«سپندارمذگان»؛ یک پدیده زنده اجتماعی یا مقوله ای صرفا تاریخی؟
روز ۵ اسفند در تقویم با عنوان روز جشن سپندارمذگان و روز پاسداشت عشق نام گذاری شده است.
به گزارش ایسنا، تقویم جوامع مختلف، شامل روزها و مناسبت های خاصی است که عموما با هدف ترویج یا تقویت یک عنصر فرهنگی و تاریخی ثبت گردیده اند. در تقویم ایران نیز، روزها و مناسبت های مختلفی از سوی شورای فرهنگ عمومی کشور، با هدف تقویت مؤلفه های هویت ملی ایرانیان و بزرگداشت شخصیت ها، ارزش ها و تحکیم پیوندهای دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی در جامعه نام گذاری شده اند.
با این حال نام گذاری روزها، در هیچ جامعه ای منحصر در تقویم رسمی نیست و مناسبت های گوناگون محلی یا ملی توسط گروه هایی از مردم در روزهای خاصی از سال مورد توجه قرار می گیرند. به عنوان مثال، شب یلدا و چهارشنبه سوری از جمله روزهایی است که با وجود عدم ثبت رسمی در تقویم کشور، مورد توجه بخشی هایی از جامعه قرار دارد.
مناسبت های غیررسمی می توانند برخاسته از فرهنگ و تاریخ یک منطقه باشند یا عنصری فرهنگی که در اثر تبادلات فرهنگی از جوامع دیگر اقتباس شده اند. همچنین این مناسبت ها می توانند دارای کارکرد، یعنی اثر مثبت در جامعه باشند و یا دارای کژکارکرد بوده و پیامدهای منفی از خود به جای گذارند.
در سال های اخیر و در پی تحولات سریع فرهنگی در جامعه، الگوهای جدید زیست شهری، به استقبال مناسبت های جدیدی رفته که شاید نشان دهنده نوعی نیاز به موضوعات مورد نظر است. یکی از این مناسبت ها بدون شک روز عشق است.
این روز که نسخه خارجی و ایرانی آن تنها چند روز با هم فاصله دارند، در سال های اخیر مورد استقبال جوانان قرار گرفته است. سپندارمذگان که نسخه ای ایرانی و جایگزین برای ولنتاین محسوب می شود، ریشه در فرهنگ تاریخی ایرانیان دارد. در همین زمینه با یک پژوهشگر اجتماعی به گفت وگو نشسته ایم.
سپندارمذگان یک پدیده تاریخی یا اجتماعی؟
یک پژوهشگر اجتماعی در گفت وگو با ایسنا، در خصوص روز سپندارمذگان و تاثیر احتمالی آن بر افزایش همدلی اظهار کرد: اگر وجود روزی تحت عنوان روز عشق، موجب برقراری تعاملات عاطفی گرم بین افراد شود، طبیعتا در افزایش همدلی نقشی مثبت دارد. البته این تاثیر هم منوط به حضور عوامل دیگری است. از جمله این موارد می توان به فراگیر بودن آن اشاره کرد یعنی توسط بخش قابل توجهی از جامعه پذیرفته شود.
محمدرضا محمدی بیان کرد: آنچه در ابتدا باید مشخص شود این است که منظور ما از این روز یک پدیده اجتماعی است یا یک پدیده تاریخی؟
این کارشناس ارشد علوم اجتماعی در خصوص میزان پذیرش این روز در فرهنگ کنونی جامعه ایران خاطرنشان کرد: چنین مناسبت هایی بیشتر از آنکه اهمیت اجتماعی داشته باشند، دارای اهمیت تاریخی هستند و برخلاف مناسبت هایی مثل نوروز یا یلدا و شاید تا حدی چهارشنبه سوری که در عین تاریخی بودن، همچنان عمومیت دارند و جزو عناصر فرهنگی جامعه فعلی ایران محسوب می شوند، چنین کارکردی ندارند.
وی تاکید کرد: ظاهرا برخی تلاش دارند با مطرح کردن روزی به نام سپندارمذگان، بدل ایرانی برای ولنتاین پیدا کنند، اما اینکه چقدر موفق خواهند شد، مورد تردید است؛ زیرا ولنتاین صرفا یک پدیده تاریخی نیست و اکنون نیز در جوامع غربی عمومیت دارد، یعنی جزو عناصر فرهنگی آن جوامع است.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: از آن جایی که جریان انتقال فرهنگ معمولا از سوی کشورهای توسعه یافته به سوی سایر کشورهاست، بخشی از جامعه ایران که میل به غرب گرایی دارد و از سبک زندگی آنان الگوبرداری می کند، سعی خواهد کرد این عنصر فرهنگی را وارد زندگی خویش کند که ظاهرا چنین هم کرده است.
محمدی تصریح کرد: فرض کنیم روزی به نام سپندارمذگان جایگزین روز ولنتاین شد، آیا موجب افزایش همدلی می شود یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید به نقش این روز در افزایش همدلی توجه کرد. البته بنده در این مورد تحقیقی انجام نداده ام ولی براساس مشاهدات و بررسی های اولیه، چنین چیزی به نظر نمی رسد. نکته مورد اهمیت در این زمینه درهم تنیدگی پدیده های اجتماعی است.
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که درباره محتوا و برنامه ها و به طورکلی آنچه در این روز اتفاق خواهد افتاد، تأمل بیشتری کنیم. به عنوان مثال الان که روزی به نام ولنتاین داریم و توسط بخشی از جامعه هم پذیرفته شده است، چقدر در افزایش همدلی در جامعه موثر بوده است؟ با نزدیک شدن به این مناسبت شاهد رونق همدلی و افزایش تعاملات گرم هستیم یا آنچه بیشتر دیده می شود مصرف تظاهری، فخرفروشی، شعارزدگی و … است؟
وی ادامه داد: بنابراین اگر فرض بگیریم که روز سپندارمذگان جایگزین ولنتاین شده و جامعه آن را بپذیرد، بعید است نقش قابل توجهی در افزایش همدلی داشته باشد.
به رسمیت شناخته شدن یا نشدن چنین روزی تفاوتی در اصل قضیه ایجاد نمی کند
این کارشناس ارشد علوم اجتماعی در رابطه با اینکه «به رسمیت شناختن چنین روزی توسط نهادهای حکومتی تا چه میزان می تواند در پیشبرد اهدافی از قبیل همبستگی اجتماعی مؤثر باشد»، بیان کرد: صرف به رسمیت شناخته شدن روزی در تقویم توسط نهادهای حکومتی، نمی تواند موجب فراگیر شدن و عمومیت یافتن آن مناسبت شود و برعکس آن هم، این امکان وجود دارد؛ یعنی عدم به رسمیت شناختن مناسبتی توسط حکومت نمی تواند مانع عمومیت یافتن آن شود. چنان چه می بینیم چهارشنبه سوری یا ولنتاین در تقویم رسمی و توسط نهادهای حکومتی به رسمیت شناخته نشده، ولی همچنان در بین گروه هایی از مردم رواج دارد و این واقعیت قابل انکار نیست.
وی ادامه داد: البته فرض بنده این است که چنین مناسبت هایی اثر قابل اعتنایی بر افزایش تعاملات عاطفی و تقویت همبستگی اجتماعی ندارد، گرچه برای بررسی دقیق تر این فرض باید آن را آزمود.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: ولنتاین یک عنصر فرهنگی در جوامع غربی است. احتمالا عموم مردم تاریخچه آن و سرگذشت آن کشیش را هم می دانند. به هر صورت این مناسبت هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ اجتماعی متعلق به جوامع غربی است و خاستگاه آن در غرب است.
محمدی خاطرنشان کرد: همان طور که می دانید فرایند اشاعه و فراگیرشدن یک عنصر فرهنگی معمولا از بالا به پایین است. ممکن است این عنصر فرهنگی محصول نوآوری یا تقلید از جای دیگر باشد. در هر دو حال، فرایند اشاعه آن، معمولا از بالا به پایین است. یعنی اول طبقات و اقشار بالادست جامعه که دارای منزلت اجتماعی بالاتری هستند آن عمل را انجام می دهند، سپس بقیه که نمی خواهند از آن ها عقب بمانند به آن روی می آورند.
وی تاکید کرد: به عقیده جامعه شناسان در جوامع معمولا با پیشرفت تکنولوژی و فراگیرشدن رسانه های نوین، کشورهای توسعه یافته سعی می کنند با ابزار رسانه، فرهنگ خود را به سایر جوامع نیز منتقل کنند که نیت های مختلفی هم پشت آن وجود دارد. همچنین واکنش جوامع مختلف هم در برابر این پدیده می تواند متفاوت باشد. برخی با آغوش باز آن را بپذیرند و برخی در برابر آن ایستادگی می کنند.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: در جامعه ایران برخورد با غرب از حدود ۲۰۰ سال پیش آغاز شده و از همان زمان هم عده ای به سوی آن متمایل شده اند؛ یعنی سعی کرده اند از آن الگو بگیرند و در اندیشه و سبک زندگی از آن تقلید کنند. در دوره ای، حکومت هم موافق این امر بود و سعی داشت آن گروه را تقویت کند. ولی پس از انقلاب، نظام حاکم تغییر رویه داد و تلاش کرد استراتژی مقابله با غرب گرایی را دنبال کند.
برخی با سپندارمذگان می خواهند بگویند «ما مثل آن ها هستیم»
وی ادامه داد: اما هنوز هم بخشی از جامعه ما، میل به غربی شدن دارد و حداقل در سبک زندگی از آن الگو پیروی می کند. به همین دلیل می بینیم که مناسبت هایی مثل ولنتاین که خاستگاه تاریخی و اجتماعی شان در غرب است، توسط بخش هایی از جامعه با استقبال مواجه می شود؛ لذا بخشی از این استقبال از ولنتاین اصلا ربطی به پاس داشت عشق و دوست داشتن ندارد، بلکه نوعی مصرف تظاهری یا نمایشی است از سوی کسانی که می خواهند نشان دهند که «ما مثل آن ها هستیم».
محمدی افزود: حالا اگر بپرسیم چرا نهادهای رسمی چنین روزی را به رسمیت نمی شناسند، پاسخش واضح است؛ چون نظامی با تفکر مقابله و ایستادگی در مقابل غرب روی کارآمده است. طبیعتا اگر تشخیص دهد که فراگیرشدن پدیده ای مثل ولنتاین نشان از نوعی عقب نشینی است، آن را به رسمیت نخواهد شناخت.
وی خاطرنشان کرد: گرچه مناسبت هایی مثل ولنتاین هنوز در جامعه ایران فراگیر نشده اند و تنها توسط گروه های خاصی دنبال می شوند، با این حال فراگیری آن نسبت به گذشته روبه رشد است.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: نکته دیگری هم که در رابطه با مخالفت با ولنتاین از سوی برخی مطرح می شود، بحث هویت است. همانطور که می دانید هویت چیزی از پیش موجود و طبیعی نیست، بلکه ساختنی است و ساخته می شود. فرهنگ یکی از ارکان مهم هویت اجتماعی و ملی است. به میزانی که یک جامعه در حفظ و نگهداشت عناصر فرهنگی خود تلاش کند، در تقویت هویت اجتماعی افراد آن جامعه موفق خواهد بود.
محمدی افزود: البته این حفظ و نگهداشت به معنی جمود نیست و به میزانی هم که نتواند عناصر فرهنگی خود را حفظ کند، عرصه را برای عناصر فرهنگی رقیب باز می کند و این می تواند اثر منفی بر هویت ملی و اجتماعی افراد آن جامعه بگذارد. این مساله ای است که در مواجهه با پدیده هایی مثل ولنتاین باید به آن توجه شود.
برخی راه حل را در پیدا کردن جایگزینی بومی برای ولنتاین دیده اند
وی گفت: البته برخی راه حل را در پیداکردن جایگزینی بومی برای ولنتاین دیده اند و سپندارمذگان را پیشنهاد کرده اند. به نظرم این گروه به این مسئله توجه نداشته اند که سپندارمذگان عنصری فرهنگی در جامعه فعلی ایران نیست، بلکه پدیده ای تاریخی است. حتی آداب و رسوم مربوط به این مناسبت هم چنانکه در منابع تاریخی نوشته شده برخاسته از فرهنگ و نحوه زندگی و جهان بینی و حتی نوع معیشت مردم ایران باستان است و ربطی به مردم ایران در قرن چهاردهم هجری ندارد.
محمدی ادامه داد: در پیشینه فرهنگی ما در رابطه با عشق روایت های فراوانی ذکر شده و نمی توان گفت که فرهنگ ما عشق را به رسمیت نشناخته است. در کلام ادیبان ایرانی به کرات سخن از عشق و عاشقی شده و عموما تصویری بسیار ایده آل و آرمانی هم از آن به دست داده اند.
وی تصریح کرد: نسل های جدید با وجود تحولات گسترده فرهنگی و اجتماعی، هنوز اشعار عاشقانه آن ها را زیر لب زمزمه می کنند و به عقیده من حتی درک جوان امروزی از مفهوم عشق تا حد زیادی متاثر از این برساخت فرهنگی است که در طی چندین قرن به او منتقل شده است.
انتهای پیام
به گزارش ایسنا، تقویم جوامع مختلف، شامل روزها و مناسبت های خاصی است که عموما با هدف ترویج یا تقویت یک عنصر فرهنگی و تاریخی ثبت گردیده اند. در تقویم ایران نیز، روزها و مناسبت های مختلفی از سوی شورای فرهنگ عمومی کشور، با هدف تقویت مؤلفه های هویت ملی ایرانیان و بزرگداشت شخصیت ها، ارزش ها و تحکیم پیوندهای دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی در جامعه نام گذاری شده اند.
با این حال نام گذاری روزها، در هیچ جامعه ای منحصر در تقویم رسمی نیست و مناسبت های گوناگون محلی یا ملی توسط گروه هایی از مردم در روزهای خاصی از سال مورد توجه قرار می گیرند. به عنوان مثال، شب یلدا و چهارشنبه سوری از جمله روزهایی است که با وجود عدم ثبت رسمی در تقویم کشور، مورد توجه بخشی هایی از جامعه قرار دارد.
مناسبت های غیررسمی می توانند برخاسته از فرهنگ و تاریخ یک منطقه باشند یا عنصری فرهنگی که در اثر تبادلات فرهنگی از جوامع دیگر اقتباس شده اند. همچنین این مناسبت ها می توانند دارای کارکرد، یعنی اثر مثبت در جامعه باشند و یا دارای کژکارکرد بوده و پیامدهای منفی از خود به جای گذارند.
در سال های اخیر و در پی تحولات سریع فرهنگی در جامعه، الگوهای جدید زیست شهری، به استقبال مناسبت های جدیدی رفته که شاید نشان دهنده نوعی نیاز به موضوعات مورد نظر است. یکی از این مناسبت ها بدون شک روز عشق است.
این روز که نسخه خارجی و ایرانی آن تنها چند روز با هم فاصله دارند، در سال های اخیر مورد استقبال جوانان قرار گرفته است. سپندارمذگان که نسخه ای ایرانی و جایگزین برای ولنتاین محسوب می شود، ریشه در فرهنگ تاریخی ایرانیان دارد. در همین زمینه با یک پژوهشگر اجتماعی به گفت وگو نشسته ایم.
سپندارمذگان یک پدیده تاریخی یا اجتماعی؟
یک پژوهشگر اجتماعی در گفت وگو با ایسنا، در خصوص روز سپندارمذگان و تاثیر احتمالی آن بر افزایش همدلی اظهار کرد: اگر وجود روزی تحت عنوان روز عشق، موجب برقراری تعاملات عاطفی گرم بین افراد شود، طبیعتا در افزایش همدلی نقشی مثبت دارد. البته این تاثیر هم منوط به حضور عوامل دیگری است. از جمله این موارد می توان به فراگیر بودن آن اشاره کرد یعنی توسط بخش قابل توجهی از جامعه پذیرفته شود.
محمدرضا محمدی بیان کرد: آنچه در ابتدا باید مشخص شود این است که منظور ما از این روز یک پدیده اجتماعی است یا یک پدیده تاریخی؟
این کارشناس ارشد علوم اجتماعی در خصوص میزان پذیرش این روز در فرهنگ کنونی جامعه ایران خاطرنشان کرد: چنین مناسبت هایی بیشتر از آنکه اهمیت اجتماعی داشته باشند، دارای اهمیت تاریخی هستند و برخلاف مناسبت هایی مثل نوروز یا یلدا و شاید تا حدی چهارشنبه سوری که در عین تاریخی بودن، همچنان عمومیت دارند و جزو عناصر فرهنگی جامعه فعلی ایران محسوب می شوند، چنین کارکردی ندارند.
وی تاکید کرد: ظاهرا برخی تلاش دارند با مطرح کردن روزی به نام سپندارمذگان، بدل ایرانی برای ولنتاین پیدا کنند، اما اینکه چقدر موفق خواهند شد، مورد تردید است؛ زیرا ولنتاین صرفا یک پدیده تاریخی نیست و اکنون نیز در جوامع غربی عمومیت دارد، یعنی جزو عناصر فرهنگی آن جوامع است.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: از آن جایی که جریان انتقال فرهنگ معمولا از سوی کشورهای توسعه یافته به سوی سایر کشورهاست، بخشی از جامعه ایران که میل به غرب گرایی دارد و از سبک زندگی آنان الگوبرداری می کند، سعی خواهد کرد این عنصر فرهنگی را وارد زندگی خویش کند که ظاهرا چنین هم کرده است.
محمدی تصریح کرد: فرض کنیم روزی به نام سپندارمذگان جایگزین روز ولنتاین شد، آیا موجب افزایش همدلی می شود یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید به نقش این روز در افزایش همدلی توجه کرد. البته بنده در این مورد تحقیقی انجام نداده ام ولی براساس مشاهدات و بررسی های اولیه، چنین چیزی به نظر نمی رسد. نکته مورد اهمیت در این زمینه درهم تنیدگی پدیده های اجتماعی است.
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که درباره محتوا و برنامه ها و به طورکلی آنچه در این روز اتفاق خواهد افتاد، تأمل بیشتری کنیم. به عنوان مثال الان که روزی به نام ولنتاین داریم و توسط بخشی از جامعه هم پذیرفته شده است، چقدر در افزایش همدلی در جامعه موثر بوده است؟ با نزدیک شدن به این مناسبت شاهد رونق همدلی و افزایش تعاملات گرم هستیم یا آنچه بیشتر دیده می شود مصرف تظاهری، فخرفروشی، شعارزدگی و … است؟
وی ادامه داد: بنابراین اگر فرض بگیریم که روز سپندارمذگان جایگزین ولنتاین شده و جامعه آن را بپذیرد، بعید است نقش قابل توجهی در افزایش همدلی داشته باشد.
به رسمیت شناخته شدن یا نشدن چنین روزی تفاوتی در اصل قضیه ایجاد نمی کند
این کارشناس ارشد علوم اجتماعی در رابطه با اینکه «به رسمیت شناختن چنین روزی توسط نهادهای حکومتی تا چه میزان می تواند در پیشبرد اهدافی از قبیل همبستگی اجتماعی مؤثر باشد»، بیان کرد: صرف به رسمیت شناخته شدن روزی در تقویم توسط نهادهای حکومتی، نمی تواند موجب فراگیر شدن و عمومیت یافتن آن مناسبت شود و برعکس آن هم، این امکان وجود دارد؛ یعنی عدم به رسمیت شناختن مناسبتی توسط حکومت نمی تواند مانع عمومیت یافتن آن شود. چنان چه می بینیم چهارشنبه سوری یا ولنتاین در تقویم رسمی و توسط نهادهای حکومتی به رسمیت شناخته نشده، ولی همچنان در بین گروه هایی از مردم رواج دارد و این واقعیت قابل انکار نیست.
وی ادامه داد: البته فرض بنده این است که چنین مناسبت هایی اثر قابل اعتنایی بر افزایش تعاملات عاطفی و تقویت همبستگی اجتماعی ندارد، گرچه برای بررسی دقیق تر این فرض باید آن را آزمود.
این پژوهشگر اجتماعی تصریح کرد: ولنتاین یک عنصر فرهنگی در جوامع غربی است. احتمالا عموم مردم تاریخچه آن و سرگذشت آن کشیش را هم می دانند. به هر صورت این مناسبت هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ اجتماعی متعلق به جوامع غربی است و خاستگاه آن در غرب است.
محمدی خاطرنشان کرد: همان طور که می دانید فرایند اشاعه و فراگیرشدن یک عنصر فرهنگی معمولا از بالا به پایین است. ممکن است این عنصر فرهنگی محصول نوآوری یا تقلید از جای دیگر باشد. در هر دو حال، فرایند اشاعه آن، معمولا از بالا به پایین است. یعنی اول طبقات و اقشار بالادست جامعه که دارای منزلت اجتماعی بالاتری هستند آن عمل را انجام می دهند، سپس بقیه که نمی خواهند از آن ها عقب بمانند به آن روی می آورند.
وی تاکید کرد: به عقیده جامعه شناسان در جوامع معمولا با پیشرفت تکنولوژی و فراگیرشدن رسانه های نوین، کشورهای توسعه یافته سعی می کنند با ابزار رسانه، فرهنگ خود را به سایر جوامع نیز منتقل کنند که نیت های مختلفی هم پشت آن وجود دارد. همچنین واکنش جوامع مختلف هم در برابر این پدیده می تواند متفاوت باشد. برخی با آغوش باز آن را بپذیرند و برخی در برابر آن ایستادگی می کنند.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: در جامعه ایران برخورد با غرب از حدود ۲۰۰ سال پیش آغاز شده و از همان زمان هم عده ای به سوی آن متمایل شده اند؛ یعنی سعی کرده اند از آن الگو بگیرند و در اندیشه و سبک زندگی از آن تقلید کنند. در دوره ای، حکومت هم موافق این امر بود و سعی داشت آن گروه را تقویت کند. ولی پس از انقلاب، نظام حاکم تغییر رویه داد و تلاش کرد استراتژی مقابله با غرب گرایی را دنبال کند.
برخی با سپندارمذگان می خواهند بگویند «ما مثل آن ها هستیم»
وی ادامه داد: اما هنوز هم بخشی از جامعه ما، میل به غربی شدن دارد و حداقل در سبک زندگی از آن الگو پیروی می کند. به همین دلیل می بینیم که مناسبت هایی مثل ولنتاین که خاستگاه تاریخی و اجتماعی شان در غرب است، توسط بخش هایی از جامعه با استقبال مواجه می شود؛ لذا بخشی از این استقبال از ولنتاین اصلا ربطی به پاس داشت عشق و دوست داشتن ندارد، بلکه نوعی مصرف تظاهری یا نمایشی است از سوی کسانی که می خواهند نشان دهند که «ما مثل آن ها هستیم».
محمدی افزود: حالا اگر بپرسیم چرا نهادهای رسمی چنین روزی را به رسمیت نمی شناسند، پاسخش واضح است؛ چون نظامی با تفکر مقابله و ایستادگی در مقابل غرب روی کارآمده است. طبیعتا اگر تشخیص دهد که فراگیرشدن پدیده ای مثل ولنتاین نشان از نوعی عقب نشینی است، آن را به رسمیت نخواهد شناخت.
وی خاطرنشان کرد: گرچه مناسبت هایی مثل ولنتاین هنوز در جامعه ایران فراگیر نشده اند و تنها توسط گروه های خاصی دنبال می شوند، با این حال فراگیری آن نسبت به گذشته روبه رشد است.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: نکته دیگری هم که در رابطه با مخالفت با ولنتاین از سوی برخی مطرح می شود، بحث هویت است. همانطور که می دانید هویت چیزی از پیش موجود و طبیعی نیست، بلکه ساختنی است و ساخته می شود. فرهنگ یکی از ارکان مهم هویت اجتماعی و ملی است. به میزانی که یک جامعه در حفظ و نگهداشت عناصر فرهنگی خود تلاش کند، در تقویت هویت اجتماعی افراد آن جامعه موفق خواهد بود.
محمدی افزود: البته این حفظ و نگهداشت به معنی جمود نیست و به میزانی هم که نتواند عناصر فرهنگی خود را حفظ کند، عرصه را برای عناصر فرهنگی رقیب باز می کند و این می تواند اثر منفی بر هویت ملی و اجتماعی افراد آن جامعه بگذارد. این مساله ای است که در مواجهه با پدیده هایی مثل ولنتاین باید به آن توجه شود.
برخی راه حل را در پیدا کردن جایگزینی بومی برای ولنتاین دیده اند
وی گفت: البته برخی راه حل را در پیداکردن جایگزینی بومی برای ولنتاین دیده اند و سپندارمذگان را پیشنهاد کرده اند. به نظرم این گروه به این مسئله توجه نداشته اند که سپندارمذگان عنصری فرهنگی در جامعه فعلی ایران نیست، بلکه پدیده ای تاریخی است. حتی آداب و رسوم مربوط به این مناسبت هم چنانکه در منابع تاریخی نوشته شده برخاسته از فرهنگ و نحوه زندگی و جهان بینی و حتی نوع معیشت مردم ایران باستان است و ربطی به مردم ایران در قرن چهاردهم هجری ندارد.
محمدی ادامه داد: در پیشینه فرهنگی ما در رابطه با عشق روایت های فراوانی ذکر شده و نمی توان گفت که فرهنگ ما عشق را به رسمیت نشناخته است. در کلام ادیبان ایرانی به کرات سخن از عشق و عاشقی شده و عموما تصویری بسیار ایده آل و آرمانی هم از آن به دست داده اند.
وی تصریح کرد: نسل های جدید با وجود تحولات گسترده فرهنگی و اجتماعی، هنوز اشعار عاشقانه آن ها را زیر لب زمزمه می کنند و به عقیده من حتی درک جوان امروزی از مفهوم عشق تا حد زیادی متاثر از این برساخت فرهنگی است که در طی چندین قرن به او منتقل شده است.
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی ««سپندارمذگان»؛ یک پدیده زنده اجتماعی یا مقوله ای صرفا تاریخی؟» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.