طبع هنری، نظام آموزشی غیرمنعطف و یک سویه را برنمی تابد



رئیس دانشکده هنرهای تجسمی و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر معتقد است: اگر جامعه هنری اعم از استاد و دانشجو را تحت انقیاد یک نظام آموزشی غیرمنعطف و یک سویه قرار دهیم و همواره به آنها تحکم کنیم؛ قطعا این شیوه برخورد با روحیه و طبع هنرمند و کاری که او می کند، سازگار نیست زیرا طبیعت فعالیت های هنری در تمامی حوزه ها، به گونه ای نیست که قادر باشیم افراد را به رعایت مجموعه ای از قواعد و قوانین مقید کنیم.

دکتر محمد خدادادی مترجم زاده در گفت وگو با ایسنا، ضمن بیان این مطلب، با اشاره به فضای حاکم بر دانشکده هنرهای تجسمی، روابط دانشجویان با اساتید و همچنین کارهای به انجام رسیده و دروس موجود در این واحد دانشگاهی گفت: طبیعتا هر دانشکده در دانشگاه هنر ویژگی های خاص خود را دارد و دانشکده هنرهای تجسمی نیز از جمله قدیمی ترین دانشکده های دانشگاه هنر است. قدمت آن به سال های قبل از انقلاب اسلامی می رسد و نکته جالب اینکه نوع و ساختار آن مبتنی بر تولید اثر است و به همین خاطر بخش عمده ای از هنرمندان که به خلق اثر در حوزه های هنرهای تجسمی می پردازند، در این دانشکده سابقه در مقام مدرس، استاد یا دانشجو را داشته اند و بخشی از خروجی این دانشکده هم در حال حاضر همچنان در مقام معلمان هنری و هنرمندان در عرصه های گوناگون هنری مشغول به فعالیت هستند.

وی ادامه داد: آنچه در این دانشکده و سایر حوزه های آموزش عالی هنر در حال وقوع است، این است که آموزش این رشته ها تحت انقیاد یک نظام آموزشی غیرمنعطف و یک سویه قرار گیرد، در این صورت کار بسیار سخت می شود و این شیوه برخورد با روحیه و طبع هنرمند و جنس هنری که او به آن اشتغال دارد، سازگار نیست چرا که طبیعت انجام کار هنری در تمامی حوزه ها، به گونه ای نیست که قادر باشیم افراد را به رعایت مجموعه ای از قواعد و قوانین مقید کنیم.

رئیس دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر در ادامه در مورد روابط میان اساتید با دانشجویان گفت: این رابطه تعاملی است به این معنی که صرف تدریس و امتحان گرفتن مطرح نیست بلکه تولید یک اثر هنری مهمترین کنشی است که دراین دانشکده و در قالب رشته های گوناگون در حال انجام است.

این دانشکده گروه های آموزشی مختلفی همچون عکاسی، مجسمه سازی، ارتباط تصویری و تصویرسازی دارد که هر رشته ویژگی های متفاوت از یکدیگردارند ولی در اصول کلی تمام آنها تابع یک قاعده و قانون هستند و از این میان فقط گروه مجسمه سازی است که مقطع کارشناسی ارشد ندارد و برای این رشته با بیشتر کردن اعضای هیئت علمی تلاش هایی صورت گرفته است تا مقطع کارشناسی ارشد نیز دایر شود، آن هم برای تربیت مربی و معلم هنر وگرنه برای تولید اثر هنری در این رشته چندان هم به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی نیاز نیست.

دکتر خدادای تاکید کرد: ما در دانشگاه هنر، رشته هایی داریم که صرفا نظری هستند و لذا کارشناسی ارشد دارند همچون پژوهش هنر و فلسفه هنر؛ ولی رشته هایی که در دانشکده هنرهای تجسمی مانند آنچه در دانشکده هنرهای کاربردی به دانشجویان ارائه می شود، وجود دارند که دانشجویان کارشناسی ارشد آن باید کار عملی داشته باشند یعنی علاوه بر تهیه رساله و پایان نامه باید کار عملی و اثر هنری مطابق با عرف تولید کرده و ارائه دهند که بعضا در دانشگاه هم این آثار نگهداری می شود.

وی ادامه داد: دانشگاه هنر دارای هفت دانشکده با مأموریت و اهداف خاص است و به تبع آن دانشکده هنرهای تجسمی نیز با مأموریت و هدف خاصی، هنرمند تربیت می کند و به این واسطه باید گفت که این دانشکده در عرصه هنر کشور نیز تأثیرگذار است، چرا که جریان های هنری از داخل آن به وجود می آید و پژوهش های هنری در بطن آن صورت می گیرد. این اهدافی است که با اسناد بالادستی دانشگاه و ساختار مدیریت و ریاست آن هماهنگ است با این وجود به شکل موضوعی، هر رشته ای برای خودش ویژگی های خاص دارد و در این راستا سالانه نمایشگاه آثار هنری برگزار می کند.

رئیس دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر در مورد تعاملات بین المللی این دانشگاه گفت: در سطح دانشکده هنرهای تجسمی آن هم در رشته عکاسی مراوده ای در جریان است و طی دوسال اخیر کارگاه مشترک با کشور آلمان در دانشگاه دورتموند در حال برگزاری است. سال آخر این همکاری ها در پیش است و برنامه ریزی های آن هم به خوبی در حال انجام است؛ با این توصیف ظرفیت و نیرویی در این دانشکده وجود دارد که در فعالیت های بین المللی هم شرکت می کند.

وی با بیان اینکه پیشرفت صنعت و فرهنگ دیجیتال باوری را نمی توانیم منکر شویم، خاطرنشان کرد: طبیعتا بعضی رشته ها متأثر از ابزار دیجیتال هستند اما رشته هایی مثل رشته نقاشی و مجسمه سازی به جهت قدمتی که دارند، اتفاقا دخالت ابزار دیجیتال در آنها کمتر است و دانشجویان این دو رشته باید با دست کار و شکل دهی به خمیر مجسمه را انجام دهد و کاربرد ابزار دیجیتال در رشته عکاسی و گرافیک بیشتر مشهود است.

رئیس دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر تاکید کرد: اینکه فکر کنیم یا انتظار داشته باشیم خروجی دانشجویان فارغ التحصیل از دانشگاه ها به ویژه دانشگاه های هنری شخصیت های هنری با کاربردی ویژه و کارآمد باشد این اغراق و گزافه گویی بیش نیست ، تعدادی از این دانشجویان فارغ التحصیل شده با تلاش ، پشتکار و برپایه خلاقیت ذاتی هنرمندان بزرگی می شوند که به راحتی در بازار کار حضور می یابند و محصولات خود را فروخته و نام آور می شوند ولی این امر شامل همه فارغ التحصیلان هنر و رشته های هنری نمی شود.

دکتر خدادادی در پایان در مورد ظرفیت های رشته های هنری خاطرنشان کرد: در عرصه مجسمه سازی و نقاشی فرصت و موقعیت بهتری برای دانشجویان این رشته ها وجود دارد تا هنر و هنرمندی خود را به منصه ظهور برسانند و نام آور و مطرح شوند، اما در این حوزه گرافیک و عکاسی به جهت جنبه کاربردی بیشترین ظرفیت کاری را دارا هستند؛ در واقع عکاسی رشته ای کاربردی و مفید برای جامعه است ولی اینکه چقدر دانشجو می تواند وارد بازار کار شود پاسخ به این پرسش سخت است و علتش هم برمی گردد به اینکه چون مراکزی هم راستا و هم جهت با حوزه های هنری دانشگاه ها وجود داشته و در حال فعالیت هستند که البته هنرجو نیز تربیت می کنند لذا در این رقابت میان مراکز هنری بیرون از مراکز آکادمیک در تربیت هنرجو و اشغال کردن بازار کار توسط آنها به نوعی دانشجو باید تلاش و پشتکار بیشتری در ایام تحصیل به خرج دهد و مهارت زیادی کسب نماید تا بتواند در راستای به دست گرفتن بازار کار حرفه ای در آینده موفق باشد.

انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی

💬 سلام! می‌خوای درباره‌ی «طبع هنری، نظام آموزشی غیرمنعطف و یک سویه را برنمی تابد» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.