تلاوت مجلسی سوره توبه آیات ۹۳ الی آخر با نوای محمد عباسی



به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره توبه یا برائت نهمین سوره و از سوره های مدنی قرآن که در جزء دهم و یازدهم قرآن جای دارد. این سوره را به این دلیل توبه نامیده اند که آیات بسیاری از آن درباره توبه سخن می گوید و واژه برائت (بیزاری) از آیه اول آن گرفته شده است. سوره توبه بدون « بسم الله الرحمن الرحیم » آغاز می شود و به مسلمانان دستور می دهد با مشرکان قطع ارتباط کنند و به پیامبر(ص) دستور می دهد برای مشرکان طلب آمرزش نکند. در این سوره همچنین درباره جهاد با کفار و مشرکان و مسئله زکات سخن گفته شده است. در روایات آمده است پیامبر(ص) ابلاغ این سوره به مشرکان را ابتدا به ابوبکر سپرد و سپس از او ستاند و به امام علی(ع) واگذار کرد.

از آیات مشهور سوره توبه، آیه لاتحزن است که به واقعه هجرت پیامبر و پنهان شدن در غار اشاره می کند و آیه صادقین که مؤمنان را به همراهی با «صادقین» دستور می دهد. در روایات آمده است مراد از صادقین، امامان معصوم اند. در سوره توبه همچنین به واقعه مسجد ضرار، غزوه حنین و سرپیچی برخی از جنگ تبوک اشاره شده است. در روایات آمده است اگر کسی سوره انفال و توبه را در هر ماه قرائت کند، هرگز نفاق وارد قلب او نمی شود و از شیعیان امام علی(ع) خواهد بود.

تلاوت مجلسی سوره توبه آیات ۹۳ الی آخر

إنما السبیل علی الذین یستأذنونک وهم أغنیاء رضوا بأن یکونوا مع الخوالف وطبع الله علی قلوبهم فهم لا یعلمون ﴿۹۳

ایراد فقط بر کسانی است که با اینکه توانگرند از تو اجازه [ترک جهاد] می خواهند [و به این] راضی شده اند که با خانه نشینان باشند و خدا بر دلهایشان مهر نهاد در نتیجه آنان نمی فهمند (۹۳)

یعتذرون إلیکم إذا رجعتم إلیهم قل لا تعتذروا لن نؤمن لکم قد نبأنا الله من أخبارکم وسیری الله عملکم ورسوله ثم تردون إلی عالم الغیب والشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون ﴿۹۴

هنگامی که به سوی آنان بازگردید برای شما عذر می آورند بگو عذر نیاورید هرگز شما را باور نخواهیم داشت خدا ما را از خبرهای شما آگاه گردانیده و به زودی خدا و رسولش عمل شما را خواهند دید آنگاه به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانیده می شوید و از آنچه انجام می دادید به شما خبر می دهد (۹۴)

سیحلفون بالله لکم إذا انقلبتم إلیهم لتعرضوا عنهم فأعرضوا عنهم إنهم رجس ومأواهم جهنم جزاء بما کانوا یکسبون ﴿۹۵

وقتی به سوی آنان بازگشتید برای شما به خدا سوگند می خورند تا از ایشان صرفنظر کنید پس از آنان روی برتابید چرا که آنان پلیدند و به [سزای] آنچه به دست آورده اند جایگاهشان دوزخ خواهد بود (۹۵)

یحلفون لکم لترضوا عنهم فإن ترضوا عنهم فإن الله لا یرضی عن القوم الفاسقین ﴿۹۶

برای شما سوگند یاد می کنند تا از آنان خشنود گردید پس اگر شما هم از ایشان خشنود شوید قطعا خدا از گروه فاسقان خشنود نخواهد شد (۹۶)

الأعراب أشد کفرا ونفاقا وأجدر ألا یعلموا حدود ما أنزل الله علی رسوله والله علیم حکیم ﴿۹۷

بادیه نشینان عرب در کفر و نفاق [از دیگران] سخت تر و به اینکه حدود آنچه را که خدا بر فرستاده اش نازل کرده ندانند سزاوارترند و خدا دانای حکیم است (۹۷)

ومن الأعراب من یتخذ ما ینفق مغرما ویتربص بکم الدوائر علیهم دائرة السوء والله سمیع علیم ﴿۹۸

و برخی از آن بادیه نشینان کسانی هستند که آنچه را [در راه خدا] هزینه می کنند خسارتی [برای خود] می دانند و برای شما پیشامدهای بد انتظار می برند پیشامد بد برای آنان خواهد بود و خدا شنوای داناست (۹۸)

ومن الأعراب من یؤمن بالله والیوم الآخر ویتخذ ما ینفق قربات عند الله وصلوات الرسول ألا إنها قربة لهم سیدخلهم الله فی رحمته إن الله غفور رحیم ﴿۹۹

و برخی [دیگر] از بادیه نشینان کسانی اند که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه را انفاق می کنند مایه تقرب نزد خدا و دعاهای پیامبر می دانند بدانید که این [انفاق] مایه تقرب آنان است به زودی خدا ایشان را در جوار رحمت خویش درآورد که خدا آمرزنده مهربان است (۹۹)

والسابقون الأولون من المهاجرین والأنصار والذین اتبعوهم بإحسان رضی الله عنهم ورضوا عنه وأعد لهم جنات تجری تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا ذلک الفوز العظیم ﴿۱۰۰

و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند خدا از ایشان خشنود و آنان [نیز] از او خشنودند و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر [درختان] آن نهرها روان است همیشه در آن جاودانه اند این است همان کامیابی بزرگ (۱۰۰)

وممن حولکم من الأعراب منافقون ومن أهل المدینة مردوا علی النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم سنعذبهم مرتین ثم یردون إلی عذاب عظیم ﴿۱۰۱

و برخی از بادیه نشینانی که پیرامون شما هستند منافقند و از ساکنان مدینه [نیز عده ای] بر نفاق خو گرفته اند تو آنان را نمی شناسی ما آنان را می شناسیم به زودی آنان را دو بار عذاب می کنیم سپس به عذابی بزرگ بازگردانیده می شوند (۱۰۱)

وآخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملا صالحا وآخر سیئا عسی الله أن یتوب علیهم إن الله غفور رحیم ﴿۱۰۲

و دیگرانی هستند که به گناهان خود اعتراف کرده و کار شایسته را با [کاری] دیگر که بد است درآمیخته اند امید است خدا توبه آنان را بپذیرد که خدا آمرزنده مهربان است (۱۰۲)

خذ من أموالهم صدقة تطهرهم وتزکیهم بها وصل علیهم إن صلاتک سکن لهم والله سمیع علیم ﴿۱۰۳

از اموال آنان صدقه ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه شان سازی و برایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست (۱۰۳)

ألم یعلموا أن الله هو یقبل التوبة عن عباده ویأخذ الصدقات وأن الله هو التواب الرحیم ﴿۱۰۴

آیا ندانسته اند که تنها خداست که از بندگانش توبه را می پذیرد و صدقات را می گیرد و خداست که خود توبه پذیر مهربان است (۱۰۴)

وقل اعملوا فسیری الله عملکم ورسوله والمؤمنون وستردون إلی عالم الغیب والشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون ﴿۱۰۵

و بگو [هر کاری می خواهید] بکنید که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانیده می شوید پس ما را به آنچه انجام می دادید آگاه خواهد کرد (۱۰۵)

وآخرون مرجون لأمر الله إما یعذبهم وإما یتوب علیهم والله علیم حکیم ﴿۱۰۶

و عده ای دیگر [کارشان] موقوف به فرمان خداست یا آنان را عذاب می کند و یا توبه آنها را می پذیرد و خدا دانای سنجیده کار است (۱۰۶)

والذین اتخذوا مسجدا ضرارا وکفرا وتفریقا بین المؤمنین وإرصادا لمن حارب الله ورسوله من قبل ولیحلفن إن أردنا إلا الحسنی والله یشهد إنهم لکاذبون ﴿۱۰۷

و آنهایی که مسجدی اختیار کردند که مایه زیان و کفر و پراکندگی میان مؤمنان است و [نیز] کمینگاهی است برای کسی که قبلا با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت سوگند یاد می کنند که جز نیکی قصدی نداشتیم و[لی] خدا گواهی می دهد که آنان قطعا دروغگو هستند (۱۰۷)

لا تقم فیه أبدا لمسجد أسس علی التقوی من أول یوم أحق أن تقوم فیه فیه رجال یحبون أن یتطهروا والله یحب المطهرین ﴿۱۰۸

هرگز در آن جا مایست چرا که مسجدی که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده سزاوارتر است که در آن [به نماز] ایستی [و] در آن مردانی اند که دوست دارند خود را پاک سازند و خدا کسانی را که خواهان پاکی اند دوست می دارد (۱۰۸)

أفمن أسس بنیانه علی تقوی من الله ورضوان خیر أم من أسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم والله لا یهدی القوم الظالمین ﴿۱۰۹

آیا کسی که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودی خدا نهاده بهتر است یا کسی که بنای خود را بر لب پرتگاهی مشرف به سقوط پی ریزی کرده و با آن در آتش دوزخ فرو می افتد و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمی کند (۱۰۹)

لا یزال بنیانهم الذی بنوا ریبة فی قلوبهم إلا أن تقطع قلوبهم والله علیم حکیم ﴿۱۱۰

همواره آن ساختمانی که بنا کرده اند در دلهایشان مایه شک [و نفاق] است تا آنکه دلهایشان پاره پاره شود و خدا دانای سنجیده کار است (۱۱۰)

إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم وأموالهم بأن لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون ویقتلون وعدا علیه حقا فی التوراة والإنجیل والقرآن ومن أوفی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به وذلک هو الفوز العظیم ﴿۱۱۱

در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهای] اینکه بهشت برای آنان باشد خریده است همان کسانی که در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند [این] به عنوان وعده حقی در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسی از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله ای که با او کرده اید شادمان باشید و این همان کامیابی بزرگ است (۱۱۱)

التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف والناهون عن المنکر والحافظون لحدود الله وبشر المؤمنین ﴿۱۱۲

[آن مؤمنان] همان توبه کنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه داران رکوع کنندگان سجده کنندگان وادارندگان به کارهای پسندیده بازدارندگان از کارهای ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده (۱۱۲)

ما کان للنبی والذین آمنوا أن یستغفروا للمشرکین ولو کانوا أولی قربی من بعد ما تبین لهم أنهم أصحاب الجحیم ﴿۱۱۳

بر پیامبر و کسانی که ایمان آورده اند سزاوار نیست که برای مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند (۱۱۳)

وما کان استغفار إبراهیم لأبیه إلا عن موعدة وعدها إیاه فلما تبین له أنه عدو لله تبرأ منه إن إبراهیم لأواه حلیم ﴿۱۱۴

و طلب آمرزش ابراهیم برای پدرش جز برای وعده ای که به او داده بود نبود و[لی] هنگامی که برای او روشن شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست راستی ابراهیم دلسوزی بردبار بود (۱۱۴)

وما کان الله لیضل قوما بعد إذ هداهم حتی یبین لهم ما یتقون إن الله بکل شیء علیم ﴿۱۱۵

و خدا بر آن نیست که گروهی را پس از آنکه هدایتشان نمود بی راه بگذارد مگر آنکه چیزی را که باید از آن پروا کنند برایشان بیان کرده باشد آری خدا به هر چیزی داناست (۱۱۵)

إن الله له ملک السماوات والأرض یحیی ویمیت وما لکم من دون الله من ولی ولا نصیر ﴿۱۱۶

در حقیقت فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداست زنده می کند و می میراند و برای شما جز خدا یار و یاوری نیست (۱۱۶)

لقد تاب الله علی النبی والمهاجرین والأنصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم إنه بهم رءوف رحیم ﴿۱۱۷

به یقین خدا بر پیامبر و مهاجران و انصار که در آن ساعت دشوار از او پیروی کردند ببخشود بعد از آنکه چیزی نمانده بود که دلهای دسته ای از آنان منحرف شود باز برایشان ببخشود چرا که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است (۱۱۷)

وعلی الثلاثة الذین خلفوا حتی إذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت وضاقت علیهم أنفسهم وظنوا أن لا ملجأ من الله إلا إلیه ثم تاب علیهم لیتوبوا إن الله هو التواب الرحیم ﴿۱۱۸

و [نیز] بر آن سه تن که بر جای مانده بودند [و قبول توبه آنان به تعویق افتاد] تا آنجا که زمین با همه فراخی اش بر آنان تنگ گردید و از خود به تنگ آمدند و دانستند که پناهی از خدا جز به سوی او نیست پس [خدا] به آنان [توفیق] توبه داد تا توبه کنند بی تردید خدا همان توبه پذیر مهربان است (۱۱۸)

یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله وکونوا مع الصادقین ﴿۱۱۹

ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و با راستان باشید (۱۱۹)

ما کان لأهل المدینة ومن حولهم من الأعراب أن یتخلفوا عن رسول الله ولا یرغبوا بأنفسهم عن نفسه ذلک بأنهم لا یصیبهم ظمأ ولا نصب ولا مخمصة فی سبیل الله ولا یطئون موطئا یغیظ الکفار ولا ینالون من عدو نیلا إلا کتب لهم به عمل صالح إن الله لا یضیع أجر المحسنین ﴿۱۲۰

مردم مدینه و بادیه نشینان پیرامونشان را نرسد که از [فرمان] پیامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزیزتر از جان او بدانند چرا که هیچ تشنگی و رنج و گرسنگیی در راه خدا به آنان نمی رسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم می آورد قدم نمی گذارند و از دشمنی غنیمتی به دست نمی آورند مگر اینکه به سبب آن عمل صالحی برای آنان [در کارنامه شان] نوشته می شود زیرا خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند (۱۲۰)

ولا ینفقون نفقة صغیرة ولا کبیرة ولا یقطعون وادیا إلا کتب لهم لیجزیهم الله أحسن ما کانوا یعملون ﴿۱۲۱

و هیچ مال کوچک و بزرگی را انفاق نمی کنند و هیچ وادیی را نمی پیمایند مگر اینکه به حساب آنان نوشته می شود تا خدا آنان را به بهتر از آنچه میکردند پاداش دهد (۱۲۱)

وما کان المؤمنون لینفروا کافة فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یحذرون ﴿۱۲۲

و شایسته نیست مؤمنان همگی [برای جهاد] کوچ کنند پس چرا از هر فرقه ای از آنان دسته ای کوچ نمی کنند تا [دسته ای بمانند و] در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند (۱۲۲)

یا أیها الذین آمنوا قاتلوا الذین یلونکم من الکفار ولیجدوا فیکم غلظة واعلموا أن الله مع المتقین ﴿۱۲۳

ای کسانی که ایمان آورده اید با کافرانی که مجاور شما هستند کارزار کنید و آنان باید در شما خشونت بیابند و بدانید که خدا با تقواپیشگان است (۱۲۳)

وإذا ما أنزلت سورة فمنهم من یقول أیکم زادته هذه إیمانا فأما الذین آمنوا فزادتهم إیمانا وهم یستبشرون ﴿۱۲۴

و چون سوره ای نازل شود از میان آنان کسی است که می گوید این [سوره] ایمان کدام یک از شما را افزود اما کسانی که ایمان آورده اند بر ایمانشان می افزاید و آنان شادمانی می کنند (۱۲۴)

وأما الذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا إلی رجسهم وماتوا وهم کافرون ﴿۱۲۵

اما کسانی که در دلهایشان بیماری است پلیدی بر پلیدیشان افزود و در حال کفر درمی گذرند (۱۲۵)

أولا یرون أنهم یفتنون فی کل عام مرة أو مرتین ثم لا یتوبون ولا هم یذکرون ﴿۱۲۶

آیا نمی بینند که آنان در هر سال یک یا دو بار آزموده می شوند باز هم توبه نمی کنند و عبرت نمی گیرند (۱۲۶)

وإذا ما أنزلت سورة نظر بعضهم إلی بعض هل یراکم من أحد ثم انصرفوا صرف الله قلوبهم بأنهم قوم لا یفقهون ﴿۱۲۷

و چون سوره ای نازل شود بعضی از آنان به بعضی دیگر نگاه می کنند [و می گویند] آیا کسی شما را می بیند سپس [مخفیانه از حضور پیامبر] بازمی گردند خدا دلهایشان را [از حق] برگرداند زیرا آنان گروهی هستند که نمی فهمند (۱۲۷)

لقد جاءکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم ﴿۱۲۸

قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است (۱۲۸)

فإن تولوا فقل حسبی الله لا إله إلا هو علیه توکلت وهو رب العرش العظیم ﴿۱۲۹

پس اگر روی برتافتند بگو خدا مرا بس است هیچ معبودی جز او نیست بر او توکل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است (۱۲۹)

انتهای پیام/

پرسش و پاسخ در تلاوت مجلسی سوره توبه آیات ۹۳ الی آخر با نوای محمد عباسی

گفتگو با هوش مصنوعی