مقام و جایگاه حضرت عباس در بیان امام صادق علیهماالسلام- اخبار دین ، قرآن و اندیشه - اخبار فرهنگی تسنیم

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از گنجینه های ناب شیعه، زیارتنامه حضرت عباس علیه السلام است که سند آن به امام صادق علیه السلام می رسد. این متن زیارت در کنار زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها تنها متونی هستند که امام معصوم برای زیارت امامزادگان صادر کردند، از این جهت دارای ارزش محتوایی و حاوی پیام های وحیانی هستند و می توان به معارف آن اعتماد و اعتنا کرد و به جای معارف من در آوردی، ظنی و گمانی یا به اصطلاح مداحان زبان حال، از معرفتی که امام معصوم ارائه می دهند، بهره برد.
این زیارتنامه را جعفر بن قولویه قمی به سند معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت کرده، می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه قصد کردی که قبر عباس بن علی را زیارت کنی، قبری که در کنار فرات برابر حائر است، بر در روضه می ایستی و می گویی:
أشهد لک بالتسلیم و التصدیق والوفاء والنصیحة لخلف النبی صلی اللٰه علیه وآله المرسل والسبط المنتجب، والدلیل العالم، والوصی المبلغ، والمظلوم المهتضم.
گواهی می دهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا و خیرخواهی، نسبت به یادگار پیامبر مرسل (درود خدا بر او و خاندانش باد) و فرزندزاده برگزیده و راهنمای دانا و جانشین تبلیغ کننده و ستمدیده غارت زده.
امام صادق علیه السلام در این فراز چند ویژگی را به حضرت ابوالفضل العباس نسبت می دهد: تسلیم، تصدیق، وفاء و خیرخواهی نسبت به خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله.
اینها مفاهیمی به هم پیوسته و در واقع پلکان رشد شیعیانی همچون ابوالفضل علیه السلام است. ایشان کار خود را با تسلیم در قبال اوامر خدا و اهل بیت وحی علیهم السلام آغاز کرد و صداقت خویش را در عمل به منویات ائمه علیهم السلام به منصه ظهور گذاشت تا به مقام تصدیق رسید و تصدیق یعنی آنچه را به آن اقرار کردی، در عرصه عمل به ظهور برسانی و اوج ظهور تصدیق حضرت عباس علیه السلام در صحنه عاشورا بود. از این رهگذر است که انسان مؤمن به طور هم زمان وفای به عهد می کند، همان عهدی که خداوند از روز «ألست» از مردمان نسبت به نصرت عترت گرفت. اما نصیحت در عربی با آنچه در زبان فارسی با عنوان توصیه و سفارش است، تفاوت دارد. نصیحت در زبان عربی به معنای خیرخواهی است؛ به این معنا که حضرت ابوالفضل علیه السلام همواره خیرخواه امام خویش بود و در این مسیر حاضر شد جان خویش را تقدیم کند.
در فراز دیگر از این زیارتنامه از خداوند نسبت به جایگاه ایشان طلب دعا کرده، می فرماید:
«فجزاک اللٰه عن رسوله وعن أمیر المؤمنین وعن الحسن والحسین صلوات اللٰه علیهم أفضل الجزاء بما صبرت و احتسبت وأعنت فنعم عقبی الدار».
خدا از سوی پیامبر و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر ایشان) جزایت دهد، برترین جزا به خاطر این که صبر کردی و کار خویش را تنها به حساب خدا گذاشتی و یاری کردی پس چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت.»
جالب است که جزای شیعیانی همچون حضرت ابوالفضل علیه السلام بر عهده خدا و آل عباست. این جزا به واسطه صبر و احتساب و خاکساری بود. احتساب را در لغت به معنای آن است که فردی کار خود را به حساب خدا واگذار کرده و «أعنت» از ریشه عنت به معنای خاکساری و تواضع آمده است به واسطه آیه «و عنت الوجوه للحی القیوم» (طه۱۷) یعنی (در آن یوم قیامت) چهره ها برای خدای حی قیوم خاضع می شود.
در فرازی دیگر به روش رفتار شیعیان نسبت به حضرت ابوالفضل علیه السلام اشاره کرده، می فرماید:
جئتک یا ابن أمیر المؤمنین وافدا إلیکم و قلبی مسلم لکم وتابع، و أنا لکم تابع، و نصرتی لکم معدة حتیٰ یحکم اللٰه و هو خیر الحاکمین، فمعکم معکم لامع عدوکم، إنی بکم و بإیابکم من المؤمنین، و بمن خالفکم وقتلکم من الکافرین، قتل اللٰه أمة قتلتکم بالأیدی والألسن.
یعنی به سوی تو آمدم ای فرزند امیرمؤمنان، وارد به محضر شمایم، دلم تسلیم و پیرو شما است و خود نیز پیرو شمایم، یاری ام برای شما مهیاست تا خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است، پس با شمایم فقط با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشت تان (در زمان رجعت) مؤمن و به آنان که با شما مخالفت کردند و شما را کشتند کافرم، خدا بکشد امتی که شما را با دست ها و زبان هایشان کشتند.
وقتی به محتوای این فراز توجه می کنیم، گویی مخاطب ما امام معصوم است، اما حضرت عباس علیه السلام به قدری در ولایت عترت ذوب شده و به مقام منیت یا عندیت رسیده است که وقتی ایشان را مورد خطاب قرار می دهی، گویی با امام حسین علیه السلام سخن می گویی؛ ضعیف شده این ماجرا را در این سخن امام حسین علیه السلام می بینیم که خطاب به یاران فرمود «أمرهم أمری و رأیهم رأیی»؛ یعنی امر و نظر شما، امر و نظر من است. بنابراین وقتی حضرت عباس علیه السلام را در عصر رجعت نصرت کنی، گویی امام را یاری کردی و وقتی تسلیم اوامر ایشان شوی، گویی تسلیم امام معصوم شدی.
انتهای پیام/
این زیارتنامه را جعفر بن قولویه قمی به سند معتبر از ابوحمزه ثمالی روایت کرده، می گوید امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه قصد کردی که قبر عباس بن علی را زیارت کنی، قبری که در کنار فرات برابر حائر است، بر در روضه می ایستی و می گویی:
أشهد لک بالتسلیم و التصدیق والوفاء والنصیحة لخلف النبی صلی اللٰه علیه وآله المرسل والسبط المنتجب، والدلیل العالم، والوصی المبلغ، والمظلوم المهتضم.
گواهی می دهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا و خیرخواهی، نسبت به یادگار پیامبر مرسل (درود خدا بر او و خاندانش باد) و فرزندزاده برگزیده و راهنمای دانا و جانشین تبلیغ کننده و ستمدیده غارت زده.
امام صادق علیه السلام در این فراز چند ویژگی را به حضرت ابوالفضل العباس نسبت می دهد: تسلیم، تصدیق، وفاء و خیرخواهی نسبت به خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله.
اینها مفاهیمی به هم پیوسته و در واقع پلکان رشد شیعیانی همچون ابوالفضل علیه السلام است. ایشان کار خود را با تسلیم در قبال اوامر خدا و اهل بیت وحی علیهم السلام آغاز کرد و صداقت خویش را در عمل به منویات ائمه علیهم السلام به منصه ظهور گذاشت تا به مقام تصدیق رسید و تصدیق یعنی آنچه را به آن اقرار کردی، در عرصه عمل به ظهور برسانی و اوج ظهور تصدیق حضرت عباس علیه السلام در صحنه عاشورا بود. از این رهگذر است که انسان مؤمن به طور هم زمان وفای به عهد می کند، همان عهدی که خداوند از روز «ألست» از مردمان نسبت به نصرت عترت گرفت. اما نصیحت در عربی با آنچه در زبان فارسی با عنوان توصیه و سفارش است، تفاوت دارد. نصیحت در زبان عربی به معنای خیرخواهی است؛ به این معنا که حضرت ابوالفضل علیه السلام همواره خیرخواه امام خویش بود و در این مسیر حاضر شد جان خویش را تقدیم کند.
در فراز دیگر از این زیارتنامه از خداوند نسبت به جایگاه ایشان طلب دعا کرده، می فرماید:
«فجزاک اللٰه عن رسوله وعن أمیر المؤمنین وعن الحسن والحسین صلوات اللٰه علیهم أفضل الجزاء بما صبرت و احتسبت وأعنت فنعم عقبی الدار».
خدا از سوی پیامبر و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر ایشان) جزایت دهد، برترین جزا به خاطر این که صبر کردی و کار خویش را تنها به حساب خدا گذاشتی و یاری کردی پس چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت.»
جالب است که جزای شیعیانی همچون حضرت ابوالفضل علیه السلام بر عهده خدا و آل عباست. این جزا به واسطه صبر و احتساب و خاکساری بود. احتساب را در لغت به معنای آن است که فردی کار خود را به حساب خدا واگذار کرده و «أعنت» از ریشه عنت به معنای خاکساری و تواضع آمده است به واسطه آیه «و عنت الوجوه للحی القیوم» (طه۱۷) یعنی (در آن یوم قیامت) چهره ها برای خدای حی قیوم خاضع می شود.
در فرازی دیگر به روش رفتار شیعیان نسبت به حضرت ابوالفضل علیه السلام اشاره کرده، می فرماید:
جئتک یا ابن أمیر المؤمنین وافدا إلیکم و قلبی مسلم لکم وتابع، و أنا لکم تابع، و نصرتی لکم معدة حتیٰ یحکم اللٰه و هو خیر الحاکمین، فمعکم معکم لامع عدوکم، إنی بکم و بإیابکم من المؤمنین، و بمن خالفکم وقتلکم من الکافرین، قتل اللٰه أمة قتلتکم بالأیدی والألسن.
یعنی به سوی تو آمدم ای فرزند امیرمؤمنان، وارد به محضر شمایم، دلم تسلیم و پیرو شما است و خود نیز پیرو شمایم، یاری ام برای شما مهیاست تا خدا حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است، پس با شمایم فقط با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشت تان (در زمان رجعت) مؤمن و به آنان که با شما مخالفت کردند و شما را کشتند کافرم، خدا بکشد امتی که شما را با دست ها و زبان هایشان کشتند.
وقتی به محتوای این فراز توجه می کنیم، گویی مخاطب ما امام معصوم است، اما حضرت عباس علیه السلام به قدری در ولایت عترت ذوب شده و به مقام منیت یا عندیت رسیده است که وقتی ایشان را مورد خطاب قرار می دهی، گویی با امام حسین علیه السلام سخن می گویی؛ ضعیف شده این ماجرا را در این سخن امام حسین علیه السلام می بینیم که خطاب به یاران فرمود «أمرهم أمری و رأیهم رأیی»؛ یعنی امر و نظر شما، امر و نظر من است. بنابراین وقتی حضرت عباس علیه السلام را در عصر رجعت نصرت کنی، گویی امام را یاری کردی و وقتی تسلیم اوامر ایشان شوی، گویی تسلیم امام معصوم شدی.
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
مقام و جایگاه حضرت عباس در بیان امام صادق علیهماالسلام- اخبار دین ، قرآن و اندیشه - اخبار فرهنگی تسنیم
گفتگو با هوش مصنوعی