دارالاکرام به چالش های پدران و مادران با نسل دیجیتال می پردازد

فضای دیجیتال از ابتدا برای کودکان طراحی نشده بود، ولی با رایج شدن پدیده ی تک فرزندی و اشتغال همزمان پدر و مادر، این فضا بیش از هر گروه دیگری بر این گروه حساس و آسیب پذیر تاثیر می گذارد.
به گزارش ایسنا، بنابراعلام دارالاکرام، با توجه به اینکه تصمیماتی که امروز می گیریم آینده را شکل می دهند و اگر تصمیمات ما فاقد بینشی وسیع باشد، آینده ی زندگی به طور تصادفی تعیین خواهد شد؛ بنابراین باید به این پرسش پاسخ بدهیم که کودکان ما به چه مهارت هایی در فضای دیجیتال نیاز دارند تا بتوانند پیرامونشان را درک کنند و راه خود را در میان پیچ و خم های زندگی بیابند؟
به این منظور موسسه ی خیریه دارالاکرام، حامی تحصیلی کودکان مستعد فاقد سرپرست موثر که دغدغه ی ارائه ی آموزش مناسب و در کنار آن خدمات روحی و روانی، فرهنگی و بهداشتی و ورزشی به این کودکان را نیز دارد، فراخوان سومین جایزه ی سالانه ی خود را به موضوع فضای دیجیتال و کودکان اختصاص داده است تا در این روزهای کرونایی با آنچه در توان دارد به واکاوی این پرسش های چالش برانگیز بپردازد.
آنچه می خوانید مصاحبه ی روابط عمومی دارالاکرام با دکتر علی صاحبی، روانشناس بالینی، فوق تخصص اختلالات اضطرابی و وسواس و استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم است.
-به نظر شما با وجود تکنولوژی و امکانات بیشتر، می توان گفت کودکان امروز شادتر از کودکان دیروزند؟
اجتماعات امروز فقط به لحاظ تکنولوژیک برخوردارترند و امکانات بیشتری دارند. طبق تحقیقات، یک کودک ۸ ساله که زمان بیشتری در دنیای دیجیتال سپری می کند، نسبت به پدربزرگ ۶۸ ساله اش اطلاعات بیشتری نسبت به جهان دارد، چون اون سریع گوگل می کند؛ اما آیا او شادتر نیز هست؟ پژوهش های ۷۰ سال اخیر یا پژوهش های طولی یا مقطعی نشان داده اند که عامل اصلی شادکامی داشتن روابط غنی با اطرافیان و عزیزان است، اما کودکان عصر تکنولوژی همبازی ندارند. کودک امروز گرچه به لحاظ تکنولوژیک خیلی پیشرفته است، اما به لحاظ روانشناختی، در فقر بیشتری به سر می برد.
- یعنی احساس تنهایی بیشتر شده است؟
خیر. احساس بی کسی بیشتر شده است. احساس بی کسی یعنی فرد کسی را ندارد که با او احساساتش را درمیان بگذارد و با او تعامل فکری برقرار کند. بی کسی یک حالت احساسی تهی بودن و خالی از معنا بودن است که بر اثر آن میزان اختلالات روانشناختی و در انتهای این طیف، خودکشی نیز بیشتر شده است.
-راهکار شما برای برطرف شدن این احساس تنهایی بین فردی چیست؟ و چگونه می توان از حجم این انزوای اجتماعی کاست؟
سهم تکنولوژی در انزوای اجتماعی بزرگسالان چندان چشمگیر نیست اما در انزوای اجتماعی کودکان سهم چشمگیری دارد. البته انزوای اجتماعی والدین که نتیجه ی از بین رفتن چسب اعتماد در جامعه است، بر محیطی که کودک در آن رشد می کند اثر می گذارد. سهم مدرسه در تربیت کودکان ۱۶ درصد است. والدین و بعد از آن رسانه های اجتماعی با تریبون های بزرگ بیشترین سهم را دارند.
در ایران و نیز جامعه ی جهانی با انزوای کودکان سروکار داریم، حتی در مهمانی های خانوادگی هم اشتیاق برای شنیدن و فهمیدن یکدیگر کم شده است و وقت بسیار زیادی از کودکان صرف گذراندن با وسایل دیجیتال می شود. یکی از مهم ترین دلایل این اتفاق والدین هستند؛ چرا که از اینترنت و فضای دیجیتال به عنوان پستانک روانی برای سرگرم کردن کودک خود استفاده می کنند. دو ریل نیاز است تا لوکوموتیو رشد کودک از مبدائی به مقصدی حرکت کند. کودک برای اینکه به یک موجود اجتماعی و نوعدست تبدیل شود، باید بتواند ارتباط برقرار کند؛ تعارضاتش را حل کند؛ از پس کارهای خودش برآید؛ عمل خیر انجام دهد؛ درخواست کمک کند؛ احساسات و هیجانات دیگری را درک کند و نیازها و هیجانات خود را به شکل موثر و اخلاقی برطرف کند و بتواند استعدادهای خود را شکوفا کند. یکی از این دو ریل رشد شناختی یا عقلانی است یعنی توجه به هوش و ذکاوت کودک؛ اما به موازات رشد شناختی و عقلانی، رشد اجتماعی هم هست که اساسی و بنیادین است و اکثر والدین و مدارس به آن توجهی نمی کنند و به دنبال نمره ی بالاتر دانش آموز هستند. در گذشته، تعاملات زیادی بین بچه ها صورت می گرفت؛ امکانات خاصی وجود نداشت و کودکان خودشان بازی های خاص و حتی بازی های فصلی را خلق می کردند و در اثر تعامل، رقابت و خلاقیت و نوع دوستی ساخته می شد. آنچه والدین و حتی مدارس به آن توجه ندارند ریل تحول اجتماعیست یعنی رابطه با دیگری برقرار کردن، دچار تعارض شدن، توانایی حل تعارض، نوعدوستی، شفقت ، محبت به انسان دیگر، پیدا کردن راه حل در صورت بروز تعارض در منافع، همبستگی و مشارکت گروهی.
بلایی که فضای دیجیتال سر دانش آموزان آورده است در حوزه ی تحول اجتماعی آنهاست. امروزه بچه ها مهارت اجتماعی چندانی برای برقراری ارتباط و گفتگو ندارند. مدارس خوب مدارس کیفی هستند که کودک را در یک مثلث با سه بعد پیشرفت تحصیلی، رشد شخصی و شخصیتی کودک و نیز نتایج اجتماعی رشد می دهند.
اما کودک امروز اصلا دغدغه ای برای جامعه ندارد، به تلاش انسان های دیگر برای خودش نمی اندیشد. او به پاکبانی که محله را جارو می کند فکر نمی کند به اینکه باید قدردان آنها باشد. فضای مجازی بعد اجتماعی شدن را مورد غفلت قرار داده است و کودکان در این زمینه ها آموزش نمی بینند. اساسا مدرسه مکانی صرفا برای تحصیل نبوده، بلکه مکانی برای اجتماعی شدن بوده است تا کودک با قرار گرفتن در کنار دیگران و با تعامل اجتماعی از خودمحوربینی بیرون بیاید.
اگر بچه ها در ارتباطات انسانی ناکام نشوند و یاد نگیرند چگونه بر ناکامی غلبه و آن را جبران کنند، شما فرزندپروری نمی کنید بلکه اژدهاپروری می کنید. فضای دیجیتال بزرگ ترین آسیب خود را به بعد تحول اجتماعی کودکان وارد کرده است و کودکان به علت عدم تعامل با جهان بیرون، تحمل کردن و احترام گذاشتن را نیاموخته اند.
انتهای رپرتاژ آگهی
به گزارش ایسنا، بنابراعلام دارالاکرام، با توجه به اینکه تصمیماتی که امروز می گیریم آینده را شکل می دهند و اگر تصمیمات ما فاقد بینشی وسیع باشد، آینده ی زندگی به طور تصادفی تعیین خواهد شد؛ بنابراین باید به این پرسش پاسخ بدهیم که کودکان ما به چه مهارت هایی در فضای دیجیتال نیاز دارند تا بتوانند پیرامونشان را درک کنند و راه خود را در میان پیچ و خم های زندگی بیابند؟
به این منظور موسسه ی خیریه دارالاکرام، حامی تحصیلی کودکان مستعد فاقد سرپرست موثر که دغدغه ی ارائه ی آموزش مناسب و در کنار آن خدمات روحی و روانی، فرهنگی و بهداشتی و ورزشی به این کودکان را نیز دارد، فراخوان سومین جایزه ی سالانه ی خود را به موضوع فضای دیجیتال و کودکان اختصاص داده است تا در این روزهای کرونایی با آنچه در توان دارد به واکاوی این پرسش های چالش برانگیز بپردازد.
آنچه می خوانید مصاحبه ی روابط عمومی دارالاکرام با دکتر علی صاحبی، روانشناس بالینی، فوق تخصص اختلالات اضطرابی و وسواس و استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم است.
-به نظر شما با وجود تکنولوژی و امکانات بیشتر، می توان گفت کودکان امروز شادتر از کودکان دیروزند؟
اجتماعات امروز فقط به لحاظ تکنولوژیک برخوردارترند و امکانات بیشتری دارند. طبق تحقیقات، یک کودک ۸ ساله که زمان بیشتری در دنیای دیجیتال سپری می کند، نسبت به پدربزرگ ۶۸ ساله اش اطلاعات بیشتری نسبت به جهان دارد، چون اون سریع گوگل می کند؛ اما آیا او شادتر نیز هست؟ پژوهش های ۷۰ سال اخیر یا پژوهش های طولی یا مقطعی نشان داده اند که عامل اصلی شادکامی داشتن روابط غنی با اطرافیان و عزیزان است، اما کودکان عصر تکنولوژی همبازی ندارند. کودک امروز گرچه به لحاظ تکنولوژیک خیلی پیشرفته است، اما به لحاظ روانشناختی، در فقر بیشتری به سر می برد.
- یعنی احساس تنهایی بیشتر شده است؟
خیر. احساس بی کسی بیشتر شده است. احساس بی کسی یعنی فرد کسی را ندارد که با او احساساتش را درمیان بگذارد و با او تعامل فکری برقرار کند. بی کسی یک حالت احساسی تهی بودن و خالی از معنا بودن است که بر اثر آن میزان اختلالات روانشناختی و در انتهای این طیف، خودکشی نیز بیشتر شده است.
-راهکار شما برای برطرف شدن این احساس تنهایی بین فردی چیست؟ و چگونه می توان از حجم این انزوای اجتماعی کاست؟
سهم تکنولوژی در انزوای اجتماعی بزرگسالان چندان چشمگیر نیست اما در انزوای اجتماعی کودکان سهم چشمگیری دارد. البته انزوای اجتماعی والدین که نتیجه ی از بین رفتن چسب اعتماد در جامعه است، بر محیطی که کودک در آن رشد می کند اثر می گذارد. سهم مدرسه در تربیت کودکان ۱۶ درصد است. والدین و بعد از آن رسانه های اجتماعی با تریبون های بزرگ بیشترین سهم را دارند.
در ایران و نیز جامعه ی جهانی با انزوای کودکان سروکار داریم، حتی در مهمانی های خانوادگی هم اشتیاق برای شنیدن و فهمیدن یکدیگر کم شده است و وقت بسیار زیادی از کودکان صرف گذراندن با وسایل دیجیتال می شود. یکی از مهم ترین دلایل این اتفاق والدین هستند؛ چرا که از اینترنت و فضای دیجیتال به عنوان پستانک روانی برای سرگرم کردن کودک خود استفاده می کنند. دو ریل نیاز است تا لوکوموتیو رشد کودک از مبدائی به مقصدی حرکت کند. کودک برای اینکه به یک موجود اجتماعی و نوعدست تبدیل شود، باید بتواند ارتباط برقرار کند؛ تعارضاتش را حل کند؛ از پس کارهای خودش برآید؛ عمل خیر انجام دهد؛ درخواست کمک کند؛ احساسات و هیجانات دیگری را درک کند و نیازها و هیجانات خود را به شکل موثر و اخلاقی برطرف کند و بتواند استعدادهای خود را شکوفا کند. یکی از این دو ریل رشد شناختی یا عقلانی است یعنی توجه به هوش و ذکاوت کودک؛ اما به موازات رشد شناختی و عقلانی، رشد اجتماعی هم هست که اساسی و بنیادین است و اکثر والدین و مدارس به آن توجهی نمی کنند و به دنبال نمره ی بالاتر دانش آموز هستند. در گذشته، تعاملات زیادی بین بچه ها صورت می گرفت؛ امکانات خاصی وجود نداشت و کودکان خودشان بازی های خاص و حتی بازی های فصلی را خلق می کردند و در اثر تعامل، رقابت و خلاقیت و نوع دوستی ساخته می شد. آنچه والدین و حتی مدارس به آن توجه ندارند ریل تحول اجتماعیست یعنی رابطه با دیگری برقرار کردن، دچار تعارض شدن، توانایی حل تعارض، نوعدوستی، شفقت ، محبت به انسان دیگر، پیدا کردن راه حل در صورت بروز تعارض در منافع، همبستگی و مشارکت گروهی.
بلایی که فضای دیجیتال سر دانش آموزان آورده است در حوزه ی تحول اجتماعی آنهاست. امروزه بچه ها مهارت اجتماعی چندانی برای برقراری ارتباط و گفتگو ندارند. مدارس خوب مدارس کیفی هستند که کودک را در یک مثلث با سه بعد پیشرفت تحصیلی، رشد شخصی و شخصیتی کودک و نیز نتایج اجتماعی رشد می دهند.
اما کودک امروز اصلا دغدغه ای برای جامعه ندارد، به تلاش انسان های دیگر برای خودش نمی اندیشد. او به پاکبانی که محله را جارو می کند فکر نمی کند به اینکه باید قدردان آنها باشد. فضای مجازی بعد اجتماعی شدن را مورد غفلت قرار داده است و کودکان در این زمینه ها آموزش نمی بینند. اساسا مدرسه مکانی صرفا برای تحصیل نبوده، بلکه مکانی برای اجتماعی شدن بوده است تا کودک با قرار گرفتن در کنار دیگران و با تعامل اجتماعی از خودمحوربینی بیرون بیاید.
اگر بچه ها در ارتباطات انسانی ناکام نشوند و یاد نگیرند چگونه بر ناکامی غلبه و آن را جبران کنند، شما فرزندپروری نمی کنید بلکه اژدهاپروری می کنید. فضای دیجیتال بزرگ ترین آسیب خود را به بعد تحول اجتماعی کودکان وارد کرده است و کودکان به علت عدم تعامل با جهان بیرون، تحمل کردن و احترام گذاشتن را نیاموخته اند.
انتهای رپرتاژ آگهی
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «دارالاکرام به چالش های پدران و مادران با نسل دیجیتال می پردازد» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.