قصه باغی که به خاطر بخل صاحبش سوخت

خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیت های دینی: در ادامه انتشار شرح آیات منتخب قرآن و در بیست ونهمین روز از ماه مبارک رمضان شرح و تفسیر آیات منتخب جزء ۲۹ قرآن کریم بر اساس تفسیر نور به همراه توضیحات حجت الاسلام محسن قرائتی تقدیم می شود.
آیات ۱۷ تا ۲۲ سوره مبارکه قلم
«إنا بلوناهم کما بلونا أصحاب الجنة إذ أقسموا لیصرمنها مصبحین * و لا یستثنون * فطاف علیها طائف من ربک و هم نائمون * فأصبحت کالصریم * فتنادوا مصبحین * أن اغدوا علی حرثکم إن کنتم صارمین» همانا، ما مردم (مکه را) آزمودیم، همان گونه که صاحبان آن باغ (در یمن) آزمودیم، آنگاه که سوگند یاد کردند صبح گاهان میوه های باغ را بچینند. و چیزی را (برای فقرا) استثناء نکردند. پس هنگامی که در خواب بودند، از طرف پروردگارت آفتی بر گرد باغ چرخید (و باغ را سوزاند). پس صبح شد در حالی که (اصل باغ به کلی) برچیده شده بود. (آنان بی خبر از ماجرا) بامدادان یکدیگر را ندا دادند. که اگر قصد چیدن میوه دارید به سوی کشت زار حرکت کنید.
شرح آیات ۱۷ تا ۲۲ سوره مبارکه قلم توسط حجت الاسلام قرائتی
درختانی که با قهر الهی قطع شدند
مراد از «طائف»، آفت و بلایی است که بر گرد باغ چرخید و آنرا سوزاند و خاکستر کرد. «صرم» به معنای قطع و چیدن میوه است و مراد از «صریم» برچیده شدن و قطع تمام درختان با قهر الهی است. «فتنادوا» به معنای ندای افراد برای اجتماع در یک محل و مشورت و هم فکری است.
قهر الهی، گاهی به افراد می رسد. همان که فرعون و لشکرش غرق شدند، «اغرقناه و جنوده»[۱]، گاهی به مال می رسد مثل این آیات که باغش سوخت ولی خودشان سالم بودند و گاهی به افراد و مال، هر دو می رسد، نظیر قارون که خودش و خانه اش و سرمایه اش به خاک فرو رفت. «فخسفنا به و بداره»[۲]
بخل مانع خیر به انسان
در این سوره دو بار از بخل انتقاد شده است. یک بار در آیه «مناع للخیر» و یک بار داستان این آیات. سنت های خوب نیاکان را باید ادامه داد اما در این داستان وارثان تصمیم گرفتند راه پدر را کنار و فقرا را محروم کنند. گناه، سبب محرومیت است. امام باقر علیه السلام فرمود: «ان الرجل لیذنب الذنب فیدرء عنه الرزق»[۳]
مردی که گناه می کند، به همان میزان از رزق الهی محروم می شود. چنانکه در روایت آمده است: گاهی انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم می گردد.[۴] ارزش مال تا جایی است که فکر را منحرف نکند وگرنه به حکم خداوند مسجد ضرار خراب می شود و گوساله طلایی سامری را می سوزاند. «لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا»[۵]
داستان باغ سوخته
مرد باغ داری که هر سال از میوه های باغش به فقرا انفاق می کرد از دنیا رفت. وارثان تصمیم گرفتند فقرا را محروم نمایند، تنها یکی از وارثان مخالف بود ولی اکثر آنان بخل ورزیدند و برای محروم کردن فقرا تصمیم گرفتند که سحرگاهان به باغ روند و میوه ها را بچینند تا فقرا آگاه نشوند. به باغ رفتند، آن را یک تخته خاکستر دیدند. گفتند: ما راه را گم کرده ایم، این باغ ما نیست. اما دیگری گفت: ما از راه درست پدر منحرف شدیم و تصمیم گرفتیم فقرا را محروم کنیم، لذا خودمان محروم شدیم. آن فرزندی که از روز اول با بخل مخالف بود، گفت: آیا به شما نگفتم این فکر غلط است؟ به هر حال آنان قهر الهی را دیدند و متنبه شدند و یکدیگر را ملامت کردند.
پیام هایی از آیات ۱۷ تا ۲۲ سوره مبارکه قلم
۱- آزمایش یکی از سنت های الهی است. «إنا بلوناهم کما بلونا»
۲- قرآن، نمونه های مختلف اتحاد الهی را بیان می دارد تا ما با شیوه آزمون الهی آشنا شویم. «کما بلونا أصحاب الجنة»
۳- طرح هایی که به محروم کردن فقرا بینجامد ناکام است. «أقسموا … و لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۴- هر سوگندی ارزش ندارد. «أقسموا لیصرمنها مصبحین»
۵- قهر الهی مخصوص آخرت نیست بلکه گاهی در دنیا و بسیار سریع واقع می شود. «فطاف علیها طائف من ربک … فأصبحت کالصریم»
۶- تنبیه و کیفر از شئون ربوبیت است و جنبه تربیتی دارد. «طائف من ربک»
۷- هیچ کس نمی تواند بر خدا پیشی بگیرد. (اینها صبح زود برای چیدن میوه ها برخاستند ولی خداوند سحر باغ را سوزاند.) «و هم نائمون»
۸- کیفر و جرم باید متناسب باشد. چون فقرا را محروم کردند پس محروم شدند. «لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۹- فکر و تدبیر انسان در برابر تدبیر خدا بی رنگ است. (در اینجا وارثان تصمیمی گرفتند و خداوند اراده دیگری فرمود.) «أقسموا لیصرمنها مصبحین … فأصبحت کالصریم»
۱۰- خداوند حامی فقراست. با اینکه فقرا از تصمیم وارثان خبر نداشتند ولی خداوند به حمایت از فقرا و برای تنبیه وارثان بخیل، باغ را سوزاند. «لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۱۱- کامیابی های انسان در انحصار محاسبات او نیست. در این داستان محاسبات به گونه ای بود، اما نتیجه چیز دیگری شد. «لیصرمنها مصبحین … فأصبحت کالصریم»
۱۲- نیت بد، اگر همراه با برنامه ریزی و انجام اقدامات مقدماتی باشد، کیفر دارد. «و لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۱۳- ثروتی که محرومان از آن بهره مند نشوند، نبودنش بهتر است. «فأصبحت کالصریم»
۱۴- حرص و بخل، سبب زیادت سرمایه و کامیابی نمی شود. «لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
آیات ۲۳ تا ۳۳ سوره مبارکه قلم
فانطلقوا و هم یتخافتون «۲۳» أن لا یدخلنها الیوم علیکم مسکین «۲۴» و غدوا علی حرد قادرین «۲۵» فلما رأوها قالوا إنا لضالون «۲۶» بل نحن محرومون «۲۷» قال أوسطهم أ لم أقل لکم لو لا تسبحون «۲۸» قالوا سبحان ربنا إنا کنا ظالمین «۲۹» فأقبل بعضهم علی بعض یتلاومون «۳۰» قالوا یا ویلنا إنا کنا طاغین «۳۱» عسی ربنا أن یبدلنا خیرا منها إنا إلی ربنا راغبون «۳۲» کذلک العذاب و لعذاب الآخرة أکبر لو کانوا یعلمون «۳۳» پس به راه افتادند، در حالی که آهسته با یکدیگر می گفتند. که مبادا امروز مسکینی بر شما وارد شود. در آن صبح گاهان قصد باغ کردند در حالی که خود را قادر (بر جمع محصول) می پنداشتند. پس چون آن را (سوخته) دیدند، گفتند: ما راه را گم کرده ایم، (این باغ ما نیست). عاقل ترین آنها گفت: آیا به شما نگفتم چرا خدا را منزه نمی دانید (و با تصمیم بر بخل خیال کردید خدا عاجز و شما همه کاره اید). گفتند: پروردگار ما منزه است، قطعا ما ستمکاریم. پس به یکدیگر روی آورده در حالی که به ملامت هم می پرداختند. گفتند وای بر ما که سرکش بودیم. امید است پروردگار ما بهتر از آن رابرای ما جایگزین کند، همانا ما به پروردگارمان رغبت و امید داریم. این گونه است عذاب و اگر بدانند عذاب آخرت بزرگتر است.
شرح آیات ۲۳ تا ۳۳ سوره مبارکه قلم توسط حجت الاسلام قرائتی
حرص و بخل
«حرد» به معنای بخل و منع دیگران است. «غدوا علی حرد» یعنی صاحبان باغ به قصد محروم کردن فقرا حرکت کردند. حرص و بخل، انسان را سنگدل می کند، تا آن جا که به مسکین و فقیر رحم نمی کند. «لا یدخلنها الیوم علیکم مسکین» «أوسط» به کسی گویند که معتدل و به دور از افراط و تفریط باشد.[۶]
بی توجهی به محرومان که سبب سوختن باغ شد
رسیدگی به مساکین مستحب نیست، بلکه واجب است، زیرا خداوند به خاطر ترک مستحب کسی را کیفر نمی دهد. در این آیه محروم کردن مسکین سبب سوختن باغ در دنیا شد و در آخرت نیز، دوزخیان، دلیل دوزخی شدن خود را بی اعتنایی به محرومان می دانند. «ما سلککم فی سقر … لم نک نطعم المسکین»[۷]
رسیدگی به فقرا مؤمن و کافر ندارد
رسیدگی به فقرا، مخصوص فقرای مؤمن نیست. در این ماجرا سخنی از ایمان و کفر فقیران نیست بلکه سخن از بخل و حرص بعضی و گرسنگی و فقر دیگران است. گاهی برای تغییر فکر و فرهنگ، باید فرد یا گروهی خطاکار در جامعه رسوا شوند تا موجب عبرت دیگران گردند. خداوندی که «اظهر الجمیل و ستر القبیح» است پرده برداری می کند و ماجرای باغی که سوخت تابلوی تاریخ می شود.)
در دعا و گفتگو با خداوند کلمه «ربنا» را زیاد بکار ببریم. در این آیات چند بار این کلمه تکرار شده است. «ربنا إنا کنا ظالمین … عسی ربنا أن یبدلنا … إنا إلی ربنا راغبون» قهر خدا که آمد همه را می سوزاند. با اینکه یکی از وارثان مخالف محروم کردن فقرا بودسهم او نیز سوخت.
نمونه های عذاب دنیوی
الف) سلب نعمت. ب) سلطه اشرار. ج) سلب توفیق. د) سلب امنیت و آرامش ولی عذاب آخرت شدید، الیم، عظیم و کبیر است. «و لعذاب الآخرة أکبر لو کانوا یعلمون»
پیام هایی از آیات ۲۳ تا ۳۳ سوره مبارکه قلم
۱- هرچه قصد سوء بیشتر باشد، خطر بیشتر است. «لا یدخلنها» (گفتند: احدی از فقرا وارد باغ نشود، خداوند هم تمام باغ را سوزاند.)
۲- حرص و بخل گاهی به قدری شدید می شود که فرد حاضر نیست حتی یک فقیر را بهره مند سازد. «مسکین» در قالب مفرد آمده است.
۳- روحیه حریصانه «لا یستثنون»، تصمیم مخفیانه «یتخافتون» و اقدام قدرت مندانه «قادرین»، هیچ یک کاری از پیش نمی برد. (بل نحن محرومون)
۴- از فواید حوادث تلخ، بازگشت به خویشتن است. «فلما رأوها قالوا إنا لضالون»
۵- اگر دیگران را از یک جهت محروم کنیم، از چند جهت محروم می شویم. «بل نحن محرومون» (محروم از میوه، محروم از پاداش الهی، محروم از دعای فقرا، محروم از رضایت روح پدر، محروم از عزت اجتماعی)
۶- حرف حق را بگویید، گرچه در اقلیت باشید. «قال أوسطهم أ لم أقل لکم …»
۷- اعتدال و خردمندی، سبب دستگیری از مستمندان و مانع حرص و بخل است. «قال أوسطهم»
۸- در شیوه تبلیغ، از فرصت ها استفاده کنید. کسانی که دیروز حاضر به شنیدن حرف حق نبودند، امروز حاضر به شنیدن شدند. «قال أوسطهم أ لم أقل لکم …»
۹- در تحلیل و بررسی ناگواری ها به کوتاهی های خودمان اعتراف کنیم و خداوند را منزه بدانیم. «سبحان ربنا إنا کنا ظالمین»
۱۰- آنچه را دیروز انجام نداده اید، امروز جبران کنید. «لو لا تسبحون- قالوا سبحان ربنا»
۱۱- ریشه محرومیت از الطاف الهی، ظلم انسان به خویشتن است. بل نحن محرومون … إنا کنا ظالمین
۱۲- اگر اتحاد بر اساس تقوا نباشد، سرانجام به تفرقه تبدیل می شود. (برادرانی که پیش از این برای محروم کردن همدست بودند، امروز یکدیگر را ملامت کرده و گناه را به گردن یکدیگر می اندازند.) «فأقبل بعضهم علی بعض یتلاومون»
۱۳- ندادن حق دیگران، ظلم به خویش و طغیان به دیگران است. «إنا کنا ظالمین- إنا کنا طاغین»
۱۴- در برابر خداوند، به ضعف و زشتی عمل خود اعتراف بیشتری کنیم. «إنا کنا ظالمین- إنا کنا طاغین» (چنانکه علی علیه السلام در دعای کمیل می گوید: «معتذرا نادما، منکسرا مستقیلا، مستغفرا منیبا مقرا مذعنا معترفا»)
۱۵- به هنگام از دست دادن اموال دنیوی، به لطف و رحمت الهی امیدوار باشید که بهتر از آن را به شما بدهد. «عسی ربنا أن یبدلنا خیرا منها»
۱۶- دست خداوند برای تأمین و جبران باز است. گناهکاران مایوس نباشند و خود را برای همیشه شکست خورده نپندارند. «یبدلنا خیرا منها»
۱۷- هیچ وقت برای بازگشت به خدا دیر نیست. «إنا إلی ربنا راغبون» (صاحبان باغ با مشاهده باغ سوخته، از خواب غفلت بیدار شدند و توبه کردند و به سوی خدا روی آوردند.)
۱۸- شکستن دل فقیر، کیفر دنیوی و اخروی دارد. «کذلک العذاب و لعذاب الآخرة»
۱۹- ایمان به کیفر و عذاب قیامت، مانع بخل و طغیان و ظلم است. «و لعذاب الآخرة أکبر لو کانوا یعلمون»
پی نوشت ها
[۱] . یونس، ۷۳
[۲] . قصص، ۸۱
[۳] . تفسیر نورالثقلین
[۴] . تفسیر مراغی
[۵] . طه، ۹۷
[۶] . مفردات راغب
[۷] . مدثر، ۴۲ و ۴۴
انتهای پیام/
آیات ۱۷ تا ۲۲ سوره مبارکه قلم
«إنا بلوناهم کما بلونا أصحاب الجنة إذ أقسموا لیصرمنها مصبحین * و لا یستثنون * فطاف علیها طائف من ربک و هم نائمون * فأصبحت کالصریم * فتنادوا مصبحین * أن اغدوا علی حرثکم إن کنتم صارمین» همانا، ما مردم (مکه را) آزمودیم، همان گونه که صاحبان آن باغ (در یمن) آزمودیم، آنگاه که سوگند یاد کردند صبح گاهان میوه های باغ را بچینند. و چیزی را (برای فقرا) استثناء نکردند. پس هنگامی که در خواب بودند، از طرف پروردگارت آفتی بر گرد باغ چرخید (و باغ را سوزاند). پس صبح شد در حالی که (اصل باغ به کلی) برچیده شده بود. (آنان بی خبر از ماجرا) بامدادان یکدیگر را ندا دادند. که اگر قصد چیدن میوه دارید به سوی کشت زار حرکت کنید.
شرح آیات ۱۷ تا ۲۲ سوره مبارکه قلم توسط حجت الاسلام قرائتی
درختانی که با قهر الهی قطع شدند
مراد از «طائف»، آفت و بلایی است که بر گرد باغ چرخید و آنرا سوزاند و خاکستر کرد. «صرم» به معنای قطع و چیدن میوه است و مراد از «صریم» برچیده شدن و قطع تمام درختان با قهر الهی است. «فتنادوا» به معنای ندای افراد برای اجتماع در یک محل و مشورت و هم فکری است.
قهر الهی، گاهی به افراد می رسد. همان که فرعون و لشکرش غرق شدند، «اغرقناه و جنوده»[۱]، گاهی به مال می رسد مثل این آیات که باغش سوخت ولی خودشان سالم بودند و گاهی به افراد و مال، هر دو می رسد، نظیر قارون که خودش و خانه اش و سرمایه اش به خاک فرو رفت. «فخسفنا به و بداره»[۲]
بخل مانع خیر به انسان
در این سوره دو بار از بخل انتقاد شده است. یک بار در آیه «مناع للخیر» و یک بار داستان این آیات. سنت های خوب نیاکان را باید ادامه داد اما در این داستان وارثان تصمیم گرفتند راه پدر را کنار و فقرا را محروم کنند. گناه، سبب محرومیت است. امام باقر علیه السلام فرمود: «ان الرجل لیذنب الذنب فیدرء عنه الرزق»[۳]
مردی که گناه می کند، به همان میزان از رزق الهی محروم می شود. چنانکه در روایت آمده است: گاهی انسان به خاطر گناه از نماز شب محروم می گردد.[۴] ارزش مال تا جایی است که فکر را منحرف نکند وگرنه به حکم خداوند مسجد ضرار خراب می شود و گوساله طلایی سامری را می سوزاند. «لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا»[۵]
داستان باغ سوخته
مرد باغ داری که هر سال از میوه های باغش به فقرا انفاق می کرد از دنیا رفت. وارثان تصمیم گرفتند فقرا را محروم نمایند، تنها یکی از وارثان مخالف بود ولی اکثر آنان بخل ورزیدند و برای محروم کردن فقرا تصمیم گرفتند که سحرگاهان به باغ روند و میوه ها را بچینند تا فقرا آگاه نشوند. به باغ رفتند، آن را یک تخته خاکستر دیدند. گفتند: ما راه را گم کرده ایم، این باغ ما نیست. اما دیگری گفت: ما از راه درست پدر منحرف شدیم و تصمیم گرفتیم فقرا را محروم کنیم، لذا خودمان محروم شدیم. آن فرزندی که از روز اول با بخل مخالف بود، گفت: آیا به شما نگفتم این فکر غلط است؟ به هر حال آنان قهر الهی را دیدند و متنبه شدند و یکدیگر را ملامت کردند.
پیام هایی از آیات ۱۷ تا ۲۲ سوره مبارکه قلم
۱- آزمایش یکی از سنت های الهی است. «إنا بلوناهم کما بلونا»
۲- قرآن، نمونه های مختلف اتحاد الهی را بیان می دارد تا ما با شیوه آزمون الهی آشنا شویم. «کما بلونا أصحاب الجنة»
۳- طرح هایی که به محروم کردن فقرا بینجامد ناکام است. «أقسموا … و لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۴- هر سوگندی ارزش ندارد. «أقسموا لیصرمنها مصبحین»
۵- قهر الهی مخصوص آخرت نیست بلکه گاهی در دنیا و بسیار سریع واقع می شود. «فطاف علیها طائف من ربک … فأصبحت کالصریم»
۶- تنبیه و کیفر از شئون ربوبیت است و جنبه تربیتی دارد. «طائف من ربک»
۷- هیچ کس نمی تواند بر خدا پیشی بگیرد. (اینها صبح زود برای چیدن میوه ها برخاستند ولی خداوند سحر باغ را سوزاند.) «و هم نائمون»
۸- کیفر و جرم باید متناسب باشد. چون فقرا را محروم کردند پس محروم شدند. «لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۹- فکر و تدبیر انسان در برابر تدبیر خدا بی رنگ است. (در اینجا وارثان تصمیمی گرفتند و خداوند اراده دیگری فرمود.) «أقسموا لیصرمنها مصبحین … فأصبحت کالصریم»
۱۰- خداوند حامی فقراست. با اینکه فقرا از تصمیم وارثان خبر نداشتند ولی خداوند به حمایت از فقرا و برای تنبیه وارثان بخیل، باغ را سوزاند. «لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۱۱- کامیابی های انسان در انحصار محاسبات او نیست. در این داستان محاسبات به گونه ای بود، اما نتیجه چیز دیگری شد. «لیصرمنها مصبحین … فأصبحت کالصریم»
۱۲- نیت بد، اگر همراه با برنامه ریزی و انجام اقدامات مقدماتی باشد، کیفر دارد. «و لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
۱۳- ثروتی که محرومان از آن بهره مند نشوند، نبودنش بهتر است. «فأصبحت کالصریم»
۱۴- حرص و بخل، سبب زیادت سرمایه و کامیابی نمی شود. «لا یستثنون … فأصبحت کالصریم»
آیات ۲۳ تا ۳۳ سوره مبارکه قلم
فانطلقوا و هم یتخافتون «۲۳» أن لا یدخلنها الیوم علیکم مسکین «۲۴» و غدوا علی حرد قادرین «۲۵» فلما رأوها قالوا إنا لضالون «۲۶» بل نحن محرومون «۲۷» قال أوسطهم أ لم أقل لکم لو لا تسبحون «۲۸» قالوا سبحان ربنا إنا کنا ظالمین «۲۹» فأقبل بعضهم علی بعض یتلاومون «۳۰» قالوا یا ویلنا إنا کنا طاغین «۳۱» عسی ربنا أن یبدلنا خیرا منها إنا إلی ربنا راغبون «۳۲» کذلک العذاب و لعذاب الآخرة أکبر لو کانوا یعلمون «۳۳» پس به راه افتادند، در حالی که آهسته با یکدیگر می گفتند. که مبادا امروز مسکینی بر شما وارد شود. در آن صبح گاهان قصد باغ کردند در حالی که خود را قادر (بر جمع محصول) می پنداشتند. پس چون آن را (سوخته) دیدند، گفتند: ما راه را گم کرده ایم، (این باغ ما نیست). عاقل ترین آنها گفت: آیا به شما نگفتم چرا خدا را منزه نمی دانید (و با تصمیم بر بخل خیال کردید خدا عاجز و شما همه کاره اید). گفتند: پروردگار ما منزه است، قطعا ما ستمکاریم. پس به یکدیگر روی آورده در حالی که به ملامت هم می پرداختند. گفتند وای بر ما که سرکش بودیم. امید است پروردگار ما بهتر از آن رابرای ما جایگزین کند، همانا ما به پروردگارمان رغبت و امید داریم. این گونه است عذاب و اگر بدانند عذاب آخرت بزرگتر است.
شرح آیات ۲۳ تا ۳۳ سوره مبارکه قلم توسط حجت الاسلام قرائتی
حرص و بخل
«حرد» به معنای بخل و منع دیگران است. «غدوا علی حرد» یعنی صاحبان باغ به قصد محروم کردن فقرا حرکت کردند. حرص و بخل، انسان را سنگدل می کند، تا آن جا که به مسکین و فقیر رحم نمی کند. «لا یدخلنها الیوم علیکم مسکین» «أوسط» به کسی گویند که معتدل و به دور از افراط و تفریط باشد.[۶]
بی توجهی به محرومان که سبب سوختن باغ شد
رسیدگی به مساکین مستحب نیست، بلکه واجب است، زیرا خداوند به خاطر ترک مستحب کسی را کیفر نمی دهد. در این آیه محروم کردن مسکین سبب سوختن باغ در دنیا شد و در آخرت نیز، دوزخیان، دلیل دوزخی شدن خود را بی اعتنایی به محرومان می دانند. «ما سلککم فی سقر … لم نک نطعم المسکین»[۷]
رسیدگی به فقرا مؤمن و کافر ندارد
رسیدگی به فقرا، مخصوص فقرای مؤمن نیست. در این ماجرا سخنی از ایمان و کفر فقیران نیست بلکه سخن از بخل و حرص بعضی و گرسنگی و فقر دیگران است. گاهی برای تغییر فکر و فرهنگ، باید فرد یا گروهی خطاکار در جامعه رسوا شوند تا موجب عبرت دیگران گردند. خداوندی که «اظهر الجمیل و ستر القبیح» است پرده برداری می کند و ماجرای باغی که سوخت تابلوی تاریخ می شود.)
در دعا و گفتگو با خداوند کلمه «ربنا» را زیاد بکار ببریم. در این آیات چند بار این کلمه تکرار شده است. «ربنا إنا کنا ظالمین … عسی ربنا أن یبدلنا … إنا إلی ربنا راغبون» قهر خدا که آمد همه را می سوزاند. با اینکه یکی از وارثان مخالف محروم کردن فقرا بودسهم او نیز سوخت.
نمونه های عذاب دنیوی
الف) سلب نعمت. ب) سلطه اشرار. ج) سلب توفیق. د) سلب امنیت و آرامش ولی عذاب آخرت شدید، الیم، عظیم و کبیر است. «و لعذاب الآخرة أکبر لو کانوا یعلمون»
پیام هایی از آیات ۲۳ تا ۳۳ سوره مبارکه قلم
۱- هرچه قصد سوء بیشتر باشد، خطر بیشتر است. «لا یدخلنها» (گفتند: احدی از فقرا وارد باغ نشود، خداوند هم تمام باغ را سوزاند.)
۲- حرص و بخل گاهی به قدری شدید می شود که فرد حاضر نیست حتی یک فقیر را بهره مند سازد. «مسکین» در قالب مفرد آمده است.
۳- روحیه حریصانه «لا یستثنون»، تصمیم مخفیانه «یتخافتون» و اقدام قدرت مندانه «قادرین»، هیچ یک کاری از پیش نمی برد. (بل نحن محرومون)
۴- از فواید حوادث تلخ، بازگشت به خویشتن است. «فلما رأوها قالوا إنا لضالون»
۵- اگر دیگران را از یک جهت محروم کنیم، از چند جهت محروم می شویم. «بل نحن محرومون» (محروم از میوه، محروم از پاداش الهی، محروم از دعای فقرا، محروم از رضایت روح پدر، محروم از عزت اجتماعی)
۶- حرف حق را بگویید، گرچه در اقلیت باشید. «قال أوسطهم أ لم أقل لکم …»
۷- اعتدال و خردمندی، سبب دستگیری از مستمندان و مانع حرص و بخل است. «قال أوسطهم»
۸- در شیوه تبلیغ، از فرصت ها استفاده کنید. کسانی که دیروز حاضر به شنیدن حرف حق نبودند، امروز حاضر به شنیدن شدند. «قال أوسطهم أ لم أقل لکم …»
۹- در تحلیل و بررسی ناگواری ها به کوتاهی های خودمان اعتراف کنیم و خداوند را منزه بدانیم. «سبحان ربنا إنا کنا ظالمین»
۱۰- آنچه را دیروز انجام نداده اید، امروز جبران کنید. «لو لا تسبحون- قالوا سبحان ربنا»
۱۱- ریشه محرومیت از الطاف الهی، ظلم انسان به خویشتن است. بل نحن محرومون … إنا کنا ظالمین
۱۲- اگر اتحاد بر اساس تقوا نباشد، سرانجام به تفرقه تبدیل می شود. (برادرانی که پیش از این برای محروم کردن همدست بودند، امروز یکدیگر را ملامت کرده و گناه را به گردن یکدیگر می اندازند.) «فأقبل بعضهم علی بعض یتلاومون»
۱۳- ندادن حق دیگران، ظلم به خویش و طغیان به دیگران است. «إنا کنا ظالمین- إنا کنا طاغین»
۱۴- در برابر خداوند، به ضعف و زشتی عمل خود اعتراف بیشتری کنیم. «إنا کنا ظالمین- إنا کنا طاغین» (چنانکه علی علیه السلام در دعای کمیل می گوید: «معتذرا نادما، منکسرا مستقیلا، مستغفرا منیبا مقرا مذعنا معترفا»)
۱۵- به هنگام از دست دادن اموال دنیوی، به لطف و رحمت الهی امیدوار باشید که بهتر از آن را به شما بدهد. «عسی ربنا أن یبدلنا خیرا منها»
۱۶- دست خداوند برای تأمین و جبران باز است. گناهکاران مایوس نباشند و خود را برای همیشه شکست خورده نپندارند. «یبدلنا خیرا منها»
۱۷- هیچ وقت برای بازگشت به خدا دیر نیست. «إنا إلی ربنا راغبون» (صاحبان باغ با مشاهده باغ سوخته، از خواب غفلت بیدار شدند و توبه کردند و به سوی خدا روی آوردند.)
۱۸- شکستن دل فقیر، کیفر دنیوی و اخروی دارد. «کذلک العذاب و لعذاب الآخرة»
۱۹- ایمان به کیفر و عذاب قیامت، مانع بخل و طغیان و ظلم است. «و لعذاب الآخرة أکبر لو کانوا یعلمون»
پی نوشت ها
[۱] . یونس، ۷۳
[۲] . قصص، ۸۱
[۳] . تفسیر نورالثقلین
[۴] . تفسیر مراغی
[۵] . طه، ۹۷
[۶] . مفردات راغب
[۷] . مدثر، ۴۲ و ۴۴
انتهای پیام/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «قصه باغی که به خاطر بخل صاحبش سوخت» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.