داستان اعجاز موسی (ع) و مواجه اش با فرعون

خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیت های دینی: در ادامه انتشار شرح آیات منتخب قرآن و در نهمین روز از ماه مبارک رمضان شرح و تفسیر آیات منتخب جزء ۹ قرآن کریم بر اساس تفسیر نور به همراه توضیحات حجت الاسلام محسن قرائتی تقدیم می شود.
آیه ۱۰۳ سوره مبارکه اعراف
«ثم بعثنا من بعدهم موسی بآیاتنا إلی فرعون و ملائه فظلموا بها فانظر کیف کان عاقبة المفسدین» سپس موسی را پس از آن پیامبران پیشین، همراه با آیات و معجزات خود به سوی فرعون و سران (قوم) او مبعوث کردیم، اما آنان به آیات ما ستم کردند (و کفر ورزیدند)، پس بنگر که پایان کار مفسدان چگونه است؟!
حضرت موسی (ع) پیامبری که قرآن بیشترین اشاره را به او دارد
این سوره، اولین سوره مکی است که داستان موسی را مطرح کرده است. نام حضرت موسی ۱۳۶ بار در قرآن آمده و نام هیچ کس دیگر به این تعداد ذکر نشده است. به گفته تفسیرالمیزان، قرآن برای هیچ پیامبری به اندازه حضرت موسی معجزه نقل نکرده است.
داستان حضرت موسی علیه السلام در قرآن را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد: ۱- دوران تولد و کودکی. ۲- فرار از مصر به مدین و ماندن نزد حضرت شعیب علیه السلام. ۳- بعثت و برخوردهایش با فرعون. ۴- نجات او و قومش از سلطه فرعون و بازگشت او به صحرای سینا. ۵- برخوردهای او با قوم بنی اسرائیل.
پیامهایی از آیه ۱۰۳ سوره مبارکه اعراف
۱- حضرت موسی پس از حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعیب علیهم السلام آن هم با فاصله مبعوث شد. «ثم بعثنا من بعدهم»
۲- یکی از فلسفه های بعثت پیامبران، مبارزه با طاغوت است. «إلی فرعون و ملائه»
۳- برای اصلاح جامعه، باید به سراغ مهره های اصلی رفت و آب را از سرچشمه صاف کرد. «إلی فرعون و ملائه»
۴- تکذیب پیامبران و آیات الهی، از مصادیق ظلم است. «فظلموا بها»
۵- تاریخ را تحلیل کنیم و از آن عبرت بگیریم. «فانظر»
۶- مهم، فرجام و عاقبت کار است، نه جلوه های زودگذر. «عاقبة المفسدین»
۷- ایمان، جامعه را اصلاح می کند و کفر و الحاد، آن را به فساد می کشد. «المفسدین»
۸- وقتی به جای دین خدا، طاغوت در جامعه حاکم شود، برای حفظ و تقویت خود به هر فسادی دست می زند. «المفسدین»
آیه ۱۰۴ سوره مبارکه اعراف
«و قال موسی یا فرعون إنی رسول من رب العالمین» و موسی گفت: ای فرعون! بی تردید من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم.
شرح آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
پیام هایی از آیه ۱۰۴ سوره مبارکه اعراف
۱- میان موسی و فرعون ابتدا سخنانی رد و بدل شد وپس از آن، موسی رسالت خود را اعلام کرد. «و قال موسی» (حرف واو نشانه آن است که سخنانی گفته شد، سپس اعلام رسالت شد.)
۲- انبیا در راه دعوت خویش، بدون کوچکترین هراس و ضعفی طاغوت ها را مورد خطاب قرار می دادند. «و قال موسی یا فرعون»
۳- برای اصلاح جامعه ای که نظام تشکیلاتی دارد، ابتدا باید به سراغ رهبران رفت. «یا فرعون»
۴- پیامبران جز دعوت به حق، ادعایی نداشته اند. «فقال إنی رسول»
۵- رسالت انبیا، باتدبیر کل جهان پیوند دارد. «رسول من رب العالمین»
۶- فرعون، خود را پروردگار مردم می دانست، «أنا ربکم الأعلی»[۱] لذا موسی با شجاعت و صراحت، خود را فرستاده «رب العالمین» معرفی کرد، تا بگوید: تو نیز تحت تربیت و سلطه پروردگار عالمیانی. «إنی رسول من رب العالمین»
آیه ۱۰۵ سوره مبارکه اعراف
«حقیق علی أن لا أقول علی الله إلا الحق قد جئتکم ببینة من ربکم فأرسل معی بنی إسرائیل» سزاوار است که درباره خداوند جز سخن حق نگویم (و نسبت ندهم)، همانا من از سوی پروردگارتان برای شما دلیلی روشن (معجزه ای) آورده ام، پس بنی اسرائیل را همراه من بفرست.
پیام هایی از آیه ۱۰۵ سوره مبارکه اعراف
۱- انبیا، جز سخن حق چیزی نمی گویند، پس در ابلاغ رسالت معصوم اند. «لا أقول علی الله إلا الحق»
۲- انبیا باید معجزه داشته باشند، «قد جئتکم ببینة» و در رسالت خود هیچگونه تحکم و تحمیلی نداشته باشند.
۳- همه مردم، یک پروردگار دارند، پس ادعای ربوبیت بی جاست. «ربکم»
۴- با آزادی مردم از سلطه طاغوت ها بهتر می توان برنامه فرهنگی و ارشادی کاملی برای آنان در نظر گرفت. «فأرسل معی بنی إسرائیل»
۵- آزادسازی بنی اسرائیل، فرمان الهی و جزو رسالت موسی است، نه آنکه تصمیم شخصی باشد. «إنی رسول من رب العالمین … فأرسل …»
۶- آزادی انسان ها، از اهداف پیامبران است. «فأرسل معی بنی إسرائیل» و جز آنان هرکس به حکومت رسد، مردم را به بندگی می کشاند. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «من نال استطال»[۲]
آیات ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره مبارکه اعراف
«قال إن کنت جئت بآیة فأت بها إن کنت من الصادقین» * «فألقی عصاه فإذا هی ثعبان مبین» (فرعون) گفت: اگر از راست گویانی و (می توانی معجزه ای بیاوری یا) معجزه ای آورده ای، آن را به میان بیاور. پس (موسی) عصای خود را افکند ناگهان به صورت اژدهایی نمایان شد.
شرح آیات ۱۰۵ تا ۱۰۷ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
معجزه های عصای موسی
از عصای حضرت موسی معجزات دیگری نیز نمایان شد، از جمله اینکه پس از اژدها شدن، همه بافته های ساحران را بلعید، «تلقف ما یأفکون»[۳] به آب دریا خورد و آن را شکافت، «أن اضرب بعصاک البحر فانفلق»[۴] به سنگ خورد و چشمه های آب از آن جوشید. «اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا»[۵] عصا در حضور خود موسی علیه السلام، مار کوچک و پر تحرک شد و موسی فرار کرد، «جان ولی مدبرا»[۶] در حضور مردم مانند مار معمولی حرکت می کرد، «حیة تسعی»[۷] و در حضور فرعون، مار بزرگ و اژدها شد. «فإذا هی ثعبان» بنابراین در تبلیغ و تربیت باید نوع و گرایش مخاطب را در نظر گرفت و هر کدام را با توجه به موقعیت خودش قانع کرد.
امام رضا علیه السلام فرمود: زمان حضرت موسی علیه السلام، سحر و جادوگری رواج بسیاری داشت و آن حضرت با آوردن معجزه ای که آنان قادر به انجام آن نبودند، سحرهایشان را باطل و با آنها اتمام حجت نمود.[۸] میان افکندن عصا و اژدها شدن آن فاصله ای نبود. «فإذا هی ثعبان»
پیامهایی از آیات ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره مبارکه اعراف
۱- معجزه، دلیل صدق نبوت است. «فأت بها إن کنت من الصادقین» فرعون با ابراز این سخن حق، اراده باطلی داشت و کسی را بالاتر از خود نمی دانست.
۲- معجزه باید برای همه روشن باشد و جای هیچ شکی باقی نگذارد. «مبین»
آیات ۱۰۸ و ۱۰۹ سوره مبارکه اعراف
«و نزع یده فإذا هی بیضاء للناظرین» * «قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لساحر علیم» و (موسی) دست خود را (از گریبانش) بیرون آورد، پس ناگهان آن (دست) برای بینندگان سفید و درخشان می نمود. اشراف واطرافیان قوم فرعون گفتند: همانا موسی ساحری بسیار ماهر وداناست.
پیام هایی از آیات ۱۰۸ و ۱۰۹ سوره مبارکه اعراف
۱- پیامبران در کنار انذار (اژدها شدن عصا که نوعی ترس و وحشت داشت)، بشارت و دست نورانی نشان می دهند. «بیضاء» (در برابر متکبر، ابتدا باید غرور او را درهم شکست، آنگاه دست نوازش را نیز نشان داد.)
۲- سفید گشتن دست موسی، معجزه دیگر آن حضرت و امری غیر منتظره و قابل رؤیت برای همگان بود. «فإذا هی بیضاء للناظرین»
۳- اطرافیان طاغوت ها، در جنایات آنان سهیم اند. «قال الملأ من قوم فرعون»
۴- اطرافیان، ضمن اقرار به عظمت کار حضرت موسی، بازهم تلاش می کردند نظام فرعونی را حفظ کنند. «إن هذا لساحر مبین»
۵- افراد مستکبر لجوج، در مواجهه با دلیل و منطق و احتمال شکست، دست به توجیه زده و سرسخت تر می شوند. «إن هذا لساحر علیم» ( «ان» وحرف «لام» و جمله اسمیه، نشانه تأکید است)
۶- مخالفان سعی می کنند با تهمت، چهره انبیا را خراب کنند. «لساحر علیم»
شرح آیات ۱۰۸ تا ۱۱۴ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
آیه ۱۱۰ سوره مبارکه اعراف
«یرید أن یخرجکم من أرضکم فما ذا تأمرون» (آنان گفتند: موسی) می خواهد شما را از سرزمینتان آواره و بیرون کند (و سرزمین شما را اشغال نماید)، پس (در این مورد) چه دستور می دهید؟
فرعونیان برای انحراف افکار عمومی، به حضرت موسی تهمت زدند، هم از نظر اعتقادی او را ساحر دانستند و هم از نظر اجتماعی و سیاسی او را فتنه جو معرفی کردند.
پیام هایی از آیه ۱۱۰ سوره مبارکه اعراف
۱- یکی از حربه های مخالفان، تهمت قدرت طلبی به مردان حق است. «یرید أن یخرجکم»
۲- گاهی دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطن دوستی، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده می کنند. «یخرجکم من أرضکم»
۳- کافر همه را به کیش خود پندارد. «یخرجکم من أرضکم» چون فرعون دلبسته به مادیات و زمین بود، فکر می کرد موسی نیز دلبسته مال و سرزمین است.
۴- طاغوت ها در عین استبداد، گاهی ناچار می شوند در گرفتاری های سیاسی به مشورت با اطرافیان بپردازند. «فما ذا تأمرون»
آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره مبارکه اعراف
«قالوا أرجه و أخاه و أرسل فی المدائن حاشرین» * «یأتوک بکل ساحر علیم» (اطرافیان فرعون) گفتند: (مجازات) او و برادرش را به تأخیر انداز و مأموران را در شهرها برای جمع کردن (ساحران) بفرست. تا هر ساحر دانا و کار آزموده ای را نزد تو بیاورند.
مقابله با موسی از تهمت زدن تا بکارگیری ساحران
کلمه «أرج»، فعل امر از ریشه «رجاء»، هم به معنای حبس کردن و هم به معنای تأخیر انداختن است. اما با توجه به موج گسترده دعوت موسی و معجزاتش، به زندان انداختن موسی برای فرعون مناسب نبود، لذا معنای تأخیر انداختن مناسب تر است. در اینجا آمده است: «ساحر علیم» ولی در آیه ۳۷ سوره شعراء با تعبیر «سحار علیم» آمده که نشان دهنده کمال تخصص و کار آزمودگی جادوگران است.
پیام هایی از آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره مبارکه اعراف
۱- در حکومت های طاغوتی فرعونی، روشنگری مردم و هر صدای حقی، مجازاتی در پیدارد. «قالوا أرجه»
۲- تخریب شخصیت، مهمتر از قتل و مجازات است. «أرجه» (بنا بر اینکه مراد از «أرجه»، پیشنهاد تأخیر مجازات موسی، برای رسوا کردن او در اجتماع باشد.)
۳- طاغوت ها برای شکستن حق، گردهمایی سراسری و جهانی از متخصصان تشکیل می دهند. «یأتوک بکل ساحر علیم»
۴- کفار هم می دانند برای مقابله با کار فرهنگی، باید کار فرهنگی قوی تری انجام داد. «بکل ساحر علیم»
۵- گاهی علم و تخصص، در دست افراد منحرف و در مسیر مبارزه با حق قرار می گیرد. «یأتوک بکل ساحر علیم»
آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره مبارکه اعراف
«و جاء السحرة فرعون قالوا إن لنا لأجرا إن کنا نحن الغالبین» * «قال نعم و إنکم لمن المقربین» و (پس از فراخوانی،) ساحران نزد فرعون آمدند، (و) گفتند: اگر ما پیروز شویم، آیا برای ما پاداشی هست؟ (فرعون) گفت: آری! و (علاوه بر آن،) شما از مقربان (درگاه من) خواهید بود.
پیام هایی از آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره مبارکه اعراف
۱- کسی که به خداوند وابسته نباشد، جذب هر ندایی می شود. «یأتوک … جاء السحرة فرعون»
۲- یکی از تفاوت های پیامبران و جادوگران، تفاوت در هدف و انگیزه هاست. پیامبران برای ارشاد مردم کار می کردند و مزدی نمی خواستند، «ما أسئلکم علیه من أجر»[۹] اما ساحران تنها برای دنیا و مادیات کار می کنند. «إن لنا لأجرا»
۳- روی آورندگان به دربار طاغوت، هدف دنیایی دارند. «إن لنا لأجرا»
۴- طاغوت ها و ستمگران، از عالمان و متخصصان مخالف حق حمایت می کنند و برای سرکوبی حق و مردان حق، سرمایه گذاری می کند. «قال نعم» (آیا برای نابودی باطل، به سراغ عالمان دینی رفته و یا از آنان حمایت کرده ایم!)
۵- طاغوت ها برای حفظ حکومت خود در برابر هر تقاضایی تسلیم شده و به هر و پیشنهادی تن می دهند. «قال نعم»
۶- پاداش سیاسی و مقام و موقعیت اجتماعی نزد دنیاپرستان، ارزشمندتر از مال است. «لمن المقربین»
آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره مبارکه اعراف
«قالوا یا موسی إما أن تلقی و إما أن نکون نحن الملقین» * «قال ألقوا فلما ألقوا سحروا أعین الناس و استرهبوهم و جاؤ بسحر عظیم» (جادوگران) گفتند: ای موسی! آیا (نخست تو وسیله سحرت را) می افکنی و یا ما افکننده (به وسیله جادوی خود) باشیم؟ (موسی با تکیه بر نصرت الهی) گفت: (نخست شما) بی افکنید. پس همین که (ابزار جادوی خود را) افکندند، چشم های مردم را افسون کردند (با این چشم بندی) ترس و وحشتی در مردم پدید آوردند و سحری بزرگ را به صحنه آوردند.
شرح آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
پیام هایی از آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره مبارکه اعراف
۱- جادوگران سحری آوردند که به ظاهر مانند معجزه حضرت موسی بود و با افکندن بر زمین، نمایان میشد. «فتلقی … الملقین»
۲- در راه شناخت، نباید تنها به حواس ظاهری تکیه کرد، چون گاهی چشم هم افسون شده و تحت تأثیر قرار می گیرد. «سحروا أعین الناس»
۳- تصرف جادوی ساحران در چشم مردم است، نه واقعیت، مثل سراب که آب به نظر می آید. «سحروا أعین الناس» آری، انبیا با بصیرت مردم کار دارند، و ساحران با بصر مردم.
۴- برای کوبیدن هر حقی، از وسائل مشابه آن استفاده می شود، مذهب علیه مذهب و روحانی نما علیه روحانی. اینجا هم جادو بر ضد معجزه بکار گرفته شد. «بسحر عظیم»
آیه ۱۱۷ سوره مبارکه اعراف
«و أوحینا إلی موسی أن ألق عصاک فإذا هی تلقف ما یأفکون» و به موسی وحی کردیم که عصایت را بی افکن. (همین که افکند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهای دروغین ساحران را بلعید.
همان گونه که عصای موسی سحر ساحران را خنثی کرد، معجزه پیامبر اسلام هم توطئه ها را باطل می کند
کلمه «تلقف» از «لقف»، به معنای بر گرفتن چیزی با قدرت و سرعت است و در این جا به معنای بلعیدن است و کلمه «یأفکون» از «افک»، به دروغی که در قالب صدق و راستی مطرح شود یا باطلی که ظاهری حق نما داشته باشد، گفته می شود.
اگر معجزه و عصای حضرت موسی، بافته های جادویی ساحران را بی تأثیر می کند و آنها را نابود می کند، استمداد از معجزه جاوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یعنی قرآن و تلاوت آن نیز حتما بافته ها و توطئه های پیروان باطل را نقش بر آب می کند.
پیام هایی از آیه ۱۱۷ سوره مبارکه اعراف
۱- پیامبران الهی، در شرایط بحرانی مستقیما از سوی غیب مدد می شوند. «أوحینا إلی موسی أن ألق عصاک» آری، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بین المللی و در حضور دشمنان حق، امداد کرده و بر آنان غالب می سازد.
۲- باطل هایی که در چشم و دل مردم تأثیر گذارده و آنها را لرزان می کنند، «سحروا أعین الناس و استرهبوهم» توسط پیامبر با قدرت الهی بر ملا شده و درهم شکسته می شود. «تلقف ما یأفکون»
آیات ۱۱۸ تا ۱۲۰ سوره مبارکه اعراف
«فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون» * «فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین» * «و ألقی السحرة ساجدین» پس (بدین سان) حق، آشکار شد (و نبوت موسی تأیید گردید) و آنچه (که ساحران) می کردند، باطل و بیهوده گردید. پس (ساحران و فرعونیان) همان جا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند و جادوگران به سجده درافتادند.
شرح آیات ۱۱۷ تا ۱۲۰ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
وقتی ساحران هم به موسی ایمان آوردند
با پیروزی حضرت موسی، ضربه سختی برنظام فرعونی وارد شد، اما مهم تر آنکه ساحران یکجا به موسی ایمان آوردند و حیثیت فرعون از درون فرو ریخت. مرجع ضمیر در جمله «ما کانوا یعملون» ساحران است.
پیام هایی از آیات ۱۱۸ تا ۱۲۰ سوره مبارکه اعراف
۱- حق، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحق» باطل های ساخت دست بشر، در برابر حق تاب نمی آورند.
۲- در شیوه تبلیغ، با بیان حق و آشکار کردن حقیقت، می توان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون»
۳- یک جلوه از طرف حق، هزاران جلوه فریبنده باطل را محو می کند. «فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون» برای مبارزه با معجزه موسی، مدت زمان طولانی زحمت کشیدند و انواع جادوها را بکار بستند، ولی تمام آنها بی فایده بود.
۴- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنه مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»
۵- مدعیان پیروزی، «نحن الغالبین»[۱۰] مغلوب های تاریخ گشتند. «فغلبوا … صاغرین»
۶- عظمت معجزه الهی آن گونه بود که ساحران گویا ناخواسته و بی اختیار به سجده افتادند. «ألقی» به صورت مجهول آمده است.
۷- شناخت حق، زمینه خضوع و تسلیم است. «ألقی السحرة ساجدین» می توان در سایه شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.
۸- سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقه بس طولانی دارد. «ساجدین»
آیه ۱۲۱ سوره مبارکه اعراف
«قالوا آمنا برب العالمین» (ساحران) گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم. (همان) پروردگار موسی و هارون.
شرح آیات ۱۲۱ و ۱۲۲ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
وقتی عدو سبب خیر می شود
جادوگرانی که برای رسوا ساختن حضرت موسی و کسب مال و مقام نزد فرعون به صحنه آمده بودند، با دیدن معجزه موسی علیه السلام، ایمان آورده و آن را اعلام و به اصول توحید، نبوت و معاد اقرار کردند؛ توحید و نبوت را با جملات «آمنا برب العالمین، رب موسی و هارون» و ایمان به معاد را در آیه ۱۲۵ با جمله «إلی ربنا منقلبون» اعلام داشتند. در واقع فرعون با فراهم آوردن جادوگران، سبب شد که آنان یکجا به موسی ایمان آورند. آری، عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد.
ساحران، موسی و هارون علیهم السلام را در کنار هم ذکر کردند و گفتند: «رب موسی و هارون»، زیرا هارون نیز در کنار موسی در ارشاد آنان نقش داشته است و یا اگر می گفتند: «رب موسی»، احتمال سوء استفاده فرعونیان داده می شد، که بگویند رب موسی، فرعون است، چون او سال ها در خانه فرعون و تحت تربیت او بود تا بزرگ شد، چنانکه خود فرعون به موسی علیه السلام گفت: آیا ما تو را در کودکی تربیت نکردیم؟ «ألم نربک فینا ولیدا»[۱۱] لذا ساحران این توطئه را نقش بر آب کردند و گفتند: «رب موسی و هارون»
حضرت علی علیه السلام فرمود: «کن لما لا ترجو أرجی منک لما ترجو»، به آن چیز که امید نداری، امیدوارتر باش تا به چیزی که امیدی در آن هست. چنانکه موسی علیه السلام حرکت کرد تا برای خانواده اش آتش بیاورد، اما با مقام رسالت برگشت، ملکه سبأ برای دیدن حضرت سلیمان علیه السلام از شهر خارج شد، اما مؤمن برگشت، ساحران برای رسیدن به پست و مقام به دربار فرعون آمدند، اما با ایمان و مؤمن بازگشتند.[۱۲]
پیام هایی از آیه ۱۲۱ سوره مبارکه اعراف
۱- ساحران، قبل از مبارزه، محتوای دعوت موسی را شنیده بودند و لذا پس از دیدن معجزه آن حضرت، به همان شنیده ها اقرار کردند. «قالوا آمنا»
۲- انسان، انعطاف پذیر و آزاد است و می تواند پس از فهمیدن حق، عقیده و فکر خود را تغییر دهد. «قالوا آمنا»
۳- توبه انحراف فکری و شرک، ایمان است. «آمنا»
۴- ساحران، تفاوت معجزه و جادو را بهتر از دیگران فهمیدند و لذا خیلی سریع ایمان آوردند. «آمنا»
۵- گاهی ایمان نیاوردن مردم به دلیل ناشناخته بودن حق است، همین که حق روشن شد، گروهی ایمان می آورند. «آمنا»
۶- جلوی سوءاستفاده را باید گرفت. برای اینکه فرعون نگوید: من همان «برب العالمین» هستم، ساحران گفتند: «رب موسی و هارون»
۷- در خالقیت خداوند بحثی نیست، نزاع بر سر ربوبیت خدا و تدبیر جهان به دست اوست. «برب العالمین رب موسی و هارون»
[۱] . نازعات، ۲۴
[۲] . نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶
[۳] . شعراء، ۴۵
[۴] . شعراء، ۶۳
[۵] . بقره، ۶۰
[۶] . نمل، ۱۰
[۷] . طه، ۲۰
[۸] . عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۸۰
[۹] . شعراء، ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴ و ۱۸۰
[۱۰] . اعراف، ۱۱۳
[۱۱] . شعراء، ۱۸
[۱۲] . تفسیر اثنی عشری، تحف العقول، ص ۲۰۸
انتهای پیام/
آیه ۱۰۳ سوره مبارکه اعراف
«ثم بعثنا من بعدهم موسی بآیاتنا إلی فرعون و ملائه فظلموا بها فانظر کیف کان عاقبة المفسدین» سپس موسی را پس از آن پیامبران پیشین، همراه با آیات و معجزات خود به سوی فرعون و سران (قوم) او مبعوث کردیم، اما آنان به آیات ما ستم کردند (و کفر ورزیدند)، پس بنگر که پایان کار مفسدان چگونه است؟!
حضرت موسی (ع) پیامبری که قرآن بیشترین اشاره را به او دارد
این سوره، اولین سوره مکی است که داستان موسی را مطرح کرده است. نام حضرت موسی ۱۳۶ بار در قرآن آمده و نام هیچ کس دیگر به این تعداد ذکر نشده است. به گفته تفسیرالمیزان، قرآن برای هیچ پیامبری به اندازه حضرت موسی معجزه نقل نکرده است.
داستان حضرت موسی علیه السلام در قرآن را می توان به پنج مرحله تقسیم کرد: ۱- دوران تولد و کودکی. ۲- فرار از مصر به مدین و ماندن نزد حضرت شعیب علیه السلام. ۳- بعثت و برخوردهایش با فرعون. ۴- نجات او و قومش از سلطه فرعون و بازگشت او به صحرای سینا. ۵- برخوردهای او با قوم بنی اسرائیل.
پیامهایی از آیه ۱۰۳ سوره مبارکه اعراف
۱- حضرت موسی پس از حضرت نوح، هود، صالح، لوط و شعیب علیهم السلام آن هم با فاصله مبعوث شد. «ثم بعثنا من بعدهم»
۲- یکی از فلسفه های بعثت پیامبران، مبارزه با طاغوت است. «إلی فرعون و ملائه»
۳- برای اصلاح جامعه، باید به سراغ مهره های اصلی رفت و آب را از سرچشمه صاف کرد. «إلی فرعون و ملائه»
۴- تکذیب پیامبران و آیات الهی، از مصادیق ظلم است. «فظلموا بها»
۵- تاریخ را تحلیل کنیم و از آن عبرت بگیریم. «فانظر»
۶- مهم، فرجام و عاقبت کار است، نه جلوه های زودگذر. «عاقبة المفسدین»
۷- ایمان، جامعه را اصلاح می کند و کفر و الحاد، آن را به فساد می کشد. «المفسدین»
۸- وقتی به جای دین خدا، طاغوت در جامعه حاکم شود، برای حفظ و تقویت خود به هر فسادی دست می زند. «المفسدین»
آیه ۱۰۴ سوره مبارکه اعراف
«و قال موسی یا فرعون إنی رسول من رب العالمین» و موسی گفت: ای فرعون! بی تردید من فرستاده ای از سوی پروردگار جهانیانم.
شرح آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
پیام هایی از آیه ۱۰۴ سوره مبارکه اعراف
۱- میان موسی و فرعون ابتدا سخنانی رد و بدل شد وپس از آن، موسی رسالت خود را اعلام کرد. «و قال موسی» (حرف واو نشانه آن است که سخنانی گفته شد، سپس اعلام رسالت شد.)
۲- انبیا در راه دعوت خویش، بدون کوچکترین هراس و ضعفی طاغوت ها را مورد خطاب قرار می دادند. «و قال موسی یا فرعون»
۳- برای اصلاح جامعه ای که نظام تشکیلاتی دارد، ابتدا باید به سراغ رهبران رفت. «یا فرعون»
۴- پیامبران جز دعوت به حق، ادعایی نداشته اند. «فقال إنی رسول»
۵- رسالت انبیا، باتدبیر کل جهان پیوند دارد. «رسول من رب العالمین»
۶- فرعون، خود را پروردگار مردم می دانست، «أنا ربکم الأعلی»[۱] لذا موسی با شجاعت و صراحت، خود را فرستاده «رب العالمین» معرفی کرد، تا بگوید: تو نیز تحت تربیت و سلطه پروردگار عالمیانی. «إنی رسول من رب العالمین»
آیه ۱۰۵ سوره مبارکه اعراف
«حقیق علی أن لا أقول علی الله إلا الحق قد جئتکم ببینة من ربکم فأرسل معی بنی إسرائیل» سزاوار است که درباره خداوند جز سخن حق نگویم (و نسبت ندهم)، همانا من از سوی پروردگارتان برای شما دلیلی روشن (معجزه ای) آورده ام، پس بنی اسرائیل را همراه من بفرست.
پیام هایی از آیه ۱۰۵ سوره مبارکه اعراف
۱- انبیا، جز سخن حق چیزی نمی گویند، پس در ابلاغ رسالت معصوم اند. «لا أقول علی الله إلا الحق»
۲- انبیا باید معجزه داشته باشند، «قد جئتکم ببینة» و در رسالت خود هیچگونه تحکم و تحمیلی نداشته باشند.
۳- همه مردم، یک پروردگار دارند، پس ادعای ربوبیت بی جاست. «ربکم»
۴- با آزادی مردم از سلطه طاغوت ها بهتر می توان برنامه فرهنگی و ارشادی کاملی برای آنان در نظر گرفت. «فأرسل معی بنی إسرائیل»
۵- آزادسازی بنی اسرائیل، فرمان الهی و جزو رسالت موسی است، نه آنکه تصمیم شخصی باشد. «إنی رسول من رب العالمین … فأرسل …»
۶- آزادی انسان ها، از اهداف پیامبران است. «فأرسل معی بنی إسرائیل» و جز آنان هرکس به حکومت رسد، مردم را به بندگی می کشاند. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «من نال استطال»[۲]
آیات ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره مبارکه اعراف
«قال إن کنت جئت بآیة فأت بها إن کنت من الصادقین» * «فألقی عصاه فإذا هی ثعبان مبین» (فرعون) گفت: اگر از راست گویانی و (می توانی معجزه ای بیاوری یا) معجزه ای آورده ای، آن را به میان بیاور. پس (موسی) عصای خود را افکند ناگهان به صورت اژدهایی نمایان شد.
شرح آیات ۱۰۵ تا ۱۰۷ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
معجزه های عصای موسی
از عصای حضرت موسی معجزات دیگری نیز نمایان شد، از جمله اینکه پس از اژدها شدن، همه بافته های ساحران را بلعید، «تلقف ما یأفکون»[۳] به آب دریا خورد و آن را شکافت، «أن اضرب بعصاک البحر فانفلق»[۴] به سنگ خورد و چشمه های آب از آن جوشید. «اضرب بعصاک الحجر فانفجرت منه اثنتا عشرة عینا»[۵] عصا در حضور خود موسی علیه السلام، مار کوچک و پر تحرک شد و موسی فرار کرد، «جان ولی مدبرا»[۶] در حضور مردم مانند مار معمولی حرکت می کرد، «حیة تسعی»[۷] و در حضور فرعون، مار بزرگ و اژدها شد. «فإذا هی ثعبان» بنابراین در تبلیغ و تربیت باید نوع و گرایش مخاطب را در نظر گرفت و هر کدام را با توجه به موقعیت خودش قانع کرد.
امام رضا علیه السلام فرمود: زمان حضرت موسی علیه السلام، سحر و جادوگری رواج بسیاری داشت و آن حضرت با آوردن معجزه ای که آنان قادر به انجام آن نبودند، سحرهایشان را باطل و با آنها اتمام حجت نمود.[۸] میان افکندن عصا و اژدها شدن آن فاصله ای نبود. «فإذا هی ثعبان»
پیامهایی از آیات ۱۰۶ و ۱۰۷ سوره مبارکه اعراف
۱- معجزه، دلیل صدق نبوت است. «فأت بها إن کنت من الصادقین» فرعون با ابراز این سخن حق، اراده باطلی داشت و کسی را بالاتر از خود نمی دانست.
۲- معجزه باید برای همه روشن باشد و جای هیچ شکی باقی نگذارد. «مبین»
آیات ۱۰۸ و ۱۰۹ سوره مبارکه اعراف
«و نزع یده فإذا هی بیضاء للناظرین» * «قال الملأ من قوم فرعون إن هذا لساحر علیم» و (موسی) دست خود را (از گریبانش) بیرون آورد، پس ناگهان آن (دست) برای بینندگان سفید و درخشان می نمود. اشراف واطرافیان قوم فرعون گفتند: همانا موسی ساحری بسیار ماهر وداناست.
پیام هایی از آیات ۱۰۸ و ۱۰۹ سوره مبارکه اعراف
۱- پیامبران در کنار انذار (اژدها شدن عصا که نوعی ترس و وحشت داشت)، بشارت و دست نورانی نشان می دهند. «بیضاء» (در برابر متکبر، ابتدا باید غرور او را درهم شکست، آنگاه دست نوازش را نیز نشان داد.)
۲- سفید گشتن دست موسی، معجزه دیگر آن حضرت و امری غیر منتظره و قابل رؤیت برای همگان بود. «فإذا هی بیضاء للناظرین»
۳- اطرافیان طاغوت ها، در جنایات آنان سهیم اند. «قال الملأ من قوم فرعون»
۴- اطرافیان، ضمن اقرار به عظمت کار حضرت موسی، بازهم تلاش می کردند نظام فرعونی را حفظ کنند. «إن هذا لساحر مبین»
۵- افراد مستکبر لجوج، در مواجهه با دلیل و منطق و احتمال شکست، دست به توجیه زده و سرسخت تر می شوند. «إن هذا لساحر علیم» ( «ان» وحرف «لام» و جمله اسمیه، نشانه تأکید است)
۶- مخالفان سعی می کنند با تهمت، چهره انبیا را خراب کنند. «لساحر علیم»
شرح آیات ۱۰۸ تا ۱۱۴ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
آیه ۱۱۰ سوره مبارکه اعراف
«یرید أن یخرجکم من أرضکم فما ذا تأمرون» (آنان گفتند: موسی) می خواهد شما را از سرزمینتان آواره و بیرون کند (و سرزمین شما را اشغال نماید)، پس (در این مورد) چه دستور می دهید؟
فرعونیان برای انحراف افکار عمومی، به حضرت موسی تهمت زدند، هم از نظر اعتقادی او را ساحر دانستند و هم از نظر اجتماعی و سیاسی او را فتنه جو معرفی کردند.
پیام هایی از آیه ۱۱۰ سوره مبارکه اعراف
۱- یکی از حربه های مخالفان، تهمت قدرت طلبی به مردان حق است. «یرید أن یخرجکم»
۲- گاهی دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطن دوستی، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده می کنند. «یخرجکم من أرضکم»
۳- کافر همه را به کیش خود پندارد. «یخرجکم من أرضکم» چون فرعون دلبسته به مادیات و زمین بود، فکر می کرد موسی نیز دلبسته مال و سرزمین است.
۴- طاغوت ها در عین استبداد، گاهی ناچار می شوند در گرفتاری های سیاسی به مشورت با اطرافیان بپردازند. «فما ذا تأمرون»
آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره مبارکه اعراف
«قالوا أرجه و أخاه و أرسل فی المدائن حاشرین» * «یأتوک بکل ساحر علیم» (اطرافیان فرعون) گفتند: (مجازات) او و برادرش را به تأخیر انداز و مأموران را در شهرها برای جمع کردن (ساحران) بفرست. تا هر ساحر دانا و کار آزموده ای را نزد تو بیاورند.
مقابله با موسی از تهمت زدن تا بکارگیری ساحران
کلمه «أرج»، فعل امر از ریشه «رجاء»، هم به معنای حبس کردن و هم به معنای تأخیر انداختن است. اما با توجه به موج گسترده دعوت موسی و معجزاتش، به زندان انداختن موسی برای فرعون مناسب نبود، لذا معنای تأخیر انداختن مناسب تر است. در اینجا آمده است: «ساحر علیم» ولی در آیه ۳۷ سوره شعراء با تعبیر «سحار علیم» آمده که نشان دهنده کمال تخصص و کار آزمودگی جادوگران است.
پیام هایی از آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره مبارکه اعراف
۱- در حکومت های طاغوتی فرعونی، روشنگری مردم و هر صدای حقی، مجازاتی در پیدارد. «قالوا أرجه»
۲- تخریب شخصیت، مهمتر از قتل و مجازات است. «أرجه» (بنا بر اینکه مراد از «أرجه»، پیشنهاد تأخیر مجازات موسی، برای رسوا کردن او در اجتماع باشد.)
۳- طاغوت ها برای شکستن حق، گردهمایی سراسری و جهانی از متخصصان تشکیل می دهند. «یأتوک بکل ساحر علیم»
۴- کفار هم می دانند برای مقابله با کار فرهنگی، باید کار فرهنگی قوی تری انجام داد. «بکل ساحر علیم»
۵- گاهی علم و تخصص، در دست افراد منحرف و در مسیر مبارزه با حق قرار می گیرد. «یأتوک بکل ساحر علیم»
آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره مبارکه اعراف
«و جاء السحرة فرعون قالوا إن لنا لأجرا إن کنا نحن الغالبین» * «قال نعم و إنکم لمن المقربین» و (پس از فراخوانی،) ساحران نزد فرعون آمدند، (و) گفتند: اگر ما پیروز شویم، آیا برای ما پاداشی هست؟ (فرعون) گفت: آری! و (علاوه بر آن،) شما از مقربان (درگاه من) خواهید بود.
پیام هایی از آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره مبارکه اعراف
۱- کسی که به خداوند وابسته نباشد، جذب هر ندایی می شود. «یأتوک … جاء السحرة فرعون»
۲- یکی از تفاوت های پیامبران و جادوگران، تفاوت در هدف و انگیزه هاست. پیامبران برای ارشاد مردم کار می کردند و مزدی نمی خواستند، «ما أسئلکم علیه من أجر»[۹] اما ساحران تنها برای دنیا و مادیات کار می کنند. «إن لنا لأجرا»
۳- روی آورندگان به دربار طاغوت، هدف دنیایی دارند. «إن لنا لأجرا»
۴- طاغوت ها و ستمگران، از عالمان و متخصصان مخالف حق حمایت می کنند و برای سرکوبی حق و مردان حق، سرمایه گذاری می کند. «قال نعم» (آیا برای نابودی باطل، به سراغ عالمان دینی رفته و یا از آنان حمایت کرده ایم!)
۵- طاغوت ها برای حفظ حکومت خود در برابر هر تقاضایی تسلیم شده و به هر و پیشنهادی تن می دهند. «قال نعم»
۶- پاداش سیاسی و مقام و موقعیت اجتماعی نزد دنیاپرستان، ارزشمندتر از مال است. «لمن المقربین»
آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره مبارکه اعراف
«قالوا یا موسی إما أن تلقی و إما أن نکون نحن الملقین» * «قال ألقوا فلما ألقوا سحروا أعین الناس و استرهبوهم و جاؤ بسحر عظیم» (جادوگران) گفتند: ای موسی! آیا (نخست تو وسیله سحرت را) می افکنی و یا ما افکننده (به وسیله جادوی خود) باشیم؟ (موسی با تکیه بر نصرت الهی) گفت: (نخست شما) بی افکنید. پس همین که (ابزار جادوی خود را) افکندند، چشم های مردم را افسون کردند (با این چشم بندی) ترس و وحشتی در مردم پدید آوردند و سحری بزرگ را به صحنه آوردند.
شرح آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
پیام هایی از آیات ۱۱۵ و ۱۱۶ سوره مبارکه اعراف
۱- جادوگران سحری آوردند که به ظاهر مانند معجزه حضرت موسی بود و با افکندن بر زمین، نمایان میشد. «فتلقی … الملقین»
۲- در راه شناخت، نباید تنها به حواس ظاهری تکیه کرد، چون گاهی چشم هم افسون شده و تحت تأثیر قرار می گیرد. «سحروا أعین الناس»
۳- تصرف جادوی ساحران در چشم مردم است، نه واقعیت، مثل سراب که آب به نظر می آید. «سحروا أعین الناس» آری، انبیا با بصیرت مردم کار دارند، و ساحران با بصر مردم.
۴- برای کوبیدن هر حقی، از وسائل مشابه آن استفاده می شود، مذهب علیه مذهب و روحانی نما علیه روحانی. اینجا هم جادو بر ضد معجزه بکار گرفته شد. «بسحر عظیم»
آیه ۱۱۷ سوره مبارکه اعراف
«و أوحینا إلی موسی أن ألق عصاک فإذا هی تلقف ما یأفکون» و به موسی وحی کردیم که عصایت را بی افکن. (همین که افکند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهای دروغین ساحران را بلعید.
همان گونه که عصای موسی سحر ساحران را خنثی کرد، معجزه پیامبر اسلام هم توطئه ها را باطل می کند
کلمه «تلقف» از «لقف»، به معنای بر گرفتن چیزی با قدرت و سرعت است و در این جا به معنای بلعیدن است و کلمه «یأفکون» از «افک»، به دروغی که در قالب صدق و راستی مطرح شود یا باطلی که ظاهری حق نما داشته باشد، گفته می شود.
اگر معجزه و عصای حضرت موسی، بافته های جادویی ساحران را بی تأثیر می کند و آنها را نابود می کند، استمداد از معجزه جاوید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله یعنی قرآن و تلاوت آن نیز حتما بافته ها و توطئه های پیروان باطل را نقش بر آب می کند.
پیام هایی از آیه ۱۱۷ سوره مبارکه اعراف
۱- پیامبران الهی، در شرایط بحرانی مستقیما از سوی غیب مدد می شوند. «أوحینا إلی موسی أن ألق عصاک» آری، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بین المللی و در حضور دشمنان حق، امداد کرده و بر آنان غالب می سازد.
۲- باطل هایی که در چشم و دل مردم تأثیر گذارده و آنها را لرزان می کنند، «سحروا أعین الناس و استرهبوهم» توسط پیامبر با قدرت الهی بر ملا شده و درهم شکسته می شود. «تلقف ما یأفکون»
آیات ۱۱۸ تا ۱۲۰ سوره مبارکه اعراف
«فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون» * «فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین» * «و ألقی السحرة ساجدین» پس (بدین سان) حق، آشکار شد (و نبوت موسی تأیید گردید) و آنچه (که ساحران) می کردند، باطل و بیهوده گردید. پس (ساحران و فرعونیان) همان جا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند و جادوگران به سجده درافتادند.
شرح آیات ۱۱۷ تا ۱۲۰ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
وقتی ساحران هم به موسی ایمان آوردند
با پیروزی حضرت موسی، ضربه سختی برنظام فرعونی وارد شد، اما مهم تر آنکه ساحران یکجا به موسی ایمان آوردند و حیثیت فرعون از درون فرو ریخت. مرجع ضمیر در جمله «ما کانوا یعملون» ساحران است.
پیام هایی از آیات ۱۱۸ تا ۱۲۰ سوره مبارکه اعراف
۱- حق، پیروز و باطل، نابود است. «فوقع الحق» باطل های ساخت دست بشر، در برابر حق تاب نمی آورند.
۲- در شیوه تبلیغ، با بیان حق و آشکار کردن حقیقت، می توان باطل را از میدان بیرون کرد. «فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون»
۳- یک جلوه از طرف حق، هزاران جلوه فریبنده باطل را محو می کند. «فوقع الحق و بطل ما کانوا یعملون» برای مبارزه با معجزه موسی، مدت زمان طولانی زحمت کشیدند و انواع جادوها را بکار بستند، ولی تمام آنها بی فایده بود.
۴- ساحران پس از شکست، همراه فرعونیان صحنه مبارزه را ذلیلانه ترک کردند. «انقلبوا صاغرین»
۵- مدعیان پیروزی، «نحن الغالبین»[۱۰] مغلوب های تاریخ گشتند. «فغلبوا … صاغرین»
۶- عظمت معجزه الهی آن گونه بود که ساحران گویا ناخواسته و بی اختیار به سجده افتادند. «ألقی» به صورت مجهول آمده است.
۷- شناخت حق، زمینه خضوع و تسلیم است. «ألقی السحرة ساجدین» می توان در سایه شناخت صحیح، در یک لحظه تغییر عقیده داد و خوشبخت شد.
۸- سجده، بارزترین جلوه تسلیم است و سابقه بس طولانی دارد. «ساجدین»
آیه ۱۲۱ سوره مبارکه اعراف
«قالوا آمنا برب العالمین» (ساحران) گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم. (همان) پروردگار موسی و هارون.
شرح آیات ۱۲۱ و ۱۲۲ سوره اعراف توسط حجت الاسلام قرائتی
وقتی عدو سبب خیر می شود
جادوگرانی که برای رسوا ساختن حضرت موسی و کسب مال و مقام نزد فرعون به صحنه آمده بودند، با دیدن معجزه موسی علیه السلام، ایمان آورده و آن را اعلام و به اصول توحید، نبوت و معاد اقرار کردند؛ توحید و نبوت را با جملات «آمنا برب العالمین، رب موسی و هارون» و ایمان به معاد را در آیه ۱۲۵ با جمله «إلی ربنا منقلبون» اعلام داشتند. در واقع فرعون با فراهم آوردن جادوگران، سبب شد که آنان یکجا به موسی ایمان آورند. آری، عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد.
ساحران، موسی و هارون علیهم السلام را در کنار هم ذکر کردند و گفتند: «رب موسی و هارون»، زیرا هارون نیز در کنار موسی در ارشاد آنان نقش داشته است و یا اگر می گفتند: «رب موسی»، احتمال سوء استفاده فرعونیان داده می شد، که بگویند رب موسی، فرعون است، چون او سال ها در خانه فرعون و تحت تربیت او بود تا بزرگ شد، چنانکه خود فرعون به موسی علیه السلام گفت: آیا ما تو را در کودکی تربیت نکردیم؟ «ألم نربک فینا ولیدا»[۱۱] لذا ساحران این توطئه را نقش بر آب کردند و گفتند: «رب موسی و هارون»
حضرت علی علیه السلام فرمود: «کن لما لا ترجو أرجی منک لما ترجو»، به آن چیز که امید نداری، امیدوارتر باش تا به چیزی که امیدی در آن هست. چنانکه موسی علیه السلام حرکت کرد تا برای خانواده اش آتش بیاورد، اما با مقام رسالت برگشت، ملکه سبأ برای دیدن حضرت سلیمان علیه السلام از شهر خارج شد، اما مؤمن برگشت، ساحران برای رسیدن به پست و مقام به دربار فرعون آمدند، اما با ایمان و مؤمن بازگشتند.[۱۲]
پیام هایی از آیه ۱۲۱ سوره مبارکه اعراف
۱- ساحران، قبل از مبارزه، محتوای دعوت موسی را شنیده بودند و لذا پس از دیدن معجزه آن حضرت، به همان شنیده ها اقرار کردند. «قالوا آمنا»
۲- انسان، انعطاف پذیر و آزاد است و می تواند پس از فهمیدن حق، عقیده و فکر خود را تغییر دهد. «قالوا آمنا»
۳- توبه انحراف فکری و شرک، ایمان است. «آمنا»
۴- ساحران، تفاوت معجزه و جادو را بهتر از دیگران فهمیدند و لذا خیلی سریع ایمان آوردند. «آمنا»
۵- گاهی ایمان نیاوردن مردم به دلیل ناشناخته بودن حق است، همین که حق روشن شد، گروهی ایمان می آورند. «آمنا»
۶- جلوی سوءاستفاده را باید گرفت. برای اینکه فرعون نگوید: من همان «برب العالمین» هستم، ساحران گفتند: «رب موسی و هارون»
۷- در خالقیت خداوند بحثی نیست، نزاع بر سر ربوبیت خدا و تدبیر جهان به دست اوست. «برب العالمین رب موسی و هارون»
[۱] . نازعات، ۲۴
[۲] . نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶
[۳] . شعراء، ۴۵
[۴] . شعراء، ۶۳
[۵] . بقره، ۶۰
[۶] . نمل، ۱۰
[۷] . طه، ۲۰
[۸] . عیون اخبارالرضا، ج ۲، ص ۸۰
[۹] . شعراء، ۱۰۹، ۱۲۷، ۱۴۵، ۱۶۴ و ۱۸۰
[۱۰] . اعراف، ۱۱۳
[۱۱] . شعراء، ۱۸
[۱۲] . تفسیر اثنی عشری، تحف العقول، ص ۲۰۸
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
داستان اعجاز موسی (ع) و مواجه اش با فرعون
گفتگو با هوش مصنوعی