شرایط دعا ( ادب دعا، در محضر خدا )


ادب دعا، در محضر خدا



چکیده :



انسان همواره نیازمند ارتباط با پروردگار خویش است. دعا از آنجا که حلقه ارتباط بندگان با پروردگار جهان است، حائز اهمیت است. خداوند در آیات قرآن وعده اجابت دعا را به بندگانش داده است، اما برای رسیدن به این منظور کسب شرایطی لازم است و اگر بنده با قلبی پاک و عملی صالح و بدور از گناه و معصیت، دعا کند وآداب و شرایط دعا را رعایت کرده باشد؛ دعای او مستجاب است. در این گفتار به بیان برخی از آداب دعا به درگاه پروردگار می پردازیم.



مقدمه
انسان همواره نیازمند ارتباط با پروردگار خویش است. او موجودی است ضعیف که با ارتباط با پروردگار خویش می تواند به کمال آرامش برسد. پروردگاری که انتهای قدرت و سر منشا کمالات است. انسان با این ارتباط، خود را در کنار قدرتی بی انتها مشاهده می کند و با این پشتوانه، مسیر موفقیت را می پیماید؛ در فراوانی نعمت شکرگزار پروردگار است و در مواجهه با سختی ها و بلایا، چشم امیدش را به باب رحمت او دوخته و با این امید، صبر و بردباری را پیشه می سازد تا از دشواری ها و ناملایمات رهایی یابد.
ارتباط با پروردگار کار دشواری نیست، چرا که او به ما نزدیک است و به پیامبرش می گوید: «و إذا سألک عبادی عنی فإنی قریب»(۱)؛ (هنگامی که بندگانم از تو درباره من سؤال کنند، بگو: من نزدیکم). بسیار نزدیکتر از آنچه می پندارید، «و نحن أقرب إلیه من حبل الورید»(۲)؛ (و ما به او انسان ازرگ قلبش نزدیکتریم!).
به همین خاطر است که خداوند پس از بیان نزدیکیش به بندگان، از آنها می خواهد دست به دعا بردارند و با خداوند سخن بگویند، «أجیب دعوة الداع إذا دعان، فلیستجیبوا لی»(۳)؛ (من دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا میخواند اجابت میکنم، بنابراین باید بندگان من دعوت مرا بپذیرند).
چگونه می شود که انسان با کسی که همیشه ملازم و همراه اوست سخن نگوید؟ و از او غفلت کند؟! یا درخواستی از او نداشته باشد؟! آن هم اگر مصاحبش چاره ساز مشکلات و رواکننده حوائج باشد. بنابراین از ارتباط با پروردگار نباید غفلت کرد و یکی از راه های ارتباط با پروردگار دعا است. دعا برنامه ای است که اگر با شرایط و آدابش انجام شود، اثرات بسیار سازنده ای به ارمغان می آورد و در پرتو آن، انسان به دامان رحمت الهی چنگ می زند و حوائج خود را از کسی می طلبد که شایسته این انابه و عرض حاجت است.
در این بیان، بر آن شدیم تا نکاتی چند در مورد اهمیت، آداب و شرایط استجابت دعا، و آثار و ثمراتش سخن بگوییم.
اهمیت دعا
دعا از آنجا که حلقه ارتباط بندگان با پروردگار جهان است، حائز اهمیت بوده و در تعالیم اسلامی به آن با نگاه ویژه ای نگریسته شده است.
در قرآن خداوند بندگانش را به دعا فراخوانده و اجابت را وعده داده است و اوست که ندای بندگان را می شنود و پاسخ می دهد. پس چرا با او مناجات نکنیم و دردهای دلمان را با او به نجوا نگوییم. مگر پروردگارمان نیست که می گوید:
«ادعونی استجب لکم»(۴)؛ (مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم!) مگر او نیست که می فرماید: «أجیب دعوة الداع إذا دعان، فلیستجیبوا لی»(۵)؛ (من دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می خواند اجابت می کنم، بنابراین باید بندگانم دعوت مرا بپذیرند).
با این حال، چه کوتاهی بزرگی است، اگر زبانمان جویبار دعا و سرچشمه مناجات نباشد. پس دعوت الهی را لبیک گوییم که در غیر این صورت، خود را بی اجر و قرب کرده ایم. زیرا قرآن از زبان پیامبری از پیامبرانش می گوید:
«ما یعبؤ بکم ربی لو لا دعاؤکم»(۶)؛ (اگر دعای شما نباشد، پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست). سر این مطلب به اظهار بندگی در قالب دعا بر می گردد. چرا که دعا با عبادت و عبودیت رابطه ای محکم دارد. گاهی دعا خود به منزله عبادت تلقی شده(۷) و گاهی به عنوان برترین عبادت معرفی شده است(۸) و یا در جای دیگر از آن به عنوان مغز عبادت یاد می شود.(۹) علاوه بر این، در آیه ۶۰ سوره غافر از دعا با تعبیر «عبادت» یاد شده است.(۱۰) آری، دعا چشمه جوشان بندگی و عبودیت است. هر چه از آن بیشتر بنوشیم، ارزش و مقام رفیع تری در نزد مولایمان داریم. تا جاییکه در زمره «عباد الرحمن»(۱۱) قرار می گیریم.
در روایات اسلامی نیز از دعا با تعابیر مختلفی یاد شده است که از یک سو، بیانگر اهمیت آن در تعالیم دینی است و از سوی دیگر، به برخی از آثار و ثمرات دعا اشاره دارد. برخی از این تعابیر عبارتند از: «عمود الدین»؛ (ستون دین)(۱۲)، «مخ العبادة»؛ (مغز عبادت)(۱۳)، «افضل العبادة»؛ (برترین عبادت)(۱۴)، «نور السموات و الارض»؛ (نور آسمان ها و زمین)(۱۵)، «مصباح الظلمة»؛ (چراغ روشنی برای تاریکی(های دنیا و آخرت))(۱۶)، «مفاتیح النجاح»؛ (کلید پیروزی)(۱۷)، «نجاح کل حاجة»؛ (عامل پیروزی در هر حاجتی)(۱۸)، «مقالید الفلاح»؛ (وسیله رستگاری)(۱۹)، «مفتاح الرحمة»؛ (کلید رحمت خداوند)(۲۰)، «مفتاح کل رحمة»؛ (کلید تمام رحمتها)(۲۱)، «سلاح الانبیاء»؛ (اسلحه پیامبران الهی)(۲۲) و «سلاح المؤمن»؛ (اسلحه مومن)(۲۳).
فلسفه و اسرار دعا
از آنچه گذشت دانسته شد که در تعالیم اسلامی به دعا توجه ویژه ای شده است. ولی با این حال برخی از ناآشنایان به فلسفه و اسرار دعا، در این زمینه خرده گیری می کنند و میگویند:
۱- دعا با روح رضا و تسلیم در برابر اراده خداوند نمیسازد، ما باید تسلیم اراده او باشیم و هر چه او میپسندد همان را بپسندیم!
۲- دعا یکی از عوامل تخدیر، و کند شدن چرخهای فعالیت و تلاش و کوشش است، چرا که مردم این امور را رها میکنند و به سراغ دعا می روند!(۲۴)
۳- اضافه بر همه اینها، ما چگونه می توانیم با دعا مقدرات الهی را تغییر دهیم، اگر در علم خدا مقدر شده حادثه ای رخ دهد، با دعای ما تغییر نمیکند، و اگر مقدر شده واقع نشود با دعای ما واقع نمی شود، و به تعبیر ساده، دعا نوعی فضولی در کار خداست، او هر چه مصلحت است انجام میدهد و نیازی به دعای ما نیست؟!
ولی اگر مفهوم واقعی دعا و فلسفه نیایش روشن شود جایی برای این گفتگوها باقی نمیماند. مفهوم صحیح دعا این است که ما منتهای تلاش و کوشش خود را انجام دهیم، و آنچه را از توان ما بیرون است به لطف خدا بسپاریم و با دعا حل مشکل را از او بخواهیم. و به مضمون «أمن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء»، به هنگام اضطرار و عقیم ماندن تلاشها و کوششها به در خانه خدا برویم و دست به دعا برداریم، به همین دلیل در روایات اسلامی تصریح شده است آنهایی که بر اثر تنبلی و کوتاهی و ندانم کاری گرفتار محرومیت میشوند، دعایشان مستجاب نخواهد شد. جوان تنبلی که تن به کار نمیدهد دعایش درباره وسعت روزی به اجابت نمیرسد، و همچنین طلبکاری که مقدار قابل توجهی از مال و ثروت خود را به کسی داده و شاهد و سندی نگرفته و شخص بدهکار انکار کرده است دعای او در این زمینه مستجاب نیست! خلاصه این که ندانم کاری ها و تنبلی ها با دعا حل نخواهد شد. با توجه به این نکته دعا نه تنها عامل تخدیر نیست، بلکه عامل حرکت و تلاش تا آخرین حد توان است.
اما این که گفته می شود دعا مقدرات الهی را تغییر نمی دهد، پاسخش روشن است، دعا سبب افزایش قابلیت و شایستگی انسان می شود. زیرا به در خانه خدا می رود، دل و جان خود را به نور معرفت او صفا می بخشد، از گناه خود توبه میکند، چرا که توبه یکی از شرایط قبولی دعا است، و با این امور قابلیت بیشتری برای لطف پروردگار مییابد، و مشمول عنایت تازهای می شود، زیرا خداوند مقدر کرده آنانکه شایسته ترند بهره بیشتری از لطف و عنایت او داشته باشند.(۲۵)
به تعبیر دیگر، خداوند نعمتها و برکاتی دارد که شامل حال بندگانش میشود اما مشروط به شرایطی است. یکی از شرایط آن است که به در خانه او بروند و دست به دعا بردارند روح خود را پاک کنند و به او نزدیک شوند. بنابراین، در پرتو دعا شرایط رحمت الهی حاصل می شود و باران لطف او ریزش می کند.
از آنچه در بالا گفته شد پاسخ این ایراد که دعا با روح تسلیم و رضا سازگار نیست، نیز روشن می شود، چرا که دعا تأکیدی است بر تسلیم و رضا چون خدا میخواهد از طریق دعا بندگانش به او نزدیک شوند، و در پرتو قرب به ذات پاک او مشمول برکات و رحمت و عنایت بیشتری گردند، و به همین دلیل بارها و بارها در آیات و روایات دعوت به دعا شده است.
کوتاه سخن این که دعا آثار تربیتی فراوانی در انسان دارد، روح و جان او را می سازد، و زنگار جهان ماده را از او دور میکند، او را به ذات پاک خدا، به نیکی ها و پاکی ها و صفات برجسته انسانی نزدیک می سازد، و راهی است برای کسب قابلیت بیشتر برای تحصیل سهم افزونتری از فیض بی پایان پروردگار! آیا رسیدن به این آثار برای فلسفه دعا و حاجت طلبی کفایت نمی کند؟
آثار و ثمرات طلب حوائج و دعا
دعا از آن جهت مورد توجه واقع شده است که آثار و ثمرات فراوانی دارد. دعا مخصوصا دعاهای معصومین(علیهم السلام)، سرشار از درسهای تربیتی است. به عنوان مثال، «دعای ندبه» برای کسانی که با دقت و حضور قلب و با توجه به مضمون و محتوایش، آن را زمزمه میکنند، یک دوره درس امامت و ولایت عاشقانه است. یا دعای بلند و پر محتوای «عرفه» حاوی یک دوره کامل معارف و عقاید، و درس توحید و یکتاپرستی است؛ توحیدی که در این دعا موج میزند در دعاهای دیگر یافت نمیشود. «دعای کمیل» به ما درس تهذیب و خودسازی و توبه میدهد؛ به انسانی که قصد توبه و بازگشت به خدا را دارد، میآموزد که چگونه با خدای خویش سخن بگوید. و از «دعای مکارم الاخلاق» میتوان یک دوره اخلاق اسلامی را استخراج کرد.
ادعیه اسلامی با این محتوای متعالی، ثمرات تربیتی فراوانی برای انسان دارد. ما در اینجا به برخی از این آثار و ثمرات اشاره می کنیم:
۱. کسب معرفت و شناخت
یکی از ثمرات دعا و ادعیه خوانی به درگاه الهی، کسب معرفت و شناخت است. به عنوان مثال دعای بلند و پر محتوای «عرفه» حاوی یک دوره کامل معارف و عقاید، به خصوص درس توحید و یکتاپرستی است؛ توحیدی که در این دعا موج می زند در دعاهای دیگر یافت نمی شود.
در دعاهای امیرالمومنین(علیه السلام) در نهج البلاغه نیز درس خداشناسی به بهترین نحو بیان شده است. امیرالمومنین(علیه السلام) در خطبه ۴۶ به نکته ای(۲۶) اشاره می فرماید که مایه دلگرمی دعا کنندگان و متوسلان به درگاه الهی است، عرض می کند: (خداوندا! تو در سفر همراه مایی، و نسبت به بازماندگان ما در وطن، سرپرست و نگاهبانی، و جمع میان این دو را هیچ کس جز تو نمیتواند داشته باشد)؛ «أللهم أنت الصاحب فی السفر، و أنت الخلیفة فی الأهل، و لا یجمعهما غیرک». آری تنها خداست که ذات پاکش از زمان و مکان منزه است، و در عین حال احاطه به تمام مکانها و زمانها دارد، جایی به او نزدیکتر از جای دیگری نیست، و به همین دلیل هم در سفر با ماست، و هم در حضر با زن و فرزندان و بستگان و دوستان ما، و چه جالب است که زمام زندگی خود را به دست کسی بسپاریم که بر تمام شئون زندگی ما احاطه دارد. همه جا با ماست و همه جا با افراد مورد علاقه ما. و در آخرین جمله های این دعا، دلیل این موضوع را که هیچ کس جز خدا نمیتواند میان این دو حالت را جمع کند، چنین بیان می فرماید: (زیرا آن کس که سرپرست بازماندگان است همسفر نتواند بود، و آن کس که همسفر است جانشینی انسان را در خانه و خانواده اش نمی تواند بر عهده گیرد)؛ «لأن المستخلف لا یکون مستصحبا، و المستصحب لا یکون مستخلفا!». همانطور که می بینید در این جملات که در قالب دعا ارائه شده است، معارفی از خداشناسی برای ما بازگو شده است.
در ادعیه اسلامی تنها معارف خداشناسی بیان نشده است. این دعاهای پر مغز، دریایی از معرفت اند که هر دری در آن یافت می شود. در «دعای ندبه» برای کسانی که با دقت و حضور قلب و با توجه به مضمون و محتوایش، آن را زمزمه می کنند، یک دوره درس امامت و ولایت عاشقانه بیان شده است.
و هنگامی که در دعای «ندبه» می خوانیم: «و اجعل صلاتنا به مقبولة و ذنوبنا به مغفورة و دعائنا به مستجابا واجعل أرزاقنا به مبسوطة و همومنا به مکفیة و حوائجنا به مقضیة» می فهمیم که بدون درک حقیقت ولایت، تمام درها به روی ما بسته است. قبول نماز ما، آمرزش گناه ما، اجابت دعای ما، گسترش روزی ما و برطرف شدن سایه شوم اندوهها، در پرتو نور ولایت حاصل می گردد. چه حقیقت بزرگی!، و هزاران نکته معرفتی دیگر که قلم از بیان همه آنها قاصر است.
۲. تربیت اخلاقی و تکامل معنوی
یکی دیگر از ثمرات دعا و ادعیه خوانی به درگاه الهی، تربیت اخلاقی و تکامل معنوی است. از «دعای مکارم الاخلاق» می توان یک دوره اخلاق اسلامی را استخراج کرد. یا هنگامی که در دعای «عرفه» می خوانیم:
«و اجعل غنای فی نفسی»؛ (خداوندا! بی نیازی مرا در درون جانم قرارده!) الهام می گیریم که بی نیازی چیزی نیست که در بیرون، از طریق جمع ثروت فراوان و کاخهای رفیع و مقامات منیع، فراهم گردد. بینیازی و غنا را باید در درون جان جست، که تا جان آدمی سیراب و بی نیاز نگردد اگر تمام جهان را به او دهند، باز هم تشنه است و همچون مبتلایان به بیماری استسقاء، پیوسته در طلب آب است؛ اما اگر روح او با معرفت الهی، سیراب گردد در نظرش «جهان و هر چه در آن است، سهل و مختصر است»!(۲۷)
در متون ادعیه، فرازهایی که نکات تربیتی و اخلاقی را بیان می کنند، کم نیستند. انسان با خواندن این فرازها در مسیری از تکامل پای می نهد که انتهای آن بر فراز قله کمال و سعادت است. دعاهایی که از معصومین(علیهم السلام) رسیده، و گروهی خاص در آن ذکر نشده، برای همه مفید و مایه پیشرفت معنوی است.
فی المثل هنگامی که در دعاهای روزهای هفته (دعای روز یکشنبه) می خوانیم:«و اجعل غدی و ما بعده أفضل من ساعتی و یومی» این پیام مهم الهی را به گوش جان می شنویم: مراقب باش! هر روز، بلکه هر ساعت که از عمر تو میگذرد، باید گامی به جلو برداری و قله تازه ای از قله های افتخار را فتح کنی! در غیر این صورت، نمی توانی بر عمرت نام زندگی بگذاری، بلکه جان کندن تدریجی است که از عمر حسابش می کنی!
۳. تقوا و پرهیزگاری
دعا کننده برای استفاده از حمایت و نیروی بیپایان پروردگار، چارهای ندارد که پیوند خود را با او محکم کند، به ذات او نزدیک شده و مظهری از صفات جمال و جلال و خوبیها گردد.
آیا با انواع آلودگی، ممکن است انتظار اجابت داشته باشد؟! انسان هنگامی که در دعای «کمیل» به این جمله پر معنا می رسد: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء» می فهمد که بسیاری گناهان مانع خواسته های او هستند.همین کافی است تا انسان از آنچه خداوند نمی پسندد دوری گزیند و پرده های غفلت و بی خبری را کنار زند.
یکی از مهم ترین عوامل گناه و بی تقوایی، غفلت و بی خبری است. و یکی از ویژگی های دعا اینست که انسان را به مسائلی که توجه ندارد و از آن غافل است، توجه می دهد. به عنوان مثال، دعایی که شیعیان پس از نمازهای روزانه در ماه مبارک رمضان می خوانند، و می گویند: «أللهم أدخل علی أهل القبور السرور، أللهم أغن کل فقیر، أللهم أشبع کل جائع، أللهم اکس کل عریان، أللهم اقض دین کل مدین، أللهم فرج عن کل مکروب، أللهم رد کل غریب، أللهم فک کل أسیر، أللهم أصلح کل فاسد من أمور المسلمین، أللهم اشف کل مریض، أللهم سد فقرنا بغناک، أللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک، أللهم اقض عنا الدین، و أغننا من الفقر، إنک علی کل شیء قدیر»، انسان را به یاد بسیاری از اموری که در طول سال از آن غافل بوده، می اندازد. به انسان یادآوری می کند که: باید به فکر آنها که از دنیا رفته اند و دستشان کوتاه است، بود. باید برای رفع فقر و تنگدستی نیازمندان چارهای اندیشید. باید شکم گرسنه گرسنگان را سیر کرد. باید کسانی را که قادر به تهیه پوشاک مناسب نیستند، یاری نمود. باید برای پرداخت بدهی بدهکاران ناتوان از پرداخت، قدمی برداشت. باید غم و اندوه انسانهای غم زده را زدود (نه این که غمی بر غمهای آنها افزود)! باید به مسافران در راه مانده و دور از وطن کمک کرد. باید برای آزادی اسیران، که گذشت زمان آنها را به فراموشی می سپارد، اقدامهای عملی نمود. باید برای اصلاح مفاسد جامعه اقدام کرد (وگرنه به خانواده ها هم سرایت می کند). باید برای شفای بیماران اسلام دست به دعا شد. حتی گاهی انسان بر اثر کثرت کار از حال خودش هم غافل می شود؛ و لهذا این دعا انسان را به یاد خودش هم می آورد و به او تذکر می دهد که برای مشکلات روحی و جسمی، مادی و معنوی خودت مخصوصا در زمانهای با ارزشی چون ماه مبارک رمضان، چاره ای بیندیش و پرده های غفلت را کنار بزن. و از کسی کمک بخواه که بر انجام هر کاری قادر و تواناست. بنابراین، سر دیگر اهمیت فوق العاده دعا، رهانیدن انسان از غفلت است. غفلتی که مقدمه ای برای تقوا و پرهیزگاری است، و مانع آلوده شدن به گناهان و سستی در تکالیف است.(۲۸)
۴. آمرزش گناهان و لغزش ها
آمرزش گناهان و لغزش های بندگان، از دیگر آثار دعا به درگاه الهی است. برخی از ادعیه، راه توبه و طلب آمرزش را به بندگان می آموزند. «دعای کمیل» از این دسته می باشد، که به ما درس تهذیب و خودسازی و توبه می دهد. به انسانی که قصد توبه دارد، می آموزد که چگونه «اللهم اغفر» گویان، با خدای خویش سخن بگوید. ائمه(علیهم السلام) نیز در بسیاری از دعاهایشان، اگر از خداوند طلب آمرزش گناهان می کنند؛ بخاطر اینست که به بندگان «طلب آمرزش» را بیاموزانند، و ما معتقدیم ائمه(علیهم السلام) معصوم اند و گناهی ندارند که از خداوند طلب آمرزش کنند.
قرائت برخی از ادعیه، سبب آمرزش گناهان می شود. در برخی از روایات پیرامون فضیلت خواندن برخی از دعاها، و تسبیحات حضرت زهرا(علیها السلام) بعد از نماز، آمده است که: «هرکس این دعاها و تسبیحات را بخواند مثل این است که تازه از مادر متولد شده، و هیچ گناهی ندارد». البته باید توجه داشت که این گونه روایات، شامل حق الناس و گناهانی که حد شرعی دارد نمی گردد، بلکه باید حد آنها شرعا اجرا گردد. و شامل گناهانی که جبرانی مانند قضا و کفاره دارد نیز نمی شود، چون قضا و کفاره با این اعمال ساقط نمی گردد. و شمول آن نسبت به بقیه گناهان، با توجه به عفو و کرم خداوند، چیز بعیدی نیست.(۲۹)
۵. رفع بلایا و مصائب
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «المحق فإذا دعا استجاب له و صرف عنه البلاء من حیث لایعلمه»(۳۰)؛ (صاحب حق، هنگامی که دعا کند، خداوند اجابت می فرماید و بلا را از او برطرف می سازد، به طوری که گاه خود او نمی داند).همچنین نقل شده است که امام سجاد(علیه السلام) در مدینه به مرد نیازمندی برخورد کرد، که بر در خانه شخصی نشسته بود. به او فرمود: چه چیزی تو را مجبور کرده که بر در خانه این شخص ثروتمند ستمگر بنشینی؟ «فقال: البلاء!»؛ (گفت: بلا و گرفتاری!) امام فرمود: برخیز، تا تو را به خانه ای بهتر از این خانه، و اربابی بهتر از این ارباب هدایت کنم. سپس دست آن فقیر را گرفت، و با هم حرکت کردند، تا به مسجد النبی رسیدند. آنگاه امام فرمود: رو به قبله کن، و دو رکعت نماز بگذار. سپس دستانت را به سمت آسمان بلند کن، و حمد و ثنای خداوند بگو، و بر پیامبر گرامی اسلام صلوات فرست. آنگاه به وسیله آیات آخر سوره حشر، و شش آیه اول سوره حدید، و دو آیه از سوره آل عمران خداوند را بخوان. سپس هر حاجت و خواسته ای که داری از خداوند طلب کن، زیرا هر دعایی کنی به هدف اجابت خواهد رسید. «ثم قال: استقبل القبلة و صل رکعتین، ثم ارفع یدیک الی الله عز و جل فاثن علی الله وصل علی رسوله، ثم ادع بآخر الحشر و ست آیات من اول الحدید و بالآیتین اللتین فی آل عمران، ثم سل الله سبحانه فانک لاتسأل شیئا إلا اعطاک»(۳۱)، پیام گفتگوی امام سجاد(علیه السلام) با آن مرد نیازمند، اینست که برای رفع بلا و گرفتاری باید به درگاه الاهی پناه برد؛ زیرا پناهگاه بی پناهان است.
۶. دمیدن روح امید، و آرامش درونی
به ثمر نرسیدن تلاشها و کوششها در زندگی، گاهی انسان را از پیروزی نهایی، برای همیشه مأیوس می سازد، و از به کار گرفتن باقیمانده نیرو و توان خود باز می دارد و اندیشه کردن برای دستیابی به طریق تازه و ابتکارات جدید را مختل می سازد. اما دعا بارقه امیدی است که در کانون دل آدمی می درخشد و ابرهای یأس را از آسمان زندگی کنار می زند. دعا کننده خود را با قدرتی مرتبط می بیند که «مشکل» و «آسان» برای او مطرح نیست و گشودن بن بستها برای او بسیار ساده است. این امیدواری که از دعا بر می خیزد، همانند خون تازه ای در جان آدمی جاری می شود و عاملی برای از سرگرفتن تلاشها، کوششها و دست زدن به ابتکار است و طرق تازه ای برای گشودن بن بستها خواهد بود. دعا، درخت امید را آبیاری می کند و این درخت در بیابان زندگی به هنگامی که آفتاب سوزان مشکلات، انسان را از حال می برد، بر سر او سایه افکنده و او را آماده تلاش می سازد.(۳۲)
علاوه بر شکست هایی که در زندگی انسان منجر به نومیدی و یاس می شود، اضطراب ها و مشکلات روانی در عصر جدید از معضلات دیگری است که پیش روی انسان امروزی است. احساس پوچی در بحران مشکلات، و معضلات بوجود آمده از انحصارطلبی های فردی، از عوامل تشدید نا آرامی و اضطراب می باشد.
دعا اثر عمیقی در زدودن این اضطراب ها دارد. زیرا از یک سو سبب رشد اخلاقی و عاطفی می گردد و از سوی دیگر، با توجه به این که یکی از آداب دعا، دعا برای دیگران است - روح اجتماعی را جانشین انحصارطلبی های فردی می سازد و برخوردهای نامناسب و غیر عادلانه را تقلیل می دهد. همچنین، به خاطر توجه به پروردگاری که سرچشمه امید و نیکی است، احساس بیهودگی و پوچی را از خود دور ساخته و برای زندگی، پناهگاه و هدفی بزرگ می یابد.
آداب دعا و طلب حوائج
هر یک از عبادات دارای آداب و مناسک ویژه ایست و از آنجا که در قرآن از دعا به عبادت تعبیر شده است، آداب خاصی را می طلبد. رعایت کردن آداب دعا و حاجت طلبی در برآمدن حاجات و استجابت دعاها تاثیر بسزایی دارند. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «إیاکم أن یسأل أحدکم ربه شیئا من حوائج الدنیا و الآخرة حتی یبدء بالثناء علی الله و المدحة له و الصلوة علی النبی و آله ثم الاعتراف بالذنب ثم المسألة»(۳۳)؛ (بپرهیزید از این که کسی از شما، چیزی را از خدا بخواهد مگر این که نخست مدح و ثنای الهی بجا آورد و درود بر پیامبر و آل او بفرستد، سپس اعتراف به گناه خویش کند و بعد چیزی را از خدا بخواهد).
در بسیاری از روایات اسلامی به آداب دعا و حاجت طلبی اشاره شده است که برخی از این آداب عبارتند از:
۱ خواندن خداوند با اسماء و صفات الهی: در آیات ابتدای سوره غافر، حاملان عرش الهی، راه و رسم دعا را به مؤمنان می آموزند. نخست، تمسک به نام پروردگار با ندای «ربنا»، سپس او را به صفات جمال ستودن و از مقام رحمت و علم بی پایانش مدد خواستن با ندای «وسعت کل شیء رحمة و علما». سرانجام وارد در دعا شدن، و مسائل را به ترتیب اهمیت خواستن، و با شرائطی که زمینه استجابت را فراهم میسازد، مقرون ساختن، «فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک». سپس دعا را با ذکر اوصاف جمال او، و توسل مجدد به ذیل رحمتش، پایان دادن. جالب توجه این که، حاملان عرش در این دعا، روی پنج وصف از مهمترین اوصاف الهی تکیه میکنند: ربوبیت، رحمت، قدرت، علم و حکمت او.(۳۴)
مطالعه آیات قرآن مجید، نشان میدهد که «اولیاء الله» اعم از پیامبران و فرشتگان و بندگان صالح، به هنگام دعا سخن خود را با «ربنا»، یا «ربی»، شروع میکردند. حضرت آدم(علیه السلام) می گوید: «ربنا ظلمنا أنفسنا»؛ (پروردگارا! من و همسرم بر خود ستم کردیم). حضرت نوح(علیه السلام) عرض می کند: «رب اغفر لی و لوالدی»؛ (پروردگارا! من و پدر و مادرم را بیامرز). حضرت ابراهیم(علیه السلام) می گوید: «رب اغفر لی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب»؛ (پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را در روزی که حساب بر پا می شود ببخش). حضرت یوسف(علیه السلام) می گوید: «رب قد آتیتنی من الملک»؛ (پروردگارا! بهره ای از حکومت به من رحمت فرموده ای). و حضرت موسی(علیه السلام) می گوید: «رب بما أنعمت علی فلن أکون ظهیرا للمجرمین»؛ (پروردگارا! به خاطر نعمتی که به من داده ای پشتیبان مجرمان نخواهم بود). و پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه وآله) عرضه می دارد: «رب أعوذ بک من همزات الشیاطین»؛ (پروردگارا! من از وسوسه های شیاطین به تو پناه می برم). و مؤمنان طبق آیات آخر سوره آل عمران چندین بار، این تعبیر را تکرار می کنند، از جمله می گویند: «ربنا ما خلقت هذا باطلا»؛ (پروردگارا! این آسمانها و زمین پهناور را بیهوده نیافریده ای!) از این تعبیرات به خوبی استفاده می شود که، بهترین دعا آن است که از مسأله ربوبیت پروردگار آغاز شود. درست است که نام مبارک «الله» جامع ترین نامهای خدا است ولی از آنجا که تقاضا از محضر پر لطف او تناسب با مسأله ربوبیت دارد، خواندن خداوند به این نام در آغاز دعاها از هر نام دیگر، مناسب تر و شایسته تر است.(۳۵)
۲ صلوات بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام):یکی دیگر از آداب دعا که اثر زیادی در استجابت آن نیز دارد، صلوات و درود بر پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و خاندان پاکش می باشد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هرگاه کسی به درگاه خدای عزوجل حاجتی دارد، باید با صلوات بر محمد و آلش شروع کند، سپس حاجت خود را بخواهد و در آخر هم به صلوات بر محمد و آل محمد پایان دهد؛ زیرا خدای عزوجل کریم تر از آن است که دو طرف دعا را بپذیرد و وسط دعا را واگذارد؛ زیرا صلوات بر محمد و آل محمد محجوب نیست».(۳۶) همچنین ایشان در سخن دیگری می فرماید: «کل دعاء یدعی الله عزوجل به محجوب عن السماء حتی یصلی علی محمد وآل محمد»؛ (هر دعایی که خداوند عزوجل به آن خوانده شود از رفتن به آسمان محجوبست تا صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود).(۳۷)
۳ با تضرع: یکی دیگر از آداب دعا عبارت است از اینکه: (پروردگار خود را آشکارا از روی تضرع و در پنهانی بخوانید)؛ «ادعوا ربکم تضرعا و خفیة»(۳۸).
نقل شده است که حضرت صادق(علیه السلام) به ابو بصیر فرمود: «اگر از وقوع چیزی ترس داشته باشی، یا حاجتی خواستی، به نام خدا دعا آغاز کن و او را چنانچه شایسته اوست تمجید و ستایش کن و بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) صلوات فرست و حاجت خود را بخواه و خود را به گریه وادار کن اگر چه بسا اندازه سر مگسی باشد، همانا پدرم همیشه میفرمود: نزدیکترین حالی که عبد به پروردگار عزوجل دارد آن زمانی است که در سجده باشد در حالی که اشک می ریزد».(۳۹)
البته این تضرع باید همراه با شکر گزاری و در هر حالی باشد. در قرآن کریم آمده است که عده ای در مشکلات با تضرع خداوند را می خوانند اما هنگامی که نجات می یابند او را فراموش کرده و طغیان می کنند.(۴۰) اما مومنین اینگونه نیستند و خداوند را نه تنها در لحظات دشوار، بلکه در رفاه و فراوانی نعمت نیز می خوانند.
تضرع در مقابل پروردگار باید از خوف الهی و با امید به رحمتش باشد. قرآن می گوید: (خداوند را از روی ترس و امید بخوانید)؛ «وادعوه خوفا و طمعا»(۴۱)، امام باقر(علیه السلام) فرمود: «ما من قطرة أحب إلی الله عزوجل من قطرة دموع فی سواد اللیل مخافة من الله لایراد بها غیره»(۴۲)؛ (قطره ای نزد خداوند محبوبتر نیست از آن قطره اشکی که در ظلمت شب از خوف خدا بریزد و جز خدا چیز دیگری منظور نداشته باشد).
۴ دعای عمومی و برای دیگران: یکی از آداب دعا و طلب حوائج اینست که به صورت عمومی برگزار شود و جملات دعا نیز عمومی باشد و شامل افراد دیگری غیر از دعاکننده نیز شود. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «ما اجتمع اربعة قط علی امر واحد فدعوا الا تفرقوا عن اجابة»؛ (هیچگاه چهار نفر با هم دست به دعا برنمی دارند، جز آن که وقتی پراکنده شوند دعایشان به اجابت رسیده باشد). به همین جهت به شرکت در مجالس عمومی قرائت ادعیه و زیارات تاکید شده است. زیرا در این نوع مراسمات، دعاها نوعا عمومی هستند و شامل همه افراد می شوند؛ به همین خاطر در تسریع استجابت دعا و حوائج نقش بسزایی دارند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «اذا دعا احدکم فلیعم»؛ (هرگاه یکی از شما دعا می کند باید به طور عمومی دعا کند). در بسیاری از دعاهای قرآنی، طلب حاجات به صیغه جمع آمده است می گوید: «ربنا آتنا»(۴۳)، «ربنا لا تؤاخذنا»(۴۴)، «ربنا لا تزغ قلوبنا»(۴۵)، «فاغفر لنا ذنوبنا»(۴۶)، «واجعل لنا»(۴۷)، «ربنا ظلمنا أنفسنا وإن لم تغفر لنا وترحمنا»(۴۸)«ربنا افرغ علینا صبرا».(۴۹)
علاوه بر این، دعاکردن در حق دیگران، به خصوص فرزندان، والدین، دوستان، همسایگان، مرزداران کشور اسلامی و همه مومنین، موجب استجابت دعا در حق دعاکننده و دعاشونده می شود. در دعاهای قرآنی و اهل بیت(علیهم السلام) مصادیق فراوانی از دعا برای دیگران دیده می شود: «ربنا اغفر لی ولوالدی وللمؤمنین»(۵۰)، «ربنا اغفر لنا ولإخواننا الذین سبقونا بالإیمان ولا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا ربنا إنک رئوف رحیم»(۵۱)، «رب اغفر لی ولأخی»(۵۲)، «رب اغفر لی ولوالدی ولمن دخل بیتی مؤمنا، وللمؤمنین والمؤمنات»(۵۳)، «رب اجعلنی مقیم الصلاه ومن ذریتی»(۵۴). امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه برای مرزداران سرزمین اسلام اینگونه دعا می کند: «اللهم صل علی محمد وآله وحصن ثغور المسلمین بعزتک وأید حماتها بقوتک وأسبغ عطایاهم من جدتک. اللهم صل علی محمد وآله وکثر عدتهم واشحذ أسلحتهم واحرس حوزتهم وامنع حومتهم وألف جمعهم ودبر امرهم رواتر بین میرهم وتوحد بکفایة مؤنهم واعضدهم بالنصر وأعنهم بالصبر والطف لهم فی المکر، اللهم صل علی محمد وآله وعرفهم ما یجهلون وعلمهم ما لا یعلمون وبصرهم ما لا یبصرون»(۵۵)؛ (خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و مرزهای مسلمین را با قدرت و عزت خود مستحکم و استوار گردان و نگهبانان و محافظان آن را با قوت خود تقویت فرما. عطایا و بخشش های آنها را از توانگری خویش سرشار ساز.خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و عده مرزداران را بسیار فرما، و سلاحشان را مؤثر و بران ساز و حوزه نگهبانیشان را حراست و نقاط حساس جبهه آنها را نفوذ ناپذیر گردان، در بین جمعشان الفت برقرار و امورشان را خود تدبیر فرما و آذوقه آنها را پی در پی برسان، سختی ها و مشکلات آنها را خود به تنهایی عهده دار باش، بانصرت و پیروزی یاریشان فرما و با صبر و استقامت آنان را مدد نما و در طرحنقشه ها دقت و ظرافت مرحمت فرما. خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و آنچه راکه مراقبان مرزها از دقایق نقشه های جنگی بی اطلاعند به آنان بشناسان و هر چه را در نبرد با دشمن و خنثی سازی توطئه آنها لازم است به ایشان تعلیم فرما و در هر جایی که آگاهی و بینش لازم و در کسب پیروزی مؤثر است به آنان بنمای). حضرت زهرا(علیها السلام) نه تنها برای همسایگان دعا می کرد بلکه آنها را بر خود و خانواد اش مقدم می کرد و می فرمود: «الجار ثم الدار».(۵۶) یکی از آداب نماز شب، دعا کردن برای چهل تن از مومنین با ذکر نام ایشان است. امام صادق(علیه السلام) نیز می فرماید: «من قدم اربعین رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه»(۵۷)؛ (کسی که پیش از دعای برای خود، چهل نفر از برادران -مومن- خود را دعا کند، دعایش هم در حق آنان و هم در حق خودش مستجاب خواهد شد). البته در بسیاری از دعاهای قرآنی، هنگام طلب غفران و آمرزش گناهان، شخص دعاکننده بر دیگران مقدم شده است. خلاصه اینکه دعا برای دیگران، علاوه بر آنکه موجب رواشدن حوائج می شود؛ روح مهرورزی و همدلی در مشکلات را در بین افراد جامعه دو چندان می کند.
۵ رعایت زمان و مکان در دعا:یکی از آداب دعا رعایت زمان و مکان شایسته برای آن است. دعاهایی هستند که وقت مختصی دارند یا برای مکان و موقعیت خاصی در نظر گرفته شده اند. به عنوان نمونه برای ماه های رجب، شعبان و رمضان، دعاهای مختصی از سوی معصومین(علیهم السلام) نقل شده است. علاوه بر این، برخی از زمان ها و مکان ها نیز دارای ارزش و اعتبار ویژه ای هستند که هرگونه دعا و طلب حاجت در این زمانها و مکان ها پسندیده و در شرف اجابت است. به عنوان نمونه شب و روز جمعه دارای این ویژگی است. هنگامی که فرزندان یعقوب دست به دامن پدر زدند و (گفتند پدر جان از خدا بخواه که گناهان و خطاهای ما را ببخشد چرا که ما گناهکار و خطاکار بودیم)؛ «قالوا یا أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنا کنا خاطئین»(۵۸)، پیرمرد بزرگوار که روحی همچون اقیانوس وسیع و پرظرفیت داشت بیآنکه آنها را ملامت و سرزنش کند به آنها وعده داد و (گفت: من به زودی برای شما از پروردگار مغفرت می طلبم):
«قال سوف أستغفر لکم ربی».(۵۹) در روایات وارد شده که هدفش این بوده است که انجام این تقاضا را به سحرگاهان شب جمعه که وقت مناسبتری برای اجابت دعا و پذیرش توبه است، به تأخیر اندازد.(۶۰) روایات زیادی در فضیلت برخی از ایام از جمله روز جمعه نقل شده است.
کربلا نیز از مکان های ویژه ایست که اجابت دعا در آن به اجابت می رسد. حدیث است که خداوند به عوض شهادت امام حسین(علیه السلام) چهار خصلت به او کرامت فرمود که اجابت دعا در زیر قبه ایشان، یکی از این خصال است.(۶۱)
این موارد بخشی از آدابی بود که در دعاخوانی و حاجت طلبی رعایت آنها توصیه شده است. برای آگاهی بیشتر در این زمینه می توانید به کتب ادعیه مراجعه کنید.
شرایط استجابت دعا
خداوند در آیات قرآن وعده اجابت دعا را به بندگانش داده است، اما برای رسیدن به این منظور کسب شرایطی لازم است تا دعا به درگاه الهی قبول افتد یا در اجابت آن تعجیل شود. مهم ترین شرایطی که ذکر کرده اند عبارتند از:
۱- رعایت آداب دعا و طلب حوائج: که پیش از این در این موردسخنانی گفته شد.
۲- صفای دل و پاکی قلب: یکی دیگر از این شرایط است. در سخنان امیرالمومنین(علیه السلام) می خوانیم: «لایقبل الله عزوجل دعاء قلب لاه»(۶۲)؛ (خداوند دعای دلهای غافل را مستجاب نمی کند).ایشان در سخن دیگری می فرماید: «إن الله عزوجل لایستجیب دعاء بظهر قلب قاس»(۶۳)؛ (بدرستی که خدای عزوجل اجابت نکند دعائی که از دل سخت و باقساوت برآمده باشد). در حدیث دیگری از امام صادق(علیه السلام) به همین مضمون می خوانیم: «إن الله عزوجل لایستجیب دعاء بظهر قلب ساه»(۶۴)؛ (خدای عزوجل اجابت نکند دعائی که از دل غافل برآمده باشد، پس هرگاه دعا کردی با دل توجه کن و یقین داشته باش که اجابت شود). در سخن دیگری از آن حضرت نقل شده است که: «إیاکم أن یسأل أحدکم ربه شیئا من حوائج الدنیا و الآخرة حتی یبدأ بالثناء علی الله و المدحة له و الصلاة علی النبی و آله ثم الإعتراف بالذنب و التوبة ثم المسألة»(۶۵)؛ (مبادا هیچ یک از شما از خدا تقاضائی کند مگر این که نخست حمد و ثنای او را به جا آورد و درود بر پیامبر و آل او بفرستد، بعد به گناه خود نزد او اعتراف و توبه کند، سپس دعا نماید). چراکه با اعتراف به گناه و توبه، انسان با قلبی پاک به درگاه الهی دعا می کند.علاوه بر این احادیث، از آنجا که اخلاص در دین امری قلبی می باشد، آیه «فادعوا الله مخلصین له الدین»(۶۶) نیز به نحوی بر مقصود دلالت دارد.
۳- پاکی ثروت و طعام: دوری از اموال غصبی و پرهیز از کسب و کار حرام، از عوامل دیگری است که در مستجاب شدن دعا موثر است. از پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نقل شده که: «من أحب أن یستجاب دعائه فلیطیب مطعمه و مکسبه»(۶۷)؛ (کسی که دوست دارد دعایش مستجاب گردد باید غذا و کسب خود را پاک کند).
امیرالمومنین(علیه السلام) فرمود: «ان الله تبارک و تعالیا وحی الی المسیح عیسی بن مریم قل للملأ من بنی اسرائیل: انی غیر مستجیب لاحد منکم دعوة ولاحد من خلقی قبله مظلمة»(۶۸)؛ (خداوند به حضرت عیسی (علیه السلام) وحی کرد که به بنی اسرائیل بگو: دعای کسی راکه حق الناس برعهده اش باشد اجابت نمی کند).
۴- تلاش و کوشش: در کنار دعا، تلاش و کوشش برای تحقق آن لازم است. کسی که از خداوند همسری شایسته و فرزندانی صالح طلب می کند، باید آنچه در توان اوست خود انجام دهد و آنچه خارج از قدرت اوست، از خداوند طلب کند.دعای مستجاب دعائی است که به مضمون «أمن یجیب المضطر إذا دعاه و یکشف السوء»(۶۹) به هنگام اضطرار و ناتوانی انجام گیرد. در سخنان امیرمومنین(علیه السلام) می خوانیم: «الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر!»(۷۰)؛ (دعاکننده بدون عمل و تلاش، مانند تیرانداز بدون زه است). با توجه به این که وتر (زه) عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است نقش «عمل» در تأثیر «دعا» روشن می گردد.(۷۱) از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «أربعة لاتستجاب لهم دعوة: ۱- رجل جلس فی بیته یقول اللهم ارزقنی، فیقال له ألم آمرک بالطلب؟! ۲- و رجل کانت له امرأة فدعا علیها، فیقال له: ألم اجعل أمرها إلیک؟ ۳- و رجل کان له مال فأفسده، فیقول: اللهم ارزقنی، فیقال له ألم آمرک بالإقتصاد؟ ألم آمرک بالإصلاح؟! ۴- و رجل کان له مال فاداته بغیر بینة فیقال له، ألم آمرک بالشهادة؟!»(۷۲)؛ (چهار کس دعایشان مستجاب نمی شود: ۱- مردی که در خانه بنشیند و دعا کند خدایا روزی مرا برسان. ۲- مردی که زن داشته باشد و به ضررش دعا کند.۳- مردی که مالش را از بین ببرد و درخواست روزی کند. ۴- مردی که مالی را قرض بدهد بدون شاهد.
موانع استجابت دعا
برخی از بندگان از عدم استجابت دعایشان سخن می گویند و از درگاه الهی ناامید گشته و خود را دور از رحمت الهی می بینند. این در حالیست که خداوند وعده استجابت دعا به بندگانش داده است. بنابراین، چه عواملی سبب شده است که دعا مستجاب نگردد؟ نقل شده است که شخصی نزد امیرالمومنین(علیه السلام) از عدم استجابت دعا شکایت کرد و گفت: با این که خداوند فرمود، دعا کنید، من اجابت می کنم، چرا ما دعا می کنیم و به اجابت نمی رسد؟! حضرت در پاسخ فرمود: «إن قلوبکم خان بثمان خصال: أولها: أنکم عرفتم الله فلم تؤدوا حقه کما أوجب علیکم فما اغنت عنکم معرفتکم شیئا. و الثانیة: أنکم امنتم برسوله ثم خالفتم سنته و امنتم شریعته فأین ثمرة إیمانکم؟ و الثالثة: أنکم قرأتم کتابه المنزل علیکم فلم تعملوا به و قلتم سمعنا و أطعنا ثم خالفتم. و الرابعة: أنکم قلتم تخافون من النار و أنتم فی کل وقت تقدمون إلیها بمعاصیکم فأین خوفکم؟ و الخامسة: أنکم قلتم ترغبون فی الجنة و أنتم فی کل وقت تفعلون ما یباعدکم منها فأین رغبتکم فیها؟ و السادسة: أنکم أکلتم نعمة المولی فلم تشکروا علیها. و السابعة: أن الله أمرکم بعداوة الشیطان و قال «إن الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا» فعادیتموه بلا ثول و والیتموه بلا مخالفة. و الثامنة: أنکم جعلتم عیوب الناس نصب أعینکم و عیوبکم وراء ظهورکم تلومون من أنتم أحق باللوم منه فأی دعاء یستجاب لکم مع هذا و قد سددتم أبوابه و طرقه فاتقوا الله و أصلحوا أعمالکم و أخلصوا سرائرکم و آمروا بالمعروف و انهوا عن المنکر فیستجیب لکم دعائکم»(۷۳)؛ (قلب و فکر شما در هشت چیز خیانت کرده (به همین جهت دعایتان مستجاب نمی شود): ۱- شما خدا را شناخته اید، اما حق او را ادا نکرده اید، به همین دلیل شناخت شما سودی به حالتان نداشته است. ۲- شما به فرستاده او ایمان آورده اید، سپس با سنتش به مخالفت برخاسته اید، ثمره ایمان شما کجاست؟ ۳- کتاب او را خوانده اید، ولی به آن عمل نکرده اید.۴- شما می گویید از مجازات و کیفر خدا می ترسید، اما همواره کارهایی می کنید که شما را به آن نزدیک می سازد. ۵- می گویید به پاداش الهی علاقه دارید، اما همواره کاری می کنید که شما را از آن دور می سازد. ۶- نعمت خدا را می خورید و حق شکر او را ادا نمی کنید. ۷- به شما دستور داده دشمن شیطان باشید و شما طرح دوستی با او می ریزید.۸- شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سر افکنده اید. با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد؟ در حالی که خودتان درهای آن را بسته اید؟ تقوا پیشه کنید، اعمال خویش را اصلاح نمایید، امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما به اجابت برسد).
طبق بیان امیرالمومنین(علیه السلام) عوامل عدم استجابت دعا را باید در درون خود یافت. دوری انسان از خداوند و تمایل به گناهان و زشتی ها سبب حبس دعا می گردد. در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم:
«سیأتی علی الناس زمان تخبث فیه سرائرهم، و تحسن فیه علانیتهم، طمعا فی الدنیا، لایریدون به ما عند ربهم، یکون دینهم ریاء؛ لا یخالطهم خوف، یعمهم الله بعقاب، فیدعونه دعاء الغریق، فلا یستجیب لهم»(۷۴)؛ (زمانی بر مردم فرا می رسد که باطن آنها زشت و آلوده و ظاهر آنها زیباست. این کار را به خاطر دنیاپرستی انجام می دهند و پاداش های الهی را طلب نمی کنند؛ دین آنها، ریاکاری است و خوف الهی در وجودشان نیست؛ کیفر عظیم الهی آنها را فرا می گیرد و آنها همچون غریق دعا می کنند، ولی خداوند دعای آنها را مستجاب نمی کند).شخصی ازامام صادق(علیه السلام) سؤال کرد: «ألیس یقول الله ادعونی أستجب لکم؟ و قد نری المضطر یدعوه و لایجاب له، و المظلوم یستنصره علی عدوه فلاینصره»؛ (آیا خداوند نمی فرماید: دعا کنید تا برای شما اجابت کنم؟ در حالی که افراد مضطری را می بینیم که دعا می کنند، و به اجابت نمی رسد، و مظلومانی را می بینیم که از خدا پیروزی بر دشمن می طلبند، ولی آنها را یاری نمی کند؟). حضرت فرمود: «ویحک! ما یدعوه أحد إلا استجاب له، أما الظالم فدعائه مردود إلی أن یتوب، و أما المحق فإذا دعا استجاب له و صرف عنه البلاء من حیث لایعلمه، أو ادخر له ثوابا جزیلا لیوم حاجته إلیه، و إن لم یکن الامر الذی سئل العبد خیرا له إن أعطاه أمسک عنه»(۷۵)؛ (وای بر تو! هیچ کس او را نمی خواند مگر این که اجابت می کند، اما ظالم دعای او مردود است تا توبه کند، و اما صاحب حق، هنگامی که دعا کند، اجابت می فرماید و بلا را از او برطرف می سازد، به طوری که گاه خود او نمی داند، و یا آن را به صورت ثواب فراوانی برای روز نیازش به آن روز قیامت ذخیره می کند، و هرگاه چیزی را که بندگان تقاضا کنند مصلحت آنها نباشد، خودداری می فرماید). در حدیث دیگری از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که: «إن العبد یسأل الله الحاجة فیکون من شأنه قضاؤها إلی أجل قریب أو إلی وقت بطیء فیذنب العبد ذنبا فیقول الله تبارک و تعالی للملک لاتقض حاجته واحرمه إیاها فإنه تعرض لسخطی و استوجب الحرمان منی»(۷۶)؛ (گاهی بنده از خداوند حاجتی را درخواست می کند که شایسته استجابت است حال بزودی یا در مدت طولانی. سپس این بنده گناهی را مرتکب می شود، خداوند به ملائکه می فرماید: حاجتش را برآورده نکنید و او را محروم کنید. چراکه باعث خشم من و محرومیت از فضل من شد).
بنابراین اگر بنده با قلبی پاک و عملی صالح و بدور از گناه و معصیت، در درگاه الهی دست به دعا بردارد در حالیکه آداب و شرایط دعا را رعایت کرده است؛ دعای او مستجاب است.
در هر صورت، امام صادق(علیه السلام) در سخنی که از ایشان نقل شد سرنوشت دعای بندگان را به خوبی بیان کرده است که:
۱- یا مستجاب می شود؛ «استجاب له».
۲- یا مستجاب نمی شود به علت ظلم و گناه و …؛ «أما الظالم فدعائه مردود إلی أن یتوب».
۳- یا در عوض، بلا را از او برطرف می سازد، به طوری که گاه خود او نمی داند؛ «صرف عنه البلاء من حیث لایعلمه».
۴- یا آن را به صورت ثواب فراوانی برای روز نیازش به آن روز قیامت ذخیره می کند؛ «أو ادخر له ثوابا جزیلا لیوم حاجته إلیه».






مطالب مرتبط:





https://makarem.ir/maaref/l/۰۲۵۴۱۶۴






پی نوشت:



(۱). سوره بقره، آیه ۸۶.



(۲). سوره ق، آیه ۱۶.



(۳). سوره بقره، آیه ۱۸۶.



(۴). سوره غافر، آیه ۶۰.



(۵). سوره بقره، آیه ۱۸۶.



(۶). سوره فرقان، آیه ۷۷.



(۷). پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «الدعاء هو العبادة»؛ (دعا، عبادت است). (نهج الفصاحة، پاینده، ابو القاسم، ص ۴۸۶، ح۱۵۸۹)



(۸). از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شده: «افضل العبادة الدعا»؛ (برترین عبادت دعاست). (میزان الحکمة، محمد ری شهری، باب ۱۱۸۹، حدیث ۵۵۱۶ و ۵۵۳۲)



(۹). پیامبراکرم(ص) می فرماید: «الدعا مخ العبادة»؛ (دعا مغز عبادت است). (المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ملا محسن فیض کاشانی، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، ج۲، ص۲۸۲، فضیلة الدعاء).



(۱۰). در این آیه، نخست به «دعا» تعبیر می‌کند؛ سپس در ادامه تعبیر را عوض کرده، از آن به «عبادت» یاد می‌کند. «و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»؛ (پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبر می ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می شوند!).



(۱۱). دعا و عرض نیاز به درگاه آن قادر بی نیاز، دوازدهمین ویژگی عبادالرحمن است. خداوند مهربان ویژگی مذکور را در آیه ۷۴ سوره فرقان چنین توصیف می‌کند: «و الذین یقولون ربنا هب لنا من أزواجنا و ذریاتنا قرة أعین و اجعلنا للمتقین إماما»؛ (و ـ عبادالرحمن ـ کسانی ـ هستند ـ که می‌گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!). جمله «یقولون» که به صورت فعل مضارع آمده، دلالت بر مداومت عباد الرحمن بر دعا و تضرع دارد.



(۱۲). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۶۸، باب أن الدعاء سلاح المؤمن، ح۱.



(۱۳). المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ملا محسن فیض کاشانی، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، ج۲، ص۲۸۲، فضیلة الدعاء.



(۱۴). میزان الحکمة، محمد ری شهری، باب ۱۱۸۹، حدیث ۵۵۱۶ و ۵۵۳۲.



(۱۵). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۶۸، باب أن الدعاء سلاح المؤمن، ح۱.



(۱۶). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ۳۰۰، باب ۱۶ فضله و الحث علیه.



(۱۷). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۴۱، باب ۲۰ الرغبة و الرهبة و التضرع و التبتل و الابتهال و الاستعاذة و المسألة؛ الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۶۸، باب أن الدعاء سلاح المؤمن .



(۱۸). المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ملا محسن فیض کاشانی، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، ج۲، ص۲۸۴، فضیلة الدعاء



(۱۹). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۴۱، باب ۲۰ الرغبة و الرهبة و التضرع و التبتل و الابتهال و الاستعاذة و المسألة؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص۴۶۸، باب أن الدعاء سلاح المؤمن.



(۲۰). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۰۰، باب ۱۶ فضله و الحث علیه.



(۲۱). المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ملا محسن فیض کاشانی، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری ج۲، ص۲۸۴، (فضیلة الدعاء).



(۲۲). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲ ، ص۴۶۸، باب أن الدعاء سلاح المؤمن.



(۲۳). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۶۸، باب أن الدعاء سلاح المؤمن، ح۱.



(۲۴). جهت خواندن پاسخ مفصل رجوع شود به: (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ناصر مکارم شیرازی، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، ج۲، ص۵۱۸، نکته فلسفه دعا).



(۲۵). پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ناصر مکارم شیرازی، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، ج۲، ص۵۱۹.



(۲۶). پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ناصر مکارم شیرازی، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، ج۲، ص۵۱۶.



(۲۷). پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ناصر مکارم شیرازی، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، ج۳، ص۲۶۵.



(۲۸). والاترین بندگان، ناصر مکارم شیرازی، تهیه و تنظیم: بانو ج فرازمند ص۲۳۳.



(۲۹). استفتاءات جدید، ناصر مکارم شیرازی، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادی، ج۳، ص۵۷۵.



(۳۰). تفسیر الصافی، فیض کاشانی ملا محسن، تحقیق: حسین اعلمی، ج۴، ص۳۴۷، [سورة غافر(۴۰): آیة ۶۰].



(۳۱). «روی ان زین العابدین مر برجل و هو قاعد علی باب رجل، فقال له: ما یقعدک علی باب هذا المترف الجبار؟ فقال: البلاء! فقال:قم فارشدک إلی باب خیر من بابه، و إلی رب خیر لک منه. فاخذ بیده حتی انتهی به الی المسجد مسجد رسول الله، ثم قال: استقبل القبلة و صل رکعتین، ثم ارفع یدیک الی الله عز و جل فاثن علی الله وصل علی رسوله، ثم ادع بآخر الحشر و ست آیات من اول الحدید و بالآیتین اللتین فی آل عمران، ثم سل الله سبحانه فانک لاتسأل شیئا إلا اعطاک». (بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۸۸، ص۳۷۵، باب ۲ صلاة الحاجة و دفع العلل و الأمراض فی سائر الأوقات .)



(۳۲). پیدایش مذاهب، ناصر مکارم شیرازی، ص۱۰۱.



(۳۳). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۱۲، باب ۱۷ آداب الدعاء و الذکر زائدا علی ما مر من تقدیم المدحة و الثناء و الصلاة علی … .



(۳۴). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، ج۲۰، ص۳۳.



(۳۵). همان.



(۳۶). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۹۴، باب الصلاة علی النبی محمد و أهل بیته علیهم السلام، ح ۱۶؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۷، ص۹۵، ۳۶ باب استحباب الصلاة علی محمد و آله فی أول الدعاء و وسطه و آخره، ح ۸۸۳۳.



(۳۷). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج ج۲، ص۴۹۳، باب الصلاة علی النبی محمد و أهل بیته علیهم السلام، ح ۱۰؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۷، ۹۲، ۳۶ باب استحباب الصلاة علی محمد و آله فی أول الدعاء و وسطه و آخره، ح ۸۸۲۳.



(۳۸). سوره اعراف، آیه ۵۵.



(۳۹). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج ج۲، ص۴۸۳، باب البکاء، ح ۱۰؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۷، ص۷۴، ۲۹ باب استحباب الدعاء مع حصول البکاء و استحباب البکاء أو التباکی عنده مع تعذره و لو بتذکر من مات من الأقرباء، ح۸۷۶۷.



(۴۰). «تدعونه تضرعا و خفیة لئن أنجانا من هذه لنکونن من الشاکرین، قل الله ینجیکم منها و من کل کرب ثم أنتم تشرکون»؛ (او را با حالت تضرع و در پنهانی می خوانید؛ (و میگوئید:) اگر از این (خطرات و ظلمتها) ما را رهائی بخشد، از شکرگزاران خواهیم بود». بگو: خداوند شما را از اینها، و از هر مشکل و ناراحتی، نجات می دهد؛ باز هم شما برای او شریک قرار می دهید»). (سوره انعام، آیه ۶۳ و ۶۴)



(۴۱). سوره اعراف، آیه ۵۶.



(۴۲). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج ج۲، ص۴۸۲، باب البکاء، ح۳؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۱۵، ص۲۲۸، ۱۵ باب استحباب کثرة البکاء من خشیة الله.



(۴۳). سوره بقره، آیه ۲۰۱.



(۴۴). سوره بقره، آیه ۲۸۶.



(۴۵). سوره آل عمران، آیه ۸.



(۴۶). سوره آل عمران، آیه ۱۶.



(۴۷). سوره نساء، آیه ۷۵.



(۴۸). سوره اعراف، آیه ۲۳.



(۴۹). سوره اعراف، آیه ۱۲۶.



(۵۰). سوره ابراهیم، آیه ۴۱.



(۵۱). سوره حشر، آیه ۱۰.



(۵۲). سوره اعراف، آیه ۱۵۱.



(۵۳). سوره نوح، آیه ۲۸.



(۵۴). سوره ابراهیم، آیه ۴۰.



(۵۵). الصحیفة السجادیة، علی بن الحسین علیه السلام، امام چهارم، ص۱۲۶، دعای «و کان من دعائه علیه السلام لأهل الثغور».



(۵۶). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۸۶، ص۱۳، باب ۳ أعمال لیلة الجمعة و صلاتها و أدعیتها، ح۱۹.



(۵۷). من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج۲، ص۲۱۲، باب فضائل الحج (پاورقی کتاب).



(۵۸). سوره یوسف، آیه ۹۷.



(۵۹). همان، آیه ۹۸.



(۶۰). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، ج۱۰، ص۷۵.



(۶۱). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۱۴، ص۵۳۷، ۷۶ باب استحباب الإکثار من الدعاء و طلب الحوائج عند قبر الحسین ع؛ عرفان اسلامی، ج۶، ص۲۳۵، کربلا و اجابت دعا.



(۶۲). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۷۳، باب الإقبال علی الدعاء ؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۷، ص۵۴، ۱۶ باب استحباب الإقبال بالقلب حالة الدعاء ؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۱۴، باب ۱۷ آداب الدعاء و الذکر زائدا علی ما مر من تقدیم المدحة و الثناء و الصلاة علی النبی ص و ما یختم به الدعاء و رفع الیدین و معناه و استحباب تقدیم الوسیلة أمام الحاجة و نحو ذلک.



(۶۳). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج۲، ص۴۷۴، باب الإقبال علی الدعاء.



(۶۴). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد ج۲، ص۴۷۳، باب الإقبال علی الدعاء، ح ۱؛ وسائل الشیعة، ج۷، ص۵۳، ۱۶ باب استحباب الإقبال بالقلب حالة الدعاء، ح ۸۷۰۲؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۰۵ و۳۲۳، باب ۱۷ آداب الدعاء و الذکر زائدا علی ما مر من تقدیم المدحة و الثناء و الصلاة علی النبی ص و ما یختم به الدعاء و رفع الیدین و معناه و استحباب تقدیم الوسیلة أمام الحاجة و نحو ذلک.



(۶۵). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۱۲، باب ۱۷ آداب الدعاء و الذکر زائدا علی ما مر من تقدیم المدحة و الثناء و الصلاة علی النبی ص و ما یختم به الدعاء و رفع الیدین و معناه و استحباب تقدیم الوسیلة أمام الحاجة و نحو ذلک.



(۶۶). سوره غافر، آیه۱۴.



(۶۷). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۷۲، باب ۲۴ علة الإبطاء فی الإجابة و النهی عن الفتور فی الدعاء و الأمر بالتثبت و الإلحاح فیه.



(۶۸). بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۵۶، باب ۲۲ من یستجاب دعاؤه و من لا یستجاب؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نوری، حسین بن محمد تقی، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج۵، ص۲۷۱، ۶۱ باب وجوب ترک الداعی الظلم و رده المظالم.



(۶۹). سوره نمل، آیه ۶۲.



(۷۰). نهج البلاغة، شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح ص۵۳۴، حکمت[۳۴۴] ۳۳۷ ؛ من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر ج۴، ص۴۱۶، و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی لم یسبق إلیها، ح ۵۹۰۴؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۷، ص۱۴۵، ۶۷ باب وجوب ترک الداعی للذنوب و اجتنابه للمحرمات؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۷۵، ص۶۰، باب ۱۶ ما جمع من جوامع کلم أمیر المؤمنین صلی الله علیه و علی ذریته.



(۷۱). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی ناصر، ج۱، ص۶۴۷.



(۷۲). الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد ج۲، ص۵۱۱، باب من لا تستجاب دعوته.



(۷۳). مستدرک سفینه البحار، نمازی شاهرودی، علی، ج۳، ص۲۸۸، دعا … ؛ بحار الأنوار، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح جمعی از محققان، ج۹۰، ص۳۷۶، باب ۲۴ علة الإبطاء فی الإجابة و النهی عن الفتور فی الدعاء و الأمر بالتثبت و الإلحاح فیه، حدیث ۱۷.



(۷۴). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۱، ص۶۵، باب تحریم قصد الریاء و السمعة بالعبادة، ح۱۴۱.



(۷۵). تفسیر الصافی، فیض کاشانی ملا محسن، تحقیق: حسین اعلمی، ج۴، ص۳۴۷، [سورة غافر(۴۰): آیة ۶۰].



(۷۶). وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، ج۷، ص۱۴۴، باب وجوب ترک الداعی للذنوب و اجتنابه للمحرمات.



مشاهده کامل



کلیدواژه ها:



دعامعرفت تقواگناه عمل صالح حوائج استجابت دعا



http://maaref.makarem.ir/fa/article/index/۲۵۴۱۶۴/ادب-دعا،-در-محضر-خدا


گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «شرایط دعا ( ادب دعا، در محضر خدا )» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.