ماجرای شهید سبزواری که بچه خوشتیپ دانشگاه بود



به گزارش مشرق، مهدی عرفاتی، فعال رسانه با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش نوشت:

شهید حمیدرضا الداغی هم دانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات میخوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهرا هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سر مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشی ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو می نوازه…

تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ …

رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوش هامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوش بریده ها…

شکایت کردیم و دادگاه برامون طول درمان برید و دیه. ۲۵۰ هزار تومن برا ضارب دیه بریدن. بابای طرف اومد به التماس و خواهش که ببخشیمش. یه کارگر ساده بود که یحتمل ۲۵۰ هزار تومن، حقوق چندماهش میشد. از دست پسرش شاکی بود. حمید با همون برخورد اول راضی شد و منم راضی کرد که ببخشیمش و بخشیدیمش…

این ماجرا شد دلیل دوستی من بچه مذهبی دانشگاه با جوان اول خوشتیپ و خوشگل دانشگاه.

پریشب یکی از رفقای دانشگاه بهم پیام داد که حمید الداغی به رحمت خدا رفته. دروغ نگم، اولش نشناختم تا اینکه عکسشو برام فرستاد.

حالا همون جوان خوشتیپ و خوشگل دانشگاه، پشت اسمش کلمه شهید نشسته و من بچه مذهبی پرادعا هیچ…

فداکاری مرد جوان برای دفاع از دختران جوان به بهای جان
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «ماجرای شهید سبزواری که بچه خوشتیپ دانشگاه بود» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.