معلمی کردن، فقط درس دادن نیست

ایسنا/یزد «سید محمد نواب رضوی» از فرهنگیان محبوب و متواضع یزد بود که از بنیانگذاران دانشگاه فرهنگیان به عنوان نخستین مرکز آموزش عالی در این استان به شمار می آید.
«حسین مسرت» نویسنده و پژوهشگر فرهنگی استان یزد در گفت وگو با خبرنگار ایسنا یکی از چهره های شهیر این استان در جایگاه تعلیم و تربیت را مرحوم «سید محمد نواب رضوی» نام برد و در خصوص وی اظهار کرد: این معلم نجیب و فروتن یزدی در ۲۳ تیر ۱۳۱۱ در خانواده ای مذهبی در محله ی دارالشفای شهر یزد به دنیا آمد، پدرش «سید محمدصادق» و جده ی او دختر «عبدالرضا خان بافقی» معروف به امیر مؤید است و نسب وی همچون دیگر سادات رضوی در یزد به امام رضا(ع) می رسد.
وی ادامه داد: «سید محمد نواب رضوی» تحصیلات ابتدایی را در دبستان سعدی در محله پیر و برج یزد به پایان رسانید و دورۀ متوسطه را تا اخذ دیپلم طبیعی در دبیرستان ایرانشهر در زمان مدیریت طباطبایی تحصیل کرد که حاصل این دوران، آشنایی با شخصیت تأثیرگذار دکتر «حسین محبوبی اردکانی» بود ولی چون او رشته ی طبیعی را مناسب ذوق و سلیقۀ خود ندید، کلاس ششم ادبی را در دبیرستان کیخسروی یزد گذراند و در همان سال در دو رشته ی ادبیات فارسی و حقوق قضایی دانشگاه تهران پذیرفته شد اما رشته ی ادبیات فارسی را انتخاب کرد که در توضیح این انتخاب گفته است:«معلمی را به مشاغل دیگر ترجیح می دادم . رشته ی حقوق قضایی نرفتم زیرا اطمینان نداشتم که اگر در جایگاه قضاوت بنشینم از خطا و لغزش مصون خواهم بود.»
به گفته ی این پژوهشگر فرهنگی، نواب تحصیل خود را در دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران آغاز و از محضر استادان بزرگی همچون محمد معین، ذبیح الله صفا، عبدالعظیم قریب، پرویز ناتل خانلری، هوشیار و بدیع الزمان فروزانفر کسب فیض کرد اما در سال ۱۳۳۷ مدرک کارشناسی ادبیات فارسی را از دانشسرای عالی تهران دریافت کرد.
مسرت افزود: او سپس به استخدام آموزش و پرورش درآمد و از همان دوران دانشجویی تدریس را آغاز کرد.سپس به یزد آمد و به شغل دبیری در دبیرستان امیرکبیر پرداخت و در زمان مدیریت «تقی حجت» معاون او شد و تا سال ۱۳۴۶ در همان دبیرستان بود. البته چند سالی هم در دبیرستان کیخسروی تدریس کرد.
وی به انتخاب نواب رضوی در سال ۱۳۳۸ به سمت سردبیری هفته نامۀ طوفان یزد به صاحب امتیازی کاظم اسلامیه و فعالیت چند ساله ی وی در این مسئولیت اشاره کرد و گفت: نواب رضوی در سال ۱۳۴۰ با دختر عموی خود سیده عالیۀ نواب رضوی ازدواج کرد و در ادامه نیز ریاست و معاونت چند دبیرستان دیگر شهر یزد مانند آینده و مارکار را عهده دار شد تا این که در مهر ۱۳۵۰ با همکاری جمعی از دبیران یزد، دانشسرای راهنمایی یزد(نخستین مرکز آموزش عالی در یزد) را در خیابان آیت الله کاشانی کنونی(محل کنونی دبیرستان علی دیهیمی) که بعدها به بلوار شهید آیت الله صدوقی منتقل و اکنون با نام دانشگاه فرهنگیان یزد فعالیت دارد) بنیان گذاشت و خود نخستین مدیر آن تا شانزدهم آذر ۱۳۵۵ بود و در کنار آن به تدریس زبان و ادبیات فارسی در آنجا می پرداخت.
وی از انتخاب نواب به ریاست کمیتۀ ملی پیکار با بیسوادی یزد در ادامه خبر داد و خاطرنشان کرد: نواب رضوی در تدریس انشاء و آیین نگارش روش های بدیعی داشت از جمله آنکه می گوید: «من دفترهای دانش آموزان را می گرفتم و در خانه تصحیح می کردم. هنگام خواندن انشای هر دانش آموز احساس می کردم خودش روبروی من نشسته و بر کارم نظارت می کند، بنابراین دقت زیاد به خرج می دادم و هرگز در تصحیح انشاء از قلم قرمز استفاده نمی کردم زیرا معتقدم نوشته ی هر دانش آموز از آن جا که اندیشه و عقیده ی اوست، حرمت دارد و ما حق نداریم خط قرمز بر عقیده ی نوجوان بکشیم و آن را باطل اعلام کنیم. از این رو در تصحیح انشاء قلم سبز به کار می بردم. بسیار پیش می آمد که بچه ها درد دل هایشان را در انشاء می نوشتند. به همین دلیل من آن ها را الزام نمی کردم که انشاهایشان را در کلاس بخوانند. معمولا دانش آموزان من با علاقه انشاء می نوشتند زیرا اطمینان آنها به این بود که به نوشته هایشان اهمیت داده می شود و این انگیزه ی مهمی است برای نوشتن و خوب نوشتن.»
مسرت با اشاره به بازنشستگی نواب از خدمت آموزش و پرورش پس از عمری تلاش در سال ۱۳۷۵، اظهار کرد: هفته نامۀ ندای یزد در توصیف وی نوشته است: «در میان فرهنگیان یزد، معلمی اصیل و افتخار آفرین داریم که از نجابت ذاتی و حسن خلق برخوردار است. این شخصیت محبوب و این معلم شریف در شمار محبوب ترین چهره های فرهنگی این دیار است که با شاگردان خود همواره ارتباطی معنوی داشته و پیوسته همت بر رفع مشکلات محصلان مصروف داشته به طوری که علاوه برسمت استادی برای آنان دوستی مهربان و گره گشا محسوب شده است.مشارالیه که تواضع و ادب را از اسلاف خود به ارث برده، پدر روحانی فرزندانی هستند که امروز در شمار پزشکان و مهندسان و معلمان شهر ما می باشند و یا در فردای نه چندان دور، جزو آینده سازان این دیار خواهند بود. از این رو همه ی دختران و پسرانی که خوشه چین خرمن دانش این دبیر فرزانه بوده اند، وی را دوست می دارند و احترامی زایدالوصف برای ایشان قائل هستند و از داشتن چنین معلمی به خود می بالند.»
وی یاداور شد: نواب رضوی به دلیل عشق و علاقه وافری که به ادبیات فارسی می ورزید، همچون اسلاف صاحب هنر خود علاوه بر نثر زیبا ، طبع شعری نیز به هم رسانیده بود و استوار شعر می سرود که نمونه هایی از اشعار وی در مطبوعات کشور از جمله هفته نامۀ ندای یزد و کتاب تذکرۀ شعرای یزد درج است.
این پژوهشگر و نویسنده استان یزد از مهم ترین ویژگی های اخلاقی نواب رضوی که ریشه در پیشینه ی خانوادگی اش داشت را فروتنی، تواضع ، اخلاق خوش و مهربانی خواند و با بیان این که این ویژگی ها او را زبانزد همگان کرده بود، ادامه داد: قلمسیاه در توصیف وی می نویسد:« عشق و کشش درونی او به کار ارزشمند معلمی و درون مایه های انسانی و ادبی اش همراه با آموخته های عمیق و آگاهی های گستردۀ علمی ، از او معلمی اندیشمند،صاحب نظر و عاشق ساخته بود . وی با عشق پرشور خود،فضای کلاس را شاد و با نشاط می ساخت و دانستنی های فراوان خود را با مهربانی و صمیمیت بر دل و جان جوانان آماده و مشتاق نثار می کرد. نواب رضوی با مشکلات درسی و اخلاقی دانش آموزان، آرام و اندیشمندانه برخورد می کرد.براین باور بود که برای ریشه یابی دشواری های دانش آموزان باید به فضای فرهنگی و تربیتی زندگی آن ها وارد شد و علت را جستجو کرد.»
وی خاطره ای نیز از «سعید صادقی» دبیر مدرسه ی راهنمایی استعدادهای درخشان در مورد نواب رضوی نقل کرد و گفت: او می گوید: «بعدازظهر یکی از روزهای زمستان سال ۱۳۵۳در محل دانشسرای راهنمایی در یکی از کلاس های دانشسرا مشغول کارهای فوق برنامه بودم که آقای نواب وارد کلاس شدند و به من گفتند: آقا سعید وقت داری باهم جایی بریم؟ گفتم: آقا در خدمتم، موضوع چیه؟ گفتند: پدر فلانی(یکی از دانشجویان سال دوم رشتۀ زبان) در بیمارستان بستری شده و در حال احتضاره، کسی را نداره و از دهات آمده، درست نیست که سری بهش نزنیم. گفتم: چشم. با استاد رفتیم بیمارستان. پیرمرد حال خوشی نداشت. تا ساعت ۱۰ و نیم شب در اتاق پیرمرد موندیم. متأسفانه معالجات مؤثر نشد و پیرمرد به رحمت خدا رفت. آقا با لحن آرام همیشگی موضوع را به آن دوست دانشجو گفتند و قرار بر این شد که به اتفاق پسر آن مرحوم به منزل او برویم. وقتی به اتاق کوچک اجاره ای دوستمان رسیدیم و آقای نواب وضعیت را دیدند، موقع بیرون آمدن مقداری پول به من دادند و گفتند ممکن است دوست شما نیاز مادی داشته باشد و به سبب شرم حضور به من چیزی نگفتند، شما هر کمکی می توانید به او بکنید. بعد به من گفتند: آقا سعید، معلمی کردن، فقط درس دادن نیست، سعی کن همیشه معلم باشی نه مدرس.»
مسرت در پایان نیز با اشاره به برخی دیگر از مسئولیت های نواب رضوی، گفت: این معلم نجیب و فروتن یزدی سرانجام در اول بهمن ۱۳۸۴ که در کتاب ایرانشهر ماندگار به نادرست ۱۳۸۶ آمده است، در ۷۳ سالگی براثر نارسایی قلبی و ریوی درگذشت و در خلدبرین یزد به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
«حسین مسرت» نویسنده و پژوهشگر فرهنگی استان یزد در گفت وگو با خبرنگار ایسنا یکی از چهره های شهیر این استان در جایگاه تعلیم و تربیت را مرحوم «سید محمد نواب رضوی» نام برد و در خصوص وی اظهار کرد: این معلم نجیب و فروتن یزدی در ۲۳ تیر ۱۳۱۱ در خانواده ای مذهبی در محله ی دارالشفای شهر یزد به دنیا آمد، پدرش «سید محمدصادق» و جده ی او دختر «عبدالرضا خان بافقی» معروف به امیر مؤید است و نسب وی همچون دیگر سادات رضوی در یزد به امام رضا(ع) می رسد.
وی ادامه داد: «سید محمد نواب رضوی» تحصیلات ابتدایی را در دبستان سعدی در محله پیر و برج یزد به پایان رسانید و دورۀ متوسطه را تا اخذ دیپلم طبیعی در دبیرستان ایرانشهر در زمان مدیریت طباطبایی تحصیل کرد که حاصل این دوران، آشنایی با شخصیت تأثیرگذار دکتر «حسین محبوبی اردکانی» بود ولی چون او رشته ی طبیعی را مناسب ذوق و سلیقۀ خود ندید، کلاس ششم ادبی را در دبیرستان کیخسروی یزد گذراند و در همان سال در دو رشته ی ادبیات فارسی و حقوق قضایی دانشگاه تهران پذیرفته شد اما رشته ی ادبیات فارسی را انتخاب کرد که در توضیح این انتخاب گفته است:«معلمی را به مشاغل دیگر ترجیح می دادم . رشته ی حقوق قضایی نرفتم زیرا اطمینان نداشتم که اگر در جایگاه قضاوت بنشینم از خطا و لغزش مصون خواهم بود.»
به گفته ی این پژوهشگر فرهنگی، نواب تحصیل خود را در دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران آغاز و از محضر استادان بزرگی همچون محمد معین، ذبیح الله صفا، عبدالعظیم قریب، پرویز ناتل خانلری، هوشیار و بدیع الزمان فروزانفر کسب فیض کرد اما در سال ۱۳۳۷ مدرک کارشناسی ادبیات فارسی را از دانشسرای عالی تهران دریافت کرد.
مسرت افزود: او سپس به استخدام آموزش و پرورش درآمد و از همان دوران دانشجویی تدریس را آغاز کرد.سپس به یزد آمد و به شغل دبیری در دبیرستان امیرکبیر پرداخت و در زمان مدیریت «تقی حجت» معاون او شد و تا سال ۱۳۴۶ در همان دبیرستان بود. البته چند سالی هم در دبیرستان کیخسروی تدریس کرد.
وی به انتخاب نواب رضوی در سال ۱۳۳۸ به سمت سردبیری هفته نامۀ طوفان یزد به صاحب امتیازی کاظم اسلامیه و فعالیت چند ساله ی وی در این مسئولیت اشاره کرد و گفت: نواب رضوی در سال ۱۳۴۰ با دختر عموی خود سیده عالیۀ نواب رضوی ازدواج کرد و در ادامه نیز ریاست و معاونت چند دبیرستان دیگر شهر یزد مانند آینده و مارکار را عهده دار شد تا این که در مهر ۱۳۵۰ با همکاری جمعی از دبیران یزد، دانشسرای راهنمایی یزد(نخستین مرکز آموزش عالی در یزد) را در خیابان آیت الله کاشانی کنونی(محل کنونی دبیرستان علی دیهیمی) که بعدها به بلوار شهید آیت الله صدوقی منتقل و اکنون با نام دانشگاه فرهنگیان یزد فعالیت دارد) بنیان گذاشت و خود نخستین مدیر آن تا شانزدهم آذر ۱۳۵۵ بود و در کنار آن به تدریس زبان و ادبیات فارسی در آنجا می پرداخت.
وی از انتخاب نواب به ریاست کمیتۀ ملی پیکار با بیسوادی یزد در ادامه خبر داد و خاطرنشان کرد: نواب رضوی در تدریس انشاء و آیین نگارش روش های بدیعی داشت از جمله آنکه می گوید: «من دفترهای دانش آموزان را می گرفتم و در خانه تصحیح می کردم. هنگام خواندن انشای هر دانش آموز احساس می کردم خودش روبروی من نشسته و بر کارم نظارت می کند، بنابراین دقت زیاد به خرج می دادم و هرگز در تصحیح انشاء از قلم قرمز استفاده نمی کردم زیرا معتقدم نوشته ی هر دانش آموز از آن جا که اندیشه و عقیده ی اوست، حرمت دارد و ما حق نداریم خط قرمز بر عقیده ی نوجوان بکشیم و آن را باطل اعلام کنیم. از این رو در تصحیح انشاء قلم سبز به کار می بردم. بسیار پیش می آمد که بچه ها درد دل هایشان را در انشاء می نوشتند. به همین دلیل من آن ها را الزام نمی کردم که انشاهایشان را در کلاس بخوانند. معمولا دانش آموزان من با علاقه انشاء می نوشتند زیرا اطمینان آنها به این بود که به نوشته هایشان اهمیت داده می شود و این انگیزه ی مهمی است برای نوشتن و خوب نوشتن.»
مسرت با اشاره به بازنشستگی نواب از خدمت آموزش و پرورش پس از عمری تلاش در سال ۱۳۷۵، اظهار کرد: هفته نامۀ ندای یزد در توصیف وی نوشته است: «در میان فرهنگیان یزد، معلمی اصیل و افتخار آفرین داریم که از نجابت ذاتی و حسن خلق برخوردار است. این شخصیت محبوب و این معلم شریف در شمار محبوب ترین چهره های فرهنگی این دیار است که با شاگردان خود همواره ارتباطی معنوی داشته و پیوسته همت بر رفع مشکلات محصلان مصروف داشته به طوری که علاوه برسمت استادی برای آنان دوستی مهربان و گره گشا محسوب شده است.مشارالیه که تواضع و ادب را از اسلاف خود به ارث برده، پدر روحانی فرزندانی هستند که امروز در شمار پزشکان و مهندسان و معلمان شهر ما می باشند و یا در فردای نه چندان دور، جزو آینده سازان این دیار خواهند بود. از این رو همه ی دختران و پسرانی که خوشه چین خرمن دانش این دبیر فرزانه بوده اند، وی را دوست می دارند و احترامی زایدالوصف برای ایشان قائل هستند و از داشتن چنین معلمی به خود می بالند.»
وی یاداور شد: نواب رضوی به دلیل عشق و علاقه وافری که به ادبیات فارسی می ورزید، همچون اسلاف صاحب هنر خود علاوه بر نثر زیبا ، طبع شعری نیز به هم رسانیده بود و استوار شعر می سرود که نمونه هایی از اشعار وی در مطبوعات کشور از جمله هفته نامۀ ندای یزد و کتاب تذکرۀ شعرای یزد درج است.
این پژوهشگر و نویسنده استان یزد از مهم ترین ویژگی های اخلاقی نواب رضوی که ریشه در پیشینه ی خانوادگی اش داشت را فروتنی، تواضع ، اخلاق خوش و مهربانی خواند و با بیان این که این ویژگی ها او را زبانزد همگان کرده بود، ادامه داد: قلمسیاه در توصیف وی می نویسد:« عشق و کشش درونی او به کار ارزشمند معلمی و درون مایه های انسانی و ادبی اش همراه با آموخته های عمیق و آگاهی های گستردۀ علمی ، از او معلمی اندیشمند،صاحب نظر و عاشق ساخته بود . وی با عشق پرشور خود،فضای کلاس را شاد و با نشاط می ساخت و دانستنی های فراوان خود را با مهربانی و صمیمیت بر دل و جان جوانان آماده و مشتاق نثار می کرد. نواب رضوی با مشکلات درسی و اخلاقی دانش آموزان، آرام و اندیشمندانه برخورد می کرد.براین باور بود که برای ریشه یابی دشواری های دانش آموزان باید به فضای فرهنگی و تربیتی زندگی آن ها وارد شد و علت را جستجو کرد.»
وی خاطره ای نیز از «سعید صادقی» دبیر مدرسه ی راهنمایی استعدادهای درخشان در مورد نواب رضوی نقل کرد و گفت: او می گوید: «بعدازظهر یکی از روزهای زمستان سال ۱۳۵۳در محل دانشسرای راهنمایی در یکی از کلاس های دانشسرا مشغول کارهای فوق برنامه بودم که آقای نواب وارد کلاس شدند و به من گفتند: آقا سعید وقت داری باهم جایی بریم؟ گفتم: آقا در خدمتم، موضوع چیه؟ گفتند: پدر فلانی(یکی از دانشجویان سال دوم رشتۀ زبان) در بیمارستان بستری شده و در حال احتضاره، کسی را نداره و از دهات آمده، درست نیست که سری بهش نزنیم. گفتم: چشم. با استاد رفتیم بیمارستان. پیرمرد حال خوشی نداشت. تا ساعت ۱۰ و نیم شب در اتاق پیرمرد موندیم. متأسفانه معالجات مؤثر نشد و پیرمرد به رحمت خدا رفت. آقا با لحن آرام همیشگی موضوع را به آن دوست دانشجو گفتند و قرار بر این شد که به اتفاق پسر آن مرحوم به منزل او برویم. وقتی به اتاق کوچک اجاره ای دوستمان رسیدیم و آقای نواب وضعیت را دیدند، موقع بیرون آمدن مقداری پول به من دادند و گفتند ممکن است دوست شما نیاز مادی داشته باشد و به سبب شرم حضور به من چیزی نگفتند، شما هر کمکی می توانید به او بکنید. بعد به من گفتند: آقا سعید، معلمی کردن، فقط درس دادن نیست، سعی کن همیشه معلم باشی نه مدرس.»
مسرت در پایان نیز با اشاره به برخی دیگر از مسئولیت های نواب رضوی، گفت: این معلم نجیب و فروتن یزدی سرانجام در اول بهمن ۱۳۸۴ که در کتاب ایرانشهر ماندگار به نادرست ۱۳۸۶ آمده است، در ۷۳ سالگی براثر نارسایی قلبی و ریوی درگذشت و در خلدبرین یزد به خاک سپرده شد.
انتهای پیام
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «معلمی کردن، فقط درس دادن نیست» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.