخوف فإن ر بکم لر ءوف ر حیم ﴿٤٧

یا آنان را در حالی که وحشت زده اند فرو گیرد؟ همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است. (۴۷)

أولم یر وا إلیٰ ما خلق الله من شیء یتفیأ ظلاله عن الیمین والشمائل سجدا لله وهم داخر ون ﴿٤٨

آیا به چیزهایی که خدا آفریده است، ننگریسته اند که [چگونه]سایه هایشان از راست و [از جوانب]چپ می گردد، و برای خدا در حال فروتنی سر بر خاک می سایند؟ (۴۸)

ولله یسجد ما فی السماوات وما فی الأر ض من دابة والملائکة وهم لا یستکبر ون ﴿٤٩

و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است، برای خدا سجده می کنند و تکبر نمی ورزند. (۴۹)

یخافون ر بهم من فوقهم ویفعلون ما یؤمر ون ۩ ﴿٥٠

از پروردگارشان که حاکم بر آنهاست می ترسند و آنچه را مأمورند انجام می دهند. (۵۰)

وقال الله لا تتخذوا إلهین اثنین إنما هو إله واحد فإیای فارهبون﴿۵۱

و خدا فرمود دو معبود برای خود مگیرید جز این نیست که او خدایی یگانه است پس تنها از من بترسید (۵۱)

وله ما فی السماوات والأرض وله الدین واصبا أفغیر الله تتقون﴿۵۲

و آنچه در آسمان ها و زمین است از آن اوست و آیین پایدار [نیز]از آن اوست پس آیا از غیر خدا پروا دارید (۵۲)

وما بکم من نعمة فمن الله ثم إذا مسکم الضر فإلیه تجأرون﴿۵۳

و هر نعمتی که دارید از خداست سپس، چون آسیبی به شما رسد به سوی او روی می آورید [و می نالید](۵۳)

ثم إذا کشف الضر عنکم إذا فریق منکم بربهم یشرکون ﴿۵۴

و، چون آن آسیب را از شما برطرف کرد آنگاه گروهی از شما به پروردگارشان شرک می ورزند (۵۴)

لیکفروا بما آتیناهم فتمتعوا فسوف تعلمون ﴿۵۵

[بگذار]تا آنچه را به ایشان عطا کرده ایم ناسپاسی کنند اکنون برخوردار شوید و [لی]زودا که بدانید (۵۵)

ویجعلون لما لا یعلمون نصیبا مما رزقناهم تالله لتسألن عما کنتم تفترون ﴿۵۶

و از آنچه به ایشان روزی دادیم نصیبی برای آن [خدایانی]که نمی دانند [چیست]می نهند به خدا سوگند که از آنچه به دروغ برمی بافتید حتما سؤال خواهید شد (۵۶)

ویجعلون لله البنات سبحانه ولهم ما یشتهون ﴿۵۷

و برای خدا دخترانی می پندارند منزه است او و برای خودشان آنچه را میل دارند [قرار می دهند](۵۷)

وإذا بشر أحدهم بالأنثی ظل وجهه مسودا وهو کظیم ﴿۵۸

و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند چهره اش سیاه می گردد در حالی که خشم [و اندوه]خود را فرو می خورد (۵۸)

یتواری من القوم من سوء ما بشر به أیمسکه علی هون أم یدسه فی التراب ألا ساء ما یحکمون ﴿۵۹

از بدی آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود]روی می پوشاند آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند وه چه بد داوری می کنند (۵۹)

للذین لا یؤمنون بالآخرة مثل السوء ولله المثل الأعلی وهو العزیز الحکیم ﴿۶۰

وصف زشت برای کسانی است که به آخرت ایمان ندارند و بهترین وصف از آن خداست و اوست ارجمند حکیم (۶۰)

ولو یؤاخذ الله الناس بظلمهم ما ترک علیها من دابة ولکن یؤخرهم إلی أجل مسمی فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة ولا یستقدمون ﴿۶۱

و اگر خداوند مردم را به [سزای]ستمشان مؤاخذه میکرد جنبنده ای بر روی زمین باقی نمی گذاشت لیکن [کیفر]آنان را تا وقتی معین بازپس می اندازد و، چون اجلشان فرا رسد ساعتی آن را پس و پیش نمی توانند افکنند (۶۱)

ویجعلون لله ما یکرهون وتصف ألسنتهم الکذب أن لهم الحسنی لا جرم أن لهم النار وأنهم مفرطون ﴿۶۲

و چیزی را که خوش نمی دارند برای خدا قرار می دهند و زبانشان دروغپردازی می کند که [سرانجام]نیکو از آن ایشان است حقا که آتش برای آنان است و به سوی آن پیش فرستاده خواهند شد (۶۲)

تالله لقد أرسلنا إلی أمم من قبلک فزین لهم الشیطان أعمالهم فهو ولیهم الیوم ولهم عذاب ألیم ﴿۶۳

سوگند به خدا که به سوی امتهای پیش از تو [رسولانی]فرستادیم [اما]شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم]سرپرستشان هموست و برایشان عذابی دردناک است (۶۳)

وما أنزلنا علیک الکتاب إلا لتبین لهم الذی اختلفوا فیه وهدی ورحمة لقوم یؤمنون ﴿۶۴

و ما [این]کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کرده اند برای آنان توضیح دهی و [آن]برای مردمی که ایمان می آورند رهنمود و رحمتی است (۶۴)

والله أنزل من السماء ماء فأحیا به الأرض بعد موتها إن فی ذلک لآیة لقوم یسمعون ﴿۶۵

و خدا از آسمان آبی فرود آورد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده گردانید قطعا در این [امر]برای مردمی که شنوایی دارند نشانه ای است (۶۵)

وإن لکم فی الأنعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث ودم لبنا خالصا سائغا للشاربین ﴿۶۶

و در دام ها قطعا برای شما عبرتی است از آنچه در [لابلای]شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیری ناب به شما می نوشانیم که برای نوشندگان گواراست (۶۶)

ومن ثمرات النخیل والأعناب تتخذون منه سکرا ورزقا حسنا إن فی ذلک لآیة لقوم یعقلون ﴿۶۷

و از میوه درختان خرما و انگور باده مستی بخش و خوراکی نیکو برای خود می گیرید قطعا در این [ها]برای مردمی که تعقل می کنند نشانه ای است (۶۷)

وأوحی ربک إلی النحل أن اتخذی من الجبال بیوتا ومن الشجر ومما یعرشون ﴿۶۸

و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [=الهام غریزی]کرد که از پاره ای کوه ها و از برخی درختان و از آنچه داربست [و چفته سازی]می کنند خانه هایی برای خود درست کن (۶۸)

ثم کلی من کل الثمرات فاسلکی سبل ربک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف ألوانه فیه شفاء للناس إن فی ذلک لآیة لقوم یتفکرون ﴿۶۹

سپس از همه میوه ها بخور و راههای پروردگارت را فرمانبردارانه بپوی [آنگاه]از درون [شکم]آن شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون می آید در آن برای مردم درمانی است راستی در این [زندگی زنبوران]برای مردمی که تفکر می کنند نشانه [قدرت الهی]است (۶۹)

والله خلقکم ثم یتوفاکم ومنکم من یرد إلی أرذل العمر لکی لا یعلم بعد علم شیئا إن الله علیم قدیر ﴿۷۰

و خدا شما را آفرید سپس [جان]شما را می گیرد و بعضی از شما تا خوارترین [دوره]سالهای زندگی [فرتوتی]بازگردانده می شود به طوری که بعد از [آن همه]دانستن [دیگر]چیزی نمی دانند قطعا خدا دانای تواناست (۷۰)

والله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق فما الذین فضلوا برادی رزقهم علی ما ملکت أیمانهم فهم فیه سواء أفبنعمة الله یجحدون﴿۷۱

و خدا بعضی از شما را در روزی بر بعضی دیگر برتری داده است و [لی]کسانی که فزونی یافته اند روزی خود را به بندگان خود نمی دهند تا در آن با هم مساوی باشند آیا باز نعمت خدا را انکار می کنند (۷۱)

والله جعل لکم من أنفسکم أزواجا وجعل لکم من أزواجکم بنین وحفدة ورزقکم من الطیبات أفبالباطل یؤمنون وبنعمت الله هم یکفرون ﴿۷۲

و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما پسران و نوادگانی نهاد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید آیا [باز هم]به باطل ایمان می آورند و به نعمت خدا کفر می ورزند (۷۲)

ویعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا من السماوات والأرض شیئا ولا یستطیعون ﴿۷۳

و به جای خدا چیزهایی را می پرستند که در آسمان ها و زمین به هیچ وجه اختیار روزی آنان را ندارند و [به کاری]توانایی ندارند (۷۳)

فلا تضربوا لله الأمثال إن الله یعلم وأنتم لا تعلمون ﴿۷۴

پس برای خدا مثل نزنید که خدا می داند و شما نمیدانید (۷۴)

ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لا یقدر علی شیء ومن رزقناه منا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرا وجهرا هل یستوون الحمد لله بل أکثرهم لا یعلمون ﴿۷۵

خدا مثلی می زند بنده ای است زرخرید که هیچ کاری از او برنمی آید آیا [او]با کسی که به وی از جانب خود روزی نیکو داده ایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق می کند یکسانست سپاس خدای راست [نه]بلکه بیشترشان نمی دانند (۷۵)

وضرب الله مثلا رجلین أحدهما أبکم لا یقدر علی شیء وهو کل علی مولاه أینما یوجهه لا یأت بخیر هل یستوی هو ومن یأمر بالعدل وهو علی صراط مستقیم ﴿۷۶

و خدا مثلی [دیگر]می زند دو مردند که یکی از آن ها لال است و هیچ کاری از او برنمی آید و او سربار خداوندگارش می باشد هر جا که او را می فرستد خیری به همراه نمی آورد آیا او با کسی که به عدالت فرمان می دهد و خود بر راه راست است یکسان است (۷۶)

ولله غیب السماوات والأرض وما أمر الساعة إلا کلمح البصر أو هو أقرب إن الله علی کل شیء قدیر ﴿۷۷

و نهان آسمان ها و زمین از آن خداست و کار قیامت جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر [از آن]نیست زیرا خدا بر هر چیزی تواناست (۷۷)

والله أخرجکم من بطون أمهاتکم لا تعلمون شیئا وجعل لکم السمع والأبصار والأفئدة لعلکم تشکرون ﴿۷۸

و خدا شما را از شکم مادرانتان در حالی که چیزی نمی دانستید بیرون آورد و برای شما گوش و چشم ها و دل ها قرار داد باشد که سپاسگزاری کنید (۷۸)

ألم یروا إلی الطیر مسخرات فی جو السماء ما یمسکهن إلا الله إن فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون ﴿۷۹

آیا به سوی پرندگانی که در فضای آسمان رام شده اند ننگریسته اند جز خدا کسی آن ها را نگاه نمی دارد راستی در این [قدرت نمایی]برای مردمی که ایمان می آورند نشانه هایی است (۷۹)

والله جعل لکم من بیوتکم سکنا وجعل لکم من جلود الأنعام بیوتا تستخفونها یوم ظعنکم ویوم إقامتکم ومن أصوافها وأوبارها وأشعارها أثاثا ومتاعا إلی حین ﴿۸۰

و خدا برای شما خانه هایتان را مایه آرامش قرار داد و از پوست دام ها برای شما خانه هایی نهاد که آن [ها]را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبک می یابید و از پشم ها و کرک ها و موهای آن ها وسایل زندگی که تا چندی مورد استفاده است [قرار داد](۸۰)

والله جعل لکم مما خلق ظلالا وجعل لکم من الجبال أکنانا وجعل لکم سرابیل تقیکم الحر وسرابیل تقیکم بأسکم کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون ﴿۸۱

و خدا از آنچه آفریده به سود شما سایه هایی فراهم آورده و از کوه ها برای شما پناهگاه هایی قرار داده و برای شما تنپوشهایی مقرر کرده که شما را از گرما [و سرما]حفظ می کند و تنپوش ها [=زره ها]یی که شما را در جنگتان حمایت می نماید این گونه وی نعمتش را بر شما تمام می گرداند امید که شما [به فرمانش]گردن نهید (۸۱)

فإن تولوا فإنما علیک البلاغ المبین ﴿۸۲

پس اگر رویگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشکار است (۸۲)

یعرفون نعمت الله ثم ینکرونها وأکثرهم الکافرون ﴿۸۳

نعمت خدا را می شناسند، اما باز هم منکر آن می شوند و بیشترشان کافرند (۸۳)

ویوم نبعث من کل أمة شهیدا ثم لا یؤذن للذین کفروا ولا هم یستعتبون ﴿۸۴

و [یاد کن]روزی را که از هر امتی گواهی برمی انگیزیم سپس به کسانی که کافر شده اند رخصت داده نمی شود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت (۸۴)

وإذا رأی الذین ظلموا العذاب فلا یخفف عنهم ولا هم ینظرون﴿۸۵

و چون کسانی که ستم کرده اند عذاب را ببینند [شکنجه]آنان کاسته نمی گردد و مهلت نمی یابند (۸۵)

وإذا رأی الذین أشرکوا شرکاءهم قالوا ربنا هؤلاء شرکاؤنا الذین کنا ندعو من دونک فألقوا إلیهم القول إنکم لکاذبون ﴿۸۶

و چون کسانی که شرک ورزیدند شریکان خود را ببینند می گویند پروردگارا این ها بودند آن شریکانی که ما به جای تو می خواندیم و [لی شریکان]قول آنان را رد می کنند که شما جدا دروغگویانید (۸۶)

وألقوا إلی الله یومئذ السلم وضل عنهم ما کانوا یفترون ﴿۸۷

و آن روز در برابر خدا از در تسلیم درآیند و آنچه را که برمی بافتند بر باد می رود (۸۷)

الذین کفروا وصدوا عن سبیل الله زدناهم عذابا فوق العذاب بما کانوا یفسدون ﴿۸۸

کسانی که کفر ورزیدند و از راه خدا باز داشتند به [سزای]آنکه فساد میکردند عذابی بر عذابشان می افزاییم (۸۸)

ویوم نبعث فی کل أمة شهیدا علیهم من أنفسهم وجئنا بک شهیدا علی هؤلاء ونزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء وهدی ورحمة وبشری للمسلمین ﴿۸۹

و [به یاد آور] روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم]بر این [امت]گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم (۸۹)

إن الله یأمر بالعدل والإحسان وإیتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی یعظکم لعلکم تذکرون ﴿۹۰

در حقیقت خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز می دارد به شما اندرز می دهد باشد که پند گیرید (۹۰)

وأوفوا بعهد الله إذا عاهدتم ولا تنقضوا الأیمان بعد توکیدها وقد جعلتم الله علیکم کفیلا ۚ إن الله یعلم ما تفعلون ﴿٩١

و چون با خدا پیمان بستید، به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای [خود را] پس از استوار کردن آنها مشکنید، با اینکه خدا را بر خود ضامن [و گواه ] قرار داده اید، زیرا خدا آنچه را انجام می دهید می داند. (۹۱)

ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة أنکاثا تتخذون أیمانکم دخلا بینکم أن تکون أمة هی أر بیٰ من أمة ۚ إنما یبلوکم الله به ۚ ولیبینن لکم یوم القیامة ما کنتم فیه تختلفون ﴿٩٢

و مانند آن [زنی ] که رشته خود را پس از محکم بافتن، [یکی یکی ] از هم می گسست مباشید که سوگندهای خود را میان خویش وسیله [فریب و] تقلب سازید [به خیال این ] که گروهی از گروه دیگر [در داشتن امکانات ] افزونترند. جز این نیست که خدا شما را بدین وسیله می آزماید و روز قیامت در آنچه اختلاف می کردید، قطعا برای شما توضیح خواهد داد. (۹۲)

ولو شاء الله لجعلکم أمة واحدة ولٰکن یضل من یشاء ویهدی من یشاء ۚ ولتسألن عما کنتم تعملون ﴿٩٣

و اگر خدا می خواست قطعا شما را امتی واحد قرار می داد، ولی هر که را بخواهد بیراه و هر که را بخواهد هدایت می کند و از آنچه انجام می دادید حتما سؤال خواهید شد. (۹۳)

ولا تتخذوا أیمانکم دخلا بینکم فتزل قدم بعد ثبوتها وتذوقوا السوء بما صددتم عن سبیل الله ۖ ولکم عذاب عظیم ﴿٩٤

و زنهار، سوگندهای خود را دستاویز تقلب میان خود قرار مدهید، تا گامی بعد از استواریش بلغزد، و شما به [سزای ] آنکه [مردم را] از راه خدا باز داشته اید دچار شکنجه شوید و برای شما عذابی بزرگ باشد. (۹۴)

ولا تشتر وا بعهد الله ثمنا قلیلا ۚ إنما عند الله هو خیر لکم إن کنتم تعلمون ﴿٩٥

و پیمان خدا را به بهای ناچیزی مفروشید، زیرا آنچه نزد خداست -اگر بدانید- همان برای شما بهتر است. (۹۵)

ما عندکم ینفد ۖ وما عند الله باق ۗ ولنجزین الذین صبر وا أجر هم بأحسن ما کانوا یعملون ﴿٩٦

آنچه پیش شماست تمام می شود و آنچه پیش خداست پایدار است، و قطعا کسانی را که شکیبایی کردند به بهتر از آنچه عمل می کردند، پاداش خواهیم داد. (۹۶)

من عمل صالحا من ذکر أو أنثیٰ وهو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة ۖ ولنجزینهم أجر هم بأحسن ما کانوا یعملون ﴿٩٧

هر کس -از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعا او را با زندگی پاکیزه ای، حیات [حقیقی ] بخشیم، و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام می دادند پاداش خواهیم داد. (۹۷)

فإذا قر أت القر آن فاستعذ بالله من الشیطان الر جیم ﴿٩٨

پس چون قرآن می خوانی از شیطان مطرود به خدا پناه بر، (۹۸)

إنه لیس له سلطان علی الذین آمنوا وعلیٰ ر بهم یتوکلون ﴿٩٩

چرا که او را بر کسانی که ایمان آورده اند، و بر پروردگارشان توکل می کنند، تسلطی نیست. (۹۹)

إنما سلطانه علی الذین یتولونه والذین هم به مشر کون ﴿١٠٠

تسلط او فقط بر کسانی است که وی را به سرپرستی برمی گیرند، و بر کسانی که آنها به او [خدا] شرک می ورزند. (۱۰۰)

وإذا بدلنا آیة مکان آیة ۙ والله أعلم بما ینزل قالوا إنما أنت مفتر ۚ بل أکثر هم لا یعلمون ﴿١٠١

و چون حکمی را به جای حکم دیگر بیاوریم -و خدا به آنچه به تدریج نازل می کند داناتر است- می گویند: «جز این نیست که تو دروغ بافی.» [نه،] بلکه بیشتر آنان نمی دانند. (۱۰۱)

قل نزله ر وح القدس من ر بک بالحق لیثبت الذین آمنوا وهدی وبشر یٰ للمسلمین ﴿١٠٢

بگو: آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده، تا کسانی را که ایمان آورده اند استوار گرداند، و برای مسلمانان هدایت و بشارتی است. (۱۰۲)

ولقد نعلم أنهم یقولون إنما یعلمه بشر ۗ لسان الذی یلحدون إلیه أعجمی وهٰذا لسان عر بی مبین ﴿١٠٣

و نیک می دانیم که آنان می گویند: «جز این نیست که بشری به او می آموزد.» [نه چنین نیست، زیرا] زبان کسی که [این ] نسبت را به او می دهند غیر عربی است و این [قرآن ] به زبان عربی روشن است. (۱۰۳)

إن الذین لا یؤمنون بآیات الله لا یهدیهم الله ولهم عذاب ألیم ﴿١٠٤

در حقیقت، کسانی که به آیات خدا ایمان ندارند، خدا آنان را هدایت نمی کند و برایشان عذابی دردناک است. (۱۰۴)

إنما یفتر ی الکذب الذین لا یؤمنون بآیات الله ۖ وأولٰئک هم الکاذبون ﴿١٠٥

تنها کسانی دروغ پردازی می کنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند. (۱۰۵)

من کفر بالله من بعد إیمانه إلا من أکر ه وقلبه مطمئن بالإیمان ولٰکن من شر ح بالکفر صدر ا فعلیهم غضب من الله ولهم عذاب عظیم ﴿١٠٦

هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابی سخت خواهد داشت ] مگر آن کس که مجبور شده و[لی ] قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینه اش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابی بزرگ خواهد بود، (۱۰۶)

ذٰلک بأنهم استحبوا الحیاة الدنیا علی الآخر ة وأن الله لا یهدی القوم الکافر ین ﴿١٠٧

زیرا آنان زندگی دنیا را بر آخرت برتری دادند و [هم ] اینکه خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. (۱۰۷)

أولٰئک الذین طبع الله علیٰ قلوبهم وسمعهم وأبصار هم ۖ وأولٰئک هم الغافلون ﴿١٠٨

آنان کسانی اند که خدا بر دلها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند. (۱۰۸)

لا جر م أنهم فی الآخر ة هم الخاسر ون ﴿١٠٩

شک نیست که آنها در آخرت همان زیانکارانند. (۱۰۹)

ثم إن ر بک للذین هاجر وا من بعد ما فتنوا ثم جاهدوا وصبر وا إن ر بک من بعدها لغفور ر حیم ﴿١١٠

با این حال، پروردگار تو نسبت به کسانی که پس از [آن همه ] زجر کشیدن، هجرت کرده و سپس جهاد نمودند و صبر پیشه ساختند، پروردگارت [نسبت به آنان ] بعد از آن [همه مصایب ] قطعا آمرزنده و مهربان است. (۱۱۰)

یوم تأتی کل نفس تجادل عن نفسها وتوفیٰ کل نفس ما عملت وهم لا یظلمون ﴿١١١

یاد کن روزی را که هر کس می آید [و] از خود دفاع می کند، و هر کس به آنچه کرده، بی کم و کاست پاداش می یابد و بر آنان ستم نمی رود. (۱۱۱)

وضر ب الله مثلا قر یة کانت آمنة مطمئنة یأتیها ر زقها ر غدا من کل مکان فکفر ت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع والخوف بما کانوا یصنعون ﴿١١٢

و خدا شهری را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان می رسید، پس [ساکنانش ] نعمتهای خدا را ناسپاسی کردند، و خدا هم به سزای آنچه انجام می دادند، طعم گرسنگی و هراس را به [مردم ] آن چشانید. (۱۱۲)

ولقد جاءهم ر سول منهم فکذبوه فأخذهم العذاب وهم ظالمون ﴿١١٣

و به یقین، فرستاده ای از خودشان برایشان آمد، اما او را تکذیب کردند، پس در حالی که ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت. (۱۱۳)

فکلوا مما ر زقکم الله حلالا طیبا واشکر وا نعمت الله إن کنتم إیاه تعبدون ﴿١١٤

پس، از آنچه خدا شما را روزی کرده است، حلال [و] پاکیزه بخورید، و نعمت خدا را -اگر تنها او را می پرستید- شکر گزارید. (۱۱۴)

إنما حر م علیکم المیتة والدم ولحم الخنزیر وما أهل لغیر الله به ۖ فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فإن الله غفور ر حیم ﴿١١٥

جز این نیست که [خدا] مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده حرام گردانیده است. [با این همه،] هر کس که [به خوردن آنها] ناگزیر شود، و سرکش و زیاده خواه نباشد، قطعا خدا آمرزنده مهربان است. (۱۱۵)

ولا تقولوا لما تصف ألسنتکم الکذب هٰذا حلال وهٰذا حر ام لتفتر وا علی الله الکذب ۚ إن الذین یفتر ون علی الله الکذب لا یفلحون ﴿١١٦

و برای آنچه زبان شما به دروغ می پردازد، مگویید: «این حلال است و آن حرام » تا بر خدا دروغ بندید، زیرا کسانی که بر خدا دروغ می بندند رستگار نمی شوند. (۱۱۶)

متاع قلیل ولهم عذاب ألیم ﴿١١٧

ایشان راست اندک بهره ای، و[لی ] عذابشان پر درد است. (۱۱۷)

وعلی الذین هادوا حر منا ما قصصنا علیک من قبل ۖ وما ظلمناهم ولٰکن کانوا أنفسهم یظلمون ﴿١١٨

و بر کسانی که یهودی شدند، آنچه را قبلا بر تو حکایت کردیم، حرام گردانیدیم، و ما بر آنان ستم نکردیم، بلکه آنها به خود ستم می کردند. (۱۱۸)

ثم إن ر بک للذین عملوا السوء بجهالة ثم تابوا من بعد ذٰلک وأصلحوا إن ر بک من بعدها لغفور ر حیم ﴿١١٩

[با این همه ] پروردگار تو نسبت به کسانی که به نادانی مرتکب گناه شده، سپس توبه کرده و به صلاح آمده اند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است. (۱۱۹)

إن إبر اهیم کان أمة قانتا لله حنیفا ولم یک من المشر کین ﴿١٢٠

به راستی ابراهیم، پیشوایی مطیع خدا [و] حق گرای بود و از مشرکان نبود. (۱۲۰)

شاکر ا لأنعمه ۚ اجتباه وهداه إلیٰ صر اط مستقیم ﴿١٢١

و نعمتهای او را شکرگزار بود. [خدا] او را برگزید و به راهی راست هدایتش کرد. (۱۲۱)

وآتیناه فی الدنیا حسنة ۖ وإنه فی الآخر ة لمن الصالحین ﴿١٢٢

و در دنیا به او نیکویی و [نعمت ] دادیم و در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود. (۱۲۲)

ثم أوحینا إلیک أن اتبع ملة إبر اهیم حنیفا ۖ وما کان من المشر کین ﴿١٢٣

سپس به تو وحی کردیم که: «از آیین ابراهیم حق گرای پیروی کن، [چرا که ] او از مشرکان نبود.» (۱۲۳)

إنما جعل السبت علی الذین اختلفوا فیه ۚ وإن ر بک لیحکم بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون ﴿١٢٤

بزرگداشت شنبه، بر کسانی که در باره آن اختلاف کردند مقرر گردید، و قطعا پروردگارت روز رستاخیز میان آنها در باره چیزی که در مورد آن اختلاف می کردند، داوری خواهد کرد. (۱۲۴)

ادع إلیٰ سبیل ر بک بالحکمة والموعظة الحسنة ۖ وجادلهم بالتی هی أحسن ۚ إن ر بک هو أعلم بمن ضل عن سبیله ۖ وهو أعلم بالمهتدین ﴿١٢٥

با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه ای ] که نیکوتر است مجادله نمای. در حقیقت، پروردگار تو به [حال ] کسی که از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال ] راه یافتگان [نیز ]داناتر است. (۱۲۵)

وإن عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به ۖ ولئن صبر تم لهو خیر للصابر ین ﴿١٢٦

و اگر عقوبت کردید، همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفته اید [متجاوز را ] به عقوبت رسانید، و اگر صبر کنید البته آن برای شکیبایان بهتر است. (۱۲۶)

واصبر وما صبر ک إلا بالله ۚ ولا تحزن علیهم ولا تک فی ضیق مما یمکر ون ﴿١٢٧

و صبر کن و صبر تو جز به [توفیق ] خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ می کنند دل تنگ مدار. (۱۲۷)

إن الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون ﴿١٢٨

در حقیقت، خدا با کسانی است که پروا داشته اند و [با] کسانی [است ] که آنها نیکوکارند. (۱۲۸)

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در سوره ای که بلاها را دفع می کند+ صوت آیات

گفتگو با هوش مصنوعی