نسبت «<span class="text danger">۲۳</span> نفر» و «<a href="/fa/dashboard/ که ماه کامل شد" class="text info">شبی که ماه کامل شد</a>» با <a href="/fa/dashboard/ سینما" class="text info">شعبده سینما</a>

خبرگزاری تسنیم- کیوان امجدیان
دیروز ۳ فیلم یلدا، جمشیدیه و مردی بدون سایه در سالن رسانه اکران شد و امروز فیلمهای«دیدن این فیلم جرم است»، بیست و سه نفر و « پالتو شتری» قرار است در سالن رسانه ها نمایش داده شود.
یکی دو شب قبل در سینماهای مردمی دو فیلم را دیدم که درباره آنها خواهم نوشت. «بیست و سه نفر» و «شبی که ماه کامل شد».
بیست و سه نفر فیلم بدی نیست. از این حیث که با مخاطبش صداقت دارد و به او دروغ نمی گوید. موسیقی متن فیلم کار آریا عظیمی نژاد است و طبیعتا برای او هیچ کاری ندارد که از جعبه جادویی موسیقی اش یک ریتم حسی و کاملا درگیر کننده در بیاورد و بگذارد توی مشت کارگردان تا او هم با کمک داستان خوب و چند حرکت آهسته و دیزالو و همین موسیقی آریا مخاطبش را خیس اشک از سالن سینما بیرون بفرستد.
اما کارگردان فیلم ترجیح داده در عوض جعل لحظه ها و ساختن دنیایی متفاوت با جهان واقعی، دنیای فیلمش را به جهان واقعی نزدیک کند. روی همین حساب هم هست که وقتی ابتدای فیلم حمله رزمنده ها به نیروهای عراقی و شکست دادن ابتدایی آنها و اسیر گرفتن و … را می بینید نه حسی از نماهای حسی و استفاده از تکنیک های تصویری به قصد اشک گرفتن یا ایجاد روحیه حماسی هست و نه حتی نشانی از یک موسیقی که روی صندلی میخکوبت کند.
همه چیز واقعی است. انگار کارگردان می خواسته تو را واقعا توی این فضای واقعی و نه یک فضای مجعول قرار دهد. گویی خود را مقید کرده که از هر ابزاری که سینما را به شعبده تبدیل می کند پرهیز داشته باشد و تمام توانش را بر روایت غیرپیچیده و واقعی از یک موقعیت خاص قرار دهد. فیلم تا اندازه زیادی به کتابی که از آن اقتباس انجام شده وفادار مانده و شاید اصلا چیزی که باعث می شود این فیلم فقط در حد یک اثر خوب و نه یک فیلم درخشان بمان همین وفادار ماندن به متن است. شاید اگر در این فیلم زاویه دید عوض می شد و شخصیت محوری از ۲۳ نفر به ملاصالح تغییر می کرد آن وقت مخاطب با رضایت خاطر بیشتری از سینما بیرون می رفت. به هر روی این فیلم در میان فیلم های دفاع مقدس کاری تازه و تجربه ای قابل احترام است که می تواند در سالهای بعد هم اشکالات ساخت این دست از فیلم های دفاع مقدس رفع شود و ۲۳ نفر نقطه شروع خوبی برای ساخت آثاری متفاوت در حوزه دفاع مقدس باشد.
شبی که ماه کامل شد از آن دست فیلمهاست که هم فیلم خوبی است و هم عوامل فیلم با زیرکی از قبل نقشه دقیق (واحتمالا پرخرج) تبلیغی برای فیلمشان ریخته اند.
از اولین اکران فیلم در سینماهای مردمی یکباره نقدهایی در رسانه های رسمی و غیررسمی منتشر شد با این مضمون که فیلم تازه خانم آبیار یک شاهکار است.
فیلم اما فقط یک فیلم خوب است، با چند ایراد. فیلمی که در آن شخصیت ها خوب پردازش می شوند. بازی ها درخشان است و در آن خانم آبیار از ابزارهای شعبده برای سینمایش به شکلی حرفه ای و خوب استفاده کرده است. اساسا همین شعبده دانستن باعث می شود تا مخاطبان به وجد بیایند و گمان کنند که مهمترین و عجیبترین اتفاق مقابل چشمان نها دارد روی می دهد. درست مثل وقتی که یک شعبده باز بسیار متبحر آدمی را از وسط نصف می کند یا از دیوارچین رد می شود.
کار خانم آبیار هم همین است. صدالبته بد هم نیست و حاصل نوعی نگاه به سینماست. نگاهی که معتقد است کارگردان باید با استفاده از هر تکنیکی که امکانش هست و با بهترین موسیقی و فیلمبرداری و گریم و …کاری کند که وقتی یکی از دو شخصیت اصلی و نزدیک فیلم آن یکی را کشت مخاطب روی صندلی میخکوب شود و تا چند روز خوابش نبرد. فیلم خانم آبیار به اندازه ای، این کار را دقیق و درست انجام داده که هیچکس به ذهنش نمی رسد که چرا در این فیلم با موضوع ماجرای ریگی هیچ ردی از عملیات اطلاعاتی دستگیری ریگی نیست؟ چطور ممکن است یک داستان که به واسطه بخش آخرش شهرت یافته را به فیلم تبدیل کنی و اصلی ترین بخش یعنی همان آخر ماجرا را کار نکنی؟
با این وجود فیلم «شبی که ماه کامل شد» نشان داد که خانم کارگردان کاربلد و حرفه ای در کارش به بلوغ قابل قبولی رسیده و در آینده از این خانم کارگردان می توان فیلم هایی درخشان و ماندگار در سینما دید.
و اما امروز:
دیدن این فیلم جرم است.فیلمی که گمان میکردم اثری هنری است و حاصل شکستن بغض فروخورده جماعتی که از همه طرف مورد حمله هستند. تصوری که دارم به اشتباه بودنش پی می برم. در مطلب بعدی چون و چرایش را توضیح خواهم داد.
پالتو شتری هم اولین تجربه کارگردانی مهدی علی میرزایی است. او پیشتر نویسندگی فیلمنامه فیلمهای «گشت ارشاد ۱» و «در مدت معلوم» را به عهده داشته است و به نظر می رسد مختصات فیلم های کمدی را می شناسد و میتواند از مخاطبش خنده بگیرد. فیلم او ظاهرا یک درام کمدی پربازیگر درباره وضعیت های پیچیده رفاقت و رقابت است و
سرمایه گذاری و تهیه کنندگی آن را مجید شیخ انصاری به عهده داشته است. البته بنیاد سینمایی فارابی هم در کنار این کارگردان فیلم اولی، مشارکت و تسهیلات داشته است.
سام درخشانی، بهاره کیان افشار، لیندا کیانی، شاهرخ فروتنیان، افسانه چهره آزاده، پریوش نظریه، رضا شیخ انصاری (تهیه کننده فیلم) بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
انتهای پیام/
دیروز ۳ فیلم یلدا، جمشیدیه و مردی بدون سایه در سالن رسانه اکران شد و امروز فیلمهای«دیدن این فیلم جرم است»، بیست و سه نفر و « پالتو شتری» قرار است در سالن رسانه ها نمایش داده شود.
یکی دو شب قبل در سینماهای مردمی دو فیلم را دیدم که درباره آنها خواهم نوشت. «بیست و سه نفر» و «شبی که ماه کامل شد».
بیست و سه نفر فیلم بدی نیست. از این حیث که با مخاطبش صداقت دارد و به او دروغ نمی گوید. موسیقی متن فیلم کار آریا عظیمی نژاد است و طبیعتا برای او هیچ کاری ندارد که از جعبه جادویی موسیقی اش یک ریتم حسی و کاملا درگیر کننده در بیاورد و بگذارد توی مشت کارگردان تا او هم با کمک داستان خوب و چند حرکت آهسته و دیزالو و همین موسیقی آریا مخاطبش را خیس اشک از سالن سینما بیرون بفرستد.
اما کارگردان فیلم ترجیح داده در عوض جعل لحظه ها و ساختن دنیایی متفاوت با جهان واقعی، دنیای فیلمش را به جهان واقعی نزدیک کند. روی همین حساب هم هست که وقتی ابتدای فیلم حمله رزمنده ها به نیروهای عراقی و شکست دادن ابتدایی آنها و اسیر گرفتن و … را می بینید نه حسی از نماهای حسی و استفاده از تکنیک های تصویری به قصد اشک گرفتن یا ایجاد روحیه حماسی هست و نه حتی نشانی از یک موسیقی که روی صندلی میخکوبت کند.
همه چیز واقعی است. انگار کارگردان می خواسته تو را واقعا توی این فضای واقعی و نه یک فضای مجعول قرار دهد. گویی خود را مقید کرده که از هر ابزاری که سینما را به شعبده تبدیل می کند پرهیز داشته باشد و تمام توانش را بر روایت غیرپیچیده و واقعی از یک موقعیت خاص قرار دهد. فیلم تا اندازه زیادی به کتابی که از آن اقتباس انجام شده وفادار مانده و شاید اصلا چیزی که باعث می شود این فیلم فقط در حد یک اثر خوب و نه یک فیلم درخشان بمان همین وفادار ماندن به متن است. شاید اگر در این فیلم زاویه دید عوض می شد و شخصیت محوری از ۲۳ نفر به ملاصالح تغییر می کرد آن وقت مخاطب با رضایت خاطر بیشتری از سینما بیرون می رفت. به هر روی این فیلم در میان فیلم های دفاع مقدس کاری تازه و تجربه ای قابل احترام است که می تواند در سالهای بعد هم اشکالات ساخت این دست از فیلم های دفاع مقدس رفع شود و ۲۳ نفر نقطه شروع خوبی برای ساخت آثاری متفاوت در حوزه دفاع مقدس باشد.
شبی که ماه کامل شد از آن دست فیلمهاست که هم فیلم خوبی است و هم عوامل فیلم با زیرکی از قبل نقشه دقیق (واحتمالا پرخرج) تبلیغی برای فیلمشان ریخته اند.
از اولین اکران فیلم در سینماهای مردمی یکباره نقدهایی در رسانه های رسمی و غیررسمی منتشر شد با این مضمون که فیلم تازه خانم آبیار یک شاهکار است.
فیلم اما فقط یک فیلم خوب است، با چند ایراد. فیلمی که در آن شخصیت ها خوب پردازش می شوند. بازی ها درخشان است و در آن خانم آبیار از ابزارهای شعبده برای سینمایش به شکلی حرفه ای و خوب استفاده کرده است. اساسا همین شعبده دانستن باعث می شود تا مخاطبان به وجد بیایند و گمان کنند که مهمترین و عجیبترین اتفاق مقابل چشمان نها دارد روی می دهد. درست مثل وقتی که یک شعبده باز بسیار متبحر آدمی را از وسط نصف می کند یا از دیوارچین رد می شود.
کار خانم آبیار هم همین است. صدالبته بد هم نیست و حاصل نوعی نگاه به سینماست. نگاهی که معتقد است کارگردان باید با استفاده از هر تکنیکی که امکانش هست و با بهترین موسیقی و فیلمبرداری و گریم و …کاری کند که وقتی یکی از دو شخصیت اصلی و نزدیک فیلم آن یکی را کشت مخاطب روی صندلی میخکوب شود و تا چند روز خوابش نبرد. فیلم خانم آبیار به اندازه ای، این کار را دقیق و درست انجام داده که هیچکس به ذهنش نمی رسد که چرا در این فیلم با موضوع ماجرای ریگی هیچ ردی از عملیات اطلاعاتی دستگیری ریگی نیست؟ چطور ممکن است یک داستان که به واسطه بخش آخرش شهرت یافته را به فیلم تبدیل کنی و اصلی ترین بخش یعنی همان آخر ماجرا را کار نکنی؟
با این وجود فیلم «شبی که ماه کامل شد» نشان داد که خانم کارگردان کاربلد و حرفه ای در کارش به بلوغ قابل قبولی رسیده و در آینده از این خانم کارگردان می توان فیلم هایی درخشان و ماندگار در سینما دید.
و اما امروز:
دیدن این فیلم جرم است.فیلمی که گمان میکردم اثری هنری است و حاصل شکستن بغض فروخورده جماعتی که از همه طرف مورد حمله هستند. تصوری که دارم به اشتباه بودنش پی می برم. در مطلب بعدی چون و چرایش را توضیح خواهم داد.
پالتو شتری هم اولین تجربه کارگردانی مهدی علی میرزایی است. او پیشتر نویسندگی فیلمنامه فیلمهای «گشت ارشاد ۱» و «در مدت معلوم» را به عهده داشته است و به نظر می رسد مختصات فیلم های کمدی را می شناسد و میتواند از مخاطبش خنده بگیرد. فیلم او ظاهرا یک درام کمدی پربازیگر درباره وضعیت های پیچیده رفاقت و رقابت است و
سرمایه گذاری و تهیه کنندگی آن را مجید شیخ انصاری به عهده داشته است. البته بنیاد سینمایی فارابی هم در کنار این کارگردان فیلم اولی، مشارکت و تسهیلات داشته است.
سام درخشانی، بهاره کیان افشار، لیندا کیانی، شاهرخ فروتنیان، افسانه چهره آزاده، پریوش نظریه، رضا شیخ انصاری (تهیه کننده فیلم) بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «نسبت «۲۳ نفر» و «شبی که ماه کامل شد» با شعبده سینما» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.