صادرکنندگان نمونه «لهجه مشدی» طی یک قرن / از ملک الشعرا بهار تا قاسم رفیعا

گروه دیگر رسانه های خبرگزاری فارس: لهجه یا گویش، بخشی از هویت و سابقه فرهنگی مردم یک منطقه است و بدون احاطه بر آن، نمی توان بخش های مهمی از تاریخ و گذشته ناحیه موردمطالعه را بررسی و ارزیابی کرد. در متون کهن فارسی، به ویژه این مسئله خود را نشان می دهد. در برخی آثار بسیار مهم تاریخی، رد و نشان گسترده ای از گویش های محلی وجود دارد؛ مثلا «بیهقی»، مورخ دوره غزنوی، در کتاب خود از واژه هایی مانند «کرا کردن» استفاده می کند که عموما مختص گویش خراسانی است.
مشهد نیز، طی تاریخ طولانی و هزار و ۲۰۰ ساله اش، به تدریج صاحب گویش و لهجه خاص خود شده است؛ گویش مشهدی، ریشه در گویش اصیل توسی دارد؛ گویشی که از مهمترین گویش های مربوط به فارسی دری است؛ زبانی که روزگاری، زبان رسمی دربار سامانیان و غزنویان بود. بنابراین، لهجه مشهدی، ابدا لهجه ای حاشیه ای نیست و باید آن را در زمره اصیل ترین گویش های زبان فارسی بدانیم.
با این حال طی سده اخیر، استفاده از این گویش به تدریج رنگ باخته است. دلیل این مسئله، اولا گسترش وسایل ارتباطی و ثانیا، فراوانی مهاجرت از دیگر نقاط کشور به شهر مشهد است. روزگاری بیش از ۹۰ درصد ساکنان شهر مشهد، متشکل از مشهدی های اصیلی بود که گویش اجدادی خود را به خوبی می شناختند؛ اما امروزه، بخش اعظم شهروندان مشهدی را کسانی تشکیل می دهند که فقط در این شهر زندگی می کنند و عموما رابطه سیستماتیک و اجدادی ای با مشهد و گویش مشهدی ندارند.
از این مقدمه که بگذریم، باید بگوییم که با وجود همه محدودیت هایی که امروزه شاهد آن هستیم، طی بیش از یک قرن گذشته، افراد بسیاری به استفاده از گویش مردم مشهد، برای سرودن شعر یا در دهه های اخیر، برای طنازی و جلوه در آثار سینمایی و تلویزیونی رو آورده اند. این افراد را باید واسطه آشنایی مردم ایران و شاید جهان، با لهجه شیرین و قدرتمند مشهدی بدانیم. این که می گوییم قدرتمند، از آن روست که می شود با استفاده از آن، فراورده های ادبی شاخص تولید کرد.
در گزارش امروز به سراغ تعدادی از صادرکنندگان نمونه «لهجه مشدی» رفته ایم؛ شاعران نامدار و بازیگران شناخته شده ای که با استفاده از گویش مشهدی، به ارائه توانمندی ادبی و قدرت طنازی آن پرداخته اند؛ پرونده ای که می شود برایش سابقه ۱۰۰ ساله درنظر گرفت. نکته ای که نباید از یاد ببریم، آن است که قدمت سرودن شعر با لهجه مشهدی، باید خیلی بیشتر یک قرن باشد؛ اما واقعیت آن است که در مشهد هم، مانند دیگر مناطق ایران، اشعار سروده شده با گویش محلی، بیشتر در قالب شفاهی ارائه و به صورت سینه به سینه نقل می شد و کمتر آن را روی کاغذ ثبت و ضبط می کردند.
ملک الشعرا بهار؛ جوشش عرق مشهدی
مرحوم بهار، از برجسته ترین شاعران و ادیبان تاریخ ایران است؛ زاده مشهد در سال ۱۲۶۵ش و فرزند ملک الشعرا صبوری. وی سرودن شعر را در ایام نوجوانی آغاز کرد و از آن جا که بخش مهمی از اشعار وی باقی و در دسترس است، باید به عنوان قدیمی ترین سراینده شعر مکتوب با لهجه مشهدی، سراغی از او بگیریم.
در مجموعه اشعار بهار، سروده هایی در قالب غزل و قصیده، با گویش شیرین مشهدی وجود دارد که از مشهورترین آنها می توان به شعر «بهشت خدا» اشاره کرد که با ابیات «امشو در بهشت خدا وایه پندری / ماه ر عرس منن، شو آرایه پندری / او زهره گه مگی خطری ماه ر مخه / واز موشتری به زهره خطر خوایه پندری» آغاز می شود و با بیت «ما یک کلیمه گفتم از اسرار و گپ تموم / کار خدا بهار، معمایه پندری» به پایان می رسد.
عماد خراسانی؛ شاعر یادگار های ناب
سیدعمادالدین حسنی برقعی، مشهور به عماد خراسانی، از شاعران نامدار خطه توس و از سرایندگان بزرگ شعر به گویش مشهدی است. وی در سال ۱۳۰۰ش متولد و در جوانی، به یکی از فعالان انجمن های ادبی مشهد تبدیل شد.
شعرهای عماد با گویش مشهدی، بخش مهمی از حافظه تاریخی همشهری های او را دربرمی گیرد؛ شعر مشهور «یرگه کار مو و تو دره بالا می گیره / ذره ذره دره عشقت تو دلم جا می گیره / روز اول به خودم گفتم ایم مثل بقی / حالا کم کم می بینم کار دره بالا می گیره» که با صدای محمدرضا شجریان اجرا شد و در خاطر بسیاری از ایرانی ها باقی ماند، از این شاعر نامدار مشهدی است.
اصغر میرخدیوی؛ استعداد ناب مشهدی
اصغر میرخدیوی مداح، متولد ۱۳۰۲ش در مشهد، از هنرمندان شناخته شده شهر مشهد بود که بیشتر در عرصه طنز فعالیت می کرد؛ او بازیگری توانمند و شاعری شیرینسخن بود که گویش مشهدی را در حد اعلای خود، برای سرودن شعر به کار می گرفت و اصولا، شهرت اصلی وی در سرایش همین نوع اشعار است.
میرخدیوی از شاعران بسیار پرکار بود؛ شعر معروف «چارشنبه سوری» او، هنوز هم خنده را بر لب قدیمی های شهر مشهد می نشاند: «شو چارشنبه سوری ولوله یه / سر هر کوچه مگی زلزله یه / گله نفتیه که هی هوا مره / بعضی وقتا فتنه هم بپا مره / میون هر کوچه آتیش و الو / بچه ها به دور آتیشا ولو». زنده یاد اصغر میرخدیوی در روز نخست دی ماه سال ۱۳۷۲ دارفانی را وداع گفت.
قاسم رفیعا؛ بچه محله امام رضا
قاسم رفیعا، متولد سال ۱۳۵۰ش در طرقبه، از آن شاعران جوانی است که گویش مشهدی را پاسداری می کند. از او مجموعه اشعار متعددی منتشر شده است که اغلب، درونمایه های طنز دارند. رفیعا در استخدام محیط و اماکن اطرافش برای سرودن شعر استاد است و از گویش مشهدی، با تمام طنازی و شیرینی آن بهره می برد. شعر مشهور وی، «بچه محله امام رضا» است، همان سروده ای که در دیدار شاعران با رهبر انقلاب، اواسط دهه ۱۳۸۰ خوانده و مشهور شد: «موره میبینی که شر و با صفایم / بچه محله امام رضایم / زلزلیم، حادثیم، بلایم / بچه محله امام رضایم … گنبد و ممبد نمخوام باصفا / سی ساله پای سفرۀ ای آقا / منتظر یک ژتون غذایم / بچه محله امام رضایم». رفیعا اخیرا کتاب «هزاره اندوه» را درباره تاریخ هزارساله طرقبه و شخصیت های تاریخی آن نوشته است.
رضا رضاپور؛ صدای آشنای مشهد
شاید نسل جدید، مرحوم رضا رضاپور را نشناسند، اما برای آن ها که در دهه سوم و چهارم زندگی خودشان هستند، صدای زنده یاد رضاپور همیشه نماد لهجه مشهدی بوده است. او در سال ۱۳۲۲ و در شهر مشهد به دنیا آمد و بازیگری را در تئاتر گلشن تجربه کرد. رضاپور در سال ۱۳۴۴ در آموزش و پرورش استخدام شد. وی در عرصه بازیگری، با هنرمندانی مانند داریوش ارجمند، محمد مطیع و رضا کیانیان هم بازی شد.
رضاپور در سال ۱۳۷۲ش، به دلیل سکته مغزی، بخشی از قدرت تکلم خود را از دست داد و کار گویندگی در رادیو مشهد را بهتدریج کنار گذاشت؛ او مهمترین صداپیشه با لهجه مشهدی، در رادیو محسوب می شد. افزون بر این ها، وی از نقالان مشهور دوران خودش بود و به دلیل تبحر در این کار، جایزه دریافت کرد. رضا رضاپور در مهرماه ۱۳۹۳ به دلیل ایست قلبی درگذشت.
مهدی صباغی؛ نماد ملی لهجه مشهدی
مهدی صباغی، بازیگر نام آشنای مشهدی و متولد سال ۱۳۳۰ در همین شهر است. او فعالیت های نمایشی را در رادیو مشهد و اوایل دهه ۱۳۵۰ آغاز کرد. بعدها، در دهه ۱۳۶۰ش، به بازیگری در سینما و تلویزیون پرداخت. ویژگی اساسی وی، وفاداری حداکثری به لهجه شیرین مشهدی است؛ وی در بیشتر سریال ها و فیلم هایی که در آن ها به ایفای نقش پرداخته، لهجه مشهدی دارد. یکی از مشهورترین سریال هایی که صباغی در آن به ایفای نقش پرداخت، سریال «پلیس جوان» (پخش: ۱۳۸۰ش) با هنرمندی بازیگرانی همچون شهاب حسینی، مریلا زارعی، فرهاد اصلانی و میترا حجار است؛ صباغی در این سریال تکیهکلام مشهدی «گوربان» را برای ادای واژه «گروهبان» به کار می برد که در آن زمان، شهرت زیادی یافت. وی مدتی بیمار بود، اما خوشبختانه توانست بر بیماری غلبه کند.
علیرضا مسعودی؛ طناز مشهدی
علیرضا مسعودی، مشهور به «علی مشهدی»، نویسنده، کارگردان و «استندآپ کمدین» شناخته شده سال های اخیر، متولد ۱۳۵۱ش در مشهد است. او کار خودش را با نویسندگی در برنامه پرمخاطب «ساعت خوش» (پخش: ۱۳۷۳ش) آغاز کرد و بعدها در کسوت بازیگر ظاهر شد. مسعودی به دلیل استفاده از لهجه مشهدی در برنامه های طنز، مشهور است و اصولا خیلی از ایرانی ها، لهجه مشهدی را با نام و چهره او می شناسند.
مجموعه تلویزیونی «نوروز رنگی» (پخش: نوروز ۱۴۰۰) که با کارگردانی او از شبکه پنج سیما پخش شد و در آن هنرمندان مشهدی شناختهشده ای مانند «حسین خواجوی» به ایفای نقش پرداختند، یکی از کارهای برجسته مسعودی است که در آن از گویش مشهدی استفاده ای طنازانه شده است. وی سابقه حضور در آثار سینمایی و تلویزیونی مختلفی مانند «کوچه اقاقیا»، «قرارگاه مسکونی»، «لیسانسه ها» و «آقا و خانم سنگی» را دارد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
مشهد نیز، طی تاریخ طولانی و هزار و ۲۰۰ ساله اش، به تدریج صاحب گویش و لهجه خاص خود شده است؛ گویش مشهدی، ریشه در گویش اصیل توسی دارد؛ گویشی که از مهمترین گویش های مربوط به فارسی دری است؛ زبانی که روزگاری، زبان رسمی دربار سامانیان و غزنویان بود. بنابراین، لهجه مشهدی، ابدا لهجه ای حاشیه ای نیست و باید آن را در زمره اصیل ترین گویش های زبان فارسی بدانیم.
با این حال طی سده اخیر، استفاده از این گویش به تدریج رنگ باخته است. دلیل این مسئله، اولا گسترش وسایل ارتباطی و ثانیا، فراوانی مهاجرت از دیگر نقاط کشور به شهر مشهد است. روزگاری بیش از ۹۰ درصد ساکنان شهر مشهد، متشکل از مشهدی های اصیلی بود که گویش اجدادی خود را به خوبی می شناختند؛ اما امروزه، بخش اعظم شهروندان مشهدی را کسانی تشکیل می دهند که فقط در این شهر زندگی می کنند و عموما رابطه سیستماتیک و اجدادی ای با مشهد و گویش مشهدی ندارند.
از این مقدمه که بگذریم، باید بگوییم که با وجود همه محدودیت هایی که امروزه شاهد آن هستیم، طی بیش از یک قرن گذشته، افراد بسیاری به استفاده از گویش مردم مشهد، برای سرودن شعر یا در دهه های اخیر، برای طنازی و جلوه در آثار سینمایی و تلویزیونی رو آورده اند. این افراد را باید واسطه آشنایی مردم ایران و شاید جهان، با لهجه شیرین و قدرتمند مشهدی بدانیم. این که می گوییم قدرتمند، از آن روست که می شود با استفاده از آن، فراورده های ادبی شاخص تولید کرد.
در گزارش امروز به سراغ تعدادی از صادرکنندگان نمونه «لهجه مشدی» رفته ایم؛ شاعران نامدار و بازیگران شناخته شده ای که با استفاده از گویش مشهدی، به ارائه توانمندی ادبی و قدرت طنازی آن پرداخته اند؛ پرونده ای که می شود برایش سابقه ۱۰۰ ساله درنظر گرفت. نکته ای که نباید از یاد ببریم، آن است که قدمت سرودن شعر با لهجه مشهدی، باید خیلی بیشتر یک قرن باشد؛ اما واقعیت آن است که در مشهد هم، مانند دیگر مناطق ایران، اشعار سروده شده با گویش محلی، بیشتر در قالب شفاهی ارائه و به صورت سینه به سینه نقل می شد و کمتر آن را روی کاغذ ثبت و ضبط می کردند.
ملک الشعرا بهار؛ جوشش عرق مشهدی
مرحوم بهار، از برجسته ترین شاعران و ادیبان تاریخ ایران است؛ زاده مشهد در سال ۱۲۶۵ش و فرزند ملک الشعرا صبوری. وی سرودن شعر را در ایام نوجوانی آغاز کرد و از آن جا که بخش مهمی از اشعار وی باقی و در دسترس است، باید به عنوان قدیمی ترین سراینده شعر مکتوب با لهجه مشهدی، سراغی از او بگیریم.
در مجموعه اشعار بهار، سروده هایی در قالب غزل و قصیده، با گویش شیرین مشهدی وجود دارد که از مشهورترین آنها می توان به شعر «بهشت خدا» اشاره کرد که با ابیات «امشو در بهشت خدا وایه پندری / ماه ر عرس منن، شو آرایه پندری / او زهره گه مگی خطری ماه ر مخه / واز موشتری به زهره خطر خوایه پندری» آغاز می شود و با بیت «ما یک کلیمه گفتم از اسرار و گپ تموم / کار خدا بهار، معمایه پندری» به پایان می رسد.
عماد خراسانی؛ شاعر یادگار های ناب
سیدعمادالدین حسنی برقعی، مشهور به عماد خراسانی، از شاعران نامدار خطه توس و از سرایندگان بزرگ شعر به گویش مشهدی است. وی در سال ۱۳۰۰ش متولد و در جوانی، به یکی از فعالان انجمن های ادبی مشهد تبدیل شد.
شعرهای عماد با گویش مشهدی، بخش مهمی از حافظه تاریخی همشهری های او را دربرمی گیرد؛ شعر مشهور «یرگه کار مو و تو دره بالا می گیره / ذره ذره دره عشقت تو دلم جا می گیره / روز اول به خودم گفتم ایم مثل بقی / حالا کم کم می بینم کار دره بالا می گیره» که با صدای محمدرضا شجریان اجرا شد و در خاطر بسیاری از ایرانی ها باقی ماند، از این شاعر نامدار مشهدی است.
اصغر میرخدیوی؛ استعداد ناب مشهدی
اصغر میرخدیوی مداح، متولد ۱۳۰۲ش در مشهد، از هنرمندان شناخته شده شهر مشهد بود که بیشتر در عرصه طنز فعالیت می کرد؛ او بازیگری توانمند و شاعری شیرینسخن بود که گویش مشهدی را در حد اعلای خود، برای سرودن شعر به کار می گرفت و اصولا، شهرت اصلی وی در سرایش همین نوع اشعار است.
میرخدیوی از شاعران بسیار پرکار بود؛ شعر معروف «چارشنبه سوری» او، هنوز هم خنده را بر لب قدیمی های شهر مشهد می نشاند: «شو چارشنبه سوری ولوله یه / سر هر کوچه مگی زلزله یه / گله نفتیه که هی هوا مره / بعضی وقتا فتنه هم بپا مره / میون هر کوچه آتیش و الو / بچه ها به دور آتیشا ولو». زنده یاد اصغر میرخدیوی در روز نخست دی ماه سال ۱۳۷۲ دارفانی را وداع گفت.
قاسم رفیعا؛ بچه محله امام رضا
قاسم رفیعا، متولد سال ۱۳۵۰ش در طرقبه، از آن شاعران جوانی است که گویش مشهدی را پاسداری می کند. از او مجموعه اشعار متعددی منتشر شده است که اغلب، درونمایه های طنز دارند. رفیعا در استخدام محیط و اماکن اطرافش برای سرودن شعر استاد است و از گویش مشهدی، با تمام طنازی و شیرینی آن بهره می برد. شعر مشهور وی، «بچه محله امام رضا» است، همان سروده ای که در دیدار شاعران با رهبر انقلاب، اواسط دهه ۱۳۸۰ خوانده و مشهور شد: «موره میبینی که شر و با صفایم / بچه محله امام رضایم / زلزلیم، حادثیم، بلایم / بچه محله امام رضایم … گنبد و ممبد نمخوام باصفا / سی ساله پای سفرۀ ای آقا / منتظر یک ژتون غذایم / بچه محله امام رضایم». رفیعا اخیرا کتاب «هزاره اندوه» را درباره تاریخ هزارساله طرقبه و شخصیت های تاریخی آن نوشته است.
رضا رضاپور؛ صدای آشنای مشهد
شاید نسل جدید، مرحوم رضا رضاپور را نشناسند، اما برای آن ها که در دهه سوم و چهارم زندگی خودشان هستند، صدای زنده یاد رضاپور همیشه نماد لهجه مشهدی بوده است. او در سال ۱۳۲۲ و در شهر مشهد به دنیا آمد و بازیگری را در تئاتر گلشن تجربه کرد. رضاپور در سال ۱۳۴۴ در آموزش و پرورش استخدام شد. وی در عرصه بازیگری، با هنرمندانی مانند داریوش ارجمند، محمد مطیع و رضا کیانیان هم بازی شد.
رضاپور در سال ۱۳۷۲ش، به دلیل سکته مغزی، بخشی از قدرت تکلم خود را از دست داد و کار گویندگی در رادیو مشهد را بهتدریج کنار گذاشت؛ او مهمترین صداپیشه با لهجه مشهدی، در رادیو محسوب می شد. افزون بر این ها، وی از نقالان مشهور دوران خودش بود و به دلیل تبحر در این کار، جایزه دریافت کرد. رضا رضاپور در مهرماه ۱۳۹۳ به دلیل ایست قلبی درگذشت.
مهدی صباغی؛ نماد ملی لهجه مشهدی
مهدی صباغی، بازیگر نام آشنای مشهدی و متولد سال ۱۳۳۰ در همین شهر است. او فعالیت های نمایشی را در رادیو مشهد و اوایل دهه ۱۳۵۰ آغاز کرد. بعدها، در دهه ۱۳۶۰ش، به بازیگری در سینما و تلویزیون پرداخت. ویژگی اساسی وی، وفاداری حداکثری به لهجه شیرین مشهدی است؛ وی در بیشتر سریال ها و فیلم هایی که در آن ها به ایفای نقش پرداخته، لهجه مشهدی دارد. یکی از مشهورترین سریال هایی که صباغی در آن به ایفای نقش پرداخت، سریال «پلیس جوان» (پخش: ۱۳۸۰ش) با هنرمندی بازیگرانی همچون شهاب حسینی، مریلا زارعی، فرهاد اصلانی و میترا حجار است؛ صباغی در این سریال تکیهکلام مشهدی «گوربان» را برای ادای واژه «گروهبان» به کار می برد که در آن زمان، شهرت زیادی یافت. وی مدتی بیمار بود، اما خوشبختانه توانست بر بیماری غلبه کند.
علیرضا مسعودی؛ طناز مشهدی
علیرضا مسعودی، مشهور به «علی مشهدی»، نویسنده، کارگردان و «استندآپ کمدین» شناخته شده سال های اخیر، متولد ۱۳۵۱ش در مشهد است. او کار خودش را با نویسندگی در برنامه پرمخاطب «ساعت خوش» (پخش: ۱۳۷۳ش) آغاز کرد و بعدها در کسوت بازیگر ظاهر شد. مسعودی به دلیل استفاده از لهجه مشهدی در برنامه های طنز، مشهور است و اصولا خیلی از ایرانی ها، لهجه مشهدی را با نام و چهره او می شناسند.
مجموعه تلویزیونی «نوروز رنگی» (پخش: نوروز ۱۴۰۰) که با کارگردانی او از شبکه پنج سیما پخش شد و در آن هنرمندان مشهدی شناختهشده ای مانند «حسین خواجوی» به ایفای نقش پرداختند، یکی از کارهای برجسته مسعودی است که در آن از گویش مشهدی استفاده ای طنازانه شده است. وی سابقه حضور در آثار سینمایی و تلویزیونی مختلفی مانند «کوچه اقاقیا»، «قرارگاه مسکونی»، «لیسانسه ها» و «آقا و خانم سنگی» را دارد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
پرسش و پاسخ در
صادرکنندگان نمونه «لهجه مشدی» طی یک قرن / از ملک الشعرا بهار تا قاسم رفیعا
گفتگو با هوش مصنوعی